۲۵ فیلم دربارهی جنگ جهانی دوم که همه باید ببینند
فیلمهای جنگی گونهای از آثار سینمایی هستند که از نظر هنری وزن بالایی دارند و ظرف دهههای گذشته مخاطبان بسیاری را به خود جذب کردهاند. بسیاری از هنرمندان صاحبنام فیلم جنگی ساختهاند. در این میان احتمالا فیلمهای مرتبط با جنگ جهانی دوم برای مخاطبان آشناترین و برای کارگردانها و فیلمنامهنویسان پرسوژهترین فیلمهای سینمایی جنگی بودهاند.
جنگ جهانی دوم نبردی ویرانگر با بیش از ۶۰ میلیون کشته؛ بزرگترین نبرد انسانی در طول تاریخ است. نبردی که شش سال به طول انجامید و به نوعی تاریخ جهان و سرنوشت ملتها را دگرگون کرد. بسیاری معتقدند این جنگ سوای ویرانیهایی که به بار آورد درسهای گرانقیمتی نیز برای بشریت داشت.
آثار سینمایی از زوایای مختلف به این جنگ بزرگ پرداختهاند و در کشورهای گوناگون روایتهای متنوعی از جنگ، آثار مستقیم و غیرمستقیم آن به زبان سینما بیان شده است. برخی از این آثار جبهههای نبرد را نشان میدهند و مستقیما با صحنههای جنگی خشن و نفسگیر مخاطب را در میان خون، آتش و گلوگه به پیش میبرند.
بعضی دیگر از آثار مطرح مربوط به جنگ جهانی دوم به حواشی جنگ پرداختهاند؛ اینکه تاثیر جنگ بر زندگی میلیونها انسان غیرنظامی چه بود، چگونه زندگی در شهرهای تحت اشغال یا درگیر نبرد را تغییر داد.
بعضی دیگر از آثار مرتبط با جنگ به آثار ضد جنگ معروفند. این دسته از آثار با نگاهی انتقادی به عواقب جنگ مینگرند و عموما نشان میدهند جنگ چگونه فرصتهای صلح، زندگی، عشقورزیدن و تجربههای انسانی زیبا را تباه کرده است.
در کنار اینها هر سینماگر از زاویه دید خود و با توجه به تجربیات خود به جنگ جهانی دوم پرداخته. کسانی به اردوگاههای کار اجباری و قتل عام بیرحمانه یهودیان پرداختهاند، برخی به آنچه در جبهههای مقاومت زیرزمینی در جریان بوده توجه کردهاند و عدهای دیگر داستانهای عاطفی و عاشقانه را در سایه جنگ روایت کردهاند.
۱. بیا و بنگر؛ تلخترین فیلم جنگ جهانی دوم
عنوان اصلی: Come and See
کارگردان: الم کلیموف
بازیگران اصلی: الکسی کراوچنکو، لیوبومیراس لوکویکیوس، الگا میرونوا
محصول: شوروی
فیلم سینمایی «بیا و بنگر» روایتگر زندگی یک پسر جوان روسی در طول اشغال بلاروس به دست نیروهای نازی در جنگ جهانی دوم است. الم کلیموف کارگردان این اثر سینمایی در کودکی از نزدیک جنگ را تجربه کرده و در بیا و بنگر احساسات واقعی را به شیوهای موثر بیان کرده چنان که نه میتوان فراموش کرد و نه میتوان انکارشان کرد. الکسی کراوچنکو پسر ۱۶ سالهای است که به عنوان بازیگر اصلی فیلم به شکل شگفتانگیزی از پس نقش خود برآمده و شخصیتی کاملا ملموس را خلق کرده است. پسری که با پیدا کردن یک تفنگ قدیمی به یک گروه مقاومت شوروی علیه نیروهای آلمانی میپیوندد و لحظات خوفناکی را در جنگ جهانی دوم تجربه میکند. فیلمنامه فیلم سینمایی بیا و بنگر نه ساختاری رسمی دارد و نه درگیر لحظات دراماتیک سینمایی میشود بلکه روشی به شدت واقعگرایانه را برمیگزیند. با این وجود این اثر سینمایی توانایی این را دارد که هر تماشاگری را تا پایان فیلم با خود همراه کند.
این فیلم جنگ جهانی دوم با ترکیب صدا و تصاویر خلاقانه و ناب تلاش میکند تجربهای تکاندهنده را برای مخاطب رقم بزند و همانطور که نام آن نشان میدهد، دست تماشاگر را بگیرد تا «بیاید» و رنجهای عظیمی که در آن تاریخ و آن جنگ بر مردم رفته است را «بنگرد».
۲. پیانیست؛ موسیقی، جنگ و زندگی
عنوان اصلی: The Pianist
کارگردان: رومن پولانسکی
بازیگران اصلی: آدرین برودی، توماس کرچمان، فرنک فینالی
محصول: انگلستان، آلمان، فرانسه، لهستان
رومن پولانسکی کارگردان برجسته و پرحاشیه لهستانی ۱۵ سال پس از ردکردن پیشنهاد کارگردانی فیلم سینمایی فهرست شیندلر به دلایل شخصی روایت خود از روزهای تلخ جنگ جهانی دوم را در قالب فیلم سینمایی «پیانیست» روی پرده برد.
این اثر سینمایی داستان واقعی زندگی یک پیانیست یهودی به نام ولادیسلاو اشپیلمان (با بازی آدرین برودی) و بر اساس کتابی به قلم خود او است. پیانیستی که برای زندهماندن در گتوی ورشو به سختی تلاش میکند. او به عنوان انسان سادهای که خانواده، شغل و آزادیاش را در حملات ظالمانه نازیها از دست داده و نزدیک است جانش را هم از دست بدهد برای حفظ زندگی میجنگد.
آدرین برودی که پیش از بازی در این اثر سینمایی کمتر شناخته شده بود توانست در هفتاد و پنجمین دوره جوایز اسکار برای ایفای نقش درخشان خود در پیانیست جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش اصلی مرد را دریافت کند. اجرای آهنگ « Ballade in G Minor» شوپن یکی از تاثیرگذارترین، زیباترین و روحنوازترین صحنههایی است که برودی در این اثر سینمایی به بهترین شکل از پس اجرای آن برآمده است.
۳. مدفن کرمهای شبتاب؛ انیمه سوزناک جنگ جهانی دوم
عنوان اصلی: Grave of the Fireflies
کارگردان: ایسائو تاکاهاتا
بازیگران اصلی: تسوتومو تاتسومی، آیانو شیرائیشی، یوشیکو شینوهارا
محصول: ژاپن
استودیوی جیبلی در جهان سینمایی امروز یکی از بزرگترین استودیوهای تولید انیمیشن است. این استودیو فیلمهای تحسینشده زیادی ساخته که در آنها با ترکیب خیال و واقعیت بیشتر به موضوعاتی پیرامون ماهیت انسان میپردازند. یکی از عمیقترین و تاثیرگذارترین فیلمهای تولیدشده توسط این استودیو فیلم «مدفن کرمهای شبتاب» است؛ انیمیشنی که از نظر سبک منحصر به فرد و از زمان خود جلوتر بود.
داستان این فیلم جنگ جهانی دوم درباره برادر و خواهری است که از جنگ جان سالم به در بردهاند اما بدون غذا، لباس و سرپناه تنها رها شدهاند. شخصیتها به سرعت به سمت ناامیدی سوق پیدا کرده و تسلیم میشوند. همچنین روابط آنها با بدترشدن کیفیت زندگی رو به تلخی میرود. داستان فیلم سینمایی مدفن کرمهای شبتاب روایتی سوزناک و به شدت غمانگیز دارد. این انیمه ژاپنی به کارگردانی ایسائو تاکاهاتا بر اساس کتابی با همین نام اثر آکیوکی نوساکا یک شاهکار در جهان انیمیشن به حساب میآید.
۴. خط باریک سرخ؛ تصویرپردازی سینمای هنری از جنگ
عنوان اصلی: The Thin Red Line
کارگردان: ترنس مالیک
بازیگران اصلی: شان پن، جیمز کاویزل، نیک نولتی
محصول: ایالات متحده آمریکا
فیلم سینمایی «خط باریک سرخ» اقتباسی از کتابی خودزندگینامهای به همین نام نوشته جیمز جونز و به کارگردانی ترنس مالیک بر درگیری ارتش نظامی آمریکا در جزیره گوادالکانال واقع در اقیانوس آرام متمرکز است.
خط باریک سرخ در همان سالی که فیلم سینمایی نجات سرباز رایان اکران شد به نمایش درآمد و به دلیل متمرکز شدن توجهات به سمت اثر سینمایی استیون اسپیلبرگ شاید کمتر مورد توجه قرار گرفته باشد گرچه اثر مالیک نیز تعدادی از همان عناصر قابل توجه را با خود به همراه داشت. از جمله بازیگران بزرگ، صحنههای جنگی ماهرانه و کارگردانی سطح بالا. توجه بیشتر به اثر اسپیلبرگ از اینجا ناشی شد که فیلم او جنبههای تجاری گستردهتری داشت اما اثر مالیک درونگرایانهتر و دارای جنبههای هنری پررنگتری بود.
خط باریک سرخ نسبت به سایر فیلمهایی که درباره جنگ ساخته میشوند جنبههای ذهنی عمیقتری دارد. دوربین در این اثر نگاهی تحلیلی دارد و همچون بسیاری از آثار مالیک سوالاتی در ارتباط با مرگ و معنای زندگی را مورد بررسی قرار میدهد. از نظر فلسفی فیلم درباره زیبایی طبیعت، نگرش مسامحهکار انسان و روحیه بقاخواهانه بشریت است.
۵. فهرست شیندلر؛ تحسینشدهترین فیلم جنگ جهانی دوم
عنوان اصلی: Schindler’s List
کارگردان: استیون اسپیلبرگ
بازیگران اصلی: لیام نیسون، بن کینگزلی، رالف فاینز
محصول: ایالات متحده آمریکا
«فهرست شیندلر» از بهترین بهترین فیلمهای جنگ جهانی، زندگینامه یک صنعتگر آلمانی به نام اسکار شیندلر در طول جنگ جهانی دوم است. مردی که جان تقریبا ۱۲۰۰ یهودی را در طول دوران هولوکاست نجات داد. داستان فیلم در لهستان تحت اشغال آلمانیها اتفاق میافتد و شیندلر پس از اینکه نیروی کار یهودیاش در کارخانه مورد آزار و اذیت نیروهای نازی قرار میگیرند تصمیم به نجات جان آنها میگیرد.
داستانهای متقاطع، شخصیتها و احساسات پیچیده، خاکستری و مبهم در نهایت به روایت تلخ و تاریکی از رستگاری انسان منجر شده که از طریق قدرتنمایی بصری اسپیلبرگ احساسات مخاطبان گستردهای را در سراسر جهان تحریک کرد. اسپیلبرگ به عنوان یک یهودی با این فیلم احساس نزدیکی و خویشاوندی داشت. شخصیت اصلی فیلم این موضوع مهم را یادآور میشود که جان هیچ انسانی نسبت به انسان دیگر برتری ندارد.
فهرست شیندلر مورد تحسین منتقدان بسیاری قرار گرفت و در هفت رشته از جمله بهترین فیلم، بهترین کارگردانی، بهترین فیلمنامه اقتباسی و بهترین موسیقی جایزه اسکار را از آن خود کرد.
۶. نجات سرباز رایان؛ سرگرمکننده و تاثیرگذار
عنوان اصلی: Saving Private Ryan
کارگردان: استیون اسپیلبرگ
بازیگران اصلی: تام هنکس، تام سایزمور، بری پپر
محصول: ایالات متحده آمریکا
«نجات سرباز رایان» در میان فیلمهای جنگی به شکل قابل توجهی محبوب واقع شد و موفقیت تجاری زیادی کسب کرد. این اثر سینمایی عناصر سرگرمکننده را با لحظاتی خشن، پرکشش و تاثربرانگیز در هم آمیخته است.
داستان فیلم با ورود سربازان آمریکایی به ساحل نرماندی و همزمان نبردی با نیروهای آلمانی شروع میشود. به دنبال نبرد نرماندی گروهی از سربازان آمریکایی برای پیدا کردن سرباز چتربازی به نام رایان که برادرانش را در جنگ از دست داده است به پشت خطوط دشمن میروند.
صحنه جنگی ساحل اوماها در آغاز این فیلم جنگ جهانی دوم در زمان خود بسیار مورد بحث قرار گرفت. صحنهای که ۱۱ میلیون دلار هزینه در برداشت، از ۴۰ بشکه خون جعلی برای آن استفاده شد و ۱۰۰۰ نفر را درگیر خود کرد. کارگردان فیلم استیون اسپیبلرگ عکسهای گرفته شده توسط عکاس مشهور جنگ رابرت کاپا را مورد مطالعه قرار داد و برای صحنه نبرد نرماندی و در کل برای تولید فیلم از آن استفاده کرد. کارگردان از زاویه دید لنز کاپا برای بیان واقعیتهای عریان جنگ در فیلم خود بهره برده است.
۷. کشتی؛ از پیچیدهترین فیلمهای جنگ جهانی دوم
عنوان اصلی: Das Boot
کارگردان: ولفگانگ پترسن
بازیگران اصلی: یورگن پروچنو، هربرت گرونمیر، کلاوس ونمان
محصول: آلمان غربی
فیلم سینمایی «کشتی» اثری است واقعگرایانه درباره جنگ جهانی دوم. فیلم در یک زیردریایی که مملو از احساس تنگاترسی (claustrophobic) است روایت میشود. خدمه زیردریایی با کسالت، بهت و آشفتگی روزها و خطرات را سپری میکنند. ولفگانگ پترسن کارگردان این اثر سینمایی با سبک خاص فیلمبرداری از طریق دوربین متحرک نمایی کلی از زیردریایی را نمایش داده که مخاطب را کاملا درگیر فیلم میکند.
فیلم سینمایی کشتی یادآور آثار نویسنده آمریکایی هرمان ملویل است. از جمله «بیلی باد» و «تایپی» که هر دو در فضایی دریایی و همینطور پیرامون موضوعات اخلاقی اتفاق میافتند. در نهایت باید اشاره کنیم که این فیلم سینمایی از درون یک مینی سریال ۶ ساعته تلویزیونی بیرون کشیده شده. فیلم بی آنکه بر قهرمانها، قربانیان یا شخصیتهای شرور متمرکز باشد به انسانهایی توجه میکند که در شرایطی فرساینده برای بقا و حفظ جانشان میجنگند.
۸. کازابلانکا؛ معروفترین فیلم جنگ جهانی دوم
عنوان اصلی: Casablanca
کارگردان: مایکل کورتیز
بازیگران اصلی: هامفری بوگارت، اینگرید برگمن، پل هنرید
محصول: ایالات متحده آمریکا
اغراق نکردهایم اگر بگوییم کازابلانکا فیلمی است با شهرتی عالمگیر. یک درام رمانتیک که با بازی هامفری بوگارت و اینگرید برگمان براساس نمایشنامه «همه به کافه ریک میآیند» ساخته شد و با گذر زمان جایگاهی دست نیافتنی میان آثار عاشقانه پیدا کرد اما در عین حال فیلمی است درباره جنگ جهانی دوم.
کازابلانکا تنها فیلم در این لیست است که واقعا در دوران جنگ جهنی دوم ساخته شده است. فیلمی که در دوره جنگ روی مفاهیم عشق و چشمپوشی کردن از آن متمرکز شده است. جنگ و مبارزه در پشت عشقی که میان همفری بوگارت و اینگرید برگمان شکل میگیرد و یکی از رمانتیکترین زوجهای تاریخ سینما را شکل میدهد پنهان شده است. فیلم که در جریان روزهای پر تنش جنگ جهانی دوم میگذرد یک رابطه عاشقانه قدیمی را با مانعی اساسی روبرو کرده که به یک دو راهی پیچیده ختم شده است؛ مردی که باید بین عشق و انساندوستی دست به انتخاب بزند.
مایکل کورتیز کارگردان مجاری-آمریکایی فیلم سینمایی کازابلانکا و تعدادی از بازیگران این فیلم از جمله افرادی بودند که در عالم واقع از شر آزار و اذیت نازیها به کشورهای دیگر مهاجرت کردند. ترکیب بسیاری از عناصر، شخصیتها و موضوعات جذاب درون فیلم این اثر سینمایی را به فیلمی فراموشنشدنی برای تمام زمانها تبدیل کرده است.
۹. سقوط؛ جنگ جهانی دوم در روزهای آخر هیتلر
عنوان اصلی: Downfall
کارگردان: الیور هیرشبیگل
بازیگران اصلی: برونو گانتس، الکساندرا ماریا لارا، یولیانه کولر
محصول: آلمان، ایتالیا، اتریش
سقوط فیلمی با رویکردی منحصر به فرد است. این اثر سینمایی روی نبردها، مقاومتها و توده مردم متمرکز نیست بلکه به یکی از شخصیتهای مرکزی جنگ جهانی دوم پرداخته است: آدولف هیتلر. آخرین منشی شخصی پیشوای آلمان نازی شخصی به نام تراودل یونگه روایتگر داستان فیلم سقوط است.
کارگردان این فیلم جنگ جهانی دوم، اولیور هرشبیگل دوازده روز آخر زندگی آدولف هیتلر، ترسها و تصمیمات او و متعاقبا مرگش در پناهگاهی در برلین را به تصویر کشیده است. برونو گانتس با بازی فوقالعاده درخشان خود اعتبار بزرگ دیگری به کارنامه حرفهای خود اضافه کرد.
سقوط با نشان دادن بخش احساساتی شخصیت هیتلر و روابط خانوادگی این شخصیت هیولایی به کیفیتی خاص و پیچیده میرسد؛ در واقع اینطور به نظر میرسد که حتی شیطان هم میتواند لحظاتی انسانی داشته باشد.
۱۰. مفیستو؛ تسخیر روح انسان
عنوان اصلی: Mephisto
کارگردان: ایشتوان سابو
بازیگران اصلی: کلاوس ماریا برانداور، کریستیانا یاندا، ایلدیکو بانشاگی
محصول: مجارستان
فیلم سینمایی «مفیستو» بر اساس رمانی به همین نام اثر کلاوس مان ساخته شده است. این اثر سینمایی به کارگردانی ایشتوان سابو به جای اینکه همچون فاوست چگونگی تسخیر روح انسان توسط شیطان را نمایش دهد؛ نشان میدهد چه اتفاقی میافتد تا یک انسان روحش را به نازیها میفروشد. این سرنوشتی است که هنریک هافمن (با بازی کلاوس ماریا برانداور) شخصیت اصلی مفیستو به آن دچار میشود. فیلم ایشتوان سابو ثابت میکند که چگونه حتی بیگناهترینها میتوانند از راه درست خارج شده و تباه شوند.
فیلم چنین داستانی دارد: در اوایل دهه ۱۹۳۰ یک بازیگر در موقعیت دشواری قرار میگیرد؛ اینکه از موضع غیرسیاسی خود کنار بکشد و با مواضع و اصول رایش موافقت کند یا به فراموشی سپرده شود.
باید به این نکته نیز اشاره کرد که مفیستو در سال ۱۹۸۲ میلادی برنده جایزه اسکار بهترین فیلم خارجیزبان شد.
۱۱. حرامزادههای لعنتی؛ متفاوتترین فیلم در مورد جنگ جهانی
عنوان اصلی: Inglourious Basterds
کارگردان: کوئنتین تارانتینو
بازیگران اصلی: برد پیت، کریستوف والتس، مایکل فاسبندر
محصول: ایالات متحده آمریکا، آلمان
فیلم سینمایی «حرامزادههای لعنتی» به کارگردانی کوئنتین تارانتینو یک کمدی سیاه جنایی است که در چند فصل روایت میشود. اثری که با درونمایه هجو، طعنه و طنز تصویری خیالی را از جنگ جهانی دوم نشان میدهد. از جمله شخصیتهای فیلم میتوان از آلدو آپاچی (با بازی برد پیت)، هانس لاندا یا همان کلنل اس اس (با بازی کریستوف والتس) و دانی ملقب به خرس یهودی (با بازی الی راث) که در طول فیلم پرداخته میشوند اشاره کرد.
داستان فیلم مربوط به فرانسه اشغالی در دوره جنگ جهانی دوم است که در آن گروهی از سربازان آمریکایی- یهودی تصمیم میگیرند تعدادی از رهبران نازی را ترور کنند. این تصمیم همزمان با برنامههای انتقامجویانه یک صاحب سالن تئاتر پیش میرود. فیلم ضد قهرمانی جذاب دارد؛ چندین ژانر گوناگون را ترکیب میکند؛ تاریخ را نه آنطور که رخ داده بلکه به شیوه تخیلی جایگزین میکند و در نهایت مرزهای میان درست و غلط را از میان میبرد.
۱۲. زندگی زیباست؛ از محبوبترین فیلمهای جنگ جهانی دوم
عنوان اصلی: Life Is Beautiful
کارگردان: روبرتو بنینی
بازیگران اصلی: روبرتو بنینی، نیکولتا براسچی، جورجو کانتارینی
محصول: ایتالیا
فیلم سینمایی «زندگی زیباست» داستانی ساده دارد اما نه به این معنا که داستان فیلم به سادگی قابل بیان باشد. شرح این قصه صمیمانه از تاریخ خانوادگی کارگردان فیلم روبرتو بنینی سرچشمه میگیرد. بنینی با ترکیب بیامان درام و کمدی تعادل ظریف و بینظیری در فیلم خود ایجاد کرده است.
فیلم با نمایش مخلوطی از وحشت، وحشیگری و در کنار آن عناصری از تمدن همچون هنر و موسیقی به شخصیت اصلی فیلم به نام گوئیدو و احساسات او در اردوگاهی که اسیر است نزدیک میشود. گوئیدو (با بازی روبرتو بنینی) یک کتابدار روشنفکر یهودی است که در جریانی عاشقانه با زنی مسیحی ازدواج میکند و پس از گسترش یهودیستیزی در جنگ جهانی دوم همراه با پسرش در اردوگاه کار اجباری اسیر شده است. او برای حفاظت از فرزندش در مقابل خطراتی که در کمین آنها است از ترکیب فوقالعادهای از اراده، شوخطبعی و خیال استفاده میکند.
بنینی به عنوان کارگردان، بازیگر و نویسنده فیلم سینمایی زندگی زیباست به گونهای درخشان تعادلی بسیار ظریف و شکننده را میان عناصر فیلم حفظ کرده که نتیجه آن اثری تحسینشده است. فیلمی که در سال ۱۹۹۸ برنده جایزه اسکار بهترین فیلم خارجیزبان، اسکار بهترین موسیقی متن و همچنین اسکار بهترین بازیگر نقش اصلی مرد شد.
۱۳. آتش در دشت؛ سینمای جنگ جهانی دوم در اوج
عنوان اصلی: Fires on the Plain
کارگردان: کن ایچیکاوا
بازیگران اصلی: اجی فوناکوشی، اسامو تاکیزاوا، مایکی کورتیس
محصول: ژاپن
فیلم سینمایی «آتش در دشت» یک فیلم جنگی است که بسیار دستکم گرفته شده است حتی در ژاپن که زادگاه فیلم است. آتش در دشت اقتباسی است از رمانی به همین نام نوشته شوهه اوکا که توسط کن ایچیکاوا کارگردانی شده است. آتش در دشت فیلمی است بدون قهرمان و بدون پروپاگاندا؛ اثری شامل تصاویر بسیار ساده اما قدرتمند و تاثیرگذار. در واقع میتوان گفت آتش در دشت یک سفر سینمایی به برزخ است.
فیلم برای فضای غمانگیز، ویرانکننده و تاریک خود مورد توجه قرار گرفت. آتش در دشت سرنوشت تعدادی از سربازان ژاپنی رهاشدهای که در طول جنگ جهانی دوم با گرسنگی و قحطی روبرو شدهاند را روایت میکند. این اثر سینمایی همچنین محصول عشق کارگردان آن به ادبیات کلاسیک ژاپن است.
۱۴. پل رودخانه کوای؛ یک کلاسیک انگلیسی
عنوان اصلی: The Bridge on the River Kwai
کارگردان:دیوید لین
بازیگران اصلی: ویلیام هولدن، الک گینس، جک هاوکینز
محصول: بریتانیا
«پل رودخانه کوای» به کارگردانی دیوید لین مانند آثار دیگر او داستانی کلاسیک را استادانه روایت میکند. فیلم بر اساس رمانی با نام «پلی بر روی رودخانه کوای» اثر پیر بول ساخته شده است. این ثر سینمایی فقط یک فیلم جنگی نیست بلکه نمونه اولیه و اصلی فیلمهایی با مضامین جنگی است که از پس آن ساخته شدهاند.
این فیلم جنگ جهانی دوم با توانمندی بسیار زیاد داستان قدرت و بقا در منطقهای جنگی، ممنوعه و دورافتاده را ترسیم میکند. این اثر روایتگر دستگیری چندتن از سربازان ارتش انگلیس به دست نیروهای ژاپنی در جنگ جهنی دوم و انتقال آنها به تایلند برای ساختن پلی روی رودخانه کوای است.
فیلم سینمایی پل رودخانه کوای در سال ۱۹۵۸ برنده هفت جایزه اسکار از جمله جایزه در رشتههای بهترین فیلم، بهترین کارگردانی، بهترین بازیگر نقش اصلی مرد، بهترین فیلمنامه، بهترین تدوین و بهترین فیلمبرداری شد.
۱۵. نامههایی از ایوو جیما؛ بهترین فیلم جنگ جهانی دوم درباره نیرویهای ژاپنی
عنوان اصلی: Letters From Iwo Jima
کارگردان: کلینت ایستوود
بازیگران اصلی: کن واتانابه، کازوناری نینومیا، ایهارا تسویوشی
محصول: ایالات متحده آمریکا
کلینت ایستوود در فیلم سینمایی «پرچمهای پدران ما» چشماندازی آمریکایی از نبرد ایوو جیما ارایه داد. اما در فیلم سینمایی «نامهایی از ایوو جیما» متقابلا داستان را از دید نیروهای ژاپنی در جنگ جهانی دوم روایت کرد. ایستوود تماشاگران را در شرایطی سخت و پیچیده قرار میدهد، توجه آنها را به جزئیات جلب میکند و در ساخت فیلم از زبان ژاپنی به عنوان زبان اصلی اثر استفاده میکند. نتیجه تلاشهای ایستوود ساخت فیلمی مستند-مانند و در عین حال یادآور آثار کوروساوا و ایمامورا است.
فیلم برای نمایش تفاوتهای کلیدی میان نیروهای آمریکایی و ژاپنی روی دو شخصیت متمرکز میشود: ژنرال کوریبایاشی و سایگو که شخصیتپردازی آنها بر محوریت ویژگیهایی چون غرور و وفاداری استوار است. نامههایی از ایوو جیما سرشار از استعارهها و تشبیهات شاعرانه است. فیلم همدلی مخاطب را نسبت به نیروهای ژاپنی برمیانگیزد و نشان میدهد آنها چگونه هر لحظه آماده مرگ بودند اما جرقههای امید در افق نگاه آنها خاموش نمیشد.
۱۶. پاتن؛ سیمای یک ژنرال
عنوان اصلی: Patton
کارگردان: فرانکلین جی شافنر
بازیگران اصلی: جرج سی. اسکات، کارل مالدن، ادوارد بینز
محصول: ایالات متحده آمریکا
فیلم سینمایی «پاتن» بیشتر از اینکه تصویری از جنگ ارائه دهد تصویر یک انسان است. فیلم درباره یک ژنرال بحثبرانگیز آمریکایی به نام جرج پاتن در طول جنگ جهانی دوم است همراه با نظرات و ارادهی قدرتمندش در هدایت نیروهای خود. پیچیدگیهای فیلم بیشتر از هر عامل دیگری به پیچیدگیهای خود شخص پاتن برمیگردد. به همین دلیل کیفیت فیلم بسیار به عملکرد نقش اصلی فیلم (با بازی جرج سی. اسکات) وابسته بود.
جورج سی اسکات با ایفای نقشی پرقدرت، کاریزماتیک و فوقالعاده موثر عملکرد درخشانی ارایه داد و یکتنه در موفقیت فیلم نقشی گسترده ایفا کرد. فرانسیس فورد کاپولا نویسندگی این اثر سینمایی را به عهده داشته و تاثیر قلم او را در کیفیت فیلم نباید نادیده گرفت. پاتن در سال ۱۹۷۱ برنده هفت جایزه اسکار از جمله اسکار بهترین فیلم و بهترین بازیگر نقش اصلی مرد شد.
۱۷. پدر یک سرباز؛ قدرت سینمای ضد جنگ
عنوان اصلی: Father of a Soldier
کارگردان: رواز چخیدزه
بازیگران اصلی: ولادیمیر پروالتسف، الکساندر نظروف،سرجو زاکاریادزه
محصول: شوروی
فیلم سینمایی «پدر یک سرباز» اثری ضد جنگ است که بر ارتباط قوی میان یک پدر و پسر متمرکز میشود. داستان از این قرار است که در طول جنگ جهانی دوم یک کشاورز پیر روستای خود را برای یافتن پسرش که در بیمارستان بستری است ترک کرده اما به محض رسیدن به بیمارستان متوجه میشود پسرش دوباره به جنگ برگشته است. پدر که برای برگشتن به خانه انگیزهای ندارد به خط مقدم میرود و تلاش میکند پسر زخمی خود را پیدا کند. پدر یک سرباز شاید فیلمی شناختهشده نباشد اما سادگی و احساسات جاری درون اثر آن را به فیلمی تاثیرگذار و خاص تبدیل کرده است.
رواز چخیدزه کارگردان گرجستانی فیلم با روایت کردن داستان از نگاه پدری که درگیر این سفر جنگی شده است توانسته فیلمی ناب و خالص را تولید کند. فیلم با استفادهای موشکافانه و خلاقانه از بیان سینمایی در کنار ایفای نقش فراموشنشدنی بازیگر اصلی کیفیتی مثالزدنی دارد.
پدر یک سرباز ادای احترامی ماندگار به مردم گرجستان است در طول سفری زیبا، غبارآلود و پرماجرا.
۱۸. اروپا؛ جهانی کافکایی
عنوان اصلی: Europa
کارگردان: لارس فون تریه
بازیگران اصلی: ژان مارک بار، باربارا سوکوا، اودو کی یر
محصول: دانمارک، سوئد، فرانسه، آلمان، سوئیس، انگلستان
کارگردان بحثبرانگیز دانمارکی لارس فون تریه بیشتر از آنچه تصور میشود چندوجهی است. از بهترین تلاشهای او میتوان سهگانه اروپا را نام برد. سهگانهای متشکل از سه فیلم «عنصر جنایت»، «اپیدمیک» و «اروپا».
فیلم سینمایی اروپا با تاثیرپذیری از رمان آمریکا اثر فرانتس کافکا تصویر جوانی امریکایی و ایدهآلگرا را نشان میدهد که سعی دارد مهربانی را به مردم المان بعد از جنگ جهانی دوم نشان دهد. در پایان اما اتفاقات کاملا خلاف انتظار لئوپولد کسلر (با بازی ژان-مارک بار) رقم میخورد.
در واقع لئوپولد درست بعد از جنگ جهانی دوم برای کار در راه آهن از آمریکا به آلمان آمده است اما چیزی نمیگذرد که با افرادی سیاسی و هنوز متعصب به نازیها به اختلاف عقیده میخورد. کسانی که سعی دارند جهت دسترسی به اهداف خود از او سواستفاده کنند. فیلم با داستان مهیج خود و طرح سوالات عمیق و اساسی کاری از فون تریه است با زیباییشناسی خاص او و البته تاثیرات انکارناپذیر کافکا و ابهامی که معمولا درون آثار این نویسنده جاری بود؛ به همین منوال کارگردان سعی کرده است گنگی و ابهام کافکاگونهای را در سبک فیلم رعایت کند.
فیلم سینمایی اروپا در جشنواره فیلم کن ۱۹۹۱ توانست جایزه هیئت داوران را از آن خود کند.
۱۹. دشمن پشت دروازهها؛ از هیجانانگیزترین فیلمهای جنگی
عنوان اصلی: Enemy at the Gates
کارگردان: ژان-ژاک آنو
بازیگران اصلی: جود لا، اد هریس، جوزف فینز
محصول: ایالات متحده آمریکا، بریتانیا، آلمان، ایرلند
نبرد استالینگارد یکی از مهلکترین نبردهای جنگ جهانی دوم بوده است که بین اتحاد جماهیر شوروی در برابر آلمانیها، رومانیاییها، ایتالیاییها، مجارها و کرواتها درگرفت. جنگی که در آن بر خلاف احتمالات، شوروی برنده میدان شد.
همانطور که تمام نبردهای بزرگ قهرمانهای بزرگ خاص خود را دارند در این نبرد نیز واسیلی زایتسف (با بازی جود لا) یک تکتیرانداز اهل شوروی است که قهرمان داستان به حساب میآید. واسیلی به دلیل توانایی بینظیرش در انهدام نیروهای دشمن و مهارت ویژهاش در تکتیراندازی در کشور خود به یک اسطوره تبدیل شده. او به عنوان مسئول کشتن سرگرد کونیگ (با بازی اد هریس)-بهترین تکتیرانداز آلمانی- تعیین شده و چالشی میان آن دو در میگیرد.
در طول این بازی موش و گربه هیجانانگیز سرباز جوان شوروی احساسهایی مثل عشق، ترس و خیانت را از دیدگاه خود تجربه میکند. دشمن پشت دروازهها مجموعهای است از تیراندازیها، حرکات تاکتیکی و جزئیات یک درام تاریخی. ژان-ژاک آنو کارگردان این اثر سینمایی نبرد نیروهای بزرگ را در تجربه جنگیدن دو تکتیرانداز ماهر در استالینگارد با ظرافت و دقت به تصویر کشیده است.
۲۰. کتابخوان؛ پیچیدگیهای یک فیلم جنگ جهانی دوم در حوزه اخلاقی
عنوان اصلی: The Reader
کارگردان: استیون دالدری
بازیگران اصلی: کیت وینسلت، رالف فاینس، داوید کروس
محصول: ایالات متحده آمریکا، آلمان
فیلم سینمایی «کتابخوان» به کارگردانی استیون دالدری اقتباسی است از کتابی با همین نام نوشته برنهارد شلینک. داستان فیلم پس از جنگ جهانی دوم اتفاق میافتد. سالها قبل پسر ۱۵ سالهای به نام میشائل برگ (با بازی داوید کروس) با زنی به نام هانا اشمیتز (با بازی کیت وینسلت) آشنا شده و اکنون پس از هشت سال دوباره با هانا در یک دادگاه جنایات جنگی روبرو میشود. هانا در زمان جنگ نگهبان اردوگاه کار اجباری آشوویتز بوده و این موضوع او را به دادگاه کشانده است.
کتابخوان روایتگر معضلات اخلاقی است. فیلم سوالاتی را مطرح کرده و پاسخهایی ارایه میکند که در بهترین حالت مبهم به نظر میرسند؛ البته این ابهامها سرچشمهگرفته از ابهامات پرسشهای اخلاقی در زندگی واقعی است.
۲۱. پسری در پیژامه راهراه؛ تضاد دو زندگی
عنوان اصلی: The Boy in the Striped Pajamas
کارگردان: مارک هرمن
بازیگران اصلی: ایسا باترفیلد، جک اسکنلن، روپرت فرند
محصول: ایالات متحده آمریکا، بریتانیا
فیلم سینمایی «پسری در پیژامه راهراه» به کارگردانی مارک هرمن بر اساس رمان پرفروشی به همین نام اثر جان بوین و درباره فجایع هولوکاست از زاویه دید یک کودک ساخته شده است.
داستان از دید پسری به نام برونو، فرزند یک فرمانده نازی روایت شده است. خانواده برونو همواره او را به تنفر از یهودیان واداشته و او را به این امر تشویق میکنند. اما پذیرش این دیدگاه برای برونو بسیار دشوار است به خصوص وقتی به خانهای در نزدیکی اردوگاه آشوویتس نقل مکان کرده و با پسری یهودی به نام اشمول آشنا میشود؛ پسری یهودی که در آنسوی دیوار اردوگاه اسیر است. برونو و اشمول مخفیانه با هم آشنا شده و ارتباطات آن دو به مرور بیشتر میشود.
اگرچه برونو در جوار موقعیتی کابوسمانند زندگی میگذراند اما برخلاف اشمول که زندگیاش از بیعدالتی و وحشیگری مملو شده، زندگی ساده و آزادانهای دارد. فیلم به خوبی این تضاد را با کنار هم قراردادن زندگی دو پسر در سراسر داستان حفظ کرده است. نهایتا خلوص و پاکی موجود درون دوستی دو پسر مانند کورسوی امیدی است درون تاریکی وسیع روزهای جنگ و تباهی.
۲۲. کانال؛ سرنوشت تلخ لهستان
عنوان اصلی: Kanal
کارگردان: آندری وایدا
بازیگران اصلی: تادئوش یانچار، وینچیسواف گلینسکی، استانیسلاف میکولسکی
محصول: لهستان
فیلم سینمایی پیانیست تنها فیلمی نیست که لهستان را در جنگ جهانی دوم به تصویر میکشد. فیلم سینمایی «کانال» در سال ۱۹۵۶ اکران شد و دومین فیلم از سهگانه جنگی آندره وایدا اولین اثری بود که به قیام سال ۱۹۴۴ شهر ورشو میپرداخت. دو دیگر وایدا به نامهای «یک نسل» در سال ۱۹۵۵ و «خاکسترها و الماسها» در سال ۱۹۵۸ از دیگر آثار سهگانه یاد شدهاند. داستان کانال روایتی است از جابهجایی گروهی نظامی از چنگال آلمانها درون شبکه فاضلابی که زیر شهر ورشو قرار گرفته.
شروع فیلم کانال با تصاویری از ویرانی و خرابی از داستانی واقعگرایانه بدون احساسات مثبت و تصاویر زیبا حکایت میکند. لهستان یکی از کشورهایی است که در جنگ جهانی دوم بیشترین آسیبها و تاثیرات منفی را تجربه کرده است و شاید به همین دلیل نیز فیلم وایدا با تاکید بر جنبههای شنیع، پلید و بسیار تلخ جنگ همراه است.
از سوی دیگر فیلم سینمایی کانال با تاکید برناامیدی مبارزان لهستانی از سوی دو بلوک شرق و غرب همراه است. در حالی که این مبارزان به جبهههای غربی وابستهاند به تنهایی قادر به شکست نازیها نیستند و شوروی نیز که از وابستگی جبهه مقاومت لهستان به نیروهای غربی آگاه است حاضر نیست با دخالت در وضعیت شرایط را به نفع آنها دگرگون کند. به این ترتیب تنهایی و ناامیدی از همه، ویرانی لهستان در دستان بیرحم آلمان همراه است با آوارگی گروه از نیروها که درون کانالهای بیپایان دوزخمانند گیر افتادهاند.
فیلم سینمایی کانال در سال ۱۹۵۷ توانست جایزه ویژهٔ هیئت داوران جشنواره کن را به دست آورد.
۲۳. پل؛ واقعبینانهترین فیلم جنگ جهانی دوم
عنوان اصلی: The Bridge
کارگردان: برنهارد ویکی
بازیگران اصلی: فریتز وپر، میشائیل هینتس، فولکر بونت
محصول: آلمان غربی
فیلم سینمایی پل از معدود فیلمهای آلمانی درباره دوران جنگ است که بدون هیچ جنبه تبلیغاتی و سوگیری سیاسی ساخته شده است. برنهارد ویکی کارگردان فیلم نشان میدهد که چگونه نوجوانان آلمانی به حال خود رها شده بودند که تا پای مرگ بجنگند. فیلم سینمایی پل جنون جنگ را به تصویر کشیده است و تعمقی است بر جایگاه و نقش نوجوانان در رابطه با سیاست و اجتماع در طول دوران جنگ.
برخلاف دیگر فیلمهای جنگی، این فیلم جنگ جهانی دوم در ستایش پیروزی ساخته نشده است بلکه طعم تلخ شکست را نشان داده است. این اثر سینمایی فرصت اندیشیدن در رابطه با شستشوی مغزی نوجوانان حزب نازی، چگونگی آماده کردن و به جنگ فرستادن نوجوانانی حدودا ۱۵ ساله را به تصویر کشیده است و همچنین به شکلی کلیتر به مقوله کودکسربازان میپردازد.
پل در سال ۱۹۶۰ میلادی نامزد دریافت جایزه اسکار بهترین فیلم خارجیزبان شد.
۲۴. تپه؛ تمثیل مقاومت
عنوان اصلی: The Hill
کارگردان: سیدنی لومت
بازیگران اصلی: شان کانری، هری اندروز، یان بانن
محصول: بریتانیا، ایالات متحده آمریکا
«تپه» به کارگردانی سیدنی لومت و با بازی شان کانری اثری است که در آن شخصیتها واجد جنبههای نمادیناند. درواقع فیلم تمثیلی است از مقاومت برای جان سالم به در بردن از کشتاری دستهجمعی. تپه روایتگر مبارزه کردن ۵ مرد بریتانیایی برای زنده ماندن است در حالیکه در زندان نظامی آفریقایی با نگهبانان سادیستی و شکنجههای سخت مواجهاند. این سربازها در طول جنگ جهانی دوم در آفریقا اسیر شدهاند.
چه از فیلم خوشتان بیاید و چه نسبت به آن نگاهی انتقادی داشته باشید نمیتوانید منکر ویژگیهای تاثیرگذار آن باشید. این فیلم یکی از تاریکترین بخشهای جنگ را از دل صدها و هزاران داستان تلخ بیرون میکشد، کیفیتی فلسفی و پر رمزوراز دارد و همزمان داستانی خشن را روایت میکند.
۲۵. تورا! تورا! تورا!؛ بهترین فیلم جنگ جهانی دوم درباره پرل هاربر
عنوان اصلی: !Tora! Tora! Tora
کارگردان: ریچارد فلایشر، کینجی فوکاساکو، ماسودا توشیئو
بازیگران اصلی: جوزف کاتن، جیسون روباردز، مارتین بالسام
محصول: ژاپن، ایالات متحده آمریکا
این اثر سینمایی برخلاف فیلمهای بیکیفیتی که در زمینه حمله به پایگاه دریایی ایالات متحده آمریکا در پرل هاربر ساخته شدهاند با وفاداری به جزییات و واقعیت این حمله ساخته شده و موفق شده تصویر دقیقی را از آن واقعه ارایه دهد.
فیلم سینمایی «تورا! تورا! تورا!» – کدی ژاپنی که در حملات از آن استفاده شد- داستانی معتبر و موثر از جنگ جهانی دوم و انعکاس مرگ و ویرانی ناشی از حمله ۷ دسامبر ۱۹۴۱ به پرل هاربر است. زمانی که ژاپن تصمیم میگیرد پس از ماههای تحریم اقتصادی با حمله پیشگیرانهای به پایگاه دریایی ایالات متحده آمریکا در پرل هاربر جنگ خود را با ایالات متحده آمریکا آغاز کند و ثمره این تصمیم در ماههای بعد خود را به شکلی پیشبینیناپذیر نشان میدهد.
فیلم در ابتدا به کارگردان بزرگ ژاپنی کووساوا سپرده شد اما بعد از دوسال عدم توسعه، توزیعکننده فیلم یعنی فاکس قرن بیستم کارگردانی این پروژه را به کینجی فوکاساکو کارگردان فیلم «نبرد سلطنتی» محول کرد. تورا! تورا! تورا! اثری است نسبتا کند و غنی از جزئیات تا با دقتی رئالیستی حقیقت را درباره چگونگی تدارک این حمله توسط ژاپنیها نمایش دهد و از سوی دیگر به خطاهایی بپردازد که از سوی نیروهای آمریکایی رخ داد.
بیشتر بخوانید:
دوستی که میگه هیتلر جنگو شروع کرد هیچ نمیدونه…آلمان فقط میخواست سرزمینهای اشغالیشو از لهستان پس بگیره این فرانسه و انگلیس بودن که اعلان جنگ دادن
دوستان اگر بخایم هیتلر و رهبران متفقین و در یک ترازو قرار بدیم همگی بی شکمقصر اند اما اونیکه بجای تفکر بیشتر تعصب بیشتری داشت به دنیا و مردم و کشورش بیشتر خیانت و ظلم کرده هیتلر شاید یک فرد خاص و منحصر به فردی بوده اما متاسفانه از این خصوصیت تو راه بدی استفاده کرد و تبعاتش رو هم مرد بیگناه دادن چون دلیل نمیشه با نگاه سطحی بر اساس یک برداشت شخصی یکنسل رو مجازات کرد بعد جنگ متفقین هم به مردم بیگناه آلمان ظلم کردن و بخاطر همین تمام ظرفهای جنگ مقصر و گناهکارند اما دلیل اصلی و شروع کننده اتفاقات بی شک هیتلر بود و این و نمیشه توجیه و تحریف کرد و آن شاالله دنیا دیگه شاهد چنین رویداد هایی نباشه
واقعا حیف که آلمان-نازی شکست خورد … قطعا اگر شکست نمیخوردن الان دنیا خیلی بهتر و پیشرفته تر بود . توی تمام این فیلم ها واقعیت تحریف شده و آلمانا رو بد جلوه دادن … تف به هر چی انگلستانی که روی زمین نفس میکشن.
در مورد هیتلر هم بگم که آلمان دقیقا اوضاعی مثل ایران الان خودمون داشت … تورم پارتی بازی یهودی ها دقیقا مثل اقازاده های خودمون بودن و در حال نابود کردن مملکت بودن … اون قرارداد های وحشتناک و ناحق جنگ جهانی اول هم علیه آلمان بسته شده بود و مملکت واقعا داشت مثل یه بمب منجفر میشد . تا هیتلر ظهور کرد و اون کشور داغون رو تبدیل به یه ابرقدرت کرد و دمشم گرم … امریکا هم دید اگه این رژیم قدرتمند نازی زنده بمونه قطعا اروپا رو میگیره و میشه رقیب مستقیم ایالات متحده … سر همین وارد جنگ شد و اون اتفاقات تلخ شروع شد …افسوسسسس
فیلم ۱۹۱۷ ارزش دیدن داره، یک فیلم بدون ایدئولوژی محض و تِم روان. اکثر فیلم هایی که معرفی کردید خیلی سعی شده توش آمریکایی ها و متفقین رو قهرمان، مظلوم و پیروز نشون بده که توهین به شعور مخاطب هست! حالا چون هالیود و جبهه سرمایه داری پشت این فیلم ها هست و سعی میکنن جذابیت داستان رو بالا ببرن دلیل نمیشه که بگیم فیلم خوبی هستند. همونقدر که متحدین جنایتکار بودن متفیقین هم بوده اند.
مشکل همه ما ادما اینه فکر میکنیم خودمون میفهمیم و بقیه رو نادون و احمق فرض میکنیم! و این حماقت تا جایی پیش میره که کسایی که توهم درک و فهم دارن میخوان عقایدشون رو به زور هم شده تو حلقوم بقیه فرو کنن! یه نفر که لفظ قلم صحبت میکنه فکر میکنه خودش و انسانهای سطحی نگر که فهمیده اس و یه نفر که خودش هست و راحت صحبت میکنه حتی اگه بسیار عاقل و فهمیده باشه کسی روش حسابی نمیکنه! همین میشه که به راحتی گول میخوریم و خرافات و عقاید پوسیده رو بهمون میفروشن و به راحتی هم قبولش میکنیم! چون پشت هیچ حرفمون هیچ دانش و تحقیقی نیست! به راحتی به عقاید هم توهین میکنیم و توهم به حق بودن رو داریم! کاش به جای این حرفها هرکس سرش توی لاک خودش بود و به فکر پیشرفت! دست کم یه جاهایی مثل ژاپن رو که پیشرفت کردن رو به عنوان نمونه در نظر میگرفتیم و سعی میکردیم کمی یاد بگیریم به جای اینکه همش در گذشته زندگی کنیم و بگیم ما چی بودیم و اگه چی بود چی میشد! به جای قشنگ حرف زدن کمی هم دنبال رفتار قشنگ داشتن بودیم! ولی حیف که هرکسی فکر و توهم به حق بودن داره میخواد اول چیزایی که فکر میکنه به حق و درست نیستن رو نابود کنه! و اینکه هنوز نفهمیدیم هیچ جنگی قشنگ نیست! هیچ کشتنی درست نیست! متاسفانه تحجر فرهنگی و برهنگی فرهنگی بیداد میکنه….
خب لیستتون خیلی چیزا رو از جنگ جهانی کم داشت
ستیغ اره ای
۱۹۱۷
خشم
سریال جوخه برادران
بازی تقلید
اینا همشون بهترینا ان
مرسی که اسم این فیلم ها رو تکمیل کردید
دقت کردین تک تک این فیلما نازیا رو بد نشون دادن
من واقعا نمیفهمم بعضیا ک هیچ مطالعه ای در مورد جنگ جهانی دوم و هیتلر ندارن ، چرا میان الکی اظهار نظر میکنن . اون دوست عزیزی که میگه هیتلر دیوونه و ….. بوده ، اول بره یه ورق از کتاب مربوطه رو بخونه بعد بیاد نظر بده.
دوست عزیز هیتلر هم عین من و شما یه آدم بوده ، یه آدم که مادرش، کشورش و مردمش رو دوست داشته ، اگه دیوونه بوده یا هر مشکلی که داشته ، چرا از همون دوران کودکی و نوجوانی این مشکلات درش به وجود نیومده بوده!!! بعدشم هیتلر یه هنرمند بوده ، یه نقاش که به خاطر یه عده یهودی با نفوذ ، نتونست به دانشگاه راه پیدا کنه . بعدشم اون زمان اینقدر تورم و بدبختی تو آلمان بوده که حد نداشته ، از مراکز فساد بگیر ، تا قمار خونه ها و…. اون زمان ثروتمند های آلمان یهودیایی بودن که با وام دادن یا بهتره بگم پول نزول دادن ، مردم رو فقیر تر میکردن.
حالا شما این افراد رو با آقازاده های کشورمون مقایسه کنید ، پول مردم و مملکت رو بالا که میکشن هیچ ، سایت بت و….. هم که دارن ، اونوقت کسی نباید در برابر یه همچین آدمایی (کار به نژاد ندارم ) بایسته!!!!!
این فیلم هایی هم که در مورد جنگ جهانی دوم درست میکنن ، سرمایه گذاراشون یهودین ، و فقط میخوان از وقایع اون زمان مثل هلوکاست (که اصلا حقیقتی پشتش نیست) سو استفاده احساسی و ابزاری بکنند ، والا به قول دوستان تاریخ رو فاتحان مینویسند.
داداش ایدی تلگرامی چیزی داری بگو واجب شد یچی برات بفرستم .
این چیزارو برا منم بفرست داداش
بله دوست عزیز بنده حرف های شما را تائید می کنم و پیشنهاد ممیکنم کتاب نبرد من رو بخونید
پوتین هم ، هم ورزشکار حرفه ایه هم هنرمند و پیانیسته.. دلیل نمیشه کسی که هنر حالیشه آدم خوبی باشه..
دوما اینهمه یهود ستیزی می کنید که تهش حاضرید انسانیتتون و شرفتونو به هیتلر بفروشید چون یهود کشی می کرد؟
تو دیگه چجور آدمی هستی امیدوارم اشتباه برداشت کرده باشم حرفاتو… اول اینکه من هیچ گرایشی به هیچ مذهبی ندارم در مورد نظری که میخوام بدم و نظرم انسانیه.. یه آدمی که به دنیا میاد و در به دنیا اومدنش هیچ نقشی نداشته که تصمیم بگیره که کجای کره ی زمین با نزدیکی کدوم دو نفر به دنیا بیاد… چه طور ما به خودمون اجازه می دیم که بگیم سیاهپوست و کاکاسیاست یا یهود و کثیف یا سفید پوست عوضی یا هرچی؟؟؟
کی به ما حق داده زندگی کسی رو نابود کنیم به خاطر چیزی که اون آدم هیچ نقشی توش نداشته.. میدونی چندین هزار نفر آدمی که شاید هنرمند بزرگ تاریخ جهان می شدند به خاطر سیاستهای آدمهای خودشیفته مثل پوتین و هیتلر کشته شدند؟ نمونه اش فیلم پیانیست…
اون انسان چه گناهی کرده که وقتی نوزاد بوده تو شکم یه زن فلسطینی ، یا قحط زده ی سومالی بوده و باید تموم زندگیش زجر جنگ و فقر رو بکشه؟؟؟؟
یا یک انسانی شانس میاره و میشه بچه ی پرنس انگلستان در ناز و نعمت از اول عشق و حال می کنه تا آخر عمر هم با احترام و تجمل زندگیشو به اتمام می رسونه.. وقتی میگن دنیا ارزششو نداره به خاطر همینه.
چون قانون مساوی در کار نیست و انسانها هم تلاشی برای مساوی کردن قانون زندگی نکرده اند. خودت نگاه
کن. یه دختر در سوئد و کانادا یا فرانسه به دنیا بیاد زندگی بهتری داره یا یه دختر وسط کابل افغانستان زن ستیز ترین کشور دنیا؟؟؟؟ به خاطر همینه که منصفانه نیست این دنیا. منصفانه نیست به خاطر اینکه شما
با رژیم اسرائیل در جنگ و دشمنی هستید مردمش هم لایق مرگ باشن و نسل کشی رو تایید کنیم.. اونا هم حق ندارن چنین فکری درباره ایران و ایرانی بکنن. ولی متاسفانه حرف جنگ که میاد وسط تصمیمات رو دیگران می گیرن و تاوانشو مردم بیچاره میدن. به نظر من جنگ هیچوقت منصفانه نیست.
چون اون بالاییها هیچ بلایی سرشون نمیاد ولی هزاران نفر از هر قوم و ملیتی به یتیمی ، شهادت و نابودی میکشه کارشون. جنگ هیچوقت منصفانه نبوده و نخواهد بود. مخصوصا وقتی قربانیان یک جنگ فقط به خاطر نژادشون باشه.. حالا چه یهود چه ایرانی چه فلسطینی چه سومالی و مکزیکی و هرجای جهان..شریف ترین آدمهای دنیا کسایی هستند که صلح برقرار می کنند…جنگو که هر احمقی مثل صدام میتونه راه بندازه..
شما یه سر برو عهد نامه ورسای بخون ببین چه فاجعه ای بوده حتی خوده متففقین میدونستند که این قراردادا موجب جنگ جهانی دوم میشه فرانسوی ها بعد جنگ جهانی اول میومدن تو المان به زنای المانی تجاوز میکردند یهودی ها تمام ثروت المانو برا خودشون کرده بودن پول رو هم تا جامعه خرج نمیکردن روسپی گری و کاواره رو مافیای یهودی پشتش بوده اینا همه سند و مدرک داره بدون مردک نیست درسته هیتلر یهود ستیز بود ولی دلیل داشت دیوونه نبود من نه مسلمونم نه به دینی اعتقاد دارم ولی همیشه تاریخ و فاتحان مینویسند چرچیل دیوونه تر از هیتلر بود چرا که هیتلر بالای ۳ ۴ بار به چرچیل پیشنهاد صلح داد ولی چرچیل اعتقادی به صلح نداشت همین الانم سخنرانی هاش هست اگه سرچ کنی که میگه ما تمام المانی هارو میکشیم تا تسلیم بشند حتی اگه در مورد دانکرک هم خونده باشید میفهمید که هیتلر دنبال جنگ بیشتر نبود فقط میخواست از فرانسوی ها و یهودی ها انتقام بگیره تو بندر گاه دانکرک ۱۰۰ هزار فرانسوی و ۳۰۰ هزار انگلیسی محاصره بودند ولی هیتلر دستور حمله نداد و انگلیسا و فرانسوی ها فرار کردند هرچی زی که رسانه به آدم میگرو نباید قبول کرد
نمیفهمم چرا بعضیا رو آدمی مثل هیتلر تعصب دارن تو دیوونه بودن هیتلر شکی نیست اما به نظر من همه این سیاستمدارا از هیتلر و چرچیل و روزولت و ترومن و استالین و … به یک اندازه تو این جنگ مقصر بودن راه انداختن جنگ به خاطر دانزیک دیوانه وار و جنایتکارانه بود مثل تهاجم به شوروی و فنلاند و انداختن بمب اتم رو ژاپنی که داشت تسلیم میشد….خنده دار اینجاست که انگلیس وفرانسه برای اینکه دانزیک (که یه شهر آلمانی بود ) رو به آلمان ندن جنگی راه انداختن که در پایانش نصف بیشتر اروپا به کمونیست ها رسید.تاریخ رو همیشه پیروز ها مینویسن و باید واسه دیوونگی هاشون توجیه درست کنن واسه این هیتلر شده ده دیو و چرچیل شده ابر سیاستمدار
به هر حال رسانه یک ابزار نرم و بسیار تاثیرگذار و قدرمنده. به خاطر همینه که دیگه دوره سخنرانی و منبــر رفتن گذشته.. اون تاثیری که از مخاطبت می خوای بگیری رو با یک فیلم سینمایی می گیری…
اون فیلم رو اونقدر خوب می سازی که بیننده محو شخصیتی بشه که شاید اصلا اونطور که میگن نبوده.. به این میگن قدرت رسانه ای که کشور ما سالها توش عقب مونده.
ولی در زمینه دفاع مقدس ما یک عالمه فیلم خوب ساختیم و جنایات صدامو ساختیم ولی جالبه که تا الان فیلم جنگی از ایران و عراق ندیدم که عراقیا ساخته باشن.. به همین تفکر باید آفرین گفت که اون شخصی که دستور داده فیلمهای جبهه ای بسازن می دونسته تاثیر رسانه خیلی بیشتر از سخنرانی و حرف زدن خالیه…
ولی همچنان ایران جای کار داره چون نویسنده خوبی نداریم. بازیگرامون واقعا خیلیاشون خوبن.. کارگردانای خوبی نداریم متاسفانه.. به نظرم چیزی که نزدیک به رقابت باشه فقط مهدویان هست.. وگرنه کارهای حاتمی کیا واقعا سیر نزولی داره.. بقیه هم ول معطلن.. البته که فیلم دوئل احمدرضا درویش کار خوبی بود.
شما نمونه بارزش قدرت رسانه رو خودت ببین.. رسانه دست دموکراتهاست.. هنرمنداشون اکثرا دمکراتن. چقدرررررر ترامپ رو مسخره کردن.. سریال ساختن که ترامپ با کمک هکرای پوتین برنده شده..ولی حقایقی که الان مشخص می شه دقیقا برعکسه و فساده که بایدن و پسرش با روسیه و اوکراین داشتند غیرقابل وصفه..بارها ترامپ رو به زن ستیزی متهم کردن هر زنی که به انتخاب خودش با ترامپ بوده رو پیدا کردن یه مستند بسازن که ترامپ زن بازه. درحالی که یه سریال ساختنند و رسوایی بزرگ جن سی بیل کلینتون و منشی خودشو خیلی ساده جلوه دادن.. ایمیل های هیلاری کلینتون رو ماستمالی کردند چون قدرت دستشونه…فسادهایی که حزب دمکرات کرد کم نبود. حتی اینم بگم.. تحریم های سنگین از دوره دمکراتها شروع شد فقط چون رسانه دستشونه می تونن گناههای خودشونو بشورن و علیه طرف مقابل هزار دروغسازی و جوسازی کنند. آزادی بیانشون همه ظاهریه.. به محضی که ترامپ خواست چندتا حقیقت افشا کنه اکانتهاشو همه جا بستند…
احسنت به تفکر شما ، فیلم تعثیر زیادی می زاره .
هیتلر نه تنها یک دیکتاتور بلکه نژاد پرست بود به گونه ای که در مسابقات المپیک حتی حاظر نبود به ورشکاران سیاهپوست و یهود دست بده.. رفتاری که یک یهودی در دورانی کودکی او با مادرش داشت باعث عقده ی بزرگی شد و چه زندگی ها که نابود شدند ویهودی های بیگناهی که بی دلیل کشته شدند حتی اگر ۶ میلیون نفر نباشند حتی اگر صد نفر باشند اینکار دیکتاتوری و نسل کشی بزرگ است چطور میتونید بگید این انسان بی گناهه اما نمیتونید از بیگناه بودن میلیون ها یهودی چیزی بگید انگار تو یه سیاره دیگری زندگی میکنید اگر فیلم را باور نمیکنید لااقل تاریخ را بخوانید و کمتر چشم بسته نظر بدید.. چرا باید المان هم بیاد و در فیلمهایی که شما میگید دروغه و ساختگی کمک کنه برای ساختن؟ برای اینکه ظلم نشون داده بشه هیچکس نمیتونه ثابت کنه یهودی ها دروغ میگن یا نه اما افرادی که مردند چی؟ نمیتونن نشون بدن چقدر ظلم شده؟ هیتلر حتی به خود المانی ها هم رحم نکرد و تعداد زیادی از معلولان و همجنسگرایان بدون توجه به یهودی بودن یا نبودنشان کشته شدند.. از نگاه خودتان این قضیه را قضاوت نکنید از نگاه افرادی که بهشون ظلم شده ببینید
داداش چهارتا ازین یهودیا بی گناه که میگی رو نکشت یارو …
الان نصف دنیا دستشونه هر از چند گاهی هم میان اینجا برا تفریح یکی دو نفر ترور میکنه میره …
فیلم سینمایی The Imitation Game رو نمی دونم چرا تو این لیست نیست و فیلم خیلی خیلی مهمی در باره جنگ جهانی دوم بود
فیلم مهمی هست ، یکی از دلایل پایان جنگ جهانی دوم بوده . چون این فیلم از واقعیت ساخته شده ، ولی فیلم جذاب نیست .
سلام دوستان ، با نظر هیچ کس کاری ندارم ، اما بیاید دقیق نگاه کنیم ، شما میگید کل آلمان جنگ جهانی دوم رو شروع کرد و .. اما دلیلش چیه ، از معاهده ورماخت خبر دارید ، آلمان توی جنگ جهانی اول ، جنگ رو شروع نکرد ، برای اینکه از کشور دوست و همسایه اش دفاع کنه ، یعنی امپراطوری اتریش مجارستان ، وارد جنگ شد اما بر اساس معاهده ور ماخت ، آلمان آغاز کننده جنگه و کلی هم تخسیر انداختن گردنش ، و یکی از دلایل آغاز جنگ جهانی دوم ، حس آلمان بود که میخواست انتقام جنگ جهانی دوم رو بگیره ، اما حالا شما میدونید هیتلر کیه ، حتما میگید یه آدم روانی ، هیتلر یه نقاش بود ، اون یه هنرمند بود ، اما بخاطر اینکه یه یهودی پولدار اومده و توی دانشگاه رشوه داده و باعث شه هیتلر توی دانشگاه هنر قبول نشه ، و این هم دلیل هیتلر برای متنفر بودن از یهودی هاست. هیتلر تو بچه گی سختی های زیادی کشیده اما شما از هیچ کدوم خبر ندارید ، فقط یه مشت اراجیف که متفقین ها و یهودی ها تو سرتون فرو کردن رو باور میکنید ، دستم خسته شد وگر نه حرف برای گفتن حیلی دارم ، یادتون نره ما ایرانیم و باید به فکر کشور خودمون باشیم نه اینکه راجع به این چیزها بحث کنیم ، ما با همیم و بیاد با هم برای ایران تلاش کنیم.