۲۵ فیلم ترسناک خوب که پایانی افتضاح دارند
در این مطلب ۲۵ فیلم ترسناک خوب را نام بردیم که پایانبندیهای بدشان به ضررشان تمام شد. این احساس برای همه آنها که فیلم ترسناک میبینند و دوست دارند آشناست؛ در حال تماشای فیلم ترسناک هستید و از آن لذت میبرید، از شدت هیجان و دلهره در جای خود بالا و پایین میروید و منتظر لحظهی خوفناک بعدی هستید و با خود میگویید: «آخرش قراره سکته کنیم!» اما همیشه اینطور پیش نمیرود.
شاید این یک انتخاب شخصی و سخت باشد، مثل تغییر ناگهانی در لحن، یا مثل قدم زدن به جای دویدن و اوج گرفتن در ترسناکترین لحظه و شاید هم یک پیچش طرح احمقانه که باعث میشود هیچ قسمت دیگر از فیلم جدی گرفته نشود.
اعتماد جمعی به یک فیلم ترسناک همین است که نباید چیزی از کنترل خارج شود و بیننده توقع ندارد به چنین لحظات ناامید کنندهای برسد. برخی از فیلمهای موجود در این لیست هنوز هم بسیار خوب هستند و حتی دو شاهکار هم در این بین وجود دارد. اما پایان بد بعضی از آنها عقل از سر ما میپراند! برخی دیگر هم با اضافه شدن چیزهایی در آخرین ثانیهها طعم بدی در دهانمان بر جای میگذارند و لذت تماشای یک فیلم خوب را به تجربهای بد تبدیل میکنند.
هشدار: در ادامه مطلب خطر لو رفتن داستان فیلمهای نام برده وجود دارد
۲۵. نشانهها (Signs)
- کارگردان: ام نایت شیامالان
- بازیگران: مل گیبسون، واکین فینیکس، روری کالکین
- محصول: ۲۰۰۲
- امتیاز متاکریتیک: ۵۹ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۶.۷ از ۱۰
«نشانهها» را میتوان به طور کلی یکی از تاثیرگذارترین فیلمهای ام نایت شیامالان دانست. فیلم یکی از بزرگترین ترسهای ناگهانی تمام دوران را دارد و با برخی از اجراهای فوقالعاده بسیار باورپذیر به نظر میرسد.
همه این موارد گفته شده به کنار، نقطه ضعف آن یعنی پایانش که از چوب بیسبال برای حمله به بیگانگان استفاده میکنند تا حد زیادی باعث افول آن شده است. اگرچه برخی از تماشاگران نسبت به دیگران نتیجهگیری تندتری داشتند، اما به راحتی میتوان دریافت که چرا در پایانبندی یک فیلم علمی-تخیلی تا این حد ضعیف عمل کرد. با وجود این، فیلم به طور کلی در هر زمانی ارزش دیدن دارد، حتی با استانداردهای امروزی. اگرچه ممکن بود یک پایان بهتر این فیلم را در قلمرو فیلم تحسین شده «حس ششم» (Sixth Sense) قرار میداد، اما «نشانهها» عمدتا (و متاسفانه) به قعر آثار سینمایی نسبتا ناامید کننده سقوط میکند.
۲۴. روانی (Psycho)
- کارگردان: آلفرد هیچکاک
- بازیگران: آنتونی پرکینز، جنت لی، جان گوین
- محصول: ۱۹۶۰
- امتیاز متاکریتیک: ۹۷ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۸.۵ از ۱۰
«روانی» اثر آلفرد هیچکاک صادقانه یک شاهکار است. این ترکیبی تقریبا کامل از طنز تاریک، صحنههای وحشتناک و ترولهای پیش از زمان خود است. حتی زمان هم نتوانست لبههای تیز و فیلمسازی بیعیب آن را کدر کند. اما این یک فیلم «تقریبا» کامل است، بنابراین اجازه دهید در مورد آن قسمت «تقریبا» صحبت کنیم.
در پرده سوم معروف، ما متوجه میشویم که مادر نورمن بیتس مدتها است که مرده، جسدی که با دقت نگهداری میشود و روزها به معنای واقعی کلمه در خانه مینشیند. این خود نورمن، قربانی روانپریشی است که توسط شخصیتی بیثبات هدایت میشود، و در طول فیلم مرتکب قتل شده است. صحنهای که ما حقیقت را در مورد مادر و نورمن، با آن جسد چرخان و چراغی که در حال تاب خوردن است میفهمیم خارقالعاده است. آخرین صحنهای که نورمن/ مادر در بیمارستان نشستهاند و پوزخندی مورمور کننده بر لب دارند، دوبرابر خارقالعاده است. اما بین این دو صحنه، میبینیم که یک روانپزشک وارد تصویر میشود، که به آرامی این پیچ و تاب بزرگ را برای کل بازیگران تشکیل دهنده این قسمت توضیح دهد.
علت آشکار است: بسیاری از مخاطبان در سال ۱۹۶۰ نیاز به چنین افشاگری تکان دهندهای داشتند. اما این به معنای واقعی کلمه، اطلاعاتی است که ما قبلا به لطف فیلمسازی ماهرانه هیچکاک و عملکرد باورنکردنی آنتونی پرکینز درک کردهایم. یکی از بزرگترین فیلمهای ترسناک تمام دوران به معنای واقعی کلمه به مدت ۱۰ دقیقه مکث میکند تا مطمئن شود «منظور کارگردان را دریافت کردهایم!»
۲۳. شوم (Sinister)
- کارگردان: اسکات دریکسون
- بازیگران: ایتن هاک، ژولیت ریلنس، جیمز رانسون
- محصول: ۲۰۱۲
- امتیاز متاکریتیک: ۵۳ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۶.۸ از ۱۰
در مقام یک فیلم ترسناک، پایان فیلم «شوم» در مقایسه با برخی دیگر از آثار بد نام برده شده در این لیست آنقدرها هم بد نیست. اما بقیه فیلم آنقدر عالی و درجه یک است که به نظر میرسد آخرین سکانس غیر ضروری باشد.
پس از اینکه الیسون با بازی ایتان هاک، اسرار موجود شوم، کودکان گمشده و خانوادههای قتل عام شده را حل کرد، متوجه میشود که او و خانوادهاش آخرین قربانیان هستند. دخترش اشلی تحت تسخیر موجود شوم قرار گرفته و خانوادهاش را مسموم کرده است تا آنها را بیهوش کند. وقتی الیسون از خواب بیدار میشود، اشلی همه آنها را با تبر میکشد و از خون آنها برای نقاشی روی دیوارهای خانه از جمله نماد آن موجود شوم استفاده میکند. وقتی دیدیم که اشلی در حال تماشای فیلم خانگی کشندهاش است، متوجه شدیم که موجود شوم ظاهر شد، اشلی را گرفت و ما بعد از آن این دو نفر را درون آن فیلمها تماشا میکنیم. ما در اتاق زیر شیروانی خانواده اسوالت نشستهایم و شاهد یک جعبه پر از فیلم هستیم، که اکنون شامل حلقه فیلم اشلی با عنوان «نقاشی خانه ۱۲» است.
دوربین فقط از جعبه خارج میشود تا چهره ترسناک موجود شوم به عنوان آخرین سکانس وحشتناک در قاب ظاهر شود. این یک لحظه دلهرهآور ضعیف است و با توجه به لحن این فیلم روانگردان، این ترس کاملا بیجا به نظر میرسد. «شوم» میتوانست با فیلمبرداری فیلمهای خانگی به پایان برسد و تماشاگران را با ترسی طولانی به حال خود رها کند. در عوض، آنها آدرنالین را بدون هیچ دلیلی افزایش دادند و با یک سکانس ناراحت کننده و غیر قابل قبول به پایان رساندند.
۲۲. کادر آموزشی (The Faculty)
- کارگردان: رابرت رودریگز
- بازیگران: جوردانا بروستر، کلیا دووال، لورا هریس
- محصول: ۱۹۹۸
- امتیاز متاکریتیک: ۶۱ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۶.۵ از ۱۰
اساسا برای نوجوانان دهه ۹۰، «کادر آموزشی» یکی از محبوبترین فیلمهای ترسناک نوجوانان یک نسل است. «کادر آموزشی» به کارگردانی رابرت رودریگز و نویسندگی فیلمنامهنویس فیلم «جیغ» (Scream) کوین ویلیامسون، حمله بیگانه را نشان میدهد که هرکسی را که آلوده میکند به یک محافظهکار ایدهآل انسانی تبدیل میشود. گروهی از دانشآموزان از گروههای مختلف با یکدیگر متحد میشوند تا بیگانگان را از بین ببرند و سعی میکنند خود و جامعهشان را از تبدیل شدن به یک موجود سازگار و شستشوی مغزی شده نجات دهند.
فیلم با یک حرکت رو به جلو تا یک ماه پس از حمله به پایان میرسد و قهرمانان ما کاملا تغییر کردهاند. فروشنده مواد مخدر زک اکنون یک ستاره فوتبال است، نرسی کیسی و محبوبترین دختر مدرسه، دلایلا، با یکدیگر دوست شدهاند، در حالی که ستاره سابق فوتبال استن اکنون یک دانشجو است و مابقی هم به نوعی تکلیفشان معلوم شده است.
به نظر میرسد پایان فیلم به تمام روند داستان خیانت میکند و یک پایان خوشایند را ارائه میدهد که اصلا با عقل جور در نمیآید. بسیاری تلاش کردهاند راهی را برای منطقی جلوه دادن پیدا کنند، اما حقیقت صادقانه این است که «کادر آموزشی» عالی است و پایان آن ضربه بزرگی به کل فیلم میزند.
۲۱. شکاف (Splice)
- کارگردان: وینچنزو ناتالی
- بازیگران: آدرین برودی، سارا پلی، دلفین چانیک
- محصول: ۲۰۱۰
- امتیاز متاکریتیک: ۶۶ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۵.۷ از ۱۰
تریلر علمی-تخیلی وینچنزو ناتالی در سال ۲۰۰۹ با نام «شکاف» تفسیری مدرن از داستان «فرانکنشتاین» است که همه چیز را کمی تغییر میدهد. هنگامی که ژنتیک شناسانی به نامهای کلایو (با بازی آدرین برودی) و السا (با بازی سارا پولی) مخفیانه با استفاده از DNA انسان آزمایش میکنند، اوضاع کمی عجیب میشود. آنها درن را خلق میکنند، موجودی دورگه که بخشی از آن انسان است، اما با DNA بسیاری از گونههای دیگر مخلوط شده است. کلایو و السا به مراقبت از درن نه تنها به عنوان یک نمونه آزمایشی، بلکه چیزی شبیه به یک کودک میپردازند. درن با سرعت بیشتری بزرگ میشود و با بزرگ شدن، کنترل او دشوارتر میشود.
وقتی درن در نیمه پایانی فیلم به بلوغ جنسی میرسد، همه چیز از نظر اخلاقی کمی ناخوشایندتر از بازی با DNA است.
درن و کلایو رابطه جنسی دارند، و با توجه به اینکه کلایو در بیشتر فیلم پدر جانشین درن بوده است، عجیب به نظر میرسد. وقتی درن ناگهان میمیرد و السا و کلایو او را در جنگل دفن میکنند اوضاع حتی بدتر هم میشود. ظاهرا او نمرده است و به شکل یک مرد برای تجاوز و بارور کردن السا، که از DNA او برای خلق خودش استفاده کرده بودند، باز میگردد. فیلم در شرکت داروسازی به پایان میرسد که به السا التماس میکنند بچه را نگه دارد، زیرا DNA آن بچه حاوی معجزات علمی بسیاری است. او البته موافقت میکند، زیرا هزینه زیادی صرف آزمایشها شده و اتفاقات عجیبی هم این بین افتاده که ارزش حفظ آن بچه را دارد. از این عجیبتر ممکن نبود!
۲۰. بکی (Becky)
- کارگردان: جاناتان میلوت
- بازیگران: لولو ویلسون، کوین جیمز، جوئل مکهیل
- محصول: ۲۰۲۰
- امتیاز متاکریتیک: ۵۴ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۵.۹ از ۱۰
تریلر اکشن ۲۰۲۰ «بکی» بکی نوجوان با بازی لولو ویلسون را نشان میدهد که در تعطیلات با پدر و نامادری و برادر ناتنی آیندهاش به دام افتاده است. گروهی از محکومین، به رهبری نئونازی شرور (با بازی کوین جیمز)، به دنبال کلیدی برای دست یافتن به یک گنج نازی به داخل کابین حمله میکنند. بکی در نهایت در فیلمی با آنها مبارزه میکند که گویی «تنها در خانه» است اما در ژانر ترسناک! او نازیها را به طرز فجیعی میکشد و در اوج این ماجرا که یک انفجار وحشتناک روی میدهد، رو در روی جیمز قرار میگیرد.
مشکل «بکی» در لحظات پس از پایان کشتار است. روانپزشکان درباره میزان خشونتی که مرتکب شده صحبت میکنند و او در حالی که با کلیدی که از گردنش آویخته است بازی میکند لبخند میزند. فیلم به این نکته اشاره میکند که شاید بکی به اندازه مردانی که کشته است بد باشد و به این خشونت آلوده شده باشد. دختری که ما در تمام مدت او را میدیدیم، ممکن است یک هیولا هم باشد و این واقعا به سکانسهای درگیری با نازیها که باعث نافذ شدن و افزایش آدرنالین یک فیلم میشود صدمه میزند.
۱۹. آیین (The Ritual)
- کارگردان: دیوید برکنر
- بازیگران: ریف اسپال، راب جیمز کولیر، سم تروتن
- محصول: ۲۰۱۷
- امتیاز متاکریتیک: ۵۷ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۶.۳ از ۱۰
«آیین» دیوید برکنر یک فیلم تسخیر کننده درباره گناه، اندوه و آیینهای پیوند مردانه است. این فیلم درباره چهار دوست با نامهای فیل، دم، هاچ و لوک است که به یاد دوست خود، راب، که در یک تصادف غمانگیز درگذشته است، به پیادهروی در طول مسیر کانگسلدن در شمال سوئد میروند. با پیشرفت سفر آنها، حقیقت زشت آنچه برای راب اتفاق افتاد به شکل اجتنابناپذیری بر ملا میشود و لوک (با بازی راف اسپال) باید با سهلانگاری خود روبرو شود.
فیلم قدرتمندی است. شکی هم درباره آن مطرح نیست. موجودات باورنکردنی با ظاهر یوتون اساطیری هم در فیلم وجود دارد که گروه را در سراسر بیابان اسکاندیناوی مخفیانه دنبال میکند. اما علیرغم وزن فیلم و لحظات واقعا میخکوب کننده، پایان آن، کم فروغ است.
لوک پس از مورد حمله قرار گرفتن دوستانش یکی پس از دیگری تنها ایستاده است. او که توسط یاتون اسیر شده بود و در انتظار مراسم خاص خود بود، آزاد میشود و فقط موبدان مومیایی شده در ساختمان را به آتش میکشد و انتقام این موجود را میگیرد. قبل از فرار لوک از آن قسمت جنگل، این دو به طور طولانی با یکدیگر روبرو میشوند. دلیل این سکانس آن هم بعد از آن اتفاقات هنوز هم برای کسی مشخص نشده است.
۱۸. اتاق فرار ۲ (Escape Room: Tournament of Champions)
- کارگردان: آدام رابیتل
- بازیگران: تیلور راسل، ایزابل فرمن، هالند رودن
- محصول: ۲۰۲۱
- امتیاز متاکریتیک: ۴۸ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۵.۸ از ۱۰
فیلم «اتاق فرار»، همان فیلم «اره» است با یک پیچ و تاب در زندگی واقعی و مردم برای همین آن را دنبال میکنند. با این اوصاف، مشکلی که پس از تماشای «اتاق فرار ۲» باقی میماند، نیاز بیدلیل مرتبط کردن تازهواردها به دیگران است.
پایان دنباله به وضوح به چشمانداز فرنچایز در حال حاضر چیزهایی نیاز دارد که باید سریال شوند، در حالی که آنها میتوانستند روی این قسمت و روی گروه جدیدی از افراد، با داستان متفاوت، در اتاقهای فرار متفاوت تمرکز کنند. در عوض، همه چیز به هم متصل است. آیا تماشاگران همچنان فیلم «اتاق فرار ۳» را به خاطر هیجانات سطح پایین آن میبینند؟ بیشک! فقط به نظر میرسد که راه بهتری برای انجام این کار وجود داشته باشد، نه اینکه همه چیز را به طور مداوم به هم متصل کنیم که هیچ کس واقعا به آن اهمیت نمیدهد.
۱۷. نزول (The Descent)
- کارگردان: نیل مارشال
- بازیگران: شانا مکدونالد، الکس رید، ساسکیا مولدر
- محصول: ۲۰۰۹
- امتیاز متاکریتیک: –
- امتیاز IMDb به فیلم: ۵.۸ از ۱۰
فیلم «نزول» محصول سال ۲۰۰۵ به عنوان یکی از بهترین فیلمهای ترسناک هزاره جدید شناخته میشود، اما نسخه انگلیسی آن دارای پایانبندی کاملا متفاوت از آن چیزی است که برای تماشاگران آمریکایی نشان داده شد. با توجه به پایانی که در ابتدا توسط کارگردان نیل مارشال در نظر گرفته شده بود، پایان بریتانیایی «نزول» قطعا ضعیفتر است.
در نسخه آمریکایی، سارا (با بازی شاونا مکدونالد) قهرمان از غار فرار میکند، سوار ماشینش میشود و سعی میکند از آنجا دور شود و با توهم دوست مردهاش، جونو، که در صندلی مسافر نشسته شوکه میشود. او میترسد و لحظه جذابی خلق میشود.
در نسخه انگلیسی، سارا هنوز در غار به دام افتاده است و کنترل خود را بر واقعیت کاملا از دست داده است، با این توهم که مشعل آتشین او کیک تولد دختر مردهاش است که همراه او در غار مانده.
نسخه آمریکایی یک لحظهی ترسناک ناگهانی است، بله، اما همچنین نشان میدهد که سارا به عنوان آخرین دختر زنده مانده است و میتواند فرار کند. نسخه بریتانیایی فوقالعاده ناامید کننده به نظر میرسد و باعث میشود تماشاگران احساس کنند که ما یک ساعت با عذاب الیم موجودات غار را بدون توقف تماشا کردهایم. مارشال استدلال کرده است که هر دو پایان به همان اندازه تیره و تار هستند، اما حداقل با نسخه آمریکایی، تماشاگران از تصور مرگ اجتنابناپذیر سارا افسرده نمیشوند.
۱۶. اولد (Old)
- کارگردان: ام نایت شیامالان
- بازیگران: ام نایت شیامالان، تاماسین مککنیز، اب لی کرشاو
- محصول: ۲۰۲۱
- امتیاز متاکریتیک: ۵۵ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۵.۸ از ۱۰
«اولد» ساخته ام نایت شیامالان که به کارگردانی فیلمهایی با پایانهای پیچیده مشهور است، در این لیست قرار میگیرد زیرا، همانطور که فیلمشناسی او نشان داده است، همه پیچ و تابهای آثارش با یکدیگر برابر نیستند.
بر اساس رمان گرافیکی اسکار لوی و فردریک پیترز، «قلعه شنی»، «اولد» به کارگردانی شیامالان نشان میدهد که چند خانواده در تعطیلات رویایی از جزیره خلوت ساحلی دیدن میکنند و متوجه میشوند که ساحل باعث میشود همه آنها به سرعت پیر شوند و بمیرند. این فیلم در بیشتر زمان پخش خود یک تریلر مهیج است، زیرا بیماریهای مزمن افراد به سرعت پیشرفت میکند و منجر به مرگ طبیعی آنها یا قتل یکدیگر میشود. همانطور که این پیچ و تاب نشان میدهد، ساحل توسط میدان الکترومغناطیسی احاطه شده است که هر نیم ساعت یکبار سلولها را پیر میکند و هدف این است که چرخه عمر داروهایی را که توسط یک شرکت دارویی تولید میشود با سرعت آزمایش کنند.
«اولد» آزمایش شماره ۷۳ است و علیرغم مرگ و میرهای صورت گرفته، این شرکت جشن میگیرد زیرا داروی پیشگیری از صرع که به پاتریشیا (با بازی نیکی آموکا برد) داده میشود، از تشنج وی به مدت ۱۶ سال جلوگیری میکند. خوشبختانه، یک پیگیری تمیز با خواهران و برادران ترنت و مدوکس وجود دارد که اکنون بزرگسالان میانسالی هستند که از ساحل فرار کرده و شرکت را تعطیل کردهاند. برای چنین نوسان بزرگی، پایان به این وضوح و تمیزی، پیچ و تاب تاریک فیلم را باز و تاثیر ترسناک مورد نظر را خنثی میکند.
۱۵. غیر دوستانه (Unfriended)
- کارگردان: لوان گابریادزه
- بازیگران: شلی هنیگ، رنه اولستاد، هدر سوسمان
- محصول: ۲۰۱۴
- امتیاز متاکریتیک: ۵۹ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۵.۵ از ۱۰
قبل از اینکه «میزبان» (Host) مفهوم وحشت با وبکم را به اوج خود برساند، «غیر دوستانه» ساخته شده بود. فیلم ترسناک ۲۰۱۴ از کارگردان لوان گابریادزه در قالب یک داستان هشداردهنده ساده اما بسیار موثر درباره پیامدهای زورگویی آنلاین با بازیگران ناشناخته ساخته شد. داستان از این قرار است که در یک سالگی خودکشی لورا بارنز، گروهی از همکلاسیهایش، که با توجه به نحوه صحبت در مورد او دشوار است که آنها را دوست بنامیم، در اسکایپ مشغول صحبت هستند.
با فرا رسیدن شب، همه چیز شروع به عجیب شدن میکند. بلر محبوب شروع به دریافت پیام از حساب فیسبوک قدیمی لورا میکند. یک کاربر تصادفی در چت اسکایپش ظاهر میشود، ناخوانده است و احتمالا نمیتواند حذف شود. کاربر شروع به پرسیدن سوالات میکند، سپس خواستهها را مطرح میکند. اوضاع رفته رفته خشن میشود.
«غیر دوستانه» یک فیلم واقعا وحشتناک است. اما شما پس از صرف ۹۹ درصد از زمان بسیار کم ۲۳ دقیقهای آن، میبینید که فیلم به طور ناگهانی منطق اصلی خود را فدا میکند که ترس نهایی باعث ایجاد اختلال در تاثیر فیلم میشود. این مجموعه با دنباله مستقل خود، «غیر دوستانه؛ دارک وب» (Unfriended: Dark Web) در سال ۲۰۱۸ این کاستی را جبران میکند، اما شرمآور است که یک فیلم ترسناک در آخرین دقایق خود دست از تلاش بردارد.
۱۴. جیغ ۳ (Scream 3)
- کارگردان: وس کریون
- بازیگران: نو کمبل، دیوید آرکت، کورتنی کاکس
- محصول: ۲۰۰۰
- امتیاز متاکریتیک: ۵۶ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۵.۶ از ۱۰
«جیغ» احتمالا ثابتترین فرانچایز ترسناک موجود است. گفته میشود، «جیغ ۳» بدون شک ضعیفترین قسمت است به دلایلی چند، که یکی از آنها پایان آن است. جایی که کوین ویلیامسون دو اثر قبلی (و در نهایت چهارم) را به ارتفاعات سرگرم کننده، پر هیاهو و واقعا هوشمند رسانده بود، فیلمنامه ارن کروگر مانند یک شکست بزرگ به پایان رسید. در کنار شادی واقعی از دیدن بازی کورتنی کاکس و پارکر پوسی، ما اولین (و تا کنون تنها) قاتل انفرادی در این سریال را پیدا کردیم، برادر ناتنی او که از دوران مورین پرسکات به عنوان یک بازیگر مشتاق شناخته شد. همه اینها به دنبال آن چیزی است که فقط میتواند با پایانی شایسته یک فیلم برجسته توصیف شود.
دیویی از گیل خواستگاری میکند و او را متقاعد میکند که بخشی از حرفه خود را که واقعا بخشی از شخصیت اوست کنار بگذارد. سپس، سیدنی ( با بازی نیو کمپبل) به خانه خود، با خوشحالی دروازههای جلو را با رها کردن باز میکند و با احساس سبکتری وارد خانه میشود. بعد از اینکه کارآگاه کینکید (با بازی پاتریک دمپسی) با او تماس میگیرد تا یک فیلم تصادفی را تماشا کند، درب ورودی که محکم بسته شده بود با وزش باد سهمگینی که معلوم نیست از کجا آمده باز میشود. از آنجا که سیدنی اکنون شفا یافته است، بیخیال در میشود و به گروه میپیوندد.
این بدترین پایانبندی از کل مجموعه است و نه تنها به همه کارهایی که سیدنی به عنوان یک کاراکتر انجام داده است، بلکه به منطق اساسی و عقل سلیم نیز خیانت میکند.
۱۳. قبرستان حیوانات خانگی (Pet Sematary)
- کارگردان: کوین کولش
- بازیگران: جیسون کلارک، ایمی سایمتز، جان لیسگو
- محصول: ۲۰۱۹
- امتیاز متاکریتیک: ۵۷ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۵.۷ از ۱۰
این قابل درک است که چرا سازندگان نسخه بازسازی شده «قبرستان حیوانات» میخواستند پایان بازی را تغییر دهند. تماشاگران قبلا با نتیجهگیری معروف فیلم اصلی آشنا بودند، که اقتباسی وفادار از آخرین لحظات رمان استفان کینگ بود. هدف این است که چیز جدیدی به بیننده بدهند، اما در اینجا، «چیز جدید» اصلا خوب از آب در نمیآید.
کارگردانان کوین کولش و دنیس ویدمیر به شدت به لحن تلخ و دلهرهآور اصلی رمان تکیه میکنند، بنابراین پایان خندهدار کاملا مضحک با همه کارهایی که تا آن زمان انجام داده بودند سخت تلاقی پیدا میکند. پس از روشن شدن این موضوع در فیلم که کشیدن جسد عزیزانتان از زمینهای خطرناک و دشوار به محل دفن باستانی که میتواند مردگان را بیدار کند، یک پروسه زمانبر و طاقتفرسا است،
فیلم با نادیده گرفتن زمان تا آنجا که همه از گور برخیزند ادامه پیدا میکند. نتیجه یک ماشین دلقک از شخصیتهای مرده، یکی پس از دیگری است که مانند انتقامجویان برای آخرین ضربه جمع میشود که منطق درونی فیلم را قربانی میکند تا بتواند متفاوت باشد. در نهایت کمی احمقانه به نظر میرسد. یک بداقبالی دیگر در یک فیلم قوی.
۱۲. ۴۷ متر پایین (۴۷ Meters Down)
- کارگردان: یوهانس رابرتس
- بازیگران: مندی مور، کلر هولت، یانی گلمن
- محصول: ۲۰۱۷
- امتیاز متاکریتیک: ۵۲ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۵.۷ از ۱۰
«۴۷ متر پایین» این یک فرض بسیار ساده دارد. دو خواهر که برای گذراندن تعطیلات در مکزیک با هدف غواصی وارد قفس کوسه میشوند تا با قلاب به قایق متصل شوند و ۴۷ متر به عمق دریا بروند، که توسط آب تاریک و شکارچیان دریایی احاطه شده است. با این وجود، سادگی فیلم است که آن را کاملا وحشتناک و مخوف میکند.
در این فیلم میتوانید شاهد هر نوع ترسی باشید. زمان لازم است تا تنشی واقعا غیرقابل تحمل ایجاد شود یا یک اتفاق خشونتآمیز و وحشتناک داشته باشد. و در کنار همه اینها، این پتانسیل را دارد که با یک اتفاق واقعا تیره و تار به پایان برسد، اما کارگردان چیزی امیدوارکنندهتر انتخاب میکند که تمام مختصات ما را به هم میریزد.
دو خواهر یعنی لیزا (با بازی مندی مور) و کیت (با بازی کلر هولت) پس از گذراندن ساعتها محبوس شدن در داخل و اطراف قفس خود و با کاهش سریع هوا، احتمالا آزاد میشوند و راهی سطح زمین میشوند. قبل از اینکه بتوانند به سلامت به سطح آب بیایند، هرکدام مورد حمله قرار میگیرند. آنها پس از آخرین مبارزه برای جان خود، سوار قایق میشوند. متاسفانه، به سرعت مشخص میشود که لیزا به خاطر نیتروژن دچار توهم شده و هنوز ۴۷ متر پایینتر به دام افتاده است. این یک پایان کاملا تلخ برای یک فیلم ترسناک است.
۱۱. آخرین خانه در سمت چپ (The Last House on the Left)
- کارگردان: دنیس ایلیادیس
- بازیگران: تونی گلدوین، مونیکا پاتر، گرت دیلاهانت
- محصول: ۲۰۰۹
- امتیاز متاکریتیک: ۴۲ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۶.۵ از ۱۰
بازسازی یک فیلم خطرناک است. بازسازی یک فیلم انتقامی از دهه ۷۰ برای مخاطبان مدرن که دیگر تقریبا غیرممکن است. با این حال، دنیس ایلیادیس، کارگردان این فیلم، به نوعی توانست به روزرسانی کاملی برای «آخرین خانه در سمت چپ» وس کراون ارایه دهد و لایهای از همدلی را که در نسخه اصلی وجود نداشت به فیلم تزریق کند.
بسته به تجربیات شخصی شما تماشای هر دو نسخه «آخرین خانه در سمت چپ» دشوار است، اما «آخرین خانه» محصول سال ۲۰۰۹ با یک اتفاق بسیار امیدوارکننده به پایان میرسد، با ماری زنده و ملاقات مجدد با خانوادهاش، این باور را القا میکند که حتی پس از تجربه وحشتناک، هنوز امید وجود دارد که زندگی خود را پیش ببرید. اگر فیلم با این یادداشت به پایان میرسید، «آخرین خانه» حتی نامزد این لیست نمیشد. اما داستان اینجا تمام نمیشود.
با توجه به سال ۲۰۰۹ که ما در اوج شیدایی از فیلمهای «اره» هستیم، نسخه بازسازی با پدر ماری به پایان میرسد که سر کروگ، رهبر شکنجهگران ماری را در مایکروویو شکسته قرار میدهد و منفجر میکند. اشتباه نکنید، این یک قتل زیبا است، اما کاملا پایان فیلم را خراب میکند. داستان کامل به نظر میرسید! یک تغییر لحن به سمت امید محقق شده بود! چرا بدون هیچ دلیلی صحنهای غیرعادی و این چنین خشن باید وجود داشته باشد؟!
۱۰. آفتاب (Sunshine)
- کارگردان: دنی بویل
- بازیگران: کیلین مورفی، کریس ایوانز، رز بیرن
- محصول: ۲۰۰۷
- امتیاز متاکریتیک: ۶۴ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۲ از ۱۰
دنی بویل کارگردان این فیلم علمی-تخیلی و ترسناک به نویسندگی الکس گارلند و با بازی کیلیان مورفی، کریس ایوانز، میشل یئو، کلیف کورتیس، هیرویوکی سانادا و رز بیرن اثری برای تمام زمانها ساخته است. مشکل اینجاست که تنش دو پرده اول، که بر ماموریت یک خدمه برای نجات زمین در مقابل بمباران اتمی خورشید (در فیلم منطقی است) و خطرات سفر فضایی تمرکز میکنند، جای خود را به یک پایان عجیب فیلمی اسلشری در فضا که نمیتواند به تنش و کلاسی که پیش از آن بود نزدیک شود میدهد.
یکی از اعضای خدمه آنقدر تحت تاثیر نیروی خورشید قرار میگیرد که در مراحل پایانی ماموریت خود، سایر اعضای خدمه را تعقیب میکنند که میتواند سرنوشت هر انسان روی زمین را تعیین کند. به خودی خود این پایان بدی نیست. در نوع خود موثر است. اما از نظر لحن بسیار متفاوتتر از آن چیزی است که قبلا بوده، درک و همخوانی آن با سایر قسمتهای فیلم سخت است. اگر پایان این فیلم با حس و حال دو پرده اول مطابقت داشت، «آفتاب» در خط مقدم ذهن مردم به عنوان برترین فیلم ترسناک ۲۰ سال اخیر قرار میگرفت.
۹. او تعقیب میکند (It Follows)
- کارگردان: دیوید رابرت میچل
- بازیگران: کیر گیلکریست، مایکا مونرو، جیک ویری
- محصول: ۲۰۱۵
- امتیاز متاکریتیک: ۸۳ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۶.۸ از ۱۰
در سال ۲۰۱۴ سر و صدای زیادی پیرامون «او تعقیب میکند» به راه افتاد، بسیاری از کسانی که فیلم را در مدار جشنواره شکار کردند، اعلام کردند که این فیلم چیزی شبیه به یک تغییر بازی در ژانر وحشت است. در نهایت دیدن فیلم ترسناک مستقل دیوید رابرت میچل در مورد چیزی که اساسا یک بیماری آمیزشی مسری است، باور نکردنی بود. اکثریت فیلم با هیاهوها و برخی از قسمتهای آن مطابقت دارد تا میرسیم به پایان آن!
پایان بزرگ «او تعقیب میکند» شامل گروهی از شخصیتها میشود که تلهای به سبک «تنها در خانه» برای هیولا/شبح/هر چیزی که میخواهید اسمش را بگذارید میگذارند، و این احمقانهترین چیزی است که انتظارش را دارید. زمانی که مردم شروع به انداختن تلویزیون به داخل استخر کردند، تماشاگران از نظر ذهنی کاملا تحت کنترل بودند. لحظات پایانی «او تعقیب میکند» واقعا به نظر میرسد که ایدههای میچل ته کشیده است و نمیتوانست چیزی بهتر از این ارایه کند، و تاثیر بسیار منفی بر کل فیلم دارد.
۸. سایلنت هیل (Silent Hill)
- کارگردان: کریستف گانز
- بازیگران: رادا میشل، شان بین، لوری هولدن
- محصول: ۲۰۰۶
- امتیاز متاکریتیک: ۳۱ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۶.۵ از ۱۰
فیلم «سایلنت هیل» محصول سال ۲۰۰۶ بر اساس سری بازیهای ویدیویی محبوب کونامی و ساخته هلمر کریستف گانز کارگردان فیلم «برادری گرگ» (Brotherhood of the Wolf)، یک فیلم ترسناک بسیار عالی و درباره مادر و دختری است که بین ابعاد مختلف زمانی سفر میکنند و به شیطان میرسند. دنیای «سایلنت هیل» مطمئنا شخصیتها و خطوط داستانی چند بازی را در یک روایت ترکیب میکند، اما مثل نسخهای منحصر به فرد از خودش است. تنها نقطه ضعف اصلی داستان فرعی با بازی شان بین است که فقط به این دلیل وجود دارد که تهیه کنندگان فکر نمیکردند مخاطبان فیلمی که کاملا درباره شخصیتهای زن باشد تماشا کنند، اما این صحنهها مختصر هستند.
در بازیهای ویدیویی «سایلنت هیل»، بسته به نحوه بازیتان، میتوانید به پایانهای مختلفی برسید و پایان فیلم قطعا «بد» است. بهترین شخصیت، سیبیل (با بازی لوری هولدن) به طرز وحشیانهای سوزانده میشود. قهرمانان اصلی، تیم مادر و دختر رز و شارون، از شهر سایلنت هیل فرار میکنند، اما در بعد دیگر به دام میافتند. به خصوص با توجه به همه چیزهایی که آنها از سر گذراندهاند، خیلی بد است.
۷. نفس نکش (Don’t Breathe)
- کارگردان: فده آلوارز
- بازیگران: جین لوی، استیون لانگ، دیلان مینت
- محصول: ۲۰۱۶
- امتیاز متاکریتیک: ۷۱ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۱ از ۱۰
روی کاغذ، «نفس نکش» همه چیز دارد. سه دوست به دنبال نقشهای سریع برای سرقت از خانه یک مرد نابینای سالخورده به نام نورمن هستند اما در خانه وحشت او به دام میافتند، زیرا او آنها را مانند یک شکارچی شکار میکند. این یک تریلر حاوی تنش خارقالعاده و یک قاتل بیرحم است. این تا زمانی است که این قهرمان جنگی به ظاهر بدجنس نشان داده میشود که مردی بسیار شیطانیتر از سارقین ۲۰ ساله است.
راکی و الکس در جستجوی فرار پس از اینکه نورمن دوستشان را میکشد، به زیرزمین میروند و زنی ربودهشده را میبینند که گروگان گرفته شده و بدون رضایت او توسط نورمن در اقدامی انتقامجویانه به اتهام کشتن دخترش در یک تصادف رانندگی، حامله شده است. در طول درگیری در زیرزمین، نورمن به طور تصادفی به زن شلیک میکند و او را می کشد. حالا نورمن بدون جایگزین برای دختر جدیدش، سعی میکند راکی را جایگزین او کند و سعی میکند او را با یک پمپ پر از منی خود باردار کند. اکشن فیلم خیلی همخوانی ندارد و در محدوده بقیه فیلم کاملا نامناسب به نظر میرسد و مانند یک عمل غیرقابل توجیه و غیرضروری از خشونت هدفمند زن ستیزانه برداشت میشود.
۶. وی/ اچ/ اس/ ۲ (V/H/S/2)
- کارگردان: سایمون برت
- بازیگران: سایمون برت، آدام وینگارد، کلسی ابوت
- محصول: ۲۰۱۳
- امتیاز متاکریتیک: ۴۹ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۶ از ۱۰
یک گلچین کامل از داستانهای لذتبخش، ترسناک و دلهرهآور را تصور کنید که در آن حتی ضعیفترین بخش واقعا خوب عمل میکند. حالا تصور کنید که این آنتولوژی ترسناک و بینقص درست در ثانیههای پایانی دست از تلاش میکشد و فیلم را به حال خود رها میکند.
قسمت پایانی این گلچین ترسناک «وی/ اچ/ اس/ ۲» اساسا مجموعهای از «نشانهها» است که برای بیان یک داستان کامل کنار هم قرار گرفته است. این فیلم دیوانه کننده و سرگرم کننده و خندهدار است، مانند یک آکورد با درجه R در فیلمهای ژانر دهه ۸۰.
منطق پایانی میگوید همه انسانها را در فیلمهای ترسناک بکشید! شما باید یک دلیل خوب برای کشتن یک سگ داشته باشید، و پایان دادن به یک فیلم ترسناک جذاب با مرگ واقعا ناراحت کننده یک سگ، یک خطای مهم و غیر اخلاقی به نظر میرسد.
۵. ۱۴۰۸ (۱۴۰۸)
- کارگردان: میکل هوفستروم
- بازیگران: جان کیوسک، ساوئا ال جکسون، ماری مککورمک
- محصول: ۲۰۰۷
- امتیاز متاکریتیک: ۶۴ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۶.۸ از ۱۰
«۱۴۰۸» فیلمی درباره یک هتل کوچک تسخیر شده با لحظات ترسناک قوی و اجرای فوقالعاده از جان کیوسک است که کل داستان را تا پایان روی دوش خود حمل میکند. بهتر است بگوییم پایانها. زیرا «۱۴۰۸» فقط یک پایان شوم ندارد.
در پایان فیلم، مایک با بازی کیوسک، یک محقق و نویسنده ماورالطبیعه، از مصیبت خود در اتاق جنزده ۱۴۰۸ در هتل دلفین جان سالم به در میبرد و از شعلههای آتش اتاق ویران شده بیرون آمده و آماده است تا تکههای زندگی از هم پاشیده خود را دوباره سر هم کند. مایک در حین جستوجو در میان تعداد انگشت شماری از وسایلی که از آتش جان سالم به در بردند، دستگاه ضبط خود را مییابد که صدای صحبت کردن دختر مردهاش را پخش میکند و به همسرش که از او جدا شده ثابت میکند که برخوردهای ماوراطبیعی او واقعی بوده است.
حداقل میتوان گفت که این … بسیار ضعیف است. پایان غیر منطقی برای فیلمی که شایسته یک هیاهوی بزرگ بود. البته این پایان در نسخه اولیه فیلم بود که مجبور به پایانبندی مجدد شدند، و پایان اصلی همان پایانی است که اگر امروز فیلم را ببینید، آن را خواهید یافت. در این نسخه، مایک در آتش میمیرد و روح جسد سوختهاش ظاهر میشود تا ساموئل ال جکسون را، قبل از اینکه روح او را برای همیشه در اتاق ۱۴۰۸ به دام افتاده ببینیم، مبهوت کند. این پایان یک ترکیب عجیب و غریب است: یک پایان ضعیف که همچنین به شدت احمقانه است و با وحشت روانی بقیه فیلم همخوانی ندارد.
۴. آن (It)
- کارگردان: تام لی والاس
- بازیگران: تیم کری، جاناتان برندیس، امیلی پرکینز
- محصول: ۱۹۹۰
- امتیاز متاکریتیک: –
- امتیاز IMDb به فیلم: ۶.۸ از ۱۰
پایان مینیسریال «آن» حداقل به خاطر خوب بودن تیم کری در نقش پنیوایز، دلقک رقصنده، بسیار خوب است. او بسیار ترسناکتر از یک هیولای عنکبوت لاستیکی بزرگ است.
نکات ظریفتری در کتاب وجود دارد که منتقدان معمولی پایانهای استیون کینگ به او اعتبار میدهند، اما در آخر، داستان حماسی با گروهی از افراد میانسال که با یک عنکبوت غولپیکر روبرو میشوند به اوج خود میرسد.
در کتاب، مشخص شده است که این واقعا یک عنکبوت بزرگ نیست، اما این نزدیکترین چیزی است که مغز آنها میتواند با دیدن چهره واقعی بدون اینکه آنها را دیوانه کند، بسازد. این بسیار لاوکرافت است و میتواند در کتاب موثر واقع شود، اما وقتی با افکتهای اوایل دهه ۹۰ و بودجه سریال تلویزیونی سروکار دارید، چیزی که به دست میآورید موجودی است که بهترش را حتما در فروشگاههای محلی میتوانید پیدا کنید!
در حال حاضر، دیدن افراد بالغ و کاملا توانا که با یک موجود مواجه میشوند کمتر هیجانانگیز است تا دیدن گروهی از کودکان که در برابر این شرور واقعی قد علم میکنند. خطر بچهها را بیشتر تهدید میکند و برای بیننده هم منطقیتر به نظر میرسد. اما شکست واقعی پایان مینیسریال کاملا بر روی شانههای آن موجود عنکبوتی متزلزل است.
۳. من افسانه هستم (I Am Legend)
- کارگردان: فرانسیس لارنس
- بازیگران: ویل اسمیت، آلیس براگا، دش میهوک
- محصول: ۲۰۰۷
- امتیاز متاکریتیک: ۶۵ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۲ از ۱۰
فیلمهایی هستند که همیشه و در هر دورانی بینندگان را ناامید میکنند. این دقیقا درباره «من افسانه هستم» صدق میکند، که ویل اسمیت در این فیلم زامبی پرهزینه PG-13 به نقشآفرینی پرداخته بود. فیلمی بود پر از ایدههای خوب. صرف نظر از اینکه مخاطبان با منبع اصلی فیلم آشنا هستند یا نه، لحظات واقعا موثر و عملکرد درخشانی از اسمیت دارد.
مشکل این است که پایان فیلم تقریبا از هر جهت ناامیدکننده است و اصلا نیازی هم نبود با این شکل پایان یابد! یک پایان جایگزین، اگرچه ناقص، فیلمبرداری شد و در واقع، بهتر از آن چیزی است که در اکران سینمایی گنجانده شده بود.
۲. آن بخش دوم (It Chapter Two)
- کارگردان: اندی موشیاتی
- بازیگران: بیل اسکارشگورد، جیمز مکآووی، جسیکا چستین
- محصول: ۲۰۱۹
- امتیاز متاکریتیک: ۵۸ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۶.۵ از ۱۰
اقتباس سینمایی ۲۰۱۷ از «آن» نوشته استیون کینگ چیزهای زیادی را نسبت به منبع اصلی تغییر میدهد، اما به دیدگاه کلی کینگ وفادار است. نتیجه نهایی یکی از بهترین اقتباسهای کینگ است. فیلمی که میفهمد راز کار استاد ترسناک فقط ترسهای او نیست، بلکه شخصیتهای خوب و قابل ارجاع او نیز هستند. شما نمیتوانید مجذوب باشگاه بازندهها نشوید، حتی وقتی آنها مانند یک گروه از بچههای باحال رفتار میکنند.
«آن» چنان موفقیت بزرگی داشت که دنبالهاش، «آن بخش دوم» توانست استعدادهای بزرگی را جذب کند: جسیکا چستین، بیل هدر، جیمز مک آووی و غیره. و با این حال، اگرچه تقریبا همه کسانی که در ساختن فیلم اول دست داشتند برای این دنباله بازگشتند، «آن بخش دوم» یک آشفتگی عجیب است. بازندههای بزرگسال شباهت نامحسوسی با همتایان جوان خود دارند.
بدتر از آن این است که فیلم پایان کینگ را که در آن باشگاه بازندگان اساسا پنی وایز را تا سر حد مرگ مورد زورگویی قرار میدهند را کنار میگذارد. دور هم جمع میشوند و مدام او را دلقک خطاب میکنند تا اینکه چروکیده میشود و میمیرد و … همین.
اگر منصف باشیم، پایان کینگ جایی که بازندهها با یک بیگانه عنکبوتی غول پیکر میجنگند و قلبش را میشکافند بهترین هم نیست. اما مطمئنا بهتر از هر چیزی است که اینجا با آن مواجه هستیم.
۱. اوج فشار (High Tension)
- کارگردان: الکساندر آژا
- بازیگران: سیسیل دی فرنس، مایوین، فیلیپه ناهون
- محصول: ۲۰۰۳
- امتیاز متاکریتیک: ۴۲ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۶.۸ از ۱۰
«اوج فشار» الکساندر آژا، یکی از آثار اولیه در نهایتگرایی نوین فرانسه (اصطلاحی که برای فیلمهای هنجارشکن فرانسوی به کار میرود)، یک غرق شدن در خون است که مسئول برخی از ترسناکترین لحظات سینمای وحشت دهه ۲۰۰۰ است.
دو دوست، ماری و الکس، برای یک آخر هفته به دیدن والدین الکس میروند که یک قاتل زنجیرهای ظاهر میشود و تمام خانواده الکس را قتل عام میکند و دو دختر را مجبور به فرار میکند. قاتل به تعقیب بیامان ادامه میدهد و هرکسی را که در مسیر قرار میگیرد به شیوهای وحشیانه سلاخی میکند. با این حال، در حالی که پلیس در حال بررسی این جنایت است، فیلم امنیتی قصابی یک فروشگاه از پمپ بنزینی که ماری و الکس در آن توقف کرده بودند را بررسی میکند تا نشان دهد که مردی که ما شاهد او در حال کشتن افراد بودیم، تصویری از ماری بود. یعنی اینکه ماری در تمام طول این مدت مرتکب قتل شده بود.
این زن به ظاهر وحشتزده در واقع یک قاتل روانی است که عاشق دوستش الکس است و تصمیم گرفته است هر کسی را که احتمالا بین آنها قرار بگیرد بکشد. از نظر ظاهری، فیلم پیچ و تاب خوبی دارد، اما با توجه به اینکه فیلم هیچ نشانهای از نتیجه را ارایه نمیدهد، احساس میشود که درگیر شده و مجموعهای از حفرههای داستانی غیرقابل توضیح را بوجود آورده است. پایان به طور کامل از مدار خارج میشود و تمام روایتهای درخشان به دلیل فاش شدن بیمقدمه از بین میرود.
منبع: slash film
در بیشتر موارد با نظر شما مخالفم، در مورد بعضی اتفاقا پایان های عالی داشتن و فقط چون تلخ بودن بنظرت افتضاح اومده!؟ میخواستی چی بشه مثل فیلم هندی از دو طرف کادر بدوان سمت هم و اخرش با هم ازدواج کنن؟!؟
به نظر من، من افسانه هستم پایان خوبه داشت که