۵ نکته دربارهی جوکر؛ اتلاف وقت محض یا برنامهای جذاب؟
کپیکاری از برنامههای خارجی در حال تبدیل شدن به یک رویهی مرسوم در تلویزیون و شبکهی نمایش خانگی است. شاید اگر برنامهسازان به دنبال غنا شدن به برنامههایشان بودند و برنامههایی با بار محتوایی بالا تولید میکردند، میزان انتقادات به آنها کمتر میشد ولی وقتی سازندگان برنامههای تلویزیونی کاری به کیفیت و محتوای برنامههایشان ندارند مورد شدیدترین انتقادات قرار میگیرند.
نبود خلاقیت و بدون ایده بودن در برنامهسازی تلویزیونی به یک معضل بزرگ تبدیل شده است. اینکه برنامهسازان منتظر مینشینند تا در کشوری برنامهای گل کند و بعد کپیاش را بسازند هنر خاصی نمیخواهد. تمام هنر و جذابیت برنامههای تلویزیونی به داشتن خلاقیت و ایدهی جذاب برمیگردد.
احسان علیخانی که در تلویزیون «عصر جدید» را با کپی کردن از مسابقهی «گات تلنت» دارد، این بار یک برنامهی ژاپنی را برای کپی کردن انتخاب کرده و «جوکر» را ساخته است. جوکر در شروع برنامهاش خیلی صریح و رک مینویسد کپی از یک برنامهی ژاپنی به نام «داکیو منتال» است و بر اساس همان ایده و الگو ساخته شده است. احتمالا اگر سازندگان جوکر همان اول کار صداقت به خرج نمیدادند، مدتی بعد مردم در فضای مجازی از کپی بودن برنامه میگفتند و بیصداقتی سازندگانش را زیر سؤال میبردند.
مدتی است که برنامهسازان تلویزیونی علاقهی زیادی به ساختن برنامههایی حول محور سلبریتیها نشان دادهاند. از «شام ایرانی» و «مافیا» تا «دورهمی» و «خندوانه» و چندین برنامهی دیگر همه حول محور حضور چهرههای معروف و تماشای حرفهای بی سر و تهشان میگذرد. برنامههایی که زمانشان را با حضور چند سلبریتی پر میکنند و جز بیهودگی و تلف کردن عمر دستاورد دیگری ندارند.
شاید برخی بگویند در شرایط ناخوشایند اقتصادی و اجتماعی کشور چنین برنامههایی خنده را روی لب مردم مینشاند، اما کارکرد موقتی این برنامهها دردی از کسی دوا نمیکند. اتفاقا در چنین زمانهای مردم بیشتر از هر چیزی تشنهی برنامههایی باکیفیت هستند تا آوردهای برای سبک زندگیشان داشته باشد یا بر آگاهیشان بیفزاید.
جوکر هم با استفاده از همان فرمول حضور سلبریتیها، قصد سرگرم کردن مردم را دارد. در حال حاضر چنین برنامههایی در برهوت برنامهسازی تلویزیون دیده میشوند اما سؤال اصلی اینجاست این سبک از برنامهها چه مزایا و آوردهای برای بینندگانش دارد؟ جوکر ضعفهای ساختاری زیادی دارد و نشان میدهد کپی کاری بدون ایده جز اتلاف وقت و عمر دستاورد دیگری برای بینندگانش ندارد.
۱) همان همیشگیها
تا به حال در چند برنامه شاهد حضور امیرمهدی ژوله، سام درخشانی، هومن حاجی عبداللهی، هومن برقنورد، امین حیایی، بهنام تشکر و… بودهاید؟ انگار این عده با برنامهسازان قرارداد بستهاند که هر جایی قرار است برنامهای ساخته شود این چهرهها هم حضور داشته باشند. این سلبریتیها از برنامهای بر برنامه دیگر میروند، پولشان را میگیرند، در رسانهها دیده میشوند، میخندند و در آخر مردم باید شاهد حرفها و کارهای پوچ و مبتذلشان باشند.
انگار برنامهسازان توانایی آوردن چهرههای دیگری به برنامهشان را ندارند و در حد حضور ژوله و درخشانی در برنامههایشان قناعت میکنند و سعی میکنند با همین چهرههای تکراری برنامهشان را بسازند.
برای نمونه بازیگری مثل سام درخشانی تا به حال در خندوانه، دورهمی، مافیا، شام ایرانی و همرفیق حضور داشته و حضور دوبارهاش در جوکر چه جذابیتی میتواند داشته باشد؟ مگر این بازیگر چقدر حرف و سخن دارد که مدام بین این برنامهها میچرخد. یا سهیل مستجابیان که نهایت هنرش دابسمش بازی در فضای مجازی بوده، حضورش چقدر برای مخاطبان جالب خواهد بود. بقیهی چهرههای جوکر مثل ژوله و سیامک انصاری و .. هم چنین وضعیتی دارند.
کاش کسی باید به دوستان برنامهساز بگوید بینندگان هر چه هنر بود از این سلبریتیها دیدهاند و اگر میتوانند چهرههایی که کمتر در برنامههای تلویزیونی ظاهر میشوند را به برنامههایشان بیاورند. در غیر این صورت مردم دیگر از دیدن این چهرههای تکراری در برنامههای مختلف اشباع شدهاند و جذابیتی برای کسی ندارند.
۲) داشتن تایم بیخودی و پرت زیاد
اگر هر قسمت جوکر را به طور میانگین چیزی حدود ۶۰ دقیقه در نظر بگیریم، از این زمان شاید بتوان به ۱۵ یا ۲۰ دقیقهاش خندید و بقیه برنامه را رد کرد و رفت. برنامهای جذابیت دارد که در طول تماشایش بیننده پای تلویزیون، مانیتور و موبایل میخکوب شود و از هر لحظهاش استفاده ببرد. اینکه برنامهای در طول یک ساعت تنها به چند تک موقعیت متکی باشد تا از بینندهاش خنده بگیرد، قدرت زیادی ندارد.
برنامهسازی اصولی و درست یعنی اینکه شما برای هر قسمت، ایده و برنامهی خاصی داشته باشید اما وقتی برنامهتان را بر روی چند موقعیت خندهدار میسازید و برای دیگر زمانها برنامه چندانی ندارید، به ضعف برنامهسازیتان برمیگردد. پر کردن زمان هر قسمت با دورهمی دوستانه و جوک و خاطره گفتن هنر خاصی نمیخواهد.
۳) گفتن حرفهای بی سر و ته
جوکر همانند برنامهای مثل «بفرمایید شام» به صورت انفرادی با شرکتکنندگان صحبت میکند و مشخص نیست از این صحبتها چه میخواهد در بیاورد. شرکتکنندگان هم در چنین زمانی یا دارند میخندند یا حرف خاصی برای گفتن ندارند. وقتی شما شرکتکننده را روی صندلی مینشانید و با او صحبت میکنید تا حرفهای جالبی از او بیرون بکشید ولی وقتی شرکتکننده چیزی جز خنده تحویل بیننده نمیدهد چرا باید تایم برنامه را اینگونه پر کرد.
استفاده از این ایدهی سوخته بیشتر به دلیلی بر پر کردن زمان برنامه برمیگردد. مسابقه به تنهایی قابلیت زیادی برای پر کردن یک قسمت جذاب را ندارد و سازندگانش به ناچار مجبورند از چنین حربههایی استفاده کنند. باید به سازندگان جوکر گفت این ایده برای این برنامه جواب نمیدهد و هیچ جذابیتی ندارد.
۴) لودگی بیش از حد
گاهی با دعوت از چند کمدین خلاق میشود برنامهای جذاب ساخت ولی وقتی بیشتر شرکتکنندگان از نمک خاصی برخوردار نیستند و نمیتوانند با حرکاتشان خنده روی لب بیننده بیاورند مجبورند رو به لودهبازی بیاورند. میزان لودگیها در هر قسمت جوکر بیش از حد است و بیشتر از اینکه از مخاطب خنده بگیرد باعث انزجارش میشود.
تماشای بیمزگی و لودهبازی چند سلبریتی در یک دورهمی احساس خوشایندی به کسی نمیدهد. مردم از تماشای کسی لذت میبرند که بتواند با فکر و ایده لحظات کمیک خلق کند و بانمک بودن را در ذات خودش داشته باشد. وقتی چهرهای آدم بامزهای نیست و نمیتواند در کلام و رفتار خنده روی صورت کسی بیاورد، چه اصراری به حضورش در چنین برنامه وجود دارد. زمان زیادی از جوکر برای همین لودگیها میرود. باید به سازندگان جوکر گفت خنده گرفتن از مخاطب کار سختی است و نمیتوان همینطوری افراد را به برنامه دعوت کرد و انتظار جذابیت داشت.
لودگی یک برنامه سبب میشود تا برخی چهرهها قید حضور در برنامه را بزنند. به طور مثال امیرعلی نبویان در گفتوگویی اعلام کرده که قید حضور در جوکر را زده چون اگر در برنامهی جوکر شرکت میکرد، تبدیل به یک آدم نُنُر و نچسب میشد و از چشم مردم میافتاد. همین اظهارنظر بار و عیار برنامه را نشان میدهد.
۵) قسمتهای آخر خستهکننده
مبنای جوکر بر حضور افراد در برنامه است و وقتی در هر قسمت تعداد شرکتکنندگان کم شود، قسمتهای آخر خیلی بیرمق دنبال خواهد شد. معمولا چهرههای نچسبتر به مرحله فینال میرسند و بیننده در قسمتهای آخر باید شاید نبرد میان چهرههایی باشد که هیچ جذابیتی ندارند.
در چنین برنامهای معمولا چهرههای بانمک و خوشخنده در همان قسمتهای ابتدایی حذف میشوند و آنها که عبوستر و جدیتر هستند به مراحل پایانی راه پیدا میکنند. همین حذف چهرههای بانمک عاملی میشود تا قسمتهای پایانی جذابیتش را از دست دهد.
در فصل اول جوکر این اتفاق افتاد و رقابت میان هومن حاجیعبداللهی و سهیل مستجابیان به یخترین شکل ممکن برگزار شد. هیچ کدام از این شرکتکنندگان نمیتوانستند لحظات خندهآوری خلق کنند و از جذابیت برنامه کم میکردند. در فصل دوم حضور چهرههایی مثل شهرام قائدی و هومن برقنورد هم چنین اتفاقی را تکرار کرد تا نشان دهد جوکر در قسمتهای پایانی خالی از جذابیت میشود.
بسیار عالی گفتین.دقیقا همینطوره.من فصل اول رو نگاه کردم ولی فصل دوم دیدم جز چرت و کارای تکرارری چیزی نداره کلا از ذوق دیدن ادامش افتادم.واقعا میگم.کاری به نقد و اینحرفام ندارم واقعن به این نتیجه رسیدم
شما بلدی بهترشو بساز… اگرم نه که خب بیا پایین سرمون درد گرفت
به نظر من خیلی برنامه اش عالیه واقعا جذابه بهتره زیاده روی نکنی آقایی که این متن رو نوشتی و انتقاد کردی .
عزیزانی که طرفداری میکنید از این برنامه نصف بیشترس کارای بیخودی و لوس هست که فقط تایم پر بشه و بتونن چهار قسمت کنن همین یعنی توهین به من و شما که هزینه میکنیم تا ببینیم فکر نکنم بقیشو بخام تماشا کنم
صرف کپی کار بودن اشکالی ندارد. اما نکته این جاست که این برنامه بیشتر بر لودگی می چرخه و خیلی آب بستن توش
به نظر من این متن فقط جهت تخریب بود نه سازندگی
کسی که نویسندگی این متن رو داشت لطفا معرفی کنید و از کار هایی که انجام داده و نو آوریهایی که در نویسندگی داشته بنویسید
ما برای انتقاد باید از خود شروع کنیم
البته ما در کشورمان از نظر نویسندگی ضعیف هستیم و احتیاج به نفرات جدید و تحصیل کرده در این رشته است .
ولی تخریب کسایی که در همین حد هم باعث شادی مردم بشوند صحیح نیست .
وقتی سینما مون خالتور و تگزاس و غیره ست وقتی همه همهجا باند و پارتی بازی بشه، وقتی
مدرک بازیگری رو با چشم و ابرو و رابطه و قر و غمزه میفروشن و میخرن، وقتی نمیزارن فیلم خوب ببینی نقد خوب بنویسی وقتی کارکرد هنر به پایین ترین سطحش برسه، وقتی تقوایی و صیاد و پناهی و عیاری ها رو.. گوشه نشین می کنن، وقتی تهیه کنندگی برادر پول شویی میشه، سریال های ژانر اجتماعی ت میشه کپی برابر اصل سریال ترکیه ای، وقتی همه صب تا شب سگ دو بزنن برا خرج زندگی، مگه وقتی میمونه برای انتخاب ، اصلا انتخاب مگه میمونه، انتخاب چی هس اصلا، همه میخندن چون یادشون دادند باید بخندی، همون جور که رای دادنیه، خنده هم کردنیه، فعلشو میگم،
این که نشد نقد، نقد در لغت یعنی جدا کردن خوب از بد ، این فرهنگ ما ایرانیها شده که وقتی میخوایم انتقاد کنیم فقط بدیهارو میگیم، به نظرم دیجی باید تو انتخاب نوبسنده هاش وسواس بیشتری به خرج بده
نقدتون درست وبجا بود،سند درستی نقد شما به ماهیت کپی و خالی از محتوا بودن ساخته های وطنی، همین رویکرد مخاطبین به شبکه های ماهوارست.
این مردم مثل سام را همه دوست دارند و بعد
آخرش داشتن خود شأن را می کشتن که هم
مردم و هم آن ها بخندند مخصوصاً فصل ۲
پیام تون پیش از حد بود ولی خوب
واقعا حیف وقت انسان که پای چنین برنامه هایی تلف بشه، متاسفانه از کامنت ها میشه متوجه شد انقدر برنامه مزخرف و سطح پایین تحویل مردم داده شده که تا این حد سطح توقع مون از یک برنامه طنز اومده پایین و دچار بی سلیقگی شدیم، واقعا چندین ساعت دراز کشیدن و دست رو زیر سر زدن یک سلبریتی که نهایت هنری که به خرج داده پوشیدن زیر شلواری و عرق گیر و کشیدن شلوار تا بالای شکم بوده ارزش دیدن و خندیدن داره؟! سلبریتی که اتفاقا بابت بی مزه بودنش به فینال همین برنامه میرسه و غیر از دستمزد، چندین میلیون پول به جیب میزنه به ریش مردمی که پول بابت خرید این برنامه دادند می خنده
خدایی زر زدی
خفه شی کسی نمیگه لالی
عین اون منتقدسینما بیسواد