نقش باغهای گیاهشناسی و بانکهای بذر در زندگی ما انسانها
باغهای گیاهشناسی جهان که سابقهشان به قرن ۱۸م. (۱۷۷۵م.) برمیگردد، در حقیقت اجتماعات بزرگی از گیاهان زنده و منابع حیاتی ارزشمندی برای حفاظت از گیاهان، کشاورزی، جنگلداری و باغبانی هستند. هرباریوم یک باغ گیاهشناسی خاص است که عمده تمرکزش بر درختان و سایر گیاهان چوبی است.
در حال حاضر باغهای گیاهشناسی سرتاسر دنیا حدود ۴ میلیون گیاه زنده را در خود جای دادهاند و معرف ۸۰ هزار گونهای هستند که تقریبا ۳۰ درصد از فلور جهان را شامل میشود. بدیهی است که اگر فهرست گونههایی را که در گلخانهها، باغهای مخصوص پرورش میوه و باغهای تزئینی هستند؛ با عدد فوق الذکر جمع کنیم، آن گاه رقمی قابلملاحظه به دست خواهد آمد که در جای خود اهمیت باغهای گیاهشناسی را یادآوری میکند.
بزرگترین باغ گیاهشناسی دنیا، باغ گیاهشناسی سلطنتی کیو (Kew, the Royal Botanic Gardens) در انگلستان است که در آن حدود ۲۵ هزار گونه گیاهی یعنی چیزی در حدود ۱۰ درصد از کل گیاهان دنیا، کشت میشود و از این تعداد ۲.۷۰۰ گونه را اتحادیه جهانی حفاظت از طبیعت و منابع طبیعی (آییوسیان) در رده تهدیدپذیر طبقهبندی کرده است.
یکی از شگفتانگیزترین باغهای گیاهشناسی مدرن، پروژه موسوم به عدن در جنوب غربی انگلستان است که نمایش و تشریح بیش از ۵ هزار گونه گیاهی که از نظر اقتصادی حائز اهمیت هستند را در دستورکار خود قرار داده است. گیاهان این مجموعه در یکسری گلخانههای عظیم گنبدی شکل نگهداری میشوند. باغهای گیاهشناسی معمولا تمرکزشان را بر روی کشت گونههای نادر و در معرض خطر میگذارند و به طور خاص در مورد برخی از انواع گیاهی کاملا تخصصی عمل میکنند. بسیاری از باغهای گیاهشناسی در برنامههای حفاظت از گیاهان، به ویژه معرفی مجدد گیاهان نادر و در معرض خطر انقراض به طبیعت و احیاء اکوسیستمهای تخریب شده حضوری موثر و پررنگ دارند.
نقش پررنگ باغهای گیاهشناسی در حفاظت
کارمندان باغهای گیاهشناسی موظف هستند که گیاهان، پراکنش آنها و وضعیت حفاظتیشان را تشخیص دهند. علاوه بر این، امروز باغهای گیاهشناسی این توانایی را دارند که مباحث حفاظتی را هر ساله به حدود ۲۰۰ میلیون بازدیدکننده آموزش دهند. باغهای گیاهشناسی جهانی که طبیعتا ابعاد و مقیاس عملکرد بزرگتری دارند، مسوولیت حفاظت بالغ بر ۷۰۰ باغ گیاهشناسی را برعهده دارند. اولویت برنامه آنها، ایجاد یک پایگاه داده جهانی برای هماهنگی مجموعه فعالیتها و شناسایی گونههای مهمی است که در مجموعههای حاضر به دلیل کافی نبودن اطلاعات و مناسب نبودن محیط، امکان نمایش ندارند یا از کلکسیونهای موجود به هر دلیل غایب هستند. یکی از این پروژهها شامل ایجاد یک پایگاه داده آنلاین است که از طریق آن میتوان بالغ بر ۵۷۵ هزار گونه و واریته مختلف باغهای گیاهشناسی را مورد ارزیابی قرار داد و به نام گونه مورد نظر رسید. جالب اینجاست که از این تعداد در حدود ۳ هزار گونه نیز در معرض تهدید یا جزو گونههای نادر هستند.
از آنجایی که هماکنون بیشتر باغهای گیاهشناسی موجود، در مناطق معتدله کره زمین واقع شدهاند لذا تاسیس باغهای گیاهشناسی در نواحی استوایی هدف اصلی جامعه جهانی گیاهشناسی است. دکتر حسین آخانی، استاد دانشگاه تهران درباره وضعیت باغهای گیاهشناسی در ایران میگوید: «متاسفانه در ایران مواردی مانند تخریب باغ گیاهشناسی نوشهر، قطع تک پایههای درختان کهنسال و واگذاری بخشی از پردیس قدیمی دانشکده منابع طبیعی کرج برای گسترش بافت شهری از جمله موارد تاملبرانگیز این حوزه است. هدف از ساخت باغهای گیاهشناسی در سرتاسر دنیا نخست آموزش و ارتقاء فرهنگ طبیعت دوستی است. در انگلستان کمتر کسی را پیدا میکنید که از باغگیاهشناسی کیو بازدید نکرده باشد. این باغ سالانه قریب ۲.۵ میلیون نفر بازدیدکننده دارد و یکی از مهمترین جاذبههای گردشگری و در عین حال از مراکز آموزشی پژوهشی معتبر، نهتنها در کشور انگلستان بلکه حتی در جهان است. در حالی که باغ گیاهشناسی ایران هم باغش و هم هرباریومش برخلاف تمام مقررات بینالمللی نهتنها بر روی دانشجویان بلکه حتی بر روی متخصصان هم بسته است. یک گیاهشناس یا محقق بدون گذراندن مراحل اداری متعدد به هیچ وجه نمیتواند حتی گیاهان هرباریومی که خودش آنها را جمع کرده، ببیند.»
دکتر آخانی در ادامه سخنان خود افزود: «این سوال اغلب مطرح میشود که چرا این اجازه داده نمیشود؟ واقعیت این است که علاوه بر دلایل مدیریتی و فرهنگی مشکل اینجاست که این باغ زیر نظر وزارت جهاد کشاورزی اداره میشود در حالی که باغ گیاهشناسی اساسا مکانی است که در آن باید تحقیقات علمی پایه صورت پذیرد و مردم را هرچه بیشتر با فرهنگ زیستمحیطی آشنا کند. این باغ یا باید مستقل باشد و یا زیر نظر وزارت علوم باشد. وزارت جهاد کشاورزی در جهت تولید محصولات کشاورزی گام برمیدارد در حالی که این دیدگاه با دید حاکم بر چنین باغهای علمی، تحقیقاتی و آموزشی اساسا سازگار نیست. اگر کسی بخواهد به هرباریوم باغ گیاهشناسی مراجعه و نمونههای گیاهی را در آن جا از نزدیک ببینند، شرطش این است که یکی از اعضاء هیئت علمی این مجموعه، استاد راهنمای آن دانشجو باشد. در حالی که چنین رویکردی به هیچوجه در سایر باغهای گیاهشناسی دنیا وجود ندارد.»
مهمترین باغهای گیاهشناسی دنیا
باغگیاهشناسی مشهور کیو، انگلستان بدونتردید یکی از مشهورترین باغهای گیاهشناسی در کل دنیاست اما باغهای گیاهشناسی مهم دیگری هم هستند که در اینجا به تعدادی از آنها اشاره خواهیم کرد:
- باغگیاهشناسی نیویورک ایالات متحده آمریکا: این باغگیاهشناسی متشکل از ۵۰ باغ مختلف با گونههای گیاهی گوناگون است. در کتابخانه این مجموعه ۵۵۰ هزار نسخه کتاب وجود دارد. درست در قلب این باغ گیاهشناسی بقایایی از جنگلی کهنسال را میتوان مشاهده کرد که در قرن ۱۷ میلادی یعنی درست مقارن با ورود اروپاییها به آمریکا در مکانی که امروز شهر نیویورک بر روی آن ساخته شده، وجود داشته است.
- باغ گیاهشناسی سلطنتی سیدنی: این باغ در قلب شهر سیدنی واقع شده است و از آنجایی که در سال ۱۸۱۶ میلادی افتتاح گردید، یکی از مهمترین مراکز آموزش علمی در کل دنیا به حساب میآید. از آنجایی که این باغ هم به بندر و هم به ساختمان مشهور اپرای سیدنی مشرف است لذا میتوان آن را یکی چشماندازهای منحصر به فرد شهر سیدنی قلمداد کرد.
- باغ گیاه شناسی سنگاپور: این باغ در سال ۱۸۵۹ بازگشایی شد و در حال حاضر بیش از ۱۰۰۰ گونه ارکیده در آن یافت میشود. این باغ گیاهشناسی به همراه باغ گیاهشناسی ریودوژانیرو از جمله مشهورترین باغهای گیاهشناسی واقع در جنگلهای حارهای هستند.
- باغ گیاهشناسی کیرستنبوش (Kirstenbosch Botanical Garden): این باغ گیاهشناسی که در کیپتاون آفریقا واقع شده نیز از جمله باغهای گیاهشناسی قدیمی در دنیاست که در سال ۱۹۱۳ افتتاح و بازگشایی شد. کلیه گیاهانی که در حال حاضر در این مجموعه یافت میشوند، جزو گیاهان بومی هستند.
- باغ گیاهشناسی مونیخ آلمان: در این باغ گیاهشناسی بیش از ۱۴ هزار گونه گیاهی یافت میشود و زمان تاسیس آن نیز به سال ۱۸۰۹ میلادی بازمیگردد. در این باغ گیاهشناسی مشهور بیش از ۲.۷۰۰ گونه ارکیده یافت میشود و از نظر ذخایر گیاهان تزئینی در نوع خود خارقالعاده توصیف شده است.
بانکهای بذر
باغهای گیاهشناسی و موسسات پژوهشی، علاوه بر گیاهان در حال رشد، مجموعههایی را هم با عنوان بانکهای بذر سازماندهی کردهاند که در آنها دانههای گیاهان را جمعآوری میکنند. این دانهها از طبیعت یا مزارع به منظور حفظ یک ذخیرهگاه پشتیبان از نمونههای زنده جمعآوری میشوند. این امر به ویژه برای گونههای نادر و در معرض خطر که ممکن است نیاز به معرفی مجدد به طبیعت داشته باشند، مهم است.
در حال حاضر دانههای تقریبا ۱۰ درصد از گونههای گیاهی جهان در بانکهای بذر نگهداری میشود که از این میان نزدیک به ۷۰ درصد متعلق به گیاهان اروپایی است. روند کار به این صورت است که زمانی که دانهها جمعآوری شدند، تلاش میکنند تا دانه سایر واریتهها را هم که در قلمروی زیستی آن گونه هستند از جمعیتهای در حال رشد، تهیه و گردآوری کنند.
دانههای اغلب گونههای گیاهی را میتوان در شرایط سرد و خشک در این بانکهای بذر در بلندمدت نگهداری کرد و در زمان لازم کشت داد. بدیهی است که قابلیت کمون دانهها برای انجام کارهای حفاظتی خارج از زیستگاه بسیار مهم است چرا که به محققان اجازه میدهد تا تعداد بسیار زیادی از دانههای گیاهان نادر را به صورت یخزده در فضایی بسیار کوچک آن هم با حداقل هزینه و نظارت محدود نگهداری کنند.
بیش از ۶۰ بانک بذر مهم در جهان وجود دارد که اکثر آنها در کشورهای پیشرفته هستند و فعالیتهایشان را از طریق گروه مشاور تحقیقات کشاورزی بینالمللی با یکدیگر هماهنگ میکنند. در مجموعههایی از این دست اگر نتوانند خدمات لازم را به شکل مناسب تامین کنند یا اگر تجهیزات آنها به دلیلی شکسته و خراب شود یا اگر کمکهای مالی آنها به هر دلیل قطع شود، این احتمال هست که همه نمونههایشان یا آسیب ببیند یا از بین برود و این میتواند یک شکست بزرگ باشد. کشور نروژ به منظور جلوگیری از وقوع چنین ضایعاتی به تازگی یک بانک ژن جدید موسوم به خزانه جهانی بذر سوالبارد را تاسیس کرده که در آن کلیه مواد به صورت دائم زیرزمین و در شرایط انجماد نگهداری میشوند.
بانکهای بذر توسط انجمن بینالمللی کشاورزی به عنوان روشی کارآمد برای حفاظت از تنوع ژنتیکی محصولات کشاورزی مثل برنج، گندم و ذرت مورد تایید قرار گرفتهاند. حفظ این واریتههای ژنتیکی برای صنعت کشاورزی از این نظر حائز اهمیت است که میتواند بهرهوری محصولات را افزایش دهد و در عین حال در شرایط زیستمحیطی متغیر مانند بارندگیهای اسیدی، خشکسالی و شور شدن خاک نیز جوابگو باشد.
محققان در حال حاضر برای حفاظت از واریتههای ژنتیکی غلاتی که مصرف غذایی دارند، به نوعی با زمان رقابت میکنند چرا که کشاورزان سنتی در سرتاسر جهان تنها محصولاتی را کشت میکنند که هم پربازده باشد و هم یکسری استانداردهای خاص داشته باشند لذا سایر واریتههای غلات در عمل توسط آنها مهجور و کنار گذاشته شده است. در عین حال خویشاوندان وحشی غلات هم اغلب به شکل مناسبی در بانکهای بذر نگهداری و معرفی نمیشوند در حالی که این گونهها میتوانند در برنامههای احیاء غلات در آینده نقش بسیار موثری داشته باشند.
معضلات بانکهای بذر
یک چالش عمده در ارتباط با بانکهای بذر، مساله مالکیت و کنترل منابع ژنتیکی گیاهان کشاورزی است. درگذشته، پژوهشگران بانکهای بذر، اغلب از کشورهای پیشرفته بودند و دانهها و بافتهای گیاهی متعلق به کشورهای در حال توسعه را مجانی جمعآوری میکردند و آنها را در اختیار مراکز پژوهشی یا شرکتهای فروش بذر میگذاشتند. شرکتهای فروشنده هم از این دانهها، استفاده میکردند تا دانههای جدیدی را پرورش دهند. بذرهای نژاد جدید از این طریق و به واسطهی برنامههای زادآوری پیچیده تهیه و در مزارع آزمایشی کشت میشدند و اغلب هم با قیمتهای گزاف و به منظور کسب حداکثر سود به کشورهای در حال توسعه دوباره فروخته میشدند.
کشورهای در حال توسعه امروز این سوال را از خود میپرسند که چرا باید منابع ژنتیکی خودشان را مجانی در اختیار سایرین بگذارند اما بعد مجبور باشند که برای گرفتن بذرهای جدید که در اصل حاصل همان منابع ژنتیکی خودشان است، مبالغ گزافی را پرداخت کنند؟ یک راهحل این چالش، مذاکره و توافق با استفاده از چهارچوب کنوانسیون تنوع زیستی است. در این کنوانسیون کشورها موافقت کردهاند که منابع ژنتیکی خودشان را به ازای دریافت محصولات جدید و تقسیم سود با یکدیگر به اشتراک بگذارند. تاکنون چندین قرارداد به این شیوه مورد بحث و گفتگو قرار گرفته که از آن جمله میتوان به قراردادی که میان دولت کاستاریکا و شرکت داروسازی مِرک به منظور گسترش استفاده از محصولات طبیعی منعقد شده، اشاره کرد. این توافقها معمولا به دقت توسط طرفین بررسی میشوند تا از دید هر دو طرف رضایتبخش باشند و لذا میتوانند به عنوان الگویی برای توافقهای آتی به کار روند.
منبع: A primer of conservation biology, Penned by Richard B. Primack, printed in China 2012، easy-grow