۱۵ فیلم برتر رابرت دنیرو؛ بازیگری که با چشمهایش میخندد
نام رابرت دنیرو بازیگر ایتالیایی-آمریکایی مترادف با بالاترین ردههای استعدادهای بازیگری حدود پنجاه سال اخیر است. در این مطلب با نگاهی به برجستهترین بازیهای دوران طلایی و موفق دنیرو به عنوان یکی از با استعدادترین بازیگران زمان خود ۱۵ نقشآفرینی برتر او را نام بردیم.
دنیرو که به خاطر همکاری مادامالعمر با مارتین اسکورسیزی در فیلمهای شاخصی مانند راننده تاکسی (Taxi Driver)، گاو خشمگین (Raging Bull) و بسیاری دیگر مشهور است، یکی از بهترین و موفقترینها در بین بازیگران نسل خود است. او در طول زندگی حرفهای خود چند جایزه از جمله دو اسکار، یک گلدن گلوب و یک جایزهی دستاورد هنر بازیگری را دریافت کرده است. وی حتی در سال ۲۰۱۶ مدال آزادی ریاست جمهوری را از باراک اوباما دریافت کرد.
دنیرو در نیویورک متولد شد، از کودکی شیفتهی سینما بود زیرا تماشای فیلم را راه فرار از طبیعت خجالتی خود میدید. در ۱۶ سالگی به عشق بازیگری تحصیل را رها کرد. او در مصاحبهای گفت: «وقتی حدود ۱۸ سال داشتم، در حال تماشای یک برنامهی تلویزیونی بودم و با خودم گفتم، اگر این بازیگران از این طریق امرار معاش میکنند و در واقع آنقدرها هم خوب نیستند، قطعا من از آنها بدتر نیستم!»
دنیرو در حال حاضر در پروژهی جدید مارتین اسکورسیزی با نام «قاتلان ماه کامل» (Killers of the Flower Moon) مشغول است که اخیرا فیلمبرداری آن آغاز شده. در ادامه با نگاهی به بهترین فیلمهای این بازیگر متوجه میشویم که ترکیب دنیرو/ اسکورسیزی همیشه به بهترین آثار ختم شده و قاتلان ماه کامل هم قطعا از این روند مستثنی نخواهد بود.
۱. دفترچهی امیدبخش (Silver Linings Playbook)
- کارگردان: دیوید او راسل
- محصول: ۲۰۱۲
- امتیاز متاکریتیک: ۸۱ از ۱۰۰
کمدی عاشقانهی راسل در مورد یک زن جوان (با بازی جنیفر لارنس) است که از اختلالات روانی رنج میبرد. او رابطهای زیبا و عجیب با پت (با بازی بردلی کوپر) برقرار میکند، مردی که او هم درگیر مشکلات روحی است. دنیرو در نقش پدر پت، یک طرفدار دوآتیشهی تیم فوتبال فیلادلفیا ایگل که از پسر دوقطبی خود پس از مرخص شدن از بیمارستان روانی مراقبت میکند، بازی درخشانی ارائه میدهد. دنیرو برای بازی تاثیرگذارش در این فیلم، نامزد اسکار بهترین بازیگر نقش مکمل مرد شد.
اوراسل دربارهی دنیرو میگوید او پس از خواندن فیلمنامه شروع به گریه کرد. او به شدت تحت تاثیر داستان فیلم قرار گرفته بود و درست بعد از خواندنش به مدت ۱۰ دقیقه گریه میکرد. اوراسل با دیدن عکسالعمل دنیرو مطمئن شد که وقتی توانسته با متن این چنین رابطهی احساسی برقرار کند، حتما نقش خود را به زیبایی ایفا خواهد کرد.
۲. جکی براون (Jackie Brown)
- کارگردان: کوئنتین تارانتینو
- محصول: ۱۹۹۷
- امتیاز متاکریتیک: ۶۴ از ۱۰۰
جکی براون به کارگردانی تارانتینو اقتباسی از رمان «رام پانچ» (Rum Punch) نوشتهی المور لئونارد سال ۱۹۹۲، فیلمی پر از ستارههای درخشان از جمله پم گریر، ساموئل ال جکسون، رابرت فورستر، بریجت فوندا و مایکل کیتون است. دنیرو در نقش لوئیس گارا، که با فروشندهی اسلحهای به نام اوردل (با بازی ساموئل ال جکسون) زندگی میکند، ظاهر میشود.
کاراکتر دنیرو در این فیلم بسیار منفعل است. او در بیشتر موارد هوشیار نیست و فقط از خواب بیدار میشود تا سیگار بکشد و وقتی مجبور شود در شرایط سخت خودی نشان دهد با شکست و ناکامی روبرو میشود. دنیرو با وجود اینکه در این فیلم نقشی نسبتا جزئی دارد، اما با جذابیت هرچه تمامتر از پس آن برمیآید.
۳. تسخیر ناپذیران (The Untouchables)
- کارگردان: برایان دیپالما
- محصول: ۱۹۸۷
- امتیاز متاکریتیک: ۷۹ از ۱۰۰
دنیرو در درام جنایی برایان دی پالما محصول سال ۱۹۸۷، نقش ال کاپون، رهبر باند مافیایی دوران ممنوعیت (ممنوعیت الکل در آمریکا) را بازی کرد. او برای این فیلم تغییر زیادی بر چهره و اندامش داد، مثل مدل موها و استفاده از بالشتکهای ابری برای چاقتر دیده شدن.
کاپون توسط نمایندهی فدرال الیوت نس (با بازی کوین کاستنر) و گروه هوشیار وی (از جمله شان کانری به عنوان افسر پلیس ایرلندی-آمریکایی) شکار میشود. دنیرو در این فیلم نوسانات و تفاوتهای ظریف روانشناختی یکی از مشهورترین خلافکاران تاریخ را به زیبایی به تصویر میکشد.
کاستنر در بازی مقابل دنیرو میگفت که به خاطر چهارچوب خشک کاراکترش در مقابل دنیرو که بسیار منعطف بود با مشکل مواجه شد. او مجبور بود تمام تلاشش را بکند تا در مقابل کسی که حتی سبک صحبت کردنش بسیار قدرتمندتر از او بود نقش خود را به خوبی ایفا کند که این مساله برایش بسیار چالشبرانگیز بود.
۴. روزی روزگاری در آمریکا (Once Upon A Time In America)
- کارگردان: سرجیو لئونه
- محصول: ۱۹۸۴
- امتیاز متاکریتیک: –
فیلم لئونه محصول ۱۹۸۴ یک حماسهی چهار ساعته است که پنج دهه از زندگی دوستان کودکی را که به عنوان گانگستر بزرگ میشوند، شرح میدهد. دنیرو در نقش دیوید نودلز آرونسون، یک اوباش یهودی بازی میکند که در دوران ممنوعیت با دوست خود مکس (با بازی جیمز وودز) به آدمهای بدنامی تبدیل میشوند. این کارگردان از یک روایت غیرخطی استفاده میکند تا روش متداول به تصویر کشیدن داستانهای گانگستری را تغییر دهد و در عوض تمرکز روی موضوع حسرت را انتخاب کند.
سرجیو لئونه نامزدهای گلدن گلوب و بفتا را برای بهترین کارگردانی این فیلم به دست آورد. او فرصت کارگردانی پدرخوانده را برای کار روی این شاهکار رد کرده بود. پس از نه ماه فیلمبرداری، او یک فیلم تقریبا ده ساعته آماده کرده بود اما به دلیل محدودیتی که توزیع کنندگان اعمال میکردند مجبور شد آن را اصلاح کند چون حتی به تبدیل آن به یک فیلم چند قسمتی هم فکر نمیکرد.
۵. تنگهی وحشت (Cape Fear)
- کارگردان: مارتین اسکورسیزی
- محصول: ۱۹۹۱
- امتیاز متاکریتیک: ۷۳ از ۱۰۰
این فیلم هیجانانگیز محصول ۱۹۹۱ بازسازی شده از نسخهی اصلی جی لی تامپسون با بازی رابرت میچام است. دنیرو سعی نکرد مقلد میچام در همان نقش باشد. او شخصیت ماکس کدی را با نسخهی خودش بازی کرد. یک متجاوز که خشم زیادی نسبت به کتاب مقدس دارد و فقط انتقام در ذهنش موج میزند. این فیلم برای دنیرو نامزدی اسکار بهترین بازیگر نقش اول مرد را به همراه داشت.
اسکورسیزی معتقد بود که تنگهی وحشت برایش واقعیتر و ملموستر از تنها یک فیلم روی پرده است. بازیهای تاثیرگذار و تحسینبرانگیز باعث میشدند داستان واقعیتر از تنها یک فیلم برایش معنا پیدا کنند.
۶. مرد ایرلندی (The Irishman)
- کارگردان: مارتین اسکورسیزی
- محصول: ۲۰۱۹
- امتیاز متاکریتیک: ۹۴ از ۱۰۰
آخرین کار دنیرو فیلمی است که وی در آن یکی از بهترین بازیهای زندگی خود را ارائه میدهد. با وجود همکاری دیگر با اسکورسیزی، این حماسهی سه ساعت و نیمه، در صدر فیلمهایی است که این دو در طول سالها با هم کار کردهاند. او در نقش فرانک شیرن، یک رانندهی سطح پایین کامیون بازی میکند که پس از عبور از مسیری با تیمسترها، جیمی هوفا (با بازی آل پاچینو) و راسل بوفالینو (با بازی جو پشی)، یک آدمکش میشود.
دنیرو دربارهی این نقش گفته بود که از کارهای قبلیاش بسیار متفاوتتر و برایش مانند فیلم روما (Roma) است که به نظرش اثر فوقالعادهای است. او بازی در این فیلم را بهترین کاری که تا کنون کرده تعریف میکند.
۷. کازینو (Casino)
- کارگردان: مارتین اسکورسیزی
- محصول: ۱۹۹۵
- امتیاز متاکریتیک: ۷۳ از ۱۰۰
در پروژهی جذاب و جاهطلبانهی مارتین اسکورسیزی، دنیرو در نقش سام آس روتشتاین، یک گانگستر یهودی آمریکایی که مسئولیت کازینویی در لاس وگاس را بر عهده داشت، بازی میکند. شخصیت او بر اساس زندگی واقعی فرانک روزنتال که یکی از اعضای واقعی مافیاست ساخته شده است. آس سعی میکند در برابر وسوسههای شهر گناه مقاومت کند، اما شهر او را نابود میکند و خشم درونی وحشتناک او را آشکار میسازد.
اگرچه برخی از منتقدان آن را در مقایسه با فیلم رفقای خوب که از لحاظ سبک مشابه است ضعیفتر میدانند، اما حتی کمتر بودن دز مافیایی این ترکیب اسکورسیزی/ دنیرو باعث ایجاد یک فیلم بسیار خارقالعاده میشود. دنیرو خواه با شارون استون همبازی یا با جو پشی در تعامل باشد، در هر صحنه میدرخشد.
۸. خیابانهای پایین شهر (Mean Streets)
- کارگردان: مارتین اسکورسیزی
- محصول: ۱۹۷۳
- امتیاز متاکریتیک: ۹۶ از ۱۰۰
اولین همکاری دنیرو و اسکورسیزی و آغاز همکاری مشترک مادامالعمر این دو فیلم خیابانهای پایین شهر بود. این بازیگر در نقش جانی بوی، یک جنایتکار کوچک که نقش یک آدم مضحک را بازی میکند، بسیار درخشان و به یاد ماندنی بود. این نقش به او کمک کرد تا به عنوان یکی از ستارگان برجستهی نسل خود شناخته شود.
حتی با اینکه دنیرو نقش اصلی را بازی نمیکرد، بازی او به برجستهترین نقش در کل فیلم تبدیل شد و دیدگاه اسکورسیزی در مورد گانگسترهای سطح پایین نیویورک تبدیل به چیزی شد که این زوج به تدریج آن را بارها و بارها در طول زندگی حرفهایشان تکرار کردند.
۹. مخمصه (Heat)
- کارگردان: مایکل مان
- محصول: ۱۹۹۵
- امتیاز متاکریتیک: ۷۶ از ۱۰۰
در تریلر جنایی حماسی مایکل مان، دنیرو و آل پاچینو به عنوان دو وجه متضاد حضور دارند، اولی یک جنایتکار حرفهای است که تیمی از سارقین بانک را هدایت میکند و دومی یک کارآگاه LAPD است که از او خواسته شده آنها را ردیابی کند. اگرچه آنها مخالف یکدیگر هستند، اما فیلم به زیبایی نشان میدهد که چقدر به هم شباهت دارند و در تلاشند بین زندگی شغلی و شخصیشان تعادل برقرار کنند.
مخمصه در کل یک فیلم خشک است، اما نکتهی برجستهی این فیلم پویایی رابرت دنیرو و آل پاچینو است. هالیوود از آن زمان تاکنون چند بار سعی کرده است که این تعامل را دوباره زنده کند. مخمصه شاید بزرگترین فیلم رابرت دنیرو نباشد اما کاملا شایستهی حضور در این لیست ۱۵تایی است.
۱۰. شکارچی گوزن (The Deer Hunter)
- کارگردان: مایکل چیمینو
- محصول: ۱۹۷۹
- امتیاز متاکریتیک: ۸۶ از ۱۰۰
درست زمانی که مردم ایالات متحدهی آمریکا متاثر از جنگ ویتنام بودند، مرثیهای در مورد گروهی از جانبازان از جنگ برگشته (با بازی دنیرو، جان سویج، کریستوفر واکن) ساخته شد. تاثیر فیلم قابل سنجش نیست. اگرچه این فیلم به دلیل نمایش متعصبانهی ویتنامیها مورد انتقاد قرار گرفت، اما دنیرو در نقش مایک جذاب است که با بهترین دوستانش به جنگ میرود و به خانه میآید تا تمام زندگی از دست رفتهاش را بازبیافریند. عملکرد او جایزهی اسکار بهترین بازیگر نقش اول مرد را برای او به ارمغان آورد.
آنچه این فیلم را بسیار قدرتمند ساخته این است که احساس میکنیم در حال تماشای یک فرد واقعی هستیم. احساسی ایجاد میشود که مدتها پس از دیدن در ذهن باقی میماند و بدون شک شایستهی جایزهی اسکار بهترین فیلم است. حتی اگر برخی از صحنهها توسط کارشناسان جنگ نادرست تشخیص داده شوند، این تصویر احساسی از ویتنام نشان دهندهی وحشت واقعی جنگ و تاثیر آن بر کسانی است که به کشور خدمت میکنند.
۱۱. رفقای خوب (Goodfellas)
- کارگردان: مارتین اسکورسیزی
- محصول: ۱۹۹۰
- امتیاز متاکریتیک: ۹۰ از ۱۰۰
یکی از مشهورترین فیلمهای دنیرو و یکی از بزرگترین آثار اسکورسیزی رفقای خوب است که در توانایی ایجاد حس خانواده و برادری بین مجرمان تقریبا بینظیر است. نقش دنیرو به عنوان جیمی کانوی عملگرا و پدرانه دیده میشود. شیمی روی صحنهی دنیرو با ری لیوتا و جو پشی یک پدیدهی نادر است.
رابرت دنیرو این فیلم را با حضور خود به تنهایی ارزشمند کرد، زیرا قدرت او در بازیگری ظاهرا تمام چیزی بود که مارتین اسکورسیزی برای تامین بودجهی فیلم نیاز داشت. نام دنیرو مترادف با فیلمهای مافیایی و گانگستری است و این ادعا با توجه به یکی از بهترین بازیهای او در این ژانر تعجب آور نیست. او در این فیلم نقش کاراکتری را بر عهده دارد که هم بد است هم جذاب و هم ترسناک، دقیقا همان چیزی که در آن مهارت دارد.
۱۲. سلطان کمدی (The King of Comedy)
- کارگردان: مارتین اسکورسیزی
- محصول: ۱۹۸۲
- امتیاز متاکریتیک: ۷۳ از ۱۰۰
سلطان کمدی یک داستان جذاب دربارهی عطش به دست آوردن شهرت است. دنیرو در نقش روپرت پاپکین کمدینی که در زیرزمین خانهاش که مملو از عکس کمدینهای مشهور است و به عشق رسیدن به جایگاه بازیگر مورد علاقهاش شروع به کار میکند.
تعهد رابرت دنیرو به نقش، حتی اگر اعتبارش را با این کار در معرض خطر قرار دهد، واقعا به او کمک کرده است تا جایی که برخی از طرفداران پروپاقرص خودش را دنبال میکرد و حتی با یکی از علاقهمندان دیرینهی خود مکالمهای داشت تا در فضای مناسب این نقش قرار بگیرد.
۱۳. پدرخوانده ۲ (The Godfather Part II)
- کارگردان: فرانسیس فوردکاپولا
- محصول: ۱۹۷۴
- امتیاز متاکریتیک: ۹۰ از ۱۰۰
قسمت اول پدرخواندهی کاپولا چنان شاهکاری از آب درآمد که تصور دنبالهای که بتواند آن انتظارات را برآورده کند، دشوار بود. با این حال، کاپولا با ساخت دنبالهای برای این جواهر کمنظیر برندهی اسکار بهترین فیلم شد.
بازی دنیرو در دههی ۲۰، در نقش ویتو کورلئونه (با بازی مارلون براندو در نسخهی اصلی) مثالزدنی است. دنیرو به جای قدم گذاشتن در راه او، مسیر خودش را طی کرده و آن شخصیت افسانهای را مال خود میکند. او برندهی جایزهی اسکار بهترین بازیگر نقش مکمل شد. هرچند که او برای این فیلم به جای نقشهای دیگری از جمله سانی کورلئونه، مایکل کورلئونه، کارلو ریتزی و پائولی گاتو هم تست داده بود و در نهایت نقش ویتو نصیبش شد.
استقبال از این فیلم در ابتدا متفاوت بود، اما با گذشت زمان بسیاری پذیرفتند که قسمت دوم پدرخوانده یکی از بهترین فیلمهای تاریخ است. منتقدان تصور میکردند که داستان دنیرو سرعت اجرای یک عملکرد خارقالعاده توسط آل پاچینو را کند میکند. اما در آخر پذیرفتند که هیچکدام بر دیگری سایه نمیاندازند و دیدن دوبارهی آنها در کنار هم در فیلم مخمصه این قضیه را ثابت کرد.
۱۴. راننده تاکسی (Taxi Driver)
- کارگردان: مارتین اسکورسیزی
- محصول: ۱۹۷۶
- امتیاز متاکریتیک: ۹۴ از ۱۰۰
عصیانی علیه پوچی جهان. نمایش خیره کنندهی دنیرو یکی از نمادینترین صحنههای سینما را به همراه داشت، صحنهای که به آینه خیره شده و میپرسد «داری با من حرف میزنی؟» شاید جالب باشد بدانید که این دیالوک کاملا فیالبداهه بود. بدون شک شخصیت تراویس بایک نمادینترین نقش دنیرو است.
دنیرو در این فیلم نقش مردی را بازی میکند که در میانهی دههی سوم زندگیاش با فروپاشی روانی و مشکلات بیخوابی دست و پنجه نرم میکند و برای فرار از آن به شغل راننده تاکسی روی میآورد. روند فیلم با بازیگرانی که در مقابل دنیرو قرار میگیرند به شدت جذاب است و آن را به یکی از مثال زدنیترین فیلمها برای هرکدامشان تبدیل میکند.
۱۵. گاو خشمگین (Raging Bull)
- کارگردان: مارتین اسکورسیزی
- محصول: ۱۹۸۰
- امتیاز متاکریتیک: ۸۹ از ۱۰۰
عملکرد مسحورکنندهی دنیرو در گاو خشمگین در نقش بوکسوری به نام جیک لاموتا بدون شک قدرتمندترین بازی در زندگی حرفهای او است.
این بازیگر به طرز درخشانی موفق میشود یک داستان تمثیلی را مال خود کند و حتی وقتی در رینگ بوکس مورد ضرب و شتم قرار میگیرد، روی درگیریهای روانی تمرکز میکند. دنیرو به دلیل کار برجستهاش در گاو خشمگین، جایزهی اسکار بهترین بازیگر مرد را دریافت کرد.
موفقیت رابرت در بازیگری نتیجهی مستقیم سخت کوشی و وقف غیرقابل انکار خود برای نقشهایش است. نمونهی آن آمادگی کاملی بود که او قبل از به تصویر کشیدن بوکسور جیک لاموتا در گاو خشمگین داشت. رابرت برای این فیلم واقعا بوکس آموخت.
نگاهی به زندگی رابرت دنیرو
رابرت دنیرو یا به طور دقیق رابرت آنتونی دنیرو جونیور ۱۷ آگوست ۱۹۴۳ در شهر منهتن نیویورک متولد شد. در ۱۶ سالگی برای تحصیل در رشتهی بازیگری در هنرستان استلا آدلر و بعدا در استودیوی بازیگران مشهور لی استراسبرگ تحصیل را رها کرد. پدر و مادر او هر دو هنرمند بودند بنابراین بازیگری و اجرا از همان کودکی در خون او بود. اولین تجربهی او به نوعی بازیهای معمولی و دست چندمی بود، اما حرفهی بازیگری او به طور رسمی با اولین حضور معتبرش در فیلم «تبریکات» (Greetings) برایان دی پالما در ۱۹۶۸ آغاز شد.
رابرت یک نیویورکی واقعی است و اکنون صاحب مکانهای مختلفی در سیب بزرگ (اصطلاحی برای نیویورک) است. او صاحب خانههای مسکونی در دو طرف شرقی و غربی منهتن و همچنین یک رستوران به نام Tribecca Grill و املاک مختلف است. به نظر می رسد که رابرت یکی از پادشاهان املاک و مستغلات نیویورک باشد.
این افسانهی بازیگری یک خانوادهی بزرگ برای خود ساخته است. اگرچه او اکنون برای دومین بار طلاق گرفته، اما رابرت در مجموع شش فرزند از دو همسر سابق خود، دیاهن ابوت و گریس هایتاور دارد. علاوه بر این، رابرت یک نوه از دخترش درنا و سه نوه از پسرش رافائل دارد.
همهی ما میدانیم که این بازیگر یکی از موفقترین و باسابقهترینهاست. رابرت در مجموع هشت نامزدی اسکار و دو پیروزی کسب کرد. وی همچنین هفت نامزدی بفتا، ۱۱نامزدی جایزهی گلدن گلوب (از جمله دو پیروزی)، چهار نامزدی جایزهی امی و پنج نامزدی جایزهی انجمن بازیگران دریافت کرد.
در آخر اینکه این بازیگر خونسرد و بااستعداد از اینکه در سیاست وارد شود، ترسی ندارد. وی با لابی در کنگره تلاش کرد تا استیضاح بیل کلینتون را در سال ۱۹۹۸ متوقف کند و از منتقدان سرسخت دونالد ترامپ بوده و بارها علنا ترامپ را به خاطر اقداماتش محکوم کرده است.
دنیل دی لوئیس
رابرت دنیرو
آل پاچینو
جک نیکلسون
مارلون براندو
و دیگر هیچ …
و البته
لئوناردو دیکاپریو
برد پیت
تام هنکس
دنزل واشنگتن
داستین هافمن
واقعا عجیبه که فیلمی مثل awakenings توی این لیست نیست