۵+۱ اکشن نقشآفرینی برتر
بازیهای ویدیویی آنقدر متفاوت و زیاد شدهاند که دیگر در یکی دو سبک تقسیم بندی نمیشوند. یک بازی را میتوان در چند سبک متفاوت جای داد. یک بازی که در سبک «ترسناک» دسته بندی شده است، ممکن است «اکشن اول شخص» باشد، یا حتی یک بازی «ماجرایی اشاره و کلیک».
یکی از محبوبترین سبکهای بازی حال حاضر، زیرگونهای از نقشآفرینی است. ظاهرا گیمرها دیگر حال و حوصلهی حساب و کتاب کردن و تاس انداختن ندارند و همین موضوع منجر به ساخت سبکی به اسم «نقشآفرینی اکشن» (Action Role-playing) شده است.
بازیهایی که در سبک نقشآفرینی اکشن جای میگیرند، در اساس نقشآفرینی هستند، ولی سیستم مبارزهی آنها اکشن و همزمان است؛ یعنی با اینکه حساب و کتابها در پس زمینهی بازی انجام میشوند و همهی اعداد و ارقام نقشآفرینی و انداختن تاس، سر جای خود باقی ماندهاند، ولی شما آنها را نمیبینید و حتی به آنها توجه هم نمیکنید.
اگر میخواهید یک سیستم مبارزهی سینمایی و اکشن ببینید، ولی در عین حال عمق یک بازی نقشآفرینی خوب را هم تجربه کنید، باید سراغ بازیهای سبک نقشآفرینی اکشن بروید.
در این قسمت مجموعه مقالات ۵+۱ برتر، به سراغ برترین بازیهای سبک نقشآفرینی اکشن رفتهایم. مثل همیشه، این موضوع را یادآوری میکنیم که لیست تهیه شده، انتخابهای ما هستند و با اینکه حسابی برای پیدا کردن و انتخابشان زمان صرف کردهایم، ولی ممکن است شما انتخابهای بهتری در ذهن خود داشته باشید.
از انتخابهای خودتان به ما و دیگران در بخش نظرات بگویید.
۵- Borderlands 2
در نقشآفرینیهایی مثل Deus Ex با اسلحهها برخورد کرده بودیم ولی بدون شک بازی «سرزمینهای مرزی» یا همان Borderlands بهترین تیراندازی نقشآفرینی است که میتوانید پیدا کنید. قسمت اول Borderlands ایدههای جالبی را معرفی کرده بود، ولی این ایدهها در شمارهی دوم این بازی بودند که به بهترین شکل ممکن خودشان را نشان دادند. Borderlands 2 یک محیط باز و بزرگ دارد که در آن گشت و گذار میکنید و کوئستهای بزرگ و کوچک میگیرید؛ بازی یک سیستم انداختن اتفاقی آیتم و اسلحه دارد و همه چیزش شبیه به یک نقشآفرینی کامل و بزرگ است. در عین حال، Borderlands 2 یک اکشن اول شخص شگفتانگیز است و بازیهای زیاد دیگری نیستند که تیراندازی در آنها، حس و حالبی به خوبی Borderlands 2 به شما بدهد.
۴- Mass Effect 2
طرفداران مجموعه بازیهای «مس افکت» (Mass Effect) معمولا سر این موضوع که قسمت دوم یا سوم این سه گانه بهتر است، با یکدیگر حسابی اختلاف دارند. با این حال، بدون شک میتوانیم بگوییم که Mass Effect 2 بود که برای اولین بار در یک نقشآفرینی بزرگ، یک سیستم مبارزهی اکشن شبیه به «گیرز آو وار» را قرار داد و نتیجهای بسیار خوب گرفت. این سیستم مبارزه، حسابی عمیق و پیشرفته است و همانطور که از یک بازی نقشآفرینی انتظار دارید، با پیشرفت شخصیت شما، بزرگتر و گستردهتر میشود. شمارهی دوم Mass Effect در کنار سیستم مبارزهی عالی خود، داستان و شخصیتهایی دارد که محال است فراموشش کرده باشید و دنیای باورپذیر بازی هم به هر چه واقعیتر شدن این داستان و شخصیتها، کمک کرده است.
۳- The Witcher 3: Wild Hunt
قسمت سوم مجموعه بازیهای «ویچر» (The Witcher) آنقدر خوب است که بخواهید آن را در هر لیست بهترینها جای دهید. در حالی که قسمت اول و دوم The Witcher داستان و دنیایی بسیار خوب داشتند، در یکی دو بخش از رقبای همسبک خودشان عقب مانده بودند. با این حال، The Witcher 3 بدون نقص و کامل است. نقشهای بزرگ و زیبا که دوست دارید در آن گشت و گذار کنید، مبارزاتی که شما را مجبور میکنند از تمام قابلیتها و تواناییهایی که در اختیارتان قرار داده شده، استفاده کنید و گرافیک و موسیقی که از ذهنتان خارج نمیشود. تصمیماتی که در طول داستان The Witcher 3 میگیرید، برخلاف دیگر نقشآفرینیها (حتی سایر بازیهای این لیست)، طوری روی دنیای بازی، داستان و روند آن تاثیر میگذارند که نمیتوانید به عقب برگردید.
۲- The Elder Scrolls IV: Oblivion
شمارهی چهارم مجموعه بازیهای «طومارهای باستانی» (The Elder Scrolls)، تاثیری بزرگ روی بازیهای نقشآفرینی پس از خود داشت. با اینکه سازندگان «نسیان» (Oblivion) سبکی که خلق کرده بودند را در بازیهای پس از آن، یعنی Fallout 3، Skyrim یا Fallout 4 به تکامل رساندند، ولی هیچ شکی در این موضوع نیست که همه چیز با Oblivion آغاز شده است. همین قسمت سوم The Witcher که انتخاب قبلی لیستمان بود، پیش از عرضه خودش را با اسکایریم مقایسه میکرد و سعی میکرد شبیه به آن باشد. دنیایی که در آن دستتان برای انجام هر کاری باز است، با Oblivion به ما معرفی شد. با پیشرفت در بازی، میتوانید از شخصیتتان هر نوع مبارزی که میخواهید بسازید و صحنههای اکشن جالبی را در طول بازی برای خودتان رقم بزنید.
۱- Diablo 2
سبکی که دربارهاش در طول این مقاله صحبت کردهایم، با دیابلو (Diablo) شروع شده است؛ یک نقشآفرینی که در ابتدا قرار بود مثل دیگر بازیهای هم دورهی خودش، سیستم مبارزهی نوبتی داشته باشد. با این حال، استودیوی بلیزارد تصمیم میگیرد تا در عین حفظ تمام عناصر نقشآفرینی دیابلو، یک سیستم مبارزهی همزمان و اکشن را به آن معرفی کند. نتیجهی نهایی بسیار خوب از آب در میآید، ولی با دیابلو ۲ است که بازیکنندهها درگیر سبکی به اسم اکشن نقشآفرینی میشوند. دیابلو همه چیز بازی اول را پیشرفت میدهد؛ از کلاسهای بازی گرفته تا محیط، دشمنان یا داستان بازی. دیابلو ۲ یک نقشآفرینی تند و سریع است؛ سبکی تازه که شاید به اقتضای دنیای امروز ساخته شده است.
انتخاب اضافه: Bloodborne
نمیتوانیم تمام و کمال به مجموعه بازیهای «دارک سولز» (Dark Souls) به عنوان یک نقشآفرینی نگاه کنیم و این بازیها، بیشتر شبیه به کسلوانیاهای کلاسیک و قدیمی هستند تا یک نقشآفرینی اکشن امروزی؛ طوری که بهتر است دارک سولز و بازیهای فرعی آن را اکشن ماجرایی به حساب بیاوریم که عناصر نقشآفرینی دارد. با تمام این اوصاف، مجموعه بازیهای دارک سولز میتوانند با یکی دو ارفاق، نقشآفرینی هم حساب شوند؛ طوری که در نهایت میتوانند به عنوان یک نقشآفرینی اکشن دسته بندی شوند. «بلادبورن» (Bloodborne)، اسم دارک سولز را به یدک نمیکشد، ولی بهترین بازی در این سری است، در نتیجه برای انتخاب اضافه این ۵+۱ برتر، سراغ بلادبورن رفتهایم.
فقط همون borderlands 2 خوبه یعنی فوق العاده اس
انتخابهای بسیار خوب و بجایی بودن.
فقط این نکته رو اضافه کنم که ویچر ۳ بی نقص نیست! نقص بزرگی داره که در مقایسه با نقاط قوت بزرگ دیگه اش کاملا به چشم میاد و اونم سیستم مبارزات بسیار بد و چیپ بازی هست که همیشه وجود داشته و تو شماره ۳ هم بهبود خاصی پیدا نکرده و همچنان رو مخه.
به هیچ وجه بازی ویچر ۲ از رقباش عقب نبود. تنها دلیلی کمتر دیده شدنش نبود تبلیغات فراوان و هزینهی بالا بود.
fallout 4 از همه این بازیا که معرفی کردی سر تره. استالکر م خیلی قشنگ بود که تو لیستت نبود اونم فوقالعاده بود . ویچر و مس افکت و اسکای ریمم زیادی خوب بودن
با سلام
جناب میرزایی نگاهی به مقاله زیر از سایت مشهور PCGAMER بیاندازید تا متوجه شوید اکثر نظرات شما سطحی است مخصوصا در خصوص دارک سولز که به نظر شما اصلا RPG نیست
با تشکر
شدیدا تعجب کردم که اسکایریم کبیر اول نیست! البته شما زمان رو هم در نظر گرفتید، در حالت کلی فکر کنم اسکایریم اول میشد. البته برای مقایسه به نظرم زمان ساخت هم مهمه.