۳ برنده و ۳ بازندهی اکران نوروزی ۱۴۰۱
همیشه اکران نوروزی یکی از امیدهای سینمای ایران به شمار میرود. معمولا ترکیبی از ژانرهای مختلف در اکران نوروزی به روی پرنده میروند تا تمام سلیقهها را در بر بگیرد و مخاطبان زیادی را جذب کند. اما اکران نوروزی ۱۴۰۱ با حاشیههای زیادی همراه شد و دود همین حاشیهها نخست به چشم مخاطبان و بعد به چشم فیلمسازان رفت.
در حالیکه انتظار میرفت اکران نوروزی امسال، پس از چند سال سرد و بیرمق، پر شور و پرمخاطب باشد، با تصمیمگیریهای اشتباه مسیری متفاوت را طی کرد. امسال هفت فیلم سینمایی وارد چرخهی اکران نوروزی شدند و بسیاری امیدوار بودند تا دوباره رونق به سینماهای کشور برگردد، اما در این میان جز چند فیلم پرفروش، بقیه فیلمها به فروش زیادی دست پیدا نکردند.
اکران نوروزی امسال چندین برنده و بازنده داشت. برخی چهرهها فیلمهایشان فروش خوبی داشت و برخی دیگر جزو ناکامان بودند. نگاهی به برندگان و بازندگان اکران نوروزی ۱۴۰۱، نکات تازهای را از دلایل موفقیت و شکست این فیلمسازان را نشان میدهد.
برندگان اکران نوروزی ۱۴۰۱
۱) مهران احمدی
- فیلم: سگبند
ابتدا قرار نبود «سگبند» جزو فیلمهای اکران نوروزی باشد و این فیلم در دقیقهی نود به این لیست اضافه شد. مدت زمانی زیادی از پایان فیلمبرداری «سگبند» نگذشته بود که این فیلم آمادهی نمایش شد. کسی خیلی چیزی از فیلم نمیدانست و فقط عنوان کمدی نشان دهندهی ژانرش بود. مهران احمدی با فیلم قبلشاش به نام «مصادره» که یک کمدی خوش ساخت بود، توانسته بود مهارتش را در ساختن کمدی نشان دهد، امید داشت تا بار دیگر مردم از فیلمش استقبال کنند.
«سگ بند» یک کمدی ساده و خوش ریتم است که به دور از شوخیهای زنندهی جنسی به دنبال فراهم کردن موقعیتهای کمدی است. احمدی چه در تئاتر و چه در سینما نشان داده به خوبی با فضای کمدی آشناست و برای خنده گرفتن از هر حربهای استفاده نمیکند.
اصلیترین امتیاز «سگ بند» در مقایسه با بسیاری از فیلمهای کمدی چند سال اخیر، داشتن قصهای مناسب و ساختارمند است. برخلاف بسیاری از فیلمهای کمدی که بر پایه چندین موقعیت کمیک بنا میشوند و در طول داستان حرفی برای گفتن ندارند، «سگ بند» از درام و داستان خوبی برخوردار است و تا لحظهی آخر مخاطبش را سرگرم فیلم میکند.
بازی شخصیتهای محبوب کمدی سالهای اخیر مثل امیر جعفری و بهرام افشاری، نیز تاثیر بسزایی در فروش بالای فیلم داشته است. «سگ بند» در جدول فروش اکران نوروزی با اختلاف صدرنشین بود و یک تنه رونق را به سالنهای سینمایی آورد.
۲) هادی حجازیفر
- فیلم: موقعیت مهدی
کمتر پیش میآید فیلمی جنگی در سینمای ایران پرفروش شود؛ هادی حجازیفر با اثر درخشانش توانست دومین فیلم پرفروش اکران نوروزی باشد که اتفاقی کمنظیر در سینمای ایران به شمار میرود. همین نکته نشان میدهد اگر فیلمهای جنگی از نگاهی شعاری دور شوند و فضایی انسانی و واقعنگرانه داشته باشند، قابلیت جذب مخاطب را دارا هستند.
تماشاگر در فیلم «موقعیت مهدی» با روایتی اپیزودیک سروکار دارد. اپیزودهایی که مقاطعِ مختلف زندگی شهید مهدی باکری را نشان میدهد. بازسازیها از فضای جنگ هشت ساله با دقت بسیار زیادی انجام شده و حجازیفر سعی کرده تا جایی که امکان دارد صحنهها را نزدیک به واقعیت کند.
همچنین شخصیت شهید باکری خیلی خوب پردازش شده و باعث نزدیکی مخاطب به او و باورپذیری شخصیت میشود. فیلمنامه نیز جزئیات زیادی در داستان و طراحی شخصیتها دارد و مجموع این ویژگیها «موقعیت مهدی» را به یک فیلم تماشایی در سینمای ایران تبدیل میکند.
حجازیفر که سالها در تئاتر استعداد و تواناییهایش را نشان داده، با «موقعیت مهدی» هم نشان داد توانایی و مهارت زبادی در ساختن فیلمهای سینمایی دارد. «موقعیت مهدی» از اتفاقهای خوب سینمای ایران است و باید قدرش را دانست.
۳) امیر جدیدی و ساعد سهیلی
- فیلم: روز صفر
قبلا در فیلم «شبی که ماه کامل شد» تا حدودی با شخصیت عبدالمالک ریگی و طرز تفکرش آشنا شده بودیم. سعید ملکان این بار دستگیری ریگی را سوژهی فیلمش قرار داده و سعی کرده با قدم گذاشتن در ژانر اکشن، فیلمش را تماشایی کند. او «روز صفر» را شبیه به یک اکشن پرتعلیق، مملو از تعقیب و گریز و عامهپسند ساخته است.
در کنار کارگردانی و فیلمنامهی «روز صفر» بازی بازیگرانش نیز بسیار به چشم میآید. امیر جدیدی در نقش یک مامور اطلاعاتی بازی خوبی دارد و بخشی از جذابیت فیلم به بازی او برمیگردد. جدیدی با تست زدن خودش در نقشهای مختلف، توانایی و پتانسیلش برای ستاره شدن را نشان میدهد. همچنین ساعد سهیلی نیز توانسته در گریم و گویش به ریگی نزدیک شود و بتواند مختصات شخصیتی او را در بیاورد. بخش عمدهی جذابیت «روز صفر» به بازی بازیگرانش برمیگردد و بدون بازیهای خوبشان فیلم تا این اندازه تماشایی نمیشد.
بازندگان اکران نوروزی ۱۴۰۱
۱) محمدحسین مهدویان
- فیلم: مرد بازنده
انتظار میرفت محمدحسین مهدویان پس از موفقیت سریال «زخم کاری»، با فیلمی پرفروش و پرمخاطب به سینما برگردد، ولی برخلاف انتظارات «مرد بازنده» فیلم مورد علاقه تماشاگران نبود. مهدویان که هنوز فیلم اکران نشدهی «شیشلیک» را در صف انتظار دارد، با جدیدترین فیلمش به اکران نوروزی آمد.
تجربهی «مرد بازنده» درسهای بزرگی برای سازندهاش دارد. اینکه با صرف موفقیت در کارهای قبلی، نمیتوان دلخوش به دیده شدن کارهای بعدی بود. بازیگران اصلی «مرد بازنده» همان بازیگران زخم کاری هستند که اینجا ترکیبشان خیلی جواب نمیدهد. درس بعدی برای مهدویان این هست که نمیتوان در کوتاهترین زمان ممکن اثری درخور و قابل قبول ساخت.
مهدویان «مرد بازنده» را در سریعترین زمان ممکن ساخت و همین عجله به کلیت کار ضربه زده است. شاید این کارگردان تصور میکرد که تا وقتی که مردم همچنان سریالش را در ذهن دارند، یک فیلم سینمایی با همان تیم بسازد و امیدوار به فروشش داشته باشد. «مرد بازنده» در جدول فروش در ردهی پنجم قرار داشت و استقبال سرد مردم از فیلم، تلنگری جدی برای مهدویان است.
«مرد بازنده» در کارنامهی فیلمسازی مهدویان یک عقبگرد است. او باید در روند کاریاش مکثی کند و بدون عجله به سراغ فیلم بعدیاش برود. سینما محلی برای تفکر، تامل و تفکر است و نمیتوان به صورت مایکروویوی اثر خوب ساخت.
۲) محمدحسین فرحبخش
- فیلم: قدغن
دقیقا مشخص نیست چرا باید بهترین و طلاییترین زمان برای اکران فیلم در سینمای ایران توسط فیلمی مثل «قدغن» سوخت. در حالیکه فیلمهای زیادی خواهان اکران در نوروز ۱۴۰۱ بودند، به ناگاه فیلم «قدغن» در لیست نهایی قرار گرفت. فیلمی ضعیف و بیمحتوا که در ردهی آخر فروش فیلمها قرار گرفت و فروش هفتگیاش به ۱۰ میلیون هم نرسید.
محمدحسین فرحبخش تا به حال چندین فیلمش در اکران نوروزی به روی پرده رفتهاند و مثل اینکه از ارتباطات ویژهای در سازمان سینمایی برخوردار است. او این بار در مقام تهیهکننده «قدغن» نیز توانست از ارتباطاتش استفاده کند و این فیلم را در نوروز اکران کند. اهالی سینما فرحبخش را یک فیلمفارسی ساز میدانند که فیلمهای ارزش هنری و بار محتوایی زیادی ندارد. با وجود ضعفهای مشهود آثاری که فرحبخش کارگردانی و تهیهکنندگی میکند باز هم او میتواند فیلمش را در نوروز اکران کند و این فرصت طلایی را بسوزاند.
استقبال نکردن مردم از «قدغن» به خوبی نشان داد سلیقهی مردم دیگر با این جنس از فیلمها جور در نمیآید. بالا رفتن سطح سلیقه و روی خوش نشان ندادن مردم به فیلمهایی از این دست را باید به فال نیک گرفت تا اینچنین فرصتها برای هیچ و پوچ هدر نرود.
۳) محمد خزاعی
- رئیس سازمان سینمایی
امسال سازمان سینمایی بدترین عملکرد را در جریان انتخاب فیلمهای اکران نوروز داشت. در حالیکه از قبل اعلام شده بود «لامینور» و «علفزار» به همراه پنج فیلم دیگر در نوروز ۱۴۰۱ اکران میشوند و همه خودشان را برای فصلی پررونق آماده میکردند، ناگهان چند روز بعد اعلام شد که این دو فیلم در نوروز اکران نخواهند شد.
سازمان سینمایی بدون هیچ دلیل روشنی «لامینور» و «علفزار» را از چرخهی اکران نوروزی خارج کرد تا حاشیههای زیادی را به وجود بیاورد. نبود پاسخگویی روشن در سازمان سینمایی مورد انتقادات زیادی قرار گرفت و کسی دلیل این تصمیمات ناگهانی را توضیح نداد.
اشتباهات سریالی مسئولان سازمان سینمایی سبب شد تا تعداد تماشاگران اکران نوروزی به زیر یک میلیون نفر برسد. در حالیکه همه انتظار داشتند پس از دو سال، اکران نوروزی رقمی میلیونی را تجربه کند، تنها ۸۷۰ هزار نفر در نوروز به سینما رفتند تا نشان دهد انتخاب و چینش درست فیلمها چه نقش مهمی در استقبال مردمی دارد.
اضافه شدن فیلم «گل به خودی» یک اشتباه عجیب بود. فیلمی در ژانر کودک که مشخص است توانایی جذب تماشاگر زیادی را ندارد را برای اکران نوروزی انتخاب کردند و دو فیلمی که مردم برای تماشایشان مشتاق بودند را از سبد اکران کنار گذاشتند.
دو فیلم «گل به خودی» و «قدغن» در نوروز روی هم ۵۰۰ میلیون هم نتوانستند بفروشند و همین نکته بیانگر سوءمدیریت و انتخابهای سلیقهای اشتباه در سازمان سینمایی است. رئیس سازمان سینمایی میتوانست با تصمیمهای درست و منطقی و به دور از مصلحت اندیشی، رونق و شور را پس از دو سال به سینماهای کشور برگرداند ولی چنین اتفاقی نیفتاد تا سینماها نوروزی سرد و کمرمق را تجربه کنند.