بهترین فیلمهای کوتاه؛ ۱۰۰ فیلم کوتاه برتر که باید ببینید
در این مطلب بهترین فیلمهای کوتاه یا در واقع ۱۰۰ فیلم کوتاه برتر تمام دوران را نام بردیم. فیلمهای کوتاه محدودیتهای خاص خود را دارند؛ باید بتواند در کوتاهترین زمان تمام ایدههای کارگردان را به تصویر بکشند، موضوع قابل بحثی ارائه کنند و برای بیننده هم جذاب باشد. ممکن است بپرسید این مدت زمان چقدر است و فیلم کوتاه به چه نوع فیلمی گفته میشود؟ موسسات، شرکتها، منتقدان و دانشگاهیان مختلف تعاریف متفاوتی از فیلم کوتاه دارند، اما در این مطلب از قوانین آکادمی علوم و هنرهای تصاویر متحرک پیروی شده است؛ هر اثری که چهل دقیقه یا کمتر باشد به عنوان یک فیلم کوتاه شناخته میشود و هر اثری که بیشتر از این زمان را در بر بگیرد، یک فیلم بلند است.
تعاریف دیگری هم برای این فیلمها مطرح شده است، مانند فیلمهای «نیمه بلند»، یعنی آثاری که از فیلمهای کوتاه بلندتر و از فیلمهای بلند کوتاهتر هستند. لازم است این را هم بدانید که در این لیست، فیلمهایی که قبل از دهه ۲۰ ساخته شدهاند جایی ندارند. اما مطمئن باشید که برخی از کلاسیکهای صامت را اینجا خواهید یافت. فیلمهای کوتاه یا نیمه بلند این لیست شامل لایو اکشنها، انیمیشنها و مستندهای کوتاه از سرتاسر دنیا خواهند بود.
فیلمسازان آوانگارد واقعا توانستند دنیای خود را در این فیلمهای کوتاه بسازند، و خواهید دید که بسیاری از آثار آنها بسیار مورد توجه قرار گرفتهاند. با این وجود، چه این آثار عجیب، معمولی، مصور، واقعی، مختصر یا گسترده باشند، همه آنها باورنکردنی بوده و به دلایل زیادی شایسته توجه هستند.
۱۰۰. باله مکانیکی (Ballet Mécanique)
- کارگردان: فرنان لژه
- بازیگران: آلیس برین، دادلی مورفی، فرنان لژه
- مدت زمان پخش: ۱۹ دقیقه
- محصول: ۱۹۲۴
- امتیاز IMDb به فیلم: ۶.۷ از ۱۰
در حالی که سینما در دوران صامت هنوز در حال شکلگیری بود، آثار تجربی مانند «باله مکانیکی» ساخته شدند تا ببینند این مدیوم تا کجا میتواند پیش برود. در مورد این فیلم کوتاه، نتایج نه تنها دلگرم کننده بودند، بلکه از زمان نیز پیشی گرفتند. تا به امروز، تماشای این فرضیه سینمایی مسحورکننده باقی مانده است، به طوری که هر بخش از این تصاویر نامرتبط، جهان زیبایی شناختی خاص خود را دارد. «باله مکانیکی» مانند طرحهای کوبیسمی که جان گرفتهاند، نمونهی اولیهی پروژهای است که فیلم را صرفا به عنوان هنر مینگرد، آن هم زمانی که بیشتر صنعت سینما سعی در بیان داستانهای واضح داشت.
۹۹. دیدن با چشمان کسی (The Act of Seeing with One’s Own Eyes)
- کارگردان: استن براکیج
- بازیگران: –
- مدت زمان پخش: ۳۲ دقیقه
- محصول: ۱۹۷۱
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۱ از ۱۰
آثار استن براکیج تا حد زیادی تفسیری هستند، اما فیلمی مانند «دیدن با چشمان کسی»، به خصوص با تشریح اجساد واقعی در سردخانه کمی بیپرده به نظر میرسد. شما میتوانید جنبه بیمارگونه فیلم را ببینید، زیرا اجساد بدون روحی را نشان میدهد که اکنون به عنوان یک شی با آنها برخورد میشود. دیگر قرار نیست در این اجساد زندگی حلول کند، بلکه اکنون به عنوان مصنوعات مورد بررسی قرار میگیرند. به نظر میرسد براکیج چیز عمیقتری را انتخاب کرده بود، مانند اینکه چگونه مکانیسمهای درونی بدن انسان میتواند یک اثر هنری باشد. در سال ۱۹۷۱، فرصتهای زیادی برای دیدن محتویات دورن اندام انسان به این شکل وجود نداشت، اما «دیدن با چشمان کسی» هنوز هم پس از گذشت ۵۰ سال، یک تحلیل فوقالعاده زیستشناسی است.
۹۸. چهره تو (Your Face)؛ از بهترین فیلمهای کوتاه
- کارگردان: بیل پلیمتون
- بازیگران: مورین مکالهرون
- مدت زمان پخش: ۳ دقیقه
- محصول: ۱۹۸۷
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷ از ۱۰
اثر انیمیشنی بیل پلیمپتون یعنی «چهره تو» تماما در مورد تکنیک ترکیببندی سینمایی است. یک تصنیف توسط یک مرد نقاشی شده خوانده میشود که چهرهاش تغییر میکند و به انواع تجسمهای کابوسوار تبدیل میشود که باعث میشود آهنگ کمی ترسناک به نظر برسد. صداها برای تاثیر بیشتر کمی با فراز و نشیب به گوش میرسند. «چهره تو» با وجود اینکه تنها فقط سه دقیقه طول میکشد، اما بسیار تاثیرگذار است. چگونه چیزی به این اندازه معناگرا میتواند آزادهنده باشد؟ اما با نگاهی دقیقتر متوجه میشویم که در کنار آزاردهنده بودن بسیار هم خلاقانه و ارزشمند است.
۹۷. اسب دریایی (The Seahorse)
- کارگردان: ژان پینلیو
- بازیگران: –
- مدت زمان پخش: ۱۵ دقیقه
- محصول: ۱۹۳۴
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۲ از ۱۰
مانند دیگر آثار از ژان پینلیو، «اسب دریایی» هم کم و بیش فقط یک مستند آموزشی است، اما روشی که او فیلمش را ساخته است آن را متمایز میکند. در این فیلم ما فقط یک ربع وقت داریم تا ببینیم اسبهای دریایی چگونه زندگی میکنند، حرکت میکنند و چگونه بوجود میآیند. به همان اندازه ساده و ابتدایی است که یک مستند میتواند باشد. با این حال، هر درس تبدیل به بهانهای درخشان برای تماشای بیشتر فیلمبرداری نفسگیر «اسب دریایی» میشود، زیرا نمیتوانیم پیشبینی کنیم که مرحله بعدی چگونه خواهد بود. استفاده از اسب دریایی بهعنوان نقطه کانونی که یکی از زیباترین گونههای ماهیهای موجود است نیز جالب خواهد بود، زیرا پینلیو از بدنهای شیشهای و نورانی آنها برای ساخت آثار هنری خیرهکننده در پس زمینههای سیاه و سفید کف اقیانوس استفاده میکند.
۹۶. ریشتراشی بزرگ (The Big Shave)
- کارگردان: مارتین اسکورسیزی
- بازیگران: پیتر برنات
- مدت زمان پخش: ۶ دقیقه
- محصول: ۱۹۶۷
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷ از ۱۰
قبل از اینکه مارتین اسکورسیزی به عنوان یکی از بزرگترین مولفان تاریخ سینمای آمریکا شناخته شود، نشان داده بود که با فیلم کوتاه گرافیکی و افراطی «ریشتراشی بزرگ» چه کاری میتواند انجام دهد. این یک تمرین تنش و صبر است، زیرا ما شاهد این هستیم که آقایی با میل و رغبت صورت خود را با تراشیدن بیش از حد عمیق از بین میبرد. ما به عنوان بیننده چقدر میتوانیم تحمل کنیم؟ خب، به نظر میرسید که اسکورسیزی در سال ۱۹۶۷ تحمل تماشاگران را با فیلم ۶ دقیقهای خود طاق کرده بود، اما شاید بینندگان امروزی که به واسطه تجربه دیدن فیلمهای ترسناک در ژانرهای مختلف دارند، میتوانند برای مدت بیشتری ادامه دهند. اسکورسیزی حتی قبل از اینکه فرصتی برای اثبات خود داشته باشد، نشان داد که در زمان کم چه کاری از دستش برمیآید.
۹۵. قناری گندهبک (King-Size Canary)
- کارگردان: تکس اوری
- صداپیشهها: پینتو کالویگ، فرانک گراهام، سارا برنر
- مدت زمان پخش: ۸ دقیقه
- محصول: ۱۹۴۷
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۵ از ۱۰
بدون حداقل یک فیلم از تکس اوری فهرستی از فیلم کوتاه معنا ندارد. فیلم خندهدار «قناری گندهبک» در مدت زمان کوتاهش تا حد ممکن اغراقآمیز جلوه میکند. تلاش برای ارضای گرسنگی به نبرد حرص و طمع تبدیل می شود، زیرا حیوانات مختلف شروع به نوشیدن یک اکسیر (که باعث بزرگتر شدنشان میشود) میکنند تا از یکدیگر پیشی بگیرند. «قناری گندهبک» از احمقانه بودن نمیترسد، زیرا محدودیتهای انتظارات ما را از طریق آزادی انیمیشن از بین میبرد. فقط تصور کنید که اگر زمان بیشتری به اوری داده میشد، و فیلم قادر به فراتر رفتن بود چه شاهکاری خلق میشد.
۹۴. یک فیلم (A Movie)؛ از بهترین فیلمهای کوتاه
- کارگردان: بروس کانر
- بازیگران: –
- مدت زمان پخش: ۱۲ دقیقه
- محصول: ۱۹۵۸
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷ از ۱۰
ممکن است ایدهی «یک فیلم» ابتدایی به نظر برسد، اما دانش بروس کانر از تمام رسانههای بصری چیزی است که این فیلم کوتاه را بسیار تاثیرگذار میکند. درست است که «یک فیلم»، واقعا هم یک فیلم است، اما شامل مجموعهای کامل از مثالهایی است که هر فیلمی میتواند باشد و از بخشهای مجزا (فیلمهای خبری، فیلمهای بلند و حتی پورنوگرافی)، تا نحوه مونتاژ را شامل میشود (هنر متقاطعی که هر ترکیبی از تصاویر را به نوعی فیلم تبدیل کرده است). بخشهای جذاب و واقعی (به دلیل بیانیههای سیاسی بیشتری که توسط برخی از این سکانسها بیان میشود)، یک مفهوم واقعی را که در هنگام تماشای یک فیلم کامل میتوان برداشت کرد در بر میگیرد.
۹۳. شیطان برمیخیزد (Lucifer Rising)
- کارگردان: کنت انگر
- بازیگران: کنث انگر، بابی بیوسولیل، ماریان فیتفول
- مدت زمان پخش: ۳۰ دقیقه
- محصول: ۱۹۷۲
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۲ از ۱۰
کنت انگر معمولا با آثارش علیه شیوههای فیلمسازی مرسوم عصیان میکرد، اما چیزی شبیه به «شیطان برمیخیزد» فرصتی برای او بود تا تلاش کند علایق خود را با ما به اشتراک بگذارد، یعنی ماورا. با قاببندی مراسمهای شیطانی مختلف بهگونهای که احساس میشود خود فیلم درگیر شیوههای آیینی است، تلاشهای انگر برای تبدیل باورهایش به هنر، حتی با ماهیت گیجکنندهشان، بینظیر است. درست است که موضوع دلهرهآور است، اما توصیه میکنم حتی برای آشنایی با دیدگاههای هنری او این فیلم را تماشا کنید.
۹۲. همسایهها (Neighbours)
- کارگردان: نورمن مکلارن
- بازیگران: گرنت مانرو، ژان پل لادوسر
- مدت زمان پخش: ۹ دقیقه
- محصول: ۱۹۵۲
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۹ از ۱۰
نورمن مکلارن استاد فیلم کوتاه بود و نام او را باز هم در این لیست خواهید دید. یکی از محبوبترین آثار او «همسایهها» است که در آن تصاویر لایواکشن در کنار هم قرار میگیرند تا تقلیدی از انیمیشنهای استاپ موشن به نظر برسند. این سبک به تنهایی بیشتر بینندگان را به خود جذب میکند. شما شاهد دعوای کوچکی بین دو همسایه و یک گل خواهید بود، که درست به اندازه خندهدار بودنش، گیج کننده هم هست. گویی ما شاهد تشبیه آمریکاییهای حومه شهر (یا، کاناداییها) به شخصیتهای کارتونی احمق هستیم، «همسایهها» و سبک خاص آن نگاهی سرگرمکننده به غرور و تعقیب رویاهای سرمایهداری است.
۹۱. اصلاح سهتیغ (A Close Shave)
- کارگردان: نیک پارک
- صداپیشهها: پیتر سلیز، آن رید، جاستین فلچر
- مدت زمان پخش: ۳۱ دقیقه
- محصول: ۱۹۹۵
- امتیاز IMDb به فیلم: ۸.۱ از ۱۰
بعد از اینکه فیلم استاپ موشن «شلوار اشتباهی» (The Wrong Trousers) باعث محبوبیت انیمیشنهای والاس و گرومیت شد، زمان آن رسیده بود که تمام قسمتهای آن را دنبال کنیم. «اصلاح سهتیغ» شروعی جاهطلبانه برای گسترش جهان ساخته شده توسط آردمن انیمیشن بود. والاس عاشق میشود، گرومیت دشمن جدیدی میسازد و «شان گوسفنده» (Shaun the Sheep) را داریم (که در نهایت سریال خودش را دارد). به همان اندازه که بهترین خلاقیتهای آردمن سالم و پیچیده است، «اصلاح سهتیغ» فیلم هوشمندانهای است که از یک استودیوی افسانهای انتظار دارید، با غافلگیریهای پشت سر هم که بیننده را لحظهای رها نمیکند.
۹۰. حفره سیاه (The Black Hole)
- کارگردان: –
- بازیگران: –
- محصول: –
- امتیاز IMDb به فیلم: –
مانند یک قسمت کوتاه از سریال «منطقه نیمه روشن» (Twilight Zone)، «حفره سیاه» یک پیشفرض خاص دارد که به اخلاقیات بزرگتری متصل است، و در تمام مدت حول آن میچرخد: یک کارمند دفتر متوجه میشود که یک تکه کاغذ با یک دایره در مرکز آن شبیه به سیاهچاله میتواند اجازه ورودش را به هر جایی، به هر جسم یا فضایی که به ذهنش میرسد بدهد. به دلیل ماهیت قابل شناسایی و قصهپردازی هوشمندانه، سیاهچاله تا حدودی به یک پدیده آنلاین تبدیل شده است، حتی زمانی که فقط به عنوان یک تصویر GIF آپلود میشود (بدون صدا، سیاه چاله هنوز هم منظور خود را میرساند). این داستانی است که به گونهای روایت میشود که هر کسی میتواند آن را درک و تاثیر آن را احساس کند.
۸۹. غم دلگیر دور شو (Begone Dull Care)؛ از بهترین فیلمهای کوتاه
- کارگردان: اولین لمبرت
- بازیگران: –
- مدت زمان پخش: ۸ دقیقه
- محصول: ۱۹۴۹
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۴ از ۱۰
این فیلم ترکیب صدا و تصویر است. حتی آثار عصر صامت معمولا با پیانو یا سایر وسایل موسیقی همراه میشوند. بنابراین، نورمن مکلارن با کمک انیماتور اولین لمبرت تصمیم گرفتند برای «غم دلگیر دور شو» از این تکنیک استفاده کنند. چیزی که در نتیجه به دست میآید، تصاویر انتزاعی و غیرقابل کشف است که با موسیقی اسکار پترسون همراه شده است. به مدت هشت دقیقه، «غم دلگیر دور شو» تفسیری از کاری است که مغز هنگام شنیدن موسیقی انجام میدهد.
۸۸. روز و شب (Day & Night)
- کارگردان: تدی نیوتن
- صداپیشهها: مایکل گیاچینو
- مدت زمان پخش: ۶ دقیقه
- محصول: ۲۰۱۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۸ از ۱۰
پیکسار در ساخت انیمیشنهای سه بعدی رقیب ندارد. از زمانی که «داستان اسباببازی» (Toy Story) دنیای انیمیشن را تغییر داد، همه استودیوها از آن تقلید کردند، بدون اینکه قابل مقایسه با پیکسار باشند. با این حال، اگر قرار باشد یکی از برترین انیمیشنهای دو بعدی پیکسار را انتخاب کنیم، «روز و شب» احتمالا بهترین انتخاب خواهد بود. دو شبح از ابعاد مختلفی ساخته شدهاند که در تضاد با یکدیگرند. در این انیمیشن نه تنها با یک داستان سرگرم کننده روبرو هستیم بلکه تضادهای بصری جالبی را هم میبینیم. ممکن است در ابتدا واضح نباشد، اما «روز و شب» بیانیه پیکسار از تسلط استودیو بر رسانه سینمایی است و نشان میدهد که آنها ارتباط بین تصاویر و صداها را در این ویترین زیبایی شناختی به خوبی درک میکنند.
۸۷. زندگی شگفتانگیز فرانس کافکا (Franz Kafka’s It’s a Wonderful Life)
- کارگردان: پیتر کاپالدی
- بازیگران: ریچارد ای گرنت، فیلیس لوگان، کن استات
- مدت زمان پخش: ۲۳ دقیقه
- محصول: ۱۹۹۳
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۳ از ۱۰
کدام دو اثر شگفتانگیز و تحسین شده مانند « زندگی شگفتانگیز» اثر فرانک کاپرا و آثار غیرمتعارف غول ادبی فرانتس کافکا با هم هماهنگ شوند؟ تنها با ادغام این دو اثر هنری میتوان به «زندگی شگفتانگیز فرانتس کافکا» دست یافت. ریچارد ای گرانت، تنها فردی است که میتواند درست به اندازه گیج کننده بودن، جذاب هم باشد. گرانت نقش کافکا را بازی میکند، کسی که هنگام کار بر روی «مسخ» (The Metamorphosis) دچار انسداد نویسندگی میشود. بنابراین، او یاد میگیرد که در یکی از عجیبترین معضلاتی که تا به حال به نمایش گذاشته شده، از امر متعارف به عنوان وسیلهای برای به پایان رساندن یک پروژه استفاده کند. بزرگترین اعجاب این فیلم کوتاه این است که توسط پیتر کاپالدی ساخته شده است که بسیاری او را به عنوان «دکتر» میشناسند، و برای این کارش برنده اسکار شد.
۸۶. چشم درون (The Inner Eye)؛ از بهترین فیلمهای کوتاه
- کارگردان: ساتیاجیت ری
- بازیگران: سلتیاجیت ری، بنود بهاری
- مدت زمان پخش: ۲۰ دقیقه
- محصول: ۱۹۷۲
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۸ از ۱۰
ساتیاجیت ری از همه جوانب استاد سینماست، پس منطقی است که حتی یک فیلم کوتاه از او نیز شایسته تجلیل باشد. «چشم درون» یک مستند قدرتمند درباره اسطوره هنر مدرن بنود بهاری است که کاملا نابینا شد. خلاصهای از حرفه و تاثیر او بر هنر هند بریتانیایی و همچنین تصویری از اینکه او در زمان ساخته شدن فیلم چه کسی بود را میبینیم. جالب این است که «چشم درون» هم تریبونی برای هنرمند است تا خود را به روشی کاملا جدید بیان کند، و هم تناسخ متافیزیکی هنر او به روشی کاملا جدید برای مخاطبان در سراسر جهان.
۸۵. مونمون عنکبوت آبی (Mizugumo Monmon)؛ از بهترین فیلمهای کوتاه
- کارگردان: هایائو میازاکی
- صداپیشهها: آکیکو یانو
- مدت زمان پخش: ۱۵ دقیقه
- محصول: ۲۰۰۶
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۶ از ۱۰
اگر یک جادوگر سینمایی وجود داشته باشد که بتواند تمام حقایق و زندگی را در مینیمالیسم مصور تداعی کند، او هایائو میازاکی است. اگر از خود بپرسید که نابغه انیمیشن در حداقل زمان چگونه عمل میکند، به «مومون عنکبوت آبی» خواهید رسید: عاشقانهای بین عنکبوت آبی، و حشره دیگری که ابتدا از او میترسید. طراحیهای این دنیای زیر و روی آب خیرهکننده است و دیدن اینکه میازاکی چنین مینیمالیسمی خلق میکند، فوقالعاده به نظر میرسد. «مومون عنکبوت آبی» به اندازه دیگر فیلمهای او دلگرم کننده است. با دیدنش مطمئنا متاثر خواهید شد.
۸۴. دختر نانوای مونسو (The Bakery Girl of Monceau)
- کارگردان: اریک رومر
- بازیگران: باربت شرودر، میشل ژراردون، برتران تاورنیه
- مدت زمان پخش: ۲۴ دقیقه
- محصول: ۱۹۶۲
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۳ از ۱۰
آثار اریک رومر همیشه عجیب هستند و اینطور نیست که افسانه موج نو فرانسه قبلا در مدیوم فیلم کوتاه کار نکرده باشد. بهترین فیلم کوتاه او بدون شک «دختر نانوای مونسو» است که عمق و ظرافت کافی را برای رقابت با دیگر فیلمهای بلند او دارد. رومر در اینجا با سرنوشت بازی میکند، در حالی که مردی خجالتی را در میان نفرینهای خوشبختی قرار میدهد؛ آیا باید منتظر باشد تا دختری را که عاشقش شده است پیدا کند، یا به دنبال کسی دیگر باشد و دوباره عاشق شود؟ آیا این هوسبازی نیست؟ آیا احمقانه نیست؟ «دختر نانوای مونسو» امضای رومر را پای خود دارد.
۸۳. بیشتر (More)؛ از بهترین فیلمهای کوتاه
- کارگردان: مارک آزبورن
- صداپیشهها: –
- مدت زمان پخش: ۶ دقیقه
- محصول: ۱۹۹۸
- امتیاز IMDb به فیلم: ۸.۱ از ۱۰
موزیک ویدئوها در دهه ۹۰ در حال تکامل بودند، اما منطقی بود که فیلم های کوتاه شروع به اقتباس از روشهای قصهپردازی این آثار کنند (و بالعکس). «بیشتر» یک انیمیشن خمیری پادآرمانشهری است که با موسیقی پست پانک نیو اوردر افسانهای ترکیب شده است. در «بیشتر»، ما داستان موفقیتی را میبینیم که با از خود گذشتگی بدون هیچ سودی در پایان روز تمام میشود؛ واقعیتی دردناک برای بسیاری از ما. در این دنیای خاکستری، گل آلود و سرد، نقطه نظر «بیشتر» حتی سختتر میشود، زیرا ما مستقیما به خودمان خیره نشدهایم، بلکه به روحهای شکستخوردهای که درون ما ساکن هستند نگاه میکنیم.
۸۲. هتل شوالیه (Hotel Chevalier)
- کارگردان: وس اندرسن
- بازیگران: جیسون شوارتزمن، ناتالی پورتمن، میشل کاستیون
- مدت زمان پخش: ۱۳ دقیقه
- محصول: ۲۰۰۷
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۲ از ۱۰
«دارجلینگ نامحدود» (The Darjeerling Limited) یکی از فیلمهای قطبیتر وس اندرسون است و مطمئنا مخاطب خاص خود را دارد. برای برخی، «هتل شوالیه» نقطه شروع چیزی است که او با «دارجلینگ نامحدود» تلاش میکرد به آن برسد. حتی «هتل شوالیه» به تنهایی مورد تحسین و دلنشین است، زیرا یک رابطه شکست خورده را در نمایشی کامل قرار میدهد. حتی با وجود اینکه فیلمهای معمولی اندرسون و طبیعت زیباییشناختی او را داریم، «هتل شوالیه» یکی از بیپردهترین روایتهای او تا به امروز است.
۸۱. طوری که کارها پیش میروند (The Way Things Go)؛ از بهترین فیلمهای کوتاه
- کارگردان: دیوید ویس، پیتر فیچی
- بازیگران: مارک هون
- مدت زمان پخش: ۳۰ دقیقه
- محصول: ۱۹۸۷
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۶ از ۱۰
با توجه به وبسایتهایی مانند یوتیوب و سایر پلتفرمهای تولید محتوا، ایده ماشین روب گلدبرگ یک ایده متمایز نیست. ما این سیستمهای بیپایان را دیدهایم که بهعنوان تصاویر GIF، حلقههای بیپایان و حتی موزیک ویدیو استفاده میشوند. با این حال، زمانی که چنین ساختهای به صورت سینمایی فیلمبرداری شود، چیز خاصی بوجود میآید و «طوری که کارها پیش میروند» با مدت زمان نیم ساعته خود یک نمونه بسیار باشکوه است. «طوری که کارها پیش میروند» به گونهای ساخته شده است که بیانیهای در مورد صنعتگرایی و پیش پا افتاده بودن سخت کار کردن به جای متفکرانه کار کردن باشد، به همان اندازه که سرگرم کننده است، معنادار است. از بین هر فیلم هنری با چنین ماهیتی، این یکی از برترینها است.
۸۰. قلب جهان (The Heart of the World)
- کارگردان: گای مدین
- بازیگران: تمی گیلیس، لزلی بیس، شان بالبار
- مدت زمان پخش: ۶ دقیقه
- محصول: ۲۰۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۶ از ۱۰
علاقه گای مدین به سینمای صامت همیشه به آثار او ختم شده است و برخی از نمونهها آشکارتر از بقیه هستند. وقتی نوبت به فیلم شش دقیقهی «قلب جهان» میرسد، این علاقه بهطور کامل نمایان میشود. «قلب جهان» که با شکاف جامعه بین قلب و ذهنش احساس بازگشتی به کلان شهر دارد، هنوز هم مملو از ایدههای عجیب مدین است و مانند یک شاهکار تاریخی اما از بعدی کاملا متفاوت به نظر میرسد. علاوه بر این، مدین قبل از هر چیز وابسطه به سینما است، به همین دلیل است که دائما اشکال مختلف قدیم و جدید این مدیوم را بازسازی میکند.
۷۹. الهام (Inspiration)
- کارگردان: کارل زمان
- صداپیشهها: کارل زمان
- مدت زمان پخش: ۱۱ دقیقه
- محصول: ۱۹۴۸
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۵ از ۱۰
کارل زمان اغلب به ژرژ ملیس تشبیه میشد، زیرا او هم از تکنیکهای ویرایش و تولید برای خلق آثار جادوییاش استفاده میکرد. با این اوصاف، نمیتوان با اطمینان گفت که اثر «الهام» او حتی جادویی است یا نه، چرا که حاکی از احساس توهم است شاید معجزهآسا تعبیر زیباتری باشد. یک انیمیشن کلاسیک استاپ موشن که کاملا با مجسمههای شیشهای ساخته شده است. دیدن «الهام» بسیار فوقالعاده و در سطح فنی شگفتانگیز است. حتی بدون دیالوگ، شما احساس میکنید به این دنیای جدید، شکننده و شفاف وارد شدهاید، و ده دقیقه زمان کافی است تا احساس کنید کاملا در آن غرق شدهاید. در پایان اصلا دوست نخواهید داشت این سرزمین جادویی را ترک کنید.
۷۸. مردی که درخت کاشت (The Man Who Planted Trees)
- کارگردان: فردریک بک
- صداپیشهها: کریستوفر پلامر، رنتارو میکونی، ادو شنک
- مدت زمان پخش: ۳۰ دقیقه
- محصول: ۱۹۸۷
- امتیاز IMDb به فیلم: ۸.۵ از ۱۰
فردریک بک قبلا با «کرک» (Crac) جهان را مبهوت کرده بود: داستان درختی که به صندلی گهوارهای تبدیل میشد. شش سال بعد، فیلم «مردی که درخت کاشت» ساخته شد، یکی دیگر از آثاری که برای بک جایزه اسکار به ارمغان آورد و احتمالا فیلمی که او اکنون با آن بیشتر شناخته شده است. این فیلم کوتاه بر اساس داستانی به همین نام از ژان جیونو است. «کرک» فقط پانزده دقیقه بود؛ با این موضوع که نابودی طبیعت توسط بشریت به سرعت روی میدهد. «مردی که درخت کاشت» داستانی نیم ساعته از یک کشاورز است که عهد میکند منظرهای متروک را با درختان سبز بازسازی کند. خنثی کردن این آسیب در محیط زیست یک کار بزرگ است، اما فیلم بک درباره این است که شما باید از جایی شروع کنید.
۷۷. چراغ مطالعه کوچکتر (Luxo Jr)
- کارگردان: جان لستر
- صداپیشهها: –
- مدت زمان پخش: ۲ دقیقه
- محصول: ۱۹۸۶
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۳ از ۱۰
از یک سو، «چراغ مطالعه کوچکتر» با بزرگترین دستاورد پیکسار فاصله دارد. داستان دو دقیقهای آن از یک چراغ رومیزی «والد» و چراغ «کودک» میتواند خیلی چیزها را بازگو کند. با این حال، میزان کار انجام شده برای این فیلم کوتاه است که آن را فوقالعاده میکند. «چراغ مطالعه کوچکتر» را کمتر یک داستان و بیشتر شبیه یک تجربه ببینید. به یاد داشته باشید که این مربوط به سال ۱۹۸۶ است، زمانی که جزییات دقیق هر دو لامپ، جریان طبیعی کابلهای آنها و استفاده هوشمندانه از وسایل در کنار منبع نور روی یک جسم گرد (توپ گردی که «چراغ مطالعه کوچکتر» با آن بازی میکند) به درستی انجام شده است. انیمیشن CGI را میبینید که در اینجا با سایهها، انعکاسها، حرکت و روایت کافی برای نشان دادن توانایی درخشان این استودیوی جدید در آن زمان به محدودیتها غلبه کرده است.
۷۶. افتتاح گنبد لذت (Inauguration of the Pleasure Dome)
- کارگردان: کنت انگر
- بازیگران: کنت انگر، مارجری کامرون، آناس نین
- مدت زمان پخش: ۳۸ دقیقه
- محصول: ۱۹۵۴
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۱ از ۱۰
کنت انگر بارها و بارها تلاش کرد تا نه تنها سینما را تغییر دهد، بلکه اشکال جدیدی از تودهها را نیز خلق کند، که همگی به ارادت او به مکاتب اسراری مرتبط بودند (اغلب «شیطانپرستی» خوانده میشوند، علیرغم اینکه هیچ ارتباطی با هم ندارند). در یکی از نمونههای زیبایش از چنین مناسبتی، «افتتاح گنبد لذت»، خشم چهرههای نمادین تاریخ، داستان، و متون مذهبی را، همه در یک برزخ نئونرنگ به هم متصل میکند. حتی با داشتن حداقل زمینه، «افتتاح گنبد لذت» از شکوه زیبایی شناختی کافی برای جذب مخاطبان برخوردار است. حتی در سال ۲۰۲۱، همچنان به نظر میرسد که این فیلم کوتاه از سیاره دیگری آمده است. جایی که انگر شاهد واقعیت جدیدی بوده است و تمام تلاش خود را برای به اشتراک گذاشتن آن با ما انجام داده است.
۷۵. ژنویو (Geneviève)
- کارگردان: میشل برولت
- بازیگران: برنارد آرکند، ژنویو بوژولد، لوییس مارلو
- مدت زمان پخش: ۲۸ دقیقه
- محصول: ۱۹۶۴
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۳ از ۱۰
پاسخ کانادا به ظهور جنبش موج نو فرانسه را میتوان در افسانه جامعه گریزانه میشل برولت در سال ۱۹۶۴ به نام «ژنویو» خلاصه کرد. این فیلم کوتاه مونترالیایی دو زن نوجوان (یکی به نام بازیگر نقش او، ژنویو بوژولد) را در یک کارناوال سالانه میچرخاند و فیلم کوتاهی از آنها به سبک شبه واقعیت میسازد. «ژنویو» ساختهی برولت با شگفتی «چهارصد ضربه» (The 400 Blows)، تاریکی «از نفس افتاده» (Breathless)، و غرابت «اشاره کوتاه» (La Pointe Courte)، چیزی بیش از مدرکی بود که معرف یک دانشجوی دقیق باشد؛ این یک عنصر اصلی در سینمای غیرمتعارف بود که از کبک سرچشمه میگرفت.
۷۴. آواز (Sing)؛ از بهترین فیلمهای کوتاه
- کارگردان: کریشتوف دآک
- بازیگران: ژوفیا زاموسی، دوروتیا هیس، دورکا گاسپارفالوی
- مدت زمان پخش: ۲۵ دقیقه
- محصول: ۲۰۱۶
- امتیاز IMDb به فیلم: ۸ از ۱۰
«آواز» یک درام پر از موسیقی درباره دوران کودکی دختری است که در دهه ۱۹۹۰ بوداپست مجارستان اتفاق میافتد. با الهام از یک داستان واقعی، داستان یک گروه کر مدرسه برنده جایزه و دختر جدیدی در کلاس را دنبال میکند که ممکن است راز زشت پشت شهرت آن را برملا کند.
۷۳. زنبور بیعسل (Wasp)
- کارگردان: آندریا آرنولد
- بازیگران: ناتالی پرس، دانی دایر
- مدت زمان پخش: ۲۶ دقیقه
- محصول: ۲۰۰۳
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۶ از ۱۰
قبل از اینکه شان بیکر مناطق فقیرنشین آمریکا را که نیاز به توجه داشتند به نمایش بگذارد، آندریا آرنولد فیلم کوتاه و هیجان انگیزش «زنبور بیعسل» را در بریتانیا ساخت که بسیار مشابه آن بود. اولین پروژه قدرتمند آرنولد بیشتر نمایشی از نبردهای سخت طبقات پایین اجتماعی است تا یک داستان صریح. مادری مجرد را میبینیم که سعی دارد زندگی چهار فرزندش را تامین کند در حالی که هنوز به عنوان یک زن جوان به زندگی ادامه میدهد و تمام تلاش خود را میکند تا در این بیست و شش دقیقه معجزه کند.
آرنولد ما را در موقعیت دشواری قرار میدهد؛ آیا این مادر وحشتناکی است یا به اندازه فرزندانش شایسته یک زندگی جدید است؟ زنبور نیز به دام افتاده است و در انتظار آزادی است و در بدبختی دست و پا میزند. «زنبور بیعسل» کوتاه اما بسیار تاثیرگذار است.
۷۲. درباره نیس (À propos de Nice)
- کارگردان: ژان ویگو، بوریس کافمن
- بازیگران: بوریس کافمن
- مدت زمان پخش: ۲۵ دقیقه
- محصول: ۱۹۳۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۴ از ۱۰
این فیلم اولین اثر در کارنامه کوتاه و تراژیک ژان ویگو پیشروی اصلی بهترین طنزهای سینمایی است. «درباره نیس» تمام تلاشش را میکند که ادای احترامی دقیق و تاثیرگذار به نیس فرانسه باشد. با این حال، نیاز ویگو به استفاده از فیلم بهعنوان وسیلهای برای افکار درونیاش در اینجا کاملا نمایان میشود، و این نامه عاشقانه به سرعت به برملا کردن نارضایتیها، با درد کارگران فقیرتر که همیشه در پس زمینه باقی میمانند تبدیل میشود. بیست و پنج دقیقه زمان کافی است برای آنکه ویگو کنایهآمیزترین اثر سینمایی را خلق کند، و نزدیک به نود سال بعد، همچنان تیز و برا باقی بماند.
۷۱. طرد شده (Rejected)
- کارگردان: دون هرتزفلد
- صداپیشهها: رابرت می، جنیفر نایهولم، دون هرتزفلد
- مدت زمان پخش: ۹ دقیقه
- محصول: ۲۰۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۸ از ۱۰
دون هرتزفلد، با اثر پویانمایی خود «طرد شده»، ناخواسته به جا افتادن فرهنگ میمهای اینترنتی کمک کرد. این فیلم کوتاه پیامی در مورد مرگ هنر در تجارت بود. بخشی از این داستان کوتاه مرموز، زمانی که اینترنت هنوز به این دنیای نامتنهای تبدیل نشده بود، لحظات خندهدار و شاد ما را شکل میداد.
۷۰. چهار زن (Four Women)
- کارگردان: جولی دش
- بازیگران: لیندا مارتین یانگ
- مدت زمان پخش: ۸ دقیقه
- محصول: ۱۹۷۵
- امتیاز IMDb به فیلم: ۶.۸ از ۱۰
تنها آهنگی که نینا سیمون، خود در آلبوم برجستهاش «باد وحشی است» (Wild is the Wind) نوشته است، آهنگی به نام «چهار زن» است که در آن زندگی چهار زن سیاهپوست را به تصویر میکشد که با نژادپرستی سیستماتیک آمریکا سازگار میشوند. هر داستان جدید تنش ترانه را افزایش میدهد، تا زمانی که سیمون در پایان آهنگ به طور کامل نتها را با صدای بلند میخواند.
طبیعتا، این آهنگ را فقط میتوان با چنین رقصی ترکیب کرد که بتوان تفسیر مناسبی از آن داشت، و کارگردان جولی دش، لیندا مارتینا یانگ رقصنده را در یک اتاق تنها قرار داد تا همه شخصیتهای فیلم کوتاه خود را تجسم کند. این فیلم کاملا یک موزیک ویدیو نیست، تصویر چهار زن در حال هضم حقایق دردناکی است که ده سال پس از اولین باری که سیمون این آهنگ را نوشت، همچنان پر نیش و کنایه است. دیدگاه باورنکردنی دش در این فیلم کوتاه نشانهای از آینده روشن او بود.
۶۹. عصبانیت بزرگ (The Big Snit)؛ از بهترین فیلمهای کوتاه
- کارگردان: ریچارد کاندی
- صداپیشهها: آیدا اوسلر، جی برازیو، بیل گست
- مدت زمان پخش: ۱۰ دقیقه
- محصول: ۱۹۸۵
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۲ از ۱۰
هیات ملی فیلم کانادا خانه بسیاری از فیلمهای کوتاه جالب بوده و همچنان هم هست، و یکی از آثاری که مترادف با نام اختصاری NFB شناخته میشود، «عصبانیت بزرگ» است. این فیلم خندهدار که فقط میتواند کانادایی باشد زوجی را به نمایش میگذارد که غافل از جنگ جهانی که در خارج از خانه در حال وقوع است، به نزاع با یکدیگر میپردازند. کنایه دراماتیک خندهداری است، اما چیزی شاعرانه در آن وجود دارد که بسیار تاثیرگذار است، گویی تنها چیزهایی که برای این دو عاشق مهم است در خانواده خودشان وجود دارد. زندگی در «عصبانیت بزرگ» به جریان خود ادامه میدهد، گویی که اختلافات ساده مسیر عشق واقعی را تغییر نمیدهند.
۶۸. چهار فصل (Artavazd Pelechian)
- کارگردان: آرتاوازد پلشیان
- بازیگران: –
- مدت زمان پخش: ۲۹ دقیقه
- محصول: ۱۹۷۵
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۵ از ۱۰
آرتاوازد پلشیان متاسفانه نامی است که زیاد مطرح نمیشود. هنر سینمایی درخشان او در طول زمان توجه بسیاری از کارگردانان تجربی را به خود جلب کرده است و این فرصتی است تا شما را با کار اوست آشنا کنیم. «چهار فصل» (یا فصلهای سال، یا فصلها، یا هر نامی که فیلم را با آن بیابید) مقایسههای او بین چرخههای طبیعی مادر طبیعت و انتظاراتی است که بشر از آنها داشته است. فیلمبرداری خیره کننده بخشی از جذابیت آن است، اما تصور احساس پلشیان نسبت به زیبایی طبیعت و نقش انسان در تغییز آنها، تجربهای فراموش نشدنی است.
۶۷. آدمبرفی (The Snowman)
- کارگردان: دایان جکسون، جیمی تی موراکامی
- صداپیشهها: ریموند بریگز، دیوید بویی، پیتر آوتی
- مدت زمان پخش: ۲۶ دقیقه
- محصول: ۱۹۸۲
- امتیاز IMDb به فیلم: ۸.۲ از ۱۰
«آدمبرفی» نوشته ریموند بریگز، با تصاویر مداد رنگی خیرهکننده و جادوی زمستانی کافی کتابی ارزشمند برای کودکان است که اولین برف هر سال را بهترین لحظه برای هر کودکی میداند. گاهی اوقات، چنین اقتباسهای مستقیمی ممکن است دلهرهآور به نظر برسند؛ یک مدیوم متفاوت چه چیزی میتواند ارائه دهد که نسخه اصلی قبلا ارائه نکرده باشد؟ به نوعی، این فیلم کوتاه دایان جکسون شاید حتی خاصتر باشد. «آدمبرفی» که اکنون یکی از شناخته شدهترین و مهمترین فیلمهای کوتاه کریسمس هر سال است، یک فیلم خانوادگی گرم، انیمیشنی و حیرتانگیز است که صرف نظر از سن روی شما تاثیر میگذارد.
۶۶. در سرزمین (At Land)
- کارگردان: مایا درن
- بازیگران: مایا درن، جان کیج، پارکر تایلر
- مدت زمان پخش: ۱۵ دقیقه
- محصول: ۱۹۴۴
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۵ از ۱۰
هنگامی که مایا درن در سومین فیلم خود با نام «در سرزمین» حضور پیدا کرد، دچار بحران هویت شد؛ من کیستم و چگونه خود را از طریق هنرم نشان میدهم؟ او در شروع این فیلم کوتاه در ساحل غرق میشود، بیخبر از اینکه چگونه به آنجا رسیده است. او افراد و نسخههای جدیدی از خود پیدا میکند و درکی در این مورد ندارد که چگونه هر یک از آنها را میشناسد. «در سرزمین» با سبک سورئال پیشگامانهاش، یکی دیگر از پیروزیهای درن است. این واقعا مانند رویایی است که به نوعی روی فیلم ثبت شده است و درن آن را به ما هدیه داده است تا نسخه خودمان را بسازیم.
۶۵. کنسرت گربه (The Cat Concerto)
- کارگردان: ویلیام هانا، جوزف باربارا
- صداپیشهها: –
- مدت زمان پخش: ۷ دقیقه
- محصول: ۱۹۴۷
- امتیاز IMDb به فیلم: ۸.۲ از ۱۰
انتخاب تنها یک فیلم کوتاه تام و جری آسان نیست، اما به نظر میرسد «کنسرت گربه» میتواند بهترین باشد. اگر موش و گربه نمادین دائما در حال مبارزه با یکدیگر هستند (جری تام را فریب میدهد و تام سعی میکند تلافی کند و معمولا با شکست بزرگی روبرو میشود)، پس اگر آنها به طور تصادفی موسیقی بنوازند، چگونه به نظر میرسد؟ گوش دادن به این دونوازی دیوانهوار فوقالعاده است، اما دیدن صحنههای مضحک کارتونی سطح متفاوتی از سرگرمی را بوجود میآورد. موسیقی بدون توقف، سطحی از اضطراب را در کوتاه مدت به وجود میآورد و پایان بزرگ «کنسرت گربه» را بسیار شیرینتر میکند.
۶۴. فیلم (Film)
- کارگردان: آلن اشنایدر
- بازیگران: باستر کیتون، جیمز کارن، سوزان رید
- مدت زمان پخش: ۲۴ دقیقه
- محصول: ۱۹۶۶
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۵ از ۱۰
«فیلم»، در حالی که نامش واضح است، تنها فیلمنامه سینمایی ساموئل بکت، نمایشنامهنویس، با سبک نمایشی خاص آلن اشنایدر در مورد دوران صامت ساخته شده است. باستر کیتون علیرغم داشتن یک نقش کوتاه در فیلم مذکور، همزمان در «بلوار سانست» (Sunset Boulevard) هم حضور کوتاهی داشت. این فیلم کوتاه، افسانهای بیصدا را در زندانی سینمایی به تصویر میکشد، با لنز دوربینی که مانند یک چشم او را تنها نمیگذارد. تقریبا هیچ صدایی وجود ندارد، و این باعث میشود که این کار تقریبا و منحصرا بصری باشد.
۶۳. تعادل (Balance)
- کارگردان: ولفگانگ لاستین، کریستف لاستین
- صداپیشهها: کریستوف لاستین
- مدت زمان پخش: ۷ دقیقه
- محصول: ۲۰۰۳
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۹ از ۱۰
فیلمهای کوتاه میتوانند ابزار مناسبی برای استعارههای بزرگی باشند که به تصویر کشیدنشان در فیلمهای بلند کار سادهای نباشد. «تعادل» ساختهی دوقلوهای لاستین یک فیلم کوتاه نمادین هفت دقیقهای است که میتواند برای زندگی، اهداف تجاری، گالریها و موارد دیگر استفاده شود. سبک بصری سادهای دارد با یک سکوی شناور، تعدادی کاراکتر و جایزهای که چشمان این کارکترها به آن دوخته شده است. استراتژی پس از طمع در این افسانه وحشتناک به وجود میآید، زیرا انگیزههای باطنی هر فرد با دیگری در تضاد است. دیدن این ارواح پوچ که بر سر این گنج آشکار میجنگند، دردناک و در عین حال بسیار لذتبخش است.
۶۲. سرزمین بینان (Land Without Bread)؛ از بهترین فیلمهای کوتاه
- کارگردان: لوییس بونوئل
- بازیگران: ایبل جکین، الکساندر اونیل، فرانسیسکو ریبل
- مدت زمان پخش: ۳۰ دقیقه
- محصول: ۱۹۳۳
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۴ از ۱۰
با ازعان از اینکه لوییس بونوئل در مقام کارگردان چقدر پرکار بود، عجیب است که بدانید او چهارده سال بین دهه ۳۰ و ۴۰ دست از کارگردانی کشیده بود. آخرین اکران او در مرحله اول زندگی حرفهایاش، بیانیهای قومی-تخیلی با نام «سرزمین بدون نان» است، جایی که بونوئل شرایط فقیرانه خیابانهای اسپانیا را با خلاقیتهای سورئال خود مخلوط کرد. نتیجه یک نگاه کابوسوار به عدم تعادلهای سیستمی است، گویی یکی از رویاهای دیوانهکننده بونوئل بخشی از واقعیت ما است. بونوئل حتی پس از وقفه در زندگی حرفهایاش، از اینجا به بعد تنفر خود را نسبت به طبقات بالا کم میکند.
۶۱. تماس تلفنی (The Phone Call)
- کارگردان: مت کرکبی
- بازیگران: سالی هاوکینز، جیم برودبنت، ادوارد هاگ
- مدت زمان پخش: ۲۱ دقیقه
- محصول: ۲۰۱۳
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۳ از ۱۰
فیلمهای کوتاهی وجود دارند که با قصهپردازی مختصرشان، موفقیتآمیز ظاهر شدند. یکی از نمونههای بسیار خوب، فیلم برنده اسکار مت کربی به نام «تماس تلفنی» است. شما فقط یک طرف گفتگوی بین یک کارمند تلفنهای اضطراری و یک بیوه در آستانه خودکشی را میبینید. مکالمه این دو شما را متعجب خواهد کرد و شاید ترس بر شما غالب شود چرا که احساسات مشاور را میتوانید از لحنش درک کنید. اطلاعات پنهان یا به اندازهای وجود دارد که «تماس تلفنی» را بسیار بیشتر از آنچه که به نظر میزسد معنادار میکند.
۶۰. ستاره دریایی (L’Étoile de mer)
- کارگردان: من ری، جکیوز آندره بویفارد
- بازیگران: رابرت دسانز، آندره دی لا ریویر، آلیس پرین
- مدت زمان پخش: ۲۱ دقیقه
- محصول: ۱۹۲۸
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۱ از ۱۰
من ری اصرار داشت که سبک عکاسی را تغییر دهد، بنابراین منطقی بود که خود را در ساخت فیلم نیز امتحان کند. یکی از بهترین آثار او از پروندهی فیلمسازی بسیار مختصری که دارد «ستاره دریایی» است که به عنوان «ستارهماهی» هم شناخته میشود. این فیلم کوتاه در حالی که نامش از بیمهرگان گرفته شده است، کم و بیش تمرینی است در مورد نگاهها و چشماندازها، گویی که ما جهان را از طریق آکواریوم مینگریم، که توسط آبی که در آن زندگی میکنیم، تحریف شده است. روایت «ستاره دریایی» همان است که نشان میدهد. حسی که از نظر بصری به بیننده منتقل میکند، همان دنیایی است که ری میخواست ثبت کند: دنیایی با شناخت اندک و تخیل بیپایان.
۵۹. اپرا چیه دکیجون؟ (What’s Opera, Doc?)
- کارگردان: چاک جونز
- صداپیشهها: مل بلانک، آرتور کیو برایان، پاتریس دازیر
- مدت زمان پخش: ۷ دقیقه
- محصول: ۱۹۵۷
- امتیاز IMDb به فیلم: ۸.۳ از ۱۰
یکی از تحسینشدهترین آثار مرتبط با لونی تونز، «اپرا چیه دکیجون» مجموعه کاملی از انیمیشنهایی است (البته با شیطنتهای باگز بانی) که این داستان المر فاد را بالاتر از بقیه قرار میدهد، و ادای احترامی جدیتر به صحنههای اپرا است؛ پسزمینههایی با تصویرسازی فوقالعاده، نشانههای موسیقیایی و شنیدنی بینقص، و جسارت این فیلم کوتاه به روش مخصوص خود. هر چقدر احمقانه به نظر برسد، به همان اندازه در اجرای ایده عالی کرده است. «اپرا چیه دکیجون» در هفت دقیقه این حس را به بیننده منتقل میکند که یک متخصص در زمینه اپرا است.
۵۸. مجسمهها هم میمیرند (Statues Also Die)
- کارگردان: کریس مارکر، گیسلین کلوکه، آلن رنس
- مدت زمان پخش: ۳۰ دقیقه
- محصول: ۱۹۶۳
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۶ از ۱۰
چنین بیانیه مستحکمی درباره استعمار در یک مقاله سینمایی به ذهنهای خلاق فیلمسازی و فلسفی در دهه ۵۰ فرانسه نیاز دارد. تلاش مشترک بین آلن رنس، کریس مارکر و گیسلین کلوکه به این اثر کوتاه ختم میشود. هر سه در ساخت «مجسمهها هم میمیرند» دست داشتند؛ فیلمی که تفسیری تلخ درباره پاک شدن زندگی آفریقاییها از هنر و فرهنگ ارائه میدهد. «مجسمهها هم میمیرند» امروز به اندازه هفتاد سال پیش اهمیت دارد، «مجسمهها هم میمیرند» به همان اندازه که گرامیداشتی برای میراث هاست، به همان اندازه هم فراخوانی برای دست کشیدن از بیارزش کردن زندگیها است.
۵۷. ملاقات در وقت ناهار (The Lunch Date)
- کارگردان: آدام دیویدسون
- بازیگران: کلبرت فورد، پاول سرنوف، اسکاتی بلاچ
- مدت زمان پخش: ۱۲ دقیقه
- محصول: ۱۹۸۹
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۶ از ۱۰
اگر عاشق فیلمهای کوتاهی هستید که در آن میتوان در کمترین زمان ممکن یک داستان، جهان و زندگی کامل را جای داد، «ملاقات در وقت ناهار» برای شما بسیار مناسب است.«ملاقات در وقت ناهار» از همان نوع آثاری است که در مدرسه فیلم نمایش داده میشود تا سبک نوشتن مختصر و موثر را آموزش دهد و به راحتی میتوان دلیل آن را فهمید. در دوازده دقیقه، دو شخصیت نمایش داده میشوند (یک زن قضاوتکننده که قطارش را از دست داده است، و پسری که فقط میخواهد ناهار خود را بخورد). ما با یک مشکل روبرو هستیم؛ به نظر میرسد مرد سالاد زن را دزدیده است، در حالی که کاملا بیگناه است. در پایان، احساس خواهید کرد که سالها است که این دو را میشناسید. بسیاری از فیلمهای بلند نمیتوانند این کار را در بیش از صد دقیقه انجام دهند.
۵۶. توان ده (Powers of Ten)؛ از بهترین فیلمهای کوتاه
- کارگردان: چارلز ایمز
- بازیگران: فیلیپ موریسون
- مدت زمان پخش: ۹ دقیقه
- محصول: ۱۹۶۸
- امتیاز IMDb به فیلم: ۸.۱ از ۱۰
در سال ۲۰۲۱، میتوانید ویدیوها و تصاویر GIF جذابی در مورد پیچیدگیهای جهان و هر چیزی مرتبط با آن را پیدا کنید. در دهه ۶۰ و ۷۰، پیدا کردن فیلمی که بتواند نمای سیاره زمین و کوچکترین اتمها را به شما نشان دهد یک معجزه بود. تماشای «توان ده» حتی بر اساس استانداردهای امروزی هم هیجانانگیز است و یادآوری بزرگی است از اینکه همه ما در این دنیای بزرگ چقدر کوچک هستیم (و در عین حال خودمان چقدر پیچیده و درخشان هستیم).
۵۵. باران (Rain)
- کارگردان: ژوریس ایوانز، منوس فرانکن
- بازیگران: –
- مدت زمان پخش: ۱۴ دقیقه
- محصول: ۱۹۲۹
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۲ از ۱۰
«باران» که به عنوان یک مستند شناخته میشود، واقعا سعی نمیکند جهان را آنطور که هست به تصویر بکشد. در عوض، منوس فرانکن و ژوریس ایوانز در این فیلم عملکرد کاملا متفاوتی دارند؛ تبدیل سادهترین فعالیتهای روزمره (البته با پدیده آب و هوا) به هنر مطلق. حجم زیاد ترافیک چترها و پاشیدن قطرات باران روی زمین به تنهایی یک جشن بصری است، اما این فیلم کوتاه تمام دوازده دقیقه خود را صرف ارائه هرچه بیشتر زیبایی سینمایی میکند. «باران» که به عنوان اصلیترین فیلم صامت قبل از پخش فیلمهای ناطق شناخته میشود، نمونه خوبی از فیلمسازی آوانگارد است که توانست مرزهای یک موقعیت جدید را درنوردد.
۵۴. مادربزرگ (The Grandmother)
- کارگردان: دیوید لینچ
- بازیگران: ویرجینیا میتلند، رابرت چادویک، دورورتی مکگینیس
- مدت زمان پخش: ۳۴ دقیقه
- محصول: ۱۹۶۹
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۲ از ۱۰
دیوید لینچ قبل از ساخت «کله پاککن» (Eraserhead) در دوران دانشجویی خود نگاه دیگری به جهان داشت. همه فیلمهای کوتاه دیوانهوار او ارزشمند هستند، اما یکی از آنها به طور خاص پیشبینی کل زندگی حرفهای او و همچنین قویترین ارتباط اولیه با آثار فرانسیس بیکن (هنرمند نقاشی که لینچ به شدت آن را تحسین میکند) بود. «مادربزرگ» در دل خود داستانی جدی دارد، اما به شیوهای ناخوشایند گفته میشود. لینچ ناراحتیهای کودکی در حال رشد را به تصویر میکشد. مهم نیست که چه چیزهای عجیب و غریبی روی صفحه نمایش داده میشود، هر نت «مادربزرگ» سرشار از عشق واقعی است، و این اشارهای به شور و اشتیاق لینچ است که او را از دیگر نویسندگان تجربی (حتی در همین اوایل) جلوتر قرار داده است.
۵۳. پدر و دختر (Father and Daughter)
- کارگردان: مایکل دوک د ویت
- صداپیشهها: –
- مدت زمان پخش: ۹ دقیقه
- محصول: ۲۰۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۹ از ۱۰
«لاکپشت قرمز» (The Red Turtle) یکی از بهترین انیمیشنهای تمام دوران، زمانی به وجود آمد که استودیو جیبلی به سراغ انیماتور میشائل دودوک دی ویت رفت تا یک فیلم کامل بسازد. اگر فیلم کوتاه «پدر و دختر» او را تماشا کنید، به راحتی دلیل این اتفاق را میفهمید که چرا استودیویی به این خوشنامی و منحصر به فرد به دنبال او رفت. با دیدن این نامه عاشقانه نفسگیر که در سبک هنری با جوهر سنگین نشان داده شده است، غیرممکن است که تحت تاثیر قرار نگیرید. زندگی، مرگ و تولد دوباره، تمام چیزی است که در این داستان کوتاه به زیبایی هرچه تمامتر متصور شده، و به نظر میرسد از کتاب طراحی شخصی ساخته شده است. با یک بار دیدن این انیمیشن تا ابد در ذهنتان باقی خواهد ماند.
۵۲. سرهای سخنگو (Talking Heads)
- کارگردان: کریستوف کیشلوفسکی
- بازیگران: –
- مدت زمان پخش: ۱۶ دقیقه
- محصول: ۱۹۸۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۸ از ۱۰
شگفت انگیز است که سادهترین چیزها چه دستآورد بزرگی میتوانند داشته باشند. کریستوف کیشلوفسکی هنگام ساخت فیلم «سرهای سخنگو» یک انگیزه داشت؛ اینکه ببیند اگر از نسلهای مختلف یک سوال مشترک بپرسید پاسخهای آنها چقدر متفاوت خواهد بود. او از تعداد انگشت شماری از شرکت کنندگان (از جوان تا صد ساله) پرسید که میخواهند در زندگی خود به چه چیزی برسند. بچهها رویای بزرگ دارند، اما سالمندان با نگاه به گذشته تجزیه و تحلیل میکنند که زندگیشان چگونه پیش رفت (خوب یا بد). «سرهای سخنگو» فرضیهای بسیار اساسی دارد، اما نتایج نهایی آن به این شرح است: نگاهی بدیع به ادراکات مختلف از زمان، آنچه در زندگی ارزشمند است و زمانی که جاهطلبیهای ما نسبت به خودمان تغییر میکند.
۵۱. خانه سیاه است (The House Is Black)
- کارگردان: فروغ فرخزاد
- بازیگران: فروغ فرخزاد، ابراهیم گلستان، حسین منصوری
- مدت زمان پخش: ۲۱ دقیقه
- محصول: ۱۹۶۲
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۹ از ۱۰
به پایان رساندن فیلمهای کوتاه هم ممکن است سخت باشد، و شما نمونههای زیادی را در این لیست خواهید یافت. یکی از این موارد «خانه سیاه است»، جایی که بحران جذام در تبریز به طور کامل به نمایش گذاشته میشود. خشم به خاطر بیتوجهی جامعه نسبت به این دردمندان و همچنین امیدی که همچنان به دین وجود دارد. با این حال، عدم کمک به این زندگیها که بدون هیچ سانسوری نمایش داده میشوند، مطمئنا زنگ بیداری بود که بسیاری از مردم در سال ۱۹۶۳ به آن نیاز داشتند. فروغ فرخزاد در راه تبدیل شدن به یکی از بزرگترین نامهای سینمای ایران بود که به طرز غمانگیزی در جوانی درگذشت.
۵۰. ترور (Trevor)؛ از بهترین فیلمهای کوتاه
- کارگردان: پگی راجسکی
- بازیگران: رندی استون، برت بارسکی، جودی کین
- مدت زمان پخش: ۲۳ دقیقه
- محصول: ۱۹۹۴
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۷ از ۱۰
دومین فیلم در بخش بهترین فیلم کوتاه جوایز اسکار، داستان تکان دهنده دوران بلوغ «ترور» است. این فیلم کوتاه تاثیرگذار به کارگردانی پگی راجسکی احساسات بیپرده یک نوجوان همجنسگرا را بیان میکند که باور دارد توسط جهان نادیده گرفته شده است. این فیلم کوتاه منبع الهامی برای آلبومهای موسیقی مختلف و همچنین کمک به شکل گرفتن «پروژه ترور» (The Trevor Project) شده است. جدا از موفقیتهای خارجی، «ترور» داستانی صمیمانه دارد که باعث میشود با کاراکترهایش همذاتپنداری کنید.
۴۹. توهمات (Illusions)
- کارگردان: جولی دش
- بازیگران: لونت مککی، روزان کیتون، لیسا هنک
- مدت زمان پخش: ۳۴ دقیقه
- محصول: ۱۹۸۲
- امتیاز IMDb به فیلم: ۶.۸ از ۱۰
یکی از مشکلات اصلی صنعت فیلم، عدم تنوع است، که به وضوح یک مشکل بزرگ برای کل دوره سینما بوده است. چهل سال پیش «توهمات» به کارگردانی جولی دش ساخته شد، که همچنین یک فلاش بک به چهل سال قبل در دوران طلایی هالیوود است، و این هشتاد سال سابقه صرفا در این فیلم به تنهایی تحلیل شده است. در داستان کوتاه مبتکرانه دش، شما یک زن آفریقایی آمریکایی دارید که برای کار در صنعت فیلم، سفیدپوست شده است. ایده این است که فیلم به خودی خود توهمی از تصاویر متحرک باشد، اما مایه شرمساری است که افراد رنگین پوست مجبورند معجزه کنند تا شناخته شوند.
۴۸. جعبه موسیقی (The Music Box)
- کارگردان: جیمز پروت
- بازیگران: استن لورل، اولیور هاردی
- مدت زمان پخش: ۲۹ دقیقه
- محصول: ۱۹۳۲
- امتیاز IMDb به فیلم: ۸ از ۱۰
باید حداقل یک کلاسیک از لورل و هاردی در لیست فیلمهای کوتاه وجود داشته باشد و «جعبه موسیقی» ممکن است بهترین آنها باشد. حجم حرکات احمقانهای که از نصب ساده یک پیانوی ناشی میشود بیپایان است. البته همهی شیطنتها بی خطر هستند، گویی استن لورل و الیور هاردی میتوانند سرعت اجسام را کنترل کنند تا بهترین زمان بندی اسلپ استیک را داشته باشند. «جعبه موسیقی» یک کمدی دو نفره است که به زیبایی اجرا میشود و حتی یک لحظه هم از طنازی آن کاسته نمیشود.
۴۷. پرستو (Presto)؛ از بهترین فیلمهای کوتاه
- کارگردان: داگ سوئیتلند
- صداپیشهها: داگ سوئیتلند
- مدت زمان پخش: ۵ دقیقه
- محصول: ۲۰۰۸
- امتیاز IMDb به فیلم: ۸.۳ از ۱۰
علیرغم جامعیت آثار پیکسار در تمام سنین و اقشار جامعه، مخاطبان هدف آنها همیشه کودکان بودهاند و فیلمهای کوتاه جادویی مانند «پرستو» هستند که هدف اصلی آنها را به خوبی نشان میدهند. یک شعبدهباز و خرگوشش در نمایششان خرابکاریهای خندهداری میکنند. این طنز احمقانه است، اما پیکسار همیشه از طریق خلاقیت آثارش را ارتقا میدهد. وقتی صحبت از «پرستو» به میان میآید، ناگفته نماند که یک فیلم کوتاه شایان ستایش است که پیکسار در احمقانهترین و سرگرمکنندهترین حالت خود آن را به تصویر میکشد.
۴۶. خیابان کروکودیلها (Street of Crocodiles)
- کارگردان: تیموتی کوی، استفان کوی
- صداپیشهها: تیموتی کوی، فلیکس استواینسکی
- مدت زمان پخش: ۲۱ دقیقه
- محصول: ۱۹۸۶
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۷ از ۱۰
بدبختی مسری است، و گاهی اوقات این احساس بیتفاوتی چیزی است که ما را متحد میکند. «خیابان کروکودیلها»، نوشته استفان و تیموتی کوی، به همان اندازه که حس و حال بیننده را تحت تاثیر قرار میدهد، داستانی برای روایت ندارد. خلا در یک زمین بایر صنعتی که نمیتوان آن را با تمام مهرهها، پیچها و خاکهای دنیا پر کرد. این بیست دقیقه تصویر سرد، اروپای بیجان را نشان میدهد، جایی که دولتها به مردم خود اهمیتی نمیدهند و جانهای از دست رفته را نمیتوان نجات داد. «خیابان کروکودیلها» هنوز هم یک دستاورد بزرگ در انیمیشن استاپ موشن است. تنها سرنوشت روشنی که این اجساد بیچاره میتوانند به دست آورند.
۴۵. جایی برای ایستادن (A Place to Stand)
- کارگردان: کریستوفر چپمن
- بازیگران: –
- مدت زمان پخش: ۱۷ دقیقه
- محصول: ۱۹۶۷
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۱ از ۱۰
شگفتانگیز است که فکر کنیم کانادا در سال ۱۹۶۷ تنها صد سال داشت، اما درست در آن زمان درست وسط جنبش دهه شصتیهای موزون بود؛ زمان مناسبی برای شخصی مانند کریستوفر چپمن به نمایندگی از استان انتاریو در نمایشگاه مونترال آن سال. او «جایی برای ایستادن» را ساخت و به طور خاص فناوری تصاویر چند دینامیکی را برای این کار اختراع کرد (چندین عکس به طور همزمان روی یک صفحه، که هر کدام به طور مستقل عمل میکنند). این جشن استانی به یک اثر هنری تبدیل شد که هر ملتی میتوانست آن را تماشا کند و در آن آرامش پیدا کند و از آن زمان همه چیز از «بردی برانچ» تا «۲۴» از آن الهام گرفتند.
۴۴. من اینجا هستم (I’m Here)؛ از بهترین فیلمهای کوتاه
- کارگردان: اسپایک جونز
- بازیگران: اندرو گارفیلد، سینا گویلری، مایکل بری جونیور
- مدت زمان پخش: ۳۵ دقیقه
- محصول: ۲۰۱۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۸ از ۱۰
فیلم «او» (Her) برای اسپایک جونز به عنوان کارگردان و نویسنده، دستاورد بزرگی به نظر میرسید. گویی «او» به تنهایی تحقق چشماندازهای موزیک ویدیوهایش بود. یکی از پیشروهای درخشان فیلم کوتاه، «من اینجا هستم» بود که از جهات مختلف کاملا شبیه «او» است. در این واقعیت عجیب، انساننماهای کامپیوتری وجود دارند که میتوانند احساسات را تجربه کنند. علاوه بر این، آنها درست مانند کامپیوترهای دنیای ما (با RAM و سایر قطعات) کار میکنند، اما اجزای کاملا جدیدی نیز دارند. «من اینجا هستم» شامل عشق واقعی سایبری است، جایی که عشق رد و بدل میشود و قطعات فیزیکی قابل اشتراکگذاری هستند، که منجر به بزرگترین فداکاریها میشود.
۴۳. یک عصر قورباغهای (One Froggy Evening)؛ از بهترین فیلمهای کوتاه
- کارگردان: چاک جونز
- صداپیشهها: بیل رابرتز، جف مککارتی، ویلیام رابرتز
- مدت زمان پخش: ۷ دقیقه
- محصول: ۱۹۵۵
- امتیاز IMDb به فیلم: ۸.۴ از ۱۰
«یک عصر قورباغهای» یک فیلم کوتاه سادیستی است، و در عین حال طنز آن در نوع خود عالی است. چرا ما از عذابی که مرد ناشناس با قورباغه آوازخوان با استعداد خود تجربه میکند، لذت میبریم، قورباغهای که فقط هر زمان که بخواهد آواز میخواند و هیچ کس دیگری تماشایش نمیکند؟ شاید این طعنهآمیز باشد که تنها ما میتوانیم با شنیدن این قورباغه، آن هم در حالی که هیچ کس دیگری قادر به انجام این کار نیست تحملش کنیم، و اینکه ثابت شده که مرد دیوانه است، آن هم در حالی که هیچ اشتباهی انجام نداده است، و این موضوع داستان شیطانی ما را بسیار مفرح میکند. همچنین کمک میکند که قورباغه مجموعهای فوقالعاده از آهنگهایی داشته باشد که میتوانیم از آنها لذت ببریم.
۴۲. آخرین مزرعه (The Last Farm)
- کارگردان: رونار رونارسون
- بازیگران: سیگوردور اسکولسان، اولافیا هورن، جان سیگوربورجانسون
- مدت زمان پخش: ۱۸ دقیقه
- محصول: ۲۰۰۴
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۷ از ۱۰
زمستان در راه است و خانوادهای کشاورز باید خود را برای فصل پیش رو آماده کنند. مزارع به عنوان نمادی خارقالعاده از زندگی نشان داده میشوند و میبینند که چگونه محصولات رشد میکنند و برداشت میشوند و این چرخه را بارها و بارها ادامه میدهند. اینها در فیلم کوتاه «آخرین مزرعه» اثر رونار رونارسون، جایی که زمستان را چیزی فراتر از پایان یک تابستان نشان میدهد، بهتر از این نمیتوانست نشان داده شود.
همانطور که این فیلم کوتاه پیش میرود و ماهیت واقعی و خشن فصلی سرد را نشان میدهد، ممکن است کمی احساس بلاتکلیفی کنید، زیرا میدانید کاری از دستتان برنمیآید. چیزی بسیار تلخ و شیرین در مورد این فیلم وجود دارد؛ پذیرشی که همه ما باید با آن روبرو شویم. فیلم به سبک معمولی ایسلندی به این واقعیتهای تاریک بسیار زیبا و پر از روح میپردازد.
۴۱. پلیسها (Cops)
- کارگردان: ادوارد اف کلاین
- بازیگران: باستر کیتون، جو رابرتز، ویرجینیا فاکس
- مدت زمان پخش: ۱۸ دقیقه
- محصول: ۱۹۲۲
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۶ از ۱۰
مانند بسیاری از کمدیهای صامت، «پلیس» یک کاراکتر اصلی دارد («مرد جوان» با بازی باستر کیتون) که در بدشانسترین وضعیت ممکن قرار دارد. چیزی که «پلیس» را به یکی از قویترین کمدیهای این مدیوم تبدیل میکند این است که چگونه این لحظات به هم مرتبط میشوند و در دلهرهآورترین لحظات به اوج میرسند. مرد جوان همچنان با قانون دچار مشکل میشود و تلاشهای او برای فرار تنها منجر به این میشود که افسران پلیس بیشتری بخواهند او را بگیرند. این تعداد افزایش مییابد و به ابعاد احمقانهای میرسد. مثل این است که یک شهر در حال تلاش برای متوقف کردن او است. «پلیس» یک طنز اغراقآمیز بینظیر دارد که با هیچ اثری قابل مقایسه نیست.
۴۰. قصهی قصهها (The Tale of Tales)؛ از بهترین فیلمهای کوتاه
- کارگردان: یوری نورشتاین
- صداپیشهها: الکساندر کالیاگین
- مدت زمان پخش: ۲۹ دقیقه
- محصول: ۱۹۷۹
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۹ از ۱۰
سبک انیمیشن منحصر به فرد یوری نورشتاین ترجمهای باشکوه از کتابهای مصور کودکان بر روی صفحه نمایش بزرگ یا کوچک است. تصاویر پر مهر او به عنوان یک مقابله با فضای سیاسی روسیه امروزی عمل کرده است. نوستالژیک روزهای جوانی است (نورشتاین را در جای دیگر این لیست باز هم خواهید دید). یکی از نمونههای بارز آثار او «قصهی قصهها» است. یک افسانه دهه ۷۰ که گرگی در تلاش برای درک خاطراتی است که اکنون در حال محو شدن هستند. «قصهی قصهها» به اندازه کافی شیرین است که بینندگان جوانتر به آن علاقهمند شوند، اما همچنین به اندازه کافی عمیق و قابل درک است که هر مخاطب مسنتر با دیدنش احساس آرامش کند.
۳۹. مهتاب (Mothlight)؛ از بهترین فیلمهای کوتاه
- کارگردان: استن براکیج
- بازیگران: –
- مدت زمان پخش: ۴ دقیقه
- محصول: ۱۹۶۳
- امتیاز IMDb به فیلم: ۶.۲ از ۱۰
«مهتاب» اثر استن براکیج یک مکاشفه حیرتانگیز از سینما است، بهویژه به این دلیل که به تعابیر بسیاری یک فیلم نیست. «مهتاب» که کاملا توسط تکههایی از طبیعت (برگها، علفها، گلبرگها) و بالهای شفاف شبپره جمعآوری شده است، آزمایشی انتزاعی است که حتی یک فیلم انیمیشنی را زیر سوال میبرد. هر جسم با خطوط، یا سوراخهایی در کنار هم قرار داشته میشود تا به پروژه نهایی برسد. در اینجا، خود «فیلم» به یک کاردستی تبدیل میشود؛ چشماندازی نامتعارف از یک هنر که بیشتر فیلمسازان جرات پیشروی تا این حد را ندارند.
۳۸. تانگو (Tango)
- کارگردان: زبینگیو رابزینسکی
- بازیگران: آلوئز اسپرت، کنی مککورمیک، آنیمازیون
- مدت زمان پخش: ۸ دقیقه
- محصول: ۱۹۸۱
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۷ از ۱۰
«تانگو» زبینگیو رابزینسکی با یک سری الگوهای دیداری و شنیداری شروع میشود. هر بار که یک قسمت به پایان میرسد، دیگری شروع میشود. فعالیتهای روزانه (بازی، تعمیر لامپ، تعویض پوشک) و رویدادهای غیرعادی (از جمله سرقت و تعویض توالت) به صورت یک سری ریتمهای ناگهانی دیده میشوند، زیرا صفحه به یک آشفتگی کالیدوسکوپیک مبدل شده. زندگی همین است؛ تکراری و هم منحصر به فرد، همه با هم در خوب و بد زمان و خاطره در هم میآمیزند. با وجود تکرارهایش، «تانگو» هرگز یکنواخت احساس نمیشود. در واقع، فقط تا زمانی که گرد و غبار فرو نشیند و ذهن شما پاک شود، احساس سرخوشی بیشتر و بیشتری میکنید. زندگی یک رقص است و «تانگو» بسیاری از مراحل آن را به تصویر کشیده است.
۳۷. منتظر بعدی هستم (J’Attendrai le suivant)
- کارگردان: فیلیپ اوریندی
- بازیگران: توماس گودین، پاسکال کاسانوا، سوفی فورته
- مدت زمان پخش: ۵ دقیقه
- محصول: ۲۰۰۲
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۴ از ۱۰
این شگفتانگیز است که کلمات مناسب چه کاری میتوانند انجام دهند. یکی از کوتاهترین و بهترین فیلمهای این فهرست، «منتظر بعدی هستم» عوامل و بازیگران خود را با سرعتهای فوقالعاده در کنار هم قرار میدهد. یک مسافر توسط غریبهای با حرفهای مهم سرگرم میشود؛ او میخواهد زندگی خود را با کسی تقسیم کند تا روزمرگی وجودیاش را درمان کند. این به یک پیچ و تاب درخشان تبدیل میشود، که باعث میشود احساس کنید بخشی از کل این توهم بودهاید. ما فقط یک بار زندگی میکنیم، اما همیشه قطار بعدی برای هدایت ما وجود خواهد داشت.
۳۶. سرنوشت (Destino)
- کارگردان: دومینیک مونفری
- بازیگران: سالوادور دالی، دورا لوز، جنیفر اسپوزیتو
- مدت زمان پخش: ۷ دقیقه
- محصول: ۲۰۰۳
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۷ از ۱۰
زمانی والت دیزنی میخواست انیمیشن را به هنر تبدیل کند. فانتازیا هم در همین دوران خلق شد. سالوادور دالی قبلا در چند مورد قابل توجه بخشی از صنعت فیلم بوده است (نمونه دیگری بعدا در این لیست دیده خواهد شد). این دو با هم روی «سرنوشت» کار کردند. نام کنایهآمیزی انتخاب کردند که به نظر نمیرسید برای این فیلم کوتاه رهاوردی داشته باشد. برادرزاده روی ای دیزنی پروژه را با کارگردانی دومینیک مونفری در اواخر هزاره احیا کرد و «سرنوشت» سرانجام در سال ۲۰۰۳ (دهها سال پس از شروع پیش تولید آن) متولد شد. این منظره رویایی و کلیت داستان گواه بر این است که تخیلیترین انیمیشنها به زمان محدود نمیشوند.
۳۵. میهنپرستی (Patriotism)؛ از بهترین فیلمهای کوتاه
- کارگردان: یوکیو میشیما
- بازیگران: یوکیو میشیما، یوکیو سوروکا
- مدت زمان پخش: ۳۰ دقیقه
- محصول: ۱۹۶۶
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۵ از ۱۰
به جز فیلم درخشان «میشیما: یک زندگی در چهار بخش» (Mishima: A Life in Four Chapters) اثر پل شریدر، بهترین پیوند بعدی بین نویسنده یوکیو میشیما و سینما، فیلم کوتاهی است که او با همکاری دوموتو ماساکی با عنوان «میهنپرستی» کارگردانی کرد. «میهنپرستی» که منعکس کننده ایدئولوژیهای بسیاری است که او اظهار داشت، یک فیلم کوتاه دردناک است که آشفتگیهای سیاسی و تصمیمات شدید شورش را به تفصیل شرح میدهد. زندگی میشیما در واقع منعکس کننده این فیلم است که خودش هم در آن بازی کرده است (و بر اساس یکی از محبوبترین داستانهای او ساخته شده است). فیلم شریدر تصویری پر جنب و جوش و تماشایی از زندگی میشیما است، اما بهترین نمونهای که از یک فیلم زندگینامهای میتوان مثال زد همین فیلم کوتاه نفسگیر است.
۳۴. پلنگهای سیاه (Black Panther)
- کارگردان: انیس واردا
- بازیگران: رابی سیل، هوی پی نیوتون، استورکی کارمیشل
- مدت زمان پخش: ۳۱ دقیقه
- محصول: ۲۰۱۹
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۳ از ۱۰
بیش از پنجاه سال قبل از بازنگری گسترده برای پاکسازی برچسبهای ناجوانمردانه پیرامون جنبش حزب پلنگ سیاه، انیس واردا درست در خط مقدم حزب آنجا بود. هنوز هم درخواستهایی برای اقدام علیه خشونت پلیس نسبت به غیرنظامیان، به ویژه افراد رنگین پوست وجود دارد. «پلنگهای سیاه» زمانی ساخته شد که رسانهها تمام تلاش خود را برای تجمع علیه جنبش انجام میدادند، بنابراین تصویر فعلی واردا در واقع برای زمان خود یک شورش به شمار میآمد. «پلنگ سیاه» که با عشق، احترام و دعوت به عدالت ساخته شده است، مستندی سیاسی است که به امید صلح و حل و فصل ساخته شده است.
۳۳. آتشبازی (Fireworks)
- کارگردان: کنت انگر
- بازیگران: کنت انگر، بیل سلزر، گوردون گری
- مدت زمان پخش: ۲۰ دقیقه
- محصول: ۱۹۶۹
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷ از ۱۰
قبل از آثار ضدفرهنگی که ما او را با آنها میشناختیم، کنت انگر «آتشبازی» را ساخت؛ اولین فیلمی که از او باقی مانده است (و ما میشناسیم). به جرات میتوان گفت که این تصویر پیشگامانه LGBTQ+ برای شورش علیه فیلمسازی نبود، بلکه روشی بود که او سعی میکرد صداهای بیصدا را وارد رسانه کند. با توجه به اینکه «آتشبازی» اولین فیلمی است که روایتی از همجنسگرایان در سینمای آمریکا دارد، موفق ظاهر شد. «آتشبازی» که هنوز به سبک جسورانه انگر روایت میشود، طیف کاملی از تجربه همجنسگرایی را در اواخر دهه ۴۰ به تصویر میکشد، از خواستههای پنهان گرفته تا خشونت جنسی گرافیکی. پردازش این فیلم دشوار است، اما تخیل باورنکردنی آن خشم تاریکی را به هنر تجربی تبدیل میکند.
۳۲. کاراکاتوآ (Krakatau)؛ از بهترین فیلمهای کوتاه
- کارگردان: ماریوز گرزکروزک
- بازیگران: کاترین بارگیوسکا
- مدت زمان پخش: ۱۱ دقیقه
- محصول: ۱۹۸۶
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۴ از ۱۰
برخی از فیلمهای تجربی درباره داستانهایی نیستند که ظاهرا میتوانند بازگو شوند، بلکه تلاشهایی هستند که برای وادار کردن آنها به گفتن چیزی ساخته میشود. «کاراکاتوآ»، به کارگردانی ماریوز گرزکروزک، از فیلمهای غیرمرتبط، مقیاسهای مختلف، و بسیاری از عناصر متضاد دیگر، همه در تلاشی برای ایجاد ارتباط با مخاطبان گردآوری شده است. نام «کاراکاتوآ» که از یک آتشفشان برداشته شده، قرار است باعث فوران احساسات شما شود؛ تصاویر دلخراش، انسجام دشوار و ناراحتیهای دیگر به مدت یازده دقیقه. «کاراکاتوآ» با ترکیب سوررئالیست و اضطراب، یک تجربه موقت فراموش نشدنی است که شما را مجبور میکند ساعتها در ذهن خود محبوس شوید.
۳۱. کشتی بخار ویلی (Steamboat Willie)
- کارگردان: والت دیزنی
- صداپیشهها: والت دیزنی، ویلفرد جکسون
- مدت زمان پخش: ۸ دقیقه
- محصول: ۱۹۲۸
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۶ از ۱۰
از نظر فنی «هواپیمای دیوانه» (Plane Crazy) اولین فیلمی بود که میکی ماوس قدیمی و دوست داشتنی را به نمایش میگذاشت، اما «کشتی بخار ویلی» توانست به عنوان یکی از اولین فیلمهای انیمیشن با صدای همگام محبوبیت زیادی به دست آورد. والت دیزنی با برادرش روی الیور و همچنین آب لوئرکز (طراح خود میکی) روی این فیلم کوتاه کار کردند که شبیه یک اثر باستر کیتونی در قلمرو کارتونی شد. «کشتی بخار ویلی» در زمان به عنوان یک لوگو برای دیزنی منجمد شده است، اما این فیلم کوتاه بیشتر محصول زمان خود است، نه اینکه کاملا مترادف با استودیوی انیمیشن سازی باشد. با این وجود، جادو واقعا از اینجا شروع شد و هم در تاریخ فیلم و هم در ریشههای دیزنی جذاب باقی خواهد ماند.
۳۰. یک اتفاق در پل آول کریک (An Occurence at Owl Creek Bridge)
- کارگردان: رابرت انریکو
- بازیگران: راجر جکوئت، آن کورنلی، استفان فی
- مدت زمان پخش: ۲۸ دقیقه
- محصول: ۱۹۶۲
- امتیاز IMDb به فیلم: ۸.۱ از ۱۰
«یک اتفاق در پل آول کریک» زمانی که به عنوان تنها اپیزود «منطقه نمیمه روشن» نمایش داده شد، مورد توجه زیادی قرار گرفت. این یک فیلم کوتاه بود که نادیده گرفتنش کار سادهای نبود، چرا که مضامین واقعی متناوب سریال را در بر میگرفت و علارغم اینکه محصول فرانسه بود، جهانی محسوب میشد زیرا تقریبا هیچ دیالوگی نداشت. برای بیش از بیست دقیقه سحرآمیز، «یک اتفاق در پل آول کریک» سرنوشت غیر واقعی و ویرانی ناشی از بازگشتن به زمین را به ما نشان میدهد.
۲۹. غذا (Food)؛ از بهترین فیلمهای کوتاه
- کارگردان: یان شوانکمایر
- بازیگران: جان کراوس، جارمویر کالیستا، ماری زمانوا
- مدت زمان پخش: ۱۷ دقیقه
- محصول: ۱۹۹۲
- امتیاز IMDb به فیلم: ۸.۱ از ۱۰
استاپ موشن یان شوانکمایر در مورد درگیریهای طبقاتی مختلف و غذا، علیرغم نتیجه معمول هر فیلمی که بر روی غذا خوردن متمرکز است، مطمئنا احساس گرسنگی در شما ایجاد نخواهد کرد. از افراد فقیرتر که به خوردن لباسهای خود و اثاثیه و کارد و چنگال اطرافشان متوسل میشوند تا سرمایهدارانی که خودشان را میخورند، غذا در این فیلم کوتاه هر چیزی است غیر از یک تصویر اشتهاآور. «غذا» فوق العاده تاثیرگذار است، و به تصویر درآوردن چنین خلاقیت و تخیلی، تنها از یان شوانکمایر برمیآید.
۲۸. تایم کد (Timecode)
- کارگردان: خوانخو گیمنز
- بازیگران: نیکلاس ریچینی، پپ دیمنچ، لالی آیگوید
- مدت زمان پخش: ۱۵ دقیقه
- محصول: ۲۰۱۶
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۱ از ۱۰
«تایم کد» محصول فرانسه و به کارگردانی خوانخو گیمنز، داستان یک چشمپوشی و رفاقت است. وقتی یکی از کارکنان ساختمان به طور ناگهانی و غیر عمد باعث شکستن چراغ ماشین یکی از ساکنین میشود، نگهبان که با کمک دوربینهای مدار بسته متوجه غیرعمدی بودن این اتفاق میشود سعی در پنهان کردن اشتباه آن کارمند دارد. چگونگی آگاه کردن کارمند توسط نگهبان، جالبترین قسمت این فیلم کوتاه است.
۲۷. شلوار اشتباهی (The Wrong Trousers)
- کارگردان: نیک پارک
- صداپیشهها: پیتر سالیس
- مدت زمان پخش: ۳۰ دقیقه
- محصول: ۱۹۹۳
- امتیاز IMDb به فیلم: ۸.۳ از ۱۰
والاس و گرومیت، قهرمانهای خمیری مورد علاقه ما، قبلا با «یک روز بزرگ» (A Grand Day Out) شناخته شده بودند، اما این «شلوار اشتباهی» بود که آنها را مطرح کرد و جای انیمیشنهای آردمن را در میان سالنهای بزرگ تاریخ انیمیشن تثبیت کرد. اختراعات احمقانه والاس، از جمله آن شلوارها، و کشف راز پنگوئن توسط گرومیت، و خرابکاریهای خندهدار تنها بخشی از این فیلم کوتاه جذاب است. همانقدر که «شلوار اشتباهی» میتواند هیجان انگیز باشد، سرگرم کننده هم است و برای همه سنین مناسب بوده تا در طول زمان نیم ساعته خود لبخند به لبشان بیاورد.
۲۶. وایشای نابینا (Blind Vaysha)؛ از بهترین فیلمهای کوتاه
- کارگردان: تئودور اوشف
- صداپیشهها: کارولین داورناس، جولی بورز
- مدت زمان پخش: ۸ دقیقه
- محصول: ۲۰۱۶
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۳ از ۱۰
«وایشای نابینا» داستان دختری به نام وایشا است که از بدو تولد خیلی خاص بود و ویژگی منحصر به فردی داشت. او با چشم چپش فقط میتواند گذشته را ببیند و با چشم راستش میتواند آینده را ببیند. گذشته از دید او آشنا و امن است، آینده شوم و تهدیدکننده و زمان حال یک نقطه کور است.
۲۵. اردک دیوانه (Duck Amuck)
- کارگردان: چالز ام جونز
- صداپیشهها: –
- مدت زمان پخش: ۷ دقیقه
- محصول: ۱۹۵۳
- امتیاز IMDb به فیلم: –
چه کسی نیاز به شکستن دیوار چهارم دارد وقتی که دیوار چهارم حتی وجود ندارد؟ دافی داک بدترین روز زندگی خود را در «اردک دیوانه» تجربه میکند که انیماتور تصمیم میگیرد سرنوشت ناگوار، شرایط وحشتناک و دردسرهای شدید را برای او فراهم کند. همه در شکوهی سادیستی. دافی به وضوح اذیت میشود، با توجه به عدم صبر نمادینش، و در تمام مدت کوتاه انیمیشن با انیماتور مواجه میشود. همه این فعل و انفعالات کوچک منجر به یک اتفاق خارقالعاده میشود.
۲۴. آن یک دیدار بود (C’était un rendez-vous)
- کارگردان: کلود لولوش
- بازیگران: کلود لولوش، گانیلا فرایدن، لی پایلوت
- مدت زمان پخش: ۹ دقیقه
- محصول: ۱۹۷۶
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۹ از ۱۰
فیلم کوتاه بسیار هیجانانگیز «آن یک دیدار بود» کلود لولوش توسط دوربینی که روی ماشینی نصب شده است و با سرعت در خیابانهای پاریس میراند فیلمبرداری شده است. دیدن این فیلم احساس بسیار رهایی بخشی تداعی میکند، در طول فیلم احساس خواهید کرد که در حال اوج گرفتن هستید. کل فیلم در یک برداشت انجام شد، که در کل تاریخ فیلمسازی شاید به تعداد انگشتشمار شاهد آن باشیم. در این فیلم سرعت دیوانهواری را تجربه میکنید که شاید هیچوقت در زندگی واقعی فرصت آن را نداشته باشید.
۲۳. روزالی (Rosalie)؛ از بهترین فیلمهای کوتاه
- کارگردان: والرین بروفچیک
- بازیگران: لیگیا برانیس
- مدت زمان پخش: ۱۵ دقیقه
- محصول: ۱۹۶۶
- امتیاز IMDb به فیلم: ۶.۶ از ۱۰
اتفاق وحشتناکی در این فیلم کوتاه تخیلی رخ داده است؛ روزالی فرزند تازه متولد شده خود را کشته است و اکنون باید دلیلش را مطرح کند. «روزالی» فیلم ناراحت کننده والرین بورفچیک با شخصیت تنها رو به دوربین و بوم خالی پشت او روایت میشود. در این بین نوری از اطراف او میتابد که لباس سفیدش را محو میکند و سرش تنها سخنگوی فیلم است. مونولوگ او به تصاویر و سکانسهای استاپ موشن تبدیل میشود، مانند ذهنی دیوانه که از فکری به فکر دیگر میپرد. با دیدن این فیلم نخواهید توانست مضامین اصلی سقط جنین و غم و اندوهی که پس از آن بوجود میآید را نادیده بگیرید.
۲۲. ۱۰ دقیقه (Ten Minutes)
- کارگردان: احمد اماموویچ
- بازیگران: ایزودین باجروویک، سانجا بوریک، انیس بسلاجیک
- مدت زمان پخش: ۱۰ دقیقه
- محصول: ۲۰۰۲
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۵ از ۱۰
در فیلم کوتاه احمد اماموویچ (که کمی بیشتر از مدت زمان عنوانش است)، ده دقیقه میتواند دو خط زمانی متفاوت را نشان دهد. توریست خوش شانسی وجود دارد که منتظر است ببیند چه مناظری را در دوربین ثبت کرده است. او نگاهی به زندگیهای متاثر از جنگ بوسنی دارد، واقعیتی کاملا متفاوت. برای یک نفر، ده دقیقه زمان کمی برای انتظار است. برای شخص دیگری، ده دقیقه میتواند یک عمر کامل (یا تنها فرصت برای نجات زندگی) باشد. «ده دقیقه» گیرا است، اما از همه مهمتر به طرز باورنکردنی روشنگر است.
۲۱. خارپشتی در مه (Hedgehog in the Fog)
- کارگردان: یوری نورشتاین
- صداپیشهها: آلکسی باتالوف، ویاچسلاو نوینوی، ماریا ویناگرادوا
- مدت زمان پخش: ۱۰ دقیقه
- محصول: ۱۹۷۵
- امتیاز IMDb به فیلم: ۸.۲ از ۱۰
ترس میتواند هر چیزی را در اطراف ما بدتر کند، و کار بزرگ یوری نورشتاین جوجه تیغی دوستداشتنی و ملموس در مه این را به خوبی نشان میدهد. این پستاندار جنگلی در حال تلاش برای یافتن بهترین دوست خود است، اما ناتوانی در دیدن اطرافش باعث میشود گم شود و با موجودات و اشیا دیگری روبرو شود که فقط این سردرگمی را بدتر میکند.
با وجود بدترین اتفاقاتی که رخ میدهد، جوجه تیغی تلاش میکند به راه خود ادامه دهد. پس از رسیدن به یک راه حل، هنوز معضل دیگری وجود دارد؛ تعجب در مورد حوادثی که او با آنها روبرو شده است، که درهای جدیدی از نگرانی و ترس را باز میکند. به نوعی، «جوجهتیغی در مه» بسیار تلخ و شیرین بوده و یادآور این است که راه حلها همیشه در گوشه و کنار هستند، اما موانع را نباید نادیده گرفت.
۲۰. سینک آشپزخانه (Kitchen Sink)؛ از بهترین فیلمهای کوتاه
- کارگردان: آلیسون مکلین
- بازیگران: ترسا هیلی، پیتر تیت، آناگرتا کریستین
- مدت زمان پخش: ۱۴ دقیقه
- محصول: ۱۹۸۹
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۳ از ۱۰
هیچ کس از گرفتگی فاضلاب خوشش نمیآید، درست است؟ «سینک آشپزخانه» آلیسون مکلین جرات میکند از کار ساده باز کردن لولهی سینک ظرفشویی، قدمهای بلندتری بردارد و یک کابوس کامل را رقم بزند. در این تلنگر کوچک، اتفاقات غیر قابل تصوری رخ میدهد، و حتی یک داستان عاشقانه هم به تصویر کشیده میشود. به طور کل، «سینک آشپزخانه» نتیجه ترسها و مشکلات درونی است. مکلین یک چشمانداز سورئال و غیر طبیعی برای اعصار، یک اتاق آشنا را به یک زندان، یک سیستم زهکشی را به یک دریچه و بدن انسان را به وسیلهی عجیب ساختهی دست خودش تبدیل میکند.
۱۹. یک آهنگ عاشقانه (Un chant d’amour)
- کارگردان: ژان ژنه
- بازیگران: آندره ریباز، براوو
- مدت زمان پخش: ۲۶ دقیقه
- محصول: ۱۹۷۵
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۵ از ۱۰
تنها فیلمی که ژان ژنه نویسنده تا به حال ساخته، شعار انقلابی «یک آهنگ عاشقانه» بود که در آن عاشقان همجنسگرا از هم جدا میشوند، به عنوان جنایتکار با آنها رفتار میشود و در سلولهایی در کنار یکدیگر زندانی میشوند. خواستهها را نمیتوان هدف تعصب قرار داد، اما سیستم در اینجا حاضر است عشق را به مجازات تبدیل کند.
این فیلم فراتر از تکان دهنده است، به خصوص به دلیل لحظاتی که مطمئنا شما را شوکه میکند. ژنه علیرغم اینکه یک رمان نویس است، در «یک آهنگ عاشقانه» از دیالوگ استفاده نمیکند. او میدانست که این برای همه اقشار جامعه قابل دیدن و درک است. این روش او بود که مخاطبان را در به رسمیت شناختن جامعه همجنسگرایان تشویق کند؛ تنها چیزی که میخواهد فرصتی برای عشق ورزیدن است، و بسیاری از اعمال نفرتانگیز باعث از بین رفتن صلح و شادی (و حتی زندگی) میشوند.
۱۸. بدون دروغ (No Lies)
- کارگردان: میچل بلاک
- بازیگران: شلبی رولینگتون، الک هرشفلد
- مدت زمان پخش: ۱۶ دقیقه
- محصول: ۱۹۷۳
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۵ از ۱۰
«بدون دروغ» یک مستند نیست (علیرغم ظاهر واقعی آن)، اما داستانی حقیقی را برای بینندگان بیشماری حتی سالها پس از ساختش بیان میکند. میچل بلاک زمانی که هنوز دانشجو بود، این فیلم کوتاه را با شلبی لورینگتون به عنوان رهبر این اعتراف ناراحت کننده خلق کرد. دوربین بلاک او را همه جا تعقیب کرده و به حریم خصوصی او حمله میکند.
در نهایت، شخصیت لورینگتون شکسته میشود و آنچه را که در درون خود با آن مبارزه میکند فاش میکند. این فیلم تصویری شبیه به مکالمهای است که تمایل داریم نادیده گرفته شود، اما بحث مهمی است که جهان نیاز به شنیدن آن دارد. «بدون دروغ» تمرکز مهمی بر تاثیرات پایدار خشونت جنسی است.
۱۷. جزیره گلها (Isle of Flowers)
- کارگردان: خورخه فورتادو
- بازیگران: –
- مدت زمان پخش: ۱۵ دقیقه
- محصول: ۱۹۸۹
- امتیاز IMDb به فیلم: ۸.۵ از ۱۰
اولین باری که «جزیره گلها» اثر خورخه فورتادو را ببینید، بلافاصله از تمایل فیلم برای شکستن تک تک عملکردهای اساسی به عنوان یک درس علم و تاریخ سرگرم خواهید شد. خیلی اغراقآمیز به نظر میرسد، اما به شکل جالبی مفصل است. انسانها به عنوان موجوداتی بسیار پیشرفته و تکامل یافته به تفصیل شرح داده میشوند، و این باعث میشود که به طرز عجیبی احساس خوبی داشته باشید. با ادامه «جزیره گلها»، نیات واقعی آن آشکار میشود که تکبر انسانیت کانون اصلی آن است. فقدان عشق به افراد دیگر همیشه مشهود است، اما آثاری مانند «جزیره گلها» ما را با روشهای جدید و تکان دهنده آشنا میکند. شما با دیدن ذات منحصر به فرد فیلم، برای همیشه تحت تاثیر قرار میگیرید.
۱۶. آیین در زمان تغییر یافته (Ritual in Transfigured Time)
- کارگردان: مایا درن
- بازیگران: مایا درن، ریتا کریستیانی، فرانک وستبروک
- مدت زمان پخش: ۱۵ دقیقه
- محصول: ۱۹۴۶
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷ از ۱۰
به طور معمول، آثار مایا درن را میتوان بهعنوان سورئال یا دنیای رویایی توصیف کرد که احساس میشود میتوان به آن دسترسی داشت. «آیین در زمان تغییر یافته» کمی متفاوت است؛ گویی مستقیما از بُعدی بیرون کشیده شده است که ساعتها، فضا و دیگر روابطی که ما به اشتراک میگذاریم وجود ندارد. رقصها یا با هم ترکیب میشوند (برای ایجاد یک محیط شلوغ و کلاستروفوبیک) یا در زمان منجمد میشوند. از هر نظر، مفهوم فیلمهای متحرک مورد آزمایش قرار میگیرد؛ گاهی اوقات، این دو بخش نمیتوانند همزیستی داشته باشند. شاید بتوان «آیین در زمان تغییر یافته» را یک رویای سینمایی نامید، اما در واقعیت، ماهیت اصلی آن بسیار جذابتر است؛ فروپاشی آنچه ما درباره سینما میدانیم.
۱۵. دست (The Hand)
- کارگردان: یرژی ترونکا
- بازیگران: لادیسلاو فیالکا
- مدت زمان پخش: ۱۸ دقیقه
- محصول: ۱۹۶۵
- امتیاز IMDb به فیلم: ۸ از ۱۰
این انیمیشن استاپ موشن با حرکات ریز فیگورها توسط دستان یک هنرمند ساخته شده است. چه اتفاقی میافتد اگر خالق و مخلوقشان با هم بجنگند؟ «دست» فیلم کوتاه جذابی از یرژی ترونکا است. این فیلم هم تخیلی و هم ترسناک است. شما نمیتوانید از شگفتی خلاقیت فیلم چشمپوشی کنید، حتی در لحظات بیمارگونه و سادیستی آن. «دست» مانند یک کارتون برای بزرگسالان است.
۱۴. یک هفته (One Week)
- کارگردان: ادوارد اف کلاین، باستر کیتون
- بازیگران: باستر کیتون، سیبیل سیلی، جو رابرتز
- مدت زمان پخش: ۱۹ دقیقه
- محصول: ۱۹۲۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۸.۲ از ۱۰
برخی از بهترین فیلمهای صامت آنهایی هستند که ملموس باشند، اما آثاری که از نظر استعاری قابل درک و در عین حال از نظر مفهومی منحصر به فرد هستند، از بهترینهای زمان خود به شمار میروند. «یک هفته» چنین فیلمی است. شما میبینید که باستر کیتون (داماد) و سیبیل سیلی (عروس) تازه ازدواج کردهاند و سعی میکنند زندگی مشترک خود را شروع کنند. بنابراین، «یک هفته» خانهای را نشان میدهد که قرار است در مدت زمان یک هفته ساخته شود. البته، مشکلات زیادی به وجود میآیند، و همه آنها خندهدار هستند. «یک هفته» یک کمدی فوقالعاده ابتکاری است که ستارههای نمادین را در راس بازی خود قرار میدهد.
۱۳. لا کابینا (La cabina)؛ از بهترین فیلمهای کوتاه
- کارگردان: آنتونیو مرسرو
- بازیگران: خوزه لوئیس لوپس باسکس، کارمن مارتینز سیرا
- مدت زمان پخش: ۳۵ دقیقه
- محصول: ۱۹۷۲
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۹ از ۱۰
مردی میخواهد یک تماس تلفنی سریع در « لا کابین» به کارگردانی آنتونیو مرسرو برقرار کند. همین! با این حال، به نظر میرسد که او در داخل گیر کرده است، و تمام تلاشهایش برای رهایی با شکست مواجه میشود. چیزی که به عنوان یک حادثه آزاردهنده جزیی شروع شده بود به تاریکترین ترس بدل میشود، گویی کسی زنده به گور شده است و هیچ کس نمیتواند کمک کند.
۱۲. خون شیاطین (Blood of the Beasts)
- کارگردان: ژرژ فرانژو
- بازیگران: نیکول لدمیرال، جورج هوبرت، آندره برونیر
- مدت زمان پخش: ۲۲ دققه
- محصول: ۱۹۴۹
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۸ از ۱۰
وقتی مردم نام ژرژ فرانژو را میشنوند، به یاد کلاسیک ترسناک او یعنی «چشمان بدون چهره» (Eyes Without a Face) میافتند. با این حال، «خون شیطان» با ترسناکترین فیلم او فاصله زیادی دارد. این فیلم کوتاه یکی از آزاردهندهترین تجربیات سینمایی خواهد بود که تا به حال داشتهاید. این مستند از اعمال غیراخلاقی و شکنجهآمیز که در کشتارگاهها صورت میگیرد ساخته شده است، اما فرانژو حاضر نیست از حقیقتی که قصد افشای آن را دارد چشمپوشی کند. «خون شیطان» که اغلب به عنوان دلیلی برای وگان شدن مردم ذکر میشود، بحث مهمی هم در گوشتخواری است که همه باید از آن آگاه باشند؛ این فراتر از ترجیحات غذایی است.
۱۱. فضای بیرونی (Outer Space)؛ از بهترین فیلمهای کوتاه
- کارگردان: پیتر چرکاسکی
- بازیگران: باربارا هرشی
- مدت زمان پخش: ۱۰ دقیقه
- محصول: ۱۹۹۹
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۱ از ۱۰
یکی از بزرگترین نمونههای هنری و سینمایی، «فضای بیرونی» پیتر چرکاسکی، فیلمی است که به روشهای بیشماری از این مدیوم فراتر میرود. سکانسهایی از فیلم «موجودیت» (The Entity)، با بازی باربارا هرشی (که به نوعی در اینجا بازیگر محسوب میشود) با هم ترکیب شدهاند. آنها در ابتدا کمی منطقی هستند، اما مصیبتهای هرشی بر فیلم تاثیر میگذارد. سکانسها در یکدیگر حل میشوند. خود فیلم حتی شکسته میشود و موسیقی متن، تصاویر را پر میکند. این کابوس با دیوارهای سینما یا سنگرهای یک روایت محدود نمیشود. «فضای بیرونی» به عنوان بخشی از هنر ناب، نوعی فیلم است که هر سینفیلی لیاقت دیدن آن را دارد؛ شما هرگز فیلم ساختارشکنی را به این شکل تجربه نکردهاید.
۱۰. ابعاد گفتوگو (Dimensions of Dialogue)
- کارگردان: یان شوانکمایر
- بازیگران: –
- مدت زمان پخش: ۱۴ دقیقه
- محصول: ۱۹۸۲
- امتیاز IMDb به فیلم: ۸.۱ از ۱۰
یان شوانکمایر یک نابغه انیمیشن است که سبک عجیب خمیری و پیکسیلیشن او برای همیشه منحصر به فرد خواهد ماند. از میان تمام آثار جذاب او، «ابعاد گفتگو» ممکن است بتواند عنوان بزرگترین اثر را به خود اختصاص دهد. یان در این فیلم سعی میکند مشکلات ارتباطی را با مخاطبانش در میان بگذارد. این شامل تفسیرهای نادرست، بدخواهی، خرافهپرستی و آمیختگی زبان است. البته، همه اینها به شیوه باورنکردنی خود شوانکمایر، با چهرههایی که به صورت خمیر در میآیند، اشیایی که در همزیستی با یکدیگر ناکام هستند و استعارههای درخشان دیگر بیان میشود. توانایی صحبت کردن یکی از بزرگترین دستاوردهای تکامل است، اما «ابعاد گفت و گو» به ما یادآوری میکند که حتی این مهارت میتواند به سادگی از ما فرار کند.
۹. روزنه حرکت کودک (Window Water Baby Moving)
- کارگردان: استن براکیج
- بازیگران: استن براکیج، مارین براکیج، ماری جین کلوم
- مدت زمان پخش: ۱۳ دقیقه
- محصول: ۱۹۵۹
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۶ از ۱۰
فیلمهای کوتاه تجربی استن براکیج معمولا به خاطر عدم پخش صدایشان شناخته میشوند، و این سکوت در سفر بسیار احساسی «روزنه حرکت کودک» از این بلندتر نمیتواند باشد. براکیج از همسرش جین فیلم میگیرد که اولین دخترشان را در خانه به دنیا میآورد (بعد از اینکه به او گفته شد فیلمبرداری در بیمارستان ممنوع است). استن و جین بر سر این ایده نزاع داشتند؛ جین واقعا نمیخواست جلوی دوربین باشد و استن نمیتوانست تولد را بدون فیلمبرداری تماشا کند. نتیجه نهایی تصویری خیره کننده از معجزه زندگی است. بدون هیچ صدایی، همچنان میتوانید گریههای نوزاد، نفسهای آسودگی، گریههای شادی و خود دیوار سکوت را بشنوید. «روزنه حرکت کودک» یکی از تنها فیلمهایی است که آن «صدای» غیرممکن را به عنوان موسیقی متن خود دارد.
۸. بادکنک قرمز(The Red Balloon)
- کارگردان: آلیس لاموریس
- بازیگران: باسکال لاموریس
- مدت زمان پخش: ۳۴ دقیقه
- محصول: ۱۹۵۶
- امتیاز IMDb به فیلم: ۸.۲ از ۱۰
فیلمهای کوتاه لایو اکشن که جهانهای روایی مینیاتوری خاص خود را دارند (و همچنین تجربی نیستند) پس از دوران صامت (و فیلمهای کمدی عصر طلایی هالیوود) چندان رایج نبودند، بنابراین برای یافتن بهترین فیلم کوتاه باید به گذشته برگردیم. فیلمهای داستانی با این ماهیت کمی شبیه به یک کار دلهرهآور هستند. بهترین نمونهای که میتوانید پیدا کنید، «بادکنک قرمز» است که خیلی قبل از اینکه استودیو حتی یک مفهوم باشد، شبیه یک داستان پیکسار به نظر میرسد. نتیجه فراموش نشدنی شما را دوباره به احساس کودکی برمیگرداند. همانطور که برای بینندگان جوانتر، «بادکنک قرمز» آنها را به مکانی از سعادت میبرد که هرگز نمیدانستند وجود دارد.
۷. زمان قرضی (Borrowed Time)؛ از بهترین فیلمهای کوتاه
- کارگردان: اندرو کوتز و لو هامو لاج
- صداپیشهها: گرگ دایکسترا، استیو پورسل، نیک پیترا
- مدت زمان پخش: ۷ دقیقه
- محصول: ۲۰۱۵
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۵ از ۱۰
یک کلانتر باتجربه به محل حادثهای که او را برای همیشه تغییر و تحت تاثیر قرار داد، باز میگردد. وقتی تمام خاطرات دردناک دوباره سرازیر میشوند، بار دیگر با اشتباه خود مواجه میشود، او مجبور میشود در اعماق زمین حفاری کند و به دنبال نیروی حیاتی برای ادامه زندگیاش بگردد.
۶. نه دوتا (Pas de deux)
- کارگردان: نورمن مکلارن
- بازیگران: مارگارت مارسیر، وینسنت وارن
- مدت زمان پخش: ۱۳ دقیقه
- محصول: ۱۹۶۸
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۹ از ۱۰
نفیسترین اثری که نورمن مک لارن تا به حال انجام داده، «نه دوتا» است. دو رقصنده باله بارها و بارها و بارها تکرار میشوند، تا جایی که هر یک از حرکات آنها دنبالهای هیپنوتیزمی پشت سرشان ایجاد میکند. ۹۰ سال قبل، ادوارد مایبریج به طور تصادفی با عکاسی از اسبهایی که در حال دویدن بودند، تصاویر متحرک ساخت. به نظر میرسد مک لارن این تصاویر متحرک را به نسخهای از این آزمایش تبدیل میکند که نشان میدهد تا چه حد فیلم در آن نقطه پیشرفت کرده است. هدف هرچه که بود، «نه دوتا» نیازی به داستان یا هدفی قابل توجیه ندارد. زیباتر از آن است که نادیده گرفته شود.
۵. سگ آندلسی (Un Chien Andalou)؛ از بهترین فیلمهای کوتاه
- کارگردان: لوییس بونوئل
- بازیگران: پی یر باچف، سیمون ماروی، سالوادور دالی
- مدت زمان پخش: ۲۱ دقیقه
- محصول: ۱۹۲۹
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۷ از ۱۰
ممکن است به دانشجویان جدید سینما (یا علاقمندان به هنر) گفته شود که «سگ آندلوسی» گذار سالوادور دالی به سینما است. به نظر سینمادوستان، این همان جایی بود که لوئیس بونوئل شروع کرد و برند فراموش نشدنی سوررئالیسم او توجهها را به خود جلب کرد. به خاطر تصاویر انتزاعی و رویدادهای ناراحت کننده در این فیلم، نمیتوان انکار کرد که «سگ آندلوسی» در سال ۱۹۲۹ یک شوک بزرگ برای همه بینندگان محسوب میشد. در واقع، این فیلم تا به امروز همچنان خیره کننده باقی مانده است، از آهنگهای گروه پیکسی گرفته تا گنجاندن اجباری آن در هر کلاس فیلم مقدماتی، نشان میدهد که پوچگرایی بونوئل کارساز بوده. شما ممکن است تنها برای صحنه بریده شدن کره چشم بخواهید فیلم را ببینید اما مطمئن باشید که به همان اندازه از همه چیز دیگر مبهوت خواهید شد.
۴. اسکله (La Jetée)
- کارگردان: کریس مارکر
- بازیگران: هلین چتلین، داوس هانیچ، ژاک لدو
- مدت زمان پخش: ۲۸ دقیقه
- محصول: ۱۹۶۲
- امتیاز IMDb به فیلم: ۸.۳ از ۱۰
کریس مارکر یک مقالهنویس مشهور جهانی است که مستندها و آثار او دست زبانزد است. با این حال، او ابتدا یک عکاس و نویسنده بود، و این مهارتها در بزرگترین روایتی که او تا به حال خلق کرده است، نقش دارد. «اسکله» داستان کوتاهی است که تقریبا به طور کامل با تصاویر ثابت روایت میشود، اما احساس میشود که همه آنها در ذهن شما حرکت دارند. یک تصویر میتواند هزاران کلمه را بیان کند، بنابراین این متن داستان پاریس پس از یک جنگ جهانی سوم فرضی را بیان میکند. سفر در زمان ممکن است، و جهان حتی خارج از این قابلیت در یک آشفتگی بزرگ قرار دارد. در قلب این آشفتگی، داستانی از عشق وجود دارد و عاشقانه علمی-تخیلی مارکر یکی از بزرگترین آثار درخور ستایش تاریخ سینماست.
۳. خیزش اسکورپیو (Scorpio Rising)؛ از بهترین فیلمهای کوتاه
- کارگردان: کنت انگر
- بازیگران: بروس باسرن
- مدت زمان پخش: ۲۸ دقیقه
- محصول: ۱۹۶۳
- امتیاز IMDb به فیلم: ۶.۹ از ۱۰
تا به امروز، «خیزش اسکورپیو» اثر کنت اگنر به اندازه زمان ساختش تاثیرگذار باقی مانده است. تقابلهای هولناک او بین تصاویر شکنجه، نازییسم، و موسیقی و جریان اصلی پاپ توسط فیلمسازان مختلف، از اسکورسیزی و تارانتینو گرفته تا نوئه و کورین کپی شده است. علاوه بر این، «خیزش اسکورپیو» یکی از مهمترین فیلمهای LGBTQ+ است. یک ماموریت آوانگارد که نادیده گرفتن آن غیرممکن است. همجنسگرایی با تنگ نظری نئونازیها، انسجام با فقدان خطی بودن صراحت، و هنر با فرهنگ پاپ تمام چیزی است که این فیلم سعی در برقراری تعادل بین تضادهایش دارد. «خیزش اسکورپیو» بزرگترین اثر انگر است و به همان اندازه که بیانیهای در مورد پرستش بیهوده نمادها ارائه میدهد، خود نمادین است.
۲. شب و مه (Night and Fog)؛ از بهترین فیلمهای کوتاه
- کارگردان: آلن رنه
- بازیگران: میشل بوکه
- مدت زمان پخش: ۳۲ دقیقه
- محصول: ۱۹۵۵
- امتیاز IMDb به فیلم: ۸.۶ از ۱۰
یکی از جسورانهترین دستاوردهای تاریخ سینما، سفر آلن رنه به آشویتس تنها ده سال پس از پایان هولوکاست است. حتی در سال ۲۰۲۱، بحث در مورد جنایاتی که در اینجا اتفاق افتاد دشوار است، اما رنه معتقد بود که اصلا نباید زیاد منتظر بمانیم تا به ما یادآوری شود که انسانها قادر به انجام این فاجعه هستند. «شب و مه» با آنچه نشان میدهد نفسگیر است و از پوشاندن هر یک از یافتههایش امتناع میورزد. عملا غیرممکن است که با تماشای این مستند نیم ساعته قلبتان فشرده نشود یا اشک نریزید. افشاگریهای آن بسیار عظیم است و نمیتوان آنها را نادیده گرفت. اما این نکتهای بود که رنه سعی در نشان دادن آن داشت: ما هرگز نباید بدترین رویدادهای تاریخ مدرن را فراموش کنیم.
۱. سایههای نیمروز (Meshes of the Afternoon)؛ از بهترین فیلمهای کوتاه
- کارگردان: مایا درن
- بازیگران: مایا درن
- مدت زمان پخش: ۱۴ دقیقه
- محصول: ۱۹۴۳
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۹ از ۱۰
الکساندر هکناشمید تا زمانی که همسرش مایا درن اولین پروژه سینمایی خود با نام «سایههای نیمروز» را ارائه کند، روی چند فیلم کار کرده بود. آنها هر دو با هم در این فیلم بازی میکنند و هر دو پشت دوربین کارگردانان مشترک بودند. این مستند برای او حکم فرزندش را داشت؛ همانطور که او تماما خودش فیلم را نوشت، تهیه و تدوین کرد. او میخواست داستان یک رویای بیپایان را تعریف کند که هر چند بار که از خواب بیدار شوید قادر به فراموشی و تغییر آن نیستید. واقعیت به سختی میتواند در این چشمانداز نقش داشته باشد. «سایههای نیمروز» بدون هیچ صدایی، فقط روایت بصری خود را برای راهنمایی ما دارد. درن تصمیم گرفت ما را به عمیقترین راهروهای روانمان ببرد.
سرنخهای مختلفی در این چرخه تکراری تصاویر وجود دارد، جایی که مسیر در هر نسخه جدید داستان بررسی میشود. هنوز هیچ قطعیت مشخصی در «سایههای نیمروز» وجود ندارد. آنچه در عوض به دست میآورید، تجربه یک واقعیت جایگزین است که در پانزده دقیقه فشرده شده است؛ آگاهی از این که این حلقه بیپایان ناخودآگاه، مرگ، کشف، عرفان و تولد دوباره وجود دارد. موضوع تناسخ در «سایههای نیمروز» با آهنگی که توسط موسیقیدان تجربی تیژ ایتو در سال ۱۹۵۹ جان تازهای گرفت که سالها بعد از ساخت این فیلم به عنوان همسر درن تا پایان عمرش با او زندگی کرد.
داستانسرایی شکسته، وجود غیرطبیعی و ابهام حیرتانگیز رهاورد این فیلم کوتاه است، که فیلمسازان و هنرمندان بسیاری را تحت تاثیر قرار داده و به آنها جرات این را داد که پا را فراتر بگذارند. حتی در موزیک ویدیوی «طناب بندبازی» ژانل مونا هم به این نمادها اشاره شده است. جریان اصلی نیز توسط نوآوریهای درن متبرک شده است. خود فیلم درست در میانه تلاش هالیوود برای بیان داستانهای بزرگتر، طولانیتر و جاه طلبانهتر ساخته شد. این فیلم کوتاهی بود که با اینکه فقط ده درصد از آثار دیگر آن زمان را شامل میشد، اما تاثیر همیشگی آثار بزرگتر را در خود داشت. تنها چیزی که لازم بود یک ذهن هنری درخشان بود، و این دقیقا همان چیزی است که درن هنگام ساخت «سایههای نیمروز»، بهترین فیلم کوتاه تمام دوران با خود داشت.
منبع: filmsfatale