۳۰ بازی داستانی برتر نینتندو سوییچ؛ از حماسههایی خونین تا روایتهایی در باب امید
نینتندو سوییچ تنها حول محور آثار خانواده پسند نمیچرخد بلکه این کنسولی است که میتواند شما را در ماجراجوییهای حماسی پر از شخصیتها و داستانهای فراموشنشدنی که مدتها پس از پایان با شما میمانند، سوق دهد. چه هوس داستانهای دلخراش در مورد از دست دادن عزیزان، سفرهای الهامبخش دربارهی خودشناسی یا روایتهای هیجانانگیز که درک شما از دنیا را به چالش میکشند را داشته باشید، سوییچ اثری مناسب شما دارد. حال در این مقاله، به برخی از جذابترین داستانهایی که این کنسول ارائه میکند، از کلاسیکهای جذاب گرفته تا جواهرات پنهان میپردازیم. بنابراین دستهی خود را برداشته و برای کاوش در جهانهایی که داستانهای عمیقی در آنها زنده میشوند، آماده شوید.
۳۰. Firewatch
تهیه کننده: Panic / سازنده: Campo Santo
سال انتشار: ۲۰۱۶
فایرواچ شما را به وایومینگ سال ۱۹۸۹ برده و در جایگاه دیده بان آتش جنگل قرار میدهد. با این حال در زیر آرامش جنگل ملی شوشونی، داستانی نهفته است که از طریق صداهای واکی تاکی و اکتشافات مرموز آشکار میشود. هنری به این امید که از مشکلات زندگی شخصی خود پیشی بگیرد به این شغل منزوی پناه میبرد اما تنهایی او با ورود ناظرش، دلایلا، از بین میرود. همانطور که شما با او در مورد مسائل مختلف صحبت میکنید، یک پیوند منحصر به فرد شکوفا میشود. در ادامه زمانی که اتفاقات عجیب و غریب آرامش را بر هم میزنند، آیتمهای غیرقابل توضیح پیدا میشوند، زمزمههای گذشته به گوش رسیده و نوعی احساس ناراحتی به وجود میآید. هنری با کنجکاوی و نیاز به محافظت از ارتباط تازهای که با دلیلا پیدا کرده است، فراتر از محدودهی برج مراقبت خود میرود.
در این بازی کاوش به ابزاری برای کشف رمز و راز تبدیل میشود چرا که با هر سرنخ کشف شده، مورد دیگری به داستان اضافه میشود. این بازی به طرز ماهرانهای لحظات طنز و ارتباط واقعی بین هنری و دلیلا را ترکیب کرده و باعث میشود از نظر عاطفی روی سرنوشت آنها سرمایهگذاری کنید. در این میان انتخابهایی که از طریق گزینههای گفتوگو انجام میدهید، روایت را شکل میدهد. هر پاسخی که به دلایلا میدهید، دارای اهمیت است و بر ماهیت رابطهی شما تاثیر میگذارد. این مورد لایهی دیگری از عمق را به داستان اضافه میکند و باعث میشود احساس کنید که انتخابهای شما واقعا مهم هستند. هرچند در نهایت هر انتخابی که داشته باشید به یک پایان به خصوص هدایت میشود، با این حال فایرواچ یک موفقیت در داستانسرایی است و رمز و رازی را ارائه میدهد که شما را تا پایان خود درگیر نگه داشته و در این میان مضامین انزوا، ارتباط انسانی و شجاعت مقابله با گذشته را بررسی میکند.
۲۹. Gone Home
تهیه کننده: The Fullbright Company / سازنده: The Fullbright Company
سال انتشار: ۲۰۱۳
بازی Gone Home یک بازی ویدیویی معمولی نیست. هیچ هیولایی برای کشتن وجود ندارد، هیچ پازلی برای حل کردن یا تایمری به خصوص نیست و در عوض، کاوش عمیقی از داستان یک خانواده را ارائه میدهد که از دریچهی خانهای پر از حقایق ناگفته روایت میشود. در این بازی شما در نقش کیتلین گرینبریار (Kaitlin Greenbriar)، زن جوانی که پس از گذراندن یک سال در خارج از کشور به خانه باز میگردد، قرار میگیرید. با این حال، از همان ابتدا با سکوتی آزاردهنده مواجه میشود. خانه، یک عمارت ویکتوریایی وسیع در روستایی در ایالت اورگان، خالی از سکنه است. یک یادداشت از خواهر کوچکترش، سم، به او هشدار میدهد که فضولی نکند اما کنجکاوی کیتلین را وادار میکند تا عمیقتر خانه را بررسی کند.
درخشش Gone Home در داستانسرایی محیطی آن نهفته است. هر اتاق به یک فصل تبدیل میشود که با وسایل شخصی، یادداشتهای خط خورده و پروژههای نیمه تمام به دقت ساخته شده است. از طریق این یادگارها، یک روایت آشکار میشود. ما در مورد استعداد هنری رو به رشد سم، تمایل او به استقلال و رازی که رابطهی او با والدینش را تیره کرده اطلاعات کسب کرده و در این میان کیتلین نیز با فاصلهی ایجاد شده توسط سفرهای او که منعکسکنندهی یک شکاف عاطفی درون خانواده است، دست و پنجه نرم میکند. بازی به طور کلی از مضامین پیچیده دوری نمیکند. سفر سم سفری برای خودیابی است که با پیچیدگیهای دوران نوجوانی و هویت شخصی در هم آمیخته است. سنگینی احساسات ناگفته که گواهی بر چالشهای ارتباطی درون یک خانواده است نیز به خوبی احساس میشود. در نهایت گفتنی است که Gone Home اثری با ریتم آهسته است و نوعی یادآوری است که جذابترین داستانها اغلب آنهایی هستند که به زندگی واقعی و خانواده نزدیکتر هستند.
۲۸. The World Ends with You: Final Remix
تهیه کننده: Square Enix / سازنده: Square Enix
سال انتشار: ۲۰۰۷
در دنیای پر جنب و جوش و در عین حال رمزآلود شیبویا در The World Ends With You: Final Remix، نقش شخصیتی به نام نکو (Neku) را بر عهده میگیرید. او نوجوانی عبوس با میل به گرافیتی است که با پیامی هولناک از خواب بیدار میشود و آن هم چیزی نیست جز اینکه «در هفت روز ناپدید میشوید مگر اینکه یک سری ماموریت روزانه را انجام دهید». البته نکو تنها نیست و با همکاری شیکی مرموز، آنها باید در خیابانهای شلوغ شیبویا حرکت کنند، وظایف خود را تکمیل کنند و با نویز مبارزه کنند که در واقع ارواحی بدخواه هستند که از احساسات منفی قدرت میگیرند.
داستان مانند یک پازل باز میشود که از طریق پیامهای رمزآلود و خاطرات مختلف کنار هم قرار گرفته است. همانطور که نکو و شیکی در داستان عمیقتر میشوند، بازی ریپرها را کشف میکنند که سازمانی است که یک لایهی پنهان از شیبویا را کنترل میکند. در بازی هر روز چالشهای جدیدی وجود داشته و این نکو را مجبور میکند تا با دیگر بازیکنان که همگی برای بقا رقابت میکنند، اتحادهایی را ایجاد کند. البته بازی فقط در مورد بقا نیست گیمپلی حول یک سیستم مبارزه با دو صفحهی منحصر به فرد میچرخد. در این میان تسلط بر کار تیمی و استفاده از تواناییهای منحصر به فرد هر یک از طرفین برای غلبه بر نویز و تکمیل ماموریتها کلیدی است.
با پیشروی رشتههای روایت در هم میپیچند و شما با شخصیتهای تنوعی روبرو خواهید شد که هر کدام انگیزههای خاص خود را دارند. کشف داستانهای آنها، اسرار بازی ریپرها و ماهیت واقعی این سازمان را روشن میکند. این بازی همچنین به موضوعاتیی نظیر دوستی، از دست دادن عزیزان و قدرت ارتباطات انسانی میپردازد که همگی در پس زمینهی شیبویا ترکیب شدهاند. در نهایت نسخهی ریمستر The Final Remix دارای سناریوی جدیدی است که بینش جدیدی از جهان و شخصیتها ارائه میدهد.
۲۷. Endling – Extinction Is Forever
تهیه کننده: HandyGames / سازنده: Herobeat Studios
سال انتشار: ۲۰۲۲
در بازی Endling – Extinction is Forever شما آخرین روباه مادر روی زمین هستید که از تولههای آسیبپذیر خود در دنیایی که توسط بشریت ویران شده محافظت میکنید. مهمترین بخش روایت بازی هستهی عاطفی آن است و شما ویرانیهایی را که توسط انسانها به وجود آمده است را تجربه میکنید. در دنیای بازی جنگلهای سرسبز جای خود را به زمینهای بایر و رودخانههای پر شده با آلودگی میدهند و هر سفر برای جستوجوی غذا به یادگاری تلخ از تعادل از دست رفتهی جهان تبدیل میشود. در این میان تولهها با شخصیتها و ترسهای فردی خود تبدیل به عنصر احساسی داستان میشوند. شما شاهد این خواهید بود که معصومیت آنها به نوعی هوشیاری تبدیل میشود زیرا آنها یاد میگیرند که در این دنیای متروک زندگی کنند. البته بقای آنها به طور کامل رویشانههای شما قرار دارد و شما را مجبور به انتخابهای دردناکی میکند.
بازی از واقعیتهای خشن انقراض دوری نمیکند و نشان میدهد که تهدید مرگ همیشگی بوده و عواقب دائمی برای تولههای شما دارد. در این میان سبک هنری به زیبایی داستان را تکمیل میکند. جهان در یک سبک سایداسکرول سهبعدی بسیار زیبا ارائه شده است. مناطق بازی به زیبایی ایجاد شده و طراحی شخصیت به روباهها روح میبخشد. از طرفی انیمیشنهای ظریف نیز آسیبپذیری و انعطافپذیری آنها را نشان میدهد. Endling – Extinction is Forever چیزی بیش از یک بازی است. این یک کاوش تکاندهنده در مورد عواقب تخریب محیط زیست، داستانی دلخراش از عشق مادرانه و یادآوری واضح از به هم پیوستگی همهی موجودات زنده است که مدتها پس از پایان نیز در ذهن شما باقی خواهد ماند.
۲۶. To The Moon
تهیه کننده: Freebird Games / سازنده: Freebird Games
سال انتشار: ۲۰۱۱
این جواهر مستقل در سال ۲۰۱۱ که توسط Freebird Games توسعه یافته است، داستانی را روایت میکند که از مکانیکهای گیمپلی فراتر رفته و در عوض بر قدرت خاطرات و زیبایی تلخ و شیرین ارتباطات انسانی تمرکز میکند. داستان حول محور شرکت Sigmund Corp میچرخد که کار آن برآوردن آخرین آرزوی یک فرد در حال مرگ با ساختن خاطرات مصنوعی است. بازیکنان در نقش دکتر اوا روزلین و دکتر نیل واتس قرار میگیرند که وظیفه دارند رویای مادام العمر جانی وایلز یعنی رفتن به ماه را برآورده کنند. با این حال خاطرات جانی به نوعی تکه تکه شدهاند.
ایوا و نیل به کاوش در ذهن جانی میپردازند و زندگی او را بررسی میکنند. هر یادگاری گرانبهایی از یک یک پیانوی دوران کودکی گرفته تا یک عکس فرسوده تبدیل به دریچهای برای بررسی لحظهای مهم میشود. ما در بازی شاهد رابطهی جانی با همسرش ریور هستیم که داستانی عاشقانه با احساسات ناگفته و فرصتهای از دست رفتهی زیادی است. همانطور که پزشکان قطعههای گذشتهی جانی را کنار هم میگذارند، حقیقت عمیقتری نمایان میشود و به نظر میرسد که ماه فقط یک مقصد نیست، بلکه نمادی از اشتیاق است که جانی را برای سالها همراهی کرده است. جلوههای بصری پیکسلی، در عین سادگی، مملو از جذابیت و به خوبی با روایت سازگار هستند.
از طرفی موسیقی بازی با ملودی پیانویی غمانگیز و در عین حالامیدوارکننده، با هر نت، بازیکن را تحت تاثیر قرار میدهد. بازی به طرز ماهرانهای بین طنز و دلشکستگی حرکت میکند و شما را در حسرت شادی جانی و ریور میندازد. به طور کلی بازی مضامین پشیمانی، فرصتهای از دست رفته و قدرت پایدار عشق را بررسی میکند و نوعی یادآوری از این موضوع است که عزیزانمان و لحظاتی را که به اشتراک میگذاریم، گرامی بداریم.
۲۵. Kirby And The Forgotten Land
تهیه کننده: Nintendo / سازنده: HAL Laboratory
سال انتشار: ۲۰۲۲
بازی «کربی و سرزمین فراموش شده» اولین تلاش سری را در یک گیمپلی کاملا سه بعدی نشان میدهد، اما این داستان جذاب بازی است که شما را بیش از هر چیز تحت تاثیر قرار خواهد داد. این ماجراجویی با لذت بردن کربی از یک پیک نیک آرام آغاز میشود اما یک گرداب مرموز او را در دنیایی جدید قرار میدهد که زمانی پر رونق بوده اما توسط خرابههایی با گیاهان بیش از حد رشد کرده و گروهی وحشی به نام Beast Pack به مکانی نه چندان مناسب تبدیل شده است. در اینجا، کربی متوجه میشود که دوستش Waddle Dees دستگیر شده است. بنابراین کربی تلاشی را برای آزادی Waddle Dees و کشف رازهای دنیای جدید آغاز میکند. داستان از طریق داستانگویی محیطی و صحنههای کوتاه روایت میشود و فضای زیادی برای برداشت شخصی نیز باقی میگذارد. سرنخها در سراسر مناظر پر جنب و جوش بازی پراکنده هستند و به تمدنی در گذشته اشاره میکنند که با مرگی ناشناخته روبرو شده است.
همانطور که کربی در حال کاوش در پارکهای تفریحی متروکه، مراکز خرید در حال فروپاشی و بزرگراههای فراموش شده است، حسی از رمز و راز در فضا نفوذ میکند. بقایای پر جنب و جوش تضاد شگفتانگیزی با دشمنانی وحشی ایجاد میکند که اکنون در جهان پرسه میزنند. به طور کلی، Kirby and the Forgotten Land داستانی با جزئیات شگفتانگیز برای یک پلتفرمر به ظاهر ساده ارائه میدهد. این یک ماجراجویی لذت بخش است که هم برای بازیکنان معمولی که به دنبال یک تجربهی جذاب هستند و هم برای کسانی که از کنار هم قرار دادن جزئیات یک تمدن گمشده لذت میبرند، مناسب است.
۲۴. Octopath Traveler 2
تهیه کننده: Square Enix / سازنده: Square Enix
سال انتشار: ۲۰۲۳
بازی Octopath Traveler ۲ بازیکنان را به دنیای پر جنب و جوش سالیستیا میبرد، اما این بار تمرکز بیشتری بر روایت دارد. در حالی که بازی اول سفر هشت شخصیت مجزا را ارائه میکرد، Octopath Traveler ۲ داستان به هم پیوستهتری را روایت میکند. در این نسخه هر یک از هشت پروتاگونیست جدید با مبارزات شخصی خود دست و پنجه نرم میکنند، اما تهدیدی خاص آنها را به هم پیوند میدهد. این بازی جذابیت نسخهی قبلی خود را حفظ کرده و به شما امکان میدهد تا سفر هشت شخصیت منحصر به فرد را آغاز کنید. اوچت، یک شکارچی ماهر، با به دام انداختن جانوران افسانهای به دنبال جلوگیری از یک فاجعهی پیشگویی شده است. هیکاری، یک شاهزاده خانم جنگجو، برای بازپسگیری تاج و تخت سرزمین جنگزدهی خود میجنگد. یک دزد حیلهگر، به دنبال رستگاری برای تخلفات خود در گذشته است. اینها تنها تعدادی از قهرمانان جذاب هستند که داستان آنها را تجربه خواهید کرد.
آنچه که روایت Octopath Traveler ۲ را جذاب میکند، ارتباط بین این مسیرها است. همانطور که در فصلهای جداگانه پیش میروید، با ارجاعات و رویدادهایی روبرو میشوید که به داستان شخصیتهای دیگر گره میخورد. این حس یک دنیای بزرگتر در خطر را ایجاد میکند که در آن اعمال هر شخصیت بر روایت کلی تاثیرگذار است. گفتنی است که سالیستیا با تهدید یک سازمان مخفی روبرو است که خدای شرور Vide the Wicked را میپرستد و به دنبال فرو بردن جهان در تاریکی ابدی است. در طول سفر خود، با اعضای این سازمان روبهرو خواهید شد، انگیزههای آنها و رازهای پشت قدرت وید را کشف میکنید. همچنین بازی یک سیستم قدرتمند در گیمپلی ارائه میدهد که به هر شخصیت اجازه میدهد تا به روشهای منحصر به فردی با جهان تعامل داشته باشد.
از نظر بصری دنیای بازی جذاب و پر از رنگ است. از شهرهای بندری شلوغ گرفته تا دهکدههای مخفی آرام. محیطها و شخصیتها با جزئیات بالا طراحی شدهاند و شما را در سفر هر شخصیت غرق میکنند. در نهایت چه هوس داستانهای حماسی جنگ و رستگاری داشته باشید و چه تلاشهایی برای کشف خود را بپسندید، Octopath Traveler ۲ مجموعهای از داستانها را ارائه میدهد که منتظر کاوش هستند. این بازی با روایت به هم پیوسته، شخصیتهای به یاد ماندنی و تمرکز بر انتخاب بازیکن، تجربهای فراموشنشدنی را در سبک نقشآفرینی نوید میدهد.
۲۳. Oninaki
تهیه کننده: Square Enix / سازنده: Tokyo RPG Factory
سال انتشار: ۲۰۱۹
بازی Oninaki، یک اثر اکشن نقشآفرینی از استودیوی Tokyo RPG Factory است که به دنیای تناسخ میپردازد یعنی جایی که مرگ یک پایان نیست، بلکه نوعی انتقال است. در بازی شما نقش کاگاچی را بر عهده میگیرید که نگهبانی است که وظیفه دارد ارواح گمشده را به زندگی پس از مرگ برساند. هستهی داستان در مورد گمشدگان است. گمشدگان روحهایی هستند که تحت فشار احساساتی مانند غم، خشم یا ناامیدی هستند که اگر کنترل نشود، گمشده میتواند به هیولایی تبدیل شود که زندگی دیگران را تهدید میکند. کاگاچی در کنار همراهانش که به عنوان موجودات قدرتمندی به نام دیمون ظاهر میشوند، به قلمرویی شبیه برزخ که بر دنیای فیزیکی همپوشانی دارد، وارد میشود تا به گمشدگان کمک کند آرامش پیدا کنند و به زندگی بعدی خود بروند.
کاگاچی در طول سفر خود با انواع گمشدهها روبرو میشود که هر کدام داستانی منحصر به فرد دارند. همسری غمگین، کودکی که از ناشناختهها میترسد، سربازی که توسط جنگ تسخیر شده است، همپی تصویری تلخ از احساسات انسانی و سنگینی گذشته را ترسیم میکنند. در این میان کاگاچی نه تنها باید با هیولاها مبارزه کند، بلکه باید با هنجارهای اجتماعی و سازمان مرموزی به نام کلیسای تناسخ که بر این جهان حکومت میکند، مقابله کند. از طرفی همانطور که روایت بازی جلو میرود، سوالاتی در مورد ماهیت واقعی تناسخ و نقش افرادی مانند کاگاچی مهم میشود. اونیناکی بازیکنان را وادار میکند تا در مورد معنای زندگی، مرگ و پیوندهای عاطفی که ما را به هم پیوند میزند، فکر کنند. در نهایت هرچند که داستان اصلی مسیر مشخصی دارد، اما بازیکنان با چالشهای جانبی نیز مواجه میشوند که در آن انتخابها میتوانند بر پایان کار گمشدگان تاثیر بگذارند.
۲۲. Xenoblade Chronicles: Definitive Edition
تهیه کننده: Nintendo / سازنده: Monolith Soft
سال انتشار: ۲۰۲۰
بازی Xenoblade Chronicles در دنیایی جریان دارد که روی بدن در حال پوسیدگی دو تایتان عظیمالجثه با نامهای بیونیس و مکونیس ساخته شده است. در پشت این تایتانها، طیف متنوعی از شکلهای حیات رشد میکنند. در این میان موجوداتی شبه انسان برای بقا در برابر Mechon، نوعی موجودات مکانیکی ساکن در مکونیس، میجنگد. داستان بازی حول محور شولک، شخصیتی جوان میچرخد که حملهی موجودات ذکر شده به خانهاش او را با اشتیاق شدید برای انتقام و ارتباطی تازه با مونادو یعنی یک تیغهی افسانهای آغشته به قدرتی اسرارآمیز، رها میکند. زمانی که شولک تواناییهای مونادو را احضار میکند، سفری را آغاز میکند که فراتر از انتقام است.
روایت در Xenoblade Chronicles چند لایه است و در مضامین سرنوشت، ماهیت هستی و قدرت اراده کاوش میکند. شولک در کنار گروهی از همراهان به یاد ماندنی که هر کدام انگیزهها و ویژگیهای خاص خود را دارند، حقیقت در پشت درگیری تایتانها و هدف مونادو را کشف میکند. در این میان پرسشهای فلسفی و انگیزههای پیچیده برای جناحهای مختلف، داستان را جذاب نگه میدارد و بازیکنان را وادار میکند تا نظم و حکومت مستقر بر جهان را زیر سوال ببرند و برای آیندهای که میخواهند، بجنگند. از طرفی داستان به شکلی پیش میرود که محیطهای وسیع روی بدن تایتانها را کشف کنید. هر منطقه از علفزارهای سرسبز در ببونیس گرفته تا مناظر صنعتی مکونیس دارای مناظر خیرهکننده هستند. همچنین شهرها و سکونتگاههای پراکنده در سرتاسر جهان، فرصتهایی را برای تعامل با شخصیتهای مختلف، اطلاع از داستانهای آنها و اسطورهشناسی جهان ارائه میدهند.
البته گفتنی است که بازی فقط روی داستان اصلی متمرکز نیست و ماموریتهای فرعی و تعامل با شخصیتها، جهان و ساکنان آن را زنده میکند. در نهایت اگر به دنبال یک بازی نقشآفرینی با دنیایی هستید که واقعا زنده به نظر میرسد، داستانی که برداشت شما از جهان را به چالش میکشد و شخصیتهایی که مدتها پس از پایان بازی در ذهن خود به یاد خواهید آورد، Xenoblade Chronicles گواهی بر قدرت داستانسرایی در بازیهای ویدیویی است که تجربهای فراموش نشدنی را ارائه میدهد که حتی از مرزهای این ژانر فراتر میرود.
۲۱. AI: The Somnium Files
تهیه کننده: Spike Chunsoft / سازنده: Spike Chunsoft
سال انتشار: ۲۰۱۹
در این بازی ماجرای کانام دیت را دنبال میکنید که به عنوان یک کارآگاه بداخلاق، در حال بررسی یک سری قتلهای عجیب و غریب در توکیویی در آیندهای نزدیک است اما پیچش واقعی بازی در چگونگی حل پروندهها است. در واقع دیت با فرو رفتن در ذهن مظنونان و شاهدان از طریق یک فناوری انقلابی به نام Psyncing پروندهها را حل میکند. Psyncing قفل دنیای Somnia را باز میکند که در آن خاطرات و احساسات در هم تنیده میشوند. در این دنیا دیت، همراه با شریک هوش مصنوعی شوخ خود یعنی آیبا، در این مناظر خارق العاده حرکت میکنند تا حقایق پنهان را کشف کنتد. هر منطقه منحصر به فرد است و منعکسکنندهی روان ساکنانش است. این میتواند یک ساختمان اداری پرپیچ و خم پر از پازلهای مرموز یا یک زمین بازی عجیب و غریب باشد.
داستان از طریق روایتهای مختلف منشعب میشود. هر مظنونی که در ذهن او فرو میروید، تکهای از پازل را آشکار میکند، اما حقیقت به این راحتیها کشف نمیشود. انتخابهایی که در طول تحقیقات انجام میشوند، بر جریان داستان تاثیر میگذارند و در نهایت منجر به پایانهای متعدد میشوند. برای بدست آوردن تصویر کامل از حقیقت داستان، باید اطلاعات جمعآوری شده از هر شخص را کنار هم قرار دهید و نه تنها مقصر، بلکه انگیزهها و اسرار پنهان در ذهن شخصیتها را نیز کشف کنید. به طور کلی یازی ترکیبی از طنز تاریک، شخصیتهای عجیب و غریب و عناصری از سبک علمی تخیلی است. با این حال در زیر نمای بیرونی عجیب و غریب، داستانی غافلگیرکننده نهفته است که مضامینی از حافظه، تروما و روان انسان را بررسی میکند. این بازی اثری است که شما را به چالش میکشد تا خارج از چارچوب استاندارد فکر کنید و شما را مجبور میکند که نه تنها با اسرار درون بازی، بلکه با پیچیدگیهای ذهن انسان نیز روبرو شوید.
۲۰. Astral Chain
تهیه کننده: Nintendo / سازنده: PlatinumGames
سال انتشار: ۲۰۱۹
بازی اکشن و ماجراجویی Astral Chain از پلاتینیومگیمز، بازیکنان را به زمین آیندهنگرانه میبرد. در بازی پس از آن که شکافی میان بعدی موجودات هیولایی به نام Chimera را روی زمین رها کرده، بشریت به The Ark عقبنشینی کرده است که یک کلانشهر گسترده است. در این شهر شما در نقش یک افسر تازه کار قرار میگیرید که وظیفه دارد در کنار یک همراه منحصر به فرد یعنی یک لژیون از شهر محافظت کند. روایت داستان به شخصیت شما بستگی دارد که میتواند مرد یا زن باشد و خواهر و برادر دوقلوی آنها که هر دو تحت شرایط مرموز وارد برنامهی نورون میشوند. پیوند بین دوقلوها به یک موضوع اصلی برای داستان تبدیل میشود، زیرا آنها با درگیریهای گذشته در حالی که با تهدید Chimera روبرو میشوند، دست و پنجه نرم میکنند.
داستان از طریق ترکیبی از سکانسهای اکشن پر زرق و برق و کارهای پلیسی روایت میشود. شما مناطق مختلف The Ark را کاوش خواهید کرد، با شخصیتهای عجیب و غریب تعامل میکنید و سرنخهایی از صحنههای جرم را کنار هم میچینید تا رازهای پشت فناوریای که شما را به لژیون خود متصل میکند، کشف کنید. البته در داستان چیزهای بیشتری از حمله به هیولاها وجود دارد. Astral Chain به سؤالات پیچیده در مورد اخلاق استفاده از موجودات حساس مانند لژیونها به عنوان سلاح میپردازد.
همانطور که داستان پیش میرود، با گروهی از شخصیتهای مختلف روبرو میشوید که هر کدام برنامههای خاص خود را دارند. برخی از متحدان درون نورون اسرار زیادی را پنهان میکنند در حالی که برخی وقایع را از سایهها دستکاری میکنند. افشای این انگیزههای پنهان، داستان را با پیچشهای غافلگیرکننده در طول مسیر درگیر میکند. داستان Astral Chain چیزی بیش از یک پسزمینه برای نبردهای پر زرق و برق است و روایتی جذاب دارد که به مضامین خانواده، اعتماد و هزینهی بقا در آیندهای ناامید میپردازد. بنابراین، اگر به دنبال اثری هستید که داستانی جذاب را در کنار اکشنی هیجانانگیز ارائه دهد، Astral Chain قطعا ارزش تجربه را دارد.
۱۹. Breath Of The Wild & Tears Of The Kingdom
تهیه کننده: Nintendo / سازنده: Nintendo
سری افسانهی زلدا با ترکیبی از ماجراجویی، معماها و روایتهای جذاب برای دههها مخاطبان صنعت بازی را مجذوب خود کرده است. دو نسخهی اخیر این سری، Breath of the Wild (۲۰۱۷) و دنبالهی آن Tears of the Kingdom (۲۰۲۳)، داستان سرایی در بازیهای جهان باز را به سطح جدیدی بردهاند.. بیایید به داستانهای فریبندهای که در این حماسههای هیرولی آشکار میشود، بپردازیم. در Breath of the Wild لینک از خوابی یک قرنی در هایرول که در اثر بازگشت بلای گانون ویران شده است، بیدار میشود. خاطرات او از دست رفته و او باید گذشتهی خود را کنار هم بگذارد و با یک دشمن فاسد مقابله کند. بازیکنان یک داستان جذاب را تجربه میکنند و خاطرات از دست رفته را کشف میکنند. این رویکرد منعکسکنندهی دنیای شکستهای است که لینک کاوش میکند.
نسخهی Tears of the Kingdom بر پایهای بنا میشود که نسخهی قبل آن بنا کرده است. در این نسخه نفوذ گانون همچنان ادامه دارد و تهدید میکند که یک بار دیگر هایرول را در بر میگیرد. پرنسس زلدا نیز در روایت عنصری محوری باقی میماند. البته مکانیکهای جدید گیمپلی در این نسخه، مانند عبور از جزایر شناور و کاوش در اعماق زیرزمینی، راههای روایی تازهای را معرفی میکنند. در این میان ورود یک خشکی فاسد و شناور در بالای هایرول نشاندهندهی یک تهدید جدید است. به طور کلی Breath of the Wild و Tears of the Kingdom تجربیات روایی متفاوتی را ارائه میدهند. داستان Breath of the Wild امکان کاوش و کشف مسائل فردی را فراهم میکند، در حالی که به نظر میرسد Tears of the Kingdom برای روایتی متمرکزتر با محوریت نجات زلدا و مقابله با یک تهدید جدید آماده است. با این حال، هر دو بازی بر میراث ماندگار قهرمانان و چراغ امید پایداری که حتی در تاریکترین زمانها سوسو میزند، تاکید دارند.
۱۸. Fire Emblem: Three Houses
تهیه کننده: Nintendo / سازنده: Intelligent Systems
سال انتشار: ۲۰۱۹
بازی Fire Emblem: Three Houses که در سال ۲۰۱۹ برای سوییچ عرضه شد، یک اثر نقشآفرینی معمولی نیست. در حالی که بازی نبردهای تاکتیکی مبتنی بر نوبتی که امضای سری است را ارائه میدهد، داستانی جذاب را ارائه میکند که در دیوارهای یک آکادمی معتبر آشکار شده و به قارهی جنگزده فودلان ادامه مییابد. در این بازی بازیکن نقش بایلث (Byleth)، یک مزدور مرموز با گذشتهای پنهان، را بر عهده میگیرد که در صومعهی Garreg Mach تبدیل به استاد میشود. این صومعه آکادمی افسری را در خود جای داده است، جایی که دانشجویان از سه کشور حاکم فودلان برای تبدیل شدن به رهبران آینده آموزش میبینند. ادلگارد، وارث امپراتوری آدرستین، دیمیتری، شاهزادهی پادشاهی مقدس فارقوس و کلود، رهبر حیلهگر اتحاد لستر، هر کدام نمایندهی خاندان خود به ترتیب با نام عقابهای سیاه، شیرهای آبی و گوزن طلایی هستند.
کلیت داستان در انتخاب شما نهفته است و اینکه کدام خاندان را رهبری خواهید کرد. هر خاندان چشماندازی منحصر به فرد از فضای سیاسی فودلان ارائه میدهد و شما را مجبور میکند با تنشهای عمیق و تاریخ فراموش شدهی این قاره روبرو شوید. بایلث دانشجویان منتخب خود را راهنمایی میکند و مهارتهای آنها را در نبردهای نوبتیای شکل میدهد که هم چالش برانگیز و هم ارزشمند هستند. به عنوان استاد، شما در پیچیدگیهای داستان پسزمینهی هر شخصیت و ایجاد ارتباطات عمیقی که به روایت وزن میدهد، کاوش خواهید کرد. این پیوندها چیزی بیش از وابستگی عاطفی است و آنها بر میدان جنگ تاثیر میگذارند و امکان پیادهسازی حملات ترکیبی قدرتمند و استراتژیهای بهتر را فراهم میکنند.
با پیشروی داستان، صلح شکنندهی بین ملتها از بین میرود و منجر به جنگی میشود که سرنوشت فودلان را تغییر میدهد. بایلث که در مرکز درگیری گرفتار شده است، باید یک جبهه را انتخاب کند و در کنار دانشجویان خود بجنگد. مسیری که شما در پیش میگیرید، نتیجهی داستان را تعیین میکند و این ارزش تکرار فوقالعادهای را ارائه میدهد. در نهایت فرقی نمیکند برای نظم، عدالت یا آرمانهای خود بجنگید، Fire Emblem: Three Houses سفری فراموشنشدنی را در میان جنگ ارائه میکند.
۱۷. The Witcher 3: Wild Hunt
تهیه کننده: CD Projekt / سازنده: CD Projekt Red
سال انتشار: ۲۰۱۵
ویچر ۳ فقط یک دنیای باز گسترده و پر از قراردادها برای کشتن هیولاها و مناظر چشمنواز نیست. بازی یک شاهکار روایی است که با شخصیتهای غنی، دسیسههای سیاسی و جستوجوی ناامیدانه برای یافتن یک عزیز گمشده همراه است. در بازی ما در نقش گرالت ریویا، یک جادوگر و یک شکارچی هیولا با جهشهای مافوق بشری و رفتاری نسبتا خشن قرار میگیریم. دنیای گرالت با بازگشت سیری، دختر خواندهاش و زنی با گذشتهای اسرارآمیز تکان میخورد و بدون اینکه گرالت بداند، سیری توسط وایلد هانت، یک ارتش وحشتناک از بعد دیگر، تعقیب میشود.
داستان بازی گرالت را به تعقیب و گریز دیوانهوار در میان پادشاهیهای جنگزده و شهرهای پر جنب و جوش سوق میدهد. او دوباره با ینیفر (Yennefer)، معشوقهی جادوگر خود متحد میشود و با گروهی از شخصیتهای فراموش نشدنی، از آهنگرهای کوتولهی عجیب و غریب گرفته تا امپراتورهای تشنهی قدرت، روبرو میشود. هر برخوردی به گذشته سیری و تهدید قریب الوقوع شکار وحشی روشن میشود. اهمیت سیری فراتر از دختر گرالت است. او یک فردی با پتانسیل بالا برای دستکاری جادوی قدرتمند است به همین دلیل وایلد هانت به دنبال بهرهبرداری از این قدرت و شکستن مرزهای بین دنیاهاست و یک رویداد فاجعه بار به نام یخبندان سفید را دنبال میکند.
زیبایی داستان ویچر ۳ در پیچیدگی آن نهفته است. انتخابهایی که در طول بازی انجام میشوند، بر سرنوشت شخصیتها و حتی خود جهان تاثیر میگذارند. گرالت میتواند درگیر درگیریهای سیاسی، ایجاد اتحاد و شکل دادن به سرنوشت ملتها شود. در واقع این فقط داستان پدری نیست که به دنبال دخترش میگردد بلکه در مورد پیامدهای جنگ، سرنوشت و قدرت عشق در جهانی است که در آستانهی فراموشی است. در نهایت ویچر ۳ داستانی را ارائه میدهد که به همان اندازه که گیرا و گسترده است، اثر ماندگاری را تا مدتها پس از اتمام بازی بر جای میگذارد.
۱۶. Undertale
تهیه کننده: Toby Fox / سازنده: Toby Fox
سال انتشار: ۲۰۱۵
در آندرتیل با هیولاهای عجیب و غریب روبرو خواهید شد، دنیای زیرزمینی عجیب و غریبی را کاوش خواهید کرد و در نبردها شرکت خواهید کرد اما چیزی که بازی را متمایز میکند، رویکرد نوآورانه آن به مبارزه و روایتی است که میگوید خشونت تنها راهحل نیست. داستان ماجرای فریسک، انسان جوانی را دنبال میکند که به زیرزمینی میرود که عملا قلمروی غارنشینی است که با جادو از دنیای انسان دور شده است. در مکان ذکر شده هیولاهایی زندگی میکنند که پس از جنگ با بشریت به آنجا تبعید شدهاند. جستجوی فریسک برای رسیدن به سطح، به سفری برای کشف خود و قدرت همدردی تبدیل میشود.
درخشش بازی در سیستم مبارزهی آن نهفته است. در گیمپلی شما میتوانید مبارزه، عمل یا بخشش را انتخاب کنید. مبارزه مسیر نقشآفرینیهای سنتی را دنبال میکند، اما عمل گزینههای منحصر به فردی را باز میکند. به عنوان مثال شما میتوانید با یک هیولای بدجنس شوخی کنید یا به یک فرد تنها جملات انگیزشی بگویید و با درک انگیزههای آنها، با آنها رابطهی دوستی ایجاد کنید. با این حال بخشش عواقب عمیقی دارد. بازی صلح طلبی را مجازات نمیکند و در واقع، داستان عمیقتری را روایت کرده و مبارزات هیولاها و تاریخچهای را که آنها را به زیرزمین هدایت کرده، آشکار میکند. جذابیت آندرتیل فراتر از مکانیک اصلی آن است. لیستی عجیب و غریب از شخصیتها، بازی از نظر شخصیت چیزی کم ندارد و در این میان موسیقی بازی شاهکاری است که به خوبی حال و هوای هر منطقه و شخصیت را به تصویر میکشد. در نهایت بازی داستانی دلچسب در مورد درک بقیه، بخشش و قدرت انتخاب است و نشان میدهد که گاهی اوقات، بزرگترین پیروزیها با مهربانی بدست میآیند.
۱۵. Owlboy
تهیه کننده: D-Pad Studio / سازنده: D-Pad Studio
سال انتشار: ۲۰۱۶
بالای ابرها در میان جزایر شناور، دهکدهی ولی (Vellie) قرار دارد که محل زندگی جغدها است. در Owlboy در قالب یک ماجراجویی پیکسلی جذاب، ما نقش اوتوس، جغد جوانی را بر عهده میگیریم که با چالشی مضاعف روبرو شده است. در واقع او نمیتواند پرواز کند و توانایی صحبت کردن نیز ندارد. با وجود این موانع، اوتوس در آرزوی اثبات شایستگی خود در میان همسالانش است. در این میان شانس او زمانی فرا میرسد که دزدان آسمان، یک گروه بیرحم به رهبری کاپیتان اسکراببرد مرموز، روی دهکده فرود میآیند. اوتوس که نمیتواند در کنار جغدهای دیگر برای دفاع از خانهشان پرواز کند، طرد میشود. هرچند زمانی که اوتوس متوجه میشود که دارای توانایی منحصر به فردی یعنی حمل کردن دیگران با چنگالهای قدرتمند خود است، بارقهای از امید شعلهور میشود. او با گیدی، دختری بداخلاق، سفری را آغاز میکند تا دزدان دریایی آسمان را متوقف کرده و حقیقتی را که در تاریخ مردمش پنهان شده است، کشف کنند.
در طول راه، اوتوس و گیدی با گروهی از شخصیتهای مختلف روبرو میشوند. آلفونس، یک دزد دریایی با گذشتهای آشفته، به آرمان آنها میپیوندد و دانش خود را از آسمانها به این دو ارائه میکند و توییگ، موجودی مرموز که توسط جغدها و دزدان دریایی طرد شده است، یک راز کلیدی در مورد گذشته دارد. همانطور که این گروه به فراتر از آسمانی آشنا میروند، خود را در خرابههای فراموش شده مییابند، باهیولاهایی مواجه شده و با میراث اجداد خود روبرو میشوند. روایت Owlboy ریتم آرامی دارد. جزئیات محیطی و پیامهای رمزآلود، تاریخچهای از تکبر و درگیری بین جغدها را آشکار میکند. کشف یک تمدن فراموش شده و هدف واقعی توانایی پرواز آنها، اوتوس و همراهانش را مجبور میکند تا با هویت و هدف خود دست و پنجه نرم کنند. قدرت بازی فقط در کشف پذیرش خود و غلبه بر محدودیتها نیست، بلکه در توانایی آن در بافتن یک رمز و راز عجیب است. داستان پیچشهای غیرمنتظرهای پیدا میکند و فرضیات اولیهی ما را در مورد دزدان آسمان و خود جغدها به چالش میکشد. بنابراین بازی را نصب کرده و به دنیایی وارد شوید که در آسمان آن رازهایی در انتظار کشف شدن هستند.
۱۴. Arise: A Simple Story
تهیه کننده: Untold Tales / سازنده: Piccolo Studio
سال انتشار: ۲۰۱۹
در حالی که Arise: A Simple Story دارای پازلها و عناصر سبک پلتفرمر است، این عناصر به عنوان پس زمینهای برای هستهی واقعی بازی یعنی روایتی احساسی در مورد عشق، از دست دادن عزیزان و قدرت حافظه عمل میکنند. این بازی شما را در نقش پروتاگونیستی بینام و نشان قرار میدهد که اخیرا درگذشته است. به جای یک عالم اموات آتشین یا دروازههای مرواریدی، شما درون سفری به منظرهای رویایی پر از قطعههایی از زندگیتان قرار خواهید گرفت. چمنزارهای غرق آفتاب به مناظر شهری شلوغ تبدیل میشوند و هر صحنه خاطرهای زنده در انتظار کاوش است.
زیبایی بازی در داستانسرایی آن نهفته است. بازی با حداقل دیالوگ پیش میرود و در عوض بر جزئیات محیطی و موسیقی تکاندهنده تکیه میکند تا تصویری از زندگی شخصیت خود ترسیم کند. شما شاهد شکوفایی یک عشق جوان، شادیهای پدر و مادر شدن و چالشهای اجتنابناپذیری خواهید بود که با گذشت زمان به وجود میآیند. مکانیک دستکاری زمان لایهی دیگری به روایت اضافه میکند و با عقب بردن یا جلو بردن سریع زمان، میتوانید بر محیط تاثیر بگذارید، پازلها را حل کنید و خاطرات را کنار هم بچینید. این مکانیک گیمپلی یک هدف دیگر نیز دارد. در واقع با دستکاری زمان، شما فقط معماها را حل نمیکنید. شما با احساسات پیچیدهی از دست دادن عزیزان دست و پنجه نرم میکنید. شما میتوانید در خاطرات خوش بمانید یا لحظات دردناک را در تلاشی ناامیدکننده برای تغییر گذشته به عقب برگردانید. به طور کلی بازی کاوشی تکان دهنده در ناپایداری زندگی است و باعث میشود تا در مورد تجربیات خود و ارزشمندی ارتباطات انسانی فکر کنید.
۱۳. Persona 5 Royal
تهیه کننده: Atlus / سازنده: P-Studio
سال انتشار: ۲۰۱۶
پرسونا ۵ رویال چیزی بیش از یک بازی نقشآفرینی است. این بازی یک اودیسهی جذاب به اعماق روان انسان است. داستان ماجرای یک دانشآموز دبیرستانی با اسم رمز جوکر را دنبال میکند که به اشتباه متهم به یک جنایت شده و مجبور میشود به مدرسهی جدیدی در توکیو منتقل شود. این پیچش به ظاهر معمولی از وقایع، زمانی که جوکر با یک قدرت ماوراء طبیعی یعنی پرسونا بیدار میشود، عمق چشمگیری پیدا میکند. این پرسونا نمایانگر شورش درونی جوکر است و دیری نمیگذرد که او با افرادی روبرو میشود که در این قدرت سهیم هستند. آنها با هم، گروه دزدان شبح قلب را تشکیل میدهند که به اصلاح افراد فاسد با نفوذ در مناظر ذهنی تحریف شدهی آنها یا همان کاخها و دزدیدن امیال پیچیدهی آنها اختصاص دارد.
هستهی روایت بازی در کاوش آن در مورد آسیبهای اجتماعی نهفته است. هر کاخ مظهر امیال منحرف یک شرور است، خواه یک معلم ظالم که دانشآموزان را شکار میکند باشد یا یک سیاستمدار بیرحم که مردم را گول زده یا یک سلبریتی که به شدت شیفتهی شهرت است. با پاکسازی این کاخها، دزدان داستان نه تنها عدالت را اجرا میکنند، بلکه به قربانیان قدرت میدهند تا عاملیت خود را پس بگیرند. این بازی به طرز ماهرانهای مضامین روانشناختی را با داستانهای کلاسیک دوران بلوغ ترکیب میکند. در حالی که جوکر پیچیدگیهای زندگی دبیرستانی، ایجاد روابط با همکلاسیها و دنبال کردن فعالیتهای اجتماعی را دنبال میکند، او و همراهانش با دوراهیهای اخلاقی سنگینی دست و پنجه نرم میکنند و اقدامات آنها پیامدهای مهمی دارد.
پرسونا ۵ رویال با معرفی کاسومی یوشیزاوا، یک ژیمناستیک کار با استعداد که رازهای پنهان خود را دارد، داستان نسخهی اصلی را گسترش میدهد. یک مشاور ترم جدید به نام تاکوتو ماروکی نیز وارد صحنه میشود و دیدگاهی متضاد در مورد خواستههای انسان ارائه میدهد. این اضافات به طور یکپارچه در روایت بافته میشود و بینش جدیدی را در مورد موضوعات اصلی بازی ارائه میدهد. در نهایت این یک داستان گیرا از خودشناسی و قدرت روح انسان است که همه در یک ماجراجویی هیجانانگیز قرار داده شده است.
۱۲. Phoenix Wright: Ace Attorney Trilogy
تهیه کننده: Capcom / سازنده: Capcom
سال انتشار: ۲۰۱۲
در این رمان بصری که در آن شما کنترل وکیلی تازه کار به نام فینیکس رایت را بدست میگیرید. عدالت با پیچ و تابهای ظالمانه، شخصیتهای مختلف و فریادهای اعتراض فراوان اجرا میشود. این سهگانه سه پروندهی اول در شغل فینیکس را با هم ترکیب میکند. هر قسمت او را در موقعیتی به ظاهر غیرممکن قرار میدهد. موکلان او که همگی متهم به قتل هستند، حداقل از نظر فینیکس بیگناه هستند. فینیکس با هوش، دستیار قابل اعتماد خود مایا فی و دنیایی بیپایان از باورهای تزلزلناپذیر، باید در هزارتویی از حقایق، تناقضات و دروغهای عجیب و غریب که توسط شاهدان و دادستانها به تصویر کشیده میشود، کاوش کند.
کلید موفقیت فینیکس در جستجوی بیوقفهی او برای حقیقت نهفته است. شما بیشتر وقت خود را صرف بررسی صحنههای جنایت، مصاحبه با شاهدان و جمعآوری شواهد خواهید کرد اما جذابیت اصلی در دادگاه اتفاق میافتد. در دادگاه، بازی به یک پازل هیجانانگیز تبدیل میشود که در آن شاهدان را مورد بازجویی قرار میدهید، تناقضات در شهادتهای آنها را افشا میکنید و نظر خود را دقیقا در لحظهی مناسب ارائه میکنید. البته روایت چیزی بیش از یک سری دعواهای حقوقی است. همانطور که فینیکس حل پروندههای پیچیدهتری را در پیش میگیرد، شبکهای از فساد و اسرار پنهان را که بسیار فراتر از دادگاه است، کشف میکند. به طور کلی این بازی حول محور مبارزهای تزلزل ناپذیر برای آنچه که درست است، میچرخد.
۱۱. I Am Setsuna
تهیه کننده: Square Enix / سازنده: Tokyo RPG Factory
سال انتشار: ۲۰۱۶
بازی I Am Setsuna، یک نقشآفرینی جذاب است که بازیکنان را به سفری دلخراش در دنیایی میبرد که در برف پوشیده شده است. داستان در مورد ستسونا، زن جوانی است که برای تحقق بخشیدن به سرنوشتی تلخ انتخاب شده است. او در واقع قربانی ارائه شده برای دلجویی از شیاطینی که جهان بازی را درگیر کرده محسوب میشود. یک مزدور با نام اندیر که وظیفه دارد ستسونا را قبل از مراسم از بین ببرد، در یک پیچش شگفتانگیز، توسط ستسونا متقاعد میشود که به جای آن نگهبان او شود. آنها همراه با دوست دوران کودکی ستسونا، آترنا در کنارشان، یک ماموریت خطرناک را به سمت سرزمین افسانهای Last Lands آغاز میکنند که مکان تعیین شده برای ارائهی قربانی است.
روایت I Am Setsuna حول محور این فداکاری قریب الوقوع میچرخد. ستسونا با سرنوشت خود دست و پنجه نرم میکند و به امید نتیجهای متفاوت به جلو میرود، در حالی که اندیر برای محافظت از او تلاش میکند. همانطور که آنها در سراسر مناطقی یخزده سفر میکنند، با شخصیتهای دیگری روبرو میشوند که هر کدام داستانهای خاص خود را دارند. این بازی به موضوعات مرگ و میر، پذیرش و ماهیت زودگذر زندگی میپردازد. بارش مداوم برف به خوبی اتمسفر بازی را با روایت هماهنگ ساخته. در این میان روایت نیز ریتم آرامی داشته و به بازیکنان اجازه میدهد با شخصیتها و هستهی احساسی داستان ارتباط برقرار کنند. به طور کلی اگر به دنبال داستانی هستید که موضوع فداکاری را در یک سرزمین عجایب زمستانی خیرهکننده بررسی کند، پس I Am Setsuna اثری است که ارزش تجربه دارد.
۱۰. Transistor
تهیه کننده: Supergiant Games / سازنده: Supergiant Games
سال انتشار: ۲۰۱۴
در بازی علمی تخیلی ترانزیستور، بازیکن ماجرای رد (Red)، یک خوانندهی سرشناس در شهر پر از نئون کلودبانک را دنبال میکند در یک حملهی وحشیانه صدایش را به نوعی ربودهاند. ابزار مرگ او، شمشیر عظیمی که به نام ترانزیستور شناخته میشود، به همراه او تبدیل میشود. صدایی که در ترانزیستور قرار دارد، احتمالا عاشق رد، داستان را روایت میکند و او را در مسیر انتقام از کسانی که صدایش را دزدیدهاند، راهنمایی میکند. در این میان کلودبانک دائما در حال تغییر است و منعکسکنندهی خواستههای ساکنانش است. با این حال، یک گروه که به نام Camerata شناخته میشود، به دنبال کنترل آن است و در فرآیند، ارتشی از ماموران روباتیک را آزاد میکند تا به هدف خود دست یابد. همانطور که رد با ارتش ذکر شده مبارزه میکند، با قربانیان دیگری روبرو میشود که هوشیاری آنها توسط ترانزیستور جذب میشود. این پژواکها به او تواناییهای منحصربهفردی میبخشند و از طرفی در روایت تاثیرگذارند.
داستان از طریق خاطرات و مکالمات مرموز آشکار میشود. سفر رد فقط در مورد انتقام نیست، بلکه در مورد درک انگیزههای پشت حمله و هزینهی واقعی استفاده از قدرت ترانزیستور است. این بازی مضامین غم و اندوه، قدرت پایدار عشق و مبارزه برای یافتن صدای خود را در دنیایی که دائما به دنبال تعریف شماست را بررسی میکند. در واقع زیبایی ترانزیستور فقط در جلوههای بصری خیرهکننده و موسیقی گوشنواز آن نیست، بلکه در توانایی آن برای بیان یک داستانچند لایه با حداقل صحنه نهفته است. داستان بازیکنان را تشویق میکند تا رمز و رازهای مختلف را کنار هم بگذارند و فضایی برای تفسیر و تأمل باقی بگذارند. آیا واقعا انتقام جواب میدهد؟ آنهایی که توسط ترانزیستور جذب میشوند چه اتفاقی برایشان میفتد؟ این سوالات مدتی طولانی پس از پایان در ذهن شما باقی خواهند ماند.
۹. Spiritfarer
تهیه کننده: Thunder Lotus Games / سازنده: Thunder Lotus Games
سال انتشار: ۲۰۲۰
در این بازی شما یک قایق را در آبهای زیبا و روحانی هدایت خواهید کرد، اما محمولهی شما یک کالای معمول نیست. در این بازی مستقل آرامشبخش، شما در نقش استلا، یک ملوان کشتی روحها، قرار میگیرید اما این روحها چهرههای بینام و نشانی نیستند. در واقع آنها ارواح پر جنب و جوشی هستند که هر کدام دارای پیشینهای غنی و نوعی پشیمانی طولانی مدت هستند. هستهی روایت Spiritfarer در کمک به این ارواح برای یافتن آرامش نهفته است. در طول سفر خود، شما با شخصیتهای مختلفی از مادربزرگی پرهیاهو تا آلیس خجالتی خواهید شد و از طریق مکالمات و تکمیل آرزوهای نهایی آنها، قطعههای زندگی آنها را کنار هم قرار خواهید داد. شما ممکن است به گوئن، یک مربی سابق، کمک کنید تا جانشینی شایسته پیدا کند یا استعدادهای هنری پنهان اطلس را کشف کند. این ماموریتها چیزی فراتر از ماموریتهای ساده بوده و فرصتهایی برای رشد عاطفی هستند.
همانطور که شما به نیازهای ارواح توجه کرده، باغهایی برای گلهای مورد علاقهی آنها میسازید یا غذاهای مورد علاقهی آنها را میپزید، ارتباط عمیقتری شکل میگیرد. شما شاهد آسیبپذیریهای آنها، ترس آنها از ناشناختهها و اشتیاق آنها برای ملاقات عزیزانی هستید که پشت سر گذاشته شدهاند. این لحظات جایی است که Spiritfarer واقعا میدرخشد و داستانی تلخ دربارهی زندگی، از دست دادن عزیزان و اهمیت ارتباط انسانی روایت میکند. البته داستان فقط در مورد ارواح نیست. گذشتهی استلا به آرامی از طریق فلشبکها و تعامل با شخصیتهای دیگر آشکار میشود. شما در مورد دوران او به عنوان یک پرستار اطلاعات کسب میکنید. این یک لایهی دیگر به روایت اضافه میکند و به شما امکان میدهد با سفر احساسی خود استلا ارتباط برقرار کنید. در نهایت، Spiritfarer یک بازی در مورد خداحافظی و گرامی داشتن زمانی است که با عزیزان خود داریم و درسهای ارزشمندی در مورد زندگی، مرگ و قدرت پایدار عشق میدهد.
۸. The Walking Dead
تهیه کننده: Telltale Games / سازنده: Telltale Games
سال انتشار: ۲۰۱۲
بازی مردگان متحرک داستانی گیرا از یک درام انسانی است که در پسزمینهی دنیایی در حال زوال روایت میشود. بازی با نمایش لی اورت، یک جنایتکار محکوم در راه زندان، آغاز میشود. یک تصادف ناگهانی او را در میان شیوع یک آخرالزمان زامبی محور قرار میدهد. در این میان او با دختر جوانی به نام کلمنتاین آشنا میشود که پس از ناپدید شدن والدینش تنهاست. لی کلمنتاین را زیر پر و بال خود میگیرد و پیوندی ایجاد میکند که به هستهی عاطفی داستان تبدیل میشود. The Walking Dead اثری است که بر اساس انتخابها ساخته شده است. در طول روایت، بازیکنان با تصمیمات دشواری روبرو میشوند که بر داستان، روابط بین شخصیتها و حتی زندگی و مرگ تاثیر میگذارد. این انتخابها همیشه نتایج درست یا غلط روشنی ندارند و بازیکنان را مجبور میکنند با پیچیدگیهای اخلاقی دنیای دیوانه شدهی بازی دست و پنجه نرم کنند.
البته لی و کلمنتاین تنها شخصیتهایی نیستند که بازیکنان با آنها روبرو خواهند شد. این بازی دارای طیف متنوعی از بازماندگان است که هر کدام انگیزهها، نقاط قوت و ضعف خاص خود را دارند. در حالی که تهدید زامبیها تنش دائمی ایجاد میکند، خطر واقعی اغلب از جانب سایر بازماندگان میآید. این بازی به بررسی مضامین اعتماد، خیانت و کارهایی میپردازد که مردم برای زنده ماندن به آنها متوسل میشوند. چه طرفدار کمیکها و سریالهای تلویزیونی مردگان متحرک باشید یا صرفا از داستانهای جذاب با عناصر احساسی لذت ببرید، بازی The Walking Dead تجربهای فراموشنشدنی ارائه میدهد.
۷. Final Fantasy 10
تهیه کننده: Square / سازنده: Square Product
سال انتشار: ۲۰۰۱
فاینال فانتزی ۱۰ با روایتی فوقالعاده، از اثری با سیستم مبارزات عالی فراتر میرود. داستان در دنیای اسپیرا، سرزمینی که توسط موجودی عظیم الجثه به نام سین ویران شده است، اتفاق میافتد و ماجرای تیدوس، یک ورزشکار ستاره از شهری به ظاهر آرمان شهر به نام زانارکند را دنبال میکند. تیدوس که طی یک حملهی سین به اسپیرا منتقل میشود، خود را در میان جهانی میبیند که برای بقا تلاش میکند. مسیر او با یونا در یک سفر مهم در هم میآمیزد تا سین را با آیین باستانی احضار نهایی آرام کند. تیدوس با پیوستن گروهی متنوع از متحدان که هر کدام انگیزههای خاص خود را دارند، سفری را آغاز میکند که اسرار اسپیرا و ماهیت واقعی سین را آشکار میکند.
در قلب فاینال فانتزی ۱۰ کاوشی دلخراش از عشق نهفته است. همانطور که تیدوس به یونا نزدیکتر میشود، با سرنوشت اجتناب ناپذیر او دست و پنجه نرم میکند. این روایت به بررسی مضامین وظیفه، سرپیچی از سرنوشت و قدرت ارتباط انسانی در مواجهه با ناامیدی میپردازد. در ادامه داستان با چرخشهای غیرمنتظرهای پیش میرود. درک اولیهی تیدوس از زانارکند از بین میرود زیرا او حقیقت تکاندهندهای را در مورد خانهی خود و ارتباطش با سین کشف میکند. هر افشاگری و پیچش در داستان به روایت پیچیدگی میافزاید و بازیکنان را وادار میکند تا همه چیزهایی را که فکر میکنند میدانند، زیر سوال ببرند. گفتنی است که حتی پس از گذشت سالها، داستان همچنان بازیکنان را مجذوب خود میکند و جایگاه بازی را به عنوان یک شاهکار داستانگویی در دنیای بازی تثبیت میکند.
۶. Hades
تهیه کننده: Supergiant Games / سازنده: Supergiant Games
سال انتشار: ۲۰۲۰
هیدیس، بازی روگلایک تحسینشدهی استودیوی سوپرجاینت گیمز، یک تلاش هیجانانگیز برای فرار از دنیای اموات ارائه میکند، اما در زیر نبرد سریعی که دارد، روایتی سرشار از تنشهای خانوادگی، طنز تاریک و پیچیدگیهای سرپیچی از خویشاوندان خدایی شما نهفته است. در بازی ما نقش زاگرئوس، پسر هیدیس، فرمانروای سرسخت دنیای اموات یونان را بر عهده میگیریم. زاگرئوس که با اشتیاق شدید برای رسیدن به کوه المپوس هدایت میشود، خواستههای پدرش را نادیده میگیرد و در تلاشهای مکرر برای فرار از سیاهچالهای همیشه در حال تغییر جهان اموات، تلاش میکند. هر تلاش برای فرار از منظر گیمپلی یک شروع تازه است اما روایت اصلی در طول این دورها آشکار میشود.
در حالی که زاگرئوس راه خود را در دنیای اموات پیدا میکند، با گروهی از شخصیتهای مختلف مواجه میشود اما مهمترین آنها خود خدایان المپیا هستند. تلاشهای زاگرئوس توجه بستگانش را جلب میکند که کمکهایی را در قالب موهبتهای قدرتمند ارائه میکنند. هر خدای المپیا با شخصیتها و برنامههای متمایز خود، لایهای از پیچیدگی را به ماموریت زاگرئوس تزریق میکند. یکی از جذابترین جنبههای داستان هیدیس این است که چگونه آن را در دورهای متعدد روایت میکند. زاگرئوس با هر تلاش برای فرار، روابط خود را با شخصیتهایی که با آنها روبرو میشود عمیقتر میکند. حتی تعاملات او با خدایان المپیا نیز تکامل مییابد و انگیزهها و اعماق پنهان آنها را آشکار میکند.
در واقع این ساختار بارز ژانر روگلایک، به یک نقطه قوت روایی در هیدیس تبدیل میشود و به بازیکنان اجازه میدهد تا به آرامی داستان را تجربه کنند. در نهایت داستان هیدیس چیزی بیش از یک روایت در مورد فرار است. این داستانی از شورش، بخشش و پیچیدگیهای پیوندهای خانوادگی است که همه در یک ماجراجویی تیره و در عین حال مقداری طنز، به زیبایی ارائه شده است.
۵. The House In Fata Morgana
تهیه کننده: Novectacle / سازنده: Novectacle
سال انتشار: ۲۰۱۲
بازی The House In Fata Morgana چیزی فراتر از یک رمان بصری است. این یک اثر روایت محور گسترده است که در طول قرنها روایت میشود. شما نقش یک روح دچار فراموشی ساکن یک عمارت در حال فساد را به عهده میگیرید که توسط یک خدمتکار مرموز هدایت میشود. این دو با هم، در گذشتهی عمارت کاوش کرده و شاهد داستانهایی هستند که در چهار دورهی متمایز یعنی ۱۶۰۳، ۱۷۰۷، ۱۸۶۹ و ۱۰۹۹ رخ میدهد. در ابتدا، داستانها شخصی به نظر میرسند، مانند نگاهی اجمالی به زندگی ساکنان مختلف عمارت اما با پیشرفت بازی، یک ارتباط متقابل ترسناک آشکار میشود. در بازی عشق، خیانت، ظلم اجتماعی و سنگینی گذشته همگی در هم تنیده شدهاند و پرترهای تکان دهنده از وضعیت انسان را ترسیم میکنند.
از آنجایی که بازی ترسی از فرو رفتن در تاریکی ندارد. برای تراژدی و دل شکستگی آماده شوید چرا که شخصیتها با انزوا، سوء استفاده و چنین مسائلی دست و پنجه نرم میکنند. با این حال، روایت صرفا تیره و تار نیست و لحظاتی از لطافت و انعطافپذیری دارد که چشماندازی از امید و قدرت عشق را ارائه میدهند. در این میان قالب رمان بصری کاملا در خدمت داستان است. آثار هنری زیبا و در عین حال مالیخولیایی، عظمت رو به زوال عمارت و عمق احساسی شخصیتها را به تصویر میکشند. موسیقی دلهرهآور نیز تاثیر فضا را بیشتر کرده و شما را عمیقتر به هستهی احساسی هر رشته از داستان میکشاند. به طور کلی The House In Fata Morgana اثری آرام است که به بازیکنان صبور و متفکر پاداش میدهد.
۴. Okami
تهیه کننده: Capcom / سازنده: Clover Studio
سال انتشار: ۲۰۰۶
اوکامی بازیکنان را به سفری پر جنب و جوش از طریق ژاپن خیالی غرق در فولکلور و باورهای کلاسیک شینتو میبرد. داستان به طرزی باشکوه آغاز میشود. در افتتاحیه دیو هشت سر اوروچی روی زمین رها میشود و زندگی و رنگ را از هر چیزی که لمس میکند خارج میکند. در نتیجه ژاپن در وضعیتی متروک قرار میگیرد، مناظر زمانی سرسبز آن خشک میشود و مردمش امیدشان را از دست میدهند. آماتراسو، الههی خورشید که در قالب یک گرگ سفید با شکوه به نام شیرانوی بیدار میشود، با هدایت هنرمندی با نام ایسون، موجودی کوچک که اندازهی پنجهی اوست، تلاشی را برای بازگرداندن زندگی به ژاپن آغاز میکند. او این کار را نه با نیرویی عجیب و غریب، بلکه با یک قلم مویی متفاوت انجام میدهد. این قلم مو ابزاری الهی است که به او اجازه میدهد زندگی را به جهان بازگرداند.
هستهی روایت اوکامی به نوعی در عمل تجدید و بازآغاز نهفته است. هنگامی که آماتراسو از ژاپن عبور میکند، بازیکنان از قلم موی ذکر شده برای اجرای انواع تکنیکها استفاده میکنند. شکوفه دادن درختان بیثمر با یک لمس، فراخوانی باد با ضربهای سریع یا حتی زنده کردن جنگجویان افتاده تنها چند نمونه از قابلیتها هستند. هر ضربهی قلم مو نوعی از آفرینش است که منعکسکنندهی قدرت خدایان و زیبایی هنری بازی است. در این میان داستان از طریق مجموعهای از برخوردها با شخصیتهای مختلف الهام گرفته از اساطیر ژاپنی روایت میشود. بازیکنان با بازرگانان خوش شانس، بدبختان و حتی نوادگان قهرمانان افسانهای ملاقات میکنند. هر شخصیت داستان خود را برای گفتن دارد و نقش خاصی را در ماموریت آماتراسو بازی میکند. به طور کلی اوکامی چیزی بیش از نبرد علیه شرورهای مختلف است. این یک تجربهی جذاب بوده که غرق در اسطورهشناسی است و به بازیکنان نشان میدهد که گاهی اوقات، بزرگترین اعمال قهرمانانه نیاز به یک قلم مو، کمی ایمان و اراده دارند تا نور و رنگ را به دنیایی بازگردانند که درخشش خود را از دست داده است.
۳. Night In The Woods
تهیه کننده: Finji / سازنده: Infinite Fall
سال انتشار: ۲۰۱۷
بازی Night in the Woods به پیچیدگیهای بازگشت به خانه پس از ترک دانشگاه میپردازد. شما در نقش می بوروسکی (Mae Borowski) به عنوان گربهای انسان نما قرار میگیرید که خود را در شهر معدنی در حال محو شدن Possum Springs مییابد. می که با دوستان قدیمی خود، گرگ، نوازندهی گتار باس که رویای چیزهای بزرگتر دارد، انگوس، هنرمند مبارز و بی، شخصیتی مرموز اما وفادار، همراه شده تلاش میکند تا حس عادی بودن را دوباره تجربه کند. با این حال Possum Springs مانند همیشه نیست. معادنی که زمانی سوخت این شهر را تامین میکردند، بسته شدهاند و حس ناامیدی اقتصادی و اشتیاق به گذشته را بر جای گذاشتهاند. همانطور که می در خیابانهای آشنا و در عین حال متفاوت حرکت میکند، با نگرانیها و عدم قطعیتهای خود در مورد آینده دست و پنجه نرم میکند. این بازی در به تصویر کشیدن این موضوعات عالی است.
گفتوگو با دوستان پر از شوخ طبعی است. شما زمانی را صرف گروه موسیقی گرگ خواهید کرد، به انگوس در پروژههای هنری خود کمک میکنید و داستانها و اضطرابهای خود را به اشتراک میگذارید. روایت در عناصر سورئال بافته شده و کاوش در موضوعاتی مانند دوستی و چالشهای رویارویی با بزرگسالی است که آن را تامل برانگیز میکند. به طور کلی Night in the Woods یک اثر هیجانانگیز پر از اکشن نیست بلکه این یک داستان شخصیت محور با ریتم آهسته است که به شما امکان میدهد در حال و هوای Possum Springs و ساکنان عجیب و غریب آن غوطهور شوید. سبک هنری سادهی بازی در نوع خود جذاب است و زیبایی شهر کوچک داستان را کاملا به تصویر میکشد. موسیقی نیز یکی دیگر از نکات برجسته است و با لحن داستان هماهنگ است. در نهایت اگر بهدنبال اثری هستید که با صداقت به موضوعات مربوط به دوران بلوغ بپردازد، بازی Night in the Woods یک اثر ضروری برای تجربه است.
۲. Life Is Strange: True Colors
تهیه کننده: Square Enix / سازنده: Deck Nine
سال انتشار: ۲۰۲۱
بازی Life is Strange: True Colors مانند بازی قبلی لیست، اثری دربارهی دوران بلوغ است و الکس چن، یک زن جوان آسیایی آمریکایی را نشان میدهد که به تازگی به شهر عجیب و غریب Haven Springs نقل مکان کرده تا دوباره به برادرش بپیوندد. با این حال در زیر سطح این دیدار دوباره یک راز قدرتمند نهفته است و نشان میدهد که الکس دارای یک توانایی ماوراء طبیعی به نام همدلی است. البته این همدلی فقط برای درک احساسات نیست. الکس به معنای واقعی کلمه احساسات دیگران را جذب میکند و آنها را به عنوان هالههای رنگی در حال چرخش تجربه میکند. شادی به صورت زردی گرم تابش میکند، در حالی که خشم قرمزی آتشین است. این توانایی که زمانی باری بود که الکس آن را پنهان میکرد، زمانی که برادرش در شرایط مرموزی میمیرد، به ابزاری حیاتی تبدیل میشود.
در ادامه شهر Haven Springs به مکانی پوشیده از اسرار تبدیل میشود و الکس که از غم و اندوه رنج برده، به حقایق پنهان این شهر میپردازد. هر ساکنی که او با آن روبرو میشود، بار عاطفی خاص خود را دارد که به صورت هالهها آشکار میشود. به عنوان مثال یک مغازهدار با ترسی فلجکننده دست و پنجه نرم میکند، یک نوازنده در غم غرق شده و غیره که الکس همهی این موارد را احساس میکند. الکس با کمک به دیگران برای مدیریت آشفتگی درونی خود نه تنها به آنها کمک میکند بلکه درک عمیقتری از قدرت خود بدست میآورد. با این حال، این همدلی هزینه دارد. جذب چنین احساسات شدیدی میتواند طاقتفرسا باشد و سلامت الکس را به طور کامل تهدید کند.
در Life is Strange: True Colors، انتخابها اولویت دارند. تصمیماتی که برای الکس میگیرید، نه تنها روابط او با مردم شهر را شکل میدهد، بلکه بر ساختار شهر نیز تاثیر میگذارد. آیا او تسلیم انرژی منفیهایی میشود که جذب میکند یا میتواند یاد بگیرد که همدلی خود را برای همیشه مهار کند؟ در نهایت این داستان احساسی با جلوههای بصری خیرهکننده بازی تاثیرگذاری بیشتری پیدا میکند.
۱. Sumire
تهیه کننده: GameTomo / سازنده: GameTomo
سال انتشار:۲۰۲۱
در سومیره شما یک دهکدهی جذاب ژاپنی را کاوش خواهید کرد و با ساکنان عجیب و غریب آن ارتباط برقرار خواهید کرد، اما در دل آن داستانی تکان دهنده دربارهی از دست دادن عزیزان و امید نهفته است. قهرمان داستان، سومیره، دختر جوانی است که با از دست دادن اخیر مادربزرگش و فشاری که بر خانوادهاش وارد میشود، دست و پنجه نرم میکند. دنیای او با ظاهر شدن یک روح شیطانی که قول میدهد عمیقترین آرزوی او را برآورده کند، تغییری خارقالعاده پیدا میکند. البته در اینجا نکتهای وجود دارد و آن هم این است که این روح میخواهد یک روز عالی را تجربه کند و سومایر باید به عنوان راهنمای او عمل کند.
این زمینه را برای سفر متحولکنندهی سومایر فراهم میکند. جادوی بازی در شخصیتهایی که ملاقات میکنید گسترش مییابد که هر کدام داستان خود را برای گفتن دارد. در واقع او با داشتن لیستی از خواستهها، مجموعهای از ماموریتها را آغاز میکند از کمک به نانوا برای یافتن یک مادهی نادر تا کمک به هیزمشکنی خجالتی در اعتراف به احساساتش را شامل میشود. هر ماموریت، بزرگ یا کوچک، سومیره را از محیط امن خود بیرون میکشد و او را با زیبایی و گرمای جامعهاش پیوند میدهد. درخشش بازی در سادگی آن نهفته است.
داستان از طریق محیطهای زیبا و گفتوگوهای صمیمانه روایت میشود. فقدان پازلهای پیچیده تمرکز را کاملا روی هستهی احساسی داستان یعنی سفر سومیره برای بهبود و کشف خود نگه میدارد. در نهایت، سومیره یک برداشت تکاندهنده از غم، امید و همدلی است که به ما یادآوری میکند که شادیهای سادهی زندگی و اهمیت پیوندهایی که با دیگران ایجاد میکنیم را گرامی بداریم.
منبع: The Gamer