۲۱ ویژگی افراد سنگدل که رابطه با آنها را خطرناک میکند
معمولا به این شکل است که یا شما فردی را میشناسید که از نظرتان بهشدت بیرحم و سنگدل است، یا اینکه اطرافیانتان به شما بهعنوان فردی بیعاطفه و سنگدل نگاه میکنند.
شاید حتی در مراحلی از زندگی از خودتان پرسیده باشید که «چرا من اینقدر بیعاطفه هستم؟» یا «چرا وقتی که باید احساساتم برانگیخته شود، هیچ احساسی ندارم.»
گاهی هم ممکن است به ضربههای روحی سختی که در زندگیاتان تجربه کردهاید و هنوز برخی از آنها را پشت سر نگذاشتهاید بیاندیشید و با خودتان فکر کنید که آیا ممکن است به واسطهی این لطمات روحی قسمتی از وجودتان را از دست داده باشید؟
در حالی که برخی ممکن است به شما فقط بهعنوان یک فرد بیعاطفه نگاه کنند، اما خودتان در اعماق وجودتان باور دارید که مسائل عمیقتر و پیچیدهتری دربارهی احساسات شما وجود دارد.
در حقیقت سردی ظاهری یک فرد در روابطش ممکن است بیشتر از اینکه نشانهی بدخواهی او نسبت به دیگران باشد، به تیپ شخصیتی آن فرد یا حتی برخی از ویژگیهای مربوط به اختلال اوتیسم مربوط باشد.
با وجود همهی این مسائل وجه تمایز بین شخصی که فقط رفتار اجتماعی سردی دارد با کسی واقعا سنگدل و بیعاطفه است چیست؟ در ادامهی این مقاله از دیجیکالا مگ ما به تشریح مهمترین ویژگیهای افراد بیعاطفه و سنگدل میپردازیم و پس از آن مخاطراتی که اینگونه افراد در رابطه با شما ممکن است برایتان ایجاد کنند را بررسی میکنیم. با ما همراه باشید.
فرد بیعاطفه به چه کسی اطلاق میشود؟
یک فرد بیعاطفه یا سنگدل به خود اجازه نمیدهد که از لحاظ عاطفی با دیگران ارتباط برقرار کند؛ یا به خاطر ترسشان از این کار یا فقط به خاطر نداشتن تمایل آنها.
در اجتماع در هنگام برخورد با یک فرد بیعاطفه ممکن است نکات زیر به چشم بیایند؛
- آنها از هر گونه تماس فیزیکی و ابراز همدلی بهشدت بیزارند.
- اگر این افراد فرزند داشته باشند، نسبت به آنها یک الگوی دلبستگی اجتنابی دارند.
- در هر اتاقی که وارد میشوند همه احساس میکنند که یک حضور خصمانه یا سرد بر فضای اتاق غلبه کرده است.
- در هر موقعیتی کاملا بیاحساس، غیرقابل دسترس و خنثی به نظر میرسند.
- حتی اگر آنها با کسی ارتباط عاطفی موقتی هم برقرار کنند، این کار جزء الگوهای رفتاری ثابت آنها محسوب نمیشود و بندرت تکرار میشود.
۲۱ ویژگی شخصیتی افراد بیعاطفه و سنگدل
با توجه به اینکه هر کسی که با دیگران برخورد سردی داشته باشد لزوما فردی بیعاطفه و سنگدل نیست، نشانههای رفتاری و شخصیتی افراد بیعاطفه دقیقا چیست؟
اگرچه همهی افراد بیعاطفه نشانههای رفتاری یکسانی ندارند، اما آن دسته افرادی که واقعا سنگدل محسوب میشوند، بسیاری از ویژگیهای زیر را از خود بروز میدهند.
۱. آنها از دیگران فاصله میگیرند و خود را از بقیه جدا میکنند
این افراد معمولا خود را از دیگران جدا میکنند. اما این مسأله لزوما به این دلیل نیست که آنها دیگران را دوست ندارند، بلکه برای آنها راحت بودن با دیگران و تجربه تعاملات اجتماعی واقعا راحت نیست.
اگر احساس بیعاطفگی و سنگدلی در این افراد عمیق باشد، آنها واقعا هیچ نوع عواطف و احساساتی نسبت به دیگران تجربه نمیکنند تا بخواهند آن را بروز بدهند. در واقع آنها از دیگران فاصله میگیرند تا به این شکل از کسانی که ممکن است بخواهند با آنها آشنا شوند، دوری کنند.
۲. همدردی با دیگران برای این افراد مشکل است
معمولا آنها دیگران را بیش از حد حساس میدانند یا اینکه آنها را متهم به انجام واکنشهای بیش از حد در موقعیتهای مختلف میکنند.
این افراد اگر کسی را به لحاظ عاطفی پریشان ببینند، به احتمال زیاد به سرعت صحنه را ترک میکنند تا از مواجه شدن با آنچه «نمایش تحقیرآمیز» میدانند اجتناب کنند.
آخرین کاری که آنها ممکن است در طول حیاتشان انجام دهند این است که با کسی که دردی دارد، همدردی کنند.
۳. افراد بیعاطفه فاصلهی خود را با دیگران در هر شرایطی حفظ میکنند
افراد بیعاطفه به کسی اجازه نمیدهند که آنقدر به آنها نزدیک شود تا قادر باشد آنها را بشناسد، بنابراین حفظ فاصله با دیگران حالت پیشفرض آنها است که روشهای مختلفی هم برای اجرای آن دارند.
اگر از آنها دربارهی خودشان چیزی بپرسید، بهسرعت موضوع بحث را منحرف میکنند یا آن را تغییر میدهند.
برای ذوب شدن یخ آنها به چیزی فراتر از یک اقدام دوستانه یا همدلی واقعی نیاز است.
۴. آنها خود را برتر و بالاتر از دیگران میدانند
اگر به برتری ذاتی خود اعتقاد داشته باشید، راحتتر میتوانید بین خودتان و دیگران فاصله بگذارید.
بنابراین، فرد بیعاطفه همیشه طوری رفتار میکند که گویی زندگی و نگرانیهای شما در مقایسه با مسائل آنها هیچ اهمیتی ندارد، احتمالا به این دلیل که آنها واقعا معتقدند که از بقیه انسانها برتر هستند.
آنها با این تصور که مشغلههای ذهنی و فکریاشان، بالاتر از سطح مردم عادی است، به احساس برتری خود بیشتر دامن میزنند.
۵. آنها اغلب افرادی خودمحور هستند
تمرکز اصلی آنها روی خودشان است. بنابراین، آنها اغلب اوقات فردی خودمحور یا خودخواه به نظر میرسند.
بهعنوان مثال اگر سعی کنید که دربارهی نگرانی خود با آنها صحبت کنید، آنها احتمالا صحبت شما را قطع کرده یا از اولین فرصت استفاده میکنند تا مسیر مکالمه را تغییر دهند و دربارهی خودشان صحبت کنند.
آنها همچنین در برابر تلاشهای شما برای بازگرداندن مسیر گفتوگو به موضوع اصلی خود مقاومت میکنند، چون مسائل دیگران در واقع هیچ ارتباطی با آنها ندارد.
۶. آنها اغلب افرادی غیرقابل اعتماد هستند
این افراد اگر احساس کنند افشای رازها و اسرار دیگران برایشان منفعتی دارد، بدون کمترین عذاب وجدانی اسرار شما را پیش هر کسی ممکن است فاش کنند.
اگر فکر کنند انجام تعهداتشان (پرداخت اقساط مشترک، بدهیهای خود یا حتی یک قرار ملاقات کاری) برای آنها نفعی به دنبال ندارد، بدون کمترین تردیدی از زیر مسؤولیت آنها شانه خالی میکنند.
اگر فرصتش پیش بیاید این افراد انجام وظایف سخت کاری خود را به گردن دیگران میاندازند، اما انتظار دارند از تمام مزایای انجام آن کار بهرهمند شوند.
۷. آنها بهسختی به دیگران اعتماد میکنند
آنها عادت ندارند که به دیگران اعتماد کنند، حتی کسانی که دربارهی قابل اطمینان بودن آنها هیچ بحثی وجود ندارد. مزایای شما برای آنها بهعنوان یک دوست هر چه که باشد، آنها هیچ وقت در آن سطح به شما اعتماد نمیکنند که خود را در برابرتان آسیبپذیر کنند.
از نظر یک فرد سنگدل، تنها یک احمق میتواند به شخصی دیگر اعتماد کامل کند.
۸. آنها متکی به خودشان هستند
آنها دوست ندارند که از دیگران درخواست کمک کنند و در برابر مفهوم وابستگی متقابل بهشدت مقاومت میکنند. آنها برای استقلال و خودکفایی ارزش زیادی قائل هستند.
افراد بیعاطفه دوست ندارند به دیگران وابسته باشند چون هر لحظه انتظار دارند که طرف مقابل آنها را ناامید کند یا حتی به آنها خیانت کند. تا آنجا که ممکن است، آنها بدون تکیه بر دیگران از منافع خود محافظت میکنند.
۹. آنها به ندرت عذرخواهی میکنند
افراد سنگدل به احتمال زیاد شما یا افراد دیگر را به خاطر هر رفتاری که ممکن است مطابق میل آنها نباشد سرزنش میکنند.
آنها افرادی را که عذرخواهی میکنند افرادی «ضعیف» یا «مطیع» میدانند و به «سلطهگری» بهعنوان بخشی از هویت و روند موفقیت خود نگاه میکنند.
پشیمانی احساس دیگری است که آنها منشأ آن را به ضعف شخص نسبت میدهند و سعی میکنند خود را از آن مصون نگه دارند.
۱۰. آنها دوست ندارند که کسی کنترلشان کند
این افراد بهشدت اصرار دارند که خودشان زندگی شخصیشان را کنترل کنند و برای رهایی از سلطه و کنترل دیگران، حتی کسانی که به آنها اهمیت میدهند، بهسختی با دیگران مبارزه میکنند.
آنها در برابر هر گونه اقدامی برای هدایت آنها به سمتی که نمیخواهند حرکت کنند، بهسختی مقاومت میکنند، حتی اگر این کار به معنای انتخابهایی باشد که برای آنها پشیمانی به دنبال میآورند. چون در نهایت آنها همیشه میتوانند عواقب تصمیماتشان را به گردن هر کسی غیر از خودشان بیاندازند.
۱۱. آنها صحبت دیگران را قطع میکنند یا وسط حرف دیگران میپرند
از نظر این افراد آنچه شما می گویید احتمالا به اندازهی آنچه آنها میخواهند بگویند اهمیت ندارد و طبیعتا وقت خود را برای شنیدن حرفهای شما تلف نمیکنند. آنها معمولا بدون مقدمه حرفهای شما را قطع میکنند و مسیر گفتوگو را به سمتی که دلخواه خودشان است، هدایت میکنند.
اگر شما هم دوباره سعی کنید به صحبت قبلی خود ادامه دهید، آنها هم تمایل شدیدی دارند تا اراده خود را در مبارزه قویتر از شما نشان دهند.
۱۲. احتمال زیادی وجود دارد که این افراد به شما خیانت کنند
اگر خیانت به دیگران برای آنها مزایایی باارزشتر از حفظ اعتماد شخص دیگر به همراه داشته باشد، بدون هیچ تردیدی آنها منافع و خواستههای خود را در اولویت قرار دهند.
این افراد همانطور که به دیگران اعتماد ندارند، برای ایجاد اعتماد در دیگران نسبت به خودشان هم هیچ گونه تلاشی نمیکنند، مگر اینکه این کار به نحوی برای آنها منفعتی در پی داشته باشد.
معمولا هم انگیزهی این افراد برای اعتمادسازی در دیگران، هنگامی که به خواسته خود رسیدند ناگهان از بین میرود.
۱۳. اگر تحقیر یا آسیبرساندن به دیگران برای آنها منفعتی داشته باشد، بدون شک این کار را انجام میدهند
اگر برای آنها منفعتی در پی داشته باشد، آن از صدمهزدن یا تحقیر دیگران هیچ واهمهای ندارند، حتی اگر این کار را در جامعه و در حضور دیگران انجام بدهند و بعید است که به خاطر این کار کوچکترین خدشهای به آرامش آنها وارد شود، مگر اینکه عواقب پیشبینی نشدهی رفتارشان آنها را به نحوی تهدید کند.
به طور کلی برای این افراد تحقیر و درد دیگران بیشتر از آنکه آنها را آزار بدهد، سرگرم کننده است. این کار حتی ممکن است باعث تفریح و منحرف شدن ذهن آنها از سایر مشکلاتشان بشود.
۱۴. آنها وقت خود را برای حسرت و پشیمانی تلف نمیکنند
این افراد تا آنجا که ممکن است از احساسات ناخوشایند اجتناب میکنند و پشیمانی یکی از ناخوشایندترین احساسات برای آنها است. هدف آنها این است که نسبت به درد و رنجی که افراد پایینتر از آنها تجربه میکنند کاملا بیتفاوت باقی بمانند تا همیشه بالاتر از آنها باقی بمانند.
این مسأله هرگز به ذهن آنها خطور نمیکند که اجتناب از احساسات منفی به هر قیمتی، میتواند توانایی آنها را در تجربه کردن احساسات مثبت به خطر بیاندازد.
۱۵. آنها خیلی سریع برای خود شریک عاطفی جدید پیدا میکنند
اگر این افراد در رابطهی خود احساس محدودیت کنند، برای بازیابی آزادی خود بهراحتی از شریک عاطفی خود جدا میشوند.
پس از جدایی، آنها بهراحتی دنبال تشکیل رابطهای جدید میروند، در حالی که شریک سابقشان در غم و اندوه هنوز در تلاش است تا بفهمد چرا همه چیز ناگهان پایان یافت.
رفتار آنها هم پس از جدایی، بیعاطفگی و سنگدلی آنها را بیشتر به دیگران ثابت میکند.
۱۶. آنها به هیچ وجه تحت تأثیر داستانهای عاشقانه و فیلمهای احساسی قرار نمیگیرند
آنها معمولا از این گونه چیزها اجتناب میکنند، زیرا آنها را خسته کننده و کسالتبار میدانند و همینطور آنها قطعا ترجیح میدهند که از صحبت دربارهی آنها اجتناب کنند.
اگر هم کسی آنها را وادار کند تا یک فیلم عاشقانه با هم تماشا کنند، آن قسمتهایی از داستان که همه را به گریه میاندازد، آنها را فقط خسته و کسل میکند و در دلشان برای تمام شدن فیلم لحظهشماری خواهند کرد. آنها حتی ممکن است عناصر داستان را بهتندی نقد کنند و تجربه تماشای آن فیلم را برای دیگران مخدوش کنند.
۱۷. در مواقع نیاز، به سرعت شما را رها میکنند
دربارهی رابطه خود با آنها چه فکری میکردید؟ رابطهی شما در هر سطحی و با کیفیتی که بوده، برای آنها آنقدر مهم نیست که به خاطر آن نتوانند شما را در هر مرحلهای از رابطه رها کنند و بدون مقدمه از شما فاصله بگیرند.
در واقع آنها اغلب به این دلیل که احساس میکنند شما بیش از حد به آنها نزدیک شدهاید، شما را از خود دور میکنند. دلبستگی شما به آنها برایشان یک تهدید بزرگ محسوب میشود.
آنها دربارهی ارتباطاتشان با دیگران بیشتر به دنبال محافظت کردن از خودشان هستند تا ایجاد یک رابطه واقعی و معنادار.
۱۸. آنها ممکن است از دیگران سوءاستفاده روانی بکنند
افراد سنگدل و بیعاطفه اغلب برای دستیابی به اهداف خود از دیگران سوءاستفاده روانی میکنند و عواطف آنها را در جهت خواستههای خود دستکاری میکنند. اگر آنها بتوانند با ایجاد احساس گناه شما را وادار به انجام کاری در راستای منافع خودشان خودشان بکنند، این کار را بدون کمترین شک و تردیدی انجام میدهند. در غیر این صورت، آنها ممکن است از تمایل شما برای دوستی با خودشان سوءاستفاده کنند و با این تکنیک از شما خواستههای نابهجای خود را مطرح کنند.
برای آنها شما فقط وسیلهای برای رسیدن به اهدفشان هستید و به هیچ وجه شما را همتراز و همسطح خود نمیدانند.
۱۹. آنها میتوانند رفتارهای مخربی از خود نشان دهند
فرد بیعاطفه هیچ تردیدی دربارهی از بین بردن روابطش ندارد، زیرا آنها به هیچ وجه انتظار ندارد که روابطشان پایدار باشد یا در درازمدت برای آنها منفعتی به همراه داشته باشد. برای آنها هرچه زودتر رابطهای به پایان برسد، آنها زودتر میتوانند به سراغ رابطه جدیدی بروند و منافع جدیدی را در آن رابطه دنبال کنند.
برای آنها تصور رابطهای که ممکن است سالها به طول بیانجامد بیشتر شبیه یک زندان است تا یک پناهگاه امن.
۲۰. آنها معمولا همیشه مجرد باقی میمانند
آنها علاقهای به مفهوم «عشق ابدی» ندارند. وقتی شرکای عاطفی آنها تمایل به ایجاد ارتباطی عمیقتر با آنها از خود نشان میدهند، احتمالا این افراد به سرعت رابطهاشان را با شریک عاطفی خود قطع میکنند.
آنها غالبا به این دلیل رابطه خود را با شریک عاطفیاشان به هم میزنند که به او اعتماد ندارند یا انتظار ندارند که رابطهاشان زیاد دوام بیاورد یا حتی اینکه بهخوبی به پایان برسد. خاتمه دادن به رابطه توسط خودشان هم، پتانسیل بروز مشکلات و آشفتگیهای ناخواسته را به حداقل میرساند.
۲۱. آنها از ابراز علاقه در مکانهای عمومی و در حضور دیگران متنفرند
ابراز علاقه در اماکن عمومی برای زوجهایی است که آنقدر نسبت به هم عشق و علاقه دارند که نمیتوانند جلوی خودشان را بگیرند. اما افراد بیعاطفه بعید است که به خودشان یا طرف مقابلشان اجازه دهند که در ملاء عام چنین رفتاری با آنها داشته باشد و آنها را وادار کند که به این گونه رفتارهای کنترلگرایانه پاسخ دهند.
مگر اینکه ابراز علاقه در اماکن عمومی و در حضور دیگران به نحوی منافع آنها را تأمین کند که در این صورت بعید است با انجام این گونه رفتارها از طرف شریک عاطفیشان مخالفتی از خود بروز دهند.
چگونه با یک فرد بیعاطفه و سنگدل برخورد کنیم؟
باید به این مسأله توجه داشت که همه افرادی که رفتاری سرد یا انزواطلبانه از خود نشان میدهند، لزوما افرادی بیعاطفه یا سنگدل نیستند. برخی از این افراد بهسادگی سطح روابطشان را با دیگران کاهش میدهند زیرا زندگی به آنها آموخته که هزینه صمیمیت بیش از حد و آسیبپذیر بودن در برابر دیگران زیاد است.
برخی دیگر هم دارای یک تیپ شخصیتی خاص هستند که هم اندازه شما با دیگران گرم و صمیمی نیستند. ضمن اینکه سردی ظاهری در روابط یک فرد لزوما او را به فردی شیطانصفت، فریبنده و سنگدل تبدیل نمیکند.
با این اوصاف، اگر فردی را میشناسید که قسمتی یا تمام ویژگیهای ذکر شده در بالا را از خود بروز میدهد، در ادامه چند نکته برای برخورد با این گونه افراد آمده است؛
- در رابطه با این افراد مهربان باشید اما فاصلهی خود را با آنها همیشه حفظ کنید، چه از نظر جسمی و چه از نظر احساسی.
- نگرش آنها را دربارهی افراد دیگر همیشه با نگرشی منطقی، در خاطر داشته باشید. برای آنها غیر از خودشان هیچ کس اهمیتی ندارد.
- تا آنجا که ممکن است سعی کنید به آنها مقروض نشوید.
نکتهی پایانی
همانطور که گفته شد برخورد اجتماعی سرد یک فرد ممکن است بیشتر از اینکه نشانه بدخواهی او نسبت به دیگران باشد، به تیپ شخصیتی آن فرد یا ویژگیهای مربوط به اختلال اوتیسم مربوط باشد. برخورد سرد دیگران با شما امری کاملا ملموس و البته نگران کننده است. بی اعتمادی در روابط هم امری متقابل است و شما به سرعت یاد میگیرید که چطور خودتان را با وضعیت موجود انطباق دهید و از خودتان مراقب کنید.
چه اینکه شما فردی سرد مزاج را میشناسید یا اینکه گمان میکنید دیگران به شما بهعنوان فردی بیعاطفه نگاه میکنند، در صورت امکان، همین امروز افکار خود را در یک دفترچه بنویسید و سعی کنید با گذشت زمان اطلاعات موجود دربارهی خودتان و دیگران را گسترش دهید تا بتوانید تصمیم درستتری در این خصوص بگیرید.
انسانها از آن چیزی که به نظر میرسند پیچیدهترند و این مسأله شامل شما هم میشود.
منبع: Live Bold and Bloom
دلم میخواست بی عاطفه و سنگدل باشم ولی حتی یدونه از این ویژگی هارو هم ندارم بعضیاشون بنظرم جالبن و بعضی واقعا ترسناک
برادر من شامل ۱۷ تا از این مورد هاست
به نظر من او یک روانی است
از اولش این شکلی نبود زندگی بهش رحم نکرده