از هوس‌‌های امپراتور تا زندگی پس از مرگ (پیشنهاد‌های هنری آخر هفته)

زمان مورد نیاز برای مطالعه: ۱۴ دقیقه
پیشنهاد‌های هنری هفته ۴۲ ۱۴۰۰

اعلان‌های رنگارنگ و نوا‌های جور واجور. زندگی ما هر دم مملو از اتفاقات و اخباری است که به چشم می‌بینیم و به گوش می‌شنویم. خواه رخدادی که با سیر روزمرگی زندگی همراه است و خواه حادثه‌ای که ما را خوشحال یا منقلب می‌کند. دیدن به بار‌نشستن تلاش دانشمندان و مهندسان در ارسال تلسکوپ جیمز وب به فضا و خبر درگذشت هنرمندان، تنها بخشی از رویداد‌هایی که در این جهان رخ می‌دهد. ما نیز گاهی با این افراد هم‌ذات‌پنداری می‌کنیم و در غم و شادی‌شان شریک می‌شویم و گاهی نیز به بحر تفکر فرو می‌رویم و در اندیشه‌ی تغییر برمی‌آییم. تغییر پیرامونمان برای اندکی شادی بیشتر و غمی کمتر.

آثار هنری و فرهنگی نیز به طبع مآل‌اندیش ما کمک می‌کنند و خیال تشنه‌ی ما را همچون گمگشته‌ای در صحرای سوزان سیراب. کتابی که موضوعش درباره‌ی وقایع تاریخی است و به نوعی فرصتی برای عبرت‌گرفتن و یا سریالی که وقایع روزمره را با پرسش‌‌هایی اساسی گره زده است. همه به نوعی رشته‌ی افکار ما را از بیهودگی خارج می‌کند و به سفری دور و دراز می‌برد. مطابق رسم معهود شش هفته‌ی گذشته، گروه هنر و سینمای دیجی‌کالا مگ، آخر هر هفته پیشنهاد‌های هنری را به شما می‌دهد که برخاسته از سلیقه‌ی نویسنده است. این هفته سری خواهیم زد به امپراتوری روم باستان، بعد با اسبی تندرو به دنیای مدرن پا خواهیم گذاشت و نیم نگاهی خواهیم داشت به جهان پس از مرگ. با نوای تک‌نوازی پیانو در اواخر قرن نوزدهم همراه خواهیم شد و در پایان به دنیای امروزی وقایع پیرامون خود بازخواهیم گشت و نگاهی موشکافانه به مسائلی که در شرف وقوع است، خواهیم انداخت.

چی ببینیم؟

زندگی پس از مرگ ۲۰۱۹

ریکی جرویز را همه می‌شناسیم. کمدین حاضرجواب و عشرت‌طلبی که انگار همیشه مست است و از دست‌انداختن همه چیز و همه کس ابایی ندارد. بازیگری که با نسخه‌ی بریتانیایی سریال اداره شناخته می‌شود و به خاطر شوخ‌طبعی منحصر‌به‌فرد و گزنده‌‌ و طنازی‌های سرگرم‌کننده‌اش، اجرای مراسم اهدای جایزه‌ی گلدن گلوب را هم در ۵ دوره عهده‌دار بوده است. سریال «زندگی پس از مرگ» ساخته‌ی جرویز است و خودش نویسندگی و کارگردانی تمامی قسمت‌ها را بر عهده دارد. شاید از خود بپرسید که مگر می‌شود سریالی را در آخر هفته سر و تهش را یکی کرد؟ اما عجیب اینجاست که این سریال بر خلاف نامش، کشش عجیبی دارد و عطش شما را تا پایان ماجرا نگه می‌دارد.

تونی (با بازی ریکی جرویز) یک نویسنده‌ در روزنامه‌ی محلی است که به زور مردم آن را می‌خرند. شاید او به این خاطر آنجا کار می‌کند که از نوشتن لذت می‌برد و شاید هم تنها کاری است که از پسش بر‌می‌آید. زندگی او بر وفق مراد است که ناگهان مرگ همسرش بر اثر سرطان، احوال او را زیر و رو می‌کند. او عصبانی است و دنیا را به خاطر این بی‌عدالتی ناروا مقصر می‌داند و دست به هر عملی می‌زند تا بلکه انتقامش را از جهان و جهانیان بگیرد.

نکته‌ی جالب ماجرا اینجاست که همسرش پیش از مرگ و در حالی که آخرین لحظات زندگی خود را سپری می‌کند، با ضبط ویدیو‌هایی با مضمون روحیه‌دادن و گفتن جملات مثبت و انگیزشی و تاکید بر اینکه به رغم بدجنسی ذاتی همسرش، بهتر است با آدم‌ها و دنیا کنار بیاید و جهان را آن گونه که هست بپذیرد، خاطر خودش را همواره در ذهن او زنده نگه داشته است. تونی مدام این ویدیو‌ها را صبح اول وقت یا پس از پایان یک روز کاری تماشا می‌کند، گویا که پیامی از جهان واپسین است و با دیدن این ویدیو‌ها حالش خوب می‌شود اما نمی‌تواند به خودش بقبولاند که دیگر همسرش کنارش نیست و با تندی و تلخی با دیگران رفتار می‌کند. او در بحث و جدل، به هیچ عنوان کم نمی‌آورد و اگر چیزی روی مخش باشد، تحت هیچ شرایطی حاضر نیست به انجام‌دادن کاری و حضور در جایی تن بدهد. ولی همه چیز سیاه و غمناک نیست و اطرافیان او تلاش می‌کنند هر یک با روش خودشان، روی خوش زندگی را به او نشان دهند. چه غربیه‌ای که با او در قبرستان هم‌صحبت می‌شود و چه همکارانش در دفتر روزنامه.

تماشای این سریال از چند جهت لذت خاصی را به همراه دارد، یکی خباثت جذاب جرویز که با شوخی‌ها و کلام زهر‌آلودش، دل هر آدم بی‌تفاوت و مقاومی را می‌شکند و یکی به دو گفتن‌هایش و پیروزی‌های همیشگی او، چیزی است که نمی‌خواهید دیدنش را از دست دهید. گویا دلتان می‌خواهد جای او باشید و به مردمی که فکر می‌کنند شما انسانی ساده‌لوح و نا‌آگاه هستید، چند کلمه‌ی توهین‌آمیز و ناسزا بگویید و دلتان را خنک کنید. از طرفی دیدن زندگی یک انسان کاملا عادی در محیط شهری کوچک و بی‌هیاهو که ساکنان آن همدیگر را می‌شناسند، ما را بیش از پیش به شخصیت اصلی داستان نزدیک می‌کند و اغلب اوقات با او هم‌دل می‌شویم.

این سریال محصول نتفلیکس است و تاکنون دو فصل از آن پخش شده است و هر فصل ۶ قسمت دارد و به تازگی نتفلیکس خبر از بازگشت این سریال برای فصل سوم و پایانی‌اش داد. میانگین مدت هر قسمت چیزی حدود نیم ساعت است که مدت معقولی برای سرگرم‌شدن است و هر فصلش با یک فیلم سینمایی ۳ ساعته برابری می‌کند. سریالی که با آن‌ می‌خندید، اشک می‌ریزید، حرص می‌خورید و خوشحال می‌شوید.

شناسنامه‌ی سریال زندگی پس از مرگ

  • زمان پخش: ۲۰۲۲ – ۲۰۱۹
  • شبکه‌ی پخش‌کننده: نتفلیکس
  • سازنده، نویسنده و کارگردان: ریکی جرویز
  • تعداد فصل‌ها و قسمت‌ها: ۳ فصل، ۱۸ قسمت
  • بازیگران: ریکی جرویز، تام بسدن، تونی وی، دایان مورگان و …
  • امتیاز راتن تومیتوز: ۷۳ از ۱۰۰
  • امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۸/۴ از ۱۰

چی گوش بدیم؟

گامبی وزیر قطعه اریک ساتی

تعجب نکنید. تصویری که می‌بینید، سکانسی از قسمت دوم مینی‌سریال موفق وتحسین‌شده‌ی گامبی وزیر است. در این سکانس مادر‌خوانده‌ی بت، دارد قطعه‌ای از آهنگساز شهیر فرانسوی یعنی اریک ساتی را می‌نوازد. قطعه‌ای که شاید وقتی به آن گوش می‌دهید، شما را غمگین می‌کند ولی مادر‌خوانده‌ی بت که روزی آرزوی حضور بر سر صحنه و نواختن پیانو را در سر خود می‌پروراند، اکنون در مصاحبت دختر خود، دل به لذت نواختن این قطعه‌ی موسیقی مرموز داده است.

موسیقی کلاسیک چنین خاصیتی دارد. آثاری که همواره جایگاهی ویژه برای شوندگان و عاشقان به موسیقی دارد چه نسخه‌ی وطنی آن و چه آهنگ‌های آهنگسازان نامدار جهان. در این بین تک‌نوازی‌ها، به سبب عصاره‌ی خالصی که از یک ساز واحد به شما می‌دهند، شما را هر چه بیشتر با ساز مذکور و ظرافت‌های آن آشنا می‌کند. تک‌نوازی پیانو هم از این قاعده مستنثی نیست ولی اگر این اثر چنان ساده و پر از تکرار باشد که در عین سادگی‌‌اش حس کنجکاوی شما را برانگیزد چه؟

اریک ساتی آهنگساز پرآوازه‌ی فرانسوی، در عصری که می‌زیست چندان جدی گرفته نشد و استادانش به سبب بی‌استعداد‌بودنش، عذر او را از هنرستان هنر‌های زیبای پاریس خواستند و او اخراج شد. این کار باعث شد تا او به نوازندگی در یک کافه روی بیاورد و از این راه امرار معاش کند. او انسانی غیرعادی بود و کسی را به آپارتمان خود راه نمی‌داد. کار‌های آهنگسازان هم‌عصر خود را به باد استهزا می‌گرفت و نام‌های عجیب و من‌درآوردی بر روی قطعاتش می‌گذاشت که بیشتر وقت‌ها معنی خاصی نیز نداشتند. ظهور آثار او، اولین حرکت تعیین‌کننده در تقابل با جنبش غالب رمانتیسیسم در فرانسه بود. او بی‌توجه به بروز احساسات و شکوه و خود‌نمایی آثار پیشین، فرم‌های رایج ساختاری را درهم‌می‌شکست و با انتخاب‌ نام‌های گستاخانه و اغلب اوقات خالی از معنی و ساختن آثار موسیقایی ساده و بی‌پیرایه، عظمت آثار سانتی‌مانتال را زیر سوال می‌برد. اما این نترسی او در ساخت آثار خلاف عرف زمانه، باعث سوء تعبیر بسیاری از موسیقی‌دانان هم‌عصر او شد و بسیاری او را یک شارلاتان قلمداد می‌‌کردند و به همین دلیل در دوران خودش چندان ارج و قربی نیافت.

یکی از آثار او که همان مشخصه‌ی سادگی و نام عجیب و موهوم را بر خود دارد، قطعات گنوسین است. این مجموعه، شامل ۶ قطعه‌ی تک‌نوازی پیانو است که شنیدن قطعه‌ی شماره‌ی یک را برای شما انتخاب کرده‌ام. گرچه حتما باید به سایر قطعات نیز گوش دهید. وقتی به این تک‌نوازی پیانو گوش می‌دهید، احساسات متناقضی به شما دست می‌دهد. قطعه در نگاه اول حزن‌انگیز می‌نماید، اما در عین حال مثل حکایتی است که رفته‌رفته قرار است کشفش کنید و راز سر به مهری درون خود دارد ولی با تکرار نت‌ها، به دور باطلی می‌رسید اما شنیدن این تکرار بی‌تکلف لذت هوس‌انگیزی دارد. جالب اینجاست که خود ساتی نیز به دنبال این بود تا موسیقی‌اش را خالی از اغراق بسازد و این غیر‌عادی‌بودن که مشخصه‌ای از زیبایی‌شناسی موسیقی‌های اوست، ایده‌‌آلی آوانگارد از ترکیب زندگی روزمره و هنر را به دست می‌داد که در قالب شخصیت واحد تکان‌دهنده‌ای ارائه می‌شد. او خودش را سنجش‌گر صدا خطاب می‌‌کرد و به دنبال جوهری تند و تلخ و ریاضت‌کشیده از موسیقی بود.

شناسنامه‌ی قطعات پیانوی گنوسین

  • آهنگساز: اریک ساتی
  • خاستگاه: فرانسه
  • سبک: کلاسیک، موسیقی پیانو
  • زمان ساخت: ۱۸۹۷-۱۸۹۳
  • ساز‌های استفاده‌شده: پیانو

چی بخونیم؟

کجا می روی نشر ماهی ۲

رم پایتخت زیبای کشور ایتالیا، تاریخ پرفراز و نشیبی را در قلب خود پنهان کرده است. این شهر قدیمی که تاریخ آن به بیش از ۲۸ قرن می‌رسد، قیصر‌ها و امپراتور‌های فراوانی را به خود دیده است، چه کاخ‌ها و بنا‌های معظم و باشکوهی که در این شهر بنا شده‌اند و چه سازه‌های بشری که به یک طرفه‌العین و به بهانه‌ی یک هوس، فروپاشیده‌اند. شخصیت‌های بزرگی نیز در این شهر پا گذاشته‌اند؛ از دانشمندان و فیلسوفان و ادبیان گرفته تا سرداران و پهلوانان دلیری که کشور‌ها گشوده‌اند و فداکاری‌های زیادی در راه خدمت به مهین انجام داده‌اند و چه رود‌های خونی که با پایمالی حق مردم فرودست در این شهر باعظمت جاری شده است.

کتاب «کجا می‌روی؟» سرگذشت شهر روم و مردمان آن است در عصر پنجمین امپراتور روم. واپسین سال‌های نرون، قیصر جبار و هوس‌رانی که جز جامه‌ی عمل پوشاندن به آرزو‌های دنیوی و خطرناک خود، به چیز دیگری فکر نمی‌کند. برای او سعادت مردمان تیره‌روز و تهی‌دست پشیزی نمی‌ارزید و اهمیتی نمی‌داد که رعیتش، او را فرمانروایی باده‌گسار و عشرت‌طلب بدانند. کسی که هر روزش به نوشیدن می و برپایی جشن‌های مجلل و باشکوه می‌‌گذشت و در آن جز کام دل گرفتن از ماه‌رویی بلور‌پیکر و مدهوش و بی‌خود‌شدن، خود او و افرادش به چیز دیگری فکر نمی‌کردند. اطرافیان نرون نیز جرئت مقابله با او را به خود نمی‌دادند، چون می‌دانستند که او یک دیوانه‌ی تمام عیار است و سرنوشت اندکی سخن شکوه‌گرایانه و مقاومت در برابر امر قیصر، چیزی جز تیغ جلادان وحشی او نیست. هر کس با تملق و چاپلوسی بیشتر سعی داشت که گوی سبقت را در نزدیکی به این قیصر دمدمی‌مزاج برباید تا بلکه بتواند ثروتی بیشتر یا جاه و مقامی بالاتر را به دست آورد.

اما این کتاب صرفا توصیفی از هوس‌رانی‌های امپراتور مجنون روم نیست. در واقع داستانی عاشقانه، کشش و جذابیت مضاعفی به وقایع تاریخی روم باستان افزوده است. سردار دلیر و تندخویی که به جز شمشیر‌کشیدن و نبرد تن به تن، چیزی نمی‌فهمد و سرتاسر جوانیش به خدمت سپاه روم در جنگ‌های پیاپی گذشته است، با حادثه‌ای که تقدیر برای او رقم زده است، به سمت جهان دیگری کشیده می‌شود. جایی که دلش را به یک معشوق سرکش و در عین حال باوقار و مومن می‌بازد. مارکوس شجاع که عاشق لیژیای باحجب و حیا شده است، رنج و محنت‌های فراوانی می‌کشد تا بتواند طعم شیرین وصل به معشوق را بچشد. اما موانع و خطرات بسیاری بر سر راه این دو دلباخته وجود دارد، چه دام‌هایی که نرون و اطرافیان او پهن می‌کنند و چه تدبیر خیرخواهانه‌ای که شخصیت باذوق و بافراستی مثل پطرونیوس آن را می‌اندیشد تا بلکه رسیدن این دو معشوق به یکدیگر آسان شود. ولی این حوادث آن‌ها را بیش از پیش از همدیگر دور می‌کند. «کجا‌ می‌روی؟» حکایت این عشق سراسر رنج و بلاست که در دوران پادشاه خون‌خوار روم اتفاق می‌افتد.

کتاب پر است از جزئیاتی که حوادث و حالت‌های انسانی را به بهترین شکل ممکن توصیف می‌کند و قوه‌ی خیال آدم همواره سعی بر این دارد که عظمت به‌تصویر‌کشیده‌شده در این رمان را در ذهن خود مجسم کند. چه جلال و شکوه کاخ‌‌های سلاطین و افراد متمول و چه حالات روحی که در شخصیت‌های داستان با شنیدن سخنان و دیدن رویداد‌ها ایجاد می‌شود و رنگ چهره‌شان با تناسب موقعیت به سفیدی گچ می‌گراید یا مثل گل سرخ می‌شود. این همه جزئیات که با چیره‌دستی تمام در داستان گنجانده شده است، تمایل شما را به خواندن ادامه‌ی داستان دو چندان می‌کند و نمی‌توانید آن را زمین بگذارید. در قسمتی از کتاب می‌خوانید:

رم، پایتخت زیبای امپراتوری باختر و باعظمت‌ترین شهر آن روز، با شدت هر چه بیشتر می‌‌سوخت و هیچ قدرتی در سراسر عالم قادر نبود خشم آن شعله‌های دیوانه را فرو نشاند. در میان آن شراره‌های گدازنده، کاخ‌های مجلل، باغ‌های زیبا، ویلا‌های باشکوه، قصور برافراشته، معباد معظم و خانه‌های کوچک و بزرگ همه می‌سوختند. این‌ها هستی صد‌ها هزار مردم شوریده‌بخت آن دیار بودند که به دست یک امپراتور جبار و دیوانه به ورطه‌ی عدم و نیستی می‌گراییدند.

هنریک سینکیویچ، روزنامه‌نگار و رمان‌نویس لهستانی، که به نوشتن رمان‌های حماسی شهره است، بیشتر در سطح جهان با این رمان شناخته می‌شود. گرچه آثار متعدد دیگری را نیز به رشته‌ی تحریر درآورده است و به پاس خدمات و دستاور‌د‌های برجسته‌ی خود به عنوان یک نویسنده‌ی حماسی در سال ۱۹۰۵، موفق به اخذ جایزه‌ی نوبل ادبیات شده است. رمان کجا می‌روی؟ به دلیل پتانسیل بالا و حال و هوایی که دارد، مورد توجه فیلم‌سازان نیز بوده است و از این کتاب تا به امروز چهار فیلم سینمایی و یک مینی‌سریال ساخته شده است که نسخه‌ی هالیوودی آن در سال ۱۹۵۱ که مروین لیروی آن را کارگردانی کرده است، بیش از سایر آثار مورد توجه قرار گرفته است و توانسته است نامزد ۸ جایزه‌ی اسکار شود، گرچه دستش از کسب این جوایز کوتاه مانده‌ است.

کتاب هم‌اکنون در بازار نشر با یک ترجمه به فروش می‌رسد که توسط حسن شهباز انجام شده است. شهباز که از نسل مترجمانی مثل محمد قاضی و نجف دریابندری است و ترجمه‌ی کتاب‌‌های دیگری مثل «بر باد رفته» را نیز در کارنامه‌ی خود دارد، با استادی تمام این کتاب را ترجمه کرده است و توصیف‌ها و جزئیات فراوان رمان را با زبانی ادبی که حاکی از تسلط بی چون و چرای اوست، به زبان فارسی برگردانده است. کتاب با ترجمه‌ی شهباز به همت دو نشر امیرکبیر و ماهی در بازار نشر وجود دارد که می‌توانید با خرید نسخه‌ی فیزیکی آن از دیجی‌کالا یا نسخه‌ی الکترونیکی آن از فیدبیو، سفری داشته باشید به بطن حوادث پر شور و هیجان امپراتوری روم باستان.

خرید کتاب کجا می‌روی؟ از دیجی‌کالا خرید کتاب کجا می‌روی؟ از فیدیبو

شناسنامه‌ی کتاب کجا می‌روی؟

  • نویسنده: هنریک سینکیویچ
  • مترجم: حسن شهباز
  • ناشر: نشر ماهی
  • نوبت چاپ: ششم، ۱۳۹۹
  • ژانر: رمان تاریخی و حماسی
  • تعداد صفحات: ۶۸۸ صفحه

چه فعالیت فرهنگی انجام بدیم؟

خیلی از اتفاقاتی که برای ما رخ می‌دهد، به ظاهر تاثیری بر زندگی ما ندارند و ساده‌انگارانه از کنارشان رد می‌شویم. اما وقتی با نگاهی دقیق به این مسائل پیش پا افتاده می‌‌اندازیم، می‌بینیم که این وقایع دامن خود ما را هم می‌گیرد. نفوذ روزافزون شبکه‌های اجتماعی، حوادث تلخ اجتماعی از قبیل خودکشی و تحول بی‌امان تکنولوژیک و فروپاشی نظام‌های اقتصادی، تنها بخشی از رویداد‌های جهانی هستند که گرچه در نگاه نخست ما را مستقیما درگیر خود نمی‌کند، اما سوالات بسیاری را در ذهن ما ایجاد می‌کند.

ترجمان

چرا مردمی که تا ۱۵ سال پیش با آرامش خاطر از فروشگاه‌‌های سنتی لوازم مورد نیاز خود را خرید می‌کردند و دغدغه‌ی چندانی برای از دست‌دادن کالا نداشتند، امروز با پیدایش شبکه‌های اجتماعی و گسترش اینترنت که بنا بود فراوانی دسترسی به منابع را به ارمغان بیاورند، از مردم دیروز، انسانی‌هایی دائما مضطرب ساخته‌اند که همیشه فکر می‌کنند با نخریدن چیزی فرصتی بزرگی را از دست داده‌اند؟ چرا حوادث دردناک اجتماعی که روزی ما را به اندوه جان‌کاهی فرو می‌برد، به امری عادی بدل شده است و حتی ذره‌ای احساسات ما را بر‌نمی‌انگیزد؟ ریشه‌ی این بی‌تفاوتی در کجاست؟

این‌ها و بسیاری از پرسش‌های دیگر، ریشه در اقدامات و تفکرات انسان‌ها دارند که گاهی می‌توان آن‌ها را پیش‌بینی کرد و گاهی از ناکجاآباد پیدایش می‌شود و خرمن جوامع انسانی را به آتش می‌کشد. نویسندگانی که در حوزه‌ی تحلیل مسائل علوم انسانی فعالیت می‌کنند، سعی می‌کنند با بررسی موشکافانه‌ی وقایع پیرامون ما، دیدی جامع و عمیق در اختیار ما قرار دهند تا شاید بتوان برخوردی درست با وقایع پیش رو داشت. انتشارات ترجمان علوم انسانی، همانطور که از نامش بر‌می‌آید، هدفش ترجمه‌ی جدیدترین مقالات و نوشته‌‌های نویسندگان طراز اولی است که در حوزه‌ی مطالعات جامع‌شناسی، اقتصادی، روان‌شناسی و دیگر حوزه‌های مرتبط قلم می‌زنند. مقالاتی که از نشریات معتبر و نام‌آشنایی مثل نیویورکر، ایان، آتلانتیک، هاروارد بینزس ریویو و دیگر نشریات معتبر فعال در این عرصه گرد‌آوری و ترجمه می‌شود.

ترجمان با انتشار فصل‌نامه‌های سوژه‌‌محور که در هر کدام با بررسی پرونده‌ی ویژه، به بررسی دقیق پدیده‌های اجتماعی می‌پردازد، قدمی محکم در این راه برداشته است و برخی از مقالات این فصل‌نامه که جذابیت موضوعی بیشتری دارند، توسط گروه ترجمان به محتوای شنیداری و پادکست تبدیل می‌شوند. ترجمان به اهمیت قالب پادکست واقف است و به دلیل مشغله‌های زیاد مردم و ترجیح بسیاری از افراد بر شنیدن پادکست، شنیدن این محتوا‌های کاربردی فرصتی است برای آشنایی هر چه بیشتر مطالعات به‌روز علوم انسانی که از قضا با زندگی روزمره‌ی ما نیز ارتباطی تنگاتنگ دارد. با کسب اجازه از ترجمان و به منظور آشنایی شما با فضای پادکست‌های این انتشارات، قسمت کوتاهی از یکی از پادکست‌های ترجمان تحت عنوان «چرا اغلب احساس می‌کنیم در حال از دست فرصت‌ها هستیم؟» برای شما انتخاب شده است. این پادکست‌ها در پلتفرم کست‌باکس و سایر پلتفرم‌های شنیداری با نام ترجمان در دسترس است.

شناسنامه‌ی پادکست ترجمان

  • تولید‌کننده: انتشارات ترجمان علوم انسانی
  • موضوع: بررسی مسائل روز دنیا در حوزه‌ی علوم انسانی
  • زبان: فارسی
  • سال انتشار: ۱۳۹۵ تا به امروز
راهنمای خرید کتاب


برچسب‌ها :
دیدگاه شما

پرسش امنیتی *-- بارگیری کد امنیتی --

loading...
بازدیدهای اخیر
بر اساس بازدیدهای اخیر شما
تاریخچه بازدیدها
مشاهده همه
دسته‌بندی‌های منتخب برای شما