۲۵ بازی کمتر دیده شدهی پلیاستیشن ۴ که باید تجربه کنید
تقریباً حدود ده سال از عرضهی کنسول پلیاستیشن ۴ سپری شده است و پس از یک دهه پلیاستیشن با کنسول نسل هشتمی خود میراث بزرگی را بر جای گذاشته است و میزبان بازیهای انحصاری و غیرانحصاری ارزشمند فراوانی بوده است. به احتمال زیاد وقتی از بازیهای مهم و ارزشمند این کنسول صحبت میکنیم، طبیعی است که در وهلهی اول به یاد بازیهای انحصاری بزرگ پلیاستیشن ۴ نظیر لست آو آس پارت ۲، گاد آو وار، بلادبورن، آنچارتد ۴ و بسیاری از بازیهای دیگری بیفتید که با چنین موفقیتهایی مواجه شدهاند. با این حال، اگر این غولهای بزرگ و شناختهشده را کنار بگذاریم، بازیهای خوب بسیاری وجود دارد که بسیاری از آنها دستکم گرفتهشدهاند و کمتر از لیاقتشان از آنها تقدیر شده است.
در پایین به فهرستی از ۲۵ بازی از پلیاستیشن ۴ میپردازیم که کمتر از لیاقتشان دیده یا تحسین شدهاند. نکتهی مثبت اینجاست که از آنجایی که مدتزمان زیادی از عرضهی این بازیها سپری شده، میتوانید اکثر آنها را با تخفیف زیادی خریداری کنید یا حتی بسیاری از آنها را میتوانید از طریق سطوح دوم و سوم سرویس پلیاستیشن پلاس جدید تجربه کنید.
Helldivers
استودیو سازنده: Arrowhead Game Studios
سال عرضه: ۲۰۱۵
ما تاکنون بازیهای تیراندازی شوتِمآپ (Shoot ’em up) با زاویهی دید از بالا به پایین زیادی را تجربه کردهایم اما Helldivers در نوع خود اثری است که میتواند بهعنوان یکی از بازیهای تکاملیافتهی این ژانر در نظر گرفته شود. مرحلههای عظیمی که بهصورت رویهای تولیدشدهاند، سلاحهای فراوان و مأموریتهایی که برای به اتمام رساندن آنها به استراتژی واقعی نیاز دارند، موجب شدهاند تا Helldivers یکی از آثار برجسته و قابلاحترام در ژانر خود باشد. تجربهی Helldivers بهصورت تکنفره احتمالاً برایتان بسیار چالشبرانگیز باشد اما تجربهی بازی در حالت چندنفره هم بسیار بهتر (و هم آسانتر) است.
احتمالاً یکی از مهمترین و بهترین بخشهای بازی این است که جهان بازی Helldivers و داستان آن بهشدت از رمان و فیلم علمی تخیلی کلاسیک «جنگاوران اخترناو» (Starship Troopers) الهام گرفته است. این شاید بتواند جای خالی یک بازی اقتباسی عالی برای جنگاوران اخترناو را بهخوبی پر کند. نکتهی جالب اینجاست که در فهرستی که سال گذشته از سوی انویدیا فاش شد و نام پروژههای بسیاری در آن لو رفت، یکی از نامهای آن فهرست مشهور به Helldivers 2 اشاره میکرد. این نشان میدهد که علیرغم اینکه در حال حاضر بهصورت رسمی چیزی معرفی نشده اما احتمالاً بهزودی شاهد معرفی Helldivers 2 از سوی پلیاستیشن و استودیو Arrowhead خواهیم بود.
Shenmue III
استودیو سازنده: Ys Net
سال عرضه: ۲۰۱۹
شنمو ۳ دقیقاً همان چیزی است که افرادی که ۲۰ سال برای دنباله این مجموعه صبر کردهاند، درخواست آن را داشتند. این هم یک نعمت است و هم یک نفرین. اگر شما از دو بازی اول شنمو در زمان عرضه لذت بردهاید، دقیقاً همان احساس مشابه را تجربه خواهید کرد. همان مکانیکهای زمخت، صداپیشگی بد و فعالیتهای روزانه یکنواخت و در عین حال اعتیادآور را در این بازی هم خواهید دید. از سوی دیگر، افرادی که با این سری تازه آشنا شدهاند، احتمالاً بسیار متعجب خواهند شد که درخواستهای مکرر و فراوان برای توسعهی دنبالهی این اثر چه دلیلی داشته است.
با این حال، باید کارگردان و خالق این اثر یعنی یو سوزوکی (Yu Suzuki) را ستایش و تمجید کرد که وقت خود را پای این پروژه گذاشت و دید سازشناپذیری را از اثری که همیشه میخواست بسازد، ارائه داد. فقط امیدواریم که مجبور نباشیم چند دهه دیگر برای قسمت بعدی صبر کنیم.
Sherlock Holmes: Crimes & Punishments
استودیو سازنده: Frogwares
سال عرضه: ۲۰۱۴
استودیو Frogwares از سال ۲۰۰۲ تاکنون بیسروصدا روی بازیهای ماجراجویی شرلوک هلمز کار میکند و نتایج کار آنها تقریباً متوسط بوده است. این مجموعه بازی قطعاً طرفداران خود را پیدا کرده است اما شاید نسخهی «شرلوک هلمز: جنایات و مکافات» موفقترین آنها بوده که توانسته نظر جامعهی بیشتری از بازیکنان را به خود جلب کند. گیمپلی بازی نسبتاً برای این ژانر استاندارد است. باید صحنههای جرم را بررسی کنید و سرنخهایی را برای دستگیری مظنون جمعآوری کنید. با این وجود، چیزی که عناوین شرلوک هلمز را متمایز میکند، این است که همیشه میتوانید به نتایج متفاوتی برسید، بنابراین دلایل زیادی برای تکرار هر مأموریت وجود دارد.
«شرلوک هلمز: جنایات و مکافات» یکی از بهترین نویسندگیها را در میان مجموعه بازیهای شرلوک هلمز استودیو Frogwares دارد. این شرلوک هلمز سنگدلتر، غیراخلاقیتر و بسیار نزدیکتر به کارآگاهی است که آرتور کانن دویل در داستانهای خود تصور میکرد تا آنچه که معمولاً در اقتباسهای رسانهای از شرلوک هلمز میبینیم.
Transistor
استودیو سازنده: Supergiant Games
سال عرضه: ۲۰۱۴
استودیو Supergiant با بازی تحسینشده Bastion در سال ۲۰۱۱ توانست خود را در معرض دید بازیکنان قرار دهد و تحسینهای زیادی را هم دریافت کند اما بازی بعدی آنها یعنی Transistor علیرغم تحسین از سوی منتقدان، چندان موردتوجه بازیکنان قرار نگرفت. شاید جهان آیندهنگرانهی بازی در مقایسه با جهان عجیبوغریبتر و با جو روایی بازی Bastion برای بعضی از بازیکنان معمولیتر بوده است. شاید توانایی توقف مبارزات بیدرنگ و برنامهریزی حرکتهای بعدی خود، برای گیمرهایی که رویکرد اکشن محور را ترجیح میدهند، در نگاه اول جالب نبوده است. با این حال، واقعیت این است که Transistor یکی از بازیهای بسیار ارزشمند این استودیو مستقل خلاق است.
بسیاری از افرادی که فرصت تجربهی بازی Transistor را پیدا کردهاند، از روایت داستان استادانه و عمیق، موسیقیهای عالی و مبارزات اعتیادآور آن بسیار لذت بردهاند.
Cat Quest
استودیو سازنده: The Gentlebros
سال عرضه: ۲۰۱۷
اگر با توجه به آرتورک اصلی بازی فکر کنید که Cat Quest یکی از دیگر بازیهای معمولی و نهچندان ارزشمندی است که شاید در بازار زیاد باشد، احتمالاً کسی شما را سرزنش نکند اما اگر واقعاً تصمیم بگیرید که آن را تجربه کنید، شما با یک بازی اکشن نقشآفرینی باکیفیت با مبارزات استوار و قوی، تجهیزات بسیاری برای ارتقا و البته گربهها مواجه خواهید شد، تعداد بسیار زیادی از گربهها.
همچنین تعداد زیادی محتوای جانبی وجود دارد و البته اشارههای بسیاری هم از آثار معروف دیگری مانند The Elder Scrolls، The Legend of Zelda و Dragon Quest در بازی دیده میشود. تقریباً تنها دلیل قانعکننده برای اجتناب از تجربهی این بازی این است که به دلایلی واقعاً از گربهها متنفر باشید وگرنه این اثر مصداق دقیق و کامل همان دسته از آثاری است که کمتر از لیاقتشان دیده و تحسین شدهاند.
Ys VIII: Lacrimosa of Dana
استودیو سازنده: Nihon Falcom
سال عرضه: ۲۰۱۷
سری بازی قدیمی Ys میتواند پوستری برای معرفی مجموعه بازیهایی باشد که کمتر از لیاقتشان دیده و تحویل گرفته شدهاند. از زمان عرضهی اولین قسمت آن روی کامپیوترهای شخصی ژاپنی در حدود چیزی بیش از ۳۰ سال پیش، هر قسمت به دلیل مبارزات و بخش اکتشاف سرگرمکننده مورد ستایش قرار گرفته است. Ys VIII با افتخار این سنت را به عنوان یکی از لذتبخشترین بازیهای اکشن نقشآفرینی در پلیاستیشن ۴ ادامه میدهد.
اما مهمتر از همه، Ys VIII به این حماسهی طولانیمدت چیزی را اضافه میکند که به نظر میرسد بازیهای قبلی همیشه از آن غفلت کرده بودند: داستان جذابی که بر فرار از یک جزیره مرموز تمرکز دارد. متأسفانه این عنوان هنوز موردتوجه بسیاری از گیمرها قرار نگرفته است اما اگر به بازیهای اکشن نقشآفرینی ژاپنی علاقه دارید، آن را امتحان کنید!
Greedfall
استودیو سازنده: Spiders
سال عرضه: ۲۰۱۹
در زمانهای قرار داریم که کار یک عنوان جدید برای سربلندی در ژانر نقشآفرینی بسیار دشوار است و شاید هم به همین خاطر باشد که نام Greedfall تاکنون به گوشتان نخورده باشد. بله، بازی مشکلاتی را در خود دارد و در بعضی موارد صیقلخورده به نظر نمیرسد و احساس بازیهای بایوور در دههی ۲۰۰۰ را القا میکند اما دقیقاً همین موضوع که میتواند یادآور دوران خوش بازیهای بایوور باشد، نقطهی قوتی است که میتواند ما را بسیار مشتاق کند.
این یعنی شاهد شخصیتهای فراوان با نویسندگی خوب و ابهامهای اخلاقی مختلف در یک جهان فانتزی خواهید بود. مسلماً، مبارزات Greedfall ممکن است گاهی زمخت باشد و احتمالاً با چندین باگ هم مواجه خواهید شد اما اگر بتوانید از کنار این مسائل بگذرید، یک جواهر نقشآفرینی واقعی پیدا خواهید کرد.
The Evil Within 2
استودیو سازنده: Tango Gameworks
سال عرضه: ۲۰۱۷
درک اینکه چرا بازی The Evil Within 2 نتوانست بازیکنان بیشتری را به خود جذب کند، دشوار است. این بازی که توسط کارگردان افسانهای سری بازی رزیدنت اویل یعنی شینجی میکامی تولید شده است، بر پایهی ایدههای بازی قبلی اما با مبارزات بیشتر، مناطق جهانباز بزرگتر و گسترهی بیشتری برای توسعه و ساخت سلاحها طراحی شده است. علاوه بر آن، بازی بسیار ترسناک است و شاهد بعضی از ترسناکترین موجودات بازیهای ویدئویی در این اثر هستیم.
با توجه به اینکه قسمتهای اصلی اخیر رزیدنت اویل به سراغ زاویهی دید اولشخص رفتهاند، The Evil Within 2 بیشتر شبیه دنبالهای برای Resident Evil 4 است که هرگز محقق نشد. هیچ دلیلی وجود ندارد که طرفداران سبک اکشن و بقا آن را در این شرایط بررسی نکنند.
Gravity Rush 2
استودیو سازنده: SIE Japan Studio
سال عرضه: ۲۰۱۷
گراویتی راش از آن دسته عناوینی است که با بدشانسیهای متعددی مواجه شده است. بسیاری از گیمرها ابتدا نتوانستند اولین بازی آن که تحسینهای زیادی را از سوی منتقدان دریافت کرد، تجربه کنند زیرا بهصورت انحصاری برای کنسول دستی پلیاستیشن ویتا منتشر شد. بعداً یک نسخهی بازسازیشده از بازی برای پلیاستیشن ۴ عرضه شد اما نسخهی فیزیکی آن فقط در آمازون منتشر شد. در نهایت، پلیاستیشن دنبالهی بهبودیافتهی این عنوان یعنی گراویتی راش ۲ را در فصل تعطیلات زمستانی که همیشه بازیهای پرهیاهوی سال عرضه میشوند، منتشر کرد تا مطمئن شود که توسط تودهی عظیم بازیکنان نادیده گرفته میشود!
واقعاً مایهی شرمساری است زیرا گراویتی راش ۲ اکنون سه راه مختلف را برای کنترل جاذبه و کشف دنیای عظیم در یک ماجراجویی ۲۰ ساعته طولانیتر ارائه میدهد. نکتهی مهم این است که این نسخه توانسته خود را بهعنوان یک بازی مناسب کنسولهای خانگی نشان دهد. فقط پلیاستیشن باید قدر آن را بیشتر بشناسد و به این سری توجه بیشتری کند و حتی اگر نمیخواهد بازیهای جدیدی از آن بسازد، حداقل به طریق دیگر از آن بهره ببرد تا گراویتی راش هم در زمرهی مجموعه بازیهای معروف و بزرگ پلیاستیشن قرار بگیرد.
Tearaway Unfolded
استودیو سازنده: Media Molecule
سال عرضه: ۲۰۱۵
مهم نیست که بازی Tearaway Unfolded را در دستهی بازیهای پلتفرمر بگذارید یا آن را یک بازی معمایی در نظر بگیرید، در هر صورت این ساختهی استودیو خلاق «مدیا مولکول» به شکل انکارناپذیری جذاب و دوستداشتنی است. جهان بازی کاملاً از کاغذ ساخته شده است و مدام شما را با مناطق بازی و نحوهی نقلمکان در آن غافلگیر میکند و هر شخصیتی که در طول ماجراجویی خود تحت عنوان «پیک» یا همان «مأمور تحویل» مشاهده خواهید کرد، فوراً برایتان به شخصیتی دوستداشتنی تبدیل خواهد شد. Tearaway Unfolded یکی از آن بازیهایی است که حال شما را خوب میکند.
همچنین استودیو مدیا مولکول به خاطر تبدیل موفقیتآمیز نحوهی کنترل نسخهی اصلی بازی در ویتا به این نسخهی بازسازیشده شایستهی تقدیر است. صفحهی لمسی دستهی پلیاستیشن ۴ برای انتقال و ایجاد اشیا مورداستفاده قرار گرفته و بهصورت کلی استفادههای بسیار خوب و نوآورانهای از دوالشاک ۴ شده است. این در حالی است که بسیاری از بازیهای این کنسول حتی نگاهی هم به استفادهی خلاقانه از صفحهی لمسی دوالشاک ۴ نکردهاند.
Dragon Quest Heroes II
استودیو: Omega Force
سال عرضه: ۲۰۱۷
قطعاً کمبودی در بازیهای Musou در پلیاستیشن ۴ حس نمیکنیم و این زیر ژانر از بازیها را در قالب بازیهای مختلفی تاکنون دیدهایم. Dragon Quest Heroes II به واسطهی محیط متفاوتش خودش را از بسیاری از بازیهای این زیر ژانر جدا میکند. هیولاهای نمادین سری بازی دراگون کوئست هیچگاه بهتر از این به نظر نمیرسیدند و همچنین مکانیکهای نقشآفرینی جدید همچون بازدید از شهرها و قابلیت تغییر کلاسها در جریان مدتزمان طولانی بخش داستانی و همچنین یک گیمپلی هکانداسلش سنتی و عمیق در تأثیرگذاری بیشتر آن نقش زیادی داشتهاند. این تقریباً شبیه یک بازی اکشن نقشآفرینی جدید در سری اصلی دراگون کوئست است.
اما متأسفانه مانند اکثر بازیهای دراگون کوئست در غرب، گیمرها عمدتاً نسبت به انتشار Dragon Quest Heroes II تردید داشتند. در حالی که این سری در ژاپن بسیار بزرگ است، به نظر نمیرسد جذابیت جهانی گستردهای داشته باشد، مهم نیست که توسعهدهندگان چه تلاشی میکنند. با این حال، اگر شما از بازیهای این زیر ژانر خوشتان میآید حتماً نگاهی به این بازی بیندازید.
The Order: 1886
استودیو سازنده: Ready at Dawn
سال عرضه: ۲۰۱۵
بازی The Order:1886 نمونهی بارز آن دسته از بازیهایی است که در زمان عرضه به خاطر انتظارات بیش از حد نابود شده است. اگر به گذشته بازگردیم، مشخص است که The Order:1886 چیزی نبود که بازیکنان انتظارش را داشتند و به دنبال آن بودند. این میتواند سوءتفاهمی در رابطه با کاری که پلیاستیشن ۴ میتوانست در اوایل عرضهی خود انجام بدهد، باشد یا حتی یک سوءتفاهم بزرگ دربارهی چیزی که توسعهدهندگان بازی به دنبال آن بودند. از نظر بصری بازی بسیار عالی به نظر میرسید (و هنوز عالی به نظر میرسد) و شکار خونآشامها و گرگینهها با الهام از فضای استیم پانکی در قالب یک بازی تیراندازی سومشخص کاور محور بینظیر است. نمیدانم، شاید مردم انتظار یک بازی جهانباز را داشتند.
صرفنظر از اینکه چرا بسیاری از مردم از آن ناامید به نظر میرسند، The Order: 1886 یک بازی سرگرمکننده است، حتی اگر بسیار کوتاه باشد و ارزش تکرار زیادی نداشته باشد. با این حال، تا زمانی جریان دارد، یک ماجراجویی سرگرمکننده است و ارزش خرید در حال حاضر با قیمت کم را دارد.
Killzone: Shadow Fall
استودیو سازنده: Guerilla Games
سال عرضه: ۲۰۱۳
به یاد دارید زمانی که کیلزون در ابتدای حیاتش بهعنوان “قاتل هیلو” مطرح شده بود؟ درست است، چنین اتفاقی هرگز نیفتاد اما کیلزون شادو فال همچنان بازی خوبی است که میتواند یک تیراندازی اول سرگرمکننده را ارائه کند. این بازی که بر پایهی بازیهای قبلی این سری بنا شده اما مرحلههایی با محیط باز و قابلیتهای مخفیکاری را در خود گنجانده است. همچنین شخصیتهای آن کاملاً جدید است و لازم نیست حتماً با سهگانهی اصلی آشنا باشید. در حالی که اکنون بخش چندنفرهی آن کاملاً مرده است اما در زمان عرضهی پلیاستیشن ۴ که هنوز سرورهای آن شلوغ بود، سرگرمی زیادی را ایجاد میکرد.
با این حال، پس از مدتی همه آن را به نوعی فراموش کردند. به نظر میرسد حتی سونی نیز اثری را که دورانی یکی از پرچمداران پلیاستیشن بوده، رها کرده است. با قیمت فعلی و قرار داشتن آن در سرویسهای اشتراکی مختلف مثل پلیاستیشن پلاس هنوز ارزش دارد که به سراغ بازی روید و پس از آن دربارهی آیندهی سری کیلزون رؤیاپردازی کنید.
Assassin’s Creed Syndicate
استودیو سازنده: Ubisoft
سال عرضه: ۲۰۱۵
قبل از اینکه یوبیسافت این سری را بهصورت کامل بهسوی اکشن نقشآفرینی سوق دهد، میتوان گفت «اساسینز کرید سیندیکیت» آخرین بازی این سری است که گیمپلی آن به سبک و سیاق سنتی اساسینز کرید طراحی شده است و با دو قهرمان دوستداشتنی و داستانی که خوب، بد و زشت انگلستان ویکتوریایی را در بر میگیرد. میتواند در میان بازیهای خوب مجموعه قرار گیرد. انواع راههای جدیدی برای بالا رفتن از روی ساختمانها در این بازی فراهم شده و در حالی که راندن کالسکهها و جنگیدن در بالای آنها به اندازهی اینکه ناخدای کشتی خودتان باشید، هیجانانگیز نیست اما هنوز هم بسیار سرگرمکننده است.
در نهایت، سیندیکیت در زمان انتشار موردتوجه قرار نگرفت زیرا نهمین بازی این سری بود که بر اساس یک موتور بازیسازی قدیمی ساخته میشد. یوبیسافت بهشدت به تکامل بازیهای اساسینز کرید نیاز داشت که منجر به بازیهای اخیر این سری شد اما اگر همه چیز را در اوریجینز، اودیسه و والهالا دیدهاید، اکنون وقت آن است که به عقب برگردید و از سبک قدیمی بازیهای اساسینز کرید لذت ببرید.
Code Vein
استودیو سازنده: Bandai Namco Studios
سال عرضه: ۲۰۱۹
بازی Code Vein ایدهای ساده و در عین حال عالی دارد: نسخهی انیمهای سری بازی دارک سولز را تصور کنید و به این بازی خواهید رسید. اگر هر یک از بازیهای آن سری سخت افسانهای را بازی کردهاید، میدانید که در اینجا چه چیزی در انتظارتان است: نبرد آهسته و استراتژیک. دشمنان بزرگ و وحشتناک؛ و بسیاری از مرگهای وحشیانه. شاید بزرگترین تفاوت در blood codes باشد که بهنوعی حکم همان کلاسهای بازی را دارد. در نهایت، شما بیش از دوجین از اینها را به دست میآورید که میتوانید آنها را در حال پیشروی در بازی و برای مقابله بهتر با دشمنان تغییر دهید.
بازی Code Vein بهاندازهی سری سولز صیقلخورده نیست و گاهی اوقات ضربآهنگ آن هم به یک مشکل جدی تبدیل میشود اما اگر بتوانید از این نواقص عبور کنید، با یکی از کلونهای خوب سولز مواجه خواهید شد. امیدواریم اگر قرار باشد دنبالهای برای این اثر توسعه پیدا کند، این مشکلات را برطرف کند.
The Surge 2
استودیو سازنده: Deck13 Interactive
سال عرضه: ۲۰۱۷
The Surge یکی از سورپرایزهای خوشایند این نسل کنسولها بود، یک برداشت علمی تخیلی سرگرمکننده از دارک سولز که بر سلاحهای آیندهنگر و تکهتکه کردن اعضا تأکید داشت. در حالی که طبیعتاً نمیتواند از بازیهای کلاسیک فرامسافتور فراتر رود اما بهترین چرخش را در این ژانر ارائه میکند.
The Surge 2 هم نقاط قوت بازی اصلی را در خود دارد و آنها را بهتر کرده است. ساختار گیمپلی مشابه بازی اول است اما اکنون شما میتوانید شخصیت خود را سفارشیسازی کنید و در دنیای بزرگتر و جالبتر بازی انواع سلاحهای بیشتری هم وجود دارد. آسان است که ساعتها در دنیای بازی The Surge 2 غرق شوید و اگر از زیرورو کردن همه چیز در دارک سولز و بلادبورن خسته شدهاید، شاید این بازی یک تنوع خوشایند به حساب آید و تجربهی این ایدهی خوبی باشد.
Alienation
استودیو سازنده: Housemarque
سال عرضه: ۲۰۱۶
در حالی که در Alienation سلاحها و فرصتهای بسیاری برای ارتقا و افزایش سطح وجود دارد و این میتواند روند گیمپلی را بسیار جذاب کند اما احتمالاً عمقی را که در Helldivers پیدا میکنید، در اینجا نخواهید دید. با این وجود، در حالی که به نظر میرسد بازی چنین پیچیدگی بزرگی در ساختار گیمپلی خود ندارد، بازی کردن آن در هنگامی که انبوه دشمنان بهسوی شما میآیند و شما میخواهید آنها را نابود کنید، سرگرمی خالصی را با خود به همراه دارد.
نکته اصلی که باعث شده این بازی از یک بازی خوب به یک بازی خارقالعاده تبدیل نشود، گزینههای مربوط به حالت چندنفره آن است. در حالی که همیشه میتوانید بهصورت آنلاین با سه نفر به تجربهی بازی بپردازید اما هیچ گزینهای برای کوآپ آفلاین وجود ندارد که به نظر در نوع خود تصمیم عجیبی میآید. به هر حال، Alienation یکی از بازیهای خوب استودیو هاوسمارک است که تجربهی آن اصلاً خالی از لطف نیست. بهخصوص اکنون که در سرویس پلیاستیشن پلاس اکسترا قرار داده شده است.
Digimon Story: Cyber Sleuth
استودیو سازنده: Media Vision
سال عرضه: ۲۰۱۸
فرنچایز دیجیمون ممکن است در حال حاضر به اندازه اواخر دهه ۹۰ محبوبیت نداشته باشد، اما این در واقع یک رنسانس برای سری بازیهایی است که بزرگترین رقیب آن غولی همانند پوکمون است. گیمپلی در بازی Digimon Story: Cyber Sleuth صرفاً همانند یک بازی استاندارد نقشآفرینی ژاپنی است اما گرفتن دیجیمونها تا حد امکان سرگرمکننده است و داستان بازی هم واقعاً جذاب است.
میان ارزش تولید بالاتر و داستان جذابتر، من عقیده دارم که Digimon Story: Cyber Sleuth ممکن است واقعاً از بازیهای اخیر پوکمون شرکت نینتندو پیشی بگیرد، حتی اگر در اینجا هیولاهای زیادی برای گرفتن وجود نداشته باشد.
Knack 2
استودیو سازنده: SIE Japan Studio
سال عرضه: ۲۰۱۷
Knack اساساً تک دمویی بود که در زمان عرضهی پلیاستیشن ۴ بهمنظور نمایش گرافیک چشمگیرتر این دستگاه و توانایی ایجاد یک شخصیت جذاب از یک دستهی کامل از اشیا دائماً در حال حرکت طراحی شده بود. از نظر بصری خوب به نظر میرسید اما سختی بالا و گیمپلی کمعمق، بسیاری از افراد را ناامید کرد و بازی هرگز نتوانست خود را بهعنوان یک پلتفرمر خوب نشان دهد.
تقریباً نادر است که اثری با چنین شرایطی شانسی برای یک دنباله پیدا کند اما Knack در کمال تعجب چنین شانسی را پیدا کرد. Knack 2 با اکشن پلتفرمینگ بهتر و گیمپلی متعادلتر از این فرصت استفاده کرد و نسبت به بازی اول واقعاً تجربهی بهتری را ارائه میکرد. شاید Knack 2 بهترین پلتفرمر پلیاستیشن ۴ نباشد، اما هنوز برای طرفداران این ژانر ارزش تجربه کردن دارد.
Infamous First Light
استودیو سازنده: Sucker Punch Studios
سال عرضه: ۲۰۱۴
در سال ۲۰۱۴ سونی با عرضهی بازی Infamous Second Son توانست یکی از بهترین بازیهای پلیاستیشن ۴ در اوایل نسل را عرضه کند و موفقیت خوبی را رقم بزند. به هر حال، این بازی دنبالهی یکی از بازیهای ابرقهرمانی معروف پلیاستیشن است که در این نسخه با یک شخصیت کاملاً جدید و قدرتهای تازه همراه شده است. Second Son بازی خوبی است اما بستهی الحاقی بزرگ و مستقل آن یعنی Infamous First Light که چند ماه پس از عرضهی بازی اصلی منتشر شد، در واقع به لطف ضدقهرمان و قدرتهای منحصربهفردش بازی بهتری است.
شاید Sucker Punch از انتقادهای Second Son درس گرفته باشد، به همین دلیل است که First Light بازی بهتر و فشردهتری به نظر میرسد. متأسفانه، از آن زمان تاکنون دیگر چیزی دربارهی سری بازی Infamous نشنیدهایم، بنابراین در حال حاضر میتوان گفت که First Light یکی از نقاط اوج سری است که شاید به اندازه لیاقتش توسط بازیکنان دیده نشده باشد.
The Legend of Heroes: Trail of Cold Steel III
استودیو سازنده: Nihon Falcom
سال عرضه: ۲۰۱۹
تصور کنید که به جای آنکه هر قسمت اصلی از سری بازیهای فاینال فانتزی یک عنوان مستقل بود، همهی بازیهای این سری در یک جهان و با یک داستان پیوسته اتفاق میافتاد که آن هم شامل چندین زیرشاخهی اصلی و قهرمانهای مختلفی بود. سری بازی The Legend of Heroes که قدمتش به اواخر دههی ۸۰ میلادی بازمیگردد، دقیقاً چنین شرایطی دارد. مجموعه بازی Trail of Cold Steel جدیدترین زیرشاخهی اصلی این مجموعهی عظیم است که میتوان آن را یکی از بازیهای نقشآفرینی ژاپنی برجستهای حساب کرد که توجه زیادی روی داستان و شخصیتها کرده است.
البته، بدون انجام دو بازی اول که خوشبختانه بازسازیشده و برای پلیاستیشن ۴ هم پورت شدهاند، دنبال کردن آنچه در این قسمت سوم میگذرد سخت است. با این حال، پس از تجربهی آنها میتوانید نهایت لذت را از این قسمت ببرید که با گرافیک بهبودیافته و بازطراحی گیمپلی سعی کرده بهترین قسمت این سهگانه را ارائه کند. علاوه بر این، این بازی جمعبندی سهگانه Trail of Cold Steel را هم ارائه میدهد و همانطور که حدس میزنید قرار نیست، سری Trail of Cold Steel پایانی بر مجموعهی قدیمی The Legend of Heroes باشد و سری بازی چهارمی هم در کار است.
Astro Bot Rescue Mission
استودیو سازنده: SIE Japan Studio
سال عرضه: ۲۰۱۸
زمانی که دستگاههای واقعیت مجازی مختلف معرفی شدند، بیشتر گیمرها اول از همه به بازیهای بزرگ اولشخصی فکر کردند که میتوانند این احساس را ایجاد کنند که در حال کاوش در دنیای دیگری هستید. البته که شاهد چنین بازیهایی برای دستگاههای واقعیت مجازی هستیم اما در این میان شاید انتظارش را نداشتیم که یکی از بهترین کاربردهای واقعیت مجازی برای بازیهای پلتفرمر سهبعدی باشد. Astro Bot Rescue Mission شاید اوج آنها باشد و شاید یکی از بهترین بازیهای پلتفرمر سالهای اخیر که متأسفانه به خاطر اینکه بسیاری از بازیکنان هنوز به دستگاههای واقعیت مجازی دسترسی پیدا نکردهاند، کمتر از لیاقتش تجربه و تحسینشده است.
ساختار اصلی گیمپلی Astro Bot چندان انقلابی نیست. شما در بازی میدوید، میپرید، و چیزهای مختلف را جمع میکنید. با این حال، بازی از دید یک ربات غولپیکر که میتواند با جهان نیز تعامل داشته باشد، انجام میشود که این موضوع به معنای واقعی کلمه میتواند یک عامل مهم و تحولآمیز در بازی باشد. Astro Bot تعادل کاملی بین چیزهای تازه و آشنا ایجاد میکند و میتواند یکی از بهترین دلایل برای خرید پلیاستیشن ویآر باشد.
Until Dawn
استودیو سازنده: Supermassive Games
سال عرضه: ۲۰۱۵
وقتی درباره بهترین فیلمهای ترسناک دهه ۲۰۱۰ صحبت میکنیم، به نظر میرسد که همیشه نام چند عنوان به ذهنمان خطور میکند: «کلبهای در جنگل»، «برو بیرون» یا «او تعقیب میکند». بازی Until Dawn لیاقت حضور در این فهرست را دارد حتی اگر از نظر تکنیکی یک فیلم نباشد. با این حال، گیمپلی بازی سبک است و بازی یادآور فیلمهای ترسناک نوجوانانه است. اساس گیمپلی بیشتر بر پایهی انتخابهای شما طراحی شده است که این انتخابها در زنده ماندن یا مرگ ۸ شخصیت اصلی جوان این بازی تأثیرگذار است. شما میتوانید بهخوبی تأثیر انتخابهای خود و تنش حاصل از آن را در مرگ و زندگی این شخصیتها احساس کنید.
اینکه بخواهید ۸ شخصیت را به هر قیمت زنده نگه دارید یا حتی همهی آنها را به کشتن دهید، همگی به خودتان بستگی دارد و این زیبایی بازی Until Dawn است. در نهایت، شما کارگردان هستید اما مهم نیست که چه چیزی را انتخاب میکنید، به هر حال این یک تجربهی قابلتوجه برای طرفداران این ژانر است.
Mad Max
استودیو سازنده: Avalanche Studios
سال عرضه: ۲۰۱۵
بازی Mad Max پس از انتشار نقدهای مناسبی دریافت کرد اما به نظر میرسد منتقدان نمیدانستند که از آن دقیقاً باید چه انتظاری داشته باشند. بله، محیط جهانباز بازی Mad Max گاهی اوقات ممکن است کمی خالی به نظر برسد اما این در واقع با منبع اصلی اقتباس هم مطابقت دارد و داستان آن هم عالی است. همچنین، ایدهی ارتقای مداوم ماشین خود با سلاحها و تواناییهای جدید هنوز چیزی است که هیچ بازی دیگری دنبال نکرده است.
از بسیاری جهات، فضای پسا آخرالزمانی بازی بازتاب سری بازی فالاوت است، حتی اگر نبردهای اکشن محور بازی بسیار روانتر باشند. شاید عرضهی بازی در تاریخ خیلی نزدیکی به فالاوت ۴ بخشی از جذابیت و شگفتی Mad Max را از بین ببرد اما این بهانهی مناسبی برای اجتناب از این بازی نیست، بهخصوص اگر عاشق فیلمهای «مکس دیوانه» باشید.
Tetris Effect
استودیو سازنده: Monstars
سال عرضه: ۲۰۱۸
نسخههای مختلف و زیادی از بازی افسانهای و معروف «تتریس» وجود دارد؛ در واقع، خیلی زیاد! اگر فکر میکنید خراب کردن چنین مفهوم ساده و خارقالعادهای کار بسیار سختی باشد، باید بگویم که بسیاری از گیمرها میگویند که اغلب این بازیهای مختلف تتریس که بعد از نسخهی اصلی آمدهاند، چندان هم خوب نبودند. برخی میگویند که هیچ نسخهی دیگری از تتریس هنوز نتوانسته از نسخه اصلی این بازی برای گیمبوی پیشی بگیرد.
با این حال، اگر قرار باشد که یک نسخه از تتریس که توانسته به نسخهی اصلی و بهتر بودن از آن نزدیک شود، انتخاب کنیم، آن اثر همین بازی Tetris Effect است. در این بازی گیمپلی کلاسیک معروف تتریس را خواهید دید اما اکنون هزاران افکت گرافیکی درخشان و مسحورکننده بهعلاوه موسیقیهای الکترونیکی تندوتیز به همان سبک بازیها Rez و Lumines به آن اضافه شده است که توسط تِتویا میزوگوچی تولید شده است. این بازی یکی از بهترین استفادهها از هدست واقعیت مجازی پلیاستیشن ویآر را داشته و میتوان آن را یکی از تجربههای ضروری این سختافزار دانست. حداقل برای یکبار هم که شده، باید آن را تجربه کنید.
منبع: Dan of Geek
بیشتر بخوانید: فهرست نهایی بهترین بازیهای پلیاستیشن ۴
بیشتر بخوانید: بهترین بازیهای اکشن ماجراجویی پلیاستیشن ۴ و پلیاستیشن ۵