۵ وسترن شاخص یک دهه اخیر که باید ببینید
در طول یک دهه گذشته آثار وسترن برجسته و بهیادماندنی متفاوتی تولید شدهاند که به اشکال مختلف با ژانرهای گوناگون درهم آمیختهاند. ترکیب ژانر وسترن با آثار نئونوار، کمدی، فانتزی و حتی فیلمهای ابرقهرمانی از جمله نمونههای مهم و قابل توجه بودهاند.
در ادامه قصد داریم به ۵ فیلم وسترن شاخص و تاثیرگذار اشاره کنیم که در یک دهه اخیر ساخته شدهاند. طبیعتا آنچه فیلمی را برجسته میکند تا حدود زیادی به مسائل ذهنی باز میگردد و میتوان از زوایای مختلف به انتخاب این آثار پرداخت مثلا درخشش فیلم از نظر فرمی، قاببندیها، لحن اثر، شخصیتها، داستان و عوامل دیگر. به هر حال این ۵ فیلم از دو زاویه مهم در نظر گرفته شدهاند: آثاری واجد ارزشهای بصری و فرمی در کنار داستانهای تاثیرگذار که بخش محتوایی این فیلمها را پیش میبرند. فیلمهایی که احتمالا بیش از عمده آثار یک دهه اخیر پتانسیل ماندگاری در ذهن مخاطبان را دارند.
۱- سوارکار (The Rider)
فیلم سینمایی «سوارکار» اثری درخشان به کارگردانی کلوئی ژائو است که در نشان دادن جغرافیای مناطق مرکزی ایالات متحده آمریکا و فرهنگ گاوچرانی آن بینظیر ظاهر شده است. فیلم سوارکار دومین اثر سینمایی از این کارگردان چینیتبار است که ابتدا در هفتادمین جشنواره فیلم کن پخش شد و در ادامه سال میلادی ۲۰۱۷ موفق شد تحسین گسترده منتقدان مختلف را جلب کند.
برادی جندرو در نقش مردی به نام برادی بلکبرن نقش اصلی این فیلم را بازی میکند؛ برادی سعی دارد بعد از تصادف سختی که منجر به جراحتی همیشگی در وی شده به دنیای سوارکاری برگردد. این گاوچران با این تراژدی که زخمهایش قدرت سوارکاری را از او گرفته است دست به گریبان است و بااینکه خطرات بازگشتن به سوارکاری را میداند نمیتواند از آن بگذرد چرا که گویی هویت خود را در این فرهنگ قدیمی که با آن بزرگ شده است میبیند و مییابد.
شاید یکی از مهمترین برجستگیهای فیلم سینمایی سوارکار در این باشد که با کیفیتی مثالزدنی نشان میدهد فرهنگ سوارکاری برای مردم این منطقه از امریکا تا چه اندازه اهمیت دارد؛ لذتی که مردم با آن اوضاع و احوال دشوار زندگیشان را دست کم برای مدتی فراموش میکنند.
از بهترین صحنههای فیلم میشود به ملاقات برادی و دوستش لین اشاره کرد. لین نیز هنگام گاوسواری دچار سانحهای شده که صدمهای جدی به او وارد کرده است و ملاقات این دو در بستر وقایع فیلم تاثیری ویژه برمخاطب دارد. سکانسهای حضور برادی در علفزار و تنهایی او در محیط پیرامونش از جمله سکانسهای درخشانی است که به شدت زنده و موثر کارگردانی شدهاند و به این اثر وسترن غنایی چندبرابر بخشیدهاند.
فیلم سینمایی سوارکار موفق شد از میان ۱۷۶ نقدی که در وبسایت راتن تومیتوز درباره آن نوشته شده رضایت ۹۷ درصدی منتقدان انگلیسیزبان را به دست آورد. این فیلم با توجه به نقدهای بسیار مثبت در میان فیلمهای برجسته سال قرار گرفت و علاوه بر شرکت در جشنوارههای مختلف نام کلوئی ژائو را بیش از گذشته بر سر زبانها انداخت. باید به این نکته هم اشاره کنیم که ژائو بعد از ساخت این وسترن که جنبههای تجاری برجستهای هم ندارد وارد یک پروژه بزرگ تجاری شد. این هنرمند چینیتبار قرار است «جاودانگان» (The Eternals) از فیلمهای ابرقهرمانی در حال تولید جهان سینمایی مارول را کارگردانی کند.
۲- اگر از آسمان سنگ ببارد (Hell or High Water)
تیلور شریدن با فیلمهای سینمایی سیکاریو، روخانه ویند و مجموعه تلویزیونی یلواستون به یکی از بهترین نویسندگان داستانهای سینمایی وسترن مدرن تبدیل شده است اما بزرگترین دستاورد او تا این تاریخ، وسترن مدرن «اگر از آسمان سنگ ببارد» بوده است. این اثر سینمایی جهان وسترن را بهگونهای متفاوت نشان میدهد؛ جهانی متعلق به وسترنهای نو که دیگر نمیتوان از نقشهای کلاسیک و همیشگی دزد و پلیس، کلانتر و هفتتیرکش یاغی سخن گفت بلکه با ابهام در نقشها و شخصیتهای پیچیده و چندبعدی مواجهیم. در واقع به نوعی میشود ادعا کرد که در این فیلم درخشان پلیسها و جنایتکاران به هم شباهت بسیاری دارند چرا که هر دو به یک اندازه قربانی سیستمی فاسد هستند که به آنها از موضع قدرتی بالاتر حکم میراند.
دیوید مکنزی کارگردان بریتانیایی فیلم اگر از آسمان سنگ ببارد در خلق یک ویژگی دیگر نیز کاملا موفق عمل کرده؛ ساخت صحنههایی که نشان میدهند چگونه به شکل غمانگیزی مناسبات شهرهای کوچک به دست بانکها و جریانهای جدید مالی از بین رفته یا در حال نابودیاند.
در روایت فیلم سینمایی اگر از آسمان سنگ ببارد توبی (کریس پاین) و تانر (بن فاستر) دو برادری هستند که قصد دارند تمام دیون مربوط به قطعه زمینی که متعلق به مادر تازه از دستدادهشان است را بپردازند تا آن سرمایه را از آن خود کنند. توبی به دنبال راهی است که خانواده در آستانه فروپاشیاش را نجات دهد اما تانر فقط برای یک تجربه هیجانانگیز خطرات را پذیرفته است؛ خطرات ناشی از چندین و چند سرقت فشرده از بانکهای گوناگون محلی.
از سوی دیگر رابطه برادرانه مهیجی که بین این دو سارق برقرار است با رابطه دو پلیسی که در مسیرشان قرار میگیرند در تضاد است. مارکوس همیلتون (جف بریجز) و آلبرتو پارکر (گیل بیرمنگام) دو پلیسی هستند که در این فیلم به ایفای نقش میپردازند. دو پلیس میانسال که یکیشان مدت زمان کوتاهی تا بازنشستگی فاصله دارد. نکته جالب اینکه در فیلم سینمایی اگر از آسمان سنگ ببارد هر چهار شخصیت اصلی فیلم به نوعی سمپاتیبرانگیزند و این یک اتفاق نادر در سینمای وسترن مدرن است.
این اثر سینمایی برای اولینبار در بخش نوعی نگاه جشنواره بینالمللی فیلم کن به نمایش درآمد. فیلم موفق شد حدودا ۳ برابر بودجه ۱۲ میلیون دلاری تولیدش بفروشد و در مراسم اسکار نیز در چندین شاخه مختلف نامزد دریافت جایزه شد. فیلم اگر از آسمان سنگ ببارد در وبسایت راتن تومیتوز از مجموع ۲۷۶ نقد منتشر شده موفق شده رضایت ۹۷ درصدی منتقدان را به دست آورد.
۳- هشت نفرتانگیز (The Hateful Eight)
کوئنتین تارانتینو را باید یکی از بزرگترین عاشقان سینما در نظر گرفت؛ کارگردانی که هر کدام از فیلمهایش مملو از ارجاعات سینمایی گوناگون است. شاید یکی از مهمترین مثالها و نمونهای از بزرگترین آثار او در این زمینه فیلم سینمایی «هشت نفرتانگیز» باشد. فیلمی که میتوان آن را یک ادای احترام دوستداشتنی به وسترنهای کلاسیک دانست. به نوعی میشود گفت تارانتینو تلاش کرده آثار کلاسیک را زنده کند و با بیرون کشیدن آنها از دل تاریخ مخاطب امروزی را دوباره با آن کیفیت از دست رفته مواجه کند.
موسیقی تاثیرگذار این اثر سینمایی را انیو موریکونه افسانهای ساخته که امتیاز درخشانی برای این فیلم تارانتینو به حساب میآید. وظیفه فیلمبرداری هشت نفرتانگیز را هم رابرت ریچاردسون به عهده داشته است. او با خلق تصاویری بهیادماندنی در فضای روشن برفی فیلم در انتقال احساسات گوناگون به تماشاگر به بهترین شکل ممکن انجام وظیفه کرده است.
فیلم سینمایی هشت نفرتانگیز در ماه دسامبر سال ۲۰۱۵ در قالب نسخه ۱۶۸ دقیقهای در سینماها اکران شد. این در حالی بود که مدتی بعد تارانتینو در همکاری با نتفلیکس نسخه طولانیتری از این اثر را هم در قالب یک مینیسریال چهار قسمتی عرضه کرد. قسمت اول نسخه طولانی «هشت نفرتانگیز» ۵۰ دقیقه، قسمت دوم ۵۱ دقیقه، قسمت سوم ۵۳ دقیقه و قسمت آخر ۵۶ دقیقه است؛ همچنین عنوان قسمت اول «Last Stage to Red Rock»، عنوان قسمت دوم «Minnie’s Haberdashery»، عنوان قسمت سوم «Domergue’s Got A Secret» و عنوان قسمت چهارم «The Last Chapter» است.
گرچه بودجه فیلم حدودا ۵۰ میلیون دلار بود و فروش ۱۵۶ میلیون دلاری را تجربه کرد اما به دلیل ساخت فیلم در قالب ۷۰ میلیمتری در عمل پروژه پرخرجی به حساب آمد. این فیلم سینمایی باعث شد انیو موریکونه جایزه اسکار بهترین موسیقی فیلم را بگیرد و دو نامزدی اسکار برای فیلمبردار و بازیگر مکمل نقش زن اثر در پی داشت.
اما اگر بخواهیم اشارهای مختصر به داستان «هشت نفرتانگیز» داشته باشیم باید بگوییم که وقایع این فیلم سینمایی در برهه تاریخی پس از جنگ داخلی آمریکا رخ میدهد و درباره هشت نفر است که برای فرار از کولاک در یک مهمانسرا پناه گرفتهاند و همین کنار هم بودن باعث شکلگیری داستان فیلم میشود. ساموئل ال. جکسون، کرت راسل، جنیفر جیسن لی، والتون گوگینس، دمیان بیچیر، تیم راث و مایکل مدسن در «هشت نفرتانگیز» به ایفای نقش پرداختهاند.
۴- شهامت واقعی (True Grit)
اولینبار فیلم سینمایی «شهامت واقعی» در سال ۱۹۶۹ توسط هنری هاتاوی ساخته شد. فیلمی استخواندار که امکان یکی از آخرین بازیهای درخشان جان وین را فراهم کرد. اما فیلم سینمایی شهامت واقعی که در سال ۲۰۱۰ توسط برادران کوئن کارگردانی شد از هر نظر نسبت به فیلم هاتاوی برتری دارد و به هر کدام از شخصیتهای فیلم شکوهی مضاعف بخشیده است.
ارتباط میان مارشال ایالتی روستر کاگبرن (با بازی جف بریجز) و کارفرمای نوجوانش متی راس (با بازی هیلی استاینفلد) فضای فیلم را مهیجتر میکنند بویژه هنگامی که با رنجر تگزاسی عجیب و غریبی به نام لبوف (با بازی مت دیمون) و با شرور بیرحمی به نام تام چینی (با بازی جاش برولین) مواجه میشوند.
سالها است که برادران کوئن با راجر دیکینز (فیلمبردار) رابطهای خاص برقرار کردهاند و او در این اثر سینمایی بار دیگر ثابت میکند چرا یکی از بهترین فیلمبرداران زنده حال حاضر جهان است. صحنههای اکشن فیلم تکاندهنده و تند است و کل فیلم به خوبی نشان میدهد که جهان بیرحم وسترن از دید یک کودک چه معنایی دارد. شهامت واقعی مانند عموم آثار برادران کوئن به شدت سرگرمکننده است در حالی که احساسات و حال و هوای فیلم اصلی را هم به خوبی حفظ میکند.
فیلم سینمایی شهامت واقعی هم مثل سایر آثار سینمایی این فهرست با استقبال گسترده منتقدان مواجه شد. برای مثال بررسی وبسایت راتن تومیتوز نشان میدهد از ۲۷۱ نقدی که بر این وسترن نوشته شد، ۹۶ درصد منتقدان از فیلم ابراز رضایت کردند. علاوه بر اینها شهامت واقعی که ابتدا در جشنواره فیلم برلین به نمایش درآمده بود در چندین شاخه متعدد از مراسم اسکار نیز نامزد دریافت جایزه شد.
در نهایت بد نیست به این نکته هم اشاره کنیم که فیلم برادران کوئن از نگاه تجاری هم اثری موفقیتآمیز در نظر گرفته میشود. برای تایید این موضوع کافی است توجه کنیم که بودجه تولید این وسترن ۳۸ میلیون دلار بوده در حالی که فروش فیلم به چیزی بیش از ۲۵۲ میلیون دلار بالغ شد. جف بریجز، مت دیمون و جاش برولین از جمله بازیگران اصلی شهامت واقعی هستند.
۵- بازگشته (The Revenant)
فیلم سینمایی «بازگشته» از رمانی با همین نام نوشته مایکل پانک اقتباس شده و نگارش فیلمنامه آن برعهده آلخاندرو اینیاریتو و مارک اسمیت بود. اینیاریتو در عین حال کارگردان این اثر سینمایی بود و از زمان تولید آن تا امروز هیچ اثر بلند سینمایی دیگری نساخته است.
بازگشته یک وسترن حماسی است. فیلمی درباره انتقام و بقا، یکی از دیدنیترین وسترنهای یک دهه اخیر با فیلمبرداری فوقالعاده امانوئل لوبزکی که هر قاب آن هماهنگی بسیار خوبی با داستان دارد. داستان سفر خطرناکی که هیو گلس ( با بازی لئوناردو دیکاپریو) برای پیدا کردن جان فیتزجرالد قاتل پسرش ( با بازی تام هاردی) آغاز میکند. بازگشته فیلمی است که اگرچه داستانی به نظر ساده دارد اما با ویژگیهای فرمی خاص و پرداختن به جزئیات، اثر را به سطحی بالاتر از آنچه در نگاه اول به نظر میرسد منتقل میکند.
دیکاپریو در بازگشته نقش شخصیتی آسیبپذیر را ایفا میکند که باید برای بقا تمام مهارتهایش را به کار گیرد. در واقع فیلم او را در موقعیتی قرار داده که برای جان سالم به در بردن از این سفر پر خطر مجبور به تکاپو باشد. فیلم در برخی لحظات زیباییهای بصری نابی را نیز پیش چشم مخاطب میآورد؛ این صحنهها بویژه در ارتباط با فرهنگ بومیان است که در حال نابودی تصویر شده.
بازگشته فیلمی است ۲ ساعت و ۳۶ دقیقهای اما جذابیتهای بصری، ریتم داستان و احساسات پیچیده شخصیتها به شکلی ترکیب شده که به هیچ وجه خستهکننده و کسالتبار از کار در نیامده است. این اثر سینمایی با بودجه ۱۳۵ میلیون دلاری تولید شد و موفق شد ۵۳۳ میلیون دلار بفروشد. علاوه بر موفقیت تجاری باید به موفقیت گسترده بازگشته در مراسم اسکار هم توجه کرد؛ جایی که این اثر سینمایی موفق شد در ۱۲ رشته گوناگون نامزد دریافت جایزه شود (بیشترین تعداد) و در نهایت با دریافت ۳ جایزه پس از فیلم سینمایی «مکس دیوانه: جاده خشم» از نظر تعداد جوایز دریافتی هم مهمترین فیلم مراسم اسکار باشد.
بازگشته از این نظر نیز اهمیت داشت که عاقبت باعث اختصاص جایزه بهترین بازیگر نقش اصلی مرد به لئوناردو دیکاپریو شد؛ بازیگری که بسیاری از هوادارانش معتقد بودند باید زودتر از اینها به اسکار میرسید.