۱۰ مرحلهی جدایی (و روش قابلتحملتر کردن آنها)
نمیتوان انکار کرد که جدایی دردناک است. اما خوشبختانه مراحل جدایی غالبا از الگویی مشخص پیروی میکنند و تقریبا قابل پیشبینی هستند، ضمن اینکه متخصصان سلامت روان تعدادی استراتژی مفید و کارآمد برای کمک به شما در کنار آمدن با مراحل مختلف این واقعه دردناک طراحی کردهاند.
باید توجه داشته باشید که ممکن است یک فرد بین مراحل مختلف، رفتاری رفت و برگشتی داشته باشد یا اینکه برای مدت طولانی در یکی از این مراحل گیر کند اما مابقی را با سرعت بیشتری پشت سر بگذارد یا اینکه حتی آنها را با ترتیبی متفاوتی از ترتیب زیر طی کند.
در واقع پردازش و پذیرش مسألهی جدایی در هر فرد متفاوت بوده و ترتیب استانداردی برای تجربه کردن این مراحل در افراد وجود ندارد، اما تحقیقات نشان داده که عموما مراحل جدایی با ترتیب زیر اتفاق میافتند.
در ادامهی این مقاله از دیجیکالا مگ توصیههای متخصصان را در خصوص مسأله جدایی در یک جا جمعآوری کردهایم تا به شما کمک کنیم ضمن آشنایی با این مراحل دهگانه، از نظر ذهنی آمادگی بیشتری کسب کنید و مسألهی جدایی را با اندوه و درد کمتری پشت سر بگذارید. با ما همراه باشید.
مرحلهی ۱؛ احساس دوگانگی
«آیا باید از یکدیگر جدا شویم؟ آیا باید با هم بمانیم؟ آیا واقعا میتوانم کسی که فلان کار را انجام داده، دوست داشته باشم؟ پس تکلیف فلان ویژگیهای خوبش چه میشود؟»
در مرحلهی دوگانگی، فرد فراز و فرودهای مثبت و منفی زیادی را در رابطهاش پشت سر گذاشته است، اما مطمئن نیست که بر مبنای کدام یک تصمیمی قطعی بگیرد. این مرحله همانند حرکت یک چرخفلک یا تِرَن هوایی است که مدام بالا و پایین دارد و با روزها و اتفاقات خوب (مانند مراجعه به جلسات زوج درمانی یا تفریحات مشترک) و روزهای بد (مانند دعواها و درگیریها) مشخص میشود.
اغلب در این مرحله، شریک زندگی فرد از احساس دوگانگی او آگاه نیست، که این مسأله میتواند این مرحله را حتی دردناکتر هم بکند.
روانشناسان توصیه میکنند که در این مرحله با دوستان و خانواده خود صحبت کنید تا نقاط قوت و ضعف رابطهی خود را بتوانید بهتر بررسی کنید. همچنین با بررسی الگوهای رفتاری خود در این رابطه و روابط قبلی خود میتوانید ببینید که آیا در دیگر روابط عاطفی خود هم این علائم دوگانگی را خود بروز دادهاید یا خیر.
از آنجایی که برخی از افراد ذاتا نسبت به دیگران بیشتر دچار این احساس دوگانگی هستند، مرور سوابق مربوط به روابط گذشتهاتان میتواند به شما کمک کند تا متوجه شوید که مشکل مربوط به همسر یا شریک عشقی فعلی شما نیست.
در این صورت، ممکن است لازم باشد برای حل این مشکل سعی کنید روی شخصیت و ادراک حسی خود کار کنید تا بتوانید یک رابطهی طولانی مدت و موفق داشته باشید.
مرحلهی ۲؛ خاطرات دلنشین
در این مرحله از جدایی همهی خاطراتتان از همسر سابقتان عاشقانه و دلپذیر به نظر میرسد. آهی میکشید و از خود میپرسید آیا او واقعا کامل و ایدئال نبود؟
در این مرحله، هنگامی که شما بر جنبههای خوب رابطهی قبلی خود تمرکز میکنید باید حواستان باشد که ممکن است مسائلی را که منجر به جدایی شما شده باشند را نادیده بگیرید. گاهی اوقات، این مرحله حتی میتواند منجر به بروز احساس گناه یا پشیمانی شود.
اشکالی ندارد که دربارهی عناصر مثبت رابطهی گذشته خود فکر کنید، زیرا انجام این کار میتواند به کاهش احساس عصبانیت یا ناراحتی شما کمک کند. اما قسمتهای منفی رابطهی خود را هم در نظر داشته باشید. مواردی مانند اینکه آیا در رابطهی خود به شما بیاحترامی میشد؟ آیا شریک زندگی شما افراد دیگر را به شما ترجیح میداد؟ مدام دعوا میکردید؟
در واقع در این مرحلهی یادآوری دلیل جداییتان، برای شما مفید است.
مرحلهی ۳؛ تلاش برای درک همه چیز
این حالت مربوط به زمانی است که احساس میکنید سلولهای مغزی شما با تمام توان خود سعی میکنند که با تمام شدن رابطه کنار بیایید.
در این وضعیت افراد تمایل دارند که دریابند چرا رابطه خاتمه یافته و با دقت و وسواس جزئیات ریز را هزاران بار وارسی میکنند. شخص در تلاش برای درک علت وقوع جدایی اگر به نتیجهای نرسید یا دچار سردرگمی بشود، بارها و بارها رفتار خودش و همسرش را از جنبههای مختلف بازبینی و بررسی میکند.
تا زمانی که احساس نکنید به درک کاملی از علت خاتمه یافتن رابطه و جدایی رسیدهاید، در این مرحلهی دردناک به دام خواهید افتاد. به همین دلیل است که هنگام جدایی از همسر سابقتان، حفظ یک مجرای ارتباطی هر چند کوچک، بسیار مهم است.
اگر با این مرحله از جدایی دست و پنجه نرم میکنید، برخی روانشناسان توصیه میکنند که دربارهی سوالات حل نشده خود با همسر سابقتان صحبت کنید. با این پیش فرض با آنها صحبت کنید که آنها نمیتوانند پاسخهای خود را به گونهای بیان کنند که برای شما رضایتبخش باشد.
اگر از صحبت کردن با همسر سابق خود احساس راحتی نمیکنید، ممکن است برایتان بهتر باشد که نامهای برای او بنویسید که شامل موارد بالا باشد ولی آن را ارسال نکنید. گاهی اوقات، نوشتن میتواند در پیشبرد امور مفید باشد، حتی اگر کلمات خود را با گیرنده به اشتراک نگذارید.
مرحلهی ۴؛ بیحسی
همهی افراد این مرحله را تجربه نمیکنند، اما علائم آن شامل جدا شدن از واقعیت و انکار کردن وضعیت فعلی توسط فرد است. مرحلهی بیحسی از چند ساعت پس از جدایی تا چند هفته میتواند ادامه داشته باشد.
برای بهبودی از این حالت نه چندان خوشایند، به عواطف و احساساتتان اجازه بروز دهید نه اینکه جلوی آنها را بگیرید. فریاد بزنید. درد دلهایتان را بنویسید. گریه کنید. با یکی از عزیزانتان صحبت کنید. بگذارید این احساسات مجال بروز پیدا کنند، حتی اگر شما را میترسانند.
هر چه بیشتر بتوانید آنها را درک کنید و بپذیریدشان، احتمال بهبود و گذر از این تجربه دردناک بیشتر است. حتی برخی روانشناسان معتقدند که مشت زدن به یک شیء نرم مثل بالش هم در این حالت مفید است.
مرحلهی ۵؛ اندوه و سوگواری
درد و غم خود را دست کم نگیرید. پایان یک رابطه میتواند به از دست دادن یکی از عزیزان شباهت داشته باشد. جدایی بسیار دردناک است و میتواند بر همهی جنبههای زندگی شما تاثیرات مخربی بگذارد. پایان یک رابطه نه تنها به معنای از دست دادن یک شخص است، بلکه به معنای به باد رفتن امیدها و رویاهای آیندهی شما با آن شخص هم است.
برای پشت سر گذاشتن و عبور از این مرحله، مهم است که از نشخوار فکری خودداری کنید، زیرا مقدار قابل توجهی از انرژی ذهنی شما را مصرف میکند که میتوانند صرف بهتر شدن شما شوند. در این مرحله میتوانید یک حمام طولانی و آرامشبخش بگیرید یا به یک اسپای مجلل بروید و سعی کنید آرامش خود را در آنجا دوباره بازیابید.
به جای هدر دادن زمان با فکر کردن دربارهی گذشته و پیشبینی بدترین اتفاقات برای آینده (اگر دیگر هرگز با کسی ملاقات نکنم چه؟ اگر ما آن دعوا را شروع نمیکردیم چه؟) سعی کنید روی زمان متمرکز بمانید.
تمرین ذهنآگاهی میتواند به شما کمک کند که از این گونه افکار مزاحم فاصله بگیرید. ذهن آگاهی به شما این امکان را میدهد که جریان زندگی را همانطور که هست بپذیرید، بدون اینکه افکار منفی را خیلی جدی بگیرید.
تکیه به شبکهی ارتباطاتتان هم مهم است؛ کنترل غم و احساس عصبانیت به تنهایی دشوارتر است. با عزیزان خود دربارهی آنچه در حال گذراندن آن هستید صحبت کنید یا از خدمات مشاوره یا روانشناسی استفاده کنید. گذراندن وقت با افرادی که از شما حمایت و مراقبت میکنند، به شما یادآوری میکند که شما هنوز هم ارزشمند هستید.
مرحلهی ۶؛ انکار یا چانهزنی
مرحلهی انکار یا چانهزنی زمانی است که بهسختی میتوانید تصدیق کنید که رابطهی شما به پایان رسیده است.
انکار یک مکانیزم دفاعی متداول است که برای کم کردن شدت وخامت اوضاع استفاده میشود. فردی که در حال انکار است با این امید کاذب زندگی میکند که اوضاع به حالت قبل برمیگردد. چنین شخص تمایلی حرکت به سمت جلو و کسب تجربههای تازه ندارد.
افرادی که در مرحلهی انکار هستند ممکن است در تلاش برای احیای رابطهی خود به تاکتیکهای چانهزنی روی آورند، که به ندرت نتیجهای در بر دارد.
بسیاری از مردم وقتی احساس میکنند که هویت خود را بدون وجود دیگری از دست دادهاند، به انکار کردن روی میآورند. به یاد داشته باشید که شما متعلق به خودتان هستید و دارای استقلال کامل. تمام آینده شما هم در پیش رویتان است با هزاران حق انتخاب مختلف. این مسأله را هم در خاطر داشته باشید که که جاه طلبیها، اهداف و رویاهای جدید زندگی جایگزین آرزوهای قدیمی شما میشود.
در این مرحله هیچ وقت برای مقابله با درد و غم از مواد مخدر و الکل استفاده نکنید. تمرکز خود را روی فعالیتهای مفید مثل ورزش کردن، کتاب خواندن جدید یا یادگیری یک مهارت تازه بگذارید.
مرحلهی ۷؛ رسانههای اجتماعی «تغییرات»
رسانههای اجتماعی باعث میشوند که بهسختی احساس کنید که رابطهی قبلیاتان خاتمه یافته و از آن عبور کردهاید.
در وهلهی اول، این مسأله را مد نظر داشته باشید که اشکالی ندارد پس از جدایی مدتی زمان را صرف کنید تا تصاویر مشترکتان را در رسانههای اجتماعی حذف کنید یا وضعیت رابطه خود را در فیسبوک به روزرسانی کنید و مواردی از این قبیل. تا زمانی که از نظر احساسی آمادهی ایجاد تغییرات در حسابهای کاربری خود نیستید، نیازی نیست که به شبکههای اجتماعی بروید. در واقع نیازی نیست با احساسات خود با عجله برخورد کنید.
علاوه بر به روزرسانی شبکههای اجتماعی، اکنون زمان آن رسیده است که از سایر دلبستگیهای فیزیکی دیگر مانند لباسها، هدیهها یا سایر مواردی که شما را به یاد شریک عاطفی سابق خود میاندازد، جدا شوید. مهمتر از همه، به یاد داشته باشید که شما به هیچکس در شبکههای اجتماعی خود قرار نیست توضیحی بدهید. برای محافظت از سلامتی خود مرزهای شخصی ایجاد و اجرا کنید.
مرحلهی ۸؛ عود یا بازگشت
دل شکستگی میتواند شما را دوباره به هم نزدیک کند و در برخی موارد به شما کمک میکند تا بر مشکلاتی که قبلاً شما را از هم دور نگه داشته بود، غلبه کنید.
گاهی اوقات، این مسأله میتواند به یک رابطهی طولانی مدت و پایدار منجر شود. در واقع اندوه میتواند بهعنوان زنگ خطری برای بیداری عمل کرده و زوجین را به تمرکز روی نکات مثبت ترغیب کند. اما گاهی اوقات، این برگشت فقط یک برگشت لحظهای است. ممکن است در پس آن لحظهای تسکین بخش وجود داشته باشد، اما پس از مدت کوتاهی وجوه منفی روابط برجستهتر میشود و شما دوباره جدا میشوید (بارها و بارها و بارها).
اگر تصمیم گرفتید که اختلافات خود را حل و فصل کنید و با هم کنار بیایید، حتما وقت بگذارید تا روی مسائل مختلفی که در وهلهی اول باعث جدایی شما شده بود فکر کنید و آنها را به طور بنیادی حل کنید، وگرنه قبل از اینکه متوجه شوید دوباره در مرحله جدایی قرار خواهید گرفت.
مرحلهی ۹؛ دوستیابی و مقایسه
این مرحله در سفرتان پس از جدایی نشان میدهد که شما پیشرفت کافی را برای شروع دوباره یک رابطهی عاشقانه داشتهاید که اتفاق بسیار خوبی است. اما هنوز هم در حال فراموشی عشق سابق خود هستید. درست است! این یک فرایند است!
در این مرحله، شما ممکن است با افراد دیگری بیرون بروید، اما متوجه میشوید که دایما دارید آنها را با همسر سابق خود مقایسه میکنید. در نتیجه، همچنان احساس ناامیدی و اندوه میکنید.
حتی اگر طرف مقابل را دوست داشته باشید، باز هم احساس میکنید که به همسر سابق خود علاقه دارید. این مرحله ممکن است چند ماه، چند سال یا برای کسانی که در یک رابطهی بسیار طولانی و جدی بودهاند، حتی چند دهه ادامه یابد.
برای رهایی از این وضعیت، اول از همه باید بدانید که این رفتار کاملاً طبیعی است. سپس، سعی کنید پیگیری کنید که چه زمانی و در چه شرایطی عشق جدید خود را با همسر سابقتان مقایسه میکنید تا به شما در کشف دلیل انجام این کار کمک کند. (آیا این ویژگی آن چیزی است که شما در شریک زندگی خود دوست دارید؟ یا از آن نفرت دارید؟ آیا به این دلیل است که دلتان برای عشق سابقتان تنگ شده است؟ به همین دلیل است که فرد جدید شما را همیشه یاد همسر سابقتان میاندازد؟)
عشق سابق شما بخشی جداییناپذیر از زندگی شما بود. منطقی است که از او بهعنوان معیاری برای سنجش رابطه بعدی خود استفاده کنید. اما اگر این کار مانع ارتباط شما با عشق بعدیتان میشود، با یک متخصص صحبت کنید. صحبت کردن دربارهی این احساسات در مکانی امن که میتوانید آنجا درباره ترسها یا چالشهای موجود در زندگی عاطفی خود صحبت کنید مفید است.
مرحلهی ۱۰؛ حرکت رو به جلو
این مرحله زمانی است که شما با موفقیت مسأله جدایی را پشت سر گذاشتهاید و از صمیم قلب آماده ادامه دادن زندگی هستید. البته، این بدان معنا نیست که لحظات، روزها یا هفتههای سختی در پیش رو ندارید تا با زندگی پس از جدایی سازگار شوید.
احساسات و خاطرات دردناک هنوز ممکن است گاهی اوقات به سراغ شما بیایند و این مسأله هم کاملا طبیعی است که بخواهید دوباره با فرد جدیدی ملاقات کنید، حتی اگر این دیدار با احساسات مختلط و متفاوتی همراه باشد.
با نوشتن احساسات و خاطراتتان، تلاش برای افزایش آگاهی و انجام تکنیکهای خود مراقبتی و ذهنآگاهی، اثر دردناک جدایی هرچند به آرامی اما مطمئنا از بین میرود.
منبع: Women’s Health