۱۶ شرور برتر انیمیشنهای کلاسیک دیزنی از بدترین تا بهترین
بسیاری از ما دهه شصتیها با تماشای فیلمهای دیزنی بزرگ شدهایم، برخی از ما در رویاهایمان پری دریایی کوچولو بودیم و برخی هم هرکول! همهی ما هنوز هم بسیاری از ترانههای این انیمیشنها را میخوانیم و یا ملودیهایش را زیر لب زمزمه میکنیم و در قلب خود برای افرادی مانند تِرک و تانتور جای ویژهای باز کردهایم. اما شخصیتهای شرور دیزنی چه احساسی در ما ایجاد میکنند؟ برخی از آنها خندهدارند، برخی دیگر غمانگیز و تعداد کمی بسیار ترسناک هستند.
علاوه بر این تعداد انگشت شماری از شرورهای دیزنی را میشناسیم که به دلایل مختلفی مشکلساز هستند. اما این رتبهبندی قرار است فراتر از خباثت ذاتی شخصیتها باشد که در مقالات دیگر بسیار مورد بحث قرار گرفته است و عمیقا در روان آنها فرو میرود تا بفهمد چرا آنها اینگونه هستند. جایگاه هر شرور در این لیست بر اساس پیچیدگی شخصیت آنها و نحوهی تاثیر آنها در روند داستان هر یک از انیمیشنها خواهد بود.
۱۶. شان یو در انیمیشن مولان (Mulan)
- صداپیشه: میگوئل فرر
- محصول: ۱۹۸۸
شکی وجود ندارد که شان یو یکی از ترسناکترین شرورهای این لیست است، و ما در واقع تنها از او شرارت میبینیم. از ابتدای «مولان»، شان یو به عنوان رهبر وحشتناک و بیرحم ارتش هون به تصویر کشیده میشود که قصد دارد تمام چین را تحت کنترل خود درآورد. او از کشتار مردم چین لذت میبرد و نسبت به تواناییهای خود و ارتشش متکبر است.
اهمیت او برای داستان نسبتا ناچیز است زیرا تهدید واقعی برای چین کلیت ارتش هون بوده و او تا پایان فیلم و تا زمانی که به دنبال امپراتور برود و با مولان روبرو شود تنها دلیل ترس و وحشت نیست. شان یو به عنوان یک شخصیت پیچیدگی زیادی ندارد و به جز «ترسناک» بودن، خصیصهی دیگری از او نمیبینیم.
۱۵. لیدی تریمین در انیمیشن سیندرلا (Cinderella)
- صداپیشه: کیت بلانشت
- محصول: ۱۹۵۰
نسخهی اصلی دیزنی از لیدی تریمین به عنوان یکی از الگوهای شرور دیزنی در تمام دوران، بهطور شگفتانگیزی جالب نیست. حسادت تریمین به سیندرلا تنها دلیل آشکاری است که با چنین ظلمی با او رفتار میکند، زیرا هیچ اشارهای به این که چرا او چنین بانوی تلخی است، نشد. ما میدانیم که او دو بار بیوه شده است، اما فیلم به جای اینکه هرگونه پیشنیازی دربارهی فقدانهای لیدی تریمین بدهد، بر دانش ما در مورد آن تکیه میکند. با این حال، بدون لیدی تریمین هیچ آنتاگونیست واقعی در داستان وجود نخواهد داشت، و به همین دلیل، او آخرین شرور لیست ما نیست.
۱۴. فرماندار رتکلیف در انیمیشن پوکوهانتس (Pocahontas)
- صداپیشه: دیوید اوگدن استایرس
- محصول: ۱۹۹۵
فرماندار رتکلیف در انتهای این رتبهبندی قرار ندارد، زیرا اگرچه او نمادی از یک استعارهی قدیمی است، لحظاتی در «پوکاهونتاس» وجود دارد که او ما را به روان خود راه میدهد و درون خود را آشکار میکند. در یک صحنه، رتکلیف اعتراف میکند که «هیچوقت مرد محبوبی نبوده» و در دادگاه بهعنوان «یک جاهطلب رقتانگیز» شناخته میشود.
اگرچه اقدامات او در طول فیلم بدون شک نفرتانگیز است، حداقل به ما نگاهی اجمالی به دلایل احساسیتر پشت آنها داده میشود. اما به غیر از آن نکات کوچک آسیبپذیری رتکلیف، حرص و طمع او در نهایت خسته کننده و نمایشی است، و زیردستان او کسانی هستند که بیشتر کارهای کثیف را در طول فیلم انجام میدهند.
۱۳. کلایتون در انیمیشن تارزان (Tarzan)
- صداپیشه: برایان بلسد
- محصول: ۱۹۹۹
اگرچه کلایتون در سرتاسر انیمیشن «تارزان» حضور دارد، اما قصد شوم خود را تا اواخر فیلم نشان نمیدهد. کرچاک در بیشتر فیلم، بیشتر شبیه آنتاگونیست است تا کلایتون. با این حال، توانایی کلایتون در تظاهر به یک جنتلمن بودن و جلب اعتماد تارزان مطمئنا به او عمق زیادی میدهد، زیرا آن روی حیلهگری او را نمایان میکند.
دعوای تارزان و کلایتون در جنگل در پایان فیلم نیز شایستهی ستایش است، زیرا یکی از شدیدترین نبردهای بین یک قهرمان و شرور دیزنی را به تصویر میکشد، به خصوص که کلایتون به تازگی کرچاک را کشته است. اما در نهایت، چسبیدن کودکانهی کلایتون به تفنگش و دلایل بسیار سطحی برای فروش گوریلها در بازار سیاه از خباثت شخصیت او میکاهد.
۱۲. گستون در انیمیشن دیو و دلبر (Beauty and the Beast)
- صداپیشه: ریچارد وایت
- محصول: ۱۹۹۱
هیچ بحثی وجود ندارد که گستون یکی از سرگرمکنندهترین شخصیتهای شرور دیزنی است، زیرا موسیقیهای مربوط به او بسیار جذاب است و آهنگهای فوقالعادهای دارد. با این حال، شرارت گستون برای طرح فیلم «دیو و دلبر» مهم نیست، زیرا بیشتر داستان در پویایی بین دختر زیبا و هیولا نهفته است. ما همچنین هیچ تصور واقعی از پیشینهی گستون نداریم، زیرا تنها چیزی که در مورد او میدانیم این است که او به طور معمول جذاب، یک شکارچی موفق و بسیار سطحینگر است.
شخصیتپردازی گستون بهعنوان شرور فیلم از علاقهی بیش از حد او به بل ناشی میشود، که در نهایت این همان چیزی است که دلیل حملهی او به قلعهی هیولا میشود. یک مرد سطحی و خوشتیپ که بخواهد مالکیت یک زن را به دست بگیرد، دیگر شخصیت جالبی نیست، و اگرچه او تقریبا هیولا را میکشد، شرارت او واقعا فقط برای خلق یک لحظهی پرتنش در پایان فیلم عمل میکند.
۱۱. ملکهی بدجنس در انیمیشن سفیدبرفی و هفت کوتوله (Snow White and the Seven Dwarfs)
- صداپیشه: لوسیل لا ورنه
- محصول: ۱۹۳۸
مانند لیدی تریمین و سیندرلا، ملکهی بدجنس به شدت به جوانی و زیبایی سفید برفی حسادت میکند. با این حال، آزار سفید برفی توسط ملکهی بدجنس بسیار خشنتر و غرور او بسیار عمیقتر است. ملکهی بدجنس در حالی که ظاهر محکم و قدرتمندی دارد، در واقع به شدت از درون آشفته است، تا جایی که دختر جوانی را صرفا به خاطر «زیباتر» بودنش میکشد.
خونخواهی ملکهی بدجنس برای سفیدبرفی بیشتر از سایر شاهدختها دردسر ایجاد میکند، و قدرت و هوش او در نهایت منجر به این میشود که بتواند از شاهدخت پیشی بگیرد، اگرچه این طلسم دوام نمیآورد. متاسفانه، خودشیفتگی جنونآمیز ملکهی بدجنس به اندازهی کافی قانع کننده نیست که او را بالاتر از شمارهی ۱۱ در لیست ما قرار دهد.
۱۰. کاپیتان هوک در انیمیشن پیتر پن (Peter Pan)
- صداپیشه: هانس کانرید
- محصول: ۱۹۵۳
به عنوان تنها دزد دریایی در مجموعهی کلاسیک شخصیتهای شرور دیزنی، کاپیتان هوک دارای یک مزیت متمایز از نظر برجسته شدن در این رتبهبندی است. کشمکشهای خندهدار و آرام کاپیتان هوک با پیتر پن یک بخش قهرمان-شرور منحصر به فرد ایجاد میکند و دلیل او برای انتقام گرفتن بسیار قابل درک است، زیرا پسر «ابدی» در حال پرواز دست او را گرفت و به شوخی طعمهی تمساحها کرد. اگرچه اهداف وحشیانه و مرگبار کاپیتان هوک بیشتر به خدمهاش ختم میشود، برخورد منعطف و غیرمنتظرهی او در مقابل «اسمی»، لطافتی هر چند جزیی را در او نشان میدهد.
کاپیتان هوک همچنین تنها شروری است که نوعی شرارت منحصر به فرد دارد، و به نظر میرسد او برای تمساحها طعم خاصی دارد زیرا قبلا بخشی از او را خوردهاند. با این حال، علیرغم بسیاری از ویژگیهای منحصر به فرد کاپیتان هوک، او برای داستان کلی پیتر پن خیلی مهم نیست، بنابراین در رتبهبندی ما نسبتا پایین باقی میماند.
۹. جعفر در انیمیشن علاالدین (Aladdin)
- صداپیشه: جاناتان فریمن
- محصول: ۱۹۹۲
جعفر به عنوان مورد اعتمادترین مشاور سلطان، در موقعیت منحصر به فردی قرار دارد تا مخفیانه از شرارت خود استفاده کند تا زمانی که بتواند به اهداف نهایی خود برای حکومت بر اگرابا و سپس بر جهان برسد. مانند کلایتون، تاکتیک جعفر برای جلب اعتماد قربانیان مورد نظرش در نهایت چیزی است که او را قادر میسازد تا نقشههایش را اجرا کند. بیاعتمادی جعفر به علاالدین باعث میشود که نسبت به این «موش خیابانی» همیشه گوش به زنگ بماند، و در حالی که میخواهد یاسمین را متقاعد کند که یک شاهزاده است، رفتار بیرحمانهی او با یاسمین به عنوان همسر/ بردهی آیندهاش به او ویژگی بسیار شوم میبخشد.
جعفر همچنین آنتاگونیست اصلی فیلم است و اغلب به زیردست خندهدارش «ایگو» برای انجام دستورات خود متکی است. رفاقت جعفر با ایگو شاید تنها ویژگی رستگاری او باشد، اما شرارت جعفر فاقد هر گونه انگیزهی جذاب است و رفتار از خود راضی او کم ارزش جلوه میکند.
۸. ملیفیسنت در انیمیشن زیبای خفته (Sleeping Beauty)
- صداپیشه: النور آدلی
- محصول: ۱۹۵۹
نامگذاری ملیفیسنت به خودی خود به معنای «معشوقهی شیطان» نشان میدهد که شخصیت او چیزی به جز شر و خباثت نیست. ما هرگز نمیبینیم که چگونه او به یک نماد کامل از شر تبدیل شد، و این قضیه به او عمق عاطفی کمی میدهد. با این حال، میل او برای اطمینان از اجرای نفرین ارورا تا حدودی حاوی نکات پیچیدهای است، زیرا اخراج او از مراسم تعمید توهین بزرگی به زنی در قد و قامت او در هر دادگاه قرون وسطایی بود.
بدون ملیفیسنت، فیلم هیچ طرحی نداشت، زیرا کل داستان حول محور محافظت از ارورا در برابر نفرین او میچرخد. همچنین، اگر ملیفیسنت به یک اژدها تبدیل نمیشد، شاهزاده فیلیپ لحظهی قهرمانانهاش را در «روز نجات» نداشت. «زیبای خفته» هیجانانگیزترین کلاسیک دیزنی نیست و بدون نمایشهای باشکوه ملیفیسنت از شیطان، حتی سادهتر از این هم میتوانست باشد.
۷. کلود فرولو در انیمیشن گوژپشت نوتردام (The Hunchback of Notre Dame)
- صداپیشه: تونی جی
- محصول: ۱۹۹۶
اگرچه نوع شخصیت کلود فرولو در دنیای واقعی رایج است، ویژگیهای او به عنوان یک شرور دیزنی بسیار منحصر به فردتر و پیچیدهتر است. اول از همه، فرولو معتقد است که مرد خدا بوده و هر کاری که انجام میدهد به نام خدا است. بنابراین، هنگامی که فرولو سعی میکند مردم رم را از پاریس بیرون کند، واقعا معتقد است کار درست را انجام میدهد.
همچنین، تمایل او برای بزرگ کردن کوازیمودو، حتی اگر او یک پدر بسیار بد باشد، نشان دهندهی تلاش او برای توبه و اعتراف به گناهش (کشتن مادر کوازیمودو) است. فرولو بدون شک موضوع اصلی طرح است، زیرا بدرفتاری و گوشهگیری او از کوازیمودو دلیلی است که این مرد بسیار تحت تاثیر اسمرالدا و فیبوس قرار میگیرد و باعث میشود او به شدت از آنها در برابر فرولو محافظت کند.
۶. ملکهی قلبها در انیمیشن آلیس در سرزمین عجایب (Alice In Wonderland)
- صداپیشه: وارنا فلتون
- محصول: ۱۹۵۱
ملکهی قلبها، شخصیت دیوانهی انیمیشن «آلیس در سرزمین عجایب»، نمایندهی کامل رهبر دنیایی به همان اندازه عجیب است. درست مانند تمام گیاهان، حیوانات و دیگر شخصیتهای غیرقابل توضیح و عجیب و گیجکننده در فیلم، آنچه در ذهن ملکهی قلبها میگذرد معمولا معنای خاصی ندارد. تمام کسانی که در سرزمین عجایب زندگی میکنند زیر خواستههای خشمگین او گرفتارند و دائما در خطر از دست دادن سر خود هستند.
اگرچه گربهی چشایر مقدار کمی از شرارت خود را ارائه میدهد، اما در مقایسه با عصبانیتهای مرگبار ملکه چیزی نیست. ملکهی قلبها شخصیت جالبی دارد زیرا کودکانه و غیرقابل پیشبینی است، همه چیز به روحیهی او بستگی دارد. ملکه همچنین به عنوان بزرگترین خطر برای آلیس به حساب میآید و قبل از اینکه آلیس بتواند فرار کند او را به اعدام محکوم میکند.
۵. شیرخان در انمیشن کتاب جنگل (The Jungle Book)
- صداپیشه: جورج ساندرس
- محصول: ۱۹۶۷
شیر خان به عنوان مخوفترین موجود جنگل، از خود بزرگبینی و قدرت سرشار است. او معتقد است که هیچ حیوان دیگری با او قابل مقایسه نیست، به جز انسان، بنابراین او مشتاق است که موگلی را هنگام ملاقات با انسانها بکشد. شیر خان دلیلی است که موگلی باید جنگل را برای همیشه ترک کند زیرا تا زمانی که او زنده است موگلی در آنجا امنیت نخواهد داشت. فراتر از جذابیت و اهمیت شیرخان برای نتیجهی داستان، فلسفهی وجود او برای داستان، او را در لیست ما قرار میدهد.
شیرخان از انسان و آتش میترسد زیرا میداند که چقدر مخرب هستند و چقدر به حیات وحش آسیب میرنند. اگرچه سایر حیوانات در جنگل از شیر خان وحشت دارند، به نظر میرسد که او فقط برای محافظت از خود دست به کشتار میزند. او میخواهد موگلی را بکشد، زیرا میداند که ممکن است مانند مردانی شود که جنگل را میسوزانند، که صادقانه بگوییم، واقعا نمیتوانید او را به خاطر این هدف سرزنش کنید.
۴. ایزما در انیمیشن زندگی جدید امپراطور (The Emperor’s New Groove)
- صداپیشه: ایرتا کیت
- محصول: ۲۰۰۱
ایزما در «زندگی جدید امپراطور» به این دلیل تبدیل به یک شرور میشود که امپراطور کوزکو او را از سمت مشاوری خود اخراج میکند، چرا که در نبود پادشاه دست به ادارهی کشور زده بود. بر خلاف هر شرور دیگر دیزنی، ایزما یک دانشمند دیوانه با آزمایشگاهی است که در زیر قلعه پنهان شده است. اگرچه ایزما به وضوح آنتاگونیست فیلم است، اما کوزکو نیز به عنوان یک شخصیت بد شناخته میشود.
اگر کوزکو به عنوان یک لاما ماجراجویی خود را شروع نکرده بود، به فرمانروایی دلسوزتر تبدیل نمیشد. تعامل این دو به دلیل ماهیت طنزآمیز آنها و راحتی آنها با یکدیگر منحصر به فرد است. تمایل ایزما برای غصب تاج و تخت از کوزکو چندان زیاد نیست، اما او به طور تصادفی معجون را در هم ریخته و امپراتور را به لاما تبدیل میکند. ایزما همچنین کارهای کثیف بیشتری را نسبت به دیگر اشرار انجام میدهد، زیرا کرونک بارها نشان میدهد که ناتوان است.
۳. اسکار در انیمیشن شیرشاه (The Lion King)
- صداپیشه: جرمی آیرونز
- محصول: ۱۹۹۴
اسکار که تمام عمر را زیر سایهی برادر بزرگش زندگی کرده، یک شرور با عقده حقارت بسیار است که به ما درک درستی از رفتار او میدهد. اسکار همچنین یک خودشیفته با زبانی تند وتیز است و در قدرت خود به عنوان یک حاکم چنان متزلزل است که صرف ذکر نام موفاسا (حتی پس از مرگش) او را دیوانه میکند. از آنجا که ما یک ایدهی واضح در مورد اینکه چرا اسکار اینقدر تلخ است داریم و از آنجا که رقابت برادرانه زمینهای برای نزاعهای پرشور و مهیج است، او شخصیتی توسعه یافتهتر از سایر شرورهای این لیست دارد.
همچنین بر کسی پوشیده نیست که اگر سیمبا بر غرورش پافشاری میکرد، کشته میشد، زیرا او آخرین تهدیدی بود که اسکار تاج و تخت را برای همیشه از دست دهد. اگر سیمبا مجبور نمیشد تنها به ماجراجویی خود ادامه دهد، تیمون و پومبا را ملاقات نمیکرد و شاید هرگز جرات بازپس گیری تاج و تخت واقعی خود را به دست نمیآورد. به این ترتیب، تضاد بدخواهانهی اسکار برای «شیر شاه» ضروری است.
۲. اورسولا در انیمیشن پری دریایی کوچولو (The Little Mermaid)
- صداپیشه: پت کارول
- محصول: ۱۹۸۹
اورسولا به عنوان وسیلهای که از طریق آن آریل میتواند شاهزادهاش را ملاقات کرده و نظرش را جلب کند، عنصری حیاتی در داستان «پری دریایی کوچولو» است. بدون اورسولا، آریل هرگز نمیتوانست دم خود را با پاها عوض کند و از قلمرو پدرش فرار کند تا با شاهزاده اریک ملاقات داشته باشد. اگرچه اورسولا کسبوکاری را اداره میکند که در آن از مرفولکها (موجوداتی با سر و بدن انسان و دم ماهی) کلاهبرداری میکند تا روح آنها را برای ابد محکوم کند، اما این موضوع برای آریل شخصی است، زیرا پادشاه تریتون او را از آتلانتیکا تبعید کرد.
تبعید اورسولا انگیزههای او را روشن میکند، چرا که از طریق آریل، او میخواهد عصای سه سر پادشاه تریتون را برای خود بگیرد تا بر دریاها حکومت کند. اورسولا یک شرور بسیار باهوش است زیرا قبل از اینکه آریل ظاهر شود، مدت زیادی در بین دریاها به عنوان فردی که باید از او دوری کرد، شناخته شده است. اورسولا مسلما دوستداشتنیترین شرور دیزنی است، اما پیچیدگی و اهمیت کمتری نسبت به شمارهی یک لیست ما دارد.
۱. هادس در انیمیشن هرکول (Hercules)
- صداپیشه: جیمز وودز
- محصول: ۱۹۹۷
انگیزههای هادس برای رفتار پلیدش در سرتاسر انیمیشن «هرکول» ناشی از کینهی چندین قرنی زئوس به دلیل انتصاب او به پادشاه دنیای زیرین است، شغلی که او از آن نفرت دارد. تمایل او به سرنگونی زئوس به عنوان فرمانروای المپ، او را به ربودن هرکول سوق میدهد تا از تحقق این پیشگویی جلوگیری کند که یک کودک قرار است بر سر راه برنامههای او قرار گیرد. این دو واقعیت به تنهایی ثابت میکنند که هادس برای داستان فیلم کاملا ضروری است، زیرا مسیر هرکول برای کشف خودش چیزی است که همه چیز را رقم میزند و هیولاهایی که هادس به دنبال هرکول میفرستد اتفاقات داستان را شکل میدهد.
علاوه بر این، هادس شخصیت بسیار ملونی دارد، او اغلب اوقات شوخ و معمولی است، اما به دلیل طبیعت متغیرش به راحتی عصبانی میشود. او همچنین رفتار دوستانهی عجیبی را برای مگ به نمایش میگذارد، علیرغم اینکه میخواهد تایتانها را به روی مابقی بشریت آزاد کند. از آنجایی که شخصیت هادس دارای ظرایف بسیار زیادی است، و از آنجا که شرارت او برای داستان فیلمش مهم است، در صدر فهرست ما قرار دارد.
منبع: collider
مادر ناتنی سیندرلا گوینده اصلی شوند گویند اصلی مالیفیسنته یعنی خانم الینور ادلی, مرسی
یک بار برای همیشه این نوع تیتر زدن برای مطالبتون رو تموم کنید.
وقتی میگید ۱۶ شرور برتر دیگه نیازی نیست که دوباره لیستش کنید از بدترین تا بهترین
حداقل بر اساس محبوبیت رتبه بندی کنید
بین بهترین ها که گلچین شده بدی وجود نداره
تو بقیه مطالب هم همینه مثلا ده فیلم برتر مثلا نولان از بهترین تا بدترین
لزوما نظر من این ک این ها بد ترین نبودن و بهترین هم نبودن
رتبه بندی بد جنسی نه ترسناکی
فقط میتونم با سه تای اول موافقت کنم
اگه به ترسناکی و وحشتناکی بود شان یو و اسکار
ولی اگه به دارک باشه هادس
ناموصا مالیفیسنت چرا انقد ضعیفه نمره اش؟
عجیبه ! به ایزما که من تو بچگی بهش می خندیدم رتبه چهارم رو دادیم اونوقت به ملکه بدجنس که من تو خواب می دیدمش رتبه یازدهم ؟
نه اینا از بد جنس ترین به خوبه
سلام . کیت بلانشت صداپیشهی لیدی تریمین بوده ؟؟؟؟؟؟؟؟ اونموقع که تو موز بوده کیت بلانشت .
عجیبه ! به ایزما رتبه چهارم رو دادید ، اونوقت به ملکه بدجنس رتبه یازدهم . من نمیدونم با خودتون چی فکر کردید به شروری مثل ایزما که من تو بچگیم بهش میخندیدم رتبه چهار رو دادین و اونوقت به ملکه که من تو خوابم میدیدمش رتبه ۱۱ رو دادین .
این رتبه بندی از بدترین شرور به بهترینشون نوشته شده که یعنی الان ایزما نسبت به مورد یازده شخصیت بهتری داره