۱۲ قهرمان فیلمهای ترسناک که در سختترین شرایط زنده ماندند
قرار است با ۱۲ قهرمان فیلمهای ترسناک آشنا شویم که سختترین و مهلکترین موقعیتهای ممکن را تحمل میکنند و با از سر گذراندن ماجراهای میخکوبکنندهی بسیار، در انتهای داستان زنده میمانند.
فیلمهای ترسناکی که به موفقیت و محبوبیت فراوانی میرسند، قهرمانهای همدلیبرانگیز و جذابی دارند که مخاطب را درگیر خودشان میکنند و ما بهعنوان تماشاچی با دیدنشان دلمان میخواهد از شرایط مرگبار و تکاندهندهای که دچارش شدهاند جان سالم به در ببرند و زنده بمانند.
وبسایت راتن تومیتوز ۱۲ تن از این قهرمانهای شکستناپذیر فیلمهای ترسناک را کنار هم آورده تا با آنها و موقعیتهای دشوار و نفسگیری که در هر کدام از فیلمها درگیرش شدند آشنا شویم. بعضیها با زامبیها و مردگان متحرک دست و پنجه نرم کردهاند، بعضی با موجودات فضایی خونخوار و مهیب و بعضی با انسانهای روانپریش خطرناک.
۱. الن ریپلی – فیلمهای بیگانه (Alien)
- بازیگر: سیگورنی ویور
الن ریپلی از معروفترین قهرمانهای زن قدرتمند سینماست که چند دهه پیش هواداران بسیاری داشته و ماجرای درگیریهایش با موجودات فضایی مهیب فیلمهای بیگانه تا مدتها سر زبانها بود. این موجودات مرگبار و وحشتناک که حتی نگاه کردن به آنها مو بر تن هر آدمیزادی سیخ میکند، منشأ و خاستگا مرموز و پر رمز و رازی دارند و پیشرفتهترین سازوکارهای بقا و حمله درونشان طراحی شده و حتی جای خون، اسید درون رگهایشان جاری است که فکر حمله و زخمی کردنشان هم به ذهنتان نزند.
فیلمهایی که از آن جان سالم به در برد
بیگانه (Alien)
- کارگردان: ریدلی اسکات
- محصول: ۱۹۷۹
همه چیز با همین فیلم شروع شد. تیمی شامل چند فضانورد در سفینهای تجاری به نام نوسترومو سفر میکنند و سیگنالی مرموز از سیارهای عجیب به دستشان میرسد. خدمهی سفینه که به خاطر این سیگنال از خواب مصنوعی خود زودتر از موعد بیدار شدهاند، تصمیم میگیرند برای بررسی این سیگنال راهی سیارهی رازآلود بشوند. الن ریپلی به همراه افسر بخش علمی سفینه یعنی اَش در سفینه میماند.
گروهی که به سیارهی مرموز میروند با سفینهای عجیب از تمدنی ناشناخته مواجه میشوند. یکی از اعضایشان در این سفر اکتشافی با چیزی عجیب برخورد داشته و حالا موجودی مشمئزکننده و ترسناک که انگار تلفیقی است از عقرب و هشتپا، روی صورتش چسبیده و پایین نمیآید. با وجود مخالفتهای شدید ریپلی، او را به سفینه بازمیگردانند تا مگر بتوانند نجاتش دهند. غافل از اینکه با این کارشان پای هیولای هولناکی را به سفینهاشان باز کردهاند که تا تکتک آنها را سلاخی نکند دست بردار نیست.
الن ریپلی در اولین فیلم بیگانه با ترکیب درست و به اندازهای از هوشمندی، شانس و عکسالعملهای به موقع جان سالم به در برد و تنها بازماندهی سفینهی نوسترومو شناخته شد.
بیگانهها (Aliens)
- کارگردان: جیمز کامرون
- محصول: ۱۹۸۶
در دومین فیلم بیگانه همه چیز عظیمتر و گستردهتر بود. جهان فیلم از یک سفینه فراتر میرفت و با آدمهایی که در آیندهی ما زیست میکنند بیشتر آشنا میشدیم و حضور جیمز کامرون پشت دوربین به معنی این بود که قرار است با صحنههای اکشن باشکوه و پیچهای روایی جذاب مواجه شویم.
الن ریپلی بعد از ماجراهای مرگبار و دلهرهآور سفینهی نوسترومو، ۵۷ سال را در خواب مصنوعی میگذراند و در فضا سرگردان میماند تا اینکه ایستگاهی فضایی پیدایش میکند و او را نجات میدهد. ریپلی که حالا از خواب مصنوعی بیدار شده، با غم و اندوهی بسیار میفهمد که دخترش در این ۵۷ سال از دنیا رفته و حالا خودش زن جوانی است که نمیداند چه جایگاهی در این روزگار دارد. از همهی اینها بدتر، ریپلی متوجه واقعیت تکاندهندهای میشود که وحشت و هراسی فراگیر به او و بیننده منتقل میکند؛ در این چند دهه در همان سیارهی مرموز فیلم اول که تخمهای موجودات بیگانه را درون خودش جا داده بود، انسانها یک کلونی و ایستگاه فضایی ساختهاند که ساکنین زیادی در آن زندگی میکنند.
الن ریپلی حالا پختهتر شده و ترس و وحشت اولیه را از سر گذرانده، برای همین وقتی به همراه گروهی از نظامیان آموزشدیده به همان سیارهی مرموز فیلم اول میرود، برای بدترین شرایط آماده است. اینجا دیگر فقط با یک بیگانه مواجه نیستیم، همانطور که از اسم فیلم پیداست بیگانهها از فرصت حضور در یک کلونی مملو از انسانها نهایت استفاده را بردهاند و تا میتوانستند تکثیر شدهاند. الن ریپلی که در فیلم اول به زحمت توانسته بود از پس همان یک دانه بر بیاید، حالا باید با انبوهی از بیگانههای تشنه به خون گلاویز شود و در پایان هم جلو ملکهی غولپیکر و مهیب آنها بایستد.
بیگانه ۳ (Alien 3)
- محصول: ۱۹۹۲
- کارگردان: دیوید فینچر
در قسمت سوم هم موقعیت داستان به کل تغییر کرد هم مسیری که تا آن موقع طی کرده بود. الن ریپلی بعد از وقایع فیلم دوم، بار دیگر در سفینهای سرگردان شده و این بار دختر خردسالی که از فیلم دوم نجات داده بود همراهش است. اما طی اتفاقاتی سفینهاشان آتش میگیرد و دختر خردسال و ربات همراهشان میمیرند و ریپلی تنها بازماندهی این حادثه، در سیارهای فرود میآید که پر است از زندانیان خطرناک. ریپلی خیلی زود متوجه میشود که یکی از آن هشتپا/عقربها در سفینه همراهشان بوده و حالا بیگانهای خونخوار در این سیاره رها شده.
بیگانه: رستاخیز (Alien Resurrection)
- کارگردان: ژان پیر ژونه
- محصول: ۱۹۹۷
دویست سال بعد از ماجراهای فیلم سوم، با استفاده از DNA الن ریپلی یک کلون یا نسخهی شبیهسازیشده از او خلق میکنند. DNA ملکهی بیگانهها را با دیانای الن ریپلی تلفیق کردهاند تا جنین یک بیگانهی هیبریدی و دورگه در بدن او شکل بگیرد. دانشمندان این جنین را بعد از رشد نسبی از بدن ریپلی خارج و بیگانه را بزرگ میکنند. کلون الن ریپلی را هم زنده نگه میدارند تا به تحقیقهای بیشتری بپردازند.
۲. اَش ویلیامز – فیلمهای مُردهی شریر (Evil Dead)
- بازیگر: بروس کمپل
تا الان بلاهای زیادی سر اَش ویلیامز آمده. ارواح شرور تسخیرش کردهاند، دستش قطع شده و حتی او را در زمان به عقب فرستادهاند. ولی با تمام اینها، هیچکس نمیتواند اَش ویلیامز را نابود کند و از بین ببرد. این قضیه راجع به دوستان و همراهان اَش صدق نمیکند و در دو فیلم اول مُردهی شرور شاهد سلاخی شدن و مرگ و میر خشونتبارشان بودیم.
در اصل قرار بود اَش در انتهای قسمت اول بمیرد، ولی با ساخت دنبالهی فیلم کل ماجرا تغییر کرد و دوباره او را در گودالی از خون و خونریزی و موجودات اهریمنی قرار دادند که طی آن دستش قطع میشد و یک دوجین اتفاق عجیب دیگر میافتاد. حتی این ماجرای دلخراش هم جای نگرانی برای اَش نداشت، چرا که یک اره برقی مرگبار به جای دست قطعشدهاش گذاشت که او را از قبل هم خطرناکتر میکرد.
فیلمهایی که از آن جان سالم به در برد
مُرده شریر (The Evil Dead)
- کارگردان: سم ریمی
- محصول: ۱۹۸۱
چند دختر و پسر جوان به کلبهای وسط جنگل میروند و زندگیاشان برای همیشه زیر و رو میشود. وقتی اَش به همراه دوستانش راهی سفری تفریحی شد و به کلبهی مشهور فیلم قدم گذاشت، فکرش را هم نمیکرد قرار است چه وحشتی را از سر بگذراند. ماجرا از نوار صوتی مرموزی آغاز شد که مردی ضبط کرده بود و در آن از کتابی باستانی و ترسناک حرف میزد که مردگان را زنده میکند. این مرد در نوار صوتیاش تکهای را از ورد مخصوص کتاب میخواند و با پخش شدن صدایش در کلبه و فضای جنگل، ارواح خبیث از گور برمیخیزند و زندگی اَش و دوستانش را به جهنمی تمام نشدنی تبدیل میکنند. همه در نهایت طعمهی این ارواح پلید میشوند (حتی خود اَش) ولی اش ویلیامز بیخودی تبدیل به یکی از قهرمانهای سگجان فیلمهای ترسناک تبدیل نشده. سم ریمی در قسمت دوم فیلم داستان را از نو تعریف کرد و اَش ویلیامز را هم دوباره آورد.
مُرده شریر ۲ (The Evil Dead 2)
- کارگردان: سم ریمی
- محصول: ۱۹۸۷
بخشهای ابتدایی این فیلم تقریبا شبیه فیلم اول است. اَش به همراه دوست دخترش لیندا به کلبهای متروک وسط جنگل میآید و نوار صوتی ساکنین قبلی کلبه را پیدا میکند که در آن بخشهایی از کتاب مردگان را میخوانند. ارواح خبیث لیندا را تسخیر میکنند و اَش در نهایت مجبور میشود سر او را از تنش جدا کند. در ادامه ماجراهای غافلگیرکنندهی زیادی رخ میدهد و چند شخصیت جدید به ماجرا اضافه میشوند که داستان را پیچیدهتر میکنند. دست اَش در همین قسمت قطع میشود و اره برقی معروف جای آن را میگیرد. در انتهای داستان، دروازهای به زمان گذشته باز میشود که اَش را به هزار سال قبل برمیگرداند.
ارتش تاریکی (Army of Darkness)
- کارگردان: سم ریمی
- محصول: ۱۹۹۲
در سومین و آخرین قسمت از این فیلمهای دنبالهدار، اَش را به سال ۱۳۰۰ میلادی میفرستند و تنها راه برگشتن او به زمان حال، رو در رویی با ارتشی از مردگان متحرک است که نسخهای شبیهسازی شده از اَش رهبریاشان را بر عهده گرفته.
ماجراهای اَش ویلیامز بعدها در سریال «اَش در برابر مُردهی شریر» (Ash vs Evil Dead) ادامه پیدا کرد.
۳. دکتر فرانکشتاین – فیلمهای فرانکشتاین (The Frankenstein)
- بازیگر: پیتر کوشینگ
بعضی آدمها اهل تسلیم شدن نیستند. همه فکر میکردند دکتر فرانکشتاین بعد از فجایع قسمت اول یعنی «نفرین فرانکشتاین» که نزدیک بود همه چیزش را به خاطر آزمایش خطرناک و مهلک زنده کردن جسد مُردهها از دست بدهد، دیگر بیخیال اینجور کارها خواهد شد. ولی ویکتور فرانکشتاین آدمی نبود که به این زودیها از کارهایش دست بکشد.
برخلاف فرانکشتاینِ مری شلی و فیلمهای استودیو یونیورسال، فرانکشتاینی که پیتر کوشینگ بازی کرد قرار نبود دچار تحول شخصیتی شود و بعد از طی کردن مسیری پرمخاطره به خودش بیاید. او از همان اولین دقیقهی اولین قسمت دانشمندی خطرناک و آدمکش بود که به هیچ چیز اندازهی پیشبرد اهدافش اهمیت نمیداد. بعد از اینکه در فیلم نفرین فرانکشتاین از زیر تیغ گیوتین نجات پیدا کرد، آزمایشهای هولناک خودش را ادامه داد و طی پنج شش فیلم بعدی دوباره تلاشش را کرد تا مُردهها را رنده کند.
جانِ ویکتور فرانکشتاین همیشه در تهدید بود، هم اهالی عصبانی و خشمگین شهر به دنبال کشتنش بودند هم مأمورین قانون. حتی مخلوقهای خودش هم دل خوشی از او نداشتند و دنبال فرصتی میگشتند تا سر از تنش جدا کنند. با وجود تمام این تهدیدها، زنده ماندن این دانشمند مجنون چیزی شبیه به معجزه بود.
فیلمهایی که از آن جان سالم به در برد
نفرین فرانکشتاین (The Curse of Frankenstein)
- کارگردان: ترنس فیشر
- محصول: ۱۹۵۷
ویکتور در نوجوانی مادرش را از دست میدهد و قصر فرانکشتاین بهعنوان تنها وارث به او میرسد. او در جوانی با دانشمندی به نام پل آشنا میشود و به همراه او آزمایشهای علمی ترتیب میدهند. طی یکی از این آزمایشها، یک سگ مُرده را به زندگی برمیگردانند و همین جرقهی ایدهای را در ذهن ویکتور میزند؛ اینکه بتوانند با استفاده از اعضای بدن مُردگان، یک انسان جدید خلق کنند و به آن زندگی ببخشند. با وجود مخالفتهای پل، ویکتور آزمایش خودش را عملی میکند و با استفاده از اعضای بدن چند جسد و مغز یک دانشمند، انسانی جدید خلق میکند که بیشتر شبیه یک هیولا است. این آغاز ماجراهای مرگبار و وحشتناکی است که منجر به کشته شدن چند انسان بیگناه میشود و در نهایت کار ویکتور به مجازات و اعدام با گیوتین میکشد.
انتقام فرانکشتاین (The Revenge of Frankenstein)
- کارگردان: ترنس فیشر
- محصول: ۱۹۵۸
ویکتور فرانکشتاین با فریب و نیرنگ موفق میشود از اعدام فرار کند و با کمک گوژپشتی به نام کارل، کشیشی که به اعترافهایش گوش میکرد را به جای او زیر گیوتین میبرند و دفن میکنند. سه سال بعد از این اتفاق، ویکتور با نام مستعار دکتر استاین در بیمارستانی به طبابت مشغول شده که پسر جوانی به نام هانس او را میشناسد و از او حقالسکوت میخواهد. ویکتور مجبور میشود هانس را بهعنوان دستیار خود استخدام کند. ویکتور به همراه هانس و کارلِ گوژپشت به آزمایشهای جدیدی میپردازد و این بار سعی میکند مغز یک انسان زنده را درون بدنی جدید بگذارد. کارل که از بدن ناقص و گوژپشت خودش به ستوه آمده، با کمال میل قبول میکند که مغزش را درون بدن سالمی بگذارند. عمل انتقال مغز کارل در ابتدا موفقیتآمیز به نظر میرسد، ولی خیلی زود همه چیز سمت فاجعهای جبرانناپذیر میرود و کارل بعد از ارتکاب چند جنایت میمیرد و هویت فرانکشتاین هم لو میرود. فرانکشتاین به دست مردم عصبانی زخمی و در نهایت کشته میشود، ولی هانس مغز فرانکشتاین را به بدنی که شباهت زیادی به او دارد منتقل میکند.
شرارت فرانکشتاین (The Evil of Frankenstein)
- کارگردان: فردی فرانسیس
- محصول: ۱۹۶۴
فرانکشتاین و هانس در خفا زندگی میکنند و مدام از دست مقامات و مأمورین قانون در فرار هستند. آنها به طور اتفاقی با دختری کر و لال آشنا میشوند که مخلوق اولیه و اصلی فرانکشتاین را به صورت منجمد در غاری نگه داشته. فرانکشتاین این مخلوق را دوباره زنده میکند ولی متوجه میشود مغزش آسیب دیده. برای کنترل او دست به دامان فالگیری به نام زلتان میشوند و ماجراهای پیچیده و عجیبی پیش میآید.
فرانکشتاین یک زن خلق کرد (Frankenstein Created Woman)
- کارگردان: ترنس فیشر
- محصول: ۱۹۶۷
فرانکشتاین و هانس حالا به روشی دست یافتهاند که روح انسانهای تازه فوت شده را به بدن فرد دیگری منتقل میکند. تصمیم میگیرند روح پسر جوانی را که به ناحق اعدام شده به بدن معشوقش منتقل کنند تا از تمام کسانی که به او بدی کردهاند انتقام بگیرد. اما این آغاز ماجراهای دیگری است که مثل همیشه منجر به فجایعی مهیب میشود.
فرانکشتاین باید نابود شود (Frankenstein Must Be Destroyed)
- کارگردان: ترنس فیشر
- محصول: ۱۹۷۰
دکتر فردریک برتت، دستیار سابق ویکتور فرانکشتاین بعد از آزمایشهای مشمئزکنندهی او دچار مشکل روحی روانی شده و حالا او را در یک بیمارستان روانی بستری کردهاند. فرانکشتاین سعی میکند او را از بیمارستان فراری دهد تا بتواند با عمل پیوند مغز، او را درمان کند و به حالت عادی خودش برگرداند.
۴. تامی جرویس – فیلمهای جمعه سیزدهم (Friday the 13th)
- بازیگر: کوری فلدمن
تنها دو قهرمان از فیلمهای جمعه سیزدهم زنده ماندند و کارشان به دنبالهها کشید. اولی بازماندهی کشتار قسمت اول بود که در همان سکانس افتتاحیهی قسمت دوم فاتحهاش خوانده میشد و حذفش میکردند و قهرمان دومی تامی جرویس بود.
تامی جرویس برای اولین بار در جمعه سیزدهم: قسمت پایانی که به گواه خیلیها بهترین فیلم مجموعه است ظاهر شد و بعد در دو فیلم دیگر هم حضور یافت. تامی جرویس که از وقتی پسر نوجوانی بود با قاتل خونخوار این مجموعه گلاویز میشد، حسابی تجربه کسب کرد و با اینکه زندگیاش برای همیشه عوض شد و مسیری تلخ پیش گرفت، توانست زنده بماند.
فیلمهایی که از آن جان سالم به در برد
جمعه سیزدهم: فصل نهایی (Friday the 13th: The Final Chapter)
- کارگردان: جوزف زیتو
- محصول: ۱۹۸۴
تامی نوجوان به همراه مادر و خواهرش به تعطیلات رفته که با جیسون رو در رو میشوند. تامی و خواهرش به خاطر علاقهی زیادی که ماسک و نقاب دارند، موفق میشوند در نهایت جیسون را گیج کنند و او را شکست دهند، ولی تامی دچار فروپاشی روانی میشود و وقتی در نمای پایانی با نگاهی عجیب و پر از شرارت به دوربین خیره نگاه میکند، میفهمیم که چیزی درونش تغییر کرده و حالا افکاری شیطانی در سرش جریان دارد.
جمعه سیزدم قسمت پنج: شروعی تازه (Friday the 13th, part V: A New Beginning)
- کارگردان: دنی استینمن
- محصول: ۱۹۸۵
در این قسمت تامی بیمار روانی کمحرف و گوشهگیری است که مدام به مراکز درمانی مختلف فرستاده میشود و کابوسهای ترسناکی میبیند. همزمان قتلهایی دور و بر او رخ میدهد که مشابه قتلهای جیسون است و به نظر میرسد فردی با تقلید از او دست به کشتار زده. تامی که نسبت به وضعیت روانی پیچیدهاش مشکوک است، گمان میکند این قتلها به دست خودش انجام شده.
جمعه سیزدهم قسمت شش: جیسون زنده است (Friday the 13th, part VI: Jason Lives)
- کارگردان: تام مکلافلین
- محصول: ۱۹۸۶
تامی که از ترسها و کابوسهایش به ستوه آمده و ترس بازگشت جیسون رهایش نمیکند، تصمیم میگیرد جسد جیسون را تکهتکه کند. اما عمل تامی نتیجهی عکس میدهد؛ لولهای در قلب جسد جا میماند و بعد از اصابت صاعقه، جیسون را زنده میکند و دوباره به جان مردم میاندازد.
۵. لوری استرود – فیلمهای هالووین (Halloween)
- بازیگر: جیمی لی کورتیس، اسکات تیلور-کامپتون
تعجبی ندارد که لوری استرود هر چند قسمت یک بار از حضور در فیلمهای هالووین مرخص میشود. انگار هر کاری کند از دست مایکل مایرز خلاصی ندارد. حتی بعد از ریبوت و بازسازی مجموعه، دوباره گرفتار این قاتل تشنه به خون شد. در قسمت اول هالووین، لوری استرود بهسختی توانست از دست مایکل مایرز جان سالم به در ببرد، هر چند تعدادی از دوستانش قربانی ضربات چاقوی مهلک او شدند. در قسمت دوم متوجه میشود که مایک مایرز به چه علت دنبال او افتاده و راز ارتباط خونی لوری با مایکل برملا میشود.
در چهار قسمت بعدی هالووین خبری از لوری نیست و بی سر و صدا زندگیش را میکند، تا اینکه در قسمت پنجم دوباره سر و کلهاش پیدا میشود. در اینجا متوجه میشویم که لوری به همه باورانده که مُرده و حالا اسمش را تغییر داده تا زندگی بدون دردسری داشته باشد، غافل از اینکه قرار نیست تا ابد از چشمان برادر مرگبارش پنهان بماند. متأسفانه در قسمت بعدی یعنی «هالووین: رستاخیز» اخلاقمداری لوری کار دستش میدهد و مایک مایرز او را به قتل میرساند و پروندهی این شخصیت موقتا بسته میشود.
سال ۲۰۰۷ این مجموعه دوباره از نو آغاز شد و راب زامبی ریبوتی از آن ساخت که به گذشته و خاستگاه لوری استرود میپرداخت و اسکات تیلور-کامپتون نقش جوانی او را بازی میکرد. سال ۲۰۱۸ جیمی لی کورتیس بار دیگر در نقش خودش بازگشت و یک رو در رویی اساسی با مایک مایرز ترتیب داد.
فیلمهایی که از آن جان سالم به در برد
نسخه اصلی
هالووین (Halloween)
- کارگردان: جان کارپنتر
- محصول: ۱۹۷۸
سال ۱۹۶۳ و در یک شب هالووین سرد و گرفته، مایکل مایرز ۶ ساله به شکلی وحشیانه خواهر ۱۷ سالهاش را به قتل میرساند. مایکل به زندان محکوم میشود و برای ۱۵ سال در حبس میماند. ۳۰ اکتبر ۱۹۷۸ وقتی مایکل را که حالا ۲۱ ساله شده برای قرار دادگاه از زندان منتقل میکنند، او با دزدیدن ماشینی میگریزد و به شهر محل تولدش بازمیگردد تا قربانیان جدیدی را پیدا کند.
هالووین ۲ (Halloween II)
- کارگردان: ریک روزنتال
- محصول: ۱۹۸۱
مایک مایرز بعد از اینکه وحشتی تمامنشدنی به جان اهالی محلهی زادگاهش میاندازد، سالها در یک بیمارستان روانی بستری میشود. به محض اینکه از بیمارستان بیرون میآید، به دنبال خواهرش لوری استرود میگردد و به هر دری میزند که او را پیدا کند.
هالووین: ۲۰ سال بعد (Holloween H20: 20 Years Later)
- کارگردان: استیو ماینر
- محصول: ۱۹۹۸
لوری استرود بعد از اینکه از حملات مرگبار مایک مایرز جان سالم به در میبرد، به کالیفرنیا نقل مکان میکند و هویتی جدید برای خودش میسازد. سالها بعد اما، مایکل مایرز او را پیدا میکند تا کار نیمهتمامش را به پایان برساند.
هالووین: رستاخیز (Halloween: Resurrection)
- کارگردان: ریک روزنتال
- محصول: ۲۰۰۲
در همان بخشهای ابتدایی فیلم، مایکل مایرز موفق میشود لوری استرود را از بین ببرد و به تعقیب و گریزی چندین ساله پایان دهد. مدتی بعد، شش دختر و پسر نوجوان که عشق هیجان و دلهره هستند تصمیم میگیرند شبی را در خانهی قدیمی مایکل مایرز بگذرانند. مایک مایرز هم بازمیگردد تا همهی آنها را سلاخی کند.
نسخه بازسازی (ریبوت)
هالووین
- کارگردان: راب زامبی
- محصول: ۲۰۰۷
مایکل مایرز بعد از اینکه ۱۷ سال را در یک بیمارستان روانی سپری کرد، فرار میکند و به دنبال خواهر کوچکترش لوری میآید و هرکسی را سر راهش قرار میگیرد با بیرحمی تمام به قتل میرساند.
هالووین ۲
- کراگردان: راب زامبی
- محصول: ۲۰۰۹
لوری استرود که حالا به خاطر حملات برادرش مایک مایرز حسابی زخمی شده، شتابان به بیمارستان میآید. همزمان که مأمورین قانون به دنبال قاتل فراری میگردند، مایزر به بیمارستانی میرود که خواهرش را در آن بستری کردهاند.
هالووین ۲۰۱۸
- کارگردان: دیوید گوردون گرین
- محصول: ۲۰۱۸
لوری استرود نسخهی بازسازی شده که نزدیک چهار دهه قبل بهسختی توانست از چنگ مایک مایرز بگریزد، حالا بازمیگردد تا در جدالی مستقیم و رو در رو با دشمن دیرینهی خود مواجه شود. لوری باید با عمیقترین و بزرگترین وحشتهایش دست و پنجه نرم کند تا این قاتل شکستناپذیر را از پا در بیاورد.
۶. دکتر لومیس – فیلمهای هالووین
- بازیگر: دونالد پلیزنس (نسخههای اصلی)، مالکوم مکدووِل (نسخه ریبوت)
کمتر روانشناسی پیدا میشود که تمرین تیراندازی برود و برای حفظ جانش مجبور شود کار با سلاح یاد بگیرد، اما دکتر ساموئل جی لومیس حسابش از بقیهی روانشناسها جداست. در هالووین ۴ این دکتر با چابکی و شتابی عجیب که از سنش هم انتظار نمیرفت، پشت چند بشکه پنهان میشود تا وقتی بیمار سابق شکستناپذیرش با یک کامیون سمت تانکر گاز یورش میبرد، از چنگ مرگ فرار کند.
دکتر لومیس در همان دو قسمت اول فیلمهای هالووین بهخوبی متوجه شد که تیراندازی به مایکل مایرز فایدهای ندارد و این ماشین کشتار توقفناپذیر به این سادگیها از پا در نمیآید. در پایان قسمت دوم تصمیم میگیرد خودش را فدا کند و با انفجار اکسیژن و اتر، مایکل مایرز را به نابودی بکشاند. ولی به طرزی معجزهآسا هردویشان زنده میمانند.
در چهار فیلم بعدی دکتر لومیس به تلاشهایش ادامه داد و سعی کرد از بقیه بهعنوان طعمه استفاده کند تا مایکل مایرز را از سوراخش بیرون بکشد و سمت تلههای بیشماری که برایش طراحی کرده هدایت کند.
۷. کرستی کاتن – فیلمهای برپاخیزان جهنم (Hellraiser)
- بازیگر: اشلی لارنس
دههی ۸۰ میلادی هر جا را نگاه میکردید پازلهای مکعبی میدیدید، ولی وقتی کیرستی کاتن با یکی از این پازلها بازی کرد دروازهای به دنیایی دیگر گشود که پای موجوداتی مرگبار و وحشتناک را به زمین باز میکرد. سنوبایتهای سادومازوخیست با آن شکل و شمایل عجیبشان لرزه بر اندام مخاطبان جوان و نوجون آن سالهای سینما میانداختند و کرستی کاتن تنها قهرمانی بود که میتوانست جلو آنها بایستد و جان سالم به در ببرد. کرستی از موقعیتهای عجیب و مهلک زیادی زنده بیرون آمد و در دنبالههای مختلف این مجموعه ظاهر شد.
فیلمهایی که از آن جان سالم به در برد
برپاخیزان جهنم
- کارگردان: کلایو بارکر
- محصول: ۱۹۸۷
زوجی جوان به خانهای قدیمی میروند و در آنجا متوجه میشوند که برادر مرد و معشوق سابق زن تبدیل به جانورانی وحشی شدهاند. حالا باید برای آنها انسانهایی پیدا کنند تا بهعنوان قربانی فدا شوند.
مقیم جهنم: برپاخیزان جهنم ۲ (Hellbound: Hellraiser II)
- کارگردان: تونی رندل
- محصول: ۱۹۸۸
کرستی که به خاطر وقایع هولناک قسمت اول دچار مشکلات روانی شده، در یک بیمارستان بستری میشود. رییس این بیمارستان روانی تعداد زیادی از موجودات شیطانی را رها میکند تا راهی برای باز کردن یک پازل مکعبی اهریمنی بیابد.
برپاخیزان جهنم: جستجوگر جهنم (Hellraiser: Hellseeker)
- کارگردان: ریک بتا
- محصول: ۲۰۰۲
تاجری مرموز در تلاش است تا از ماجرای پشت پردهی تصادفی که همسرش را به کشتن داد و او را دچار فراموشی کرد سر در بیاورد و همزمان پازل مکعبی مشکوکی را حل کند که دروازهای است برای ورود نیروهای شیطانی.
۸. نانسی تامپسون – فیلمهای کابوسی در خیابان الم (A Nightmare on Elm Street)
- بازیگر: هدر لنگنکمپ
چطور میتوان مقابل دشمنی ایستاد که در کابوس و خواب به آدم حمله میکند و بدترین فجایع و بلاها را رقم میزند؟ به نظر میرسد نانسی تامپسون قلقش را بلد است و توانسته چندین بار جلو فرِدی کروگر در بیاید و زنده بماند و به فیلمهای بعدی راه یابد. البته دوستانش به خوششانسی او نبودند و یکی یکی به کام مرگ کشیده شدند، آن هم مرگهایی فجیع و دلخراش که تماشا کردنشان هم جرأت میخواهد.
بعد از اینکه فرِدی در قسمت اول صمیمیترین دوستش را نابود کرد و دوست پسرش را هم کشت، نانسی به شکلی معجزهآسا موفق شد از دست او فرار کند و زنده بماند. اما متأسفانه در قسمت سوم خوششانسیهایش تمام شد و بالاخره به چنگال فردی افتاد. ولی این پایان ماجرا نبود، در قسمت «کابوس جدید» فرِدی سراغ بازیگر نقش نانسی یعنی هدر لنگنکمپ میرفت تا او را بکشد. کابوس جدید یک فیلم در فیلم جذاب و بامزه بود که خود کارگردان یعنی وس کریون هم از دست فردی کروگر در امان نبود.
فیلمهایی که از آن جان سالم به در برد
کابوسی در خیابان الم (A Nightmare on Elm Street)
- کارگردان: وس کریون
- محصول: ۱۹۸۴
دختری جوان متوجه میشود که برای زنده ماندن و فرار از دست مردی هیولاوار که آدمها را در خواب سلاخی میکند، باید همیشه بیدار بماند. فردی کروگر که در زمان زنده بودنش بچههای زیادی را به قتل رسانده و به دست مردم خشمگین سوزانده شده، حالا به صورت روحی خبیث و انتقامجو بازگشته و قربانیانش را در خواب می کشد.
کابوسی در خیابان الم ۳: جنگجویان رویا (A Nightmare on Elm Street3: Dream Warriors)
- کارگردان: چاک راسل
- محصول: ۱۹۸۷
قربانیانی که از حملات مرگبار فردی کروگر جان سالم به در بردهاند، با کمک یک روانشناس یاد میگیرند که از خودشان در خواب محافظت کنند و مقابل این قاتل بیرحم و خونخوار بایستند و شکستش دهند.
کابوس جدید وس کریون (Wes Craven’s New Nightmare)
- کارگردان: وس کریون
- محصول: ۱۹۹۴
دهمین سالگرد اکران اولین فیلم کابوسی در خیابان الم است و روح فردی کروگر با کمک نیرویی شیطانی از دنیای فیلم بیرون میآید و زندگی بازیگران و سازندگان این فیلمهای پرطرفدار را به خاک و خون میکشد. هدر لنگنکمپ که تا پیش از این در فیلمهای کابوسی در خیابان الم توانسته بود مقابل فردی کروگر بایستد، حالا مجبور است در دنیای واقعی هم با او گلاویز شود.
۹. جیل تاک – فیلمهای اَره (Saw)
- بازیگر: بتسی راسل
در میان تمام پیچ و خمها و غافلگیریهای فیلمهای اره، در کمال تعجب همه یک زن تبدیل به قهرمانی شد که توانست از هزارتوی مرگبار جیگساو زنده بیرون بیاید. جیل تاک همسر سابق قاتل سریالی منظم و بابرنامه یعنی جیگساو بود، مدیر یک کلینیک فیزیوتراپی که بچهاش به خاطر حملهی یک معتاد سقط میشد، اتفاقی که سقوط جیگساو به سمت جنون و دیوانگی را هموارتر میکرد.
با وجود اینکه در فیلمهای اره چپ و راست جسد میبینیم و آدمها و شخصیتهای مختلف دیر یا زود تسلیم تلههای مرگبار میشوند، جیل کسیدی موفق شد طی ۵ فیلم زنده بماند. بعد از مرگ جیگساو در قسمت سوم، جیل تاک بستهای مرموز دریافت میکرد که جیگساو در آن وصیتنامهاش را گذاشته بود.
تا مدتی مخاطبان نمیدانستند جیل تاک قهرمان داستان است یا ضدقهرمان ماجرا و همین باعث میشد بعد از خود جیگساو، پیچیدهترین شخصیت مجموعه باشد. تا اینکه مشخص شد هدف نهایی و اصلی او، آزمودن شاگرد جیگساو یعنی مأمور پلیس فاسد و دیوانه مارک هافمن بود.
فیلمهایی که از آن جان سالم به در برد
اره ۳ (Saw III)
- کارگردان: دارن لین بوزمن
- محصول: ۲۰۰۶
جیگساو به شاگردش دستور میدهد دکتری را برباید تا او را زنده نگه دارد. همزمان شاگرد دیگر او، مردی را درگیر آزمونی مرگبار و خطرناک میکند و جیگساو به تماشا مینشیند.
اره۴ (Saw IV)
- کارگردان: دارن لین بوزمن
- محصول: ۲۰۰۷
جیگساو مُرده ولی نقشههایش هنوز ادامه دارد. ستوان ریگ برای نجات جان دو تن از همکارانش مجبور میشود در بازی دیوانهواری که با مغز مجنون قاتل سریالی طراحی شده شرکت کند.
اره ۵ (Saw V)
- کارگردان: دیوید هک
- محصول: ۲۰۰۸
در پی مرگ مهیب و دلخراش جیگساو، مارک هافمن را بهعنوان یک قهرمان میشناسند و همه جا از او تجلیل میکنند. اما مأمور استرام که به هافمن مشکوک است، سعی میکند پرده از رازهای گذشتهی او بردارد. در همین حین، گروهی از آدمهای مختلف باید با آزمونهای مرگبار دست و پنجه نرم کنند.
اره ۶ (Saw VI)
- کارگردان: دیوید گروترت
- محصول: ۲۰۰۹
حالا که مأمور استرات مُرده، مأمور افبیآی اریکسون سرنخهای بیشتری از هافمن پیدا میکند و به دستگیری او نزدیک میشود. در همین حین چند نفر از مدیران شرکتهای بیمه درگیر آزمونهای کشندهی جیگساو میشوند.
اره: فصل پایانی (Saw: The Final Chapter)
- کارگردان: دیوید گروترت
- محصول: ۲۰۱۰
نبردی خونبار بر سر میراث جیگساو در گرفته. تعدادی از بازماندههای آزمونهای جیگساو به سراغ فردی به نام بابی دیگن میروند تا با کمک او بتوانند از این شرایط جان سالم به در ببرند، غافل از اینکه گذشتهی تاریک بابی دیگن موجی از وحشت و هراس به زندگی آنها تحمیل میکند.
۱۰. سیندی کمپل – مجموعهی فیلم ترسناک (Scary Movie)
- بازیگر: آنا فریس
آنا فریس در آثار دنبالهدار فیلم ترسناک که هجویهای بودند بر فیلمهای ترسناک و علمی تخیلی معروف هر دوره، تقریبا از هر موقعیتی جان سالم به در برد. او در ابتدا دانشآموز دبیرستان بود، بعد دانشجو شد، بعد رفت سراغ گویندگی اخبار و در نهایت هم بوکس و پرستاری و مراقبت از سالمندان را امتحان کرد.
البته موقعیتهایی که سیندی کمپل دچارشان شد قابل مقایسه با بقیهی قهرمانهای این فهرست نیست. هرچه نباشد مجموعهی فیلم ترسناک هجو و شوخی با فیلمهای ترسناک دیگر بود و همه چیز با خنده و موقعیتهای جفنگ دیوانهوار جلو میرفت. ولی با این حال موفق شد در چهار فیلم این مجموعه حاضر باشد و هربار با ارواح و موجودات ترسناک سر و کله بزند و از جنونآمیزترین شرایط جان سالم به در ببرد.
فیلمهایی که از آن جان سالم به در برد
فیلم ترسناک
- کارگردان: کینن آیوری وایانز
- محصول: ۲۰۰۰
چند دختر و پسر جوان و خنگ و دست و پا چلفتی، به شکلی اتفاقی یک مرد را میکشند و بعد جسدش را سر به نیست میکنند. یک سال بعد از این ماجرا قاتلی سریالی به دنبالشان میافتد.
فیلم ترسناک ۲
- کارگردان: کینن آیوری وایانز
- محصول: ۲۰۰۱
پروفسور اولدمن چهار دختر و پسر جوان را فریب میدهد تا به هوای پروژهی مدرسه وارد یک خانهی جنزده بشوند ولی همه چیز خیلی زود به هم میریزد.
فیلم ترسناک ۳
- کارگردان: دیوید زاکر
- محصول: ۲۰۰۳
سیندی کرافورد به رییس جمهور کمک میکند تا جلو حملهی آدم فضاییها را بگیرد و در این راه باید بفهمد راز اشکال مرموزی که روی زمینهای زراعی به وجود آمده چیست.
فیلم ترسناک ۴
- کارگردان: دیوید زاکر
- محصول: ۲۰۰۶
سیندی متوجه میشود که روح پسربچهای در خانهاش سرگردان شده و حالا میخواهد بفهمد چه بر سر پسر آمده و چه کسی او را به قتل رسانده. در همین حین موجوداتی فضایی قصد حمله به زمین را دارند.
۱۱. سیدنی پرسکات – فیلمهای جیغ (Scream)
- بازیگر: نیو کمپل
کل ایدهی فیلمهای دنبالهدار جیغ حول کشتن سیدنی پرسکات میچرخد. در هر قسمت فردی که در انتها مشخص میشود یا نسبت خونی با سیدنی دارد یا رابطهای عاشقانه، بنا به دلایل و انگیزههایی قصد جان او را کرده و سیدنی هم بعد از تحمل جهنمی خونین موفق میشود جان سالم به در ببرد.
در طول چهار فیلم جیغ آدمهای زیادی به طرزی فجیع کشته میشوند و در انتها سیدنی زنده میماند تا دنبالهی بعدی قهرمان خودش را داشته باشد.
فیلمهایی که از آن جان سالم به در برد
جیغ
- کارگردان: وس کریون
- محصول: ۱۹۹۶
دختری جوان یک سال بعد از قتل مادرش متوجه میشود قاتلی خطرناک که از ایدههای فیلمهای ترسناک برای وحشتافکنی استفاده میکند، به دنبالش افتاده و تا خودش و دوستانش را نکشد دست بردار نیست.
جیغ ۲
- کارگردان: وس کریون
- محصول: ۱۹۹۷
دو سال از ماجرای هولناک فیلم اول گذشته و حالا سیدنی میخواهد به دانشگاه برود. فردی که ماسک قاتل معروف را به صورتش زده ترس و وحشتی تمامنشدنی در زندگی او میآفریند.
جیغ ۳
- کارگردان: وس کریون
- محصول: ۲۰۰۰
سیدنی و دوستانش سر صحنهی فیلمبرداری فیلم ترسناکی بر اساس قتلهای زنجیرهای رفتهاند که قاتلی جدید با ماسک شبح همه چیز را تبدیل به کابوسی هولناک میکند.
جیغ ۴
- کارگردان: وس کریون
- محصول: ۲۰۱۱
۱۰ سال از اتفاقهای وحشتناک قبلی گذشته و سیدنی پرسکات زندگی آرام و بیدردسری را میگذراند و از آسیبهای روحی روانی خلاص شده و به نویسندگی مشغول است. همه چیز خیلی خوب و عادی است تا اینکه قاتلی با ماسک شبح روی زندگیش خراب میشود.
۱۲. آلیس – فیلمهای رزیدنت اویل (Resident Evil)
- بازیگر: میلا یوویچ
آنطور که در فیلم اول رزیدنت اویل به نظر میرسد، شرکت آمبرلا برای شیوع احتمالی ویروس خطرناک و وحشتناکشان که مردم را تبدیل به زامبیهای آدمخوار میکند، اصلا آمادگی نداشته. تیم ضربتی که در قسمت اول میبینیم بیشتر از هر چیزی فقط میخواهد زنده بماند و از شرایط مرگباری که درش گیر افتاده بیرون بیاید.
در این همهگیری فلاکتبار و پر از خون و خونریزی، یک نفر توانست زنده بماند و امیدی برای بشریت و کرهی زمین باشد؛ آلیس. زنی شکستناپذیر که ارادهای آهنین داشت و در هر شرایط و موقعیتی گلیم خودش را از آب بیرون میکشید. دانشمندان آمبرلا هم به قدرتهای شگفتانگیز او پی بردند و در قسمت دوم به آن پر و بال دادند و ویژگیهای مهمش را ارتقا بخشیدند. حتی بعدها چندین کلون از او ساختند تا ارتشی حیرتانگیز در اختیارشان داشته باشند.
فیلمهایی که از آن جان سالم به در برد
رزیدنت اویل (Resident Evil)
- کارگردان: پل دبلیو اس اندرسون
- محصول: ۲۰۰۲
ویروسی عجیب و هراسانگیز به جان آدمها افتاده و مردم را به زامبیهای آدمخوار تبدیل کرده. نیرویی متشکل از ارتشیهای خبره و کارکشته دست به کار میشوند تا پیش از همهگیری این ویروس جلو آن را بگیرند. در این میان زنی جوان به نام آلیس که فراموشی دارد و چیزی از گذشته یادش نیست همراهشان میآید.
رزیدنت اویل: آخرالزمان (Resident Evil: Apocalypse)
- کارگردان: پل دبلیو اس اندرسون
- محصول: ۲۰۰۴
آلیس در بیمارستان راکون سیتی بیدار میشود و تا به خودش بیاید میبیند زامبیها همه جا را گرفتهاند. حالا باید تا قبل از اینکه موشکی اتمی به راکون سیتی بخورد و همه را نابود کند به دنبال راهی برای خروج از شهر بگردد.
رزیدنت اویل: انقراض (Resident Evil: Extinction)
- کارگردان: پل دبلیو اس اندرسون
- محصول: ۲۰۰۷
بازماندگان فاجعهی راکون سیتی در صحرای نوادا سرگرداناند و سعی دارند راهی برای رسیدن به آلاسکا پیدا کنند. آلیس به جمع بازماندهها اضافه میشود تا با هم جلو شرکت خبیث آمبرلا بایستند.
رزیدنت اویل: زندگی پس از مرگ (Resident Evil: Afterlife)
- کارگردان: پل دبلیو اس اندرسون
- محصول: ۲۰۱۰
آلیس همچنان به دنبال نابودی آمبرلاست. در این حین به یک ساختمان مرموز بر میخورد که هزاران زامبی محاصرهاش کردهاند و گروهی از بازماندههای راکون سیتی درونش هستند. هدف این بازماندهها رسیدن به مکانی است که به پناهگاه امن مشهور شده. آلیس به آنها کمک میکند تا به پناهگاه برسند.
رزیدنت اویل: قصاص (Resident Evil: Retribution)
- کارگردان: پل دبلیو اس اندرسون
- محصول: ۲۰۱۲
آلیس در مجتمع آزمایشگاهی آمبرلا اسیر شده و با گروهی که سعی میکنند از آنجا فرار کنند همراه میشود تا هم ضربهی سختی به آمبرلا بزند هم به آزادی برسد.
رزیدنت اویل: قسمت پایانی (Resident Evil: The Final Chapter)
- کارگردان: پل دبلیو اس اندرسون
- محصول: ۲۰۱۶
آلیس به مکانی برمیگردد که همهی این فجایع را آغاز کرد؛ هایو یا مقر آمبرلا در راکون سیتی. از سوی دیگر آمبرلا مشغول تدارک حملهای بزرگ علیه آخرین بازماندگان بشر است.
منبع: Rotten Tomatoes
جیل تاک تو قسمت ۷ اره مرد پس چرا نوشتیش
پس فیلم ایت چی؟
۵۵۵