۱۵ بازیگر که پیش از رسیدن به شهرت سیاهیلشکر بودند؛ از دیکاپریو تا برد پیت
اکثر بازیگران مشهور باید با تستهای زیاد، ردشدنهای بیشمار، قبولکردن نقشهای بسیار کوچک و حاشیهای راه خود را برای رسیدن به قله بازیگری و تبدیلشدن به یک ستاره هموار کنند.
- ۱۵ نقشآفرینی درخشان در فیلمهای ضعیف؛ از لئوناردو دیکاپریو تا مارگو رابی
- ۱۳ بازیگر که نقش ملکه الیزابت را بازی کردند
- ۱۰ بازیگر که شایستهی دریافت بیش از یک جایزهی اسکار هستند
هریسون فورد یکی از همین نمونهها است. فورد قبل از این که به یک بازیگر نقش اول هالیوود تبدیل شود نزدیک به ۲۰ سال را به عنوان سیاهیلشکر یا بازیگر حاشیهای در سینما و تلویزیون گذراند و تعداد زیادی نقش بیاعتبار و کماهمیت را جلوی دوربین برد. او که خود را «دیرشکوفاشده» مینامد، سرانجام سال ۱۹۷۳ زمانی که در یک تست برای بازی نقشی در فیلم «گرافیتی آمریکایی» توجه جورج لوکاس را جلب کرد موفق شد به فرصت بزرگ کارنامه حرفهای خود دست پیدا کند. چند سال بعد او دوباره با نام هان سولو (شخصیتی در مجموعه جنگ ستارگان) به دنیای سینما معرفی شد. فورد چندین سال پس از این نقش، به عنوان دکتر هنری والتون «ایندیانا» جونز جونیور در مجموعه «ایندیانا جونز» نقش اصلی را برعهده گرفت و بر اعتبار خود افزود.
برای نشاندادن مسیری که بعضی از بزرگترین نامهای هالیوود برای رسیدن به نقطه فعلی طی کردهاند، فهرستی از ۱۵ بازیگری را تهیه کردهایم که قبل از رسیدن به نقشهای اصلی، بهعنوان سیاهیلشکر یا بازیگران کماهمیت در سینما و تلویزیون به ایفای نقش پرداختهاند. با خواندن اسامی این فهرست خواهید دید که کدام یک از ستارههای مورد علاقه شما سالها نقشهای حاشیهای بسیار کوچک را قبول کردند و در کدام فیلمها میتوانید این چهرههای حالا شناختهشده را در نقشهای کماهمیتتر ببینید.
۱۵. خاویر باردم (Javier Bardem)
خاویر باردم که به خاطر نقشآفرینی برجستهاش در فیلم برنده اسکار «جایی برای پیرمردها نیست» (No Country For Old Men) در نقش یک قاتل زنجیرهای روانپریش شناخته میشود، هنگامی که کودک بود کار بازیگری را با حضور در نقش سیاهیلشکر در زادگاهش اسپانیا آغاز کرد.
اولین نقشآفرینی باردم برمیگردد به سال ۱۹۷۴ و حضور در یک قسمت از سریال تلویزیونی El Pícaro. او سالهای بعدی را با مجموعهای از نقشهای کوچک در سینمای اسپانیا ادامه داد. این فرایند نهایتا منجر به ایفای نقش در فیلم «عصر لولو» (The Ages of Lulu) محصول سال ۱۹۹۰ شد که او را در مسیر ستارهشدن قرار داد. باردم در این فیلم نقش اصلی را برعهده نداشت اما دیگر بازیگر مطلقا حاشیهای در نقشهای کوچک و کماهمیت هم نبود.
حدود دو سال بعد بیگاس لونا کارگردان اسپانیایی به او نقش اول مرد فیلم «خامون خامون» (Jamón Jamón) را پیشنهاد کرد. یک تراژدی-کمدی عاشقانه که باردم را کنار پنلوپه کروز قرار داد و نقطه مهم رشد این بازیگر در کارنامه کاریاش بود. این بازیگر اسپانیایی از این فیلم به بعد نقش اول بسیاری از آثار سینمایی بود و طی دهههای آتی با نقشآفرینیهای برجسته و کسب جوایز شاخص مدام بر شهرتش افزوده شد.
۱۴. وایولا دیویس (Viola Davis)
وایولا دیویس سال ۱۹۹۳ پس از فارغ التحصیلی از مدرسه جولیارد بازیگری در نقشهای کوچک و بزرگ را در برادوی و خارج از آن پی گرفت. حرفه او در تلویزیون با نقشهای کوچک برنامههای تلویزیونی پلیسی آغاز شد. اما پس از برندهشدن اولین جایزه تونی برای بازی در نمایش «شاه هدلی سوم» اثر آگوست ویلسون، نقشهای سینمایی و تلویزیونی متفاوتی به این بازیگر توانای عرصهی تئاتر پیشنهاد شد.
حالا دیویس به جای ایفای نقشهای حاشیهای، کماهمیت و کوچک در فیلمهای نامآشناتری مانند «سولاریس» (Solaris) ساخته استیون سودربرگ و «سیریانا» (Syriana) ساخته جورج کلونی نقشآفرینی کرد. با وجود این که دیویس به تدریج در آثار شاخصتری به ایفای نقش میپرداخت اما کماکان تا مدتها بازیگر نقشهای کوتاه اما موثر بود یا در آثاری نقشهای پررنگتر را بازی کرد که چندان مورد توجه قرار نگرفتند. این بازیگر عاقبت با فیلم «خدمتکاران» (The Help) توانست تقدیر و توجهی را که شایستهاش بود جلب کند و از سال ۲۰۱۱ به این سو در بسیاری از فیلمهای سینمایی نقش اصلی را برعهده داشته و به جایگاه یک ستاره ارتقا پیدا کرده است. دیویس اولین بازیگر سیاهپوستی است که موفق شد هر سه جایزه بازیگری اسکار، امی و تونی (جوایز مرتبط با سینما، تلویزیون و تئاتر) را به دست آورد.
۱۳. لئوناردو دیکاپریو (Leonardo DiCaprio)
لئوناردو دیکاپریو که اکنون یکی از مشهورترین و شناختهشدهترین بازیگران جهان است، شروعی بسیار فروتنانه داشت. دیکاپریو که سال ۱۹۷۴ در لس آنجلس متولد شد، بازیگری را از کودکی با حضور و اجرا در تعدادی از تبلیغات تلویزیونی آغاز کرد. او پس از فارغ التحصیلی در برنامههای تلویزیونی مانند «د نیو لسی» (The New Lassie)، «سانتا باربارا» (Santa Barbara)، «پدر و مادری» (Parenthood) و «روزان» (Roseanne) نقشهای کوچک و کماهمیتی را بازی کرد.
توجه جدیتر به دیکاپریو با حضور او در سریال «مسائل اولیه» طی سالهای ۱۹۹۱ و ۱۹۹۲ اتفاق افتاد؛ مجموعه تلویزیونی که برای آن نامزد دریافت جایزه بهترین بازیگر جوان در یک سریال تلویزیونی شد. سال ۱۹۹۳ دیکاپریو ۱۹ ساله اولین نامزدی اسکار و گلدن گلوب خود را برای بازی در نقش مکمل فیلم «چه چیزی گیلبرت گریپ را آزار میدهد؟» (What’s Eating Gilbert Grape) تجربه کرد و میشود ادعا کرد از این نقطه به بعد او وارد دوران جدیدی از کارنامه حرفهای خود شد. این بازیگر نامآشنای آمریکایی چهار سال بعد با حضور در فیلم «تایتانیک» (Titanic) به شهرت بینالمللی رسید.
۱۲. رابرت داونی جونیور (Robert Downey Jr.)
طی دوران کودکی پسری که عاقبت قرار بود مرد آهنی جهان ابرقهرمانی مارول شود در فیلم کمدی «پوند» (Pound) ساخته سال ۱۹۷۰ به کارگردانی پدرش، نقشی کوچک را ایفا کرد. او سال ۱۹۷۲ هم در اثر دیگری مجددا به کارگردانی پدرش تحت عنوان «کاخ گرازر» (Greaser’s Palace) برای ایفای نقشی کوچک ظاهر شد.
سرعت رشد حرفهای این بازیگر زمانی افزایش یافت که نقشهای حاشیهای را در چند فیلم برات پک طی دهه ۱۹۸۰ به دست آورد. برات پک نام گروهی از بازیگران نوجوان بود که عموما در فیلمهای مربوط به نوجوانان کنار هم به ایفای نقش میپرداختند و عمده آثار شاخص و مشهورشان دهه هشتاد میلادی اکران شد.
داونی جونیور سرانجام سال ۱۹۸۷ در فیلم «هنرمند مخزنی» (The Pick-up Artist) به کارگردانی جیمز توباک مقابل مالی رینگوالد نقش اصلی مرد را بازی کرد. گرچه زندگی حرفهای رابرت جان داونی جونیور اساسا پرفراز و نشیب بود اما اواخر دهه هشتاد و اوایل دهه نود دورانی بود که باعث شد او به عنوان یک بازیگر توانمند شناخته شود. داونی جونیور سال ۱۹۹۲ نقش چارلی چاپلین را در فیلم زندگینامهای «چاپلین» بازی کرد و نامزد جایزه اسکار بهترین بازیگر مرد شد. او چندین سال بابت مسائل مرتبط با اعتیاد و قاچاق مواد زندانی بود و سپس دورهای را تحت درمان گذراند.
سه اثر سینمایی «بوس بوس بنگ بنگ» (Kiss Kiss Bang Bang)، «زودیاک» (Zodiac) و «تندر استوایی» (Tropic Thunder) از شاخصترین فیلمهای دهه ۲۰۰۰ در کارنامه کاری داونی جونیور بودند؛ او یک بار دیگر برای تندر استوایی نامزد دریافت جایزه اسکار و بفتای بهترین بازیگر نقش مکمل شد. داونی سال ۲۰۱۰ و بخاطر ایفای نقش شرلوک در فیلم سینمایی «شرلوک هولمز» (Sherlock Holmes) ساخته گای ریچی برنده جایزه گلدن گلوب بهترین بازیگر نقش اول مرد در یک فیلم موزیکال یا کمدی شد.
در نهایت اما شهرت عالمگیر این ستاره هالیوود به شروع فعالیتش در جهان سینمایی مارول و ایفای نقش تونی استارک / مرد آهنی در ۱۰ فیلم این جهان سینمایی مربوط است؛ فعالیتهایی که با فیلم «مرد آهنی» محصول سال ۲۰۰۸ آغاز شد و تا سال ۲۰۱۹ و حضور در فیلم «انتقامجویان: پایان بازی» (Avengers: Endgame) ادامه یافت.
۱۱. کوبا گودینگ جونیور (Cuba M. Gooding, Jr)
فعالیت حرفهای کوبا گودینگ جونیور به عنوان یک رقاص زمانی آغاز شد که نوجوان بود؛ سال ۱۹۸۴ او به عنوان یک هنرمند شاخه رقص بریک در برنامه لایونل ریچی که بخشی از نمایش مخصوص بازیهای المپیک تابستانی ۱۹۸۴ بود، به اجرا پرداخت. گودینگ جونیور همچنین در یک نمایش دبیرستانی شرکت کرد، جایی که در عمل ناظران موفق به کشف استعدادهایش شدند و او را در مسیری هدایت کردند که به حضور در تبلیغات تلویزیونی انجامید.
حضور در تبلیغات منجر به پیشنهاد نقشهای کوچکی در برنامههای تلویزیونی مانند «هیل استریت بلوز» (Hill Street Blues) و «مکگیور» (MacGyver) شد. حضور حاشیهای این بازیگر آمریکایی در آثار دیگر ادامه داشت تا سال ۱۹۹۱ عاقبت نقش اصلی فیلمی به او پیشنهاد شد که سرنوشت بازیگریاش را تغییر داد. فیلم تحسینشده «پسرا و محله» (Boyz n the Hood) که اثری با مضامین مربوط به نوجوانان و بلوغ به کارگردانی جان سینگلتون بود. فیلمی شاخص، پرفروش که با استقبال جهانی منتقدان و حتی نمایش در جشنواره کن همراه شد.
از این نقطه به بعد کوبا گودینگ جونیور دیگر روی ریل افتاده بود و تنها پنج سال بعد، برای بازی در نقش مکمل فیلم «جری مگوایر» (Jerry Maguire) جایزه اسکار دریافت کرد.
۱۰. تراجی پی. هنسون (Taraji Penda Henson)
پس از دریافت مدرک از دانشگاه هاروارد، تراجی پی. هنسون کارت انجمن بازیگران سینما را با اجرای سه نقش پسزمینهای کماهمیت به دست آورد. هنسون را میشد آن سالها در نقشهای کوچک سریالهایی چون «پسر باهوش»، «خواهر، خواهر» و «خانه» دید. شکوفایی جدیتر او را اما سال ۲۰۰۱ در فیلم «پسربچه» (Baby Boy) شاهد بودیم. گرچه او در این فیلم هم نقش اصلی را برعهده نداشت اما این فیلم سینمایی به کارگردانی جان سینگلتن جایی بود که او نقش مهمتری ایفا کرد و مورد توجه جدی قرار گرفت.
تراجی پی. هنسون طی سالهای بعد هم در آثار شناختهشدهتری مانند « مورد عجیب بنجامین باتن» (The Curious Case of Benjamin Button) ساخته دیوید فینچر حضور یافت، هم در تعدادی از فیلمها مثل «خودم میتوانم انجامش دهم» (I Can Do Bad All by Myself) به نقش اصلی رسید و هم جوایز معتبری همچون جایزه گلدن گلوب را دریافت کرد. درخشش هنسون طی سالهای اخیر هم ادامه داشته؛ او با ایفای نقش اول فیلم «ارقام پنهان» (Hidden Figures) یک موفقیت تجاری در باکس آفیس را هم تجربه کرد.
۹. ساموئل ال. جکسون (Samuel L. Jackson)
ساموئل ال جکسون بازیگر پرکاری است و او را بابت ایفای نقشهای بهیادماندنی متعددی به خاطر میآوریم. در میان بسیاری از نقشهای برجستهاش، او به خاطر بازی خوبش در نقش ژول وینفیلد در فیلم «داستانی عامهپسند» ساخته کوئنتین تارانتینو محصول سال ۱۹۹۴ بیشتر معروف است. ساموئل ال جکسون برای این نقش نامزد دریافت جوایز بازیگری اسکار، گلدن گلوب و بفتا شد و در نهایت جایزه بفتا را به خود اختصاص داد.
با این حال ال جکسون پیش از رسیدن به شهرت و در آغاز کار خود فقط یک چهره حاشیهای در پسزمینه آثار سینمایی بود. او شروع کار خود را در قالب سیاهیلشکر فیلمهایی چون رگتایم (Ragtime) و نابودگر (The Exterminator) طی دهه ۱۹۸۰ آغاز کرد. این بازیگر مشهور اواخر دهه هشتاد موفق شد موقعیت خود را از سیاهیلشکر به بازیگر نقشهای کوچک ارتقا دهد و در دو فیلم اسپایک لی یعنی «گیجی مدرسه» (School Daze) و «کار درست را انجام بده» (Do the Right Thin) در نقشهای کوچک ظاهر شود. جکسون عاقبت طی سالهای آغازین دهه ۱۹۹۰ با بازی در نقش گیتور در فیلم «تب جنگل» (Jungle Fever) ساخته اسپایک لی تا حد زیادی بابت استعدادهایش مورد توجه قرار گرفت.
۸. لوسی لیو (Lucy Liu)
لوسی لیو پیش از این که در نقش الکس در مجموعه «فرشتگان چارلی» (Charlie’s Angels) پرده سینماها را به تسخیر خود درآورد، نقشهای کوچک و کماهمیتی ایفا میکرد. او حرفه بازیگری خود را در حاشیه برنامههای تلویزیونی مثل «بورلی هیلز ۹۰۲۱۰» محصول سال ۱۹۹۲ و «بهسازی خانه» محصول سال ۱۹۹۵ آغاز کرد.
اولین هنرنمایی لیو روی در یک اثر سینمایی بازی در فیلم «جری مگوایر» بود که سال ۱۹۹۶ اکران شد. اما نقشی که در عمل باعث جلب توجهها به او شد حضور موفقیتآمیزش در نقش لینگ وو در مجموعه تلویزیونی «الی مکبل» (Ally McBeal) بود. بازی او در نقش وو باعث شد لیو نامزد جایزه امی برای بهترین بازیگر نقش مکمل زن در یک سریال کمدی و نامزدی جوایز انجمن بازیگران برای اجرای برجسته توسط یک بازیگر زن در یک سریال کمدی شد.
۷. اوا لونگوریا (Eva Longoria)
درست مانند بازیگر قبلی این فهرست، اوا لونگوریا هم بازیگری را با نقشهای حاشیهای و کوچک در قسمتی از سریال «بورلی هیلز ۹۰۲۱۰» آغاز کرد. سال بعد، او نقش ایزابلا برانا را در سریال «جوان و بیقرار» برعهده گرفت. پس از اجرای موفقیتآمیزش در این سریال، لونگوریا پیشنهاد نقشهای تلویزیونی کوچک دیگری را دریافت کرد تا این که عاقبت سال ۲۰۰۴ با هنرنمایی برجسته خود در نقش گابریل در سریال «کدبانوهای وامانده» (Desperate Housewives) به شهرت رسید. این سریال زندگی چهار زن و خانوادههایشان را دنبال میکرد و لونگوریا بازیگر یکی از این چهار چهره اصلی سریال بود.
حضور در این سریال تلویزیونی فرصت بازی در نقش اول چندین فیلم سینمایی و حضور جدیتر در سریالهای تلویزیونی را طی دو دهه بعد برای این بازیگر فراهم کرد. لونگوریا نامزد دریافت جایزه گلدن گلوب و برنده جایزه انجمن بازیگران هم شده است.
۶. اوا مندس (Eva Mendes)
اوا مندز در لس آنجلس بزرگ شد. او کالج را رها کرد تا حرفه بازیگری خود را دنبال کند. مندز در حالی که تلاش میکرد یک نقش برجسته را به دست آورد، کار خود را سال ۱۹۹۷ با بازی در نقشهایی کوچک و بیاعتبار در نماهنگهایی مانند «میامی» از ویل اسمیت و «حفرهای درون روح من» اثر اروسمیث آغاز کرد. او همچنین به عنوان سیاهیلشکر یکی از قسمتهای سریال «بخش فوریتهای پزشکی» (ER) سال ۱۹۹۸ دیده میشود.
مندس تا سالهای آغازین قرن جدید کماکان وضعیتی مطلقا حاشیهای داشت. اما سال ۲۰۰۱ برای این بازیگر یک نقطه مهم بود. حضورش به عنوان معشوقه یک پلیس فاسد در فیلم «روز تعلیم» (Training Day) ساخته سال ۲۰۰۱ سرانجام استعدادهای این بازیگر را به شکلی مناسبتر از گذشته در معرض نمایش گذاشت. از آن زمان تا کنون مندز در فیلمهای پرفروش بزرگی مانند «۲سریع و ۲خشمگین» (۲ Fast 2 Furious)، «روزی روزگاری در مکزیک» (Once Upon a Time in Mexico) و «هیچ» (Hitch) بازی کرده است. هیچ محصول سال ۲۰۰۵ مندز را همبازی ویل اسمیت کرد؛ بازیگری که روزگاری در کلیپهای ویل اسمیت نقش حاشیهای داشت کمتر از یک دهه بعد روبروی او یکی از نقشهای اصلی را برعهده گرفته بود.
۵. مریلین مونرو (Marilyn Monroe)
مرلین مونرو که اکنون یکی از مشهورترین هنرپیشههای زن تمام دوران به حساب میآید، دوران اولیه زندگی خود را در مجموعهای از یتیمخانهها گذراند. او با مدلینگ نامی برای خود دست و پا کرد تا سال ۱۹۴۸ در فیلمهایی مانند «علف سبز وایومینگ» (Green Grass of Wyoming) و «تو برای من ساخته شده بودی» (You Were Meant for Me) به عنوان سیاهیلشکر به کار گرفته شد.
سال ۱۹۵۰ مونرو دو بازی موفق با نقشهای کوچک اما قابل توجه در فیلمهای «همه چیز درباره ایو» (All About Eve) و «جنگل آسفالت» (The Asphalt Jungle) داشت. در سالهای بعد مونرو به یکی از محبوبترین چهرههای رسانهای تبدیل شد. اواسط دهه او جایگاه نمادین خود را با به یاد ماندنیترین نقشهایش در فیلمهایی مانند «آقایان موطلاییها را ترجیح میدهند» (Gentlemen Prefer Blondes)، «خارش هفت ساله» (The Seven Year Itch) و «بعضیها داغشو دوست دارند» (Some Like it Hot) تثبیت کرد.
۴. برد پیت (Brad Pitt)
برد پیت تا به امروز چهار بار نامزد دریافت جایزه اسکار بازیگری شده است و در برخی از بزرگترین فیلمهای پرفروش سالهای اخیر و تعدادی از تحسینشدهترین آثار سینمایی ۳۰ سال گذشته حضور داشته است.
اما زمانی که پیت برای اولینبار بازیگری را آغاز کرد، سیاهیلشکر فیلمهایی مانند «هانک»، «راهی نیست»، «زمین هیچ مردی» و «کمتر از صفر» (همه محصول سال ۱۹۸۷) بود. از سال ۱۹۸۷ تا سال ۱۹۹۱ پیت علاوه بر حضور به عنوان سیاهیلشکر آثار سینمایی در مجموعههای تلویزیونی هم نقشهای کوچک و بیاهمیت را میپذیرفت تا عاقبت راه را برای حضور پررنگترش هموار کند.
اما سرنوشت برد پیت به یک اثر سینمایی مشهور به کارگردانی ریدلی اسکات گره خورده بود. این بازیگر شناختهشده آمریکایی سرانجام سال ۱۹۹۱ با بازی خود در نقش یک هیچهایکر در فیلم جنایی جادهای «تلما و لوییز» نقشی نسبتا مهمتر را ایفا کرد و به عنوان بازیگر مورد توجه قرار گرفت. یک سال بعد یکی از نقشهای اصلی فیلم «رودخانهای از میان آن میگذرد» (A River Runs Through It) ساخته رابرت ردفورد به پیت پیشنهاد شد و او با پذیرش این نقش جایگاه خود را به عنوان بازیگر نقشهای اصلی در هالیوود تثبیت کرد.
۳. کریستین استوارت (Kristen Stewart)
کریستن استوارت اولین نامزدی اسکار خود را سال گذشته برای بازی در نقش پرنسس دایانا در فیلم «اسپنسر» (Spencer) به دست آورد اما پیش از آن هم به عنوان یک ستاره شناخته میشد. اما نقطه شروع فعالیتهای این بازیگر سالها قبل و در قامت یک بازیگر کودک و نوجوان بود. استوارت دوران کودکی را با ایفای نقش سیاهیلشکر در فیلمهای «سال سیزدهم» (The Thirteenth Year) و «فلینستونز در ویوا راک وگاس» (The Flintstones in Viva Rock Vegas) پی گرفت.
این بازیگر سال ۲۰۰۴ در فیلم «صحبت کن» (Speak) نقشآفرینی برجستهتری از سالهای گذشته کارنامه حرفهای خود ارایه داد و تا حدی مورد توجه قرار گرفت. اندکی پس از آن استوارت نقش بلا سوان را در سریال تلویزیونی «گرگومیش» (Twilight) به دست آورد و از طریق همین نقش به شهرتی دست یافت که آینده حرفهای او را تضمین کرد.
۲. بنیسیو دل تورو (Benicio del Toro)
بنیسیو دل تورو را میتوان سال ۱۹۸۷ طی دوران آغازین فعالیتهایش در پسزمینه موزیک ویدیوی موفقیتآمیز مدونا به نام «La Isla Bonita» دید. او در برنامههای تلویزیونی مانند «میامی وایس» (Miami Vice)، «اوهارا» (Ohara) و «کارآگاه خصوصی» (Private Eye) ایفای نقشهای کوچکی را برعهده گرفت.
دل تورو سرانجام با بازی موفقیتآمیز خود در نقش بزهکاری به نام فرد فنستر در فیلم «مظنونین همیشگی» (The Usual Suspects) توانست بدرخشد. او با این ایفای نقش جایزه ایندیپندنت اسپیریت برای بهترین بازیگر مرد مکمل را به دست آورد. این چهره شناختهشده هالیوود از آن تاریخ به بعد سیر پیشرفتش را به شکل جدیتر آغاز کرد و شش سال بعد برای بازی در فیلم «ترافیک» ساخته استیون سودربرگ محصول سال ۲۰۰۱ برنده جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش مکمل مرد شد.
۱. رنی کاتلین زلوگر (Renée Kathleen Zellweger)
بسیاری رنی زلوگر را در نقش بریجت جونز به یاد میآورند؛ چهرهای محبوب و آشنا که مجموعه فیلمهایش برای بسیاری از مخاطبان خاطرهانگیز است. اما پیش از رسیدن به شهرت این هنرپیشه هم نقشهای کوچک حاشیهای بسیاری را ایفا کرد و سالها طول کشید تا از سیاهیلشکر فیلمها به بازیگر زنی تبدیل شود که طی دورهای از تاریخ هالیوود یک ستاره بسیار پردرآمد بود.
زلوگر اوایل دهه ۱۹۹۰ سیاهیلشکر آثار سینمایی بود؛ یک نمونه شاخص از فیلمهایی که او در آنها حضور حاشیهای داشت فیلم «مات و مبهوت» (Dazed and Confused) ساخته ریچارد لینکلیتر محصول سال ۱۹۹۳ بود.
زلوگر در مینی سریال «قتل در هارتلند» (Murder in the Heartland) هم نقشی بیاهمیت برعهده داشت. این بازیگر با بازی در نقش دوروتی بویل در فیلم سینمایی «جری مگوایر» موفق شد قلب منتقدان و تماشاگران را به تسخیر خود درآورد. از آن زمان تا کنون زلوگر برنده یک جایزه گلدن گلوب و یک جایزه اسکار شده است.