۵ کتاب خواندنی انتشارات بینش نو برای طرفداران روانشناسی
انتشارات بینش نو در حوزهی نشر کتابهای روانشناسی، فلسفه و علوم اجتماعی فعالیت دارد. این کتابها همواره طرفداران خاص خود را دارند زیرا همهی انسانها در شرایط سخت و پیچیدهی روانی نیاز دارند به یک منبع قابل اتکا پناه ببرند. کتابهای روانشناسی میتوانند به مخاطب کمک کنند تا گامهایی آهسته اما محکم در راستای خودشناسی و کسب مهارت حل مسئله، بردارد. انتخاب یک کتاب روانشناسی خوب میتواند به اندازهی پیدا کردن یک مشاور و روانشناس خوب، دشوار باشد. کتابهایی که در ادامه این مطلب معرفی خواهد شد، به مخاطب کمک میکند تا بتواند نگاهی دقیقتر به درون خود بیندازد.
در حقیقت، خودشناسی میتواند بهترین و اصلیترین روش برای مقابله با تنشهای ناتمام زندگی روزمره باشد. انتشارات بینش نو با چاپ کتابهای مختلف در حوزهی روانشناسی قصد دارد با ارائهی نظریهها و پژوهشهای بهروز این حوزه، به حل آسانتر مسائل و معضلات شخصی و اجتماعی افراد کمک کند. اگر طرفدار کتابهای روانشناسی هستید و یا مایلید تغییری اساسی در زندگی خود ایجاد کنید، مطالعهی این کتابهای میتواند برای شما سودمند و اثرگذار باشد.
کتاب «دروغهایی که به خود میگوییم»، مواجهه با خود حقیقی
کتاب ( The Lies We Tell Ourselves: How to Face the Truth, Accept Yourself, and Create a Better Life) نوشته «جان فردریکسون»، توسط دکتر «علیرضا منشی ازغندی» با عنوان «دروغهایی که به خود میگوییم؛ چطور با حقیقت مواجه شویم، خودپذیرا باشیم و زندگی بهتری بیافرینیم» در انتشارات بینش نو، ترجمه شده است. این کتاب دربارهی دروغهایی است که بهطور ناخودآگاه به خود میگوییم تا از واقعیتهای سهمگین زندگی فرار کنیم. در واقع، اگر حس میکنید در مسیر زندگی گم شدهاید یا چیز اشتباهی در زندگی شما وجود دارد اما نمیتوانید آن را پیدا کنید، احتمالا در حال فریب دادن خود هستید.
جان فردریکسون بهعنوان یک رواندرمانگر در ۶ فصل این کتاب با بیان داستانها و مثالهایی به مخاطب میگوید، بیشتر ترسها و دلایل بهظاهر منطقی او، واقعیت ندارد. معمولا انسانها برای رهایی موقت از درد پذیرش واقعیتها، به خود دروغ میگویند و پس از مدتی این دروغها خود سرمنشایی برای رنج بیشتر میشود. او سعی دارد به مخاطب نشان دهد که وقت آن رسیده با آنچه که میترسد روبهرو شود، دروغهایی که به خود میگوید را شناسایی کند و با حقایقی که قصد فرار از آنها را دارد، مواجه شود. او معتقد است برای رهایی از آشفتگی که فرد دچارش است و رسیدن به آرامش و آسودگی، باید با خود حقیقیاش مواجه شود. این مواجهه تنها با رها کردن خیالاتی که در سر داریم و رویارویی با حقایق درون، ممکن است.
بخشهایی از کتاب «دروغهایی که به خود میگوییم»:
«درمانگران همیشه پیام یکسانی میدهند: آنچه از آن فرار میکنید در جایی است که نیاز دارید در آن آرام بگیرید. چیزی که از آن میترسید، چیزی است که نیاز دارید با آن روبهرو شوید. چیزی که نشنیده میگیرید، چیزی است که نیاز دارید بشنوید.»
«همسران ما نه هرگز به اندازهی درک و فهم ما کوچک میشوند، و نه به اندازهی تخیلات ما بزرگ. چرا؟ واقعیت شامل همه چیز است، ازجمله تخیلات ما، در حالی که تخیلات اصولا طوری طراحی شدهاند که مشتمل بر واقعیت نشوند. ما درک نمیکنیم که میخواهیم واقعیت را تغییر دهیم، واقعیتی که همچنان هست… با وفادار ماندن به تخیلات خود، از روبهرو شدن با آنچه اینجاست اجتناب میکنیم.»
«درمانگرِ خردمند تنها دربارهی افکار ما صحبت نمیکند، رواندرمانی رابطه دو ذهن نیست. یک درمانگر خردمند ساکت نمینشیند تا ما پُرحرفی و وراجی کنیم و هرچه به ذهنمان میرسد بگوییم. اگر افراد با گفتن هرچه به ذهنشان میرسد درمان میشدند، مدتها پیش قهوهخانهها انسان را درمان کرده بودند. درمانگر خردمند هرگز تنها به بینش اتکا نمیکند، زیرا بینشی که برآمده از سر باشد، درد قلبمان را درمان نمیکند.»
«چگونه میتوانم تو را مجبور کنم چیزی که من میخواهم را بخواهی؟ اگر بتوانم بر تو مسلط شوم، همهی مشکلاتم حل میشود. این استراتژی محکوم به شکست است. زیرا تفاوتها هرگز پایان نمیپذیرند. ما کلِ یک فرد را میخواهیم بدون اجزایش، اما کل همیشه از اجزا ساخته میشود.»
کتاب «پیش از آنکه بدانی»، سیری در ضمیر ناخودآگاه
کتاب (Before You Know It: The Unconscious Reasons We Do What We Do) با عنوان «پیش از آنکه بدانی؛ دلایل ناهشیار کارهایی که انجام میدهیم»، همانطور که از نامش پیداست به تاثیر شگرف ضمیر ناخودآگاه در تصمیمگیریهای انسان اشاره دارد. دکتر «جان بارگ» نویسنده این کتاب، بهعنوان یک پژوهشگر برجسته در حوزهی رفتارشناسی در سراسر جهان شناخته میشود. او در چند دههی گذشته تحقیقات گستردهای در مورد ضمیر ناخودآگاه انجام داده و اعتقاد دارد فرآیندهای ذهنی پنهانی بر جنبههای مختلف رفتار انسان، حاکم است. در واقع بارگ سعی دارد قفل ناخودآگاه مرموز انسان را باز کند و معتقد است این جنبه از ذهن بیش از آنچه فکر میکنیم بر زندگی روزمره و انتخابهای ما تاثیرگذار است.
تحقیقات بارگ نشان میدهد ناخودآگاه انسان در دوران نوزادی و پیش از اینکه مغز بتواند خاطرات را ثبت کند، در حال شکلگیری است. به همین دلیل، محتوای بخشهای زیادی از کتاب «پیش از آنکه بدانی»، به بررسی و تحلیل عوامل مختلف ناخودآگاه بر احساسات و اعمال انسان، اختصاص دارد. او در این کتاب بسیاری از رفتارهای انسانی و اجتماعی مانند برقراری رابطه، اعتماد، فرزندپروری، تجارت و حتی اعتیاد را تحت تاثیر ناخودآگاهی میداند که ما در شکلگیری و رشد آن دخیل نبودیم. این کتاب سرشار از مکاشفههای سرگرمکننده و شگفتانگیز دربارهی دنیایی افسانهای در پس سطح آگاهی افراد است. مطالعه این کتاب میتواند کلیدی باشد برای شناخت بیشتر خودتان و راهی برای شیوهای جدید از مشاهده و تفکر به شما نشان خواهد داد.
بخشهایی از کتاب «پیش از آنکه بدانی»:
«اذعان به این که اراده آزاد کامل یا کنترل خودآگاهانه کامل ندارید، در حقیقت میزان اراده آزاد و کنترلی را که واقعا در اختیار دارید، افزایش می دهد.»
«ارزیابی ناخودآگاه همه چیز، ظاهرا تاثیری بسیار قدیمی و بدوی است که مدت ها پیش از این که خودآگاهی و گونه های تفکر عامدانه در ما شکل بگیرد، وجود داشته است.»
«تقریبا همه نسل ها اعتقاد دارند که هنر و موسیقی و وجدان کاری و هر چیز دیگری که فکرش را بکنید، دیگر به خوبی سال های پیش نیست. مورخین به این نکته پی برده اند که باور به تنزل وضعیت جامعه، مفهومی همیشگی است که قدمتش به هزاران سال پیش بازمی گردد.»
«چگونه درمانگری شکوفا شویم»، کتابی تخصصی از انتشارات بینش نو
کتاب (How to Flourish as a Psychotherapist) از انتشارات بینش نو برای متخصصان فعال در حوزهی روانشناسی و مشاوران مناسب است. در حقیقت این کتاب پاسخی است به پرسشی که معمولا ذهن رواندرمانگران را به خود مشغول میکند. اینکه «چگونه درمانگری شکوفا شویم» میتواند مسیر شما را بهعنوان یک متخصص و مراجعان شما را بهعنوان کسانی که نیاز به کمکی جدی دارند، تغییر دهد. «برت کار» چهل سال تجربه را در قالب آرزویی دیرینه در این کتاب با همکاران خود به اشتراک گذاشته است. اگر در نقش یک رواندرمانگر به دنبال راهی هستید که بتوانید تاثیر بهتری بر مراجعان خود داشته باشید یا در مسیر شغلی خود سردرگم شدهاید و نمیدانید چطور میشود در این شغل دردناک، شادی را پیدا کنید، این کتاب برای شما راهگشا خواهد بود.
نویسنده در این کتاب درخشان، تصویری واضح از دنیای رواندرمانگری ترسیم میکند و به بسیاری از سوالاتی که تا به امروز در این حیطه برای شما پیشآمده است، پاسخ میدهد. او شرحی جذاب و خواندنی از اینکه چگونه میتوانید در این حرفهی سخت و پیچیده از هر نظر پیشرفت کنید، ارائه کرده است. مطالعه «چگونه درمانگری شکوفا شویم» به شما کمک میکند ارزیابی دقیقی از مسیری که پیش رو دارید، ترسیم کنید. آیا مناسب این حرفه هستید؟ آیا رواندرمانگری از نظر روحی و مالی برای شما شغل مناسبی محسوب میشود؟ آیا میتوانید در جایگاه یک رواندرمانگر رشد کرده و مراجعان خود را هم به مرحلهی جدیدی از رشد و پویایی برسانید؟ پاسخ تمام این سوالات را میتوانید در این کتاب مهیج بیابید.
بخشهایی از کتاب «چگونه درمانگری شکوفا شویم»:
«بسیاری از افراد به چنین شغل کمتحرک و گاه طاقتفرسایی رغبت ندارند. اما این شغل برای من بسیار جذاب و رضایتبخش است و در گذر زمان، جذابتر و رضایتبخشتر نیز میشود، زیرا هر چه میگذرد، من نیز در کمک به بیمارانم برای داشتن زندگی آرام، رضایتآمیز و چه بسا لذتبخش، ماهرتر میشوم.
اما تغییرات شخصیتی با جادو و به ناگهان محقق نمیشوند. کار رواندرمانی بسیار دشوار و نفسگیر است. بسیاری از همکاران من از فشارهای کاری زیاد رنج میبرند و از نفس افتادهاند و کم نیستند آنها که از اینکه هرگز توفیقی در حرفه خود نداشتهاند، شکایت داشته باشند. بعضی پس از دههها فعالیت، از آنجا که هرگز به اهداف و آرزوهایشان دست نیافتند، با یأس و دلزدگی عمیق دست از کار میکشند.
سالهای اخیر، سالهای ناکامی رواندرمانگران بودهاند و اگر نه سبب وحشت، که سبب رنجش و دلخوری رواندرمانگران شدهاند. با در نظر داشتن این چالشها، چگونه میتوان حرفهای غنی و شغلی رضایتبخش در حیطه رواندرمانی فراهم آورد؟»
کتاب «شرمکاوی»، در جستوجوی عزتنفس واقعی
کتاب (Shame: Free Yourself, Find Joy, and Build True Self-Esteem) که با عنوان «شرمکاوی، رها ساختن خود، یافتن شعف و ساخت احساس ارزشمندی اصیل» توسط انتشارات بینش نو چاپ شده است، روایتی فوقالعاده روان و گیرا از پشت پردهی احساسات منفی و زنندهای است که ما در طول روز با آنها دستوپنجه نرم میکنیم. «جوزف برگو» نویسندهی این کتاب معتقد است رفتارهایی مانند اعتیاد، اضطراب اجتماعی، کمالگرایی، بیبندوباری، نفرت از خود و خودشیفتگی، همه و همه جلوهای از یک شرم عمیق درونی است. همهی ما تا به حال در طول روز با احساساتی مانند عذابوجدان، پشیمانی و احساس ناکافی بودن مواجه شدهایم. این احساسات را اگر به شکل آگاهانهای مورد بررسی قرار دهیم، خواهیم دید در دل خود درسهایی برای آموختن به ما دارند، درسهایی دربارهی اهداف، ارزشها و تصویری که از خودمان داریم.
معمولا واژهی «شرم» برای توصیف یک حس منفی شناخته میشود، حسی که همه سعی در انکار و فراموشی آن دارند. اما جوزف برگو در این کتاب، شرم را بهعنوان مجموعهای از احساساتی که در یک خودآگاهی دردناک ریشه دارند، بررسی میکند. او با به چالش کشیدن دیدگاههای مختلف در مورد عزتنفس، معتقد است برای داشتن عزتنفس واقعی، تنها تعریف و تمجید بیپایه و اساس کافی نیست بلکه رشد آن در گروی تعیین اهداف مختلف و رسیدن به آنها است. در حقیقت، نویسنده قصد دارد بگوید، عزتنفس واقعی و کسب احساس ارزشمندی اصیل تنها زمانی محقق میشود که ما بتوانیم انتظاراتی که از خود داریم را برآورده کنیم.
بخشهایی از کتاب «شرمکاوی»:
« تصور کنید به مهمانیای رفتهاید و در جمع افرادی هستید که بهتازگی با آنها آشنا شدهاید و از مصاحبتشان لذت میبرید. همه گرمِ صحبت هستند و به نظر میرسد که اوقات خوشی را میگذرانند. یکی از مهمانان به موضوعی اشاره میکند و شما را به یاد داستان بامزهای میاندازد. شما هم از این فرصت استفاده میکنید و تصمیم میگیرید آن داستان را تعریف کنید، چون یادتان میآید که وقتی اولین بار آن را شنیدید، چقدر خندیدید و حالا میخواهید دوستان جدیدتان را هم در لذتی که بردید سهیم کنید.
همینطور که داستان را تعریف میکنید و به پایان آن نزدیک میشوید، به چهرهی تکتک افراد نگاه میکنید و انتظار دارید بخندند.
سکوت.
پس از چند لحظه، یک نفر میگوید: «اِ! چه بامزه!»
ولی بازهم هیچکس نمیخندد.
ناگهان احساس میکنید چهرهتان سرخ و صورتتان داغ شده. نگاهتان را پایین میاندازید و سعی میکنید با کسی ارتباط چشمی برقرار نکنید. یک لحظه احساس دستپاچگی میکنید، تمرکزتان به هم میخورد، افکارتان آشفته و بههمریخته میشود. بعد به خودتان میگویید که ای کاش اصلا این داستان را تعریف نکرده بودید و دوست داشتید زمین دهان باز کند و در آن فرو بروید. وقتی یکی از مهمانان با ظرافت خاصی موضوع را عوض میکند و گفتوگو ادامه مییابد، خیالتان راحت میشود که دیگر آنها به شما توجه نمیکنند و حدود هفت یا هشت ثانیه بعد از تعریف داستان، وضعیتتان به حالت عادی بازمیگردد.
اسم این هیجانی که تجربه کردید چیست؟»
کتاب «درمانهای وجودی»، رواندرمانی آگاهانه از انتشارات بینش نو
کتاب (Existential therapies) که با نام «درمانهای اگزیستانسیال» هم ترجمه شده، اشارهای شفاف و دقیق به تکنیکها و رهنمودهایی است که توسط چندین چهرهی کلیدی در زمینهی رواندرمانی آگاهانه وجودی مطرح شده است. «میک کوپر» در این کتاب به گردآوری یک مجموعه بزرگ از نظریاتی متفاوت و تاثیرگذار در حوزهی رواندرمانگری پرداخته و موفق شده است به این مفاهیم گسترده و گیجکننده معنایی دوباره ببخشد و مخاطب را در تمام این فرآیند مشتاق و علاقهمند حفظ کند. این کتاب انتشارات بینش نو، به بررسی معنای مفاهیمی میپردازد که در سراسر جهان بهعنوان بخشی از وجود و حیات انسان شناخته میشود. مفاهیمی مانند مرگ، آزادی، مسئولیتپذیری و چسیتی حیات. در کتاب «درمانهای وجودی» احساسات پیچیدهی انسانی مانند افسردگی یا اضطراب به عنوان بخشی از روند رشد، تکامل و بلوغ در نظر گرفته شده است و درمانهای اگزیستانسیال قرار است تنها این روند رشد را با درک بهتر این احساسات، آسانتر کند.
در این کتاب با تمرکز بر کار عملی و بر اساس نتایج بهدستآمده از برخورد رودررو با مراجعان، مخاطب با شش روش درمانی وجودی آشنا میشود. علاوه بر این، میک کوپر در مورد شخصیتهای کلیدی مانند اروین یالوم، ون دورزن، اسپینلی، فرانکل، لینگ و زمینهی کاری آنها نیز بحث میکند. او حوزهی فعالیت هر یک از این افراد مطرح و تاثیرگذار را بررسی کرده است و اشتراکات و تفاوت نظریههای هر کدام را زیر ذرهبین قرار میدهد. میتوان گفت مطالعهی این کتاب برای هر کسی که میخواهد با رویکردهای اگزیستانسیالیستی در رواندرمانی آشنا شود، ضروری است. کتاب «درمانهای وجودی» نقطهی عطفی محسوب میشود که توانسته یک بازخوانی عالی، واضح و انتقادی از اشکال متضاد رویکردهای رواندرمانگرایانهای که در حال حاضر، در سراسر جهان مطرح هستند را ارائه کند.