چگونه دیگران را همانگونه که هستند بپذیریم؟
جهان، مکانی پیچیده و پر از افراد مختلف است؛ افرادی که سعی میکنند آنچه را که در اطراف آنها میگذرد، درک کنند. به علاوه، بسیاری از افراد سعی دارند جهانبینی خود را به اطرافیانشان هم تحمیل کنند. احتمالا آنها دیدگاههای خود را مهمتر و عمیقتر از دیگران میدانند و تصور میکنند که روشنفکرتر از بقیه هستند. آنها بدون توهین و تحقیر وارد عمل میشوند و سعی میکنند که طرف مقابل خود را به هر شکل ممکن، متقاعد کنند.
مشکل اینجا است که تنها تعداد کمی از مردم میپذیرند که ممکن است در دیدگاهها و طرز تفکرشان دچار اشتباه باشند. اغلب اوقات میبینیم که وقتی افراد احساس میکنند مورد حمله قرار گرفتهاند، بر اعتقادات خود پافشاری میکنند؛ بهخصوص اگر احساس نکنند که مشکلی در نگاهاشان نسبت به جهان وجود دارد. تمام اینها در حالی است که ممکن است شخص متقاعدکننده در اشتباه باشد یا در سطحی بالاتر، اساسا دیدگاهی صددرصد درست یا صددرصد نادرست، وجود نداشته باشد.
توانایی پذیرش دیگران، همانطور که هستند، نه آنطور که شما میخواهید یک مهارت بسیار ارزشمند است. این مهارت میتواند بر تمام جنبههای زندگی از جمله ایجاد روابط سالم، حرفهای بودن در محیط کار و تأثیر مثبت بر اطرافیان اثر بگذارد. در این مقاله از دیجیکالا مگ به این سؤال مهم پاسخ میدهیم که چگونه دیگران را همانطور که هستند، بپذیریم.
۱. بپذیرید که دانستن همه چیز برای شما غیرممکن است
اولین کلید پذیرش دیگران همانطور که هستند، کنار زدن منیت خودتان است. انسانها طبیعتا موجوداتی قضاوتگر هستند. ما اغلب احساس میکنیم که باید دربارهی هر چیزی که اندکی شعلهی احساسات ما را شعلهور میکند، نظر داشته باشیم و هنگامی که احساساتی میشویم، غالبا جایی برای یک تفکر درست و منطقی باقی نمیماند.
همین الان فکر کنید و ببینید تا به حال چند بار در موقعیتهای احساسی، تصمیماتی نادرست و نابهجا گرفتهاید؟
واقعیت این است که ما نیازی نداریم که دربارهی هر چیز کوچکی در جهان نظر داشته باشیم. اگر در این باره کمی خوددارتر باشیم میتوانیم با انعطاف بیشتری رفتار کرده و پذیرای دیدگاهها و ایدههای جدیدتری باشیم. به یاد داشته باشید، هر فردی که در مسیر زندگی شما قرار میگیرد، ممکن است چیزهایی بداند که شما نمیدانید، تجربیاتی داشته باشد که شما نداشته باشید و اساسا نوع جهانبینی او با شما متفاوت باشد.
اینها چیزهای فوقالعادهای هستند، پس کمی سکوت کنید و موقتا دیدگاههای خود را کنار بگذارید. اجازه دهید طرف مقابلتان آزادانه سخن بگوید و شما بهسادگی، فقط گوش دهید و با او به دنیایش قدم بگذارید. این فرصتی است که شما میتوانید آن را به آسانی در اختیار تمام اطرافیانتان قرار دهید.
۲. درک کنید که تنها شخصی که میتوانید تغییر دهید، خود شما هستید
وقتی بفهمید که تنها کسی که واقعا میتوانید تغییر دهید، خودتان هستید، پذیرفتن دیگران همانطور که هستند بسیار آسانتر خواهد بود. مهم نیست چقدر فشار وارد میکنید، چقدر سعی میکنید تمرین کنید یا چقدر متقاعدکننده هستید؛ مهم این است که کسی که نمیخواهد تغییر کند، تغییر نخواهد کرد. چون تغییر، در عین ساده بودن، آسان نیست.
ساده است چون تنها با تعیین یک هدف مشخص و تلاش برای رسیدن به آن تعریف میشود، اما آسان نیست چون برای ایجاد تغییرات ماندگار، به تلاش مداوم و کار طولانیمدت نیاز است و بسیاری از مردم نمیخواهند این کار را انجام دهند.
بسیاری از مردم تصور میکنند که میتوانند دوست یا معشوق خود را به شخصی که میخواهند، تبدیل کنند، اما این کار معمولا نتیجهی معکوس خواهد داشت. زمانی که شخص مقابل متوجه میشود که تحتفشار قرار گرفته و به سمتی هدایت میشود که لزوما نمیخواهد به آنجا برود، حتما عکسالعمل نشان خواهد داد. به این موضوع توجه داشته باشید که ممکن است شخص مقابل شما، از آنچه که هست کاملا خوشحال و راضی باشد. حتی اگر چنین شخصی مشکلات یا ضعفهای جدی داشته باشد، باز هم هیچکس جز خود او نمیتواند آنها را تغییر دهد.
فهم این دوست داشتن، کار دشواری است. شما کسی را دوست دارید که مشکلات جدی دارد یا از تصمیمگیری خوب و درست خودداری میکند. با این وجود، در ذات این احساس منعی نیست. شما میتوانید طرف مقابلتان را دوست داشته باشید و سعی کنید آن شخص را در جهت مثبت تحتتأثیر قرار دهید، اما باید بدانید که هیچکدام از اینها تضمین نمیکند که خود این فرد هم در جهت بهبود شرایط خود قدم بردارد. ممکن است او انگیزهای برای این کار نداشته باشد و نخواهد انرژی خود را صرف این کار کند. به علاوه، ممکن است به طور کلی، در رفتارها و انتخابهای خود مشکلی نبیند که بخواهد در جهت رفع آنها اقدام کند. به عبارت دیگر، شاید چیزی را که شما مشکل میدانید، از نظر او یک مشکل نباشد.
۳. در فعالیتها و علایق اشخاص دیگر مشارکت کنید
وقتی درک بهتری از علایق و دیدگاههای مختلف شخص مقابل داشته باشید، پذیرش دیگران همانطور که هستند کار آسانتری خواهد بود. یک راه خوب برای اینکه خود را به جای دیگران بگذارید و سعی کنید آنها را بیشتر درک کرده و بهتر بشناسید این است که در فعالیتهایی که آنها از آن لذت میبرند، شرکت کنید و چیزهایی را که به آنها علاقه دارند، کشف کنید. البته با این فرض که فعالیتهای مذکور، فعالیتهایی سالم و غیرمخرب باشند.
اگر ذهن باز و دیدگاه روشنی داشته باشیم، خواهیم دید که تفاوتهای ما در عین حال که نقاط افتراق ما هستند، میتوانند ما را دور هم جمع کنند. بررسی این تفاوتها میتواند به ما در برقراری ارتباط با دیگران و درک احساسات و جهانبینی آنها کمک کند.
وجود تفاوتها را غنیمت بشمارید و از آنها نترسید. وجود همین تفاوتها است که میتواند در کنار هم، به تقویت و رشد یک رابطهی سالم کمک کند.
۴. به خودتان یادآوری کنید که اگر قضاوت شدید، چه احساسی دارید
یک راه خوب برای ایجاد حس همدلی این است که به خاطر بسپاریم وقتی کسی دربارهی برخی جنبههای شخصیتی ما را قضاوت میکرد، چه احساسی داشتیم. به طور کلی مردم دوست دارند دربارهی موضوعاتی که علاقهای به آنها ندارند، بیش از حد انتقاد کنند. شاید شما واقعا روی چیزی سخت کار کردهاید و فردی که کارتان را قضاوت کرده است ارزش کار شما را بهخوبی درک نکرده باشد؛ یا شاید از کار دلخواه خود بسیار هیجانزده بودهاید، اما فردی با قضاوت تند و بیرحمانهی خود تمام احساس خوب شما را از بین برده باشد یا شاید فقط به واسطهی بعضی از جنبههای شخصیت خود قضاوت شده باشید؛ قضاوتی که فکر میکردید عادلانه نیست!
مهم نیست که موضوع انتقاد چه چیزی بوده باشد، مهم این است که هر کسی چیزی دارد که نسبت به آن حساس و آسیبپذیر است. ما این بخش حساس و آسیبپذیرمان را پشت نقاب ظاهرمان پنهان میکنیم تا ایمن و سالم بماند و نگران نظرات دیگران دربارهی آن نباشیم. چقدر بهتر خواهد بود که همهی ما از چنین قضاوتهای بیجایی دربارهی اطرافیانمان بپرهیزیم؛ افرادی که ادعا میکنیم به آنها اهمیت میدهیم و دوستشان داریم.
به یاد داشته باشید که هیچکس دوست ندارد قضاوت شود. این کار حس خوبی ندارد و این نکتهی خوبی است که به خود یادآوری کنیم که وقتی دربارهی انتخابها، علاقهها و احساسات خود تحت قضاوت ناعادلانهی دیگران قرار گرفتیم و همینطور برای دور زدن سؤالات اقوام، چه حسی داشتیم! با انجام این کار میتوانیم ذهن خود را دوباره تنظیم کنیم و بیشتر پذیرای دیگران باشیم.
۵. لازم نیست رفتارهای مخرب یا بیاحترامی دیگران را درک کرده یا بپذیرید
افرادی که رفتارهای ناهنجار دارند، دوست دارند که رفتارهای سمی خود را از تیررس قضاوت حفظ کنند. در اینجا نکتهی ظریفی وجود دارد؛ شما باید بدانید به همان نسبت که پذیرش دیگران همانطور که هستند مهم است، این هم مهم است که بدانیم چه موقع نه بگوییم و چطور حد و مرزهای خود را مشخص کنیم.
بسیاری از مردم، برای رفتارهای اشتباه افرادی که دوستشان دارند بهانه میآورند و به همین سادگی شخصیت اینگونه افراد را توجیه میکنند. موضوع اینجا است که شما مجبور نیستید با چنین افرادی معاشرت کنید. چنین رفتارهایی میتوانند آسیبزننده باشند، بنابراین مشخص کردن مرزهای سالم، بخش مهمی از هر دوستی یا رابطهی خوب است. اگر کسی چنین رفتارهایی دارد و عملکرد نامناسب او بر شما و زندگی شما تأثیر منفی میگذارد، کاملا حق دارید که از او دوری کنید بدون اینکه بخواهید او را نجات داده یا تغییر دهید. چون اگر هم بخواهید، احتمالا نمیتوانید چنین کاری را انجام دهید.
کلام آخر
پذیرش دیگران همانطور که هستند، کار آسانی نیست. ما باید یاد بگیریم که چطور خود را به جای دیگران بگذاریم، به جای آنها فکر کنیم، احساس کنیم و قدم برداریم، اما این کار منافع بسیاری دارد. پذیرش دیگران به شما کمک میکند که ظرفیت درونی خود را بالا ببرید و به علاوه، کیفیت روابط خود با دیگران را بهبود ببخشید. امیدواریم اطلاعات این مقاله برای شما مفید بوده باشد.
منبع: aconsciousrethink