۱۱ نشانه که شما مادر و پدری کنترلگر هستید (و روشهایی برای اصلاح رفتار)
والدین کنترلگر یا بیش از حد محافظه کار، نه تنها نمیتوانند از کودک خود به خوبی مراقبت کنند، بلکه آنها را برای موقعیتهای سخت زندگی، بیتجربه و ضعیف بار میآورند. اگر به عنوان والدین، هر یک از نشانههایی که در این مقاله به آن اشاره خواهیم کرد را در خود میبینید، بهتر است به فکر اصلاح این رفتارها باشید.
تا به حال همراه کودک خردسال خود به پارک رفتهاید؟ شاید نگران باشید که در حین بازی، فرزندتان نتواند به خوبی از خود مراقبت کند، از روی تاب بیافتد یا از پلههای سرسره به سختی بالا برود. بنابراین به عنوان یک والدین مهربان و حامی، همیشه کنار او میمانید و برای بازیهای کودکانه به او کمک میکنید تا مشکلی پیش نیاید! اگر همیشه خود و فرزندتان را در چنین موقعیتهایی قرار میدهید، باید بدانید که شما یک والد کنترلگر و بیش از حد محافظهکار هستید.
اگرچه کودکان نیاز دارند تا تحت حمایت والدین باشند و از خطرات احتمالی که با آن مواجه میشوند توسط والدین آگاه شوند، اما کنترل دائمی آنها در هر شرایطی، روش درستی برای محافظت کردن نیست. کودکان نیاز دارند تا با تجربه کردن کارهای جدید، مهارتهای خود را افزایش دهند.
اما آیا به عنوان والدین هیچ وظیفهای برای محافظت از فرزندانمان نداریم؟ تفاوت زیادی بین والدین محافظت بیش از حد و محافظت صحیح وجود دارد. والدین موظفند که فرزندان خود را از موقعیتهای خطرناک دور کنند، اما نباید به جای آنها تصمیم بگیرند و تمام حرکات کودکان را کنترل کنند.
به عنوان مثال، اگر قصد دارید فرزند ۵ سالهی خود را به پارک بازی ببرید، مطمئن شوید که وسایل و محوطهی بازی مناسب سن کودک شما است. میتوانید خطرات احتمالی را به او یادآوری کنید، سپس گوشهای بنشینید و بازی کردن او را تماشا کنید. شاید کودک هنگام دویدن روی زمین بیافتد یا هنگام پایین آمدن از سرسره نتواند تعادل خود را حفظ کند، اما به مرور یاد میگیرد که چطور از خود مراقبت کند.
چرا برخی والدین کنترلگر هستند؟
والدین کنترلگر یا بیش از حد محافظ، با نیت خوب همیشه از فرزندان خود مراقبت میکنند و این کار را نوعی حمایت میبینند. این نوع والدین بسیار نگران امنیت و سلامتی فرزندانشان هستند و میخواهند آنها را از هر نوع خطری در امان نگه دارند.
آنچه والدین کنترلگر، کمتر به آن توجه میکنند، اهمیت آموزش مقابله با خطرات و مشکلات به کودکان است. یکی از اصلیترین وظایف والدین در برابر کودکان، یاد دادن چگونگی مراقبت از خود در مواقع خطر است. این آموزش با تجربه کردن و بودن در موقعیتهای مختلف زندگی به دست میآید.
بیش از حد محافظهکار بودن، باعث میشود تا فرزندانی بدون اعتماد به نفس داشته باشیم که بدون حضور والدین نمیتوانند هیچ کاری را انجام دهند. کودکان در چنین خانوادههایی، قدرت تصمیمگیری ندارند چون هیچوقت اجازهی تصمیمگیری را در طول زندگی نداشتهاند.
به عقیدهی بسیاری از کارشناسان، والدین باید کودکان را در «شرایط مختلف با میزان ریسک قابل کنترل» قرار دهند، یعنی موقعیتهایی را شناسایی کنند که کودک توانایی مدیریت آن را دارد؛ سپس او را در رویارویی با خطرات احتمالی تنها بگذارند تا کودک بتواند محافظت از خود را یاد بگیرد. (برای درک بهتر موضوع، مثال پارک بازی با وسایل متناسب با سن کودک را مرور کنید؛ در این شرایط دخالت والدین توصیه نمیشود.)
۱۱ نشانهی والدین کنترلگر
والدین کنترلگر فکر میکنند که با محافظت بیش از حد، لطف بزرگی به فرزندان خود میکنند. اگرچه هدف والدین کنترلگر، محافظت از فرزندانشان است، اما گاهی به صورت افراطی برخورد میکنند.
در ادامه به ۱۱ نشانهی والدین کنترلگر اشاره میکنیم. وجود یک یا چند مورد از این رفتارها میتواند به رشد صحیح کودک آسیب برساند. پس با دیجیکالا مگ همراه باشید و ببینید آیا شما هم جزو والدین کنترل گر هستید یا نه.
۱. شما دوستان فرزند خود را انتخاب میکنید یا آنها را به سمت دوستی با کودکان خاصی که از نظر شما خوب هستند هدایت میکنید.
۲. به فرزندتان اجازه نمیدهید که هیچ کاری را به تنهایی انجام دهد. به عنوان مثال، نمیگذارید تا بدون حضور شما، همراه با دوستانش در کوچه بازی کند، حتی اگر محلهی امنی داشته باشید و از پشت پنجره او را ببینید.
۳. شما دائماً فرزند خود را زیر نظر دارید، مثلا همیشه در باشگاه و حین تمرینات ورزشی او حاضر میشوید تا مطمئن شوید آسیبی به فرزندتان وارد نمیشود، هر هفته از معلم مدرسه دربارهی وضعیت تحصیلیاش سوال میپرسید و هر روز نمراتش را بررسی میکنید تا مطمئن شوید هیچ مشکلی در مدرسه وجود ندارد. به جای او نگران تکالیف عقب مانده هستید و سعی میکنید در کوچکترین مسائل مربوط به فرزندتان دخالت کنید. البته شما این دخالت را نوعی «کمک کردن» میدانید!
۴. حتی وقتی که میبینید او در حال انجام یک اشتباه بی خطر است، اجازه نمیدهید تا آن را تجربه کند. مثلا اگر کودک ۵ سالهای دارید که میخواهد سس گوجه فرنگی را روی کلوچههایش بریزد و طعم آن را بچشد، فورا مانع این کار میشوید.
۵. به کودک اجازه نمیدهید بدون شما به خانه دوستان و آشنایان معتمد برود.
۶. فرزندتان هیچوقت اجازه ندارد خارج از منزل و بدون شما شب را سپری کند.
۷. با سوالات تکراری سعی دارید از تمام جزئیات زندگی او مطلع شوید. هر روز دربارهی تمام اتفاقات مدرسه سوال میپرسید و میخواهید همه چیز را دربارهی او بدانید.
۸. اجازه نمیدهید تا طعم شکست را بچشد. مثلا چون قد فرزندتان کمی کوتاه است و احتمال میدهید که در گروه بسکتبال مدرسه قبول نشود، پس سعی میکنید تا مانع درخواست او برای بازی در این تیم شوید.
۹. به جای فرزندتان تصمیم میگیرید. برای مثال اجازه نمیدهید که او نحوهی رفتوآمد به مدرسه را خودش انتخاب کند. سعی میکنید همیشه فرزندتان را به مدرسه برسانید و او را به خانه برگردانید تا از او محافظت کنید.
۱۰. همیشه داوطلب هستید تا کارهای مدرسه، تدارک فعالیتهای کلاسی یا اردوهای تفریحی را مدیریت کنید چون مایلید همیشه «مراقب آنچه در مدرسهی فرزندتان میگذرد» باشید.
۱۱. برای حریم خصوصی فرزندتان احترام قائل نمیشوید. به عنوان مثال، هیچوقت اجازه نمیدهید در اتاقش را ببندد یا خاطراتش را در دفترهای قفلدار بنویسد. به طور کلی، مانع هر کاری میشوید که شما را از نظارت دائمی بر کودک دور کند.
چرا محافظت بیش از حد از فرزندان درست نیست؟
کودکان با تجربه کردن کارهای مختلف و دیدن عواقب آنها، درسهای زیادی یاد میگیرند. اگر والدین برای محافظت از فرزندشان، بیش از حد لازم کنترل گر باشند، مانع رشد صحیح کودک میشوند و او را از آموختن مهارتهای کوچک و بزرگ محروم میکنند.
محافظت بیش از حد از فرزندان روش درستی برای تربیت کودک نیست؛ برای درک بهتر این موضوع، به بررسی رفتارهای یک نمونهی تربیتی با این روش خواهیم پرداخت:
کودک ۱۲ سالهای را در نظر بگیرید که والدین کنترل گر و بیش از حد محافظی دارد. والدین او تمام کارهایش را مدیریت میکنند. این کودک اجازهی رفتن به خانهی دوستانش را ندارد چون پدر و مادر نگران خطرات احتمالی هستند؛ او حتی وقتی که دوستانش را به خانه میآورد نمیتواند به تنهایی و بدون حضور والدینش با آنها بازی کند. هر زمان که کودک با دوستانش اختلاف نظری داشته باشد، قبل از اینکه بتواند با بچهها به توافق برسد و خودش مشکلاتش را حل کند، والدین وارد عمل میشوند و برای حل مشکل، در موضوعات دوستانه دخالت میکنند.
مجموعهای از این نوع رفتارها باعث میشود تا کودک توانایی حل و فصل اختلافات و مشکلات بین همسالان خود را پیدا نکند. مهارتهای اجتماعی او هم رشد نخواهد کرد. والدین کنترل گر در آینده با فرزند جوانی روبهرو میشوند که نمیتواند به تنهایی هیچ کاری انجام دهد چون هیچوقت فرصت تجربه کردن به او داده نشده بود.
والدین کنترل گر چه تاثیراتی بر کودکان خود میگذارند؟
بیش از حد محافظه کار بودن والدین، تاثیرات منفی زیادی را در شکلگیری شخصیت کودکان به همراه دارد. اگرچه این اثرات مخرب، با توجه به میزان سختگیریهای والدین و روشهای تربیتی آنها متغیر است، اما در ادامه نمونههایی از این تاثیرات را با هم مرور خواهیم کرد.
۱. عدم رشد عزت نفس کودکان
اگر به کودکان اجازه داده نشود تا خودشان کارهای مختلف را امتحان کنند و تجربههای مختلف کسب کنند، اعتماد به نفس و عزت نفس هم در آنها شکل نمیگیرد.
۲. وابستگی و عدم استقلال
اگر پدر و مادر همیشه در کنار کودکان باشند و بر تمامی رفتار آنها نظارت کنند، آنها به تصمیمگیری والدین خود وابسته میشوند. کودکان وابسته، در موقعیتهای مختلف زندگی نمیتوانند مستقل باشند زیرا هرگز اجازه نداشتند تنها باشند یا به تنهایی کاری را انجام دهند.
۳. اضطراب
کودکانی که والدین کنترل گر دارند، معمولا در سنین بالاتر دچار اضطراب و نگرانی هستند. این کودکان هرگز بدون همراهی خانواده کاری انجام ندادهاند. سرانجام وقتی بزرگتر میشوند و در موقعیتی قرار میگیرند که مجبور شوند به تنهایی تجربهی جدیدی را کسب کنند، دچار اضطراب و نگرانی میشوند. در واقع این افراد از شکست و اشتباه کردن میترسند، چون همیشه عادت داشتند زیر نظر والدین و با کمک آنها، کارها را به بهترین شکل انجام دهند.
۴. عدم مسئولیتپذیری
وقتی والدین همیشه بهصورت افراطی به کودکان خود کمک کنند، نمیتوانند مهارتهای مسئولیتپذیری را در آنها پرورش دهند. اگر کودکان هرگز مسئول انجام هیچ کاری نباشند، چگونه میتوانند احساس مسئولیت پیدا کنند؟
۵. نیازمند تایید دیگران
کودکانی که والدین بیش از حد محافظه کار دارند، معمولا در بزرگسالی نیازمند تایید دیگران هستند. آنها در کودکی دائما مورد توجه والدین خود بودند و به سمت کارها و رفتارهایی که مورد تایید پدر و مادر بود، هدایت میشدند. این کودکان در بزرگسالی هم به دنبال کسی هستند که به آنها بگوید «رفتار صحیح» چیست. به عبارت دیگر، آنها سعی میکنند تا همیشه تایید دیگران را در هر کاری داشته باشند. عدم تایید یا تحسین از طرف دیگران باعث ایجاد اضطراب و افسردگی در این افراد میشود.
۶. رفتار پرخطر
کودکانی در محیطی بیش از حد محافظتشده رشد کنند، معمولا وقتی از این موقعیت دور شوند، به سمت رفتارهای پرخطر متمایل میشوند. این افراد در کودکی هیچ تجربهای از خطرات اطراف خود نداشتهاند و همیشه تحت محافظت دائمی والدین بودهاند. با بزرگتر شدن کودکان و فاصله گرفتن از حلقهی حفاظتی والدین، ممکن است در معرض خطر بالایی قرار بگیرند زیرا از عواقب آن بیاطلاع هستند و هیچ شناختی از موقعیتهای پرخطر در مقابل کمخطر ندارند.
۷. عدم رشد مهارتهای اجتماعی و مهارتهای مقابلهای
کودکان با والدین کنترلگر، معمولا مهارتهای اجتماعی صعیفی دارند و نمیتوانند بر ترسهای خود غلبه کنند. در واقع افراط و تفریط در رفتار والدین، تاثیر آشکاری در آیندهی کودکان میگذارد.
کودکی را تصور کنید که اجازهی بازی کردن در پارک را ندارد چون والدین این احتمال را میدهند که خطری کودکشان را تهدید کند. این کودک پس از بزرگ شدن، در موقعیتهای مختلف یا دچار استرس و نگرانی بیش از حد خواهد بود چون همهچیز را برایش خطرناک توصیف کردهاند؛ یا بدون هیچ ترسی، هرکاری را انجام میدهد چون هیچوقت تجربهی رویارویی با مشکلات (حتی کوچک و بسیار کمخطر) را نداشته تا عواقب آن را ببیند.
۸. سیستم ایمنی ضعیف
یکی از موضوعاتی که والدین بیش از حد محافظهکار به آن توجه دارند، دور نگه داشتن کودکان از میکروبها است. کودکانی که در محیطهای کاملا بهداشتی بزرگ میشوند و هیچوقت در معرض میکروبها قرار نمیگیرند معمولا سیستم ایمنی صعیفتری نسبت به همسالان خود دارند زیرا به طور طبیعی، قرار گرفتن در معرض میکروبها برای ایجاد یک سیستم ایمنی سالم مورد نیاز است.
وقتی والدین همهی وسایل کودکان را ضدعفونی میکنند یا به آنها اجازه نمیدهند در حیاط، کنار ساحل، در پارک، رستوران و… (به دلیل آلودگی و وجود میکروب در این محیطها) به چیزی دست بزنند، مانع تقویت سیستم ایمنی بدن کودکان میشوند.
۹. تقویت رفتار کنترلگری در کودکان
کودکانی که توسط والدین کنترلگر تربیت میشوند، این رفتار را از والدین خود یاد میگیرند. والدین اصلیترین الگوی رفتاری کودکان هستند. اگر بچهها ببینند که پدرو مادرشان همیشه و در هر موقعیتی او را کنترل میکنند، آنها هم یاد میگیرند که به همین شکل رفتار کنند.
راهکارهایی برای اصلاح رفتار والدین
اگر به عنوان یک والد، با خواندن این مقاله و بررسی شرایط خودتان، احساس میکنید که بیش از حد محافظهکار هستید، نگران نباشید. با چند راهکار ساده میتوانید رفتار خود را اصلاح کنید.
این کار با کم کردن میزان کنترل و نظارت بر کودک آغاز میشود. باید به کودک اجازه دهید تا در موقعیتهای کمخطر، بدون کمک شما و کاملا مستقل تصمبمگیری کند. بدون شک، این به معنای آزاد گذاشتن کودک و بیتوجهی کامل به او نیست. افراط و تفریط را کنار بگذارید و مرز باریک بین محافظت درست از کودک و بیش از حد محافظت کردن را درک کنید.
والدین کنترلگر معمولا مستبد هستند و از کودکان خود میخواهند دقیقا همانطور که انتظار دارند رفتار کنند. اولین گام برای فاصله گرفتن از این ویژگی رفتاری غلط، اجازه دادن به کودکان برای تصمیمگیری مستقل متناسب با سن آنها است. مکالمهی دوستانه با کودکان به جای دستور دادن، تشویق آنها برای قرارگیری در موقعیتهای جدید و کسب تجربههای مفید را هم فراموش نکنید.
برای تبدیل شدن از یک والد کنترلگر به یک والد ایدئال، نکات زیر را جدی بگیرید
- انتظارات معقول، منطقی و متناسب با سن کودک داشته باشید.
- کمی استرس و اظطراب میتواند نتایج خوبی برای کودکان داشته باشد؛ وقتی که کودک در معرض میزان قابل توجهی از استرس قرار میگیرید (مثلا وارد محیط جدیدی میشود یا دوستان جدیدی پیدا میکند) یاد میگیرد که چطور این احساس را کنترل کند.
- به استقلال کودکان احترام بگذارید و آنها را تشویق کنید که کارهای خود را بهصورت مستقل انجام دهند. این تمرین باعث میشود تا در آینده کودکانی با اعتماد به نفس داشته باشید.
- کودکان را از شکست نترسانید. وقتی که فرزندتان در کودکی شکست را تجربه میکند، یاد میگیرد که در بزرگسالی برای شکستهای بزرگتر آماده باشد و بتواند دوباره برای پیروزی تلاش کند.
توصیهی پایانی برای گذر از کنترلگری تا مراقبت صحیح
همهی پدر و مادرها دوست دارند فرزندانی شاد، سالم و موفق داشته باشند. بخش زیادی از رفتارهای والدین در شکلگیری آیندهی کودک موثر است. فرزندان شما با تجربههایی که در کودکی کسب میکنند و رفتارهایی که از شما میبینند، بزرگ میشوند و شخصیت آنها شکل میگیرد. پس برای رشد بهتر فرزندان، همیشه رفتارهای خود را بررسی کنید و هر جا که نیاز بود، بدون تعصب اصلاحاتی را انجام دهید.
حتی اگر امروز متوجه شدید که به عنوان یک والد، رفتار درستی در مقابل فرزندتان ندارید، باید بدانید که هیچوقت برای بهتر شدن دیر نیست. همچنین باید این نکته را به خود یادآوری کنید که «والدین کامل و بدون نقص» وجود ندارد؛ اما والدین ایدئال تلاش میکنند تا هر روز بهتر از قبل باشند و رفتارهای اشتباه خود را اصلاح میکنند.
منبع: lifehack
من مامامان بابام اینطوری بودن راهکار چی من چیکار کنم😫
خیلی خوب بود. واقعا این کنترلگری به بچه ها سرایت میکنه وقتی بزرگ شدن توی زندگی و رابطشون کنترلگر میشن.
از ۱۱ تاش ۱۲ تا نشونه رو دارم :)))