۱۰ فیلم عاشقانه که پایانی تلخ و سیاه دارند
عشق قویترین احساس در جهان است، بنابراین منطقی است که تماشاگران سراسر دنیا مشتاق تماشای یک فیلم عاشقانه خوب باشند و از آن لذت ببرند. تماشای عاشق شدن دو شخصیت میتواند برای بسیاری از بینندگان جذاب باشد و به دنیای سرد و بیروح اطرافشان تا حدودی گرما ببخشد. با این حال، یک پایان خوش همیشه آن چیزی نیست که در واقعیت اتفاق میافتد، چون زندگی واقعی اغلب به روشهای غمانگیز مانع یک سرانجام شیرین میشود. برخی از فیلمهای عاشقانه این واقعیت را منعکس میکنند و رویکردی تیرهتر و تلختر به این ژانر دارند. علیرغم تراژدیهایی که این فیلمها ارائه میکنند، میتوانند بینشی از احساسات و همچنین انگیزهای برای غلبه بر درد در اختیار مخاطبان قرار دهند. در این مطلب ۱۰ فیلم عاشقانه با پایان تلخ نام بردیم که ترسی از نشان دادن جنبه تاریک عشق ندارند. لازم به تذکر است که بعضی از این عناوین حاوی موضوعات حساسی هستند که ممکن است برای همه مناسب نباشد.
۱۰. تنها عاشقان زنده ماندند (Only Lovers Left Alive)؛ یک فیلم عاشقانه با پایان تلخ و سیاه
- کارگردان: جیم جارموش
- بازیگران: تام هیدلستون، تیلدا سویینتن، میا واشیکوفسکا
- محصول: ۲۰۱۳
- امتیاز متاکریتیک: ۷۹ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۲ از ۱۰
«تنها عاشقان زنده ماندند» یک فیلم عاشقانه با پایان تلخ و سیاه، دو خونآشام به نامهای آدام و ایو (همان آدم و حوای خودمان!) را دنبال میکند که قرنهاست با هم ازدواج کردهاند. این زوج به خاطر ترس از آلوده شدن به واسطه خون انسان قرن بیستویکم، باید برای زنده ماندن به تامینکنندگان خون سالم اعتماد کنند. از آنجایی که این زوج بعد از فهمیدن شرایط بشریت در عصر حاضر احساس افسردگی میکنند، تصمیم میگیرند که خاطرات عشق آتشین خود را دوباره زنده کنند. ایو متوجه میشود که آدام در حال برنامهریزی برای خودکشی است و میخواهد به او ثابت کند که حتی وقتی زندگی در آن مسیری که انتظارش را دارد پیش نمیرود، باز هم ارزش زیستن دارد.
در اواخر فیلم، آنها متوجه میشوند که تامینکننده خون و دوست قدیمی ایو، مارلو، به خاطر نوشیدن خون آلوده مسموم شده است. این زوج برای بقای خود به فکر فرو میروند و مشتاق نیستند به روشهای قرن پانزدهمی نوشیدن خون از قربانیان خود بازگردند. در طول فیلم مشخص است که آدام انسانها را به خاطر خلاقیتشان دوست دارد، اما از خشونت و طمع آنها متنفر است. جالب اینجاست که این همان چیزی است که هم آدام و هم ایو در مورد خودشان دوست ندارند، صرف نظر از اینکه چقدر وانمود میکنند متمدنند. در نهایت، آنها تصمیم میگیرند برای زنده ماندن از یک زوج جوان تغذیه کنند، و به مخاطب یادآوری میکنند ما همه حیواناتی هستیم که همیشه برای نیازهای اولیه خود دست به هر کاری میزنیم.
۹. هرگز رهایم مکن (Never Let Me Go)؛ یک فیلم عاشقانه با پایان تلخ و متفاوت
- کارگردان: مارک رومنک
- بازیگران: کری مولیگان، کایرا نایتلی، اندرو گارفیلد
- محصول: ۲۰۱۰
- امتیاز متاکریتیک: ۶۹ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۱ از ۱۰
«هرگز رهایم مکن»، یک فیلم عاشقانه با پایان تلخ است که بر اساس رمان تحسین شده کازوئو ایشیگورو به همین نام ساخته شده و به معنای واقعی یک داستان ویرانگر است. در یک خط زمانی متفاوت از دوران ما، یک پیشرفت پزشکی اجازه میدهد تا عمر انسان به بیش از ۱۰۰ سال افزایش پیدا کند. پیشرفت مورد بحث روشی است که در آن افراد از دیگران شبیهسازی میشوند تا بتوانند از اعضای بدنشان استفاده کنند. داستان روی سه مورد از این کلونها، کتی، روث و تامی متمرکز است که در یک مثلث عشقی با یکدیگر قرار دارند. در کودکی، آنها از سرنوشت خود مطلع میشوند، اگرچه به نظر میرسد که این آگاهی هرگز واقعا باعث فروپاشی یا ناراحتیشان نمیشود.
بعد از جدیتر شدن رابطه روث و تامی، کتی به یک مراقب تبدیل میشود؛ یک کلون که هنوز نیازی به اهدای عضوی ندارد، و از کسانی که نیاز دارند حمایت میکنند. این سه نفر چند سال بعد دوباره کنار هم قرار میگیرند و روث مشتاق است کتی و تامی را در کنار هم نگه دارد و به آنها میگوید که به اهداکنندگان عاشق تعویق داده میشود. با این حال، زوجی که حالا عاشق شدهاند، متوجه میشوند که تعویقها واقعی نیستند و هرگز نمیتوانند زندگی مشترکی داشته باشند. با اهداکنندگان طوری رفتار نمیشود که انگار روح دارند، و تامی و کتی در غم و اندوه به سر میبرند. تامی خیلی زود زیر عمل میمیرد و این فیلم عاشقانه با پایان تلخ یادآور میشود که حفظ کسانی که دوستشان داریم، صرفنظر از اینکه چقدر زمان برای آنها یا خودمان باقی مانده، مهمترین مساله است.
۸. قلهای به رنگ خون (Crimson Peak)؛ یک فیلم عاشقانه با پایان تلخ و ترسناک
- کارگردان: گیرمو دلتورو
- بازیگران: میا واشیکوفسکا، جسیکا چستن، تام هیدلستون
- محصول: ۲۰۱۶
- امتیاز متاکریتیک: ۶۶ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۶.۵ از ۱۰
در «قلهای به رنگ خون» یکی از بهترین فیلمهای گوتیک مدرن، ادیت کوشینگ وارث جوانی است که در سال ۱۸۸۷ در نیویورک زندگی میکند، جایی که روح مادرش به او هشدار میدهد که از قله کریمسان دور بماند. چند سال بعد، او با یک بارون انگلیسی به نام توماس شارپ و خواهرش لوسیل آشنا میشود. این دو به سرعت عاشق هم میشوند و با وجود اختلافات متعدد به سرعت ازدواج میکنند و به همراه لوسیل به قله کریمسان میروند. توماس در آنجا شبها به طور غیرقابل توضیحی اتاقش را ترک میکند و ادیت توسط چندین روح ناآرام تسخیر میشود.
با گذشت زمان، ادیت به یک بیماری مرموز مبتلا میشود. یکی از ارواح ادیت را تعقیب و او را به سردابخانه هدایت میکند، جایی که به تنهایی اطلاعات مجرمانه فراوانی درباره توماس و لوسیل پیدا میکند. او متوجه میشود که لوسیل به قصد تصاحب اموال و داراییهای همسرانش، آنها را مسموم میکند. درست زمانی که به نظر میرسد دیگر اوضاع از این بدتر نمیشود، توماس و لوسیل با هم رابطه برقرار میکنند و در نهایت وقتی پدر ادیت حقیقت را کشف میکند توسط لوسیل به قتل میرسد. این یک پایان بسیار تلخ و سیاه است و ادیت از ارواح خود رهایی پیدا میکند و به دنبال علایق و خلاقیتهایش میرود.
۷. فیلم عاشقانه «یک روز» (One Day)؛ داستانی اقتباسی
- کارگردان: لون اسچرفینگ
- بازیگران: آن هاتاوی، جیم استرجس، جودی ویتاکر
- محصول: ۲۰۱۱
- امتیاز متاکریتیک: ۴۸ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷ از ۱۰
مفهوم «آدم درست، زمان غلط» چیزی است که بسیاری از مردم با آن آشنایی دارند. فیلم عاشقانه با پایان تلخ «یک روز» که بر اساس کتابی به همین نام نوشته دیوید نیکولز ساخته شده است، این مفهوم را در تمام روایت خود به کار میبندد. دکستر و اِما شب فارغالتحصیلی خود را در ۱۵ جولای ۱۹۸۸ با هم میگذرانند، اگرچه هیچ اتفاق خاصی بین آنها رخ نمیدهد. در عوض، یک دوستی بسیار صمیمی را آغاز میکنند که دو دهه به درازا میانجامد و فیلم ۱۵ ژوییه هر سال آنها را دوباره نشان میدهد. گاهی اوقات آنها با هم هستند، گاهی اوقات از هم جدا میشوند، اما مهمتر از همه، یکی از آنها همیشه عاشق دیگری است.
علیرغم اینکه کاملا معلوم است که دکستر و اما یکدیگر را دوست دارند، این زوج تا سال ۲۰۰۱ رابطه عاشقانهای را شروع نمیکنند. بعد بینندگان میتوانند به مدت پنج سال روابط عاشقانه این زوج را تماشا کنند. با این حال، درست زمانی که به نظر میرسد این دو نفر آماده شروع یک رابطه هستند، سرنوشت به ظالمانهترین شکل ممکن تغییر میکند. اِما حین دوچرخهسواری با یک کامیون تصادف میکند و میمیرد و دکستر را برای اولین بار در دو دهه گذشته تنها میگذارد.
۶. فیلم عاشقانه «جاده انقلابی» (Revolutionary Road)؛ نقدی قدرتمند بر زندگی زنان
- کارگردان: سم مندس
- بازیگران: لئوناردو دیکاپریو، کیت وینسلت، مایکل شنون
- محصول: ۲۰۰۹
- امتیاز متاکریتیک: ۶۹ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۳ از ۱۰
«جاده انقلابی» یک فیلم عاشقانه با پایان تلخ، نقد قدرتمندی بر زندگی زنان در دهه ۱۹۵۰ است. این فیلم آوریل و فرانک ویلر را دنبال میکند که در سال ۱۹۴۸ در یک مهمانی خانگی با هم آشنا میشوند. زمانی که فرانک با آوریل ملاقات میکند، دیدگاه سنتی نسبتا زیادی به زندگی دارد و به دنبال مشاغلی است که از او انتظار میرود. از طرف دیگر، آوریل رویای بازیگری را در سر میپروراند و در زندگی به دنبال آزادی خود است. این زوج خیلی زود احساس میکنند که با هم تفاهم ندارند، اما با ایده خانواده هستهای دهه ۱۹۵۰ ازدواج کرده و به خانهای در حومه شهر در جاده انقلابی نقل مکان میکنند. آوریل در حالی که در اینجا زندگی میکند باردار میشود و در نتیجه به مراقبت از فرزندش میپردازد در حالی که رویاهای بازیگری او کمکم رنگ میبازند.
در نهایت، آوریل و فرانک به شدت در زندگی خود افسرده میشوند، اگرچه اولی تنها کسی است که مایل به انجام هر کاری برای حفظ زندگیشان است. آوریل در تلاش برای بازسازی ازدواج خود و یافتن شور و اشتیاق دوباره، پیشنهاد میکند که به پاریس بروند. با این حال، هنگامی که آوریل دوباره باردار میشود و فرانک در شغلش ترفیع میگیرد، شکافهای بینشان کمکم شکل میگیرد. آوریل که از فرار از زندگی روزمره خود ناامید است، در خانه فرزندش را سقط میکند که به طرز غمانگیزی منجر به مرگ او میشود. این یک پایان فوقالعاده سیاه است که هنوز با استانداردهای امروزی میتوان درک کرد و اهمیت فوقالعاده زنان برای داشتن اختیار بر زندگی و بدنشان را برجسته میکند.
۵. ستارهای متولد شده است (A Star Is Born)؛ یک درام عاشقانه دلخراش
- کارگردان: بردلی کوپر
- بازیگران: بردلی کوپر، لیدی گاگا، دیو چپل
- محصول: ۲۰۱۸
- امتیاز متاکریتیک: ۸۸ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۶ از ۱۰
در فیلم عاشقانه با پایان تلخ «ستارهای متولد شده است» که چهارمین اقتباس از فیلم کلاسیک سال ۱۹۳۷ به همین نام است، بردلی کوپر در نقش جک یک ستاره راک، و لیدی گاگا در نقش الی بازی میکنند. جک و الی از اولین لحظه ملاقات، در کنار هم عالی به نظر میرسند. این ملاقات زمانی رخ میدهد که جک وارد یک بار میشود و الی را در حال خواندن ترانهای از ادیت پیاف میبیند. الی صدای زیبایی دارد و به وضوح جک شیفته او میشود. جک با ایمان کامل به استعداد الی به او کمک میکند تا یک ستاره شود، و این در حالی است که عشق عمیقی بینشان شکل میگیرد.
با این حال امید در این فیلم زیاد دوام نمیآورد. جک از دوران کودکی برای مراقبت از سلامت روان خود تلاش کرده است. او یک الکلی تمام عیار است که باعث ایجاد شکاف در رابطهاش با الی میشود. پس از اینکه جک در حالت مستی علنا الی را تحقیر میکند، جک به مدت دو ماه به مرکز توانبخشی میرود و به نظر میرسد که این بار ممکن است همه چیز درست شود. اما پس از اینکه مدیر الی جک را سرزنش میکند و به او این احساس را میدهد که لیاقت الی را ندارد، او در گاراژ خودکشی میکند. این یک پایان واقعا دلخراش است، که از نشان دادن واقعیت اعتیاد ترسی ندارد.
۴. گردشگران (Sightseers)؛ یک فیلم عاشقانه با پایانی تلخ و غافلگیرکننده
- کارگردان: بن ویتلی
- بازیگران: آلیس لاو، استیو اورام، مونیکا دالان
- محصول: ۲۰۱۲
- امتیاز متاکریتیک: ۶۹ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۶.۵ از ۱۰
«گردشگران» یک جواهر بریتانیایی دست کم گرفته شده است که بر روی یک رابطه عاشقانه واقعا پیچیده تمرکز دارد. کریس، عاشق کاروان، دوست دخترش تینا را به یک سفر جادهای میبرد. با این حال، زمانی که کریس مردی را بهخاطر ریختن زباله وحشیانه به قتل میرساند، همه چیز تقریبا به سمت تاریکی پیش میرود. کریس با ادعای این که این یک تصادف بوده است، به دلایل مختلف حتی افراد بیشتری را در طول سفر به قتل میرساند. تینا به زودی از اعمال او باخبر میشود و بعد از اینکه در یک مهمانی یک نفر دیگر کریس را میبوسد، تینا آن زن را به قتل میرساند.
با نزدیک شدن به پایان فیلم، کریس اقرار میکند که قتل او موجه است، در حالی که قتل تینا چنین نیست. این به رابطه آنها فشار وارد میکند و آنها دیگر ارتباطی که در ابتدای فیلم با هم داشتند از دست میدهند. در نهایت، این زوج به همان حال و روز ابتدایی برمیگردند و کریس تصمیم میگیرد که با پریدن از روی پل، با هم خودکشی کنند. اما وقتی که زمان انجام آن فرا میرسد، تینا دست کریس را رها میکند.
۳. تاوان (Atonement)؛ یک فیلم عاشقانه با پایانی تلخ و تاثیرگذار
- کارگردان: جو رایت
- بازیگران: جیمز مکآووی، کایرا نایتلی، سورشا رونان
- محصول: ۲۰۰۷
- امتیاز متاکریتیک: ۸۵ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۸ از ۱۰
در فیلم عاشقانه با پایان تلخ «تاوان» بریونی تالیس در ۱۳ سالگی، شاهد رابطه خواهرش سیسیلیا با رابی پسر خدمتکار است. در ابتدا، بریونی شیفته رابی است، اما پس از تماشای آنها، به این باور میرسد که او برای خواهر بزرگترش مناسب نیست و به او آسیب میرساند. یک روز عصر، بریونی میبیند که این دو با هم خوابیدهاند، اما به خاطر پیشفرضهای قبلیاش، معتقد است که خواهرش مورد تجاوز قرار گرفته. این باور زمانی که دخترعموی او، لولا هم مورد تجاوز قرار میگیرد و رابی را مقصر میداند، بیشتر تقویت میشود.
در نتیجه، رابی دستگیر میشود، علیرغم اینکه سیسیلیا بیان میکند که او بیگناه است. پس از چند سال، بریونی خواهرش را ملاقات میکند تا عذرخواهی کند و شهادتش را پس بگیرد. او متوجه میشود که رابی هم پس از سالها دوریشان با سیسیلیا با خوشحالی زندگی میکند و نمیتواند او را به خاطر اعمالش ببخشد. با این حال، چندین دهه بعد، بریونی که حالا پا به سن گذاشته است به طرز دلخراشی فاش میکند که سیسیلیا و رابی هرگز دوباره به هم نرسیدند. در نتیجه او حتی به صورت ساختگی نمیتواند دروغهایش را جبران کند. رابی در سواحل دانکرک و سیسیلیا در بلیتز درگذشتند، در حالی که یک راوی غیرقابل اعتماد پایان خوش آنها را به سرانجامی تلخ بدل کرد.
۲. آنا کارنینا (Anna Karenina)؛ یک عاشقانه کلاسیک
- کارگردان: کلارنس براون
- بازیگران: گرتا گاربو، فردریک مارچ، فردی بارتالومیو
- محصول: ۱۹۳۵
- امتیاز متاکریتیک: –
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷ از ۱۰
«آنا کارنینا» با الهام از رمان شاهکار لئو تولستوی به همین نام، یکی از پرآشوبترین روابطی را که تا به حال در ادبیات نوشته شده است به نمایش میگذارد. آنا کارنینا با وزیر امپراتوری روسیه، کنت الکسی کارنین ازدواج کرده است. به همین خاطر، او مجبور است ظاهر خود را همیشه به قویترین شکل ممکن حفظ کند. با این حال، وقتی او با افسر سوارهنظام، کنت الکسی کریلوویچ ورونسکی ملاقات میکند، همه چیز عوض میشود. این دو بلافاصله جذب یکدیگر میشوند و یک رابطه پنهانی را با هم آغاز میکنند. شایعات شروع میشود، اما زمانی که آنا باردار میشود و به طور تصادفی عشق خود را به ورونسکی در مسابقه اسبدوانی نشان میدهد، یک رسوایی بزرگ شکل میگیرد.
تمام زندگی آنا شروع به فروپاشی میکند، چون این رابطه نقش او را در جامعه لکهدار کرده است. شوهرش دیگر نمیخواهد به زندگی با او ادامه دهد و او تصمیم میگیرد برای زندگی با ورونسکی و دخترشان آنیا به ایتالیا برود. با این حال، زمانی که ورونسکی کمکم علاقهاش را نسبت به آنا از دست میدهد، اوضاع بدتر میشود، و اگرچه ورونسکی هرگز خیانت نمیکند، اما آنا به خائن بودن او ایمان دارد. آنا متقاعد میشود که ورونسکی قرار است با پرنسس سوروکینا ازدواج کند و به خاطر غلبه بر توهمات، خودش را زیر قطار میاندازد.
۱. فیلم «استخوانها و همه» (Bones and All)؛ داستان تلخ دو آدمخوار!
- کارگردان: لوکا گوادانینو
- بازیگران: تیلور راسل، تیموتی شالامه، مارک رایلنس
- محصول: ۲۰۲۲
- امتیاز متاکریتیک: ۷۴ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۶.۸ از ۱۰
«استخوانها و همه» یک فیلم عاشقانه با پایان تلخ است که از آدمخواری به عنوان استعارهای برای اعتیاد استفاده میکند و اینکه چگونه اعتیاد افراد جامعه را منزوی میکند. مارن نوجوان، اندکی پس از تولد ۱۸ سالگی توسط پدرش رها میشود، چون پدرش میفهمد که نمیتواند تمایلات آدمخواری او را کنترل کند. او تصمیم میگیرد برای پیدا کردن مادری با ویژگیهای شبیه به خودش به مینهسوتا سفر کند. در این راه، او با دیگر آدمخواران از جمله سالی، که فوقالعاده خطرناک است، و لی ملاقات میکند. مارن با لی دوست میشود و بینشان علاقه شکل میگیرد و یکدیگر را به خاطر اعتیادی که دارند کمک و راهنمایی میکنند.
با این حال، این زوج متوجه نمیشوند که توسط سالی تحت تعقیب قرار گرفتهاند. در حالی که این دو نفر تلاش میکنند تا یک زندگی عادی با هم داشته باشند، سالی مارن را در آپارتمانشان شکار میکند. در حالی که سالی در حال حمله به مارن است، لی از راه میرسد و سالی را میکشد، اما در این روند به طرز مرگباری مجروح میشود. لی مرگ او را پذیرفته است و به مارن دستور میدهد که استخوانها و همه اعضایش را بخورد، کاری که مارن انجام میدهد. این یک پایان فوقالعاده تاریک اما زیبا است که نشان میدهد چگونه عشق میتواند اعتیادآور و همهگیر باشد، چون حالا دیگر لی برای همیشه بخشی از مارن خواهد بود.
منبع: movieweb