عباس کیارستمی درگذشت
عباس کیارستمی کارگردان مشهور ایرانی روز گذشته در بیمارستانی در پاریس در گذشت. کارگردان نامدار ایرانی از سرطان دستگاه گوارش رنج میبرد و چندین عمل جراحی را از سر گذراند. او پس از گذراندن یک دوره درمان در تهران برای ادامه این روند راهی پاریس شد اما روز گذشته در این شهر چشم از جهان فروبست. مسئولان ایرانی در فرانسه گفتهاند پیگیر امور انتقال پیکر او به ایران هستند.
کیارستمی یکم تیرماه سال ۱۳۱۹ متولد شد؛ در آغاز تابستان. در دانشگاه تهران نقاشی خواند و کار را به عنوان طراح گرافیک آغاز کرد. او طراح پوستر و سازنده تیتراژ فیلمهایی چون قیصر و رضا موتوری بود. کیارستمی برای تلویزیون ایران هم چندین و چند تبلیغ ساخت. سال ۱۳۴۷ همکاری کیارستمی با کانون پرورش فکری کودکان آغاز شد و این نقطهای پر اهمیت در کارنامه کاری او بود. او در بخش ساخت فیلم کانون توانست فیلمهای خودش را بسازد و جهان شخصیاش را به عنوان یک کارگردان مولف آهسته آهسته بنا کند. کیارستمی بیش از یک دهه پیش در مصاحبهای با گاردین گفته بود که آن زمان قرار بود فیلمهایی درباره مشکلات و مسائل دوران کودکی بسازد، در آغاز ساختن این فیلمها فقط در حد یک شغل بود اما در ادامه او را به یک هنرمند جدیتر بدل کرد. در دو دهه که برای کانون کار کرد بی وقفه فیلم ساخت. کیارستمی با سهگانه کوکر (Koker trilogy) به شهرت جهانی رسید. سه فیلم خانه دوست کجاست؟ (۱۳۶۶)، زندگی و دیگر هیچ (۱۳۷۰) و زیر درختان زیتون (۱۳۷۳). اسم این سهگانه از محل ساخت آنها آمده که روستای کوکر در استان گیلان بوده است. خانه دوست کجاست اولین جایزه بزرگ کیارستمی را برایش رقم زد، یوزپلنگ برنز جشنواره لوکارنو. فیلمی درباره تلاش دانشآموزی که به اشتباه دفتر مشق دوستش را به خانه برده و میخواهد دفتر را به او پس بدهد؛ با همه دشواریهایی که در راه است. زندگی و دیگر هیچ و زیر درختان زیتون هر دو در فضای زلزله رودبار ساخته شدند. ژان لوک گدار پس از دیدن «زندگی و دیگر هیچ» بود که گفت: «سینما با گریفیث آغاز و با کیارستمی پایان مییابد».
کیارستمی در ادامه روند کاریاش فیلم مهم کلوزآپ را ساخت. فیلم محصول سال ۱۳۶۸ است و باعث شد جایگاه کیارستمی بویژه در غرب استوارتر شود. کلوزآپ در سال ۲۰۱۲ توسط نشریه معتبر سایت اند ساوند در فهرست ۵۰ فیلم برتر تاریخ سینما قرار گرفت. کلوزآپ قصه آدمی شیفته سینما بود که خود را به جای یک کارگردان مشهور ایرانی جا میزند.
طعم گیلاس از دیگر فیلمهای مهم و تحسین شده کیارستمی، اوج دستاوردهای او در جشنوارههای جهانی بود. فیلمی درباره مردی که قصد خودکشی دارد. کیارستمی برای این فیلم نخل طلای جشنواره کن را در سال ۱۹۹۷ بدست آورد و به تنها کارگردان ایرانیای بدل شد که این جایزه را گرفته. باد ما را خواهد برد و کپی در برابر اصل از دیگر فیلمهای مطرح این کارگردان بودند که در سالهای بعد ساخته شدند.
کیارستمی برای دههها شناختهشدهترین کارگردان ایرانی در جهان بود، کسی که راه حضور سینمای ایران در جشنوارهها و سینماهای جهان را هموار کرد. این را اصغر فرهادی هم در آخرین مصاحبهاش پس از مرگ کیارستمی تایید کرده است. کارهای کیارستمی ساده و اثرگذار بودند. میشائیل هانکه فیلمساز برجسته اتریشی کیارستمی را به دلیل همین سادگی در عین اثرگذاری و زیبایی تحسین میکرد. فیلمهای او طیف وسیعی از علاقهمندان و منتقدان هنری را در ایران و جهان متاثر کرد. او پر اهمیت بود آنچنان که برخی منتقدان هنری در جهان پس از مرگش نوشتند احتمالا جهان بزرگترین فیلمسازش را از دست داد.
گرچه شهرت جهانی داشت اما در ایران ماند. او خودش را به درختی تشبیه کرده بود که در این خاک ریشه دارد و جدا شدندش باعث میشود نتواند به کیفیت سابق باقی بماند. درختی که اگر از خاکش جدایش کنید میوه نمیدهد. او گفته بود اگر از ایران میرفت دیگر همان کیارستمی سابق نبود.
مفهوم مرگ از دستمایههای آثار کیارستمی بود؛ رابطه مرگ با زندگی و پیچیدگی مفهوم آن برای انسان… دیروز مرگ سراغ عباس کیارستمی آمد تا او برود اما آثارش باقی بمانند.
هیچ وقت طعم گیلاس رو فراموش نمیکنم .. بارها دیدمش .. خدا رحمتت کنه استاد
خدا بیامرزدش…
آثار شگفت انگیزی به جا گذاشت.
به فرموده استاد مشکاتیان، از داست دادن هنرمند ( هنرمند واقعی) ضایعه نیست ، فاجعه ست . چون ضایعه رو میشه جبران کرد اما فاجعه جبران شدنی نیست .
به حق از دست دادن چنین مردمانی فاجعه ست!