۱۰ صحنه‌ی حذف شده که طرفداران دوست داشتند ببینند

زمان مورد نیاز برای مطالعه: ۱۲ دقیقه
انتقام‌جویان: جنگ بی‌نهایت

تلاش بی حد و حصری برای ساخت هر فیلمی که اکران می‌شود انجام می‌پذیرد. افراد بی‌شماری در مقابل دوربین و پشت آن کار می‌کنند تا اطمینان حاصل کنند هر فریم از محصول نهایی، تا حد امکان بی‌نقص باشد. با این حال، همیشه داستان کامل نیست. ضرب المثلی در مورد موسیقی جاز وجود دارد که می‌گوید «باید به نت‌هایی گوش داد که نوازنده نمی‌نوازد». در همین راستا، در یک فیلم چیزی بیش از آنچه که تماشاگر می‌بیند اتفاق می‌افتد، ممکن است صحنه‌ی زیادی از داستان حذف شده باشد و خارج از متن فیلم اتفاق بیفتد.

برخی از این لحظات ضمنی هستند و تأثیر زیادی بر فیلم دارند. ولی برخی دیگر ظریف و کمتر قابل لمس هستند، اما بازهم بینندگان نکته‌بین متوجه آن‌ها خواهند شد. اغلب اوقات این صحنه‌ها حذف شده، زیرا از نظر عوامل سازنده نیازی نیست که روی پرده بیایند، اما گاهی اوقات لحظات دیده‌نشده‌ای وجود دارد که بسیاری از مخاطبان مشتاق دیدن آن‌ها بودند.

۱۰. مرگی در خانواده – «بتمن علیه سوپرمن: طلوع عدالت» (Batman V Superman: Dawn Of Justice)

بتمن علیه سوپرمن: طلوع عدالت

هر بار که بتمن مجددا روی صحنه می‌آید، سوالات یکسانی وجود دارد که هرگز پاسخ داده نشده. یکی از آنها درباره‌ی نزدیک‌ترین رفیق اوست. پس از اکران جهانی فیلم «بتمن و رابین» (Batman and Robin) در سال ۱۹۹۷، پسر شگفت‌انگیز هرگز دیگر روی پرده‌ی نقره‌ای ظاهر نشد، اما همواره نشانه‌هایی از او وجود داشته است. در «شوالیه تاریکی برمی‌خیزد» (Dark Knight Rises)، نام واقعی شخصیت جوزف گوردون لویت رابین بود، اما چیزی بیشتر گفته نشد. افشاگری بسیار بزرگتری در «طلوع عدالت» درباره‌ی این تیم دو نفره شامل نسخه‌ی بن افلک از بروس وین انجام شد.

این نکته که بتمن در نقطه‌ای با رابین همکاری داشت تایید شده بود اما بر اساس تصویری که از لباس ویران شده‌ی رابین با پیامی آشکار از جوکر روی آن نمایش داده شد، این همکاری پایان خوبی نداشته. اینطور که مشخص است رابین، جیسون تاد به طرز وحشیانه‌ای توسط جوکر کشته شده است. این فرضیه در فیلم «لیگ عدالت» (Justice League) زک اسنایدر، با کنایه‌ی جوکر به بتمن در مورد فرستادن پسر شگفت‌انگیز برای انجام کارهای مردانه تأیید شد. به نظر می‌رسد که این صحنه‌ی حذف شده، و به طور کلی این داستان، می‌توانست، و به عقیده‌ی طرفداران باید به فیلمی بهتر از بسیاری از فیلم‌هایی که برادران وارنر و دی سی در سال‌های اخیر ساخته‌اند، تبدیل می‌شد.

ساختنی مدل BATMAN

۹. آیا چرخش فرفره متوقف شد؟ – «سر آغاز» (inception)

سر آغاز

در سال ۲۰۱۰، همه جا صحبت از فیلم «سر آغاز» بود. این فیلم ترکیبی عالی از سبک کریستوفر نولان، خط داستانی جذاب و بسیار پیچیده و ابهام کافی و لذت‌بخش بود که حتی امروز هم دوست‌داران در مورد معنای واقعی آن بحث می‌کنند. چندین موضوع کلیدی در طول فیلم معرفی شد، اما یکی از مهمترین آنها توتم کاب بود. یک فرفره کوچک که او از آن برای متمایز کردن زندگی واقعی از رویاهایش استفاده می‌کرد، زیرا اگر مدت زیادی در رویا باقی‌ می‌ماند، مرز رویا و واقعیت برای او از بین می‌رفت. اگر توتم در نهایت از چرخش باز می‌ایستاد، به این معنی بود که کاب در دنیای واقعی است، در حالی که در رویا می‌توانست برای همیشه بچرخد.‌

در پایان فیلم، کاب بالاخره توانست در کنار فرزندانش باشد. او توتم را روی میز چرخاند و برای بازی با بچه‌هایش رفت و ما را با این سوال تنها گذاشت که این یک رویا بود یا واقعیت؟ هنگامی که پدر خارج از صحنه به فرزندانش می‌پیوندد، دوربین روی توتم چرخان زوم کرد تا مشخص شود که آیا این دنیا واقعی است یا نه، اما پس از اینکه فرفره تکانی کوچک خارج از محور چرخشش خورد، تصویر سیاه شد. این صحنه‌ی حذف شده عصبانی کننده‌ ولی درخشان بود. از آن زمان تئوری‌هایی مطرح شد اما هیچ‌وقت تایید نشد که آیا کاب واقعاً پیش فرزندانش بازگشته است یا نه.

۸. پایان بازی‌های ربع صده – «بازی‌های گرسنگی: اشتعال» (The Hunger Games: Catching Fire)

بازی‌های گرسنگی: اشتعال

پس از فرار از هفتاد و چهارمین دوره‌ی بازی‌های گرسنگی، کتنیس اوردین و پیتا ملارک به همراه ۲۲ برنده قبلی، دوباره مجبور به بازگشت به این مبارزه تا سرحد مرگ شدند. این دوره از بازی‌ها جرقه انقلابی بود که در پایان این مجموعه اتفاق افتاد. در این مسابقات، گروه راگ-تگ متشکل از کتنیس، پیتا، بیتی، یوهانا و دیگران نقشه‌ای طراحی کردند تا محوطه‌ی مسابقات را به هم بریزند. درواقع این دقیقاً لحظه‌ای بود که انقلاب علیه اسنو و کاپیتول آغاز شد، اما تماشاگران این لحظه را ندیدند.

اولین حرکت شطرنج را هیمیچ و پلوتارک با نجات کتنیس از میدان انجام دادند، که او هم بلافاصله به زندانی شدن پیتا و یوهانا توسط کاپیتول واکنش نشان داد. با این حال، کارگردان ترجیح داد به جای این تقابل دیوانه‌وار، نماهای اسلوموشن متوالی از قهرمانی درحال انتقال با هواپیما به مکان امن نشان دهد. وقتی کتنیس به هوش آمد، به هیمیچ حمله کرد و همین باعث شد تا دوباره بیهوش شود. اما این بیهوشی باعث شد تا حرکت بزرگ بعدی کاپیتول را از دست دهد، که با بمباران گسترده، منطقه ۱۲ را به معنای واقعی کلمه از نقشه پاک کرد. باز هم طرفداران نتوانستند این صحنه را ببینند، در عوض فقط طی یک مکالمه آرام بین گیل و کتنیس بود که از اتفاقی که افتاده بود باخبر شدند. این دو صحنه‌ی حذف شده در فیلم اگر نمایش داده می‌شد، می‌توانست به عنوان صحنه‌های کلیدی نه تنها در قسمت دوم، بلکه در کل فرنچایز انتخاب شود.

۷. مرگ کراکن – «دزدان دریایی کارائیب: پایان دنیا» (Pirates Of The Caribbean: At World’s End)

دزدان دریایی کارائیب: پایان دنیا

دیوی جونز که در فیلم اول غایب بود، بزرگترین شخصیت شرور تاریخ دزدان دریایی کارائیب شناخته شده. جلوه‌های ویژه‌ خیره کننده بود، عملکرد بیل نایتلی باورنکردنی بود، و البته، این واقعیت کوچک وجود داشت که او کراکن را در زرادخانه خود داشت تا در صورت نیاز، دستوراتش را اجرا کند. این جانور یک هیولای افسانه‌ای بود، به‌طور غیرقابل باوری عظیم و با توجه به اینکه در «صندوقچه‌ی مرد مرده» به راحتی چندین کشتی همراه با خدمه‌شان را نابود کرد، به نظر نمی‌رسید بتوان او را کشت. اینجا بود که یکی از تنها نقاط ضعف واقعی دیوی جونز آشکار شد.

فیلم دوم به خاطر قلب دیوی جونز اینگونه نامگذاری شد و هر کسی که آن را در اختیار داشت می‌توانست کنترل کاپیتان کشتی «هلندی پرنده» را بر عهده بگیرد. وقتی قلب دیوی جونز به دست یک شرور دیگر، لرد کاتلر بکت افتاد، او به جونز دستور داد که کراکن را بکشد، به احتمال زیاد به این دلیل که جونز از او به عنوان تهدید استفاده نکند و بوسیله‌ی آن تصمیم به شورش علیه او نگیرد. این اتفاق چگونه افتاد و چه کسی توانست لویاتانی آنقدر وحشتناک که مسئول مرگ تعداد بی‌شمار ملوان در طول سال‌ها بوده است را بکشد؟ ما هرگز نخواهیم فهمید، زیرا کارگردان تصمیم گرفت از کل این ماجرا، تنها لاشه هولناک این موجود را در یک ساحل دور افتاده به ما نشان دهد.

گردنبند مدل دزدان دریایی کارائیب

۶. مرد عنکبوتی در مقابل کرگدن – «مرد عنکبوتی شگفت‌انگیز ۲» (The Amazing Spider-Man 2)

مرد عنکبوتی شگفت‌انگیز 2

وقتی سم ریمی و مرد عنکبوتی توبی مگوایر لنگان لنگان از خط پایان این فرنچایز عبور کردند، اندرو گارفیلد قدم به صحنه‌ای گذاشت که بازی در آن برای هر کسی سخت بود. اجتناب‌ناپذیر بود که او را با پیتر پارکر قبل از خودش مقایسه کنند و همیشه این احتمال وجود داشت که او در رتبه دوم بهترین‌های مرد عنکبوتی قرار بگیرد. اگرچه محبوبیت این فرنچایز پس از «مرد عنکبوتی: راهی به خانه نیست» (Spider-Man: No Way Home) به طرزچشمگیری افزایش پیدا کرد، اما این محبوبیت را بیش از هر چیز مدیون گارفیلد و نسخه‌ی پیتر پارکر او است. مایه تاسف است، اما باید بگوییم که لحظات برجسته و واقعاً به یاد ماندنی در مجموعه «مرد عنکبوتی شگفت‌انگیز» بسیار کم است.

چیزی که بیشتر مایه‌ی تاسف است این است که فیلم دوم این مجموعه می‌توانست با بهترین سکانس اکشن داستان پایان یابد اما این سکانس نشان داده نشد. چه کسی دوست ندارد مرد عنکبوتی را در مقابل کرگدن ببیند؟ اما عوامل تصمیم گرفتند که به همان نبرد لوس ابتدای فیلم بین این دو کفایت کنند. این مبارزه و صحنه‌ی حذف شده می‌توانست سکانسی عالی برای پایان باشد. لنگری هیجان‌انگیز برای فیلم بعدی، بازگشت پیروزمندانه مرد عنکبوتی به خیابان‌های نیویورک و چیزی متفاوت از مبارزه‌ی دوباره با خانواده آزبورن. اما متأسفانه، فیلم درست قبل از شروع برخورد آن دو به تیتراژ تبدیل شد و نه تنها پل جیاماتی، بلکه مبارزه جهنمی را نیز از بین برد.

۵. کشتار تی-رکس روی دریاها – «دنیای گمشده: پارک ژوراسیک» (The Lost World: Jurassic Park)

دنیای گمشده: پارک ژوراسیک

نمی توان انکار کرد که فرنچایز «پارک ژوراسیک» دیگر شانسی برای احیا در این دوره ندارد، اما حتی حالا هم هیجان‌زده نشدن با تصویر و صدای تیرانوسوروس رکس در پرده‌ی نقره‌ای دشوار است. حتی در سرتاسر سه‌گانه دنیای ژوراسیک، با وجود دایناسورهای مضحک دیگری مانند ایندومینوس رکس و ایندو رپتور که سعی شد در مرکز ماجرا قرار بگیرند، هنوز هم تی‌-رکس به اندازه‌ی سال ۱۹۹۷ و بعد از اکران «دنیای گمشده: پارک ژوراسیک»، اصلی‌ترین چیزی است که در این فرنچایز مورد توجه قرار گرفته است.

  دفتر کلاسوری 100 برگ پدیده نقش مدل 26 حلقه کالکشن فیلم و سریال طرح پارک ژوراسیک jurassic park مجموعه 4 عددی

فیلم نقص‌های زیادی داشت. اصل ایده‌ی شکار بزرگترین شکارچی جهان و آوردن او به سن دیگو ایده‌ای به شدت احمقانه بود. ولی این واقعیت که بهترین صحنه‌ی این ایده، حذف شده و خارج از صفحه نمایش اتفاق افتاد، حتی از آن هم احمقانه‌تر بود. بین ترک سواحل ایسلا سورنا و رسیدن به بندر کالیفرنیا، تی-رکس بزرگ و نوزادش هر دو توانستند خود را آزاد کنند و تک‌تک افراد حاضر در کشتی را بدرند. چه کسی دوست نداشت چنین جنایتی از ترسناک‌ترین ماشین قتل در جهان را ببیند؟

۴. سرقت – «سگ‌های انباری» (Reservoir Dogs)

سگ‌های انباری

کوئنتین تارانتینو به حق یکی از بزرگترین و محبوب‌ترین فیلمسازان نسل خود و حتی تاریخ سینما، شناخته می‌شود و فهمیدن دلیل آن کار سختی نیست. این کارگردان از همان ابتدای کار خود و با اولین فیلمش «سگ‌های انباری»، خود را از دیگر افراد متمایز کرد. صحنه آغازین فیلم، با نشان دادن بحث طولانی گروه شخصیت‌های اصلی درباره‌ی مدونا و اصل انعام دادن به پیشخدمتان قبل از انجام یک سرقت، بسیار تاثیرگذار است. اما اثری از خود این سرقت در فیلم نیست.

کتاب کوئنتین تارانتینو و فلسفه اثر ریچارد گرین و کی و سلیم محمد انتشارات لگا

در صحنه بعدی و بعد از تیتراژ آغازین، آقای نارنجی نشان داده می‌شود که بعد از اینکه دزدی طبق برنامه پیش نرفت، تیرخورده و خونریزی دارد و آقای سفید سعی می‌کند او را آرام کند. در نهایت افرادی مانند آقای صورتی، آقای بلوند، جو و ادی به آن‌ها می‌پیوندند، اما تنها چیزی که مخاطبین از این سرقت می‌بینند، فرار آقای صورتی و تیرخوردن آقای نارنجی آن‌ هم بعد از اتفاق افتادنشان است. در واقع، تارانتینو راهی برای خلق فیلمش پیدا کرد تا بدون نشان دادن دزدی آن را تبدیل به محوری‌ترین صحنه‌ی فیلم کند. اطلاعات کافی در مورد این دزدی داده شده و هیچ کمبودی در داستان فیلم حس نمی‌شود. اما واقعا دیدن صحنه‌ی حذف شده دزدی، حتی فقط برای دیدن خشونت و جنون آقای بلوند، فوق العاده نبود؟

۳. حادثه وستچستر – «لوگان» (Logan)

لوگان

این فیلم داستان آخرین روزهای زندگی لوگان را روایت می‌کند که با روزهایی که او را ابر قهرمان می‌دانستیم فاصله‌ی زیادی دارد. در این آینده‌ی ویران‌شده، حداقل برای جهش‌یافته‌های رانده شده از جامعه، لوگان دیگر هیچ‌کس را نداشت. در ابتدای فیلم پروفسور ایکس و کالیبان حضور داشتند، اما هیچ کدام از افراد دیگر مردان ایکس در طول فیلم دیده نشد. تفاوتی که این فیلم نسبت به کمیک «لوگان پیر» (Old Man Logan) داشت این بود که خبری از تیم پروفسور ایکس نبود و خود چارلز، آنها را کشته بود.

فیگور فانکو مدل ولورین

در طول فیلم چندین بار به این موضوع اشاره شد، اما هرگز نشان داده نشد. در کازینوی اوکلاهاما سیتی، قدرت ذهن شکننده و در حال نابودی چارلز نشان داده شد و تنها اشاره شد که مردان ایکس را از همین طریق کشته و در نهایت مغز خاویر به عنوان سلاح کشتار جمعی معرفی شد. کارگردان جیمز منگولد در ابتدا قصد داشت فیلم را با این صحنه آغاز کند، اما تصمیم گرفت تا آنجا که ممکن است همه چیز بر خود لوگان متمرکز باشد. اگرچه این امر منطقی است، اما حالا که صحبت از سکانس‌های به‌یادماندنی است، حادثه وستچستر می‌توانست یکی از بهترین‌های این فرنچایز باشد.

۲. تلفات نبرد هاگوارتز – «هری پاتر و یادگاران مرگ قسمت ۲» (Harry Potter & The Deathly Hallows Part 2)

هری پاتر و یادگاران مرگ قسمت 2

همانطور که فرانچایز هری پاتر در طول سال‌ها ادامه پیدا کرد، واضح‌تر و واضح‌تر شد که «پسری که زنده ماند» تنها شخصیتی نبود که در مبارزه با تاریکی حضور داشت. شاید او برگزیده بود، اما بدون کمک دیگران نمی‌توانست طعم پیروزی را بچشد. هری درطول این مبارزه مرگ بسیاری از شخصیت‌ها برای محافظت از او یا در حال مبارزه در کنار خود را دید. در این بین مرگ افرادی مانند دابی، سیریوس اسنیپ و البته آلبوس دامبلدور را روی پرده نمایش دیدیم، اما افرادی هم بودند که هرچقدر مهم یا محبوب، خارج از صفحه‌ی نمایش مردند.

شخصیت‌های خانواده ویزلی در کل فرنچایز بسیار محبوب‌ بودند، اما مخاطبان تنها پس از مرگ فرد در طول نبرد هاگوارتز از این اتفاق باخبر شدند. این مرگ فقط به عنوانه پاورقی در مورد پیروزی هری و هم‌رزمانش، بدون صحنه‌ی قهرمانانه‌ای از برادر جورج روایت شد. همین اتفاق در مورد نیمفادورا تونکس و ریموس لوپین نیز افتاد. لوپین بدون شک یکی از قوی‌ترین شخصیت‌های فیلم‌ بود و تونکس در نوع خود جادوگری محبوب و قدرتمند بود، با این حال مرگ آنها به عنوان یک اتفاق جانبی نشان داده شد. مطمئناً هر سه‌ی آنها با تأثیری که بر داستان و فرانچایز داشتند، سزاوار صحنه‌ی مرگی باشکوه بودند.

۱. نابودی زاندار – «انتقام‌جویان: جنگ بی‌نهایت» (Avengers: Infinity War)

انتقام‌جویان: جنگ بی‌نهایت

در سومین فیلم انتقام‌جویان شخصیت اصلی قطعاً تانوس بود. تایتانی دیوانه که در مرکز جنگی بود که عنوان فیلم از آن گرفته شد، سراسر جهان را درگیر کرد و طرفداران از سال ۲۰۱۲ به شدت منتظر جستجوی بی‌نهایت او بودند. همه می‌دانستند که این شرور در نهایت شش سنگ بی‌نهایت را جمع می‌کند و بشکن می‌زند، اما مسیر به همان اندازه مقصد مهم است. او دقیقاً چگونه توانست جواهرات قدرتمندترین موجودات جهان را بگیرد؟

در شروع فیلم «جنگ بی‌نهایت»، تانوس سوار کشتی نجات آسگاردی‌ها شد و ‌توانست تسراکت را بدست آورد، اما این اولین ایستگاه او برای تصاحب سنگ‌های بی‌نهایت نبود. یک هفته قبل او با حمله به سپاه نوا و زاندار سنگ قدرت را بدست آورده بود. اگرچه ایراد گرفتن از «جنگ بی‌نهایت» واقعاً دشوار است، ولی چرا ما این حمله را ندیدیم؟ صحنه‌ی حذف شده‌ی ثانوس و نیروهایش که یک سیاره کامل را نابود می‌کنند می‌توانست یکی از انفجاری‌ترین راه‌ها برای نشان دادن شخصیت شرور او باشد.

منبع: WhatCulture



برچسب‌ها :
دیدگاه شما

پرسش امنیتی *-- بارگیری کد امنیتی --

loading...
بازدیدهای اخیر
بر اساس بازدیدهای اخیر شما
تاریخچه بازدیدها
مشاهده همه
دسته‌بندی‌های منتخب برای شما