۱۰ فیلم درباره داستان نامهای تجاری معروف؛ از «فیسبوک» تا «نایکی»
در سالهای اخیر فیلمهای زندگینامهای زیادی مثل «بلوند» (Blonde)، «الویس» (Elvis) و «سلما» (Selma) ساخته شد که هم تحسین تماشاگران را برانگیختند هم جایزه دریافت کردند. گویا هالیوود در سالهای اخیر به این ژانر علاقه بیشتری پیدا کرده است. اما این علاقه فقط به زندگی چهرههای مشهور دنیای هنر به طور ویژه موسیقی محدود نمیشود. فیلمسازان هالیوود اخیراً به برندهای معاصر و روایتهای پیرامون آنها نیز علاقه پیدا کردهاند. ریشههای یک برند، یک حادثه خاص که هدف و پیامهای آن را برجسته میکند، و عوامل دیگر، همگی میتوانند بخشی از پیشینه یک برند باشند و این قابلیت را دارند که روی پرده نقرهای بروند. بعضی از چندین و چند فیلم درباره داستان نامهای تجاری حتی جایزه هم بردهاند، به همین خاطر و دلایل دیگر، افرادی که سعی در ورود به بازار کسب و کار و راهاندازی برندی تازه دارند، باید این فیلمها را به فهرست خود اضافه کنند. از «بلکبری» تا «ایر»، این ده فیلم زندگینامهای بهترین فیلمهای ژانر خود هستند که تاریخچه برندهایی را که هر روز میبینید بررسی میکنند.
۱۰. جنگ جریان (The Current War)
- سال اکران: ۲۰۱۷
- کارگردان: آلفونسو گومز-رخون
- بازیگران: بندیکت کامبربچ، مایکل شنون، نیکولاس هولت، تام هالند، کاترین واترستون، تاپنس میدلتون
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۳۳ از ۱۰۰
«جنگ جریان» داستان بزرگترین مخترعان عصر صنعتی، توماس ادیسون (بندیکت کامبربچ) و جورج وستینگهاوس (مایکل شانون) را روایت میکند که در جنگ فناوری و ایدهها برای اینکه ببینند شبکه برق چه کسی هزاره جدید را مدیریت میکند، رقابت میکنند. با حمایت جی پی مورگان (متیو مک فادین)، ادیسون منهتن را نورانی و جهان را مبهوت میکند. با این حال، وستینگهاوس با کمک نیکولا تسلا (نیکولاس هولت) ضعفهای شدیدی را در سیستم جریان مستقیم ادیسون تشخیص میدهد.
بازسازی با جزئیات یکی از مهمترین رویدادهای توسعه علم و فناوری معاصر، این فیلم درباره داستان نامهای تجاری با بازی درخشان بازیگران به رهبری کامبربچ و شانون به اثری قابل توجه تبدیل میشود؛ با اینکه از منتقدان امتیاز خوبی نگرفته است. با این حال، علیرغم اینکه این فیلم مشخصاً درباره یک برند مدرن مثل سایر برندهای موجود در این فهرست نیست، اما همچنان فیلم مهمی است، چرا که اختراعات مدرن بدون برق اصلاً وجود نمیداشتند.
۹. بنیانگذار (The Founder)
- سال اکران: ۲۰۱۷
- کارگردان: جان لی هنکاک
- بازیگران: مایکل کیتون، لورا درن، نیک آفرمن، جان کارول لینچ، پاتریک ویلسون، بی جی نواک
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۸۰ از ۱۰۰
ری کروک (مایکل کیتون) فروشندهای ناموفق است که با مک (جان کارول لینچ) و دیک مک دونالد (نیک آفرمن)، صاحبان یک همبرگرفروشی در دهه ۱۹۵۰ در کالیفرنیا آشنا و جذب رویکرد کارآمد این دو برادر در کسب و کار کروک میشود. او به سرعت تشخیص میدهد که کار آنها پتانسیل دریافت حق امتیاز ویژه (برند شدن) را دارد و کنترل تجارت را از آنها میگیرد تا یک امپراتوری چند میلیارد دلاری بسازد.
این فیلم درباره داستان نامهای تجاری به شکل شگفتآوری تحلیل عمیق شخصیتی است که میتواند به اندازه کروک حیلهگر باشد و هیچ ترسی از اینکه او را به دیده شک بنگرد ندارد. بله، داستان یکی از بزرگترین نامهای تجاری دنیا با یک کلاهبرداری آغاز شده است و این فیلم این واقعیت را به نمایش میگذارد، که البته میتواند الگوی بدی برای افرادی باشد که سودای راهاندازی کارخانه یا یک نام تجاری را در سر دارند، ولی در هر حال، بازتابی از واقعیت است. علاوه بر این، فیلم ممکن است به اندازه تصویری که این برند بینالمللی از خود به جهان نشان میدهد، از نظر اخلاقی معتبر نباشد، اما داستانی جالب درباره ایدهآلهای بلند و واقعیتهای تلخ سرمایهداری آمریکایی است. در نهایت، بحث بر سر انتخاب است؛ اینکه برای رسیدن به رویای امریکایی تا کجا حاضرید پیش بروید؟
۸. تتریس (Tetris)
- سال اکران: ۲۰۲۳
- کارگردان: جان اس. برد
- بازیگران: تارون اجرتون، توبی جونز، نیکیتا افرموف، راجر آلم
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۸۲ از ۱۰۰
«تتریس» بر اساس رویدادهای واقعی که در طول جنگ سرد در اواخر دهه ۱۹۸۰ رخ داد، زمانی که کشورها برای مجوز و حق چاپ بازی ویدئویی روسی تتریس رقابت میکردند، ساخته شده است. این فیلم هنک راجرز (تارون اجرتون) را دنبال میکند که همه چیز را به خطر میاندازد تا به اتحاد جماهیر شوروی برود، تا در آنجا با همکاری الکسی پاژیتنوف (نیکیتا افرموف) روی بازاریابی و تبلیغات این بازی کار کنند.
این فیلم درباره داستان نامهای تجاری فیلمی با درام، دسیسه، سیاست و بیرحمی مالی است که از ابتدا تا انتها قابل توجه است. اجرتون نقش راجرز سرسخت را با سمپاتی جذابی بازی میکند. اما بازی راجر آلم را که نقش رابرت ماکسول را ایفا میکند، شاید بتوان نقطه اوج در دوران کاری او دانست، و خودش را ستاره فیلم.
۷. استیو جابز (Steve Jobs)
- سال اکران: ۲۰۱۵
- کارگردان: دنی بویل
- بازیگران: مایکل فاسبندر، کیت وینسلت، ست روگن، جف دانیلز، مایکل استولبارگ، کاترین واترستون، جان اورتیز
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۸۵ از ۱۰۰
فیلم «استیو جابز»، دومین فیلمی که ظرف دو سال درباره این شخصیت مهم دنیای فناوری ساخته شد، بینندگان را به پشت صحنه انقلاب دیجیتال میبرد تا تصویری نزدیک از این مرد برجسته با بازی مایکل فاسبندر در مرکز آن بسازد. این فیلم در پشت صحنه سه معرفی محصول تاریخی میگذرد و در سال ۱۹۹۸ با معرفی iMac به پایان میرسد. شاید فیلم زندگینامهای دنی بویل درباره استیو جابز، بنیانگذار اپل، کاملاً به حقیقت پایبند نباشد، اما همچنان فیلمی جذاب است. علاوه بر این، از قالب معمول بیوگرافی فاصله میگیرد تا با یک مطالعه شخصیت گیرا داستان یکی از تأثیرگذارترین افراد عصر مدرن را با فرمی ساده بازگو میکند.
۶. غارتگران دره سیلیکون (Pirates of Silicon Valley)
- سال اکران: ۱۹۹۹
- کارگردان: مارتین برک
- بازیگران: آنتونی مایکل هال، جفری نردلینگ، جان دی باجو، جاش هاپکینز، نوا وایل
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۸۹ از ۱۰۰
«غارتگران دره سیلیکون»، این فیلم درباره داستان نامهای تجاری، بر اساس کتاب محصول ۱۹۸۴ به نام «آتشسوزی در دره: ساخت کامپیوتر شخصی» (Fire in the Valley: The Making of the Personal Computer) نوشته پل فرایبرگر و مایکل سوین، نشان میدهد که چگونه کشمکش میان کامپیوتر اپل استیو جابز (نوآ وایل) و مایکروسافت بیل گیتس (آنتونی مایکل هال) بر ظهور کامپیوتر شخصی تأثیر گذاشت.
کارگردان مارتین برک، درگیری صنعت ریزتراشه در آغاز انقلاب کامپیوتری را به یک تراژدی خندهدار درباره یک سری خوره کامپیوتر با نگاهی هنرمندانه تبدیل کرده است. حتی اگر فیلم در زمان اکران به طور گسترده شناخته نشده بود، توانایی آن برای توضیح اینکه چگونه دنیای کامپیوتر به آنچه امروز هست برای مخاطبان تبدیل شد، بی تردید قابل قبول است.
۵. ایر (Air)
- سال اکران: ۲۰۲۳
- کارگردان: بن افلک
- بازیگران: مت دیمون، بن افلک، جیسون بیتمن، مارلون وینز، کریس مسینا، کریس تاکر، وایولا دیویس، دیمین دلانو یانگ
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۹۳ از ۱۰۰
این فیلم درباره داستان نامهای تجاری بر اساس رویدادهای واقعی در مورد تولد کفش ایر جردن، مخاطرهآمیزترین قمار در حرفه فروشنده کفش نایک، سانی واکارو (مت دیمون) را دنبال میکند و اینکه چگونه نایک را در متقاعد کردن مایکل جردن (با بازی دیمین دلانو یانگ) بزرگترین بازیکن بسکتبال در تاریخ برای همکاری با این کمپانی، هدایت میکند.
با یکی از متقاعدکنندهترین نمونههای قرار دادن یا تبلیغ محصولی که تا به حال در یک فیلم آمریکایی انجام شده است، «ایر» یک درام گیرا و پشت صحنهای از این قرارداد تجاری جذاب، رقابتی و سودآور را به تصویر میکشد. علاوه بر این، موفقیت فیلم در احیای علاقه به دورهای از تاریخ ورزش که معمولاً نادیده گرفته شده در بین مخاطبان مدرن، بزرگترین نقطه قوت فیلم است.
۴. فورد در برابر فراری (Ford v Ferrari)
- سال اکران: ۲۰۱۹
- کارگردان: جیمز منگولد
- بازیگران: مت دیمون، کریستین بیل، جان برنثال، کترینا بلف، نوآ جوپ، جاش لوکاس، استفانیا اسپامپیناتو
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۹۲ از ۱۰۰
برای ساخت یک وسیله نقلیه پیشرفته برای کمپانی فورد موتور، فیلم «فورد علیه فراری» طراح خودرو آمریکایی کارول شلبی (مت دیمون) و راننده جسور بریتانیایی ماشین مسابقه کن مایلز (کریستین بیل) را دنبال میکند که با نفوذ شرکت، قوانین فیزیک و شیاطین درونی خود مبارزه میکنند. در مسابقات بیست و چهار ساعته لمانز سال ۱۹۶۶ در فرانسه، این دو در رقابتی تنگاتگ با خودروهای مسابقهای انزو فراری (Remo Girone) قرار میگیرند.
«فورد در برابر فراری» مخاطب را سرگرم میکند، چه علاقهمند به مسابقه اتومبیلرانی باشند چه نباشند، ژانر را ارتقا میدهد و در عین حال جزئیات انسانی کافی برای روشن کردن روند ساخت تمام آن هیولاهای چهار چرخ را در برمیگیرد. علاوه بر این، دیمون و بیل وظیفه خود را در نقشهای کلیدی بدون نقص انجام میدهند و شخصیتهایی را که نقششان را بازی میکنند، بار دیگر زنده میکنند.
۳. پین بال: مردی که بازی را نجات داد (Pinball: The Man Who Saved the Game)
- سال اکران: ۲۰۲۲
- کارگردان: آستین برگ، مردیت برگ
- بازیگران: مایک فیست، کریستال رید
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۹۴ از ۱۰۰
فیلم «پین بال: مردی که بازی را نجات داد» داستان راجر شارپ (مایک فیست) نیویورکی را دنبال میکند که در تلاش برای احیای حرفه نویسندگی خود در دهه ۱۹۷۰ است و در نهایت، آرامش را در بازی پینبال پیدا میکند. اما بعد از آنکه میفهمد این بازی قدغن شده است، با اکراه با انجمن موسیقی و سرگرمی همکاری میکند تا با ممنوعیت این بازی مبارزه کند.
این فیلم یکی از آن آثار زندگینامهای معمول نیست؛ بلکه، تصویری عاری از مبالغه همراه با ماشینآلات روغنکاری شده است که هم برای سرگرمی و آموزش طراحی شدهاند. فیلم همچنین طنز زیادی دارد و میان متریال بازیمحور، یک خط داستانی عاشقانه جذاب هم برای جلب رضایت تماشاگرانی که اهل بازیهای کامپیوتری نیستند، وجود دارد.
۲. شبکه اجتماعی (The Social Network)
- سال اکران: ۲۰۱۰
- کارگردان: دیوید فینچر
- بازیگران: جسی آیزنبرگ، اندرو گارفیلد، جاستین تیمبرلیک، برندا سونگ، آرمی همر، مکس مینگلا، رشیدا جونز، رونی مارا
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۹۶ از ۱۰۰
«شبکه اجتماعی» بر اساس کتاب «میلیاردرهای تصادفی» (The Accidental Billionaires) نوشته بن مزریچ در سال ۲۰۰۹، داستان تأسیس وبسایت شبکه اجتماعی فیسبوک را روایت میکند. فیلم خالق فیسبوک، مارک زاکربرگ (جسی آیزنبرگ) را که آن زمان دانشجوی هاروارد است دنبال میکند، در حالی که دوقلوهای وینکلووس (آرمی)از او شکایت کردهاند، با این اتهام که زاکربرگ ایده آنها را با همکاری یکی از بنیانگذاران و دوستشان، ادواردو ساورین (اندرو گارفیلد) ذزیده است که خود بعدها با توسعه فیسبوک مجبور به ترک این کمپانی شد.
این فیلم درباره داستان نامهای تجاری را میتوان پیشگام دوره کنونی فیلمهای زندگینامهای درباره برندها در نظر گرفت. مضامین دوستی و فداکاری آن در میان هرج و مرج سیاستهای پیش پاافتاده به یک اندازه فریبنده است. علاوه بر این، این فیلم به لطف دیالوگهای سریع، بازیگران پرشور و تدوین بیعیب و نقص، احساس انرژی خاص سینمای دیوید فینچر را به مخاطب منتقل میکند.
۱. بلکبری (Blackberry)
- سال اکران: ۲۰۲۳
- کارگردان: مت جانسن
- بازیگران: گلن هورتون، جی باروشل، مت جانسن، ریچ سومر، مایکل ایرونساید، مارتین داناوان، میشل ژیرو، سونگ وون چو، مارک کریچ، سال روبینک، کری الویس
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۹۸ از ۱۰۰
«بلکبری» برگرفته از کتاب «از دست رفتن سیگنال: قصه ناگفته پشت پرده ظهور شگفتانگیز و سقوط غیرمنتظره بلکبری (Losing the Signal: The Untold Story Behind Extraordinary Rise and Spectacular Fall of BlackBerry) نوشته شان سیلکوف و ژاک مکنیش، داستان مایک لازاریدیس (جی باروشل) و جیم بالزیل (گلن هورتون)، دو مردی را که عامل ظهور چشمگیر و سقوط فاجعهبار اولین گوشی هوشمند جهان بودند، روایت میکند.
این فیلم درباره داستان نامهای تجاری به یک اندازه هوشمندانه و سرگرمکننده است با بازیگران نقشهای اصلی، باروشل و هاورتون، که نقشها را کاملاً از آن خود کردند و هر یک بخشی از بار درام و کمدی فیلم را به یک اندازه به دوش میکشند. علاوه بر این، حتی زمانی که فیلم در رسیدن به پایانبندی بیش از اندازه کش میآید و خستهکننده میشود هم کارگردان لحن خندهدار فیلم را حفظ میکند که مخاطب را کاملاً درگیر میکند.
منبع: collider