۱۰ بستهی الحاقی که از بازی اصلی بهترند
برای بسیاری از مخاطبان امروزی، عرضه بستههای الحاقی متعدد به منزلهی حذف محتوا از محصول اصلی و گرفتن هزینه اضافه برای ارائه آن به جامعه هواداران یک بازی است. با اینکه نمیتوان انکار کرد بسیاری از شرکتها از این استراتژی پیشفروشی (Upselling) برای کسب درآمد بیشتر استفاده میکنند، در تاریخ صنعت بعضی از این محتوای اضافه که آن را اصطلاحا با عنوان DLC (محتوای قابلدانلود) میشناسیم، توانستهاند بازی اصلی را پشت سر بگذارند و تجربهای بیادماندنی برای گیمرها خلق کنند.
نمیتوان دقیق حدس زد که چه چیزی باعث میشود بسیاری از بازیسازها انواعی از DLC خلق کنند که از بازی اصلی بهتر ظاهر میشود. شاید یک دلیل قابلتوجه این باشد که در بستههای الحاقی دیگر محتوای پرکننده و آبکی نداریم و هدف راوی هم مشخص است. یک دلیل دیگر هم این است که سازنده بازی اصلی را عرضه کرده و بازخوردهای مثبت و منفی آن را در DLC لحاظ میکند، پس کیفیت آن باید به شکل اجتنابناپذیری بالاتر از محصول اولیه باشد.
برهان هر چه که باشد، میدانیم بعضی از این بستههای الحاقی در ذهن ما حک شدهاند، پس در این مقاله به مرور و بررسی برترین آنها میپردازیم.
۱۰. Trespasser برای بازی Dragon Age: Inquisition
بازی Inquisition حتی در میان طرفداران پر و پا قرص این مجموعه هم بهترین «درگون ایج» نیست. با اینکه ساختهی استودیوی کانادایی بایوور در نهایت موفق شد که جایزهی بهترین بازی سال را در جشنواره Game Awards سال ۲۰۱۴ از آن خود کند، بسیاری از بازیکنان معتقد بودند که بازی بیش از حد جاهطلب است و به قولی نمیتواند لقمههای بزرگ خود را بجود. اما برای آنهایی که از پایان بازی راضی نبودند یا غافلگیری نهایی آن را دوست نداشتند، Trespasser میتواند در خدمت یک پایان مناسب قرار گیرد و داستان را به شکل لذتبخش و راضیکنندهای برای شما ببندد. همچنین بهخاطر ابعاد کوچکتر این بسته الحاقی، تجربه آن هم بسیار شخصیتر است و عواطف شما را دربارهی شخصیتهای بازی درگیر خود میکند. شاید نباید یک سازنده را برای پایان دادن بازی خود در یک DLC تحسین کرد، اما حداقل بایوور در این زمینه کار درست را انجام داد و طرفداران را در تاریکی پایان داستان بازی اصلی رها نکرد.
۹. The Lost Crowns برای بازی Dark Souls II
درست مثل گزینه قبلی، دارک سولز ۲ هم بهترین نسخه این مجموعه نیست و شاید به زعم بعضی از طرفدارانش ضعیفترین نسخهی سهگانه میازاکی باشد. البته هیچکس هم نمیتواند ادعا کند که Dark Souls II بازی ضعیفی بود. شاید اگر تحت عنوان یک بازی سولزلایک عرضه میشد، بازخورد گیمرها هم مثبتتر بود. اما به خاطر طراحی مراحل و باسهای نه چندان خلاقانه که قلههای رفیع مجموعهی سولز هستند، نسخه دوم در تاریخ این سری بدنام شد. البته این موضوع تا زمان عرضه The Lost Crowns صدق میکرد، چرا که این بسته الحاقی حتی از نظر طراحی مراحل خیلی فراتر از بازی اصلی قدم گذاشت. شاید بتوان ادعا کرد که مراحل این محتوای اضافی از اولین بازی Dark Souls هم بهتر هستند، گویی که سازندهها وقت زیادی برای طراحی تکتک جزییات محیط گذاشتهاند. از طرفی باسهای این DLC هم دقیقا همه آن چیزی هستند که از باسهای سولز انتظار داریم. مثلا Fume Knight یکی از بهترین باسهای شوالیه جهان سولز است و Sinh هم یکی از بهترین اژدهایان. حتی رویارویی با The Ivory King هم برای شما چالشبرانگیز و صدالبته لذتبخش خواهد بود.
۸. Citadel برای بازی Mass Effect 3
شکی نیست که سهگانه «مس افکت» در زمره بهترین بازیهای تاریخ قرار دارد، اما عده زیادی از طرفداران این جهان علمی-تخیلی از پایان نهایی مجموعه و ماجرای شپرد ناراضی بودند. شاید به پایان رساندن چنین داستان عظیم و پرپیچوخمی هرگز نتواند همه را راضی نگه دارد. شاید هم بسیاری از گیمرها میخواستند وقت بیشتری با شخصیتهای محبوب خود داشته باشند. اگر موضوع مشکل دوم باشد، میتوان گفت که بسته الحاقی Citadel دقیقا این حفره احساسی را پر میکند. همانطور که از نام آن پیداست، این DLC شما را به قلب تپنده جامعه کهکشانی میبرد، جایی که شپرد و همراهانش تصمیم میگیرند برای مدتی از مأموریت رفتن غافل شوند و استراحت کنند. البته یک توطئه بزرگ باری دیگر توجه شما را به مسائل سیاسی راه شیری جلب میکند، اما به طور کلی، Citadel پر از لحظات بیادماندنی با شپرد و همراهانش است. علاوه بر این، نویسندگان بایوور تصمیم گرفتند که این بسته الحاقی را با چاشنی طنز بنویسند که در مقایسه با دیگر بازیهای سهگانه به یک تجربه منحصربهفرد و عجیب منتهی میشود.
۷. Air Land Sea برای بازی Just Cause 3
سری Just Cause همیشه یک واسط برای متجلی کردن فانتزیهای اکشن و خشونتآمیز ما بوده است. در واقع این مجموعه به شما بهانه لازم را برای منفجر کردن هر محیطی میدهد و المانهای گیمپلی آن همه در راستای خلق یک تجربه لذت بخش هستند. مسلما نسخه سوم یعنی Just Cause 3 هم از این قاعده مستثنی نیست. اما چطور میشود این معادله را حتی وسوسهبرانگیزتر از قبل کرد؟ پاسخ سازندگان بازی به این سؤال اضافه کردن یک جت پک به ابزار شخصیت اصلی یعنی ریکو است که عملا او را به مرد آهنی (Iron Man) دنیای مدیترانهای مدیچی تبدیل میکند. بله، بسته الحاقی Air, Land and Sea مسلما روایت خودش را دارد، اما قصه به چه دردمان میخورد وقتی میتوانیم مثل ابرقهرمانان بر فراز آسمان دنیای وسیع بازی پرواز و هر نقطهای را با انواع و اقسام سلاحهایی که به همراه داریم از بین ببریم؟
۶. Mooncrash برای بازی Prey
اثر علمی-تخیلی و ترسناک آرکین یعنی Prey در انتهای خود اصلا چالشبرانگیز و جذاب نبود. وقتی به مراحل پایانی بازی میرسید آنقدر قدرتمند هستید که دیگر دشمنان تهدیدآمیز نیستند و بهراحتی میتوان از پس آنها بر آمد. با اینکه استودیوی سازنده تلاش کرد تا Prey جذابیت دوباره بازی کردن را داشته باشد، دیگر وقتی موقعیت دشمنان را در محیطهای بازی میدانستیم، بازی جذابیت ابتدایی خود را از دست داد، چه بسا که پایانبندی آن هم بسیار فرمالیته بود. اما بستهی الحاقی Mooncrash همهی این مشکلات را حل و Prey را به یک تجربهی تیراندازی روگلایک بسیار لذتبخش تبدیل میکند. آیا ساعتهای ابتدایی تجربه این بازی را بیاد دارید؟ وقتی که بسیار آسیبپذیر بودید و با ترس و لرز در ایستگاه فضایی نابود شده حرکت میکردید؟ Mooncrash باز هم این حس را برای شما تداعی میکند، با این تفاوت که دیگر تا پایان این محتوای اضافه این اضطراب همراه شما خواهد بود.
۵. The Shivering Isles برای بازی TES IV: Oblivion
شاید اگر در سالهای آغازین نسل هشتم از هر شخصی دربارهی بهترین بازیهای نقشآفرینی تاریخ میپرسیدی، مسلما نام مجموعه The Elder Scrolls بیش از یک بار به گوش میرسید. حتی اگر موفقیت عجیب و غریب Skyrim و تأثیر آن را بر صنعت بازیها نادیده بگیریم، نمیتوان انکار کرد که نسخه پیشین یعنی Oblivion از مهمترین آثار تاریخ است. اما با وجود دستاوردهای متعدد این بازی و البته ضعفهای غیر قابل انکار آن، بسیاری از طرفداران هنوز هم که هنوز است به بسته الحاقی The Shivering Isles بازمیگردند چرا که به معنای واقعی کلمه همه آن جنون و دیوانگی جهانهای خیالی استودیوی «بتزدا» را در خود جای داده است. تقریبا هیچ موضوعی را نمیتوان در «جزایر لرزان» جدی گرفت و شاید همین هم باعث شده که تجربه آن تا این حد جذاب باشد. پس اگر از نجات دادن دنیا خسته شدید و به دنبال یک تجربه منحصربهفردتر در جهان «آبلیوین» بودید، بیشک باید به سراغ The Shivering Isles بروید.
۴. Death of the Outsider برای بازی Dishonored 2
واقعیت این است که Dishonored 2 جز اینکه دنبالهی بازی اول باشد و چند مکانیک جدید به گیمپلی معرفی کند، هویتی از خود نداشت. اما بسته الحاقی آن که با نام Death of the Outsider منتشر شد کمی از اساس بازی اصلی فاصله گرفت و به جای اینکه به بازیکنان قدرت مطلق بدهد، آنها را محدود کرد. بیشتر مراحل بازی باید با مخفیکاری انجام شوند و این بسته الحاقی به شما قابلیتهایی میدهد که با استفاده از آنها میتوانید یک مشکل را به صورت تاکتیکی حل کنید و برای قدم بعدی خود برنامه ریزی کنید. این تغییر به مصداق تزریق جانی دوباره به رگهای بازی بود و به روایت این بسته الحاقی هم کمک کرد. شاید Dishonored 2 نتوانسته باشد موفقیت اثر قبل از خود را تکرار کند، اما محتوای اضافه آن مسلما در حد و اندازه بازی اول است.
۳. Left Behind برای بازی The Last of Us
ماجرای بسته الحاقی Left Behind در دو خط زمانی اتفاق میافتد؛ یکی بهعنوان پیشدرآمد «آخرین ما» که سه هفته قبل از اتفاقات بازی اصلی است و سفر الی (Ellie) و بهترین دوستش رایلی (Riley) را به تصویر میکشد. خط زمانی دوم به فصل زمستان بازی برمیگردد، زمانی که الی باید برای درمان جول (Joel) به دنبال دارو و تجهیزات پزشکی باشد. شاید انتخاب این DLC برای بسیاری از کاربران جنجالی به نظر برسد. به هرحال چطور میتوان تصور کرد که Left Behind از خود The Last of Us که از پرجایزهترین بازیهای تاریخ است، بهتر باشد؟ اما واقعیت این است که Left Behind هر آنچه از یک بسته الحاقی ناب و بینقص انتظار داریم را در خود جای داده است. روایت کوتاه بازی پر از اکشن و اتفاقات هیجان انگیز است، مبارزات آن لذتبخش، و داستان آن که برروی شخصیت الی تمرکز دارد بسیار احساسی و تأثیرگذار است. دوستی میان الی و رایلی هم از آن جزئیات ظریف و پر سر و صداست که توجه عده زیادی را چه در داخل رسانه بازیها و چه در خارج آن، به خود جلب کرد.
۲. The Lonesome Road برای بازی Fallout: New Vegas
از بین تمامی آثار مجموعه Fallout که تا به امروز منتشر شدهاند، New Vegas قطعا بهترین و منسجمترین بازی است. به عبارتی، اگر شخصی ادعا کند که Fallout از مهمترین سری بازیهای تاریخ است، بتزدا بخش قابلتوجهی از این تمجید را به بازی فرعی مجموعه بدهکار خواهد بود. در بسته الحاقی The Lonesome Road هم دقیقا همه آن چیزهایی که از یک بازی Fallout میخواهیم در کنار هم قرار گرفته و بخاطر سادگی خود همچنان میدرخشد. اما جدا از اضافه کردن مناطق بسیار مهیج و جدید به بازی، The Lonesome Road روایت بسیار قدرتمندی دارد. به هر حال همه میدانیم که شخصیتهای اصلی در دنیای Fallout آنطور که باید قدرتمند یا جذاب نیستند، اما این بار در این بسته الحاقی شخصیتی که شما کنترل میکنید داستان پسزمینه بسیار جذابی دارد و درگیری اخلاقی او منجر به خلق داستانی جالب و متفاوت میشود.
۱. Hearts of Stone برای بازی The Witcher 3: Wild Hunt
داستان بازی ویچر ۳ به طور کلی قابل قبول و درگیرکننده بود، اما پخش کردن قصه در سراسر دنیای بزرگ قلمروهای شمالی و سواحل اسکلیگ و همچنین پرداختن به شخصیتهای بیشماری که در کمپین اصلی حضور داشتند باعث شد تا آن وحدت و انسجام کلی روایت در نقاط بخصوصی زیر سؤال رود. اما با بسته الحاقی Hearts of Stone سیدیپراجکت مفاهیم و ویژگیهای جهان ویچر و سبک روایی آن را در قالب یک داستان جمع و جورتر پیاده کرد و نتیجه آن محصولی شد که طبق نظر بعضی از طرفداران از بازی اصلی هم بهتر بود. غرق شدن در زندگی ضدقهرمانی مثل الگیرد (Olgierd) و سر و کله زدن با دیلماهای همیشگی گرالت در روایت کوچک «قلبهای سنگی» برای بازیکن تجربهای منحصربهفرد و تأملبرانگیز خواهد بود.
عالی