درختان شهری را دریابید
کارشناسان فضای سبز هشدار میدهند که سرانه فضای سبز شهری میبایست افزایش پیدا کند. در حال حاضر سرانه فضای سبز در برخی مناطق تهران به زیر یک مترمربع رسیده است و این مساله مطلوب بسیاری از ساکنان این کلانشهر بزرگ نیست. مساله فضای سبز و کاهش سرانه نیز صرفا منحصر به یک شهر خاص نیست بلکه بسیاری از شهروندان کلانشهرهای بزرگ دنیا خواستار آن هستند که حفاظت از درختان و عرصههای سبز موجود شهری، هرچه بیشتر جدی گرفته شود.
کارشناسان فضای سبز بر این باور هستند که توسعه فضای سبز در داخل و حاشیه شهرها یکی از بهترین راهکارهای بهسازی محیط زیست شهری است و در صورت برنامهریزی بلندمدت و منسجم میتواند نقش مهمی در رفع معضلات اجتماعی و زیستمحیطی کلانشهرها داشته باشد. در سال ۱۳۵۹ لایحه قانونی «حفظ و گسترش فضاهای سبز در شهرها» به تصویب رسید که در آن میخوانیم: «…به منظور گسترش فضای سبز و جلوگیری از قطع بیرویه درختان، قطع هر نوع درخت در معابر، میادین، بزرگراهها و پارکها، باغها و محلهایی که به صورت باغ شناخته شوند در محدوده قانونی و حریم شهرها بدون اجازه شهرداری ممنوع اعلام میشود…»
توسعه شهری در همه جای دنیا یک شمشیر دولبه است که همزمان هم پیشرفت و خدمات را به ارمغان میآورد و هم در عین حال میتواند محیط زیست شهری را به شیوههای گوناگون مختل کند. در این شرایط بالطبع مولفههایی نظیر فضاهای سبز نیز مورد نیاز هستند تا تعادل لازم را برقرار کنند.
مسئولیت حفاظت از فضاهای سبز شهری
فضاهای سبز در همه جای دنیا به عنوان اهرم موثر مهار اثرات سوء ناشی از شهرنشینی شناخته میشوند. امروز نقش فضاهای سبز شهری در تعدیل درجه حرارت، افزایش رطوبت نسبی، تلطیف هوا، جذب گرد و غبار و کمک در کاهش بحرانهای ناشی از انواع آلایندهها بر کمتر کسی پوشیده است. اما فضاهای سبز شهری از نظر کمی و کیفی نیازمند بذل توجه هرچه بیشتر هستند.
در حال حاضر شهرداری به لحاظ عرفی و قانونی، مسوولیت سرپرستی فضاهای سبز شهری را برعهده دارد. در شهرهای بزرگ کشور مانند تهران، مشهد و اصفهان شهرداریها به استناد ماده ۸۴ قانون شهرداریها، تشکیلاتی با عنوان «سازمان پارکها و فضاهای سبز» را به وجود آوردهاند. یکی از داغترین طرحهای سازمان پارکها و فضاهای سبز شهرداری تهران و معاونت شهرداری تهران، طرح ساماندهی چنارهای خیابان ولی عصر است که کاشت هزار اصله درخت را در این محدوده به دنبال داشته است.
خوشبختانه در این طرح موضوع مهمی همچون آبیاری قطرهای درختان تازه کاشت نیز لحاظ شده است، اما گاه و بیگاه در مسیر حدفاصل میدان ونک تا پارکوی دیده میشود که کارگران شهرداری از جوی آب، دبههای بزرگی را با دست پر آب میکنند و پای درختان میریزند. این مساله این سوال را در ذهن ایجاد میکند که آیا سیستم آبیاری قطرهای جوابگوی نیاز آبی درختان تازه کاشت نیست یا این که مشکل کارآیی این سیستم است.
از سوی دیگر، کارشناسان نسبت به سیستم نورپردازی شب این خیابان نیز انتقادهایی دارند و بر این باور هستند که نورپردازی مداوم شبانه میتواند در طولانی مدت رشد و نمو درختان را مختل کند حتی اگر درختان به طور منظم آبیاری شوند و یا حتی اگر آفت یا بیماری نیز نداشته باشند، باز هم این سیستم نورپردازی میتواند مشکلآفرین باشد.
هر درخت شهری چقدر ارزش دارد؟
مطالعات متعددی تاکنون در زمینه منافع اقتصادی درختان شهری صورت گرفته؛ به عنوان مثال در نیویورک تقریبا ۸۷۶ هزار اصله درخت وجود دارد. این درختان مساحتی در حدود ۲۳.۱ درصد از کل سطح شهر را در بر گرفتهاند. برآوردها حاکی از آن است که درختان این شهر سالانه ۱۱.۲ میلیون دلار در مصرف انرژی و ۳۸۶ هزار دلار در هزینههای ناشی از آلودگی هوا و دیاکسیدکربن صرفهجویی میکنند.
مثال دیگر مربوط به هند است که مساحت پوشش جنگلی آن در حدود ۷۰ میلیون هکتار برآورد شده. دولت هند اعلام کرده که قصد دارد سالانه ۵ میلیون هکتار به مساحت جنگلهای این کشور اضافه کند اما از طرفی ۴۰ درصد از مساحت جنگلها در این کشور به واسطه تخریبهای گسترده در معرض نابودی قرار دارد.
یک دانشمند هندی این طور جمعبندی کرده که میزان اکسیژنی که یک درخت ۵۰ ساله معمولی شهری در این کشور تولید میکند ۳۵۰ هزار روپیه؛ آبی که در طول مدت عمر مفیدش تصفیه کرده ۴۵۰ هزار روپیه؛ خاکی که حفاظت کرده ۳۷۵ هزار روپیه؛ تاثیری که در کنترل آلودگی هوا داشته۷۵۰ هزار روپیه و نقش آن در تامین سرپناه برای موجودات زنده ۳۷۰ هزار روپیه ارزش دارد. در حالی که اگر همان درخت ساده شهری قطع شود، الوار آن حداکثر ۵۰ هزار روپیه ارزش خواهد داشت.
مثالهای فوقالذکر به خوبی نشان میدهند که ارزش بقای یک درخت خیلی بیشتر از نابودی آن است.
فضای سبز به عنوان جزیی از بافت شهر و نیز بخشی از خدمات شهری از جمله نیازهای جامعه شهری است. احمد سعیدنیا در کتاب سبز شهرداری مینویسد: «فضای سبز باید از نظر کمی و کیفی متناسب با حجم فیزیکی شهر (ساختمانها و خیابانها) و نیازهای جامعه (از لحاظ روانی، گذران اوقات فراغت و نیازهای بهداشتی) و در عین حال با توجه به شرایط اکولوژیکی شهر و روند گسترش آتی آن باشد تا بتواند به عنوان فضای سبز فعال، بازدهی زیست محیطی مستمری هم داشته باشد.»
فضای سبز شهری از منظر زیست محیطی این طور تعریف میشود: «فضایی که بتواند ادامه دهنده بازدهیهای اکولوژیک باشد یعنی بتواند شرایط بیوکلیماتیک را بهبود بخشد، باعث کاهش آلودگی هوا شود، بر چرخه آب در محیط زیست شهری تاثیر مثبت داشته باشد، کیفیت آبهای زیرزمینی را بهبود بخشد، نفوذپذیری خاک را افزایش دهد و ضمنا نقش موثری هم در کاهش آلودگی هوا داشته باشد.»
تاثیر در کاهش گرد و غبار
کاهش بازدهی فضاهای سبز درون شهری و برون شهری باعث میشود که هوای آلوده و گرد و غبار بتواند راحتتر محیط زیست شهری را تحت تاثیر قرار دهد. افزایش تعداد دام و کاهش پوشش گیاهی طبیعی در حومه شهرها، خشکی سریعتر دشتها را در پی دارد و در نهایت باعث میشود که در چنین عرصههایی، ذرات گرد و غبار حتی پیش از آن که بادی بوزد هم از زمین بلند شوند.
در سال ۱۹۸۲ میلادی، پژوهشگری به نام آلوئیز برناتسکی (Aloys Bernatzky) در یک مقاله تحقیقی به نام «تاثیر درختان و فضاهای سبز بر اقلیم شهر» به موضوع تاثیر درختان در کاهش گرد و غبار در شهر فرانکفورت آلمان پرداخت.
در مقاله برناتسکی یک نکته حائز اهمیت وجود دارد: «یک فضای سبز کوچک شهری میتواند بین ۳ تا ۳.۵ درجه سانتیگراد از دمای محیط بکاهد و رطوبت نسبی را بین ۵ تا ۱۰ درصد افزایش دهد. در خیابانهای درختکاری شده فرانکفورت تراکم ذرات گرد و غبار ۳۰۰۰ و در خیابانهای عاری از درخت ۱۰ الی ۱۲ هزار کرنل در لیتر است. درختکاری به فرض ۶۰۰ فوت حتی قادر است که گرد و غبار را تا مرز ۷۵ درصد تقلیل دهد.»
اهمیت حضور درختان در شهرسازی نوین
معماری ارگانیک نخستینبار در قرن بیست میلادی و از طرف شخصی به نام فرانک لوید رایت (Frank Lloyd Wright) به جهانیان معرفی شد. هدف از این سبک خاص معماری، ایجاد هماهنگی میان طبیعت و سازههای دست بشر است.
پشتبامهای سبز و عرصههای سبز موسوم به شهرهای جنگلی در سنگاپور، ساختمان دولتی سبز برلین، دهکده اکولوژیکی شهر لندن، پردیسهای دانشگاهی سبز در انگلستان و اسپانیا از جمله نمونههای ارزشمند این سبک خاص از معماری هستند که فاکتور تاثیرگذار همه آنها استفاده از فضای سبز در جایگاه واقعی خود یعنی زندگی روزمره بشر است.
معماری بومی ایرانی نیز واجد تدابیری از جمله کارآیی موثر فضاهای سبز است. با این وجود واقعیتهای ملموس کلانشهرهای کنونی نشان میدهد که مالکیت خصوصی، پراکندگی فضاهای سبز و ریزدانه بودن آنها موجب شده که اغلب شبکههای فضای سبز شهری فاقد پایداری و کارآیی لازم باشند.
بدیهی است که ضرورت توجه هرچه بیشتر به فضاهای سبز باقیمانده شهری و پارکها چه از نظر زیست محیطی و چه از نظر شهرسازی هم به لحاظ فیزیکی و هم به لحاظ ابعاد اجتماعی یک امر مسلم است.
این فضاها نقش مکمل تفریحی و آموزشی در شهرها دارند که همین امر ضرورت تاکید بر حفظ آنها و فرهنگسازی حفاظت از فضاهای سبز شهری را یادآور میشود. تشویق مردم به نگهداری از گونههای گیاهی آپارتمانی و ایجاد پشتبامهای سبز بالاخص به منظور جلوگیری از تشدید هرچه بیشتر درجه حرارت شهرها یکی از راهکارهای موثر در این زمینه است.
طراحان فضاهای سبز شهری باید بتوانند به نحو مطلوبی از مصالح گیاهی جهت ساماندهی فضاها استفاده کنند. ایجاد نظم فضایی مطلوب و پیش اندیشیدهای از گیاهان یک اصل مهم است که میبایست هدفمند اجرا شود. به عنوان مثال در تمام درختکاریهای شهری باید موقعیتهای ساختمانها لحاظ شود و اگر بناست که قطع درختی هم صورت پذیرد باید به این اصول توجه شود تا انسجام و هماهنگی از بین نرود و بتوان شهرها را بیش از آن چه که باید برای زندگی مطبوع ساخت.
منبع: chn, jamejamonline, mehrnews, infochangeindia, smartplanet, daviesand