۱۰ تغییری که سریال «شوالیه ماه» میتواند در آیندهی دنیای سینمایی مارول ایجاد کند
سریال «شوالیه ماه» (Moon Knight) مجموعهی باورنکردنی از جادو، رمز و راز، داستانهای اساطیری و احساسات است. سریال روایتگر داستان شوالیه ماه/ استیون گرانت/ مارک اسپکتور است؛ مردی که با اختلال تجزیهی هویت (یا اختلال چند شخصیتی) دست و پنجه نرم میکند و مجبور است تحت فرمان خدای ماه مصری خونس هم باشد.
شوالیه ماه به عنوان آواتار خونس معرفی میشود؛ یک انسان فانی نگونبخت که قدرتش را از خدای ماه میگیرد و وظیفه دارد به عنوان دست او روی زمین عمل کند و تمام فرمانهایش را بدون چون و چرا انجام دهد. او از طریق تجربیاتش به عنوان یک آواتار به ناچار با هیولاهای زیادی ملاقات میکند، به قلمروهای معنوی تازهای میرسد و با آسیبهای گذشتهاش روبهرو میشود.
با توجه به همهی این سناریوها عجیب نیست که شوالیه ماه ایدهها، شخصیتها و موجودات تازهای را به آیندهی دنیای سینمایی مارول اضافه کند. عناصر زیادی در این سریال وجود دارد که پیشتر هیچ وقت در MCU دیده نشدند اما حالا میتوانند به بخش مهمی از این جهان سینمایی تبدیل شوند.
۱۰- معرفی اساطیر مصری
یکی از کارهای متفاوتی که شوالیه ماه انجام داد و نظیر آن را هیچ وقت در دنیای سینمایی مارول ندیده بودیم؛ معرفی اساطیر مصری بود. این سریال خدایان مصری یعنی خونس، آموت و تاورت که هر کدام قدرت و پیشینهی منحصربهفردی دارند را برای نخستین بار به مخاطبان آثار ابرقهرمانی معرفی کرد.
مارک اسپکتور به عنوان آواتار خونس غرق در اساطیر، آیینها و موجودات افسانهای مصر باستان میشود. مفاهیم تازهای مثل قلمروهای زندگی پس از مرگ، قدرت باورنکردنی خونس در تغییر آسمان شب و ارتباط تاورت با مردگان برای نخستین بار به تصویر کشیده شد. ایدههای بدیع شوالیهی ماه دربارهی اساطیر مصری میتواند در فیلمهای آیندهی دنیای سینمایی مارول به صورت مفصلتری بررسی شود.
۹- استفاده از هیولاهای مختلف
در سریال شوالیه ماه، مارک اسپکتور با هیولاهای مختلفی که از اساطیر مصری الهام گرفته شدند، روبهرو میشود. البته هیولاها و بیگانگان اصلا مفاهیم ناشناختهای در دنیای سینمایی مارول نیستند اما ظاهر و باطن این موجودات با آنچه مخاطب پیشتر دیده بود، کاملا متفاوت است.
بعضی از این موجودات ترسناک، به جز خدایان مصری و آواتارهایشان برای همهی مردم کرهی زمین نامرئی هستند. در سریال موارد زیادی وجود دارد که یک هیولا به مارک اسپکتور حمله میکند و هیچ کس دیگری به جز مارک نمیتواند او را ببیند. مثلا در یکی از سکانسها مارک (در این مورد خاص استیون) دوربینهای مداربستهی موزه را چک میکند و هیچ تصویری از هیولایی که شب قبل به او حمله کرده بود را پیدا نمیکند!
این ایدهی جالب پتانسیل زیادی برای استفاده در آثار آیندهی دنیای سینمایی مارول دارد. درک این موضوع که چرا بعضی از موجودات برای مردم عادی قابل مشاهده نیستند و فقط بعضی از ابرقهرمانها یا ابر شرورها میتوانند آنها را ببینند، خطوط داستانی هیجانانگیز و پیچیدهای را ایجاد خواهد کرد.
۸- استفاده از مفاهیم بالغانهتر
شوالیه ماه موضوعات بالغانهتری را دستمایه قرار میدهد که دنیای سینمایی مارول در ساختههای پیشینش چندان روی آنها متمرکز نبوده؛ این سریال شامل خشونت افسار گسیخته و تهاجمی و صد البته شخصیتهایی با پسزمینهی تیرهتر است.
آرتور هارو در حال حاضر یک ضدقهرمان تاریک است اما تصمیمهای الههی مصری آموت حتی از او هم نگرانکنندهتر است؛ او افرادی که اعتقاد دارد گناهکار هستند را فارغ از سنشان به مرگ محکوم میکند و هیچ اهمیتی نمیدهد که در حال حاضر گناهکار هستند یا نه، در حقیقت احتمال مجرم بودن هر کسی در آینده کافی است تا توسط این الهه به مرگ محکوم شود.
یکی دیگر از مفاهیم آزاردهندهی شوالیه ماه که برای مخاطبان فیلمهای ابرقهرمانی رایج مارول شوکه کننده بود، پیشینهی تاریک و گذشتهی دردناک شخصیت مارک اسپکتور است؛ جایی که در عالم کودکی به صورت اتفاقی باعث مرگ برادر کوچکش میشود و از آن به بعد با بدرفتاریهای مادرش روبهرو میشود تا جایی که به تنبیه بدنی مارک روی میآورد، رفتارهای وحشتناکی که اساس شکل دیگری شخصیت استیون گرانت و ابتلا به اختلال تجزیهی هویت را در او به وجود میآورد.
این مفاهیم بالغانه و تا اندازهای تاریک میتواند، لحن دنیای سینمایی مارول را در آینده تغییر دهد و آن را در مسیر فیلمهای اخیر دی سی مثل بتمن مت ریوز قرار دهد که از قضا با استقبال خوب مخاطبان و منتقدان مواجه شد.
۷- کاوش بیشتر در عالم معنا
مخاطبان در سریال شوالیه ماه با مفاهیم معنوی مثل دنیای پس از مرگ آشنا شدند که پیشبرد این بخش بیشتر بر شخصیت تاورت متکی بود؛ الههای که شوالیهی ماه را در زندگی دیگرش راهنمایی میکند.
تاورت دربارهی تعادل کفههای ترازو توضیح میدهد و میگوید در صورتی که روح مارک و استیون در تعادل باشد، در زندگی پس از مرگشان به سمت یک قلمروی آرام حرکت خواهند کرد. مارک و استیون در خلال این سفر معنوی گریزی به دوران کودکیشان میزنند و به همراه مخاطب، ماجراهای دردناکی را میبینند که مستقیما بر آیندهشان تاثیر گذاشته. آنها همچنین مفاهیم و حوزههای مختلفی از معنویت را تجربه میکنند که استفاده از آن در دنیای بزرگتر مارول میتواند برای مخاطب جالب و هیجانانگیز باشد.
۶- برجسته کردن وحشت روانی و جسمی
شوالیه ماه وحشت روانی و جسمی را نسبت به سایر آثار مارول به شکل برجستهتری به تصویر میکشد. این سریال به بررسی دقیق وحشت روانشناختی که مارک در دوران کودکی تجربه کرد و باعث ضربات شدید روحی و ابتلا به اختلال تجزیهی هویت شد و همچنین به موقعیتهای روانی دشواری که خونس برای او ایجاد میکند، میپردازد.
اما شوالیه ماه به اندازهی وحشتهایی که ریشه در آسیبهای روانی شخصیت اصلی دارند بر ترسهای فیزیکی هم متکی است. صحنههای اکشنِ خشن، هیجان و تعلیق در بالاترین سطح قرار دارند. در سکانسهای زیادی هیولاها به صورت ناگهانی به شخصیتهای اصلی حمله میکنند. مخاطبان دنیای سینمایی مارول پیشتر مشابه این سکانسها را ندیده بودند.
۵- شوالیه ماه قهرمانی را به تصویر میکشد که به اندازهی مخاطب گیج است
بیماری مارک باعث میشود هم او و هم استیون به طرز باورنکردنی گیج باشند و شکافهای عمیقی در ادراکشان ایجاد شود. به ندرت پیش میآید که در پروژههای MCU با قهرمانی مواجه شویم که نداند دقیقا چه کاری انجام میدهد یا کجاست!
مخاطبان هم در طول تماشای قسمتهای مختلف سریال همان گیجی و سردرگمی را تجربه میکنند که مارک و استیون با آن دستبهگریبان هستند. این اتفاق باعث میشود قهرمان داستان چندان قابلاعتماد نباشد؛ زیرا هیچ آگاهی نسبت به محیط اطراف یا اقدامات گذشتهاش ندارد. داشتن شخصیتی با این ویژگیها سفر جالبی را برای طرفداران رقم میزند.
با این اوصاف مارول ممکن است در پروژههای آینده علاقهی بیشتری برای کشف شخصیتهایی با شرایط روحی و جسمی نادر و دنبال کردن سفرهای منحصربهفرد آنها داشته باشد.
۴- استفاده از قهرمانی که میتواند سیاه یا سفید باشد
مخاطبان در این سریال با شخصیتی روبهرو میشوند که خوب یا بد مطلق نیست و در طیفهای مختلف خاکستری نوسان میکند؛ در این جا با سه شخصیت مختلف یعنی مارک اسپکتور، استیون گرانت و جیک لاکلی مواجه میشویم و در موقعیتهای مختلف، اقدامات و ادراک هر کدام را باید به صورت مجزا بررسی کنیم.
شاید جیک مردم را به میل خودش به قتل رسانده باشد و حتی از این کار لذت ببرد اما بدون شک استیون نسبت به اقدامات او آگاهی ندارد و نمیخواهد عمدا به کسی صدمه بزند. میتوان ادعا کرد مارک در یک طیف خاکستری قرار دارد اما حتی او هم از اقدامات وحشیانهی جیک آگاه نیست و ممکن است در آینده سعی کند جلوی او را بگیرد.
با در نظر گرفتن همهی این جوانب، زمینهی اخلاقی قهرمان داستان به روشهای مختلف قابل بحث است. این وضعیت برای مخاطبان جذاب است و باعث شکلگیری بحثهای گستردهتری پیرامون این موضوع میشود. اگر قرار باشد مارول شوالیه ماه را در محتواهای بیشتری بگنجاند، میتواند دیدگاههای بسیار جذابی را برای طرفداران خلق کرد.
۳- تهدیدها شوالیه ماه میتوانند برای دنیای سینمایی مارول هم خطرناک باشند
تهدیدهای شوالیه ماه سطوح بالایی دارند که میتوانند تمام MCU را تحت تاثیر قرار دهند. مثلا خدایان مصری با نیروهای جادویی قدرتمند و نقشههای ناپایداری که ممکن است کل جهان را تهدید کند، همیشه یک خطر بالقوه به حساب میآیند. علاوه بر این هیولاهای وحشتناک معرفی شده در این سریال نیتهای شیطانی دارند که ممکن است به انسانهای بیگناه آسیب برساند.
حتی خود شوالیه ماه هم میتواند به عنوان یک تهدید تلقی شود؛ اگرچه استیون و مارک تا حدودی باوجدان هستند اما به نظر میرسد جیک خشن است و رویکرد تهاجمیتری دارد. بدون توانایی مارک و استیون در به خاطر آوردن و کنترل اقدامات بیپروای جیک، شوالیه ماه میتواند تهدید جدی برای بسیاری از مردم دنیا به حساب بیاید.
با این اوصاف عناصر اساطیری مصر و خود شخصیت شوالیه ماه میتوانند مشکلات زیادی به بار بیاورند و تماشای چگونگی تاثیر آنها بر دنیای سینمایی مارول، بسیار هیجانانگیز خواهد بود.
۲- خدایان مصری میتوانند با سایر شخصیتهای خدا گونه ارتباط پیدا کنند
خدایان مصری تنها موجودات خدا گونه در دنیای سینمایی مارول نیستند و ممکن است به نوعی با سایرین تعامل بیشتری پیدا کنند که میتواند خودش را به صورت دشمنی یا اتحاد نشان دهد.
خدایان مصری میتوانند با جاودانگان ملاقات کنند که آنها هم موجوداتی خدا گونه با قدرتهای فراطبیعی هستند. در هر صورت این گونه ارتباطها میتواند منجر به شکلگیری اتحادهای بزرگ یا درگیریهای خطرناک شود. همچنین مقایسهی قدرت خدایان مصری با دیگران و شباهتها و تفاوتهایی که در دیدگاههایشان دارند، از نکات جالبی است که میتواند آیندهی MCU را کاملا متحول و مخاطبان را شگفتزده کند.
۱- شوالیه ماه میتواند شخصیتهای کمیکی تازهای را به ارمغان بیاورد
شوالیه ماه در کمیکها با چند شخصیت جالب تعامل دارد که میتوان آنها را به دنیای سینمایی مارول معرفی کرد. به دنبال اضافه شدن او به MCU داستانها و شخصیتهای زیادی از کمیکهای خواندنی شوالیه ماه، پتانسیل معرفی به مخاطبان سینمایی را پیدا میکنند.
از جمله شخصیتها و خطوط داستانی احتمالی که استفاده از آنها در دنیای سینمایی مارول حسابی هیجانانگیز است، پسران نیمهشب به عنوان گروهی از ابرقهرمانها با قدرتهای ماورالطبیعه است که با دشمنانی با همین ویژگیها از جمله شیاطین مبارزه میکنند. این گروه نسبت به سایر اتحادهای ابرقهرمانی مارول ذات تیرهتری دارد و شامل اعضایی با تواناییهای شگفتانگیز است.
یکی دیگر از شخصیتهایی که شوالیه ماه میتواند به MCU معرفی کند، مفیستو نام دارد؛ او در حقیقت شیطانی است که بر جهنم حکومت میکند و قدرت بسیار زیادی دارد. مفیستو در کمیکها میتواند ارواح را کنترل، واقعیت را دستکاری و تاریخ را بازنویسی کند. همچنین او شخصیتی است که شوالیه ماه و خونس را به مبارزه میطلبد.
به طور کلی معرفی شوالیه ماه این امکان را به وجود میآورد که شخصیتهای دیگری که او در کمیکها با آنها تعامل دارد هم به سینماها راه پیدا کنند. خدا را چه دیدید شاید فرنچایزهای خودشان را به وجود آوردند.
منبع: cbr
سریال شوالیه ماه باعث شد به اسطوره شناسی مصری علاقه مند بشوم و یه مقدار زیادی درباره خونس تحقیق کردم و متوجه شدم ۱۸۰ درجه با خونس مارول تفاوت داشت و دو تا سایت برام مطالبشون درباره همین اسطوره مصری خیلی جالب و کامل بود یکی ورد ویکی و یکی ایرونی سنتر که هر دو به این اسطوره کامل پرداخته بودند. حتی آمیت هم خیلی متفاوت با شخصیت آمیت داخل مارول بود و کانال یوتیوب اجیپت هیستوری خیلی قشنگ به این این مسئله پرداخته بود. شاید جالب باشه بدونید خونس یکی از قویترین خدایان مصری بوده و آمیت در برابرش هیچی نبوده و اصلا کسی توانایی زندانی کردن یک خدا را نداشته و خیلی اعتقادات جالب دیگه…..
پیشنهاد میکنم حتما درباره این اساطیر تحقیق کنید چون فوق العاده جالب هستند.
این سریال انقدر خوب بود با اینکه تازه تمامش کردم)حدود ۱ ماه(دوباره میخام برم بینمش