۱۰ لحظه خندهدار غیرمنتظره در مجموعه فیلمهای «بتمن»
بتمن یک شخصیت انعطافپذیر است که میتوان او را به روشهای مختلف تفسیر کرد. این جنگجوی شنلپوش در طول هشت دهه زندگی خود، همچون یک افسر پلیس مهربان و افتخاری، به شهروندان گاتهام احساس امنیت داده است. او یک تاکتیکدان چیرهدست است که پیش از شروع مبارزه پیروز میدان میشود. او یک جنگجوی از بند گسسته در برابر جنایت و یک کارآگاه تنها است. این وجوه متفاوت شخصیتی، اساسا تضمین میکند که بتمن برای دهههای آینده باقی خواهد ماند، چرا که میتواند با گذشت زمان تغییر کند و به هر شکلی که سازندگان کمیک، فیلم و انیمیشن نیاز دارند دربیاید. با این حال، وقتی نوبت به مجموعه فیلمهای بتمن میرسد، فیلمسازان تا حد زیادی تصمیم میگیرند تا بیشتر بر ویژگیهای تلخ و تاریک این شخصیت تمرکز کنند.
البته، سریالی در سال ۱۹۶۶ توسط ویلیام دوزیر تولید شد که به نوعی طعنهای بر کارتونهای عاشقانه بود و به جای شوالیهی تاریکی، شوالیهی روشنایی را معرفی کرد. هرگر نمیگوییم که هیچ کارگردان یا سازندهای تا به حال یک بتمن خوشقلب و مهربان را به تصویر نکشیده است، فقط اکثریت قریب به اتفاق چنین پروژههایی ترجیح میدهند بتمنها را عبوس و تلخ نشان دهند. به همین دلیل است که لحظات کمدی در فیلمهای این ابرقهرمان تماشاگر را غافلگیر میکند. در این مطلب به لحظات خندهدار غیرمنتظره در مجموعه فیلمهای «بتمن» اشاره کردیم.
۱۰. بیا دیوونهبازی دربیاریم!
فیلم «بتمن» به کارگردانی تیم برتون، پس از سالها تصور اینکه بتمن یک شخصیت احمق است، جریان اصلی را با یک بتمن دارک و متفکر آشنا کرد. این فیلم به همان اندازه که تاریک است، به لطف نمایش جک نیکلسون در نقش جوکر و احساسات فوقالعادهی خود برتون، طنز زیادی نیز به همراه دارد. با این حال، غیرمنتظرهترین لحظهی خندهدار مربوط به مایکل کیتون در نقش بروس وین است. هنگامی که جوکر به محل اقامت ویکی ویل میرسد تا با او به خاطر از سر باز کردنش روبرو شود، بروس ثابت میکند که به اندازهی این دلقک جنایتکار میتواند مردم را غافلگیر کند. کیتون با الهام از نقشش در «بیتل جوس» (Beetlejuice) دیوانهوار فریاد میزند: «حالا میخوای دیوونهبازی دربیاری؟! بیا دیگه! بیا دیوونهبازی دربیاریم!» این دیالوگ از ناکجاآباد میآید و ظاهرا از فرط غیرمنتظره بودن باعث خنده میشود.
۹. ممکنه از بینیم خون فوران کنه
فیلم «بازگشت بتمن» (Batman Returns) بسیار عجیب و پر از لحظات غیرمنتظرهی خندهدار است. با این حال، چیزی که واقعا بیننده را شگفتزده میکند، آزوالد کابلپات است که بینی یکی از کارکنان دفترش را گاز میگیرد. هنوز هم بعد از مدتها صحنهی عجیبی است زیرا او با یک ماهی مرده در بالههایش و لباس زیر لکهدار در دفتر تبلیغاتی خود قدم میزند. او مانند یک کودک وحشی و متحجر رفتار میکند که میترسد کسی غذایش را از او بگیرد. وقتی یکی از کارکنانش به چهرهی او توهین میکند، همه میخندند و آزوالد میگوید: «تازه ممکنه بدتر هم بشه. ممکنه از بینیم خون فوران کنه!» هیچکس متوجه منظور او نمیشود، تا زمانی که آزوالد بینی آن شخص را گاز میگیرد و خون در اتاق به هر سو فوران میکند. فوقالعاده عجیب، پیچیده و به صورت غیرمنتظرهای خندهدار است.
۸. دویدن در شب
وقتی جوئل شوماخر جیم کری را در دهه ۱۹۹۰ برای فیلم «بتمن برای همیشه» (Batman Forever) انتخاب کرد، حتی بدون اینکه بخواهد باید منتظر لحظات طنز زیادی میبود. کری با اوج قدرتش خود را روی صحنه نشان میدهد. بنابراین، اشاره به هر یک از آن صحنهها عجیب است زیرا با وجود جیم کری طنز غیرمنتظرهای وجود ندارد. اما لحظهای وجود دارد که بیننده را شگفتزده میکند چون عمدا خندهدار است. ریدلر یک ژاکت سبزرنگ با علامت سوالهایی که رویش چشمک میزنند پوشیده است و از دکتر چیس مریدین میپرسد: «مثل این کت؟ موقع دویدن توی شب ازم محافظت میکنه.» برای اولین بار، به نظر میرسد که آقای نیگما کاملا از ظاهر مسخرهی خود آگاه است و تصمیم میگیرد مانند یک کمدین در مورد آن اظهار نظر کند. لحنش آنقدر طعنهآمیز است که بیننده را غافلگیر میکند.
۷. رصدخانهی گاتهام؛ بِین، گازشو بگیر!
نکتهی مهمی که در مورد «بتمن و رابین» ( Batman & Robin) باید گفت این است که کل فیلم به طور غیرمنتظرهای خندهدار است. انگار که با یک فیلم کمدی طرفیم. البته این نکته را هم نباید نادیده گرفت که فیلم سعی میکند خندهدار باشد، اما تقریبا در هر سطحی شکست میخورد. با تکهکلامها، سکانسهای رنگارنگ و بتمنی با ظاهر خندان و دوستانه، همه چیز به تلاشی بیهوده برای بازسازی سریال آدام وست منجر میشود. آن سریال به طور کلی هوشمندانه بود، اما «بتمن و رابین» هر چیزی میتواند باشد جز هوشمندانه! به همین دلیل است که لحظهای که فیلم موفق میشود شما را بخنداند بسیار غیرمنتظره است.
پویزن آیوی (با بازی اوما تورمن) از خدمتکار جدیدش بِین میخواهد که او را به رصدخانهی گاتهام ببرد تا بتواند بروس وین را ملاقات، و با او در مورد تلاش برای محافظت از زندگی گیاهان صحبت کند. سپس میبینیم که بِین، این تودهی سبز و حجیم نشئه و عصبانی، پشت فرمان ماشین نشسته و کت بلند و کلاه لبهپهن به سر دارد، گویی که قرار است مخ کسی را بزند! همانطور که کوین اسمیت اشاره میکند، این شخصیت بیشتر یادآور بن گریم از فیلم «چهار شگفتانگیز» (The Fantastic Four) است تا «بتمن».
۶. قوانین محوطهی استخر
سهگانهی «شوالیهی تاریکی» (Dark Knight) کریستوفر نولان به یک داستان نسبتا کاملا جدی و بدون طنز در میان مجموعه فیلمهای بتمن شهرت دارد. در حالی که این مساله نادرست نیست، اما فیلمها کاملا عاری از کمدی هم نیستند. به عنوان مثال، در «بتمن آغاز میکند» ( Batman Begins)، به وضوح شاهد شوخیهای خندهداری هستیم، اما لحظهای که بروس وین یک هتل را خریداری میکند تا بتواند با دو همراه اروپاییاش در استخر شنا کند، بهطور غیرمنتظرهای ابزورد است. هدف این است که نشان دهد بروس چقدر در تلاش است تا همه را متقاعد کند که احتمالا بتمن نیست، زیرا او بسیار بیانگیزه و بیش از حد مهربان است، اما این موضوع عجیب بودن این بخش سورئال داستان را تغییر نمیدهد که هتل در محوطهی رستوران یک استخر دارد و این چند نفر تصمیم میگیرند که در آن شنا کنند. شاید طنز واضح و دندانگیری نداشته باشد، اما به طور کل بسیار خندهدار است.
۵. یه شعبدهبازی
حتی زمانی که جوکر وارد سهگانهی نولان در «شوالیهی تاریکی» میشود، کم و بیش شاهد لحظات طنز و شوخیهای ریز و درشت هستیم، البته او تعدادی از بهترین سکانسهای مبارزه فیلمهای «بتمن» را هم رقم میزند. همچنین، از آنجایی که هیث لجر در نقش جوکر ظاهر میشود، انتظار داریم که فیلم حداقل گاهی اوقات خندهدار باشد. بنابراین، سخت است که بگوییم هر یک از لحظات کمدی او غیرمنتظره است. این تا زمانی است که او یک مداد را در چشم مردی فرو میکند. در حالی که گروههای گاتهام در یک ملاقات دور هم جمع میشوند تا دربارهی بتمن صحبت کنند، جوکر از راه میرسد و توجه آنها را به خود جلب میکند. او میپرسد آیا میخواهند یک شعبدهبازی ببینند یا نه و یک مداد را با ضربه و از نوکش در میز فرو میکند. درست زمانی که فکر میکنید او قصد دارد مداد را ناپدید کند، بوم! جوکر سر مردی را روی آن میکوبد و او را میکشد. آنقدر این صحنه شوکهکننده است که احتمالا خنده تنها پاسخ مناسب میتواند باشد.
۴. ساکت کردن پاپاراتزیها
شاید خندهدارترین لحظه در «شوالیهی تاریکی برمیخیزد» زمانی باشد که بروس از ماشینش پیاده میشود و پاپاراتزیها شروع به عکس گرفتن میکنند. بروس بدون اینکه کلمهای بگوید یا هیچ حرکت نمایشی انجام دهد، دستگاهی را بیرون میآورد، روی آن کلیک میکند و تمام دوربینها از کار میافتند. این اتفاق آنقدر سریع و ساده میافتد که باعث خنده میشود و دقیقا نشاندهندهی رفتار خشک و بیحاشیهی بروس وین است.
۳. بروس وین مست
درست زمانی که انتظار دارید مجموعه فیلمهای بتمن از این جدیتر و خشنتر نباشد، زک اسنایدر از «بتمن علیه سوپرمن؛ طلوع عدالت» (Batman v Superman: Dawn of Justice) پرده برمیدارد. اینکه بگوییم طنز اولویت اصلی فیلمساز نبود، کمی بیانصافی است. دید او بسیار وسیعتر، خشونتآمیزتر و اپرایی است. با این حال، لحظهای وجود دارد که بروس وین (با بازی بن افلک) تصمیم میگیرد برای یک رویداد تحقیق کند و برای پوشش، مانند یک مست رفتار میکند. کوین اسمیت (یکی از دوستان نزدیک افلک) دربارهی این صحنه معتقد است آن لحظه ممکن است بداهه باشد، زیرا احساس میکند که بن افلک در مستی واقعی هم همینطور رفتار میکند.
۲. شنیدم میتونی با ماهیها حرف بزنی
احتمالا تا حالا دیگر میدانید که جاس ویدون پس از جدایی اسنایدر به خاطر یک تراژدی وحشتناک خانوادگی، «لیگ عدالت» (Justice League) را بازسازی کرد. بنابراین، این واقعیت که فیلم اکران شده در سینما چند سکانس کمدی دارد چندان تعجبآور نیست. باز هم، مانند «بتمن و رابین»، این واقعیت که بسیاری از لحظات کمدی کار نمیکند کمی عجیب است. تقریبا تنها دیالوگی که در نسخهی او هنوز واقعا خندهدار است، دیالوگ بروس وین به آکوامن بسیار آزردهای است که میگوید: «آرتور کاری رو هنوز هم به عنوان نگهبان اقیانوسها میشناسن. آکوامن… شنیدم با ماهیها میتونی حرف بزنی.» راستش را بخواهید، اگرچه فیلم چندان یکنواخت نیست و رفتار ویدون نفرتانگیز به نظر میرسد، اما تماشای این شوخی بروس وین واقعا جذاب است.
۱. فلش
درست زمانی که انتظار دارید که دیگر در مجموعه فیلمهای بتمن، قهرمان دارکتری نبینید، مت ریوز با «بتمن» (The Batman) از راه میرسد. با این حال، به طرز شگفتانگیزی، جریانی از طنز در فیلم وجود دارد که زیر تمام عصبانیتها، بدبختیها و کثیفیها به چشم میخورد. شاید آن نوع از کمدی نباشد که قهقهی شما را بلند کند، اما لبخند را روی چهرهتان مینشاند. این لحظه به لطف ریدلر اتفاق میافتد که در این فیلم اصلا خندهدار نیست. بتمن هنگام جستجوی ماشین برای سرنخ، یک انگشت شست قطع شده را پیدا می کند که به یک فلش واقعی متصل است. او آن را جلوی صورت جیم گوردون نگه میدارد و میگوید: «فلش». در واقع خندهدار بودن این سکانس به این دلیل است که در زبان آمریکایی به فلش (thumb drive) گفته میشود و واژهی thumb به معنای انگشت شست است، وقتی بتمن فلش را بالا میآورد، یک انگشت شست واقعی به آن متصل است که در این لحظه به نوعی یک جناس خندهدار بوجود میآید.
منبع: movie web