شرلوک هولمز؛ ۱۶ فیلم و سریال که تصویری متفاوت از این کارآگاه نابغه نمایش دادند
آرتور کانن دویل خالق شرلوک هولمز سال ۱۸۸۷ اولین داستان شرلوک هولمز یعنی «اتود در قرمز لاکی» (A Study in Scarlet) را به صورت مجموعهداستانی کوتاه و چند قسمتی در مجلهی The Strand به چاپ رساند و خوانندهها را با این کارآگاه جذاب و منحصربهفرد آشنا کرد.
بیش از صد سال گذشته و هولمز همچنان با قدرت به کار خودش ادامه میدهد و محبوبترین و مشهورترین کارآگاه دنیای سرگرمی در تمام دوران به حساب میآید و فیلمها و سریالها و بازیهای کامپیوتری آن تمامی ندارند. حتی وقتی آرتور کانن دویل سال ۱۸۹۳ و در داستان «مشکل نهایی» (The Final Problem) مرگ او را به تصویر کشید، فعالیت حرفهای این کارآگاه به پایان نرسید و تنها برای مدتی کوتاه از میادین دور ماند.
به نظر میرسید مردم از خواندن ماجراهای شرلوک هولمز سیر نمیشدند و مدام تقاضای داستانهای بیشتری میکردند. سرانجام آرتور کانن دویل که دید حریف میل و عطش سیریناپذیر مردم نمیشود، تصمیم گرفت دوباره او را زنده کند و سال ۱۹۰۱ داستانی را نوشت که احتمالا معروفترین پروندهی شرلوک هولمز به حساب میآید؛ «سگ باسکرویل» (The Hound of the Baskervilles).
شرلوک هولمز در مجموع در چهار رمان و پنجاه و شش داستان کوتاه نوشتهی آرتور کانن دویل ظاهر شده است. همچنین بعد از اینکه حقوق این کاراکتر از کپی رایت در آمد، نویسندههای دیگری ماجراجوییهای او را ادامه دادند و نوشتند.
قرن بیستم که رسید، محبوبیت شرلوک هولمز از دنیای ادبیات فراتر رفت و سمت فیلم و سریال کشیده شد و بیشمار اقتباسهای سینمایی و تلویزیونی از داستانهایش ساختند. شرلوک هولمز حالا شخصیتی داستانی است که بیشتر از تمام شخصیتهای خیالی در فیلمها و سریالها به تصویر کشیده شده و احتمالا تنها شخصیت داستانی دیگری که توانایی رقابت با او را دارد، کنت دراکولاست (که او هم از مخلوقهای دوران ویکتوریایی است).
خیلی از فیلمها و سریالهایی که شرلوک هولمز را به تصویر کشیدهاند طبق همان الگوی آشنا و همیشگی پیش رفتهاند، کارآگاهی تیزهوش و نابغه که کلاه شکاری و پالتو میپوشد و با جرموجنایت مبارزه میکند. دکتر واتسون دستیار و دوست و همراه وفادارش هم کنارش است و در لندن ویکتوریایی مهآلود ماجراجوییهای هیجانانگیزی را پشت سر میگذارند. اما بعضی فیلمها و سریالها هم هستند که با رویکرد کاملا متفاوتی سراغ شرلوک هولمز رفتهاند و شخصیت و داستانهای آرتور کانن دویل را با تغییراتی اساسی به نمایش در آوردهاند.
در این مقاله به نسخههایی از شرلوک هولمز اشاره کردهایم که با رویکردی متفاوت و کمتردیدهشده به نمایش در آمدهاند و شباهتی به شرلوک هولمزی که میشناسیم و معمولا دیدهایم ندارند.
۱. مجموعهفیلمی که در آن شرلوک هولمز با نازیها میجنگد
۱۴ فیلم شرلوک هولمزی که از دههی ۳۰ تا ۴۰ ساخته شد احتمالا هنوز هم معروفترین اقتباسهای سینمایی از داستانهای آرتور کانن دویل هستند. در این فیلمها بسیل رثبون نقش شرلوک هولمز را بازی میکرد و نایگل بروس نقش دکتر واتسون را.
در این مجموعه فیلم شکل و ظاهر بسیل رثبون به قدری شبیه نقاشیها و طراحیهای سیدنی پجت (طراح و تصویرگر کتابهای شرلوک هولمز) است که با دیدنش فکر میکنید انگار رسما از درون صفحات کتاب بیرون آمده. داستان این فیلمها هم در لندنی مهآلود میگذرد و رثبون کلاه شکاری معروف شرلوک را هم همیشه روی سرش دارد.
ولی شاید برایتان جالب باشد که این کلاه شکاری که حالا نماد و سمبل شرلوک هولمز است، در توصیف کتابها وجود نداشته و تصویرگر کتابها یعنی سیدنی پجت بر اساس سلیقهی خودش به او اضافه کرده تا جزئیات جالبی به شخصیت افزوده شود. این نسخه از فیلمها با بازی رثبون داستان را به دههی ۴۰ میلادی میآورد و برای به تصویر کشیدن خود شرلوک به طراحیها و نقاشیهای کتاب استناد میکرد.
دو فیلم اول این مجموعه یعنی سگ باسکرویل و «ماجراجوییهای شرلوک هولمز» (The Adventures of Sherlock Holmes) سال ۱۹۳۹ منتشر شدند، و هر دو طبق سنتهای آشنا و همیشگی دنیای شرلوک هولمز ساخته شده بودند. اما بقیهی فیلمهای مجموعه که از سال ۱۹۴۲ تا ۱۹۴۶ ساخته شدند مطابق با وضعیت روز بودند و داستانهای شرلوک هولمز را با اتفاقهای آن مقطع تطابق میدادند. خود شرلوک هم دیگر آن کلاه شکاری را نمیگذاشت و به جایش کلاه معمولیتری روی سرش داشت که کمتر توی دید باشد و انگشت نمای مردم نشود.
از آنجایی که بیشتر فیلمهای این مجموعه در زمان جنگ جهانی دوم ساخته میشد، طبیعی بود که شرلوک هولمز در کنار مبارزه با دشمن قسم خوردهاش دکتر موریارتی، با جاسوسان آلمانی، نازیها و همپیمانان آنها هم گلاویز شود.
دکتر واتسونی هم که نایجل بروس در این فیلمها بازی میکرد تفاوتی جدی با دکتر واتسون کتابها داشت. نایجل بروس نسخهای شوخ و شنگ و دلقکمآب از دکتر واتسون به تصویر میکشید تا موقعیتهای کمدی خلق کند و هر جا که داستان زیادی جدی شد، از مخاطب خنده بگیرد. او همچنین در تضاد با هوش و ذکاوت هولمز قرار میگرفت و به این طریق نبوغ او جلوهی بیشتری پیدا میکرد. در هر صورت واتسون این فیلمها هیچ شباهتی با واتسون باهوش و نکتهسنجی که در کتابها میخوانیم نداشت و مسیر خودش را میرفت. در اکثر فیلمها و سریالهای بعدی شرلوک هولمز از همین فرمول پیروی کردند و حالا معمولا دکتر واتسون را بهعنوان دستیار بامزهی شرلوک میشناسند که موقعیتهای خندهداری خلق میکند.
۲. فیلمی که در آن دکتر واتسون راوی قابل اعتمادی نیست
خوانندههای همیشگی و پیگیر داستانهای شرلوک هولمز بارها به این احتمال فکر کردهاند که دکتر واتسون، راوی ماجراها، ممکن است خیلی قابل اعتماد نباشد. ولی عجیب است که در فیلمها و سریالهای شرلوک هولمز به ندرت سراغ این ایده رفتهاند.
داستانهای شرلوک هولمز از زاویه دید دکتر واتسون نوشته شده، کسی که ماجراها را برای مخاطب عام آماده کرده تا مثلا در مجلهها چاپ شود. اما واتسون تا چه اندازه راوی درست و قابل اعتمادی است؟ حتما در جاهایی وسوسه شده تا بخشهایی از ماجراها را دستکاری و اتفاقهای خجالتآور را حذف کند تا وجههی خوبی به شرلوک و خودش ببخشد. اگر این کارها را نمیکرد که دیگر انسان نبود.
این ایدهای بود که در فیلم دوستداشتنی بیلی وایلدر یعنی «زندگی خصوصی شرلوک هولمز» (The Private Life of Sherlock Holmes) محصول سال ۱۹۷۰ مطرح شد. شرلوک هولمز این فیلم با بازی رابرت استیفنز همان شخصیت کتابهاست، ولی مسلما با تصویری که دکتر واتسون (کالین بلیکلی) در جامعه ایجاد کرده تفاوتهایی اساسی دارد. واتسون در وقایعنگاریهایش کاملا به اصل اتفاقها وفادار نبوده و نسخهی جرح و تعدیل شدهای را برای عموم منتشر کرده.
در این فیلم میبینیم که شرلوک هولمز واقعی از زنها بیزار نیست، یا تمایل عاشقانه نسبت به آنها را در خودش نکشته، فقط به آنها بیاعتماد است. او آن کلاه شکاری معروف را برای خوشحال کردن دل مردم سرش میکند چون همه توقع دارند او را با کلاه ببینند (به لطف نوشتههای واتسون). و وقتی پروندهای را خراب میکند و به جای حل آن فاجعه میآفریند، خاطرش جمع است که این خرابکاری به گوش مردم نخواهد رسید چون واتسون فقط دربارهی پروندههای موفق مینویسد تا خدشهای در نام و شهرتش بهعنوان یک نابغهی شکستناپذیر وارد نشود.
مارک گتیس، خالق سریال محبوب و موفق شرلوک BBC از زندگی خصوصی شرلوک هولمز بهعنوان الگوی سریال خودشان یاد کرده است.
۳. فیلمی که در آن او فقط در تصورات خودش شرلوک هولمز بود
در فیلم «آنها ممکن است غول باشند» (They Might Be Giants) محصول سال ۱۹۷۱ جرج سی اسکات نقش شخصیتی را بازی میکند که باور دارد شرلوک هولمز است. او حتی کلاه شکاری سرش میکند و پیپ میکشد و به دنبال سرنخ از دشمن خونیش یعنی پروفسور موریارتی میگردد.
اما در واقعیت او لهجهای آمریکایی دارد و در دوران مدرن نیویورک زندگی میکند، پس میدانیم که شرلوک هولمز نیست. او حتی یک دکتر واتسون هم دم دستش ندارد که در حل پروندهها کمکش کند. تا اینکه در جایی از داستان با یک روانپزشک مهربان به نام دکتر میلدرد واتسون (با بازی جوآن وودوارد) آشنا میشود و به نظر میرسد دکتر واتسون خودش را پیدا کرده.
آنها ممکن است غول باشند یک کمدی رمانتیک لطیف و بامزه دربارهی شخصیتهایی است که با خیالپردازی راه فراری از زندگی واقعی خشک و بیهیجانشان پیدا میکنند. عنوان فیلم به دون کیشوت اثر سر وانتس اشاره دارد. همانطور که میدانید در جایی از کتاب، دون کیشوت به یک آسیاب بادی حمله میکند چون در تصوراتش آن را به شکل یک غول خطرناک میبیند.
ایدهای مشابه در فیلم تلویزیونی «بازگشت بهترین کارآگاه دنیا» (The Return of the World’s Greatest Detective) محصول سال ۱۹۷۶ هم استفاده شده بود. در این تلهفیلم لری هگمن نقش مأمور پلیسی به نام شرمن هولمز را بازی میکرد که طی ماجراهایی سرش ضربه میخورد و به این باور میرسید که شرلوک هولمز است.
مثل آنها ممکن است غول باشند، شخصیت هگمن هم در این فیلم وقتی با همکار و همدستش دکتر واتسون آشنا میشود که برای درمان اقدام میکند، در اینجا دکتر جوآن واتسون (جنی اوهارا) را در قامت این نقش میبینیم. بازگشت بهترین کارآگاه دنیا قرار بود پایلوت و قسمت اول یک سریال باشد، ولی هیچوقت فراتر از همین تلهفیلم نرفت و سریالش هرگز ساخته نشد.
۴. فیلمی که در آن یک برادر باهوشتر داشت
اولین تجربهی کارگردانی جین وایلدر فیلمی کمدی بود به نام «ماجراجوییهای برادر باهوشتر شرلوک هولمز» (The Adventure of Sherlock Holmes’ Smarter Brother) که سال ۱۹۷۵ ساخته شد. برادر باهوشتر مورد اشاره شخصیتی است به نام سیگرسون هولمز که در کتابها نیست ولی در این فیلم نقشش را وایلدر بازی کرده، مردی که سودای کارآگاه شدن در سر دارد و به یقین رسیده باهوشتر از برادر مشهور و نامآشنایش است. نام سیگرسون از داستان «ماجراجویی خانهی خالی» (The Adventure of the Empty House) برداشته شده. در این داستان، شرلوک هولمز نام مستعار سیگرسون را روی خودش میگذاشت تا به یک پرونده رسیدگی کند و شناسایی نشود.
در این فیلم اورویل سکر(مارتی فلدمن) همکار سیگرسون، به او کمک میکند و این دو ناخواسته درگیر پروندهای جنایی میشوند که پای دشمن قسمخوردهی هولمز یعنی پروفسور موریارتی (لئو مککرن) را به ماجرا باز میکند. جین وایلدر تعدادی از بازیگران آشنای کمدیهای مل بروکس را کنار خودش آورده تا اولین فیلمش را بسازد. بازیگرهایی مثل فلدمن، مدلین کان و دام دلوییز. داگلاس ویلمر و ثورلی والترز هم در فیلم حضوری کوتاه دارند و نقش شرلوک هولمز و دکتر واتسون را بازی میکنند.
ویلمر پیش از این هم در یک سریال تلویزیونی محصول BBC که دههی ۶۰ پخش شد، نقش شرلوک هولمز را بازی کرده بود، و ثورلی والترز هم در فیلمهای متعددی نقش واتسون را بازی کرده. از جمله فیلم «شرلوک هولمز و گردنبند مرگبار» (Holmes and the Deadly Necklace) محصول سال ۱۹۶۲ که در آن مقابل کریستوفر لی ظاهر شد.
۵. فیلمی که در آن شرلوک هولمز به خاطر مصرف مواد مخدر دچار توهم شده است
فیلم «محلول هفت درصدی» (The Seven-Per-Cent Solution) بر اساس رمان محبوبی نوشتهی نیکلاس مهیر ساخته شده و عنوانش اشاره دارد به عادت شرلوک هولمز در مصرف کوکائین، عیب و وسوسهی ناجوری که در زندگی خصوصی شرلوک هولمز هم به آن اشاره میشد.
در این فیلم، نیکول ویلیامسون نقش هولمز را بازی میکند، نسخهای از هولمز که شدیدا از کنترل خارج شده و به خاطر سوء مصرف مواد، با مشکلاتی مثل پارانویا و توهم دستوپنجه نرم میکند. او تا جایی پیش میرود که فکر میکند استاد پیر و بیآزار ریاضیش پروفوسر موریارتی (لارنس الیویه) یک جنایتکار نابغه است که قصد آسیب زدن به او را دارد.
دوست صمیمی و باوفای هولمز یعنی دکتر واتسون (رابرت دووال) پیشنهاد میدهد که سراغ تازهترین روش رواندرمانی بروند تا مگر حال او خوب شود. برای همین هولمز را به وین میبرد تا زیگموند فروید (آلن آرکین) او را مداوا کند.
نیکلاس مهیر بعدها و سال ۱۹۷۹ وقتی اولین فیلم خودش یعنی «زمانهای پشت سر هم» (Time After Time) را کارگردانی کرد بار دیگر سراغ ایدههای ادبی رفت و شخصیتهای مشهور را دستمایه قرار داد. در این فیلم مالکولم مکدوول در نقش اچ جی ولز نویسندهی رمان «ماشین زمان» (The Time Machine) ظاهر شده بود که با استفاده از یک ماشین زمان واقعی، جک قاتل را تا لندن مدرن تعقیب میکرد.
۶. فیلمی که در آن شرلوک هولمز هنوز در مدرسه درس میخواند
فیلم «شرلوک هولمز جوان» (Young Sherlock Holmes) محصول سال ۱۹۸۵ گذشتهی واتسون و هولمز را به شکل کاملا متفاوتی به تصویر میکشد. به جای اینکه اولین بار در زمان جوانی و وقتی که واتسون به دنبال خانه میگردد همدیگر را ملاقات کنند، در یک مدرسه تحصیل میکنند و در نوجوانی با هم آشنا میشوند.
در فیلم نسخههای نوجوان هولمز (نیکلاس رو) و واتسون (الکس کاکس) به چند مرگ مشکوک رسیدگی میکنند و به شکلی غیرمنتظره درگیر ماجراجوییهایی از جنس فیلمهای اسپیلبرگ میشوند (استیون اسپیلبرگ از تهیهکنندههای فیلم بود).
یکی از نکتههای مهم و جالب فیلم شرلوک هولمز جوان، استفادهی آن از تکنولوژیهای اولیهی استودیو Industrial Light and Magic در زمینهی جلوههای کامپیوتری و دیجیتالی بود. دختر سایمون وارد یعنی سوفی وارد در این فیلم نقش دختری را بازی میکند که دل شرلوک را به دست میآورد. در برخی کشورها فیلم را با عنوان «شرلوک هولمز و هرم وحشت» (Sherlock Holmes and the Pyramid of Fear) اکران کردند تا مخاطبان بیشتری به هوای شباهت فیلم با اثر پرفروش سال قبل یعنی ایندیانا جونز، به تماشای آن بیایند.
۷. فیلمی که در آن شرلوک هولمز یک سگ است
ژاپنیها همیشه عجیبترین و غیرمعمولترین ایدهها را برای اقتباس و بازسازی دارند، و شرلوک هولمز هم از این قضیه مستثنی نیست. در سریال انیمیشنی «شرلوک هوند» (Sherlock Hound) که برای مخاطب کودک ساخته شده بود، شرلوک هولمز، واتسون و دیگر شخصیتها به شکل سگهای آدمنما تصویر شدهاند. این سریال طی دو سال ۱۹۸۵ و ۱۹۸۶ پخش شد و دو فصل ادامه یافت.
۸. فیلمی که در آن شرلوک هولمز دوباره زنده میشود
در فیلم تلویزیونی «بازگشت شرلوک هولمز» (The Return of Sherlock Holmes) محصول سال ۱۹۸۷، بدن منجمد شدهی این کارآگاه نابغه را به دوران مدرن آوردهاند. جین واتسون (مارگارت کالین) که یکی از نوادگان دکتر واتسون است، هولمز را در فریزر پیدا میکند. هولمز (مایکل پنینگتون) از انجماد بیرون میآید و به همراه واتسون به آمریکا میرود و از اینجای داستان با موقعیتهای کمدی و پروندههای جنایی متنوعی طرف هستیم. هولمز که از زمان و دورهی کاملا متفاوتی به دههی ۸۰ پا گذاشته، با اوضاع روز آشنا نیست و همین قضیه شوخیهای زیادی خلق میکند.
۹. فیلمی که در آن شرلوک هولمز یک شخصیت خیالی ساختهی دکتر واتسون است
فیلم کمدی «بدون راه حل» (Without a Clue) محصول سال ۱۹۸۸ یکی از هوشمندانهترین نسخههای شرلوک هولمز است و همان ایدهی «راوی غیرقابل اعتماد» را – که در زندگی خصوصی شرلوک هولمز دیدیم – به طریق دیگری جلو برده.
در این نسخه، شرلوک هولمز وجود خارجی ندارد و مخلوق ذهنی دکتر واتسون (بن کینگزلی)، کارآگاهی تازهکار است که به هر دری میزند تا جنایتکاران را به سزای اعمالشان برساند. واتسون شخصیت شرلوک هولمز را برای خودش خلق کرده تا حرکتهای غیرمتعارفش در زمینهی دستگیری مجرمان، با زندگی دومش (که در آن پزشکی قابل احترام است) تداخلی نداشته باشد.
ولی در نهایت شهرت شرلوک هولمز به قدری بالا میرود که مردم توقع دارند او را ببینند. برای همین واتسون یک بازیگر الکلی به نام رجینالد کینکید (با بازی مایکل کین) را استخدام میکند تا نقش شرلوک هولمز را بازی کند. این دو با هم درگیر پروندهای جنایی دربارهی اسکناسهای تقلبی میشوند و با دنبال کردن سرنخها میفهمند که مردی به نام موریارتی (پل فریمن) پشت این جریان است.
۱۰. فیلمی که در آن شرلوک هولمز یک قهرمان اکشن بزنبهادر است
رابرت داونی جونیور با بازی در نقش مرد آهنیِ جهانی سینمایی مارول، شهرتی عظیم برای خودش دستوپا کرده بود. چیزی از این ماجرا نگذشت که سال ۲۰۰۹ نقش یک شخصیت مطرح و محبوب دیگر را بازی کرد؛ شرلوک هولمز. پس تعجبی ندارد که این نسخه از شرلوک هولمز اهل کارهای فیزیکی بیشتری بود و علاوه بر هوش فوقالعاده، مقاومت بدنی تحسینبرانگیز و مهارتهای مبارزهی خیرهکنندهای داشت. چیزی که هواداران شرلوک هولمز عادت نداشتند ببینند و برای همه تازگی داشت.
گای ریچی که بیشتر به خاطر فیلمهای گانگستری بریتانیایی مثل «قاپزنی» (Snatch) معروف شده، با فیلم شرلوک هولمز و دنبالهاش «شرلوک هولمز: بازی سایهها» (Sherlock Holmes: A Game of Shadows) محصول سال ۲۰۱۱ نسخهای از این کارآگاه تحویلمان داد که پر بود از صحنههای اکشن و هیجانانگیز. نسخهای که احتمالا آرتور کانن دویل را هم غافلگیر میکرد.
رابرت داونی جونیور شرلوک هولمز را «اولین ابرقهرمان» دنیای سرگرمی میداند و در این فیلم او را به شکل مرد پر جنبوجوشی تصویر کرده که در اوقات فراغتش مشتزنی میکند. البته در کتابها هم میخوانیم که شرلوک هولمز در بوکس و هنرهای رزمی مهارت دارد، پس گای ریچی و رابرت داونی جونیور خیلی هم از منبع دور نشدند. در کنار او جود لا نقش دکتر واتسون را بازی کرده که شخصیت واقعا قابل اتکایی است و خیلی جاها به داد هولمز میرسد. واتسونی که جود لا بازی کرده هم بامزه است و هم جدی و کاربلد. بهترین همراه و دستیار در کنار هولمزِ رابرت داونی جونیور.
۱۱. سریالی که در آن شرلوک هولمز در لندن مدرن زندگی میکند
تأثیرگذارترین و بکرترین نسخهای از شرلوک هولمز که در قرن ۲۱ دیدهایم همین سریال محصول شبکهی BBC است که استیون موفات و مارک گتیس ساختهاند (مارک گتیس در سریال نقش برادر شرلوک یعنی مایکرافت را هم بازی میکرد).
سریال «شرلوک» (Sherlock) که از سال ۲۰۱۰ تا ۲۰۱۷ پخش شد تعمدا از لندن ویکتوریایی فاصله گرفته است. به گفتهی گتیس و موفات، شرلوک هولمز دوران ویکتوریایی به اندازهی کافی ساخته شده بود و به یک نسخهی تر و تازه و کاملا جدید نیاز داشتیم.
دکتر واتسون (مارتین فریمن) مردی است که از جنگ افغانستان آمده و هنوز نتوانسته خاطرات تلخ آن را پشت سر بگذارد. در این نسخهی بهروز شده از شرلوک هولمز، واتسون ماجراجوییهایشان را در یک وبلاگ مینویسد و گوشیهای هوشمند نقشی اساسی در حل پروندهها ایفا میکنند.
سریال شرلوک یک سرگرمی تمامعیار و چشمنواز است که با هر قسمت تماشاگران را به دنیایی از هیجان و معما و شوخی میبرد. هم موقعیتهای بامزه و خندهدار دارد و هم لحظاتی بهشدت احساسی که اشک همه را در میآورد.
موفات و گتیس در نامگذاری اپیزودهای سریال شیطنتی بامزه کردهاند و اسم هر قسمت بازی با عناوین کتابهای شرلوک هولمز است. مثلا به جای خانهی خالی، گذاشتهاند نعش کش خالی (The Empty Hearse/ The Empty House)، یا به جای نشانهی چهار، نشانهی سه (The Sign of Four/ The Sign of Three) و به جای آخرین تعظیم، آخرین سوگند (His Last Bow/ His Last Vow).
۱۲. سریالی که در آن شرلوک هولمز در نیویورک است
موفقیت و محبوبیت سریال شرلوک BBC باعث شد تا نسخهی دیگری از شرلوک هولمز را در سریال «ابتدایی» (Elementary) خلق کنند. این سریال محصول شبکهی CBS از سال ۲۰۱۲ آغاز شد و در آن جانی لی میلر نقش هولمز را بازی میکند.
در این نسخه، هولمز را به نیویورک زمان مدرن آوردهاند و واتسون او یک زن (با بازی لوسی لیو) است. مثل بازگشت بهترین کارآگاه دنیا، اینجا هم واتسونی که میبینیم دکتر جوآن واتسون است. ریس ایفانز نقش مایکرافت هولمز را بازی میکند و دشمن قسمخوردهی شرلوک هم اینجا یک زن است؛ جیمی موریارتی با بازی ناتالی دورمر.
۱۳. فیلمی که در آن شرلوک هولمز یک مجسمه سرامیکی است
سال ۲۰۱۱ انیمیشنی ساختند با نام «نومئو و ژولیت» (Gnomeo and Juliet) که با عنوان رومئو و ژولیت و نوم (Gnome) شوخی کرده بود. نومها مجسمههایی هستند که در باغچهها میگذارند تا مثلا از باغ یا باغچه مقابل موجودات پلید محافظت کنند. این شوخی خیلی بامزه نبود ولی سازندگان بیخیال نشدند و سال ۲۰۱۸ یک انیمیشن دیگر ساختند که این بار با شرلوک هولمز شوخی میکرد و اسمش را «شرلوک نومز» (Sherlock Gnomes) گذاشتند.
جانی دپ جای شرلوک نومز صداپیشگی کرده و چویتل اجیوفور هم صدای دکتر واتسون را در آورده. احتمالا نویسندگان برای واتسون شوخی دیگری پیدا نکردند که با نوم همقافیه باشد و احتمالا باید به خاطرش خدا را شکر کنیم!
۱۴. فیلمی که در آن ویل فرل نقش شرلوک هولمز را بازی کرده
در فیلم کمدی «هولمز و واتسون» (Holmes & Watson) محصول سال ۲۰۱۸ جان سی رایلی نقش دکتر واتسون را بازی کرده و ویل فرل در نقش شرلوک هولمز ظاهر شده است. چیز زیادی نمیشود دربارهی فیلم گفت، از همان کمدیهای ویل فرلی است که مخاطب خودش را دارد.
۱۵. سریالی که در آن یک دختر ژاپنی است
نسخهای جدیدی که BBC از شرلوک هولمز ساخت جریانهای زیادی به راه انداخت و خیلیها از آن الهام گرفتند. سریالی ژاپنی محصول سال ۲۰۱۸ هم یکی از همینها بود.
در سریال «دوشیزه شرلوک» (Miss Sherlock) یوکو تاکهاوچی و شیهوری کانجییا نقش نسخههای زنانهی هولمز و دکتر واتسون را بازی میکنند و در توکیوی زمان مدرن پروندههای جنایی را حل میکنند. کسانی که فکر میکنند کانن دویل باید شرلوک هولمز را به شکل یک زن جوان ژاپنی در میآورد و نه یک مرد انگلیسی، شاید از دیدن این سریال خوششان بیاید.
۱۶. فیلمی که در آن یک خواهر کوچکتر دارد
در فیلم «انولا هولمز» (Enola Holmes) میلی بابی براون ستارهی سریال «چیزهای عجیب» (Stranger Things) نقش خواهر کوچکتر شرلوک یعنی انولا را بازی میکند. وقتی مادرشان اودوریا (هلنا بونهم کارتر) گم میشود و خبری از او دریافت نمیکنند، انولا برای پیدا کردن او درگیر تحقیقات و ماجراجوییهای مخصوص خودش میشود.
شخصیت انولا هولمز را جوری طراحی کردهاند که قهرمان داستان خودش باشد و زیر سایهی نام شرلوک هولمز قرار نگیرد. فیلم بر اساس مجموعه رمانی نوشتهی نانسی اسپرینگر ساخته شده است و سازندگانش احتمالا پس ذهنشان برنامه داشتهاند که سریال یا فیلمهایی دنبالهدار بر اساس این کتابها بسازند.
هنری کویل بازیگر نقش سوپرمن و ویچر، در این فیلم نقش یک شرلوک هولمز جوان و خوشتیپ را بازی کرده و سم کلافین هم برادر بزرگتر او مایکرافت است. انولا هولمز شخصیتی کاملا جدید و ساخته و پرداختهی نانسی اسپرینگر است و در کتابهای اصلی کانن دویل حضور ندارد.
منبع: Cinema Essentials
دوستان عزیز من مایکرافت هلمز هستم الان شمایی که فن شرلوک هستید من میدونم با شما خی هیهیهی من مارک گتیس هستم فقط شرلوک هلمز با بازی بندیکت کامبربچ
بندیک کامبریچ جذاب ترین و بهترین بازیگر این سریاله.
هر بار که میبینم بیشتر عاشق شخصیتش میشم.
بندیکت کامبربچ باعث شد حس کنم شرلوک یه آدم واقعی نه یه داستان
واقعا یه اسطورست
من دیوونه ی سریال شرلوکم (فقط با بازی بندیکت به عنوان شرلوک و مارتین فریمن به عنوان جان واتسون)
فقط شرلوک هلمز جرمی برت خدا بیامرز و رفیقش دیوید برک در نقش دکتر واتسون.
واقعا شما بهترین شرلوک هلمز تاریخ یعنی جرمی برت رو به عمد یا سهوآ از قلم انداختید!!!!
قطعا بهترین شرلوک هلمز تاریخ با اختلاف جرمی برت هس
اههه
بیچاره هلمز هرچی ابهت داشت با این سریالای چرت به باد رفت
مخصوصا اینایی که بی بی سی پخش کرده مثل اینکه کلا آبرو ریزیه
شما برو اول کتاب هاشو بخون بعد نظر بده
اگه همه مث من فقط تیتر خونده باشن قطعا این جمله میاد تو ذهنشون :شرلوک اینجا شرلوک اونجا شرلوک همه جا
تیترشون رو هم نخوندم انقد همهرو نگاه کردم فقط عکساشون رو مرور کردم. 😁