۴ دلیل که باید سریال «سندمن» را تماشا کنید
سریال «سندمن» (The Sandman) یکی از سریالهای پرسروصدا و مورد انتظار برای بسیاری از مخاطبین تلویزیون به خصوص هواداران ژانر علمی-تخیلی به حساب میآید که امسال به تازگی از شبکهی نتفلیکس پخش شده است. سریال «سندمن» برگرفته از سلسله کمیکهایی مربوط به سال ۱۹۸۹ تا ۱۹۹۶ به قلم نیل گیمن است که توسط انتشارات دیسی کامیکس منتشر شد. این سریال توسط گیمن، دیوید اس. گویر و آلن هاینبرگ برای شبکه نتفلیکس تولید شده و توسط شرکت برادران وارنر و دی سی به مرحلهی پخش رسیده است.
پخش سریال «سندمن» باعث شد تا واکنشهای متعدد و متنوعی دربارهی سریال در فضای مجازی منتشر شود. عدهای سریال را دوست نداشتهاند و عدهای دیگر، سریال را یک اقتباس تقریباً موفق میدانند. چه خوب و چه بد «سندمن» یکی از پرهزینهترین سریالهای شبکه نتفلیکس محسوب میشود. این سریال حتی قبل از پخش هم توجه گستردهای را به خود جلب کرد و حال نشان داده مولفههایی دارد که میتوان به آنها دل بست و به دلیل وجودشان به تماشای سریال نشست؛ مولفههایی که این روزها در کمتر فیلم و سریالی به چشم میخورد.
۴- یک اقتباس تقریبا وفادار
داستان سریال «سندمن» برگرفته از یک قصهی کمیک بوکی دربارهی شخصیتی خیالی به اسم سندمن یا مرد شنی است که در حقیقت پادشاه رویاها در سرزمین رویا محسوب میشود. این شخصیت که به نام مورفئوس هم مورد خطاب قرار میگیرد، از بد شانسیاش توسط گروهی از جادوگران به دام میافتد. اسیر شدن مورفئوس یا دریم از یک طرف موجب میشود تا هم قلمرو رویا به خطر بیفتد و هم قلمرو انسانها؛ چراکه به جز مورفئوس کسی نمیتواند بر رویابینی انسانها در خواب کنترل داشته باشد. پس از تقریبا صد سال بنا به دلایلی دریم میتواند از قفس خود فرار کند و حال او باید با بازپسگیری سه ابزار مهمش، تعادل و توازن را در دو دنیا مجدد ایجاد کند؛ پروسهای که به این راحتی قرار نیست انجام شود.
زمانی که اعلام شد قرار است یک پروژهی نمایشی از سری کمیک بوکهای «سندمن» ساخته شود، بسیاری باور داشتند که این اثر قابل اقتباس نیست و مضامینی دارد که نمیتوان به راحتی آن را با ابزارهای کنونی سینما و تلویزیون به تصویر کشید. با این حال، با وجود زمانبر شدن فرایند تولید، نتیجهی عملکرد برادران وارنر و سازندهها چیزی شد که میتوان به آن تا حدودی دل بست. این سریال شاید از حیث وفاداری نتوانسته در حد یک شاهکار ظاهر شود، ولی از لحاظ وفاداری توانسته به حوادث اصلی داستان اصلی پایبند باشد. شخصیتها، جهان سریال و همچنین تیپ شخصیتی مورفئوس در حد و اندازهای است که بتوان این سریال را یک اثر اقتباسی خوب دانست.
۳- جلوههای ویژه
یکی از کلیدیترین مولفههای سریال «سندمن» که هر بینندهای را به احتمال زیاد به این داستان مجذوب میکند، جلوههای ویژه است. از همان ابتدای سریال که با هیبت، لباس و ابزارهای دریم روبهرو میشویم، جلوههای ویژه خودنمایی میکند. جلوههای ویژه تنها معطوف به نشان دادن چند افکت ساده نیست. نمایش عظمت قلمروهای مختلفِ جهان بسیار گسترده و وسیع سریال، کاملا تحت تاثیر کامل این مولفه صورت میپذیرد. پرسه زدن در سرزمین رویا، ماجراجوییهای دریم در جهنم و همچنین نمایش قدرتنماییهای این هویت نامیرا در داستان میتواند به مدد جلوههای ویژه هر بینندهای را به وجد بیاورد.
۲- یک جهان بسیار غنی و پر جزئیات
سریال «سندمن» دنیای بسیار پرجزئیات و هیجانانگیزی دارد. با اینکه عوامل سریال در ده قسمت نتوانستهاند به طور کامل ریز و بم دنیای «سندمن» را به نمایش بکشند، جزئیات بسیار زیاد جهان داستان میتواند عاملی باشد برای تعریف داستانهای جدیدی که مخاطب را سرگرم کند. با این حال در فصل اول با خرده داستانهایی پیرامون سندمن روبهرو میشویم که میتوانسته عمق بیشتری به داستان سریال بدهد اما احتمالا به دلیل کمبود وقت، عوامل سازنده به خلاصهگویی بسنده کردهاند.
بیش از ده شخصیت فقط به عنوان شخصیتهای اصلی در داستان در قالب دوست و دشمنهای دریم حضور دارند. شخصیت دریم خود خانوادهای دارد که از هفت عضو تشکیل میشود؛ خانوادهای که در داستان، اندلس (Endless) نامیده میشود. هر یک از اعضای اندلس میتواند به خودی خود یک ماجراجویی هیجانانگیز و جذاب را به تصویر بکشد. با اینکه کوریتین، یکی از شخصیتهای منفی فصل اول سریال «سندمن» نمیتواند ابهت و پرستیژی در حد و اندازهی دریم داشته باشد، ماجراهای این شخصیت هم به شدت سرگرمکننده و جذاب به نظر میرسد. دنبال کردن ماجراهای شخصیتهای ریز و درشت به موازات جریان اصلی پیرامون کاراکتر «سندمن» میتواند نظر هر بینندهی عاشق ماجراجویی و تخیل را به خود جلب کند.
۱- هیجان خالص
سطح انتظار هواداران سریال «سندمن» زمانی به شدت بالا رفت که نام دیوید اس.گویر در جوار سازندگان این محصول اعلام شد. جالب است بدانید که داستان «سندمن» در ابتدا قرار بود در قالب یک فیلم سینمایی ساخته شود اما اصرار و پافشاری دیوید اس. گویر موجب شد تا جلوی پروسهی تولید فیلم سینمایی گرفته شده و به جای ساخت فیلم، یک سریال تلویزیونی با محوریت این شخصیت ساخته شود. گویر که به عنوان یکی از نویسندگان سناریو و همچنین یکی از تهیهکنندگان سریال در این پروژه فعالیت کرده، باور داشت که اثر گیمن نمیتواند به خوبی در قالب یک فیلم سینمایی حداکثر ۲ ساعته بدرخشد؛ چراکه بیننده زمانی از هیجان زبانش بند میآید که با عظمت جهان سریال به درستی آشنا شود.
داستانهای زنجیرهوار دریم برای بازسازی قلمرو رویا به اندازهی کافی هیجانانگیز به نظر میرسد، اما تلاشهای گویر بود که اکشن و هیجان سریال را تضمین میکند. این هنرمند پیشتر در پروژههای «بلید» (Blade)، سهگانهی «شوالیهی سیاه» (Dark Knight) و همچنین «مرد پولادین» (Man of Steel) نقش بهسزایی داشته است. او در پروژهی سریال «سندمن» هم توانسته برخلاف نظر کمپانی برادران وارنر، چیزی را به سرانجام برساند که مخاطب دلش میخواهد؛ یک هیجان خالص به موازات تعریف یک روایت تقریبا وفادار.
در حالیکه فصل اول سریال «سندمن» به تازگی از شبکهی نتفلیکس منتشر شده، این خبر در فضای مجازی و رسانهها پخش شده که دیوید اس.گویر مشغول نوشتن سناریوی فصل دوم سریال «سندمن» است؛ فصل دومی که میخواهد هیجان را چند سطح در این سریال بالاتر ببرد. او وعده داده روایت سریال به شکل و شیوهای خواهد بود که جهان سریال جدیتر و بیرحمتر از گذشته به نمایش کشیده شود. میتوان اعتراف کرد که بسیاری از هواداران دو آتشهی کمیک بوکهای دیسی دقیقا منتظر تماشای چنین چیزهایی هستند؛ یک داستان کاملا جدی، تیره و تار و صد البته هیجانانگیز. کما اینکه مخاطب در فصل اول سریال «سندمن»، گویا رویایی را تماشا میکند که در قالب ۱۰ قسمت برای بیننده تعریف میشود؛ یک رویای ناب سحرآمیز، هیجانانگیز و صد البته دیدنی.
از همین بازیگرایی که برا شخصیت هاش انتخاب کردن میشه فهمید چه مزخرفیه آخه لوسیفر مگه زنه دث سفیدی ازش میباره سیاهش کردن
فیلمش بینظیره حتما ببینید
فیلمش بینظیره. حتما ببینید
ببخشید مرد شنی برای جهان مارول هستش نه DC دی سی حتی شما تو بازی های کامپیوتر و سری فیلم های مرد عنکبوتی ۱ و ۲ و ۳ نگاه کنین مرد شنی اونجا هم هستش حتی کارتون های اسپایدر من
این مرد شنی با اون مرد شنی فرق داره این مرد شنی لرد مورفیوس که ارباب رویاها هست و یک موجود افسانه ای هست و متعلق به دنیای دی سی مثل شخصیت های جان کنستانتین و لوسیفر مورنینگ استار و بقیه ی شخصیت ها
مرد شنی مارول کنترل شن و سنگ داره ولی برا دی سی مورفیوسه ارباب جهان رویا ها ربطی به هم ندارن
موافقم ارزش دیدن داره
سریالی که برای تبلیغ LGBT ساخت شده رو نبینی بهتره!
اکثر نظرا تو سایتای دیگه میگن آشغال خالصه.ب نظرم ارزش دیدن نداره
بدرد نخور ویک فاجعه