سختترین بازیهای آرکید؛ از دانکی کونگ تا استارگیت
اگر فکر میکنید که خریدهای درونبرنامهای مدرن روی مخ هستند، گاهی اوقات باید چند بازی کلاسیک رای روی دستگاههای آرکید را تجربه کنید. آنها ممکن است فقط ۵۰ سنت برای تجربه بخواهند، اما این فقط قیمت اولیه است. به محض اینکه جان شما تمام شد، وقت آن است که دوباره دستگاه آرکید را با هزینهی بیشتر تغذیه کنید. از نظر تئوری، شما ممکن است بتوانید یک بازی آرکید را فقط در ۱۵ دقیقه به اتمام برسانید اما در واقع رسیدن به این مرحله هفتهها یا ماهها تمرین میخواهد. هرچند که ما در ایران به مراکز آرکید دسترسی نداریم و بهتر است که پورتهای مختلف آن را تجربه کنیم. اما در آن زمان این چیز غیرعادیای نبود که برای دیدن پایان برخی از بازیهای آرکید قدیمی مجبور به خرج ۲۰ تا ۵۰ دلار یا حتی بیشتر شوید. البته این فقط برای یک حالت بازی بود چرا که بازیهای کلاسیک با انبوهی از حالتها عرضه میشدند و با آنچه در قرن بیست و یکم داریم، کاملا متفاوت بودند. حال در این مقاله به ۱۵ تا از سختترین بازیهای آرکید خواهیم پرداخت.
۱۵. Bagman
تهیهکننده: Valadon Automation / سازنده: Valadon Automation
سال انتشار: ۱۹۸۳
بگمن یکی از عجیبترین بازیهای آرکید دههی ۸۰ است، اما هرکسی که با آن روبرو شده است احتمالا سختی به شدت بالای آن را به یاد میآورد. بسیاری از چالشهای این بازی از گیمپلی پیچیده و شگفتآور بازیهای آن دوران ناشی میشود. شما احتمالا تاثیرات بازیهایی مانند پک من (Pac-Man)، دیگ داگ (Dig Dug) و دانکی کونگ (Donkey Kong) را بیشتر شنیدهاید، اما بگمن نیز تاثیرات خودش را برجای گذاشته است. در این بازی شما وظیفه دارید کیسههای پول را در معدن بردارید و آنها را به یک چرخ دستی ببرید. با این حال برای انجام این کار، باید از نگهبانان، گاریها و آسانسورها دوری کنید. شما حتی میتوانید با یک کلنگ مبارزه کنید، اگرچه این کار مستلزم جمع کردن یک کیسه پول نقد است. هرچند این کارها به هیچ وجه آسان نیست و یک اشتباه ساده میتواند اوضاع را برای شما سخت کند.
۱۴. Haunted castle
تهیهکننده: Konami / سازنده: Konami
سال انتشار: ۱۹۸۸
شاید نام Haunted Castle را نشنیده باشید، اما در واقع بخشی از سری محبوب کسلوانیا (Castlevania) است و حتی شخصیت سایمون بلمونت (Simon Belmont) نیز در آن نقشآفرینی میکند. سایمون در ماموریتی دلخراش برای نجات نامزد ربوده شدهی خود، سلنا، از چنگال دراکولای بدجنس است. بازیکنان در تاریکی قلعهی دراکولا حرکت میکنند، با انبوهی از موجودات وحشتناک روبرو می شوند و بر موانع غلبه میکنند. این بازی همچنین از نظر بصری برای زمان خود فوقالعاده به نظر میرسید و با اسپرایتهای بزرگ و متحرک جذاب و موسیقی متنی که هنوز هم منحصربهفرد است، اسم و رسمی برای خود داشت. با توجه به موارد گفته شده، از این بازی باید به عنوان یک اثر کلاسیک محبوب و تاثیرگذار یاد شود اما چرا چندان با علاقه از آن یاد نمیشود؟
در پاسخ به این سوال میتوان گفت که سختی بالا باعث میشود که خیلی لذتبخش نباشد. از بسیاری جهات، Haunted Castle نمونهای از افراط در طراحی بازیهای آرکید است. کنترلها بیش از حد سفت و سخت هستند و احتمالا عمدا نیز به این شکل ساخته شدهاند. دشمنان نیز طراحی چندان متنوعی ندارند و تکراری هستند. از طرفی پرشهای دشوار زیادی وجود دارد و در نهایت هر یک از شش مرحلهی بازی به یک باس بیرحمانه ختم میشود. این به وضوح اثری است که بیشتر از اینکه واقعا سرگرمکننده باشد، علاقهمند به خارج کردن شما از بازی است.
۱۳. Smash TV
تهیهکننده: Williams / سازنده: Williams
سال انتشار: ۱۹۹۰
در زمان انتشار، اسمش تیوی (Smash TV) چیزی شبیه به یک ناهنجاری بود. در حالی که بیشتر بازیهای آرکید آن زمان همچنان سعی میکردند مخاطبان بیشتری را جذب کنند، این یکی از اولین بازیهایی بود که به خشونت اغراقآمیز و محیطی دیستوپیایی الهام گرفته از فیلمهایی مانند روبوکاپ (Robocop) متمایل شد. در حالی که گیمپلی بازی مانند آثار تیراندازی نسبتا استاندارد بود و چیزی جدید محسوب نمیشد، زیباییشناسی جدید آن به سرعت این بازی را در میان طرفداران آرکید محبوب کرد.
با این حال این بازی به شدت دشوار است و همین باعث ناامیدی بسیاری از بازیکنان شد. دشمنان بازی قدرتمند هستند و برداشتن سلاح اشتباه میتواند به سرعت به بازی شما پایان دهد. اگر گیر افتادن در گوشهای توسط انبوهی از دشمنان برای شما آسان نیست، بنابراین بعید است که با وجود یک باس خاص بتوانید بازی را به اتمام برسایند. علاوهبر این سختی، یکی از موارد طول بازی است. حتی اگر در بازی حرفهای هم باشید، بیش از یک ساعت طول خواهد کشید تا آن را به اتمام برسانید و این در آن زمان، مدت زیادی محسوب میشد. بنابراین بازیکنانی که چندان حرفهای نبودند، احتمالا سکههای زیادی را خرج این بازی کردند.
۱۲. Robotron: 2084
تهیهکننده: Williams Electronics / سازنده: Vid Kidz
سال انتشار: ۱۹۸۲
اسمش تیوی دشوار است، اما چیزی که حتی سختتر است، یک اثر تیراندازی سبک Twin-Stick است که این ژانر را محبوب کرد. Robotron: ۲۰۸۴ یک بازی آرکید افسانهای است که علیرغم قدمتش، همچنان با گیمپلی اعتیادآور خود، گیمرها را مجذوب خود میکند. این بازی در سال ۲۰۸۴ اتفاق میافتد و آیندهای تلخ را نشان میدهد که در آن بشریت سقوط خود را شاهد است. بازیکنان نقش آخرین انسان را بر عهده میگیرند که مجهز به لیزر است و با انبوهی از روباتهای شرور مبارزه میکند. هدف بازیکن ساده و در عین حال فوقالعاده چالش برانگیز است. شما باید تا زمانی که ممکن است زنده بمانید و در عین حال بازماندگان انسانی را نجات دهید و تهدید روباتیک را از بین ببرید. روبوترون از همان ابتدا نشان میدهد که یک آشوب خالص است و تعداد زیادی دشمن مختلف از هر جهت به سمت میفرستد.
گیمپلی روبوترون با سرعت دیوانهوار و شانسی بودن آن مشخص میشود. صفحه نمایش دائما با ترکیبی آشفته از دشمنان پر میشود، و بازیکنان باید حسابی بر کنترل بازی تسلط داشته باشند و از یکی برای حرکت دادن شخصیت خود و دیگری برای شلیک لیزر استفاده کنند. دشواری نابخشودنی بازی تضمین میکند که حتی باتجربهترین گیمرها دائما خود را در شرایطی سخت میبینند. به گیمپلی سخت بازی گرافیکی کاملا قدیمی را نیز اضافه کنید که گاهی اوقات اکشن روی صفحه را مبهم میکند. کنترل بازی در آن زمان دشوار بود و پورتهایی که برای بازی منتشر شده نیز کمکی به بهبود این کنترلها نکردهاند.
۱۱. Donkey kong
تهیهکننده: Nintendo / سازنده: Nintendo R&D1
سال انتشار: ۱۹۸۱
دانکی کونگ که در سال ۱۹۸۱ منتشر شد، چیزی بیش از یک بازی ویدیویی بود و در واقع یک لحظهی پیشگامانه در تاریخ بازی محسوب میشود. این بازی جهان را با شخصیتهای نمادینی مانند ماریو و دانکی کونگ آشنا میکند. گیمپلی بازی ساده است و ماریو باید از یک سازه بالا برود، به موانع غلبه کند و پائولین را از چنگال میمون غول پیکر نجات دهد. این بازی انقلابی بود و عناصری مانند مراحل مختلف، سختیهای متفاوت و حس جدیدی از پیشرفت را معرفی کرد که در آن زمان بیسابقه بود.
شاید تعجب کنید که دانکی کونگ چگونه در این لیست قرار گرفته است. از این گذشته، بسیاری از بازیکنان از چهار مرحلهی آن عبور کرده و پائولین را نجات دادهاند. بنابراین این بازی چندان هم در دور اول سخت و تقریبا هر گیمری میتواند آن را به اتمام رساند. اما این واقعا پایان بازی نیست. هنگامی که چهار مرحلهی گفته شده را به اتمام برسانید، بازی به ابتدا بازمی گردد، اما این بار هر چیزی کمی سریعتر حرکت میکند. بازی را دوباره به اتمام برسانید و این بار سرعت موانع حتی بیشتر میشود و این تا زمانی ادامه پیدا میکند که دانکی کونگ به یکی از دشوارترین تجربههای دیجیتالی تبدیل شود. برای رسیدن به پایان واقعی بازی به مهارت و فداکاری واقعی نیاز است و باید به سطح ۱۳۰ برسید.
۱۰. Dragon’s Lair
تهیهکننده: Cinematronics / سازنده: RDI Video Systems
سال انتشار: ۱۹۸۳
بازی Dragon’s Lair یک اثر خلاقانه بود که در سال ۱۹۸۳ منتشر شد و یک انحراف جسورانه از گرافیک پیکسلی آن زمان را ارائه داد. این بازی ی دنیایی بصری جذاب و پر از رنگهای پر جنب و جوش و شخصیتهای با جزئیات بالا را به بازیکنان ارائه کرد. داستان بازی روایتگر ماجرای Dirk the Daring، یک شوالیهی شجاع را دنبال میکرد که که در تلاش برای نجات شاهزاده خانمی از چنگال یک شیطان بود. در زمانی که اکثر بازیهای ویدیویی هنوز به گونهای نظر میرسیدند که انگار از بلوکهای لگو ساخته شدهاند، Dragon’s Lair انگار به طرزی جادویی از آینده آمده است است تا به گیمرها نگاهی اجمالی از گرافیکهای دهههای بعد بدهد. سکانسهای متحرک زیبای آن هنوز بهتر از بسیاری از بازیهای مدرن است.
برخلاف بازیهای سنتی آن دوره، این بازی بیشتر شبیه یک فیلم تعاملی بود. بازیکنان با رویدادهای سریع (QTE) روبرو میشدند که در آن آنها مجبور بودند در چند ثانیه تصمیم بگیرند تا دیرک را در موقعیتهای خطرناک راهنمایی کنند. یک حرکت اشتباه همه چیز را از اول آغاز میکرد. این مکانیک خاص در حالی که گاهی اوقات خستهکننده بود، عنصر تنش و هیجان را به بازی اضافه کرد. البته پاسخگویی نه چندان خوب بازی نیز باعث شده بود که سختی آن بیشتر شود و بسیاری از گیمرها هزینهی زیادی برای دیدن پایان این ماجراجویی دادند. البته با وجود گیمپلی چالش برانگیز، Dragon’s Lair یک موفقیت تجاری بود و به یک اثر کالت کلاسیک تبدیل شد. تأثیر این بازی را میتوان در بازیهای بیشماری مشاهده کرد که بسیاری از عناصر سینمایی و رویدادهای سریع را در خود جای دادند. در نهایت در حالی که فناوری مورد استفاده در Dragon’s Lair منسوخ شده است، اما تأثیر آن بر صنعت بازی غیرقابل انکار است.
۹. Defender
تهیهکننده: Williams Electronics / سازنده: Williams Electronics
سال انتشار: ۱۹۸۱
آثار تیراندازی ساید اسکرول همیشه به سختی بالا معروف بودهاند. بنابراین طبیعی است که این سختی یک ویژگی از اولین بازی در این سبک، یعنی Defender باشد. در این بازی، در یک سیارهی دور، بازیکنان کنترل یک سفینهی فضایی را به عهده میگیرند که وظیفهی محافظت از مستعمرهنشینان انسانی در برابر مهاجمان بیرحمانه بیگانه را دارد. این بازی یک میدان بازی پویا و ساید اسکرول را معرفی کرد که از صفحه نمایشهای ایستای بازیهای قبلی خود فاصله داشت. این رویکرد نوآورانه، همراه با ریتم فوقالعاده و اکشن هیجانانگیز بازی، بازیکنان را مجذوب خود کرد و استاندارد جدیدی برای تجربههای آرکید ایجاد کرد.
روی کاغد، این بازی نه باید چندان سخت باشد. شما باید به مهاجمان بیگانه شلیک کنید و فضانوردان را نجات دهید. اما دشمنان شما سریع میآیند و به طور عجیبی و رو به رشدی غیرقابل پیشبینی هستند. از طرفی ویژگی هایپراسپیس تضمینی برای ایمنی شما نیست و ممکن است شما را به بخش سودمندتری از صفحه نمایش منتقل کند یا منجر به مرگ فوریتان شود. البته تمرین کردن میتواند سودمند باشد زیرا مرگ معمولا نتیجهی اشتباهات احمقانهی شماست تا هوش مصنوعی ناعادلانه. تاثیر Defender در صنعت بازی غیرقابل انکار است. اکشن سریع، گیمپلی تنشزا و طراحی نوآورانهی آن، پایه و اساس آثار بیشماری را در سبک Shoot ’em up ایجاد کرد. در حالی که ممکن است بازی با استانداردهای امروزی بدوی به نظر برسد، اما مهم است که ماهیت پیشگامانهی مکانیکهای آن و تأثیر آن بر تکامل بازیهای ویدیویی را به خاطر داشته باشیم.
۸. Zaxxon
تهیهکننده: Sega / سازنده: Sega
سال انتشار: ۱۹۸۲
همانطور که بارها دیدهایم، وقتی بازیها شروع به آزمایشایدههای جدید میکنند، آنها را معمولا بسیار دشوارتر از بازیهایی میکند که الهامبخش آنها هستند. Zaxxon در واقع یکی از اولین بازیهایی است که دارای چشمانداز ایزومتریک است. این به آن ظاهری واقعا منحصربهفرد داد که به آن کمک کرد در بین بازیهای آن دوران متمایز شود اما این زاویهی دوربین خاص، همچنین به این معنی بود که اکنون گیمرها باید برای اجتناب از برخی موانع، با حفظ ارتفاع و در موقعیت مناسب مبارزه کنند. بازی نیاز به رفلکسهایسریع و تفکر استراتژیک داشت.
بازیکنان باید از آتش دشمن طفره میرفتند، در زمینهای خشن حرکت میکردند و به طور استراتژیک از سوخت محدود خود استفاده میکردند. از طرفی کشتی شما دائما با سرعتی که نمیتوانید کنترل کنید به جلو حرکت کرده و به راحتی میتوان فهمید که چرا بسیاری از دورهای بازی به سرعت به فاجعه ختم میششد. با این حال، هنوز یک بازی سرگرمکننده محسوب میشود که تاثیر آن بر بازیهای پس از خود، غیر قابل انکار است.
۷. Tempest
تهیهکننده: Atari / سازنده: Atari
سال انتشار: ۱۹۸۱
تمپست یکی از منحصربهفردترین تجربههایی است که روی آرکیدها در دسترس قرار گرفته است. در زمانی که بیشتر توسعهدهندگان تلاش میکردند از موفقیت Pac-Man یا Space Invaders کپیبرداری کنند، کنترل و گرافیک خاص این بازی به عنوان تلاش اولیهای برای گیمپلی اول شخص، به عنوان چیزی کاملا جدید در آن دوران برجسته شد.
گیمپلی منحصر به فرد محتوای بسیاری ارائه میدهد اما در عین حال چالش بالایی دارد و اگر میخواهید تمام ۹۹ مرحله را پشت سر بگذارید، چندان مسیر آسانی نخواهید داشت. البته شما میتوانید انتخاب کنید که از کدام مرحله شروع کنید، اما اگر مهارتهای لازم برای همگام شدن با دشمنان بیرحم بازی را نداشته باشید، این ویژگی کمک چندانی به شما نخواهد کرد. در واقع با پیشروی بازیکنان در مراحل، دشواری به طرز چشمگیری افزایش مییابد. فارغ از سختی، تمپست یک موفقیت هنری و تجاری بود که اثری ماندگار در صنعت بازی بر جای گذاشت.
۶. Ultimate Mortal Kombat 3
تهیهکننده: Midway / سازنده: Midway Games
سال انتشار: ۱۹۹۵
بازیهای مبارزهای همیشه به خاطر حالتهای داستانی کوتاه خود شناخته شدهاند. این بدان معناست که اگر حرفهای باشید، میتوانید در عرض ۱۰ تا ۱۵ دقیقه بیشتر آنها را به اتمام برسانید. بنابراین این برای دستگاههای آرکید چندان به صرفه نبود که اثری به این سرعت به اتمام برسد و بالاخره باید راههایی برای درآمدزایی بیشتر پیدا میکردند. یکی از این راهها سختی کاملا بیرحمانه و آشکارا ناعادلانه بود. بازی Ultimate Mortal Kombat ۳ شبیه به دستگاههایی است که در کازینوها وجود دارد و تقریبا زمانی برنده میشوید که هوش مصنوعی به طور تصادفی تصمیم بگیرد که زمان برنده شدن شما فرا رسیده است!
اگر منصف باشیم، احتمالا دو نفر اول را بدون مشکل زیادی پشت سر خواهید گذاشت، سپس در حوالی مسابقهی سوم، کامپیوتر به مامور اسمیت از The Matrix تبدیل میشود و با هر حرکتی که انجام میدهید، مقابله میکند که به شدت احمقانه است. خوشبختانه، با خارج شدن بازیهای مبارزهای از دستگاههای آرکید، چنین مواردی دیگر وجود ندارند. البته در حالی که سالها از عرضهی آن گذشته است، Ultimate Mortal Kombat ۳ همچنان یک اثر کلاسیک محبوب برای بسیاری است.
۵. Missile Command
تهیهکننده: Atari / سازنده: Atari
سال انتشار: ۱۹۸۰
بازی Missile Command با وجود سادگی ظاهری هنوز یکی از پر استرسترین بازیهایی است که تاکنون ساخته شده است. در این بازی شما باید از شهرهای خود در برابر موشکهای بالستیک محافظت کنید. بازیکنان یک مرکز فرماندهی مرکزی با سه سیلوی موشکی را کنترل میکنند. با پیشرفت بازی، تعداد و سرعت موشکها به طور چشمگیری افزایش مییابد و دفع آنها با مهمات محدود، نیاز به واکنشهای سریع و تفکر استراتژیک دارد. البته شکست شما تقریبا قطعی است و تنها مسئلهی زمان است. جالب است بدانید که تعداد انگشت شماری از بازیکنان ماهر تمام ۲۵۶ مرحله را پشت سر گذاشتهاند.
در حالی که این اثر همچنان یک کلاسیک دوست داشتنی است، اما سری آن در طول سالها شاهد ریبوتهای متعددی بوده است. نسخههای مدرن با گرافیک بهروز شده، مکانیکهای گیمپلی جدید و حالتهای چندنفره ارائه میشوند. با این حال، ایدهی اصلی دفاع از شهرها در برابر هجوم گستردهی موشکها همچنان یکسان است.
۴. Stargate
تهیهکننده: Williams Electronics / سازنده: Vid Kidz
سال انتشار: ۱۹۸۱
استارگیت دنبالهی Defender است و در برخی از پورتها با نام Defender II نیز شناخته میشود، بنابراین با دانستن همین موضوع، احتمالا میتوانید سطح سختی آن را درک کنید. در حالی که گیمپلی بازی شباهت زیادی به نسخهی قبل دارد، همه چیز اکنون با سرعت بیشتری پیش میرود و دشمنان تازه اضافه شده دارای الگوهای حملهی نامنظم هستند. با این حال چیزی که واقعا استارگیت را بسیار دشوار میکند، این است که مهم نیست چقدر زمان برای مطالعه و تمرین در بازی صرف میکنید، تشخیص الگوهای دشمنان فقط کمی به شما کمک میکند.
این یکی از آن بازیهایی است که نیاز به هماهنگی دست و چشم شما را به حد مطلق خود میرساند. اگر مهارتهای شما در این زمینه کم است، بنابراین در این بازی با مشکل مواجه خواهید شد. در نهایت اگرچه استارگیت ممکن است به سطح شهرت Defender دست نیافته باشد، اما همچنان یک بازی دوست داشتنی در بین علاقهمندان به بازیهای آرکید و گیمرهای قدیمی است..
۳. Ghosts’N Goblins
تهیهکننده: Capcom / سازنده: Capcom
سال انتشار: ۱۹۸۵
هیچ لیستی از بازیهای دشوار بدون حضور Ghosts’N Goblins منطقی نخواهد بود. در حالی که پورت NES بازی شاید امروزه بیشتر شناخته شده باشد، اما این مجموعه در واقع در دستگاه آرکید کار خود را شروع کرد و آغازی به شدت دشوار را برای بازیکنان رقم زد. یکی از دلایل آن، این بود که هیچ تقلبی برای این نسخه از سری وجود نداشت. این بازی که در سال ۱۹۸۵ در بازیهای آرکید منتشر شد و بعداها به کنسولهای خانگی متعددی منتقل شد، یک پلتفرمر کلاسیک است که بازیکنان را با دنیای شوالیهای به نام آرتور آشنا میکند که باید شاهدختی را از چنگ شیطان نجات دهد.
از لحظهای که بازیکنان کنترل آرتور را در دست میگیرند، به دنیایی از خطر بیامان پرتاب میشوند. انبوهی از دشمنان، از اسکلت گرفته تا گابلینها، صفحه را پر میکنند و یکی دو ضربهی آنها اغلب کشنده است. ماهیت نابخشودنی بازی به سرعت تبدیل به بزرگترین چالش و بزرگترین جذابیت آن شد. دشمنان به طور تصادفی از همهی جهات ظاهر میشوند و پرشهای دشوار زیادی وجود دارد که باید به درستی انجام دهید. مهمتر از همه، شما باید همهی اینها را دو بار پشت سر بگذارید تا پایان واقعی بازی را ببینید! در نهایت این بازی با وجود شهرتش به عنوان یک بازی بیرحمانه و سخت، چیزی بیش از یک گیمپلی خستهکننده را ارائه میدهد. گرافیک پر جنب و جوش و کارتونی و طراحیهای دشمن به یاد ماندنی آن جلوتر از زمان خود بود. از طرفی صدای بازی، به ویژه موسیقی جذاب آن، نیز به بخشی از میراث آن تبدیل شده است. این بازی همچنین یک موفقیت تجاری بود و تاثیر آن را میتوان در پلتفرمرهای بیشماری که بعد از آن عرضه شد، مشاهده کرد.
۲. Gravitar
تهیهکننده: Atari / سازنده: Atari
سال انتشار: ۱۹۸۲
در توصیف سختی این بازی، بهتر است بدانید که حتی توسعهدهندگان آن اعتراف کردهاند که نمیتوانند سختترین مراحل آن را پشت سر بگذارند و طبیعتا انتظار هم نداشتهاند که بازیکنان نیز بتوانند این کار را انجام دهند. این به تنهایی تقریبا همهی چیزهایی را که باید در مورد سطح دشواری بسیار بالای بازی بدانید را به شما میگوید. برخلاف بسیاری از بازیهای آرکید دوران خود، Gravitar مفهوم گرانش را به عنوان یک عنصر گیمپلی معرفی کرد. بازیکنان یک سفینهی فضایی کوچک را کنترل میکردند که در منظومه شمسی حرکت میکرد، جایی که سیارات نوعی کشش گرانشی را اعمال میکردند.
چالش این بود که این سیارات را کاوش کنید، با خیال راحت فرود بیایید و نیروهای دشمن را از بین ببرید، در حالی که دائما با نیروی بیامانی مبارزه میکنید که شما را به سمت هستهی سیارهها میکشد. علاوهبر این، بازی با اضافه کردن جاذبهی معکوس و در نهایت، مناظر نامرئی، شروع به آزار شما میکند. به طور کلی بازی نیاز به دقت و واکنشهای سریع داشت. تسلط بر کنترلها برای مقابله با گرانش، اجتناب از موانع و درگیر شدن با دشمنان نیازمند ساعتها تمرین است و همین باعث نارضایتی بسیاری شد. هرچند ایدهی گیمپلی مبتنی بر جاذبه، الهامبخش بازیهای بیشماری شد.
۱. Sinistar
تهیهکننده: Williams Electronics / سازنده:Williams Electronics
سال انتشار: ۱۹۸۳
بازی Sinistar که در سال ۱۹۸۳ عرضه شد، اثری پیشگامانه بود که اکشن تنشزا، استراتژی و یک شخصیت منفی به یاد ماندنی را با هم ترکیب میکرد. این اثر تیراندازی با تم فضایی با گیمپلی منحصر به فرد خود و استفادهی نوآورانه از گفتار دیجیتالی، بازیکنان را مجذوب خود کرد. در این بازی بازیکنان نقش یک خلبان فضایی را بر عهده میگرفتند که وظیفهی استخراج کریستالهایی را از سیارکها با شلیک به آنها داشت. با این حال، این کار به ظاهر ساده به سرعت به نبردی برای بقا تبدیل میشود، زیرا سینیستار به عنوان یک یک فضاپیمای تهدیدآمیز، شروع به اسمبل خود میکند و جمعآوری هر کریستال، به کامل شدن خود نزدیک میشود. سینی بمبها سلاحهایی هستند که میتوانند پس از بیدار شدن سینیستار، با آن او را شکست دهند و اگر به اندازهی کافی این کار را سریع انجام ندهید، مینیونهای آن میتوانند خودشان را بهبود دهند.
در این میان سینیستار به سرعت اسمبل شده و وقتی آماده است، با تمام خشم خود مانند یک خرس گریزلی عصبانی به سمت شما میاید و قادر است که با یک ضربه شما را نابود کند. این باعث شده تا به ندرت پیش آید که هر دور از بازی بیش از چند دقیقه طول بکشد. در واقع شکست سینیستار فراتر از واکنشهای سریع را نیاز داشت و تفکر استراتژیک عنصر مهمی محسوب میشد. به طور کلی بازیکنان باید بین نیاز به جمعآوری کریستالها برای شکست او با تهدید دائمی کشتیهای دشمن و تهدید رو به رشد خود باس تعادل برقرار میکردند که به هیچ وجه کار سادهای نبود. این درجه سختی البته برخلاف خیلی از بازیهای لیست باعث نشد که بازی مورد تنفر قرار گیرد بلکه دیگر عناصر آن و به خصوص آنتاگونیست بازی، باعث شدند که بازی اسم و رسم شایستهای برای خود دست و پا کند.
منبع: Den of Geek