۱۰ واقعیت جالب درباره کتاب محبوب «غرور و تعصب»
کتاب «غرور و تعصب» جین آستین از آن آثار ادبی است که در فهرست محبوبترین کتابهای جهان جایگاه ویژهای دارد، در کلاسهای دبیرستان تدریس میشود و طرفداران پرشورش بارها برای ساخت فیلم و سریال از آن الهام گرفتهاند. داستان تغییر نگرش الیزابت بنت نسبت به دارسی مغرور و ثروتمند، که ابتدا از او متنفر بود و سپس به او دل باخت، تا به امروز بیش از ۲۰ میلیون نسخه فروش داشته. جالب است بدانید این رمان در زمان خود با استقبال محدودی مواجه شد و تبدیل به پدیدهای همهگیر نشد. در واقع، این کتاب و نویسندهاش تا قرن بیستم کشف نشدند و به جایگاهی که امروز در ادبیات انگلیسی دارند، نرسیدند.
۱. جین آستین طعم شکست عشقی را چشیده بود
هرچند امروز جین آستین به عنوان یکی از نویسندگان برجسته و بیهمتا شناخته میشود، اما او هم مثل هر نویسندهی دیگری طعم تلخ رد شدن را چشیده است. در یکی از اولین تجربیات عشقی خود، آستین با مردی جوان به نام تام لافروی روبهرو شد و ماجرا شبیه صحنهای از یکی از رمانهای خودش بود؛ او در یک محفل رقص با این جوان خوشسیما و مؤدب آشنا شد و بیپروا با او رقصید. «تصور کن هر آنچه در رقص و همنشینی ممکن است رخ دهد، در اینجا به شدیدترین شکل ممکن اتفاق افتاد.» آستین این جملات را در نامهای به خواهرش کاساندرا نوشت. اما به دلیلی که هنوز نامشخص است، این رابطه از چند رقص دو نفره فراتر نرفت. آستین بعداً به خواهرش نوشت: «بالاخره روزی آمد که باید از تام لافروی جدا شوم… در حالی که این سطور غمانگیز را مینویسم، اشکهایم جاری میشوند.»
۲. ثروت آقای دارسی معادل راکفلر یا وندربیلت است
در داستان «غرور و تعصب»، شخصیتها دائماً از درآمد ۱۰ هزار پوندی آقای دارسی صحبت میکنند. اما این درآمد چقدر ثروت است؟ در سال ۲۰۱۴، روزنامه تلگراف محاسبه کرد که با در نظر گرفتن تغییرات اقتصادی، تخمین زده میشود که این مبلغ حدود ۱۲ میلیون پوند یا ۱۸.۷ میلیون دلار آمریکا در سال باشد. و این تنها درآمد سالیانه است و شامل ثروت عظیمی که دارسی در اختیار دارد نمیشود. جای تعجب نیست که خانم بنت از نامزدی الیزابت و دارسی بسیار خوشحال بود و گفت: «چقدر ثروتمند و بزرگ خواهی شد! چه پولی، چه جواهراتی، چه کالسکههایی خواهی داشت!» در واقع ازدواج با دارسی معادل ازدواج با یک عضو خانوادهی ثروتمند مثل راکفلر یا وندربیلت بود.
۳. لیلیا بنت میگوید که قصد دارد به گرِتنا گرین (لاس وگاس آن دوران) فرار کند
در رمان، خانواده بنت تقریباً زمانی که لیلیا تصمیم به فرار با جورج ویکهام میگیرد، از هم پاشیده میشود. لیلیا در نامهای به دوستش مینویسد: «من به گرِتنا گرین میروم و اگر نتوانی حدس بزنی با چه کسی، پس خیلی سادهلوحی.» برخلاف انگلیس، در اسکاتلند افراد زیر ۲۱ سال میتوانستند بدون رضایت والدین ازدواج کنند، و این کار بدون نیاز به بوروکراسی مذهبی و قانونی انجام میشد. گرِتنا گرین اولین شهری بود که در مرز اسکاتلند قرار داشت. در این شهر، زوجهای جوان میتوانستند به راحتی و بدون مشکل ازدواج کنند.
۴. آستین و خواهرش به اندازه جین و الیزابت بنت به هم نزدیک بودند
در «غرور و تعصب»، رابطه دو خواهر محور اصلی داستان است. در واقعیت، جین به خواهرش کاساندرا بسیار نزدیک بود. آنها در زمانهایی که از هم جدا بودند، دائماً به یکدیگر نامه مینوشتند و حتی زمانی که میتوانستند جداگانه بخوابند هم بهطور داوطلبانه در یک اتاق میخوابیدند. وقتی جین درگذشت، کاساندرا در نامهای به خواهرزادهاش نوشت: «او خورشید زندگی من بود، روشنایی هر لحظه و تسکین هر اندوه.» جای تعجب نیست که خواهران صمیمی در تعدادی از رمانهای آستین ظاهر شدهاند.
۵. یک ناشر، رمان آستین را بدون خواندن رد کرد
آستین زمانی که کتاب را به پایان رساند، ۲۱ ساله بود. در سال ۱۷۹۷، پدرش نامهای به ناشر توماس کدل فرستاد و نوشت که یک رمان دستنویس سه جلدی دارد که به اندازه اولینا از فنی برنی است. او پرسید که چقدر هزینه انتشار این کتاب خواهد بود و کدل چقدر برای حق تألیف آن پرداخت خواهد کرد. کدل در پاسخ، به سرعت و با بیاحترامی این درخواست را رد کرد و رمان برای ۱۴ سال دستنخورده باقی ماند. تا اینکه آستین پس از موفقیت «عقل و احساس»، نسخه جدیدی از رمان را آماده کرد و «غرور و تعصب» در سال ۱۸۱۳ منتشر شد، زمانی که آستین ۳۷ ساله بود.
۶. عنوان کتاب از رمان فنی برنی گرفته شده
احتمالاً آستین عنوان «غرور و تعصب» را از رمان سسیلیا نوشتهی فنی برنی گرفته است، جایی که این عبارت چندین بار و حتی با حروف بزرگ تکرار شده. «تمام این ماجرا نتیجهای از غرور و تعصب بود. … اگر شوربختیهایتان را مدیون غرور و تعصب هستید، به طرز شگفتانگیزی تعادل میان خوب و بد برقرار است، زیرا پایانیافتن آنها را نیز به غرور و تعصب مدیون خواهید بود.»
۷. کتاب «غرور و تعصب» ناشناس منتشر شد
آستین نام خود را بر روی رمانهایش نمیگذاشت و تنها مینوشت که این اثر توسط یک «لیدی» نوشته شده است. در صفحه عنوان غرور و تعصب نوشته شده بود: «توسط نویسنده عقل و احساس». تا پس از مرگ او بود که برادرش نام او را به مردم معرفی کرد.
۸. آستین نگران بود که کتابش بیش از حد سطحی باشد
از آنجا که «غرور و تعصب» به صورت طنزآمیز به موضوع ازدواج زنان پرداخته، اغلب به عنوان یک اثر سبک تلقی میشود، برچسبی که برخی از طرفداران آن را تقلیلدهنده میدانند. اما خود آستین نگران بود که این کتاب جدی نباشد. او نوشت: «این اثر کمی بیش از حد سبک، روشن و درخشان است. نیاز به سایه دارد…» با این حال، آستین به طور کلی از این رمان راضی بود، به ویژه از شخصیت الیزابت. در نامهای دیگر نوشت: «باید اعتراف کنم که فکر میکنم او یکی از دلنشینترین شخصیتهایی است که تا به حال در ادبیات ظاهر شدهاند، و نمیدانم چگونه قادر خواهم بود افرادی را تحمل کنم که او را دوست ندارند.»
۹. آستین حق تألیف کتاب را به قیمت ۱۱۰ پوند فروخت
آستین حق تألیف را به ناشرانش به قیمت ۱۱۰ پوند فروخت، اگرچه در نامهای گفته بود که ۱۵۰ پوند میخواهد. او این پرداخت یکباره را انتخاب کرد و هرگونه خطر یا پاداش مرتبط با آیندهی کتاب را از دست داد. این یک قمار بد بود: کتاب به یک اثر پرفروش تبدیل شد و تا سال ۱۸۱۷به چاپ سوم رسید.
۱۰. کتاب «غرور و تعصب» دهها بار اقتباس شده
اقتباسهای «غرور و تعصب» بیشمار به نظر میرسند. تا به حال حداقل ۱۱ نسخه فیلم و تلویزیونی از این کتاب ساخته شده، از جمله مینیسریال بیبیسی در سال ۱۹۹۵ که به دلیل ایفای نقش کالین فرث به عنوان آقای دارسی بسیار معروف شد. صحنهای که فرث در آن با پیراهن خیس از دریاچهای بیرون میآید، به یکی از نمادینترین لحظات تلویزیون تبدیل شده. این صحنه حتی برای کسانی که هرگز کتاب را نخواندهاند، به یاد ماندنی است.
همچنین فیلم سینمایی «غرور و تعصب» در سال ۲۰۰۵ با بازی کیرا نایتلی در نقش الیزابت و متیو مکفادین در نقش دارسی نیز موفقیت چشمگیری داشت و با استقبال گستردهای روبهرو شد. این فیلم علاوه بر محبوبیت در بین مخاطبان، نامزد دریافت چهار جایزه اسکار نیز شد. در کنار این اقتباسهای کلاسیک، نسخههای مدرنتر و حتی کمدیهایی از این داستان ساخته شدهاند، از جمله فیلم «غرور و تعصب و زامبیها» که ترکیبی عجیب و غریب از این داستان با ژانر زامبیها است. این اقتباسها نشان میدهند که داستان عشق و تغییر نگرشها که آستین خلق کرده، همچنان برای نسلهای مختلف مخاطبان جذاب و الهامبخش است.
منبع: mentalfloss