۱۰ کلیشه‌ سینمایی دهه‌ ۱۹۹۰ که دلتنگ‌شان هستیم

زمان مورد نیاز برای مطالعه: ۱۰ دقیقه
کلیشه‌های سینمایی دهه 90

در صنعت سینما از ابزار نوستالژی به خوبی استفاده می‌شود. در هالیوود حتی یک روز هم بدون اعلام ساخت دنباله، بازسازی یا تغییر فرنچایزهای کلاسیک نمی‌گذرد. دیزنی به طور سیستماتیک روی ساخت لایواکشن انیمیشن‌های قبلی کار می‌کند تا سود خود را دوبرابر کند، یک بلیط برای بچه‌ها، یکی برای بزرگسالانی که با این انیمیشن‌ها از دوران نوجوانی خاطره دارند. اما به هرحال ما هم به این یادآوری دلچسب تن می‌دهیم و به فیلم‌های یکی از جذاب‌ترین دهه‌های تاریخ سینما برمی‌گردیم. دهه‌ی ۱۹۹۰ فیلم‌های به یادماندنی زیادی به ما داد که تا امروز هم در میان بهترین‌های سینما باقی مانده‌اند، اما این ۱۰ نکته یا کلیشه‌ی این دهه که به تعریف سینمای آن دوران کمک کردند امروز عملاً ناپدید شده‌اند.

۱۰. فیلم‌های مستقل به‌‌یادماندنی

فارست گامپ

چرا این روزها کل سینما به جهان‌های مجزا تبدیل شده است؟ مارول مطمئناً بزرگترین ولی نه تنها مقصر این تب فرنچایز است. دی سی، جنگ ستارگان، ارباب حلقه‌ها، هری پاتر و … همگی سینما را به دنیای مجزای خودشان بخش‌بندی کرده‌اند.

امروزه در راستای هدف «دلار قادر مطلق» و «غرق کردن طرفداران در محتوا»، استودیوهای فیلم‌سازی و تهیه کنندگان به محض این که ایده‌ای جدید در مقابلشان قرار می‌گیرد، به فکر ساخت فرانچایز می‌افتند. دهه‌ی ۹۰ هم مطمئناً سهم خود را از مجموعه‌ فیلم‌های بزرگ و فرنچایزها داشت، اما آن‌ها کل صنعت سینما را تسخیر نکرده بودند.

اکثر فیلم‌های محبوب این دهه فیلم‌هایی مستقل بودند. «تایتانیک» (Titanic)، «فارست گامپ» (Forrest Gump)، «آرماگدون» (Armageddon) و «روح» (Ghost) همگی جزو پردرآمدترین تولیدات سینمایی آن زمان هستند و هیچ‌کدام از آنها بخشی از برنامه‌ای گسترده‌تر نبودند و کسی تصمیمی برای ساخت دنباله و داستان گذشته برای آن‌ها نگرفت.

جعبه موزیکال ایل تمپو ولا مدل New Classico ملودی تایتانیک

مساله‌ی بدتر این است که در دهه‌های بعدی شروع به ساخت دنباله‌هایی برای فیلم‌های دهه‌ی ۹۰ کردند که هیچ کس آن‌ها را نمی‌خواست! هیچکس مشتاق دیدن «مردان سیاه‌پوش ۲» (A Men in Black II) یا دنباله‌ی «روز استقلال» (Independence Day)، آن هم ۲۰ سال بعد از فیلم اول و با فقط نیمی از بازیگران اصلی نبود.

۹. موسیقی متن هیپ‌هاپ

فیلم جویس

درست است که تولد هیپ‌هاپ و رپ به دهه‌ی هشتاد برمی‌گردد اما در اوایل دهه‌ی ۹۰ بود که فرهنگ پاپ منفجر شد.

بیگی، توپاک، میسی الیوت، اسنوپ داگ، دکتر دره، و هنرمندان بی‌شماری دیگر، همگی در این دهه به ستاره‌هایی تبدیل شدند که با موسیقی هیپ‌هاپ خشمگین و ضد استبدادیشان با جوانان محروم دهه‌ی ۹۰ صحبت می‌کردند. این فرهنگ قطعاً در دنیای فیلم هم منعکس شد و تبدیل به کلیشه‌ی جذاب شد که سینما دهه‌ی ۹۰ را مملو از فیلم‌هایی عالی درباره این ژانر و سبک زندگی همراه با آن کرد.

با توجه به این که فرهنگ پاپ از موسیقی برخواسته است، این فیلم‌ها هم همگی دارای موسیقی متن‌های جذاب بودند. فیلم «عزت» (Juice) محصول سال ۱۹۹۲ ترانه‌هایی از اریک بی و راکیم و سالت ان پپا داشت. فلوا فلاو و ال ال کول جی کولیو برای موسیقی فیلم‌های «مهمانی خانگی» (House Party) با هم همکاری داشتند که در ادامه هم منجر به تولید قطعه‌‌ی به یادماندنی «بهشت گانگسترها» (Gangster’s Paradise) برای فیلم «ذهن‌های خطرناک» (The Dangerous Minds) شد.

بله، ما هنوز هم موسیقی هیپ‌هاپ را در فیلم‌های امروزی داریم، اما هیچ کدام آن حس کلاسیک دهه‌ی ۹۰ را ندارند. در این زمینه هرگز به آن زمان برنخواهیم گشت.

استیکر خودرو طرح هیپ هاپ کد 1293

۸. عینک‌های آفتابی مشکی کوچک و کت‌های بند مشکی

نئو قهرمان فیلم ماتریکس با عینک آفتابی کوچک و کت بلند مشکی

از آنجایی که همه چیز در چرخش است، عینک‌های آفتابی کوچک از دهه‌ی ۹۰ دوباره به مد بازگشته‌اند. اما در سینما دهه‌ی ۹۰ هیچ چیز از کلیشه‌ی ترکیب عینک‌های آفتابی سیاه کوچک و کت بلند و مشکی جذاب‌تر نبود.

قبل از اینکه کت‌های بلند مشکی به عنوان نشانه‌ای برای دوری از مردان بداخلاق در خیابان تلقی شوند، سپری برای قهرمانان نه‌چندان خوش‌روی فیلم‌های اکشن دهه‌ی ۹۰ بودند. نئو در «ماتریکس» (Matrix) و اریک دروون در «کلاغ» (Crow) هم همین ترکیب را داشتند. درمورد فیلم‌های پرشمار «تیغه» (Blade) هم که بهتر است حرفی نزنیم.

البته در مورد استفاده از عینک‌های آفتابی کوچک دلیلی سیاسی-اجتماعی وجود داشت. دهه‌ی ۸۰ زمان افراط و به رخ کشیدن ثروت بود، در حالی که در دهه‌ی ۹۰ این مسائل بسیار کمرنگ‌تر بود. به همین دلیل است که شیشه‌های بزرگ دهه‌ی قبل به طور قابل توجهی کوچک شدند.

۷. مهمانی‌ در خانه‌های خالی

فیلم مهمانی خانگی

فیلم‌های مخصوص نوجوانان در دهه‌ی ۹۰ پیشرفت زیادی کرد و فرهنگ جوانان شروع به تسخیر جریان اصلی کرد. فیلم‌هایی مانند «بی‌سرنخ» (Clueless) و «به خانه‌ی عروسک خوش آمدید» (Welcome to Dollhouse) درباره‌ی زندگی دختران جوان در مراحل مختلف به جامعه می‌گویند، در حالی که فیلم‌های «پای آمریکایی» (American Pie) و «هرگز بوسیده نشده» (Never Been Kissed) به زندگی عشقی نوجوانانی از دیدگاه‌های کاملاً متفاوت می‌پردازند.

اما تقریباً همه فیلم‌های نوجوانان در دهه‌ی ۹۰ یک چیز مشترک دارند: سکانسی از مهمانی بزرگ در خانه.

مهمانی خانگی در طرح داستان فیلم «۱۰ چیز درباره تو که ازشان متنفرم» (۱۰ Things I Hate About You) نقشی اساسی دارد. داستان «نمی‌توانم صبر کنم» (Can’t Hardly Wait) تقریباً به طور کامل در یک مهمانی خانگی اتفاق می‌افتد. به معنای واقعی کلمه یک مجموعه فیلم در ۱۹۹۰ ساخته شده که «مهمانی خانگی» نام دارد. چه مدرک دیگری ممکن است نیاز داشته باشید که قبول کنید مهمانی‌های خانگی کلیشه‌ی اساسی فیلم‌های دهه‌ی ۹۰ است؟

بله، فیلم‌های مدرن هم مهمانی‌های خانگی دارند، اما همان حس را ندارند. خشونت و دیوانگی این دوران که در آن بهداشت و ایمنی هنوز اختراع نشده بود و محدودیت رانندگی در حالت مستی بیشتر یک توصیه بود تا یک قانون، در فیلم‌های امروز گم شده است.

۶. صحنه آغازین تاثیرگذار

صحنه‌ی آغازین یک فیلم بسیار مهم است. این صحنه نه تنها مخاطب را برای چیزی که می‌خواهد ببینید آماده می‌کند، بلکه می‌تواند شخصیت، محیط و لحن را با یک حرکت روان معرفی کند.

یکی از ویژگی‌های دهه‌ی ۹۰ صحنه‌های آغازین فوق‌العاده بود و یکی از واضح‌ترین نمونه‌های آن، شروع جیم کری در فیلم«ایس ونچورا: کارآگاه حیوانات» (Ace Ventura: Pet Detective) محصول سال ۱۹۹۴ است.

جیم کری در این صحنه به عنوان مامور تحویل بسته کار می‌کند، از این طریق با شغل شخصیت آشنا می‌شویم. جعبه‌ای را حمل می‌کند که مشخصاً چیزی شکننده در آن است، اما او اهمیتی نمی‌دهد، آن را به اطراف پرتاب می‌کند، رها می‌کند، بین در آسانسور می‌گذارد و در یک نقطه شروع به کوبیدن آن به تیر می‌کند.

کتاب خاطرات و خیالات اثر جیم کری و دانا واچون نشر مون

همه این کارها بسیار احمقانه و از کمدی‌های فیزیکی که به عنوان امضای تجاری کری شناخته می‌شود، است. اما کل صحنه هدفی فراتر از سرگرم کردن دارد. در واقع با این صحنه مخاطبان این فیلم به بهترین شکل ممکن متوجه می‌شوند که وارد داستان احمقانه‌ای شده‌اند. همچنین به آن‌ها ثابت می‌شود که ونتورا یک احمق است.

این نوع صحنه‌ها که معمولا با موسیقی شاد هم همراه می‌شوند، کلیشه‌ی شناخته شده‌ی سینما دهه‌ی ۹۰ است. البته این نوع شروع در معدود فیلم‌های سال‌های اخیر هم دیده شده‌اند، اما اگر دنبال نمونه‌های قدیمی هستید، دهه‌ی ۹۰ بهترین انتخاب است.

۵. سخنرانی‌های پرشور و الهام‌بخش

سخنرانی بیل پولمن در فیلم «روز استقلال»

چه کسی سخنرانی بزرگ را دوست ندارد؟ تاریخ از همین سخنرانی‌ها شکل گرفته است. مارتین لوتر کینگ، وینستون چرچیل، جی اف کی، می‌توانید همین طور در تاریخ عقب بروید و نمونه‌هایی از افرادی بیابید که گرد هم می‌آیند تا به صحبت‌های فردی با صدای بلند و در مورد چیزی بسیار مهم گوش دهند.

دهه‌ی ۹۰ پر از کلیشه‌ی این سخنرانی‌ها در سینما است. مثال کلاسیک آن «روز استقلال» است، زمانی که رئیس جمهور نیروهای زمین را برای آخرین نبرد علیه بیگانگان گرد هم می‌آورد. بیل پولمن در این صحنه با مونولوگ خود کاری فوق‌العاده‌ انجام داد و واکنشی را دریافت کرد که اکثر روسای جمهور واقعی فقط می‌توانند رویای آن را داشته باشند. اما این سخنرانی‌ها فقط مخصوص رهبران جهان آزاد نبود. مربی فوتبال فیلم «هر یکشنبه کذایی» (Any Given Sunday) یک جانباز جنگ نابینا در «بوی خوش یک زن» (Scent of a Woman) و بسیاری شخصیت‌های دیگر هم از این نوع بیانیه‌های پرشور در فیلم‌های دهه‌ی ۹۰ داشته‌اند.

ممکن است این نوع صحنه‌ها اکنون طرفداران چندانی نداشته باشد اما در دنیایی پر از تردید و بدون صداقت، شاید یک سخنرانی مهیج قدیمی دقیقاً همان چیزی باشد که به آن نیاز داریم.

۴. آهنگ‌های عاشقانه تصادفی

هیث لجر در حال خواندن ترانهی نمیتوانم از تو چشم بردارم در فیلم «10 چیزی درباره تو که ازشان متنفرم»

جایی که در «۱۰ چیز درباره تو ازشان متنفرم» پاتریک شروع به آواز‌ خواندن برای کت می‌کند، دقیقا یک کلیشه‌ی کلاسیک سینما دهه‌ی ۹۰ را رو می‌کند و به علاوه تضمین کرد که فرانکی والی تا روزی که بمیرد، از مزایای آن استفاده کند.

هیث لجر با خواندن آهنگ «نمی‌توانم از تو چشم بردارم» (Can’t Take My Eyes Off You)، در حالی که یک گروه موسیقی در پس‌زمینه برایش می‌نوازد ضربه نهایی را به کت می‌زند و همزمان تبدیل به اسطوره سینما می‌شود، اما این تنها باری نیست که چنین اتفاقی در فیلم‌های دهه‌ی ۹۰ رخ داد.

در این دهه هر زمان که شخصیتی (معمولاً مرد) تصمیم می‌گرفت عشق خود را به شخصیت دیگری (معمولاً زن) ابراز کند، حداقل ۶۰٪ احتمال داشت که یک تصنیف کلاسیک در شرف بازخوانی باشد. گاهی اوقات این ابراز عشق‌ها کانون تمسخر قرار می‌گرفتند اما اغلب بسیار از آن‌ها استقبال می‌شد. این صحنه‌ها واقعاً صحنه‌های شیرینی هستند، که استفاده‌ی زیادشان در دهه‌ای که صحنه‌های به‌یاد ماندنی سینما عموما اکشن بود، برجسته بود.

۳. داستان تیم‌های ورزشی ضعیف

هیلاری سوانک در فیلم «عزیز میلیون دلاری»

فرمول ساده‌ای برای همه‌ی فیلم‌های دوست‌داشتنی در مورد ورزش وجود دارد: یک ورزشکار یا تیم ضعیف در آستانه رها کردن رویای بزرگ خود قرار دارد، زندگی آنها توسط یک شخص خاص یا یک رویداد غم‌انگیز تغییر می‌کند، آنها بر سرنوشت غلبه می‌کنند و تبدیل به پیروز بزرگ میدان می‌شوند، یا حداقل در فینال شکست می‌خورند و چیزی یاد می‌گیرند.

در دهه‌ی ۹۰ فیلم‌های ورزشی بسیار خوبی ساخته شد، از جمله «شکست‌ناپذیر» (Invictus)، «نقطه‌ی کور» (The Blind Side)، «عزیز میلیون دلاری» (Million Dollar Baby) و …، و در هیچ دهه‌ی دیگری فیلم‌های غیرقابل پیش‌بینی بهتری درباره تیم‌های ورزشی ضعیف ساخته نشده است.

برای مثال به فیلم‌های «داکس توانا» (Mighty Ducks) نگاه کنید. امیلیو استیوز تلاش می‌کند تیمی از بازیکنان هاکی را تحت مربی‌گری خود به مسابقات قهرمانی برساند. این فیلم انقلابی است؟ نه. شاهکار است؟ نه! فقط صادقانه و دوست‌داشتنی و پر از شخصیت‌های واقعی است که شما به عنوان مخاطب به راحتی می‌توانید با آن‌ها ارتباط برقرار کنید.

همین طرح در فیلم‌های دیگری مانند «فرشتگان در زمین بیس‌بال» (Angels in the Outfield) و «رقابت سرد» (Cool Runnings) تکرار شد تا در دهه‌ی ۹۰ از طریق این کلیشه‌ی محبوب سینما موفقیت چشمگیری بدست آورند. همه‌ی این فیلم‌ها داستان‌های انسانی زیبایی دارند که در محدوده بسیار ساده یک رشته‌ی ورزشی قرار می‌گیرد و این واقعا لذت‌بخش است.

۲. صدای تریلر

در دنیایی که…

همین سه کلمه برای برانگیختن به یکباره هزاران احساس مختلف در دل طرفداران قدیمی سینما کافی است و این خاطرات را مدیون کلیشه‌ی صداپیشگی‌های باورنکردنی در تریلرهای فیلم دهه‌ی ۹۰ هستیم. این صداپیشگی‌ها که معمولاً با لحن‌های عمیق و غم‌انگیز مردانی مانند هال داگلاس یا دان لافونتین ارائه می‌شد، گاهی اوقات فقط در انتهای تریلر شنیده می‌شد و گاهی، اگر واقعاً خوش‌شانس بودید، به‌طور کامل در طول تریلر می‌توانستید از آن‌ها لذت ببرید.

و سپس، به دلایلی، این صداگذاری‌ها ناپدید شدند. این روزها هیچ چیز دیگری جز دیالوگ‌های خود فیلم در تریلرها شنیده نمی‌شود که واقعاً مایه دلسردی است. ممکن است این صداگذاری‌ها کمی احمقانه، اغراق شده و با لحنی پرخاشگر بوده باشند، اما گاهی اوقات این دقیقاً چیزی است که یک فیلم باید باشد. در دهه‌ی ۹۰ هدف از همه چیز سرگرم‌کننده بودن بود و صداپیشگی تریلرهای فیلم دقیقاً همین کار را انجام می‌داد. این روزها، تریلرها خود را بیش از حد جدی می‌گیرند و حتی تریلر انیمیشن‌های کمدی هم به نظر می‌رسد در تلاش برای بردن اسکار بهترین فیلم هستند.

۱. هکرهای نوجوانی که می‌توانند هر کاری انجام دهند

آنجلینا جولی در فیلم «هکرها»

در دنیایی که اینترنت در زندگی روزمره ادغام شده است، مرور تصورات مضحکی که مردم در دهه‌ی ۹۰ درباره‌ی آن داشتند ما را شگفت‌زده خواهد کرد. به هر حال، ظهور اینترنت تازه شروع شده بود و امکانات و توانایی‌هایش بی‌پایان به نظر می‌رسید. بنابراین، یکسری فیلم با موضوعات و داستان‌های مختلف ساخته شد که در آن‌ها هکرهای نوجوان که به معنای واقعی کلمه می‌توانستند هر کاری روی کامپیوتر انجام دهند. بعضی از نمونه‌های معروف در این مورد عبارتند از نوجوانان حاضر در فیلم «هکرها» (Hackers) که آنجلینا جولی جوان هم عضوشان بود و لکس مورفی در «پارک ژوراسیک» (Jurassic Park). البته در فیلم‌های امروزی هم هکرها بعضاً حضور پررنگی دارند، اما دیگر به ندرت نوجوان هستند.

منبع: WhatCulture



برچسب‌ها :
دیدگاه شما

پرسش امنیتی *-- بارگیری کد امنیتی --

loading...
بازدیدهای اخیر
بر اساس بازدیدهای اخیر شما
تاریخچه بازدیدها
مشاهده همه
دسته‌بندی‌های منتخب برای شما
X