۱۱ روش عالی برای برخورد با فرزندان گستاخ
چه کسی فکرش را میکرد که بچهی شما این اندازه گستاخ و حاضرجواب شود؟!
بچهها به سن بلوغ میرسند و ناگهان شما را مسؤول همهی چیزهایی میدانند که در زندگی آنها اشتباه است! آنها شما را دلیل مشکلات و محدودیتهای خود میدانند و احتمالا تصور میکنند که اگر شما تصمیمهای بهتری در زندگی میگرفتید، اوضاع و احوال امروز آنها هم بسیار بهتر و متفاوتتر بود! اصلا انگار تمام تقصیرهای عالم به گردن شما است!
اگر بهتازگی، با فرزند خود جر و بحث کردهاید و احتمالا رفتارهای غیرمنتظرهای از او دیدهاید، احتمالا به این فکر میکنید که چگونه باید با فرزندی که اینطور بیاحترامی میکند، برخورد کنید. شاید چیزی که بتواند در این لحظه، قدری از احوال بد شما کم کند، این باشد که بدانید تنها نیستید و والدین زیادی هستند که با چنین چالشی دست و پنجه نرم میکنند، اما بیایید به جای اینکه کاسهی چه کنم چه کنم به دست بگیریم و مدام ناله و شکایت کنیم، به فکر راهحل باشیم. در این مقاله از دیجیکالا مگ ۱۱ نمونه از بهترین روشهای برخورد با یک فرزند بیادب و پرخاشگر را برای شما بازگو میکنیم و امیدواریم که خواندن این مطلب برای شما مفید و راهگشا باشد.
چه چیزی باعث بیاحترامی فرزند میشود؟
قبل از هر چیز باید بدانید که شما تنها کسی نیستید که میپرسد: «چرا دختر بزرگ من با من بداخلاق است؟» یا «چرا پسر بزرگ من اینقدر گستاخ و پرخاشگر شده است؟» و شما اولین والدینی هم نیستید که خود را سرزنش میکنید.
این رفتارها دلایل زیادی میتوانند داشته باشند؛ مثلا ممکن است آنها همسالان موفقتر خود را ببینند و با یک مقایسهی ظاهری، شیوهی فرزندپروری شما را دلیل عقب افتادن خود بدانند. دلیل دیگر میتواند این باشد که اساسا پذیرش مسؤولیت اشتباهات، کار سختی است و از آنجا که آنها نمیخواهند بابت کارهای خود حساب پس دهند، چه کاری راحتتر از سرزنش کردن شما باقی میماند؟!
البته از زاویهی دیگری هم میتوان به این موضوع نگاه کرد. آنها هنوز یاد نگرفتهاند که چگونه بر چالشهای زندگی خود غلبه کنند و قدم بردارند. به عبارت دیگر، آنها هنوز در حال کشف زندگی هستند و باید یاد بگیرند که عواقب تصمیمها و انتخابهای خود را بپذیرند.
احتمالا در رویارویی با این چالش، روزهای سختی را میگذرانید و از سوی فرزند نوجوان خود شاهد رفتارهایی هستید که باورکردنی نیست. ببینید آیا رفتارهایی که در ادامه میآیند، برای شما آشنا نیستند؟
- آنها دست روی نقطه ضعفهای احساسی شما میگذارند و تهدید به خودکشی یا خودآزاری میکنند.
- آنچه را که به نفع آنها است میشنوند و به خاطر میسپرند و باقی را عمدا فراموش میکنند!
- به طور دائم اشتباهات شما را به عنوان والدینی ناکارآمد، به شما یادآوری میکنند.
- مدام از شما پول قرض میگیرند و توقع دارند که وسایل خود را حتی پیش از آنکه درخواست کنند، در اختیار آنها قرار دهید!
- هر زمان که سعی میکنید دربارهی رفتارشان با آنها صحبت کنید، سنگاندازی میکنند.
- از زمان و منابع شما بدون آن که خود مولد باشند، استفاده میکنند.
- هر زمان که درخواستههای آنها را به هر دلیلی رد کنید، با پرخاشگری و رفتار اهانتآمیز و تند آنها مواجه خواهید شد.
- دائما شما را سرزنش میکنند و آزار میدهند تا به خواستههای خود برسند.
حتی والدینی که همه چیز را درست انجام دادهاند هم ممکن است دارای فرزندانی باشند که گاهی به آنها بیاحترامی میکنند. با این وجود، پدر و مادر، فرزندان خود را هر طوری که باشند، دوست دارند، اما این بدان معنی نیست که شما مجبورید تمام رفتارهای اشتباه فرزند خود را تحمل کنید. به علاوه، قرار نیست که همیشه کنار بچهها باشید و این خود آنها هستند که باید بتوانند از خود در دنیای واقعی محافظت کنند و درست رفتار کنند.
۱۱ نمونه از بهترین روشهای برخورد با فرزند نوجوانی که بیاحترامی میکند
پیش از هر چیز باید بدانید که شیوهی برخورد با یک جوان یا نوجوان هم به اندازهی شیوهی برخورد با کودکان کوچکتر، نیازمند عشق شدید است. حتی اگر فرزند شما آنقدر بزرگ شده که بتواند شغل پیدا کند، بیرون برود و قبضهای خود را پرداخت کند، این موضوع تغییری نمیکند، اما شیوهی ابراز محبت، کمی متفاوت خواهد بود.
نکات زیر به شما کمک میکنند تا چشمانداز متفاوتی نسبت به روابط خود پیدا کنید و بهتر بتوانید این چالش را مدیریت کنید.
۱. سعی نکنید ناجی فرزند خود باشید
آنچه بچهها از بهترین دوستان خود انتظار دارند، با آنچه از والدین خود انتظار دارند، متفاوت است.
این کاملا طبیعی است که بخواهید فرزند خود را از خطراتی که قصد شیرجه زدن در درون آنها را دارد نجات دهید، اما فکر میکنید تا کی و کجا میتوانید به چنین رفتاری ادامه دهید؟! شاید بارها با خود زمزمه کرده باشید که میتوانستید پایه و اساس بهتری برای زندگی در دنیای واقعی برای او رقم بزنید، شاید خود را بدهکار او میدانید و شاید تصور میکنید که به اندازهی کافی کار نکردهاید!
آیا میدانید مشکل این طرز فکر کجاست؟ مشکل اینجا است که این احساس، پایانی ندارد و شما هرگز احساس نمیکنید که به اندازه کافی کار کردهاید! هر بار که فرزند نوجوان شما آمادهی انجام یک کار احمقانه میشود، میخواهید او را متوقف کرده و او را در مسیر بهتری هدایت کنید، اما شاید موقع آن رسیده باشد که قدری آرام بگیرید و بدانید که شما تا اینجای کار، هرچه میتوانستهاید به آنها آموختهاید. شما نمیتوانید برای همیشه میان او و دنیای واقعی، نقش یک سپر محافظ را بازی کنید و گاهی اوقات باید به آنها اجازه دهید تا خودشان تجربه کنند و عواقب تصمیمهای اشتباه و انتخابهای عجولانهی خود را ببینند.
۲. به بیاحترامی توجه کنید و سعی نکنید آن را نادیده بگیرید یا توجیه کنید
وقتی فرزند نوجوان شما از شما انتقاد میکند، از چیزی شکایت میکند یا مدام شما را اذیت میکند و با شما مشاجره میکند، از خود بپرسید اگر کسی به جز بچهی خود شما با شما اینگونه رفتار کند، چه میکنید.
- آیا کلمات و رفتارهای آنها واقعا نشاندهندهی یک رفتار ناپسند است؟
- آیا میتوانید آنچه را که اتفاق افتاده، نوعی توهین یا بیاحترامی بدانید؟
- و در این صورت برای اصلاح آن چه میکنید؟
جای تعجب نیست که فزرند نوجوان شما بخواهد استقلال عمل داشته باشد. احتمالا دوست ندارد که مدام از سوی شما امر و نهی بشنود. او میخواهد کاری را که دوست دارد، انجام دهد و احتمالا آخرین چیزی که در نظر میگیرد، عواقب این کارها است. حتی گاهی به دست آوردن یک خواسته آنقدر برایشان مهم میشود که خود شما را هم فدا میکنند؛ مثلا پای اشتباهات گذشتهی شما را وسط میکشند و خلاصه از هر ترفندی استفاده میکنند که خواستهی خود را پیش ببریند.
دقت داشته باشید که هیچیک از اینها به این معنی نیست که شما حق ندارید آنها را دربارهی رفتارهای اهانتآمیزشان مورد بازخواست قرار دهید. شما باید قاطع باشید و عواقب هر تصمیمی اشتباهی را به آنها گوشزد کنید.
۳. پیامدهای رفتارهای فرزند خود را در دنیای واقعی روشن کنید
اینجا است که شما میتوانید قاطعانه روشن کنید که اگر فرزند جوان یا نوجوان شما به بیاحترامیهای خود نسبت به شما ادامه دهد، با چه عواقبی روبهرو خواهد شد. بسته به میزان استقلالی که دارد، این عواقب میتوانند به شرح زیر باشند؛
- از دست دادن امتیازات رانندگی (در صورت تکیه بر وسیلهی نقلیه شما)
- از دست دادن امتیازات اینترنت (میتوانید آنها را از دسترسی به wifi خانگی محروم کنید.)
- خودداری از رساندن آنها به محل کار یا تحصیل (اگر آنها در این زمینهها به شما متکی باشند.)
- بخشیدن وسایل تلنبار شدهای که فضای زیادی را در خانه اشغال کردهاند.
البته آنها شما را آزمایش خواهند کرد تا ببینند آیا واقعا به حرف خود پایبند هستید یا خیر و اگر این کار را انجام دهید، احتمالا آنها هم بیکار نمینشینند و از هر چیزی که در اختیار دارند، برای تلافی کردن کار شما استفاده خواهند کرد. اما باید بدانید که گاهی این برخوردها لازم است و آموختههای آنها از این تجربه، بعدها خیلی به کارشان میآید.
۴. با همسرتان در یک جبهه قرار بگیرید
اطمینان حاصل کنید که شما و همسرتان دربارهی نحوهی واکنش نشان دادن به رفتارهای نامناسب فرزندتان، یک شیوهی واحد دارید. وقتی فرزند شما سعی میکند میانهی شما را شکرآب کند، پشت یکدیگر را داشته باشید. باید بدانید که قاطعیت پدر در کنار دلسوزی بیجا و بیموقع مادر، نقش بر آب خواهد شد. نتیجهی این دوگانگی، تربیت فرزندانی سوءاستفادهکننده و فرصتطلب خواهد بود، چون او یاد میگیرد که هر از گاهی جانب یکی از شما دو نفر را بگیرد تا به خواستههایش برسد.
بنابراین هر دوی شما باید به این قضیه، نگاه مشترکی داشته باشید. اما زود هم قضاوت نکنید و موقعی که جر و بحثی پیش میآید سعی کنید خوب، تمام زوایای ماجرا را ببینید. شاید لازم باشد که دوباره به فرزند خود یادآوری کنید که او دیگر یک کودک نیست و از او انتظار میرود رفتاری متناسب با سنش داشته باشد.
در نهایت به یاد داشته باشید که هدف شما حفظ بنیان خانواده است و بنابراین در حالی که حرفهای خود را با همسرتان یک کاسه کردهاید، از جبههگیری در برابر فرزند خود، اجتناب کنید. فراموش نکنید که همهی شما عضو یک تیم بزرگتر به نام خانواده هستید، بنابراین، در عین قاطعیت، او را طرد نکنید.
۵. به فرزند خود احترام بگذارید
شما خواهان رابطهای مبتنی بر احترام متقابل هستید، اما فرزند بزرگسال شما هنوز به اندازهی کافی برای این کار بالغ نشده است. با این وجود، وقتی دور هم جمع میشوید تا دربارهی موضوعی صحبت کنید، اگر زبان و لحن شما آرام و محترمانه باشد، به احتمال زیاد به طور متقابل، احترام خواهید دید. چون حتی اگر آنها مستعد رفتارهای نمایشی باشند و بخواهند سریع با طغیانهای احساسی پاسخ دهند، باز هم خواهان احترام هستند. آنها میخواهند شما سعی کنید که آنها را بفهمید. واقعیت این است که برای یک نوجوان یا جوان، بیان افکار و درونیات خود، بدون دخالت دادن احساسات، کار مشکلی است. آیا خود شما به یاد دارید که دوران بلوغ، چه دوران پرتنشی بود؟
سالها تلاش آگاهانه لازم است تا فردی یاد بگیرد که بین احساسات و خرد خود، تعادل ایجاد کند. بنابراین شاید بد نباشد که گاهی عامدانه از بعضی رفتارها چشمپوشی کنیم. به علاوه بچهها، تشنهی نوازش و محبت هستند و این شما هستید که با رفتار درست خود میتوانید آنها را به سمت خود جذب کنید.
۶. هم برای بچهها و هم برای خودتان، انتظارات واقع بینانهای تنظیم کنید
وقتی یاد گرفتید که به فرزند بزرگ خود بیاموزید که چگونه با شما و دیگران با احترام رفتار کند، بهتر است مانند هر هدف ارزشمند دیگری، به آن نزدیک شوید. یعنی باید سعی کنید که نگاه واقعبینانهای نسبت به انتظارات خود و فرزندتان داشته باشید و بدانید که بدون وجود آن، تمام تلاشهای شما برای اصلاح روابط، به هدر خواهد رفت.
این قضیه از دو حالت خارج نیست؛ یا با استانداردهای پایین وارد این کار میشوید و در حالی که فرزند شما با بحرانهای بزرگسالی دست و پنجه نرم میکند، به افتخارات و دستاوردهای پیشپاافتادهی خود تکیه میکنید، یا با استانداردهای غیرواقعی و بالا وارد آن میشوید و تلاشهای خود را برای رسیدن به هدفی که هرگز نمیتوانید به آن برسید، هدر میدهید. هر دوی این افراطها منجر به شکست و روابط آسیب دیده میشوند. بنابراین دست از کمالگرایی بردارید و بدانید که دقیقا چه انتظاری دارید و مطمئن شوید که این انتظارات با توجه به شرایط شما، واقعی است. سپس این انتظارات را برای فرزند نوجوان خود کاملا روشن کنید.
۷. مرزهای مشخصی تعیین کنید و از فرزندتان انتظار داشته باشید که به آنها احترام بگذارد
هنگامی که انتظارات خود را به فرزند جوان یا نوجوان خود منتقل کردید، مطمئن شوید که آنها درک روشنی از مرزهای شما دارند. برایشان روشن کنید که شما نیز به مرزهای آنها احترام میگذارید. اگر در گذشته به این مرزها توجه نکردهاید، آنها نیاز به شنیدن عذرخواهی شما دارند. این نیاز را به رسمیت بشناسید و یک مرتبه از آنها به خاطر اشتباهات گذشتهی خود عذرخواهی کنید. همین مقدار کافی است. نباید در این باره زیادهروی کنید. سپس گذشته را رها کنید و انتظار داشته باشید که آنها هم همین کار را انجام دهند.
به روشنی بیان کنید که از آن به بعد هر دوی شما در صورت عدم احترام و رعایت این مرزها، نسبت به یکدیگر پاسخگو خواهید بود.
۸. بدون اختیار دادن، همدلی کنید
اگر خود شما زمینه را برای ادامهی رفتارهای ناپسند و غیرمحترمانهی فرزند خود فراهم کردهاید، این کار را متوقف کنید. شاید بپرسید چطور چنین چیزی ممکن است؟ و آیا ممکن است که خود شما به این رفتارها دامن زده باشید؟ در پاسخ باید گفت که بله، گاهی ناخواسته کارهایی میکنیم که خیلی زود از نتایج آن شگفتزده میشویم؛ مثلا ممکن است عذاب وجدان داشته باشید و شاید خودتان را مقصر میدانید، بنابراین منفعلانه عمل میکنید و احتمالا الان در گوشهای نشستهاید و به سرنوشت ناراحتکنندهی خود فکر میکنید. اما دست نگهدارید، باید بدانید که شما هنوز هم پدر و مادر خوبی هستید و هیچکسی تضمین نکرده که شما والدین بدون ایراد و کاملی باشید، همانطور که هیچکدام از ما کامل نیستیم. بپذیرید که شما هم اشتباه میکنید، پس در حالی که سعی میکنید با فرزندان خود همدلی کنید، فراموش نکنید که خودتان را هم دوست داشته باشید.
واقعیت این است که تربیت فرزند، فراز و نشیبهای زیادی دارد. خیلی وقتها پیش میآید که هیچ کس راضی نیست، احتمالا هم شما و هم بچهها، خود را یک قربانی میبینید و فکر میکنید که هیچکس در این دنیا شما را درک نمیکند. اما نکتهی مثبت ماجرا اینجا است که این روزها هم میگذرند و بالاخره قایق زندگی شما، با وجود همهی موجهای سهمگین، راه خود را به سمت ساحل آرامش پیدا میکند. شاید یکی از زیباییهای زندگی هم همین باشد.
۹. بر زمان حال تمرکز کنید،نه بر اشتباهات گذشته و پشیمانی
بر آنچه در حال حاضر بین شما و فرزند بزرگسالتان میگذرد، تمرکز کنید. الان وقت آن نیست که خود را به خاطر خراب کردن فرزندتان مورد سرزنش قرار دهید. هر کاری که تا الان انجام دادهاید، بر اساس دانستههای قبلی شما بوده و درسی که میتوانید از این موضوع بگیرید این است که اگر با اطلاعات بهتری شروع میکردید، میتوانستید بهتر عمل کنید. پس در حال حاضر بر نحوهی رفتار خود بر یکدیگر دقت کنید. حرفهایی که میخواهند با کلمات، زبان بدن و اعمالشان به شما بگویند، تمرکز کنید.
کودک نوجوان شما هنوز به شما احتیاج دارد و او میخواهد که شما با تمام وجود در کنار او باشید. شما نمیتوانید گذشته یا آینده را اصلاح کنید. زمان حال تنها چیزی است که شما دارید، پس آن را از دست ندهید.
۱۰. بحث دربارهی موضوعات حساس را زمانبندی کنید
اگر میدانید که باید دربارهی موضوعی حساس با فرزند بزرگسال خود صحبت کنید، زمانی را برای بحث خصوصی در نظر بگیرید. یک محدودهی زمانی معقول را کنار بگذارید و متعهد به حفظ آن قرار ملاقات شوید. بچهها احتیاج دارند احساس کنند که برای شما مهم هستند. بنابراین اگر یک مکالمهی خصوصی با آنها را به برنامهی خود اضافه کردهاید، تحت هیچ شرایطی آن را لغو نکنید. مگر آنکه موضوعی حیاتی و خیلی مهم پیش بیاید. دربارهی کوچکترها هم حواس خود را جمع کنید. ممکن است بخواهند شیطنت کرده و از این قرار، شانه خالی کنند. اجازه ندهید هیچ چیزی مانع از مکالمهای شود که باید اتفاق بیفتد.
۱۱. ملاقاتی با یک مشاور خانواده ترتیب دهید
درخواست کمک از یک مشاور خانوادهی حرفهای برای کمک به شما و فرزندان بزرگسال شما برای حل مشکلات، اصلا خجالتآور نیست. اجازه دهید بچهها ببینند که شما مایل به تغییر برنامهی خود هستید تا جایی که برای این موضوع، از لذتهای خود هم چشمپوشی میکنید. دلیل رفتار شما این است که واقعا بچههای خود را دوست دارید و میخواهید نحوهی ارتباط با یکدیگر را بیاموزید. باید بدانید که این جزئیات، از چشم بچهها دور نخواهد ماند.
یک درمانگر یا مشاور خانواده، آموزش دیده است تا در جستوجوی پرچم قرمز در خانوادهی شما باشد و همچنین چیزهای خوبی را که برای شما پیش میآید، تشخیص داده و به شما نشان دهد. مطمئن باشید که این کار، ارزش وقت صرف کردن را دارد. به این ترتیب میتوانید ببینید که چه چیزهایی را یک مشاور حرفهای میتواند ببیند که شما ندیدهاید.
چگونه بیاحترامی و بیادبی فرزند نوجوان خود را متوقف کنیم؟
فرزندان نوجوان ناسپاس یک شبه به انسانهایی شگفتانگیز و فداکار تبدیل نمیشوند. اما اگر والدینشان به آنها اجازه دهند که بدون توجه و احترام به دیگران، هر کاری که میخواهند را انجام دهند، آنها به هیچ وجه رشد نخواهند کرد. اگر بچهها همیشه به آنچه میخواهند برسند، این همان موضوع برای آنها تبدیل به توقع میشود. پس چه جایی برای قدرشناسی و احترام میماند؟!
بنابراین دیگر وقت آن رسیده که با وضع برخی قوانین روشن و معقول، به رشد آنها کمک کنید. این قوانین و پیامدهای زیر پا گذاشتن آنها را بیان کنید و در این راه، قاطع باشید. این قوانین میتوانند چیزهایی از قبیل رسیدگی به نظافت شخصی، پسانداز کردن درآمد ماهیانه برای پرداخت بعضی هزینههای شخصی و خرید بعضی اقلام ضروری توسط خود فرد باشند.
فرزند بزرگسال شما باید بداند که همیشه کسی را نخواهد داشت که از او مراقبت کند. بنابراین باید یاد بگیرد که برای رسیدن به خواستههای خود، روشی معقول و منطقی را انتخاب کرده و همواره زبان و لحن خود را از بیاحترامی حفظ کند.
کلام آخر
اکنون که دربارهی رفتار با یک فرزند نوجوان بیادب بیشتر میدانید، دفعهی بعد که با فرزندتان چنین چالشی داشتید، چه اقدام متفاوتی خواهید کرد؟ روی یکی از نکات این مقاله تمرکز کنید و بنویسید که چگونه میتوانید آن را امروز و در طول هفته اجرا کنید. یادآوریهای مفیدی را در جایی قرار دهید که هر روز آنها را خواهید دید. اگر فکر میکنید که پذیرش چنین رفتارهایی از سوی فزرند شما به خاطر عزت نفس پایین خود شما است، بر تقویت عزت نفس خود تمرکز کنید و بدانید که شما سزاوار چنین رفتارهایی نیستید. همپای شما، فرزند شما هم باید روی این موضوع کار کند. امیدواریم بتوانید به بهترین شکل ممکن، چنین چالشی را مدیریت کرده و پشت سر بگذارید.
منبع: liveboldandbloom
این مطلب رو چند بار بخون
خلاصه بیست و هفت سال مادر مجرد بودن و بعهده گرفتن فرزند مشترک از مرد ی که لیسانس داشت و تک پسر بود حدود سه سال زندگی کردم بشدت مشکلات روانی و اسکیزوفرنی و پارانویا و ترکیبی از چند بیماری روحی داشت سه خواهر داشت هر سه عصبی پرخاشگر مادر بشدت دروغگو و ظاهر فریبنده و مکار پدرشان سلطه گر و متعصب جدا شدم و بتنهایی مسوولیت فرزند م رو داشتم کار میکردم و کلی مشکلات که بارش به دوش خودم بود و هیچوقت سراغ فرزندش نیامد تا چند ماه قبل که فوت شد برا اثر ایست قلبی و سه سال قبل هم جراحی تومور مغزی داشت فرزندم دقیقا شبیه پدرش شده و براتون بگم هیچ وقت هیچ وقت ندیده بودن هم رو حتی صحبت کردنش پرخاشگر و در حد مرگ واقعا مرگ منو کتک زده از خونه خودم که سندش بنام خودم هست بیرون انداخته لباسهای گران قیمت و عکس های خانوادگی منو سوزانده با خانواده من تماس گرفته و همه رو فحاشی کرده قطع هرتباط با همه داره بیکار هست یکبار هم تجرب۶ و سابقه کار نداشته هرکار دولتی طبق موقعییت خانواده ام داشته براش پیدا کردم به هر دلیلی حتی فرم نرفته پر کنه مادرم معلم بوده پدرم صنایع دفاع و واقعا خانواده اروم و بی حاشیه و خودم زن پاک و سالمی هستم لطفا لطفا از مرد نامناسب مردی که سالم نیست فرزندی بدنیا نیارید هرچند شما خوب باشید این ژن ترکیب میشه و نتیجه اش امثال فرزند من میشن لطفا با خودتون مهربون باشید از هر بی شرافتی تولید مثل نکنید و دراخر من تباه شدم با ازدواج سنتی با دوست صمیمی همسر دایی خودم مجرد بمونید تا نسل انسان های بی رحم گرگ زاده ها زیاد نشن
👎🏻
درود به همگی ، از ابتدا باید به بچه احترام گذاشت و پدر مادر هم الگوی مناسبی براش باشن ، در هر قدم رشد ذهنی هم باید برای بچه وقت گذاشت نباید چیزیو مفت بهش داد باید مودب ، قدرشناس ، محترم و متواضع بار بیاد
نسل جدید نسبت به نسل قدیم خیلی باهوش و هوشیار تر هستند . آنها تمام عقاید و افکار قدیمی را به چالش خواهند کشید و هیچ وقت تنبیه و لجبازی جواب نخواهد داد هر چقدر به فرزندتون بیشتر محبت و توجه کنید متقابلاً احترام بیشتری خواهید دید و اگه نتیجه نداد بجای عمه درمانی به روانپزشک معتبر مراجعه کنید
چند سالهته سینا جان شاید این تو خانواده شما اینطوریه
با سلام
ضمن احترام و تشکر از مطالب عنوان شده که در چارچوب اصول درست است . شرایط مانند یک راننده است در جاده پیش بینی نشده هر چقدر دقت میکنی مسیر به نظر سخت تر میشه و پر پیچ و خم تر .
من پیش مشاور هم رفتم هنوز فواره پایین نیامده و توقع همچنان با خود خواهی تر کیب شده است. بحث فقط من بعنوان پدر نیست نسبت به همه رفتار خودخواهانه بدون گذشت است.
برخی مواقع فشار روحی روانی بسیار بالا میره.
بسیار عالی بود. اتفاقا قرار ملاقاتی با دخترم گذاشتم که در رابطه با مشاجره ای که با او داشتم صحبت کنم. میخواهم بابت رفتارم نسبت به او عذر خواهی کنم و امیدوارم دخترم هم از بابت رفتار خود عذرخواهی کند و اگر نکرد لااقل من به عنوان مادر وظیفه ی خودم را انجام داده ام و از کرده ی خود پشیمان نخواهم بود. بسیار نکته های دقیق و آموزندهای را بیان کرده بودین. ازین نکات قطعا در صحبتهام باهاش، استفاده خواهم کرد. ممنون از نویسنده محترم.
نه به اون شوری دهه شصتی ها ک اولین گزینه ی روی میز کتک کاری بود
نه به این بی نمکی دهه 80_90 که هرکار دوس دارن میکنن…
برو بابا
آره میبینی کار خدارو