۱۲ کتاب سینمایی که برای درک بهتر فیلمها باید بخوانید
همه ساله کتابهای زیادی با محوریت مطالعات سینمایی، ترجمه یا تالیف میشوند. انتشاراتیها هم اقدام به توزیع آنها در نمایشگاهها و کتابفروشیها میکنند. همین تعدد بالای کتابهای سینمایی باعث سردرگمی علاقهمندان به سینما میشود و ممکن است اشخاص ناآشنا با نامهای شاخص را به دردسر بیاندازد یا کاری کند که کتابی نه چندان خوب، خریداری کنند و بخوانند که پر از غلط و اشتباه است. این موضوع به ویژه برای افراد کم سن و سال که تازه به سینما علاقهمند شدهاند، موضوعی بسیار حیاتی است؛ چرا که در صورت نبود یک راهنمای درست و حسابی، ممکن است منجر به کسب اطلاعات ناقص و گاها اشتباهی شود که تا سالها امکان تصحیحش وجود ندارد. در این لیست ۱۲ کتابی را معرفی کردهایم که برای درک بهتر فیلمها و آثار سینمایی به مخاطب خود کمک میکنند.
- ۱۰ اقتباس موفق سینمایی و تلویزیونی از کتابها؛ از «سندمن» تا «بازی تاجوتخت»
- ۲۲ کتاب ماجراجویی برتر برای عاشقان سفر و تجربههای غیرممکن
کتابهای مختلفی در لیست زیر وجود دارد؛ از آثاری که به توضیح کاربرد ابزارهای مختلف سینما میپردازند تا کتابهایی تئوریک که در باب فهم مقاطع تاریخی و حساس سینما نوشته شدهاند. انتخاب این مقاطع حساس هم به گونهای بوده که بیشترین تاثیرگذاری را بر دستور زبان سینما داشته باشند. این چنین مخاطب میتواند هم درکی از کارکردهای آن چه که بر پرده میبیند و نحوهی ساخته شدنشان داشته باشد و هم بفهمد که بسیاری از تکنیکهای امروزی سینما ریشه در کدام دورهی تاریخی دارند و به چه منظوری به وجود آمدهاند.
البته فهم هیچ هنری بدون فهم تاریخ آن امکانپذیر نیست. شما نمیتوانید بدون شناخت تاریخ نقاشی و فراز و فرودهای آن و درک نقاط عطف و کلیدیاش، به فهم درستی از یک نقاشی خاص برسید. این قضیه برای سینما حالتی مهمتر هم پیدا می کند. چرا که سینما در طول عمر نزدیک به ۱۲۵ سالهی خود بیش از هر هنر دیگری در تاریخ تغییر کرده است. بخشی از این موضوع به وابستگی آن به تکنولوژی بازمیگردد که هر پیشرفتش سینما را به جلو هل میدهد و بخش دیگر آن هم به ارتباط گستردهترش با مخاطب نسبت به باقی هنرها. به همین دلیل هم باید سریعتر از هر هنر دیگری با ذائقهی عمومی هماهنگ شود و تغییر کند. از آن جایی که این ۱۲۵ سال هم پر از اتفاقات ریز و درشت و جورواجور بوده، طبیعی است که سینما مدام دستخوش تغییر شده و خودش را به روز کرده باشد. به همین دلیل هم کتاب «تاریخ سینما» اثر دیوید بوردول و کریستین تامسون در لیست وجود دارد که به مخاطبش در شناخت تاریخ وسیع هنر هفتم، دیدی اجمالی میدهد.
خلاصه که شاید فرایند فیلم دیدن کاری راحت باشد، اما برای درک بهتر فیلمها، باید قدم در مسیری گذاشت که هیچ پایانی برای آن وجود ندارد. علاقهمندان سینما میتوانند مدام کتابهای مختلف بخوانند و فیلمهای بسیار ببینند، اما باز هم آثار ندیده و نخواندهی بسیاری داشته باشند. به ویژه که فهم سینما هم مانند هر هنر دیگری به فهم تاریخ، فلسفه، جامعهشناسی، روانشناسی و دیگر شاخههای علوم انسانی نیاز دارد و این باعث میشود که خواندن هر کتابی، به فهم ما از فیلم روی پرده کمک کند؛ حتی اگر آن کتاب، رمانی از قرن نوزدهم روسیه باشد.
در پایان ذکر یک نکته ضروری است؛ کتابها بر اساس درک مخاطب از سینما مرتب شدهاند. به این معنا که هر چه به پایان لیست نزدیک میشویم، آثاری پیشرفتهتر معرفی شدهاند. به عنوان نمونه کتاب اول لیست، یعنی «شناخت سینما» مخاطب را با اصطلاحات سینمایی، کارکرد ابزارهای مختلف رسانهی فیلم و چیزهایی از این دست آشنا میکند. در حالی که کتاب آخر لیست یعنی «سینما چیست؟» آندره بازن نه تنها نیاز به پیشزمینهای از تاریخ سینما دارد، بلکه خواننده باید کمی هم از اتفاقات تاریخی قرن بیستم و البته دیگر شاخههای علوم انسانی آگاه باشد.
۱. شناخت سینما
- نویسنده: لویس جانتی
- مترجم: ایرج کریمی
- انتشارات: بیدگل
نشر بیدگل مدتی است که کتب خواندنی و درجه یکی با محوریت مطالعات سینمایی منتشر میکند. آثاری که میتوانند به درک بهتر سینما بیانجامند و خریدشان هیچ ضرری نداشته باشد. اما ما از میان انبوه این کتابها دست به انتخاب اثری زدهایم که به مخاطبش درکی نسبی از رسانهی سینما، ارائه میدهد. اگر سری به فهرست عناوین کتاب بزنید، متوجه خواهید شد که نویسنده تلاش کرده مخاطبش را نسبت به کارکرد هر آن چه که بر پرده میبیند، حساس کند. به همین دلیل هم مثلا در توضیح تماشای یک تصویر در سینما، به توضیح تکنیکهایی میپردازد که فیلمسازان استفاده میکنند تا بر مخاطب تاثیر بگذارند. او همین کار را هم با دیگر اجزای سینما، مانند حرکت، صدا و غیره میکند. این چنین میتوانیم در پایان به فهمی بهتر از کاربرد آن چه که بر پرده میبینیم، دست پیدا کرده و هر اتفاقی که روی میدهد را واکاوی کنیم.
ایرج کریمی فقید، مترجم کتاب، یکی از خوشنامترین منتقدان سینمای ایران است که سالها با نشریات تخصصی سینما نظیر «فیلم» همکاری کرد. این خوشنامی تا آن جا است که برخی او را بهترین منتقد تاریخ سینمای ایران میدانند و برای نوشتههایش ارزشی والاتر از دیگران قائلاند. لوئیس جانتی هم که استاد سینما در دانشگاههای مختلف آمریکا است و سالها به تربیت سینماگران بزرگ این کشور مشغول بوده. او کتابی فراهم کرده که فقط توضیح خشک و غیرمنعطف داشتههای سینما نیست. بلکه اثری آماده کرده که گاهی میتواند لبخندی روی لبان مخاطب بنشاند، کریمی هم انصافا در ترجمهی این بخش از کتاب سنگ تمام گذاشته است. این گونه تجربهی خواندن «شناخت سینما»، به تجربهای یکه برای خواننده تبدیل میشود.
۲. درک فیلم
- نویسنده: الن کیسبییر
- مترجم: بهمن طاهری
- انتشارات: چشمه
مانند کتاب قبلی فهرست، به درک بهتر ما از آلات و ادوات سینما کمک میکند. البته تفاوتش با کتاب قبلی در این است که به شکلی جزئیتر به عناصر سینما سر میزند و اجزای تشکیل دهندهی فیلم را یک به یک بررسی میکند تا در پایان به کلیتی به نام فیلم سینمایی برسد. به عنوان نمونه، با سر زدن به فهرست عناوین، مشاهده میکنیم که نویسنده حتی از چیزی مانند فیلم خام هم تعریفی ارائه میدهد و مستقیما به سراغ تصویر شکل گرفته روی پرده نمیرود. به همین دلیل هم کتاب «درک فیلم» مناسب کسانی است که دوست دارند به شکلی آکادمیک سینما را بیاموزند یا بعدا از همین طریق روزگار بگذرانند.
برای فهم بهتر کتاب حتما باید در کنارش فیلمهای زیادی ببینید. چرا که مدام به تصویری خاص از یک فیلم یا یک گفتگو یا نحوهی استفاده از صدا ارجاع میدهد و با ذکر مثال کارش را جلو میبرد. پس میتوان دید که «درک فیلم» اصلا در قید و بند این نیست که سینما را از زویای مختلفی مانند جامعه شناسی یا روانشناسی یا هر شاخهی دیگر علوم انسانی توضح دهد و به مخاطبش دیدی مضمونگرایانه ببخشد. بلکه در صدد است که او به درکی کلیی از اجزای سینما و در نهایت فرم تشکیل دهندهی هر فیلم سینمایی برسد.
در ادامه و بعد از توضیح دادن کلیات سینما، نویسنده سری به نظریات مختلف در باب تفسیر و تحلیل فیلمها میزند و البته از زاویهی دید فیلمسازان بزرگ هم به رسانهی سینما میپردازد. سپس تماشاگر را در جایگاه کنشگر مینشاند و به بررسی تاثیر او بر فیلمسازان دست میزند. این گونه کتاب «درک فیلم» تبدیل به اثری میشود که به مخاطبش در باب فهم نظریههای مختلف نگاههای انتقادی به سینما کمک میکند و البته میتواند کاری کند که مخاطب برای خواندن کتابهای دیگر فهرست هم آماده شود.
۳. مفاهیم کلیدی در مطالعات سینمایی
- نویسنده: سوزان هیوارد
- مترجم: فتاح محمدی
- انتشارات: هزاره سوم
اول این که نباید نویسنده کتاب «مفاهیم کلیدی در مطالعات سینمایی» را به دلیل همنامی با بازیگر بزرگ آمریکایی دهههای ۱۹۳۰، ۱۹۴۰ و ۱۹۵۰ میلادی و بازیگر فیلمهایی چون «میخواهم زنده بمانم» (I Want To Live) از رابرت وایز یا «برفهای کلیمانجارو» (The Snows Of Climanjaro) هنری کینگ اشتباه گرفت. سوزان هیوارد نویسنده، در فرانسه نامی شناخته شده است و تاکنون آثار مهمی در ارتباط با مطالعات سینمایی منتشر کرده که مهمترینش همین کتاب است.
از این جا به بعد فهرست، با کتابهای طرف هستیم که از آن فضای خشک و عینی و کاملا کاربردی، با نگاه به فرم فاصله میگیرند و وارد فضای ذهنی میشوند. بالاخره سینما نوعی هنر است و برای درکش باید عمیقا احساس شود. کتاب «مفاهیم کلیدی در مطالعات سینمایی» کمک میکند که احساس ما نسبت به آن چه بر پرده میبینیم، رشد پیدا کند و پخته شود. البته این به آن معنا نیست که خبری از توضیح ابزار سینما و چگونگی کاربرد آنها در فیلمها نیست. از این منظر با کتابی روبهرو هستیم که هم توضیحی مبسوط در باب اجزای تشکیل دهندهی سینما میدهد و هم سعی میکند که نحوهی خوانشهای مختلف از سینما را توضیح دهد. این گونه کتابش محل ارائهی خوانشهای مختلف منتقدین و تاریخنگاران از یک فیلم میشود.
به همین دلیل هم توضیحاتی در باب نظریه یا تئوری مولف یا نئورئلیسم ایتالیا، نظریههای فمینیستی در باب خوانش فیلم و غیره در کتاب وجود دارد که به ما کمک میکند فیلمها را بر اساس این انگارههای مختلف به داوری بنشینیم. از آن گذشته نویسنده تلاش میکند که تئوریهای مختلف را در کنار هم قرار دهد تا از برخورد آنها و گاهی تناقضهایشان استفاده کند و به دیدی تازه و منحصر به فرد برسد. بعد از خواندن کتاب متوجه خواهید شد که چرا برخی یک فیلم را تا حد شاهکار بالا میبرند و برخی همان اثر را زباله مینامند.
۴. هنر سینما
- نویسنده: دیوید بوردول و کریستین تامسون
- مترجم: فتاح محمدی
- انتشارات: مرکز
اول این که کتاب مورد بحث ما یعنی «هنر سینما»، کتاب اصلی مقدماتی برای ورود به دانشگاهها و آموزشگاههای سینمایی در کشور آمریکا است. نویسندگان این کتاب یعنی دیوید بوردول و کریستین تامسون زن و شوهری هستند که با دیدی تاریخی، به سینما نگاه میکنند و از آن جایی که به نظریات روانشناسی شناختی باور دارند، اثری متفاوت تالیف کردهاند که نه تنها در طول این ۱۲۵ سال تاریخ سینما، بیهمتا، بلکه به مهمترین کتاب برای دانشجویان سینما تبدیل شده است. پس اگر قرار باشد فقط یک عنوان از میان کتابهای این فهرست تهیه کنید، حتما همین کتاب را بخرید.
بوردول و تامسون از نظریهپردازان نئوفرمالیست در سینما محسوب میشوند. نئوفرمالیستها سعی کردند که با بازگشت به نظریههای فرمالیستی، توضیح دهند که چگونه تمام اجزای یک فیلم از یک قاعدهی مشخص تبعیت میکنند و در پایان چگونه به خلق یک معنای مشخص میرسند. به همیین دلیل هم کتاب مورد اشاره، اثری است که مخاطبش را با زیبایی شناسی فیلم و جنبههای مختلف هنری سینما آشنا میکند.
در این جا نویسندگان تلاش کردهاند که کلیات سینما مانند تولید فیلم، فرم، تدوین، سبک و غیره را به طور مجزا بررسی کنند و در پایان با کنار هم قرار دادن همگی، تمرینی برای خوانش هر فیلمی بسازند. البته طبعا چنین خوانشی ربط چندانی به ایدئولوژیهای ذهنی ندارد و از معنایی نشات میگیرد که از ترکیب اجزا تشکیل شدهاند؛ در واقع معنایی که خود کارگردان به دنبال آن است نه معنایی که مخاطب از جایی خارج از جهان فیلم به آن سنجاق میکند. این مورد یکی از مواردی است که کتاب مورد بحث را به کتابی برای همه تبدیل کرده است.
از سوی دیگر بسیاری از نظریات بوردول و تامسون در این کتاب، هنوز هم نظریات مرجع برای خوانش فیلمها هستند. مثلا کسی که میخواهد بداند فیلمی مانند «همشهری کین» (Citizen Kane) ارسن ولز چرا بهترین فیلم تاریخ سینما است، با خواندن این کتاب به مقصودش خواهد رسید. ضمن این که خوانش درست چنین فیلمی، مخاطب احتمالی کتاب را آمادهی فهم دیگر فیلمها میکند. علاوه بر همهی اینها، نویسندگان به راهی دست پیدا کردهاند که مکاتب مختلف سینمایی را با دیدی فرمال واکاوی کرده و آنها را از چارچوبهای مدام در حال تغییر نظریات سیاسی یا اجتماعی خارج میکند. به این معنا که کتاب «هنر سینما» معیاری برای داوری همهی فیلمها در اختیار مخاطبش قرار میدهد.
۵. هنر سینما
- نویسنده: رالف استیونسون و ژ. ر. دبری
- مترجم: پرویز دوایی
- انتشارات: امیر کبیر
نامش که مانند عنوان کتاب قبلی است. در ظاهر خیلی چیزهایش هم به همان کتاب میماند اما قطعا انسجام ذهنی آن کتاب را ندارد. اما به این دلیل به این لیست راه پیدا کرده که برخی از نقل قولها و نوشتههایش در کمتر کتابی قابل مشاهده است. البته تفاوت دیگری هم وجود دارد؛ در این جا بحثها انتزاعیتر است و مانند نوشتهی دیوید بوردول و کریستین تامسون نیست که به شکلی مصداقی دست روی فیلمی بگذارد و نکتهی مورد بحث را واکاوی کند. به همین دلیل هم در این لیست به عنوان کتابی که باید بعد از کتاب آنها خواند، طبقهبندی شد.
به این اشاره شد که برخی از نوشتههای کتاب را در کمتر جایی میتوان پیدا کرد. کثلا در جایی نویسندگان با اشاره به تخیل در سینما، دست روی این موضوع میگذارند که هر فیلمی، با هر میزان از تخیل، جایی باید به زمین واقعیت بازگردد تا بتواند دنیایی بسازد که همه فهم باشد. همین موضوع میتواند به مخاطبان سینما کمک کند که به درک بهتری از آثار علمی- تخیلی یا فانتزی برسند.
از سوی دیگر کتاب به بررسی جایگاه تماشاگر در سینما هم میپردازد. گرچه کتاب کمی قدیمی است و سالها پیش نوشته شده و در طول این سالها جایگاه مخاطب توسط سینمای مدرن و پست مدرن در سینما را دستخوش تغییر کرده، اما هنوز هم نظریات رالف استیونسون و ژ. ر. دبری قابل بحث و بررسی است. از سوی دیگر نظریات آنها به مخاطب برای درک بهتر سینمای کلاسیک و ساختار سه پردهای کمک میکند. علاوه بر همهی اینها کتاب «هنر سینما» مخاطبش را با دیدگاههای مختلف در باب فهم و درک و خوانش یک اثر سینمایی آشنا میکند.
از نکات جذاب کتاب، نثر روان پرویز دوایی به عنوان مترجم است. او را به عنوان یکی از قدیمیترین منتقدان سینمای ایران میشناسیم که دستی هم بر نوشتن داستان دارد. خصوصیت ویژهی نثر او، روانی آن و البته احساسات وسیعی است که به کار میبرد. همهی این خصوصیتها در جای جای کتاب وجود دارد و از عشق مترجم به موضوع مورد بحثش خبر میدهد.
۶. تاریخ سینما
- نویسنده: دیوید بوردول و کریستین تامسون
- مترجم: روبرت صافاریان
- انتشارات: مرکز
در مقدمه گفته شد که برای فهم هر هنری، اول باید از تاریخ آن با خبر بود. نمیتوان هنری را بدون فراز و فرودها و نقاط عطفش شناخت. شناخت تاریخ هر هنری، ما را به درک دیگری هم میرساند و آن نحوهی برخورد و در واقع واکنش آن مدیوم به اتفاقات مهم تاریخی است. به عنوان نمونه نمیتوان نقاشیهای دوران رنسانس را بدون شناخت تاریخ آن دوران درک کرد یا معماری دوران گوتیک را بدون فهم آن زمانه به داوری نشست. سینما هم چنین است.
در چارچوب هنر هفتم، به عنوان نمونه برای درک مکتب مونتاژ شوروی به شناختی کلی از انقلاب اکتبر ۱۹۱۷ شوروی و نظریات فکری پشت آن نیاز است. یا برای درک نئورئالیسم ایتالیا، باید مخاطب از اتفاقات جاری در این کشور در طول جنگ دوم جهانی، اطلاعاتی داشته باشد و بداند چرا فیلمسازان سعی داشتند که تا میتوانند تخیل را حذف و به واقعیت وفادار باشند. در کتاب «تاریخ سینما»، دیوید بوردول و کریستین تامسون با همان دیدگاه نئوفرمالیستی به تاثیر این اتفاقات بر سینما میپردازند و از این میگویند که دستور زبان سینما چگونه مدام دستخوش تغییر شد و رشد کرد.
از سوی دیگر آنها نیک میدانند که سینما به عنوان رسانهای تاثیرگذار میتواند تاریخساز هم باشد. پس به مقاطع مختلف سر میزنند و از زمانهایی میگویند که سینما بر اطراف خود تاثیر گذاشت و شکلی معکوس عمل کرد. خواندن کتاب «تاریخ سینما» لطف دیگری هم دارد؛ نویسندگان ما را با بزرگان عالم هنر هفتم و شیوهی کاری آنها هم آشنا میکنند. بالاخره هر هنری عدهای مرد و زن بزرگ و منحصر به فرد دارد که از دیگران متمایز هستند و توانستهاند به شکلی یگانه، مسیر دیگری طراحی کنند و راهی تازه بگشایند. پس این کتاب برای شناخت بزرگان تاریخ سینما و فهم فیلمهایشان هم اثری مهم به حساب میآید.
میشد کتاب «تاریخ سینما» نوشته دیوید کوک را هم به این لیست اضافه کرد. اما شخصا معتقدم که کار دیوید بوردول و کریتسین تامسون هم جذابتر است و هم روانتر. خواندنش هم آسانتر از آن کتاب است. البته قطعا خواندن این کتاب با آن حجم زیاد و اشاره به فیلمهای مختلف زمان زیادی از مخاطبش میطلبد. اما این خاصیت تمام کتابهای مرجع است؛ این که نیازی نیست همهی آن را در یک مدت مشخص بخوانید، بلکه میتوانید هر بخشی را جدا کرده، فیلمهای شاخصش را پیدا کنید سپس به همراه تماشای فیلمها، کتاب را هم با دقت بخوانید.
نکتهی دیگر این که ترجمهی روبرت صافاریان برای این کتاب، کار بینظیری در چارچوب مطالعات سینمایی ما است. صافاریان کارهای جورواجوری برای این سینما انجام داده نویسندهی خوش نامی است. اما اگر هیچ کار خاصی هم در کارنامهاش وجود نداشت، ترجمهی این کتاب سترگ کافی بود که برای همیشه به عنوان علاقهمند سینما، سپاسگزارش باشیم.
۷. سینما به روایت هیچکاک
- نویسنده: فرانسوآ تروفو و هلن جی اسکات
- مترجم: پرویز دوایی
- انتشارات: سروش
در این که آلفرد هیچکاک یکی از بزگترین و شاید بزرگترین کارگردان تاریخ سینما باشد، شکی وجود ندارد. در این که فرانسوآ تروفو هم یکی از بزگترین فیلمسازان و البته منتقدین تاریخ سینما است که سالها زیر نظر آدره بازن نقد مینوشت و در پیشبرد نظریهی مولف نقش داشت و پس از آن هم فیلمهایی معرکه ساخت، شکی وجود ندارد. حال تصور کنید که تروفو به عنوان یکی از ستایشگران هیچکاک در برابرش بنشیند و یک به یک دربارهی همهی فیلمهای این غول سینما، سوال پیچش کند. آن هم با نگاهی ریزبینانه که فقط کسی مانند تروفو میتواند داشته باشد.
در واقع ما با کتابی طرف هستیم که در یک سمتش مردی نابغه به عنوان پرسشگر وجود دارد و میخواهد سر از کار مرادش دربیاورد و در سمت دیگرش نابغهای دیگر حضور دارد که با نگاهی یکه به همهی سوالها پاسخ میدهد. پس طبیعی است که با کتابی مرجع و درجه یک برای فهم سینما در کلیتش روبهرو باشیم. چرا که گرچه حرفهای هر دو در باب فیلمهایی به خصوص است اما میتواند قابل تعمیم به کلیت سینما باشد و مخاطب را با زوایای مختلفی از هنر هفتم آشنا میکند.
علامه بر اینها بسیاری از گفتههای هیچکاک در این کتاب امروزه به جملات قصاری در باب فیلمها تبدیل شدهاند. او از چیزهایی میگوید که شاید هیچ منتقد فیلمی به آن توجه نداشته اما در اثر نهایی، تاثیری بسزا دارند. از سوی دیگر با خواندن کتاب با جنبهی دیگری از شخصیت این نابغهی انگلیسی روبهرو میشویم که امروزه کمتر در بین فیلمسازان وجود دارد؛ این که او چگونه خودش به شکلی متواضعانه اولین منتقد فیلمهایش است و با دیدی نقادانه به آنها مینگرد. حتی در جاهایی تروفو از فیلمی ستایش میکند و با مخالفت هیچکاک مواجه میشود. این کل کلهای کلامی هم به جذابیت هر چه بیشتر کتاب کمک میکند.
میتوانید اول همهی فیلمهای هیچکاک را ببینید و بعد به سراغ کتاب بروید یا میتوانید به همان ترتیبی که کتاب جلو میرود (زمان ساخته شدن فیلمها) به تماشای تک تک آثار استاد بنشینید و بعد از دیدن هر فیلم، همان بخش از کتاب را بخوانید. اگر این کار دوم را انجام دهید، عیش مفصلی برای خود فراهم کردهاید که به هیچگاه از یادش نخواهید برد.
۸. عصر معصومیت، بازخوانی سینمای استودیوئی آمریکا
- نویسنده: احسان خوشبخت
- انتشارات: بازتابنگار
درک سینمای کلاسیک آمریکا و ساختار استودیوئی آن بر هر مخاطب جدی سینما واجب است؛ چرا که این سینما بیش از هر دوران دیگری در گسترش دستور زبان سینما نقش داشت و بیش از هر دوران دیگری، افراد بزرگ تربیت کرد. احسان خوشبخت با احاطهی کاملی که بر آن دوران دارد، نقشهی راه کاملی برای بخشی از تاریخ هنر هفتم ترسیم کرده که دست خواننده را میگیرد و به جهانی اسرارآمیز میبرد که در گوشهای از آن جان فورد حضور داشت، در گوشهی دیگرش هوارد هاکس فیلم میساخت، در استودیوئی ارسن ولز سر صحنه بود و همه و همه مانند کارخانهای به ساختن رویا برای من و شما مشغول بودند.
کتاب «عصر معصومیت» دربارهی شیوهی کار چند کارگردان بزرگ سینمای آمریکا از آغاز دوران سینمای ناطق تا اواخر دههی ۱۹۵۰ میلادی است. اواخر دههی ۱۹۵۰ و اوایل دههی ۱۹۶۰ آمریکا را دوران گذار هالیوود از سینمای کلاسیک به هالیوود مدرن مینامند که جایی در این کتاب ندارد. خوشبخت با اتمام سر زدن به کارنامهی کارگردانان مرد سینمای آمریکا، بخشی هم به زنان کارگردان آن دوران اختصاص داده که به درک بهتر خواننده از آن دوران میانجامد.
برای حسن ختام هم پانتئون معروف اندرو ساریس برای دستهبندی فیلمسازان در انتها قرار گرفته است. اندرو ساریس، منتقد و نظریهپرداز بزرگ آمریکایی است که تاثیر بسیاری بر گسترش تئوری مولف در میان انگلیسی زبانان دنیا داشت. او با ساختن لیستی از کارگردانان دوران کلاسیک سینمای آمریکا به دستهبندی جایگاه آنها پرداخت. امروزه پانتئون او راهنمای بسیاری برای شناختن جایگاه کارگردانان در چرخهی تولید سینمای آمریکا و همچنین فهم جایگاه هنری آنها در تاریخ سینما است.
قرار است که جلد دوم این مجموعه هم منتشر شود و این بار به سینمای مدرن اروپا و کارگردانان بزرگ آن بپردازد. نگاه کردن به فهرست عناوین این کتاب و فهم شیوهی کار احسان خوشبخت باعث میشود که مخاطب احتمالی کنجکاو شود که او در گذر از سینمای اروپا، سراغ چه کسانی خواهد رفت و به چه فیلمسازانی خواهد پرداخت؛ چرا که در این جا مثلا سری به کارنامهی غولی مانند ویلیام ولمن زده که چندان در ایران شناخته شده نیست یا از دبلیو اس فن دایک بزرگ هم اعادهی حیثیت کرده که متاسفانه او مهجور مانده است. اگر نام چنین کارگردانان مهجورتری در کتاب بعدی هم باشد، حتما آن کتاب هم در شناخت سینمای مدرن، همین جایگاهی را پیدا خواهد کرد که این کتاب در شناخت سینمای کلاسیک آمریکا دارد.
۹. نئورئالیسم چیست؟
- نویسنده: کامران شیردل
- انتشارات: دنیای اقتصاد
قبل از گفتن از کتاب باید از نویسنده آن گفت. کامران شیردل از آن دسته فیلمسازان بزرگ سینمای ایران است که کارنامهای درجه یک و غبطه برانگیز از خود به جا گذاشته. تاثیر سینمای نئورئالیسم ایتالیا را هم میتوان در کارهایش مشاهده کرد. به ویژه علاقهاش به معضلات اجتماعی و بازگو کردن بیپردهی آنها که ریشه در این نوع سینما دارد. خلاصه که هر سخن چنین مردی به تنهایی ارزشمند است، چه رسد به این که کتابی هم دربارهی بخشی از تاریخ سینما نوشته باشد.
بلافاصله پس از جنگ دوم جهانی، مکتبی هنری در سینمای ایتالیا پا گرفت که به نئورئالیسم معروف شد. این مکتب در نزدیک به ده سال چنان گنجینهی گرانبهایی از فیلمها از خود به جا گذاشت که تمام جهان را درنوردید و تمام فیلمهای پس از خود را تحت تاثیر قرار داد. بسیاری بر این باور هستند که هیچ مکتبی به اندازهی نئورئالیسم ایتالیا که بتوان تمام آثار پس از آن دوران را با واسطه یا بی واسطه به آن ارتباط داد، بر سینمای بعد از خودش تاثیر نگذاشته است. از این منظر با سینمایی یکه طرف هستیم که شناختش به درک بهتر ما از فیلمها کمک میکند.
از سوی دیگر نئورئالیسم ایتالیا محل ظهور کارگردانان بزرگی بود. افرادی مانند روبرتو روسلینی، ویتوریو د سیکا، لوکینو ویسکونتی و دیگران در همین دوران رشد کردند و بالیدند و البته پس از آن هم فیلمهای معرکهای ساختند. نئورئالیسمها به این دلیل به به واقعگرایی برای نمایش مصائب مردم اجازهی جولان دادند که اعتقاد داشتند جنگ دوم جهانی و سختیهایش آن قدر سهمگین و عظیم بوده که هر گونه تلاش برای نمایشی کردن اتفاقاتش، از میزان سبوعیت آن میکاهد. اما این تعریف، تعریف ناقصی برای آن دوران است و باید حتما کتاب را خواند که پی به وسعت اندیشهی لانه کرده پس فیلمهایش پس برد.
همان طور که از کتاب هم برمیآید، این کارگردانان با حرکت به سمت واقعگرایی، تعریف تازهای از سینمای داستانی ارائه کردند که پیوندهای محکمی با جامعه، سیاست، فلسفه و غیره دارد و البته راه خود را از سینمایی مانند سینمای قصهگوی آمریکا جدا میکند. گرچه خیلی زود سینمای آمریکا هم تحت تاثیر قدرت نفوذ آن قرار میگیرد و چیزهایی برای خود از دستاوردهای نئورئالیستها برمیدارد.
کتاب «نئورئالیسم چیست؟» هم تعریفی از این مکتب ارائه میدهد، هم از خاستگاههایش میگوید و هم دربارهی شیوهی کار افراد بزرگش بحث میکند.
۱۰. موج نوی فرانسه، یک مکتب هنری
- نویسنده: میشل ماری
- مترجم: محمدرضا یگانهدوست
- انتشارات: بیدگل
موج نوی فرانسه، دیگر مکتب مهم سینمایی است که فهم مختصاتش برای علاقهمندان سینما اجباری است. در دههی ۱۹۵۰ عدهای از جوانان اهل پاریس که به سینما عشق میورزیدند، در سینماتک این شهر جمع میشدند و مدام فیلم میدیدند. همین جوانان تصمیم گرفتند که نشریهای سینمایی تحت سردبیری آندره بازن راه بیاندازند که امروزه آن را با نام «کایه دو سینما» میشناسیم. در آن جا دربارهی فیلمها و علایق خود نوشتند و نظریهپردازی کردند و در نهایت به تئوری مولف رسیدند. بعد از گذشت مدتی همانها دست به فیلمسازی زدند و موج نوی سینمای فرانسه را شکل دادند. مشهورترین این جوانان ژان لوک گدار، فرانسوآ تروفو، کلود شابرول، ژاک ریوت و اریک رومر بودند.
این جوانان خسته از سینمای فرانسه که نام «سینمای پدربزرگها» را بر آن گذاشته بودند، سینمای آمریکا را به عنوان الگویی موفق میدیدند که مدام فیلمهای معرکه خلق میکند و مدام فیلمسازان بزرگ پرورش میدهد. سالهای جنگ دوم جهانی باعث شده بود که فرانسویان از تماشای فیلمهای آمریکایی محروم بمانند و حال در دههی ۱۹۵۰، انبوهی فیلم آمریکایی ندیده وجود داشت که نشان میداد جایگاه سینمای آمریکا کجاست و سینمای فرانسه هنوز هم در حال بازتعریف همان الگوهای پیش از جنگ دوم جهانی است.
این جوانان خود دست به کار شدند، دوربینی روی دوش انداختند، به کوچه و خیابان زدند و قصههای خود را، به شیوهی دلخواهشان تعریف کردند. حضور آنها در پاریس و اطرافش، هم به لحاظ تکنیکال و فرمال و هم به لحاظ محتوایی، نوید دهندهی سینمایی تازه و با دستور زبانی تازه بود. حال میشل ماری، نویسندهی کتاب «موج نوی فرانسه، یک کتب هنری» نقشهی راهی ترسیم کرده و دست مخاطبش را گرفته و از میان فیلمها و آدمهای مهم آن دوران گذر کرده تا دیدی جامع از آن روزگار به دست دهد؛ از فیلمها و از نوآوریهایی که این بزرگان با جسارت به آن دست زدند و به گسترش دستور زبان سینما کمک کردند.
شاید تصور کنید که سه کتاب «عصر معصومیت، بازخوانی سینمای استودیوئی آمریکا»، «نئورئالیسم چیست؟» و «موج نوی فرانسه، یک مکتب هنری» فقط به درد علاقهمندان به آن دوران خاص و آن فیلمها میخورد. چنین تصوری شدیدا اشتباه است، چرا که این سه دوران نقش بسیاری در شکلگیری سینمای امروز داشتند. ممکن است همین امروز فیلمی ساخته شود که نشانههایی از هر زمان مورد اشاره در خود داشته باشد، حتی اگر کارگردانش به شکلی ناآگاهانه از آن روزگاران الهام بگیرد.
۱۱. راهنمای ژانر، معرفی و بررسی ده گونهی سینمایی
- نویسنده: یحیی نطنزی (با همکاری دیگر نویسندگان)
- انتشارات: چشمه
چند سال پیش زمانی که هنوز نشریهی سینمایی ۲۴ وجود داشت و کار میکرد، گردانندگان آن تصمیم گرفتند که در هر شماره پروندهای جذاب در باب یک ژانر سینمایی منتشر کنند. نتیجه این که در ۱۰ شماره پیاپی ۱۰ ژانر سینمایی بررسی شد و نویسندگان مختلف یا در قالب ترجمه یا در قالب تالیف، شروع به نوشتن از خصوصیات ژانرها کردند. مدتها بعد دبیر آن بخش یعنی یحیی نطنزی همهی نوشتهها را جمعآوری کرد و در قالب یک کتاب جامع با همکاری نشر چشمه ارائه داد. مقدمهای هم بر آن نوشت که گویای وضعیت کجفهمی مخاطب سینمای ایران از سینمای ژانر است.
این حقیقت که سینمای ایران هیچگاه به سمت سینمای ژانر حرکت نکرده، کتمان ناپذیر است. در ایران یک سینمای نیمبند کمدی وجود دارد و بقیه ملودرامهایی است که تحت عنوان من درآوردی و بی ربط اجتماعی دست بندی میشوند. سینمای اجتماعی، سینمای ژانر نیست و فقط به فیلمهایی اطلاق میشود که دست روی معضلی اجتماعی میگذارند. در حالی که ژانر، مجموعهای از کلیشهها است که در گذر زمان کنار هم گرد آمدهاند و باعث میشوند که هم مخاطب قبل از تماشای فیلم بداند که قرار است چه ببیند و هم فیلمساز قبل از ساختنش، بداند که با چه چیزی طرف است.
علاوه بر غفلت سینمای ایران، بخشی از این کجفهمی به واقعیتزدگی مخاطب سینمای ایران بازمیگردد؛ انگار مخاطب ایرانی در مواجهه با فیلمی ایرانی نمیتواند به قدرت خیال اجازهی بال و پر دهد و فقط واقعیت جاری در کف جامعه را طلب میکند و در برخورد با فیلمی غیرایرانی میتواند چنین کند و چیزی از واقعیت نمیخواهد. حال این کتاب میتواند باعث شود که خواننده با خصوصیات هر ژانر آشنا شود و بتواند آنها را از هم تمیز دهد تا اگر روزی فیلمی با خصوصیات یک ژانر خاص ساخته شد، آن را پس نزند.
علاوه بر آن کتاب مورد نظر به معرفی فیلمهای مهم هر ژانر در تاریخ سینما هم دست میزند. پس میتواند برای کسی که به ژانر خاصی علاقه دارد، کتاب مناسبی باشد و بنشیند و از تماشای شاهکارهای متمایز ژانر محبوبش لذت ببرد. نثر کتاب هم نثری جذاب است و از آن جا که نویسندگان مختلفی در نوشتنش همکاری داشتهاند، هیچگاه خسته کننده نمیشود. کتاب «راهنمای ژانر، معرفی و بررسی ده گونهی سینمایی» از آن دسته کتابها است که میتواند به عنوان کتابی مرجع شناخته شده و مدام به آن ارجاع داده شود.
ده ژانر بررسی شده در کتاب به ترتیب این ژانرها هستند: علمی- خیالی، وحشت، فانتزی، انیمیشن، کمدی، تاریخی، نوآر، جنگی، وسترن و ملودرام.
۱۲. سینما چیست؟
- نویسنده: آندره بازن
- مترجم: محمد شهبا
- انتشارات: هرمس
بسیاری آندره بازن را بزرگترین تئوریسین تاریخ سینما میدانند. او مدتها دربارهی سینما نوشت و با توجه به عمر کوتاهش، گنجینهای معرکه از نظریات مختلف از خود به جا گذاشت. مجموعهی این نظریات در همین کتاب «سینما چیست؟» جمع شده است که امروزه بسیاری آن را یکی از مهمترین کتابهای سینمایی میدانند و حتی فیلمسازان بزرگی از تاثیر نوشتههای آندره بازن در این کتاب، بر خود گفتهاند. جالب این که گرچه این مطالب دههها قبل نوشته شده، اما همچنان تازه و بحثبرانگیز است و هنوز هم تاثیرش را میگذارد.
تفاوتی میان این کتاب با دیگر آثار این فهرست وجود دارد. خواندن «سینما چیست؟» برای کسانی که با مباحث فلسفی و هنری آشنایی چندانی ندارند یا از وقایع مهم تاریخ سینما بیخبرند، کار چندان سادهای نیست. نثر کتاب هم به گونهای است که مخاطب ورزیده طلب میکند. به همین دلیل هم در پایان لیست قرار گرفته تا اگر موفق به خواندن دیگر کتابها شدید، سری به آن بزنید و از دستش ندهید.
بازن در این جا از تکامل زبان سینما گفته، از تاثیر تئاتر و سینما بر هم، از واقعگرایی و تاثیرش بر مخاطب، از «همشهری کین» و بزرگان نئورئالیسم و چارلی چاپلین. او از وسترن نوشته و آن را عالیترین نوع سینما نامیده است. این چنین آندره بازن مدام بین هنرها و شاخههای مختلف علوم انسانی پلی به سوی سینما زده و از دغدغههای خود در باب آفرینش فیلمهای سینمایی و تجربیاتش در سالن سینما نوشته است.
کتاب «سینما چیست؟» از دو دفتر تشکیل شده که مقدمهی دفتر اول به قلم ژان رنوار بزرگ و هیو گری است و مقدمهی دفتر دوم هم به قلم فرانسوآ تروفو و باز هم هیو گری. از همین دو مقدمه میتوان پی به اهمیت کتاب برد و فهمید که سینما چه دریای بیکرانی است و هیچگاه نمیتوان تمام وجوه آن را درک کرد. آندره بازن با چشمان یک منتقد هنری به فیلمها نگاه میکرد اما با قلم یک فیلسوف دربارهی آنها مینوشت. این چنین است که خوانندهی کتاب پس از ورق زدن «سینما چیست؟» متوجه خواهد شد که سینما نه تنها فقط یک سرگرمی ساده نیست، بلکه جهانی یگانه خلق میکند که هم میتواند خطرناک باشد و هم شفادهنده.
بعد از خواندن مطلب شما کتاب هنر سینما بودول را خریدم ممنون
کتابهای زیر رو پیشنهاد میدم
مصاحبه با بیلی وایلدر نوشته کمرون کرو
زنگی نامه کوبریک نوشته جان باکستر
هیچ و پوچ اثر وودی آلن
جان فورد اثر جرالد پری
کتابهای فراستی درباره هیچکاک-کوروساوا-برگمن
هیچکاک اثر سیدنی گاتلیپ
درود بر آقای زمانی ، یاد دوره نقد فیلم در شیراز به خیر