۵ اصل مهم در داستانپردازی به سبک سینمای کلاسیک
تماشای فیلمهای کلاسیک در روزگار مدرنی که در آن به سر میبریم، لذت دیگری دارد. اگر اهل تماشای فیلمهای کلاسیک باشید، حتما ویژگیهای منحصر به فرد آنها را به خوبی میشناسید. در کنار تمام موضوعات مشترک فیلمهای کلاسیک، چیزی ساده و در عین حال تکان دهنده در مورد آنها وجود دارد و آن هم این است که یا پایانی خوش دارند و یا با مرگ و فراغ و جدایی به انتها میرسند.
سینمای کلاسیک هالیوود یا عصر طلایی هالیوود، اصطلاحی مبهم است که فیلمهای ساخته شده توسط هشت استودیوی بزرگ هالیوود آن دوران را توصیف میکند. این فیلمها گاهی اوقات میتوانند از منظر مدرن احساس خوشی به بیننده منتقل کنند، اما سینمای کلاسیک هالیوود زمینهای را برای نحوهی رویکرد ما به داستانپردازی در فیلم ایجاد کرد، که تعیین میکند برای داشتن یک طرح کاملا کارآمد، چه محورهای روایی باید وجود داشته باشد.
جردن شونیگ، دکتر و استاد مطالعات سینما و رسانه از دانشگاه شیکاگو، عناصر کلیدی داستانپردازی کلاسیک هالیوود را در سخنرانی مطالعات فیلم خود معرفی کرده، و مشخص میکند که چگونه هنوز میتوانیم بذر دوران طلایی هالیوود را در داستانپردازی مدرن بپاشیم.
سینمای کلاسیک هالیوود چیست؟
سینمای کلاسیک هالیوود اصطلاحی است که برای توصیف سبک بصری و قراردادهای روایی سینمای آمریکا بین سالهای ۱۹۲۷ و ۱۹۶۳ به کار میرود. یادآوری این نکته ضروری است که در این دورهی مبهم، فیلم آمریکایی به عنوان یکی از فراگیرترین شکلهای سینمای آمریکا با تثبیت عناصر خاص داستان به عنوان موثرترین و جذابترین راه برای جذب مخاطب شروع به محکم کردن جای پای خود در این مدیوم کرد.
نحوهی داستانپردازی کلاسیک هالیوود سختگیرانه بود زیرا از ساختار بسیار ساده و متعارف آغاز، میانه و پایان پیروی میکرد. همیشه یک پایان متمایز توسط هر کدام از استودیوهای ساخت فیلم وجود داشت که برای تماشاگران معمولی سینما قابل مناقشه نبود.
عناصر کلیدی در داستانپردازی به سبک سینمای کلاسیک هالیوود کدامند؟
قراردادهای روایی کلیدی وجود دارند که داستانپردازی کلاسیک هالیوود را تعریف میکنند. قوانینی چون:
- شخصیتها از نظر روانشناختی تعریف میشوند
- همیشه برای حل یک مشکل یا رسیدن به یک هدف باید مبارزاتی صورت گیرد
- درگیری با افراد دیگر یا شرایط بیرونی
- شخصیتها عاملیت دارند و علیت داستان را به جلو میبرند
- یک پیروزی یا شکست حتمی وجود دارد
مبارزه برای حل یک مشکل اغلب با دو چالش همراه است؛ یکی عاشقانه و دیگری هرچیز دیگری که میتواند برای یک شخصیت اتفاق بیافتد. در نهایت، این درگیریها با هم ادغام میشوند و علاقه و احساسات عاشقانه شروع به گره خوردن در چالشهای دیگر پیش روی شخصیت اصلی میکند.
توجه به این نکته مهم است که داستانپردازی به سبک کلاسیک هالیوود با میل یک شخصیت شروع میشود و این میل با رشد روایت و شخصیتها شکل میگیرد. تکرار عوامل صحنه و حرکت دوربین این ایده را القا میکند که صحنههای موازی در تضاد مستقیم با یکدیگر هستند یا اینکه وقتی چیزی نسبت به صحنهی اصلی تغییر کند، ما را مجبور میکند نما را از منظری جدید بررسی کنیم.
ساختار ضربالاجلی
یک راه برای درگیر نگه داشتن مخاطب با روایت فیلم، ایجاد ساختاری روایی است که عمل و طرح را به سمت یک رویداد یا کنشی مرکزی که باید تا زمان مشخصی انجام شود، تشدید کند. زمانی که مخاطب باید دنبال کند لزوما مدت زمان اجرا نیست، بلکه مدت زمانی است که توسط طرح تعیین شده است.
این یکی از اَشکال ساختار محبوب کلاسیک است زیرا باعث ایجاد تعلیق و تنش برای شخصیتها و مخاطب میشود. ما میدانیم که در یک زمان خاص در دنیای فیلم اتفاقی خواهد افتاد و باید با نگرانیها و ترسهای خود منتظر فرا رسیدن آن زمان باشیم. داستانپردازی به سبک کلاسیک هالیوود از استفاده از ساختار ضربالاجل برای ایجاد ریتمی استفاده میکند که میتوان آن را کمی تغییر داد تا از ضربهای سنتی داستان پیروی کند، و ما هنوز از دیدن آن لذت میبریم، زیرا از دانستن اینکه زمان کاراکتر محدود است دچار اضطراب میشویم.
فیلمهای مدرن با عناصر کلاسیک
اگرچه اکثر فیلمهای مدرن مدل و سبک داستانپردازی کلاسیک هالیوود را کنار گذاشتهاند و به داستانهای بنیادیتر و عمیقتر انسانی دست میزنند، اما نمیتوانیم عناصر کلیدی سینمای مدرن را نادیده بگیریم.
داستانهایی با طرحهای اولیه مانند «جاذبه» (Gravity)، «مردان خوب» (The Nice Guys) و «بیگانه» (Alien) همگی از داستانپردازی به سبک کلاسیک هالیوود پیروی میکنند، زیبایی را در سادگی ساختار طرح پیدا کرده و راههای جدیدی با توجه یا برخلاف انتظارات مخاطب کشف میکنند.
اکثر فیلمهایی که خود را تجربی به حساب نمیآورند، چه آگاه باشند یا نه، همچنان با سبک داستانپردازی کلاسیک هالیوود بازی میکنند. اینگونه است که ما در قرن گذشته داستانپردازی در فیلم را درک کردهایم و ترک عادتهایی که آنقدرها هم بد نیستند برایمان دشوار است. اگر میخواهید با ساختار روایت خود بازی کنید، این پنج عنصر را در نظر بگیرید و ببینید اگر از آن عنصر چشمپوشی کنید یا برعکس آن عنصر خاص را به کار گیرید، چه اتفاقی میافتد. این میتواند یک تمرین سرگرمکننده باشد که میتواند مهارتهای نوشتاری شما را تقویت کند و شما را نسبت به روایتهای داستانی در فیلمهای مورد علاقهی عصر طلاییتان بیشتر آگاه کند.
نوع داستانپردازی مورد علاقهی شما از دوران طلایی هالیوود چیست؟ دلیل آن را در نظرات به ما بگویید!
منبع: no film school