۱۳ حقیقت جالب دربارهی استودیوی فرامسافتور؛ خالق دارک سولز و بلادبورن
تصور اینکه استودیوی فرامسافتور قبل از عرضهی بازیهای سری دارک سولز چگونه بوده، سخت است. در واقع به نظر میرسد امروزه وقتی کسی از این توسعهدهنده نام میبرد، همه بلافاصله شروع به تصور چالشهای دشوار، اتمسفر تاریک و البته هیدتاکا میازاکی میکنند. در حالی که فرامسافتور اکنون با بازیهای اکشن دشواری مانند دارک سولز، بلادبورن، سکیرو و اخیرا با الدن رینگ شناخته میشود، این استودیو پیش از انتشار اولین بازی سری سولز، از سابقهای بسیار طولانی برخوردار بوده است.
فرامسافتور سزاوار تمام احترامی است که اکنون دریافت میکند. تک تک بازیهایی که از زمان دیمونز سولز از استودیو بیرون آمدهاند، با واکنش مثبت و تحسین منتقدان و بازیکنان مواجه شدهاند. اخیرا نیز با عرضهی الدن رینگ و موفقیت جهانیاش، فرامسافتور به یکی از مشهورترین توسعهدهندگان بازی در جهان تبدیل شده است. با این حال این توسعهدهنده قبل از اینکه سرانجام به موفقیت برسد، بارها و بارها مجبور شد شکست بخورد. بازیهایی مانند سری Armored Core و King’s Field هرگز نتوانستهاند موفقیت بازیهای حال حاضر استودیو را داشته باشند و تنها برای مخاطبین خاص خود مناسب بودند. در این مقاله قصد داریم تا نگاهی به تاریخچهی استودیو داشته باشیم و ۱۳ حقیقت جالب را در مورد آن بیان کنیم.
۱۳. تاسیس در پی تصادف یک موتور سیکلت
داستان شکلگیری فرامسافتور عجیب و در نوع خود جالب است. در سال ۱۹۸۶، مردی به نام نائوتوشی زین یک تصادف نسبتا وحشتناک را با موتور سیکلت تجربه کرد. او برای این حادثهی ناگوار، حقوق قابل توجهی از شرکت بیمهی خود دریافت کرد. آقای نائوتوشی در بستر بیماری و ناتوانی شروع به فکر کردن به این موضوع کرد که پول بیمه را برای چه چیزی خرج کند و ایدهی تاسیس استودیو در همان سال به ذهنش رسید. با توجه به تمام بازیهای فوقالعادهای که فرامسافتور تولید کرده، تا حد زیادی میتوانیم مدیون آن حادثهی وحشتناک باشیم. در هر صورت، جامعهی بازی بسیار خوششانس است که نائوتاشی تصمیم گرفت پول خود را خرج خوشیهای زودگذر نکند!
۱۲. فعالیت به عنوان یک شرکت نرمافزاری
قبل از اینکه فرامسافتور شروع به انتشار بازیهای فوقالعاده دشوار کند، این شرکت به عنوان یک توسعهدهندهی نرمافزار فعالیت میکرد و طی چند سال ابتدایی تاسیس، نرمافزارهای مختلفی را برای طیف گستردهای از کسبوکارهای مختلف ساختند. هنگامی که در اوایل دههی ۱۹۹۰ یک نابسامانی اقتصادی ژاپن را فرا گرفت، این شرکت تصمیم گرفت که وارد صنعت دیگری یعنی بازیهای ویدیویی شود. با این حال، تنها یک مشکل وجود داشت؛ زمانی که این شرکت تصمیم گرفت به سمت بازی حرکت کند، کارمندان آن از قابلیتهای کنسولهای آن زمان و اتکای آنها به کارتریج خوششان نمیآمد. بنابراین، آنها منتظر ماندند تا اینکه سونی ساخت اولین کنسول پلیاستیشن را اعلام کرد.
۱۱. ساخت اولین بازی نقشآفرینی کنسول پلیاستیشن ۱
بازی کینگز فیلد (King’s Field) با نظارت نائوتوشی زین، اولین اثری بود که توسط استودیو ساخته شد و اگرچه نقدهای متفاوتی از سوی منتقدان دریافت کرد، اما برای زمان خود با در نظر گرفتن اینکه اولین بازی شرکت بود، نسبتا خوب عمل کرد. کینگز فیلد یک نقشآفرینی اول شخص بود و در دسامبر ۱۹۹۴، یعنی تنها ۱۳ روز پس از عرضهی پلیاستیشن ۱ منتشر شد. این بازی در ابتدا قرار بود برای رایانههای شخصی منتشر شود، اما استودیو تصمیم گرفت به جای آن بازی را با روی پلیاستیشن منتشر کند زیرا در آن زمان، پیشرفتهترین سختافزار بازی در بازار بود که به راحتی در دسترس همه قرار گرفته بود. گفتنی است که کینگز فیلد به عنوان اولین بازی نقشآفرینی این کنسول شناخته میشود.
۱۰. عرضهی بازیهای تیراندازی با محوریت رباتها
پس از انتشار سه بازی از سری کینگز فیلد، استودیو تصمیم گرفت آیپی جدیدی بسازد. به جای ساخت بازی دیگری که دارای فضایی تاریک و اتمسفری مخوف است، توسعهدهندگان تصمیم گرفتند تا اثری آیندهنگرانه ارائه دهند و به این ترتیب، بازی Armored Core متولد شد. این همان اثری است که در ابتدا فرامسافتور را به یک نام شناختهشده در صنعت بازی تبدیل کرد. این بازی در سبک تیراندازی سوم شخص با محوریت رباتها است که دارای مبارزات سریع و المانهای نقشآفرینی است. Armored Core با استقبال خوبی از سوی طرفداران و منتقدان روبرو شد و در ادامه چندین دنباله و اسپینآف از آن تولید شد.
۹. ساخت بازی در ژانرهای متفاوت
قبل از اینکه فرامسافتور بازی دیمونز سولز را در سال ۲۰۰۹ منتشر کند، این استودیو بازیهای متنوعی را از مان تاسیس خود منتشر کرده بود. کینگز فیلد یک نقشآفرینی اول شخص و Armored Core یک تیراندازی سوم شخص بود. پس از موارد ذکر شده، این توسعهدهنده تعداد زیادی بازی منتشر کرد که در سبک متفاوتی بودند. در حالی که بسیاری از بازیها از نظر گیمپلی و اتمسفر هنوز مشابه کینگز فیلد هستند، اما شاهد اثرهای منحصربهفردی نیز هستیم. Echo Night که در سال ۱۹۹۸ منتشر شد، یک بازی ماجراجویی ترسناک و اول شخص بود. Spriggan Lunar Verse، اثری اقتباس شده از یک مانگای ژاپنی و بسیار شبیه به بازیهای هک اند اسلش مانند دویل می کرای و نینجا گایدن بود. در نهایت یکی از متفاوتترین بازیهایی که این شرکت تا به حال ساخته، The Adventures of Cookie & Cream است که یک پلتفرمر سوم شخص محسوب میشود.
۸. ساخت اولین بازیهای پلیاستیشن ۱ و ۲
با توجه به انتظار فرامسافتور برای عرضهی پلیاستیشن ۱ جهت ساخت بازی، جای تعجب نیست که این استودیو رابطهی بسیار خوبی با سونی داشته باشد. این شرکت نه تنها یک بازی برای زمان عرضهی کنسول پلیاستیشن ۱ در قالب کینگز فیلد ساخت، بلکه در مارس ۲۰۰۰، اترنال رینگ را نیز ساخت و منتشر کرد. این بازی دوازدهمین اثر فرامسافتور و یکی از بازیهای لانچ پلیاستیشن ۲ بود. این اثر اکشن و نقشآفرینی اول شخص با نظرات متفاوتی روبرو شد و با اینکه به دلیل مکانیکهای مبارزهی جذاب و روایت مناسب مورد تحسین قرار گرفت، اما از طرفی بخاطر شباهت بیش از حد به بازی اول فرامسافتور مورد انتقاد قرار گرفت. گفتنی است که استودیو از این بازی به شدت درس گرفت.
۷. ساخت اولین بازی نقشآفرینی ژاپنی ایکسباکس ۳۶۰
علاوهبر ساخت اولین بازیهای پلیاستیشن، فرامسافتور اولین استودیویی بود که یک بازی در سبک نقشآفرینی ژاپنی را روی ایکسباکس ۳۶۰ منتشر کرد. در طول عمر این کنسول، مایکروسافت قصد داشت تا دستگاه خود را برای گیمرهای ژاپنی و طرفداران ژانر ذکر شده در غرب جذاب کند. در نتیجه، این کنسول از بهترین بازیهای این ژانر بهرهمند شد. این بازیها شامل Blue Dragon ،Lost Odyssey و Tales of Vesperia میشود.
با این حال، اولین بازی نقشآفرینی ژاپنی کنسول ایکسباکس ۳۶۰، اثری از فرامسافتور با نام Enchanted Arms بود. این بازی به صورت انحصاری زمانی در اختیار مایکروسافت بود و در نهایت برای پلیاستیشن ۳ منتشر شد. با این حال عرضهی روی کنسول جدید به آن کمکی نکرد زیرا به خاطر صداپیشگی و شخصیتهای کلیشهای مورد انتقاد قرار گرفت. با این حال، Enchanted Arms با ترکیبی از مبارزات نوبتی و خط داستانی جذاب، همچنان ارزش تجربه کردن را دارد.
۶. الهامگیری سری سولزبورن از بازیهای قبلی استودیو
بازیهایی که فرامسافتور را به یک استودیوی شناخته شده و موفق تبدیل کردند، شامل دیمونز سولز، سهگانهی دارک سولز، بلادبورن، سکیرو و الدن رینگ میشوند. همگی اینها بازیهایی هستند که با استقبال فوقالعادهای مواجه شدند و به عنوان تعدادی بهترین بازیهای ویدیویی تاریخ شناخته میشوند. با این حال فرامسافتور این بازیها را از هیچ نساخته است. بسیاری از المانهای اصلی موجود در این بازیها از پروژههای کمتر موفق آنها الهام گرفته شده است. فضای تاریک دارک سولز را میتوان در اولین بازی استودیو مشاهده کرد. از طرفی آنها در گذشته عناصر ترسناک را با Echo Night امتحان کرده و حتی قبل از شروع توسعهی دیمونز سولز با مکانیکهای نقشآفرینی کاملا آشنا بودند.
۵. تاثیر بازی ایکو روی هیدتاکا میازاکی
هیدتاکا میازاکی امروزه نامی بسیار شناختهشده در صنعت بازیهای ویدیویی است. با این حال او همواره یک توسعهدهندهی بازی نبوده است. جالب است بدانید که او پس از اخذ مدرک در رشتهی علوم اجتماعی در دانشگاه کیو، به عنوان حسابدار در یک شرکت فناوری شروع به کار کرد. در نهایت زمانی که یکی از دوستانش بازی ایکو (Ico) را به او معرفی کرد، ایدهی ساخت بازی را در ذهن خود پروراند. میازاکی سرانجام تصمیم گرفت روی بازیهای ویدیویی کار کند و به شرکتهای مختلف مراجعه کرد تا نهایت به فرامسافتور رسید.
۴. پروژهای به نام دیمونز سولز
زمانی که هیدتاکا میازاکی توسط فرامسافتور استخدام شد، در ابتدا به عنوان برنامهریز، کدنویس و طراح بازی شروع به کار کرد و عمدتا روی مچموعهی Armored Core کار میکرد. میازاکی پس از شنیدن در مورد پروژهای که برچسب «شکست خورده» روی آن خورده بود، بسیار مشتاق شد که کنترل بازی را در دست گیرد تا در نهایت بتواند چیزی را که میخواهد بسازد. او اظهار داشت که فرقی نمیکند بازی چگونه پیش برود، زیرا همه قبلا فکر میکردند که این یک شکست خواهد بود و او چیزی برای از دست دادن نداشت. در نهایت زمانی که بازی عرضه شد، همانطور که انتظار می رفت از نظر مالی چندان خوب عمل نکرد و حتی فرصت عرضه در بازار غرب هم به آن داده نشد. ماهها بعد بازی شناختهتر شد و کمپانی اتلوس تصمیم گرفت تا حق انتشار بازی را در بازار غرب بدست آورد. بقیهی ماجرا را دیگر خودتان میدانید!
۳. ماجرای گیر افتادن ماشین میازاکی در برف و بخش کوآپ
بخش چند نفرهی مجموعهی سولز و الدن رینگ یکی از منحصربهفردترین ویژگیهای این بازیها است. در حالی که بازیهای ذکر شده بسیار بر تک نفره بودن اصرار دارد، مکانیکهای اختیاری کوآپ و Invasion، لایهی دیگری را به جهانهای تاریک بازیهای فرامسافتور اضافه میکنند. با این حال، این مهربانی غریبهها به میازاکی بود که الهامبخش مکانیک کوآپ در دیمونز سولز و بازیهای بعد آن شد. او یک بار توضیح داد که گیر افتادن روی یک تپه در طول طوفانی برفی و کمک رانندگان دیگر به او، مبنای مکانیکهای کوآپ بازیهای او بوده است.
۲. سکیرو و مجموعهی تنچو
سری تنچو (Tenchu) یک بازی اکشن و ماجراجویی به همراه المانهای مخفیکاری است که در ژاپن فئودال در قرن شانزدهم اتفاق میافتد. این مجموعه در ابتدا توسط استودیوهای Acquire و K2 LLC توسعه داده شد و فرامسافتور حق نشر آن را برعهده داشت. با در اختیار داشتن این آیپی، ایجاد یک بازی نینجا بر اساس جهان آن منطقی است. با این حال، میازاکی میخواست از محدودیتهای احتمالی سکیرو در یک جهان از قبل ساخته شده دور شود تا چیزی جدید خلق کند. این ایده جواب داد زیرا سکیرو تبدیل به یکی از بهترین بازیهای استودیو شد. البته گفتنی است که تاثیر تنچو روی مکانیکهای مبارزه و حملات مخفیانهی سکیرو غیر قابل انکار است.
۱. شمشیر مهتاب
در حالی که نمیتوان همهی بازیهای میازاکی را به یکدیگر مرتبط دانست، با این حال سلاحی به نام شمشیر مهتاب (Moonlight Greatsword) را در بیشتر بازیهای او میتوان یافت. جالب است بدانید که این شمشیر اولین حضور خود را در دارک سولز انجام نداد و از اولین بازی فرامسافتور یعنی کینگز فیلد وجود داشت و در ادامه در هر نسخه از بازی Armored Core نیز ظاهر شد. در نهایت در بازیهایی نظیر Otogi، نینجا بلید و اخیرا در الدن رینگ شاهد آن بودهایم. این شمشیر چنان گنجینهای است که بازیکنان هنگام تجربهی بازیهای فرامسافتور، تمام تلاش خود را پیدا کردن آن انجام میدهند.
منبع: GameRant
بیشتر بخوانید: