۲۰ مجموعه بازی از یاد رفته که سزاوار بازگشت هستند
درک اینکه چرا واژهٔ فرنچایزها باگذشت زمان بار منفی به خود گرفت کار سختی نیست. در روزگاری که ایدهها باهدف تبدیلشدن به IP (مالکیت فکری) خلق میشوند بهراحتی میشود به فرنچایزها نگرش منفی داشت. بااینوجود با همه فرنچایزها بهصورت برابر برخورد نمیشود. در حقیقت چندین فرنچایز بازی ویدئویی وجود دارند که هرگز موفق نشدند به آنچه که شایستگیاش را دارند دست یابند.
تصور اینکه یک فرنچایز بازی ویدئویی با مرور زمان از یاد میرود کمی عجیب است. بالاخره همان تبدیلشدن بازی به فرنچایز به این معناست که بهاندازه کافی بزرگ و شناخته شده بود که ارزش ساخت دنبالههای بیشتر را داشته باشد. بااینحال، تاریخ نشان داده است که به فراموشی سپرده شدن سریها به طرز غافلگیرکنندهای راحت است. برخی به دلیل فروش بد یا دنبالههای نهچندان خوب کنار گذاشته شدند اما تعدادی دیگر به دلایلی نامشخص از ذهن همهٔ ما پاک شدند.
پیش از اینکه دربارهٔ این بازیهای فراموش شده صحبت کنیم، باید چند معیار را در نظر داشته باشیم.
- هر بازی ویدئویی که دو عنوان یا بیشتر داشته باشد در این لیست بهعنوان فرنچایز شناخته میشود.
- این لیست شامل بازیهای نمیشود که سزاوار دنباله هستند.
- «فراموش شده» مسلماً تعرفهای شخصی است ولی من سعی کردم این لیست را به فرنچایزهایی محدود کنم که در یک دهه گذشته عنوانی از آنها منتشر شده و معمولاً به آنان اشارهای نمیشود. به این معنی که شما سری Dino Crisis را در این مقاله نخواهید دید.
۲۰. مسیر اورگن (The Oregon Trail)
تهیهکننده: Brøderbund / سازنده: MECC
اگر شما همبازیهای مسیر اورگن را در دوران مدرسه بازی کرده باشید بی شک از آنها بهخوبی یاد خواهید کرد. نهتنها این بازیهای «شبیهساز» ماجراجویی باختری بهانه خوبی برای انجامشان در مدرسه تحت عنوان آموزشی بودن بودند بلکه آنها واقعاً تجربههایی گیرا و مجذوبکننده بودند که شما را خواهناخواه بهسوی خود میکشاندند. پس چرا این مجموعه ناپدید شد؟ مسیر اورگن در اصل یک بازی بقا با عناصر ماجراجویی و بستری منحصربهفرد بود. بهعبارتدیگر دقیقاً از آن دست بازیهایی مستقلی که در چارت پرفروشترینهای استیم سروکلهاش پیدا میشود. البته جنبههایی از فرنچایز باید آپدیت شود تا با درک مدرن ما از بازهای که بازی در آن جریان دارد همخوانی داشته باشد ولی پتانسیل به طور واضح در این سری وجود دارد. دستکم این فرنچایز لایق چیزی بیشتر از یک بازی موبایل در سال ۲۰۱۱ است.
۱۹. محکوم: سرچشمه جنایت (Condemned: Criminal Origins)
تهیهکننده: SEGA / سازنده: Monolith Productions
بازی محکوم: سرچشمه جنایت سال ۲۰۰۵ بازی ای به طرز غافلگیرکنندهای خوب برای ژانر وحشت بود. این بازی نهتنها قدرت سختافزاری ایکسباکس ۳۶۰ را نشان داد بلکه همچنین نشان داد امکان ساخت بازیهای وحشت اکشن محور تر که وحشت را فدای اکشن نمیکردند وجود دارد. دنبالهٔ بازی در سال ۲۰۰۸ بهخوبی بازی اول نبود ولی بهخوبی پتانسیل مجموعه را نشان داد. متأسفانه از این فرنچایز از آن زمان تا کنون خبر دیگری نشده است. به نظر میرسد که این بازیها هرگز موفق به رسیدن به جایگاه پرفروشترینها نشدند اما باتوجهبه اینکه سری محکوم چقدر بر روی رزیدنت اویل ۷ و روستا (در کنار دیگر بازیها) تأثیر گذاشته است شاید الان زمان خوبی برای این فرنچایز است تا کمی بیشتر موردتوجه قرار بگیرد.
بیشتر بخوانید: ۱۰ بازی روانشناسانهی برتر تاریخ
۱۸. SSX
تهیهکننده: EA Sports / سازنده: EA Big
من میخواستم SSX را در این لیست نیاورم صرفاً به این خاطر که قانع شده بودم اخیراً یک بازی جدید SSX منتشر شده است. این بازی «اخیر» در اصل SSX سال ۲۰۱۲ بود. دنبالهای که باهدف مدرنیزه کردن فرنچایز ساخته شد اما عملکرد خوبی نداشت. آنچه که واقعاً نیاز داریم یک بازی مدرن SSX است که سعی کند جادوی بازی SSX Tricky را دوباره خلق کند. ما به یک بازی SSX نیاز داریم که سریع، سرسامآور، مد روز و سرگرمکننده باشد. حتی در زمان اوج محبوبیت بازیهای ورزشی خطرناک، عناوین چندان زیادی در این ژانر نتوانستند خصوصیاتی که بهترین بازیهای SSX در خود داشتند را ارائه دهند.
بیشتر بخوانید: ۲۵ بازی برتر پلیاستیشن ۲
۱۷. رایگار (Rygar)
تهیهکننده: Tecmo / سازنده: Tecmo
دو بازی اصلی رایگاری که تاکنون منتشر شدهاند (رایگار ۱۹۸۶ و ریمیک سال ۲۰۰۲ آن) بهراحتی دو بازی اکشن کمتر موردتوجه قرار گرفته عصر خود هستند. اگر هرگز رایگار را بازی نکردهاید یک بازی ماجراجویی افسانهای در سبک کلش آف تایتانز را تصور کنید که در آن یک جنگجو سلاحی سپرمانند که به یک زنجیر متصل است در دست دارد. به نظر من رایگار در رقابت با بازیهای قدرتمند هم ژانر خود شکست خورد. در حال حاضر اما رویکرد رایگار به اکشن خالص بازیکنان بسیاری را بهسوی خود جذب خواهد کرد. با فرنچایز گاد آف وار که وارد مسیر جدید شده ما الان بیشتر از هر چیزی به بازی ای مانند رایگار نیاز داریم.
۱۶. فراکسیون سرخ (Red Faction)
تهیهکننده: TGQ / سازنده: Volition
با وجودی که من از هواداران پروپاقرص فرنچایز فراکسیون سرخ هستم اعتراف میکنم که برای دستنیافتن این مجموعه به موفقیت چشمگیر دلایلی موجه وجود دارد. بازیهای فراکسیون سرخ همواره ایدههای عالی در خود داشتند که هرگز بهخوبی در کنار هم قرار نگرفتند تا یک بلاک باستر را شکل دهند. از دیدگاه اقتصادی من کاملاً درک میکنم چرا این فرنچایز به حال خود رها شد اما از دیدگاه بازیکردن، من همچنان بر این باورم که این فرنچایز میتواند به موفقیت برسد. ایده هدایت انقلاب کارگری بر روی مریخ با کمک مکانیکهای تخریب محیط فوقالعادهٔ فراکسیون سرخ جذاب به نظر میرسد. ما فقط به یک نفر نیاز داریم که به این سری با پتانسیل بالا شانس دوباره بدهد.
۱۵. اولتیما (Ultima)
تهیهکننده: Electronic Arts / سازنده: Origin Systems
اولتیما هم یکی دیگر از فرنچایزهایی است که میخواستم از قراردادن آن در لیست صرفنظر کنم. بالاخره همه بازیهای اولتیما را به یاد میآورند مگر نه؟ هرچند به نظر میرسد که سری اولتیما از یک نسل کاملاً جهش کرده است. خیلیها در حال حاضر نمیدانند سری اولتیما بهاندازهٔ فاینال فانتزی، فال اوت و الدر اسکرولز برای ژانر نقشآفرینی مهم است. خیلی خوب میشود اگر کسی بتواند راهی برای بازگشت اولتیما به عظمت سابق خود پیدا کند. با اینکه Underworld Ascendant عملکرد فاجعه باری داشت ولی نمیشود از پتانسیل فرنچایزی که به شکلگیری گیمینگ مدرن کمک چشمپوشی کرد.
۱۴. مزدوران (Mercenaries)
تهیهکننده: Lucas Arts / سازنده: Pandemic Studios
بازی مزدوران سال ۲۰۰۵ دستکمی از یک انقلاب فکری نداشت. در زمانی که بازیهای جهان باز هنوز به شکوفایی نرسیده بودند این بازی دقیقاً آن چیزی را که در عنوانش وعده داده بود به بازیکنان تحویل داد: زمینبازی نابودی. مزدوران بازی ای بیشیلهپیله بود که به شما تعداد انگشت شماری مأموریت و راههای فراوانی برای سرگرمکردن خودتان ارائه کرد. حال با افزایش روزافزون علاقه سازندگان بازیهای جهان باز در کمککردن به بازیکنان و نشاندادن راه به آنها از طریق ماجراجوییهای داستانمحورتر، من خودم را بیش از هر زمان دیگری دلتنگ سادگی بازیهای مزدوران مییابم.
۱۳. من هانت/ شکارچی انسان (Manhunt)
تهیهکننده: Rockstar Games / سازنده: Rockstar Games
دلایل زیادی مبنی بر اینکه چرا هرگز دیگر عنوان جدیدی از من هانت نخواهیم دید وجود دارد. ژانر مخفیکاری یکی از پای ثابتهای لیست بازیهای پرفروش نیست و راکستار به جز تعداد محدودی از فرنچایزهای محبوبش باقی بازیهای خود را به حال خود رها کرده است. من هانت همیشه فرنچایز جنجالی بوده است پس بی شک در عصر حاضر نیز جنجالآفرین خواهد. بازی جدید من هانت ساخته نخواهد شد.
بااینحال این بازیها همیشه در قلب من جای خواهند داشت. سری من هانت، تلاشهای خلاقانه هرچند ناموفق در تحول خشونت در بازیهای ویدئویی داشت، سبک خشونتی که خیلیها هنوز هم با آن کنار نیامدهاند. سوای از خشونت بازیهای من هانت در مخفیکاری و وحشت نیز دستی بر آتش داشتند که به نظر من سزاوار تحسین بیشتر است.
۱۲. اسلای کوپر (Sly Cooper)
تهیهکننده: Sony Computer Entertainment / سازنده: Sucker Punch Productions
یک وقتی بود که میشد باور کرد اسلای کوپر قرار است بازی بزرگ بعدی در ژانر سکو بازی باشد. با اینکه بازیهای اسلای کوپر همگی از موفقیت برخوردار شدند و مخاطب خود را پیدا کردند من حس میکنم که ما بهدرستی قدر کیفیت عالی این بازیها را ندانستیم.
با وجودی که نمیدانم آیا بهاندازهای خوششانس خواهیم بود که سازندگان بازی دوباره به سراغ آن بروند این را میدانم که از عرضه یک بازی اکشن سکو بازی با گروهی از حیوانات مختلف که سعی دارند سرقت بینقصی را انجام دهند بدم نمیآید.
۱۱. سنگ قدرت (Power Stone)
تهیهکننده: Capcom / سازنده: Capcom
سنگ قدرت چیست؟ سؤال خوبی پرسیدید. میتوان آن را بهصورت یک تجربه کوچک تعریف کرد که شاید بهتر است به آن بهصورت یک برداشت آرکید مانند از ژانر مبارزهای نگاه کرد. این بازی واقعاً یک بازی مبارزهای عجیب بود که موفق شد سرگرمی و هیجان بازیهای برادران سوپر اسمش را ارائه کند ولی درعینحال ویژگی «بردار و بازی کن» نادری داشت که دسترسیپذیری عمومی آن را افزایش داده بود.
علاوه بر این سنگ قدرت سرگرمکننده بود. اگر معمولاً بازیهای مبارزهای را با معیار کیفیت مبارزات میسنجید بعید میدانم بتوانید بازی دیگری در حد و اندازهٔ این عنوان پیدا کنید. از محیطهای تعاملی گرفته تا مکانیکهای آپگرید قدرتها، این بازی تماماً بر روی ایجاد اوقاتی خوش برای بازیکن تمرکز دارد.
۱۰. ابر تاریک (Dark Cloud)
تهیهکننده: Sony Computer Entertainment / سازنده: Level-5
پلیاستیشن ۲ یکی از بهترین کنسولها برای بازیهای نقشآفرینی بود. با اینکه غیرمنطقی است بخواهیم تمامی فرنچایزهای عالی نقشآفرینی پلیاستیشن ۲ تا الان به فعالیت خود ادامه داده باشند باید معترف شد که نگاهکردن به لیست این عناوین و دیدن اینکه چقدر تعداد محدودی از آنها فرصت رسیدن به نسلهای بعدی را پیدا کردهاند کمی ناراحتکننده است. در این لیست بازی ابر تاریک نیز حضور دارد.
ابر تاریک یک اکشن نقشآفرینی با عناصر ساخت جامعه بود. بازی از شما میخواست راه خود را از میان سیاهچالها باز کنید تا به منابع لازم برای ساخت مجدد جهان دست یابید. ابر تاریک نوع نایابی از نقشآفرینی بود که از همان اول کار سرگرمکننده بود و درعینحال ژرفایی را در خود داشت که بازیکن را مجاب میکرد صدها ساعت وقت خودش را به آن اختصاص دهد. دلیل عدم موفقیت این بازی هرچه که باشد (گرافیک ضعیف، بستر داستانی عجیب و غیره) در مقایسه با آنچه که به بازیکنان ارائه میداد رنگ میبازد.
۹. دِف جَم (Def Jam)
تهیهکننده: Electronic Arts / سازنده: Electronic Arts
صحبت کردن دربارهٔ بازیهای قدیمیتر دف جم بدون واردشدن به عرصه مبالغه تا حدی دشوار است. میتوان بحث کرد که این بازیها نهتنها یکی از بهترین بازیهای کشتی ساخته شده هستند بلکه یکی از بهترین بازیهای مبارزهای که تاکنون ساخته شدهاند.
البته با این تعاریف باید گفت که آخرین بازی دف جم که در سال ۲۰۰۷ منتشر شد دستکمی از فاجعه نداشت. با اینکه من مطمئن نیستم در حال حاضر استودیویی وجود دارد که در مهارت و استعداد دستکمی از AKI Corporation نداشته باشد این را میدانم که به بشخصه آرزوی داشتن دوبارهٔ این بازیها و تجربهشان را دارم.
۸. حمله مِکا (Mechassault)
تهیهکننده: Microsoft Game Studios / سازنده: Day 1 Studios
من شک ندارم بالاخره روزی فرامیرسد که یک نفر برایم توضیح دهد چرا در عصر حاضر بازیها مکای کمتری در بازار بازیهای ویدئویی پیدا میشود. تا آن روز فرابرسد من سعی میکنم یاد و خاطره بازیهای حمله مکا را در ذهنم زنده نگه دارم.
حقیقتش را بگویم، چیز زیادی درباره بازیهای حملهٔ مکا برای گفتن ندارم. آنها به شما اجازه میدهند سوار یک مکا شوید، چند مأموریت را کامل کنید و دربارهٔ ویرانی که به طور اجتنابناپذیری به بار میآورید احساس گناه کنید. بااینحال همین سادگی آنهاست که این بازیها را خاص کرده است. حمله مکا سعی نمیکند برایتان دقیقاً کنترل یک مکا را شبیهسازی کنید و نگذارد اوقات خوشی را بگذرانید. این بازیها از همان دست بازیهای «بردار، بازیکن و لذت ببری» هستند که این روزها کمتر مشابهشان دیده میشود.
۷. هیچکس برای همیشه زنده نمیماند (No One Lives Forever)
تهیهکننده: Vivendi / سازنده: Monolith Productions
با اینکه سعی داشتم تعداد فرنچایزهایی که بهخاطر علاقه اینترنت به آنها فراموششان نکردهایم را در این لیست محدود کنم به نظرم بازی هیچکس برای همیشه زنده نمیماند از این قاعده مستثنی ماند.
این بازیها در اصل پارودی های فیلمهای جاسوسی بودند که در قالب بازی اولشخص شوتر ساخته شدند. نهتنها بازیهای هیچکس برای همیشه زنده نمیماند واقعاً خندهدار بودند بلکه بخش داستانی این بازیها را میتوان یکی از بهترین ماجراجوییها در تاریخ شوتر اولشخص تلقی کرد. با وجودی که این فرنچایز به نظر میرسد در اعماق جهنم مجوزگیری قرار دارد واقعاً شایسته علاقهای است که در طول این سالها از جانب هواداران دریافت کرده است.
بیشتر بخوانید: ویترین بازی: No One Lives Forever
۶. میراث کین (Legacy of Kain)
تهیهکننده: Eidos Interactive / سازنده: Crystal Dynamics، Core Design
مانند بعضی از بازیهای حاضر در این لیست فهمیدن اینکه چه اتفاقی برای سری میراث کین افتاد کار دشواری نیست. این بازیها، حتی در زمان اوج خود مخاطب هدف کوچکتری داشتند که آماده بودند تا خود را در جهان بهواقع عجیب خونآشامهایی غرق کنند که اغلب اوقات خواستار این بودند که شما دائره المعارف کوچکی از اسطورهشناسی را حفظ کنید.
با وجود مشکلات بسیار فراوان، بازیهای میراث کین جاهطلبی قابلتوجهی اما دستنیافتنی داشتند. بااینحال، با معرفی چند بهینهسازی و با بهرهگیری از عصر جدید بازیهای سهبعدی اکشن من باور دارم که این فرنچایز بالاخره میتواند گیم پلی زمخت خود را جلا ببخشد و بر روی جهانسازی فوقالعادهاش تمرکز کند.
بیشتر بخوانید: ۲۴ بازی برتر که شما را در نقش خونآشامها قرار میدهند
۵. شمشیر بوشیدو (Bushido Blade)
تهیهکننده: Square / سازنده: Lightweight
تعداد فرنچایزهای مبارزهای که میتوانستند در این لیست جای بگیرند برای من جای تعجب داشت. ژانر مبارزهای ژانری است که از نظر تاریخی مملو است از بازیهایی جاهطلب که به موفقیت چشمگیری که سزاوارش بودند به هر دلیلی دست پیدا نکردند. هرچند فرنچایز شمشیر بوشیدو یکسروگردن از باقی همتایان خود بالاتر قرار دارد.
در نگاه اول، بازیهای شمشیر بوشیدو مانند یک بازی استاندارد مبارزهای سهبعدی با حضور جنگجویان متنوع است ولی آنچه که شمشیر بوشیدو را خاص کرده بود قابلیت «one-shot» کردن رقیبان با یک ضربه مرگبار بهموقع بود. بازیهای اندکی این مکانیک را امتحان کردند ولی هیچ یک موفق به خلق مجدد زیبایی و استراتژی این کانسپت به طور کامل نشدند.
۴. خورشید طلایی (Golden Sun)
تهیهکننده: Nintendo / سازنده: Camelot
به نظر من استودیو Camelot یکی از کمتر شناختهشدهترین استودیوهای سازنده بازیهای نقشآفرینی است. با بازیهای Shining Force فوقالعاده و استفاده زیرکانه از مکانیکهای نقشآفرینی در عناوین ورزشی ماریو این استودیو نشان داده است که چطور بازیهای نقشآفرینی خوب و بدون فداکردن سرگرمکنندگی بسازد. پس با این تعاریف خورشید طلایی باید شاهکار هنری آنها باشد.
خورشید طلایی در ابتدا بر روی نینتندو ۶۴ ارائه شد اما بعداً به کنسول Game Boy Advance پورت شد. این فرنچایز تلفیق عالی از گرافیک و جلوههای بصری قدیمی و مکانیکها در کنار کانسپتهای مدرن است. بازیهای خورشید طلایی جذاب، بهیادماندنی و بهجرئت یکی از بهترین بازیهای نقشآفرینی که تاکنون ساخته شده هستند. نمیدانم آیا ممکن است که جادوی این بازیها تکرارشدنی است یا خیر اما امیدوارم اینطور باشد.
۳. برج ساعت (Clock Tower)
تهیهکننده: Human Entertainment / سازنده: Human Entertainment
در میان فرنچایزهای وحشت فراوانی که در نهایت توسط موفقیت رزیدنت اویل بلعیده شدند تعداد اندکی از آنها بهاندازه سری برج ساعت سزاوار چنین سرنوشتی بودند. بههرحال، فرنچایز برج ساعت نهتنها ارائهدهنده بازیهای وحشت جذاب پیش از رزیدنت اویل بود بلکه دربردارنده سبکی از وحشت بود که بازیهای انگشت شماری موفق به تکرار آن شدهاند.
بازیهای برج ساعت در اصل معادل بازی ویدئویی یک فیلم اسلشر عالی بودند. در عنوان معمولاً شما را به گشتوگذار در یک لوکیشن ترسناک میفرستاد تا در آنجا از دست یک یا دو قاتل جان سالم به در ببرید. برخلاف اکثر فیلمهای اسلشر بازیهای برج ساعت واقعاً وحشتناک و مو بر تن سیخ کن بودند. به همین دلیل امیدوارم روزی برسد که این فرنچایز عجیب و ترسناک باری دیگر مخاطبان را به خود جذب کند.
۲. ناحیهٔ اندرها (Zone of the Enders)
تهیهکننده: Konami / سازنده: Kojima Productions
زمانی وجود داشت که عدهای فکر میکردند ناحیه اندرها قرار بود بازی ای باشد که شامل یک دمو از متال گیر سالید ۲ میشود. با اینکه این تفکر کمی افراطی بود اما تا حدی نیز حقیقت داشت. علیرغم داشتن بعضی از خلاقانهترین و لذتبخشترین بازیهای اکشن عصر خود، امروزه عناوین ناحیه اندرها چیزی بیشتر از یک پانویس در عرصه بازیهای ویدئویی نیستند.
دیدن شکستخوردن بازیهای اکشنی که به شما اجازه میدهند نبردهای باعظمت انیمهای در سبک مکا را تجربه کنید طعم تلخی را در دهان به جا میگذارد اما این دقیقاً خلاصهٔ اتفاقی است که برای بازیهای ناحیه اندرها رخ داد. البته باید گفت که این بازیها بیعیبونقص نبودند اما معایبشان در مقایسه با نقاط قوتشان رنگ میبازد. اگر کونامی … کونامی نبود ما شاید میتوانستیم بازی دیگری از این فرنچایز را تجربه کنیم.
۱. پارازیت ایو (Parasite Eve)
تهیهکننده: Square / سازنده: Square
کمتر سازندگانی مسیر پرفرازونشیب اما جالب اسکوئر سافت را در عصر پلیاستیشن ۱ طی کردهاند. وقتی آنها مشغول ساخت بهترین عناوین فاینال فانتزی نبودند سرگرم امتحانکردن ایدههای جدید دیگری بودند که همیشه علاقه و توجهی که شایستهاش بودند را دریافت نکردند. بااینوجود تعداد محدودی از آزمایشهای اسکوئر سافت از آن زمان بهاندازه بازیهای پارازیت ایو جذابیت دارند.
ساده ترین توضیح برای پارازیت ایو (یک بازی اکشن نقشآفرینی ترسناک) به سرعت نشان می دهد چقدر این بازی منحصربهفرد است. این بازیها داستان هایی موحش همراه با وحشت روانشناختی و جسمی داشتند که با گیم پلی استراتژی محور ترکیب شده بود. با اینکه تغییر رویکرد پارازیت ایو ۲ به نوع فعال تری از مبارزه هویت برخی از عناصر بازی اصلی را زیر سوال برد این فرنچایز در کل به جایگاه خاصی دست پیدا کرد که هیچ عنوان وحشت دیگری در تقلید آن موفق عمل نکرده است.
بیشتر بخوانید: ۱۰ بازی پلیاستیشن وان که دوست داریم روی پلیاستیشن پلاس ببینیم
منبع: Denofgeek
به هرحال جای خیلی بازی های دیگه هم خالیه
بازی kill switch اولین بازی که سبک کاور گیری و شلیک رو وارد بازی های اکشن سه بعدی کرد و بازی Syphon Filter هم به نظرم باید با گرافیک بروز یک نسخه جدید داشته باشند.
بین این بازی ها بنظرم Manhunt لیاقت یک دنباله رو داره ولی راکستار الان اون راکستار قدیم نیست متأسفانه راکستار الان نه تنها هر قرنی یک بار میاد یک گیم جدید معرفی میکنه و فقط رو بخش آنلاین تمرکز داره بلکه دیگه بازی های حاشیه ساز و جنجالی هم نمیسازه 😒 مثلا بازی RDR2 خیلی قشنگ بود ولی اصلا حاشیه ساز و جنجالی نبود یک دوره ای بود راکستار بازی هایی میساخت که رسانه هارو منفجر میکرد اما الان دیگه اینجوری نیست پس با این روند محتاطانه ای که راکستار پیش گرفته یه ذره بعیده که بخوان دنباله برای Manhunt بسازن چون بازی Manhunt 2 اصلا فروش خوبی نداشت ولی واقعا امیدوارم یک دنباله براش بسازن تا یک سه گانه تبدیل بشه هرچند مقداری بعیده