۱۰ پدیدهی اینترنتی که به بازی ویدیویی تبدیل شدند
در طول دو دههٔ گذشته، اینترنت همواره رشد و توسعهیافته است و در اختیار عموم مردم قرار گرفته است. اینترنت مخاطبانی مانند ما داشت ولی ما نمیدانستیم چه انتظاری از آنلاین بودن داشته باشیم یا چه نوع اخباری در این فضا به اشتراک گذاشته میشوند. شبکههای اجتماعی و اینترنت پرسرعت که با آن هر کس میتوانست فایلهای حجیم دانلود کند به این وضعیت کمک کردند.
دربارهٔ پدیدههای اینترنتی همچون میمها و ویدئوهای همهگیر شده صحبت میشد و از آنها گزارش تهیه میشد. این حجم از پوشش خبری منجر به شکلگیری ترندی شد که در آن تلاش میشد آنچه را که میلیونها کاربر در آن بازهٔ زمانی علاقه نشان میدادند کشف کرد. بااینحال این علاقهمندی فقط به این مرحله ختم نشد. بعضی از این پدیدههای اینترنتی بهقدری مشهور شده بودند که سازندگان از آنها برای ساخت بازیهای ویدئویی استفاده کردند.
برای قرارگرفتن در این لیست، پدیده اینترنتی باید در میان خیل عظیمی از کاربران به اشتراک گذاشته شده باشد اما در فرمتهایی چون مجموعهٔ آنلاین مانند وب کمیکها، مجموعهٔ ویدئویی، پادکست و غیره. کاربران باید این محتویات را در فرومها، ایمیلها، چترومها و هر فضای اجتماعی دیگری به اشتراک گذاشته باشد و آنقدر این کار را انجام داده باشند که در تمامی سطوح جامعه فراگیر شده باشد تا تبدیل به فیلم سینمایی، مجموعه تلویزیونی یا بازی ویدئویی شود.
۱۰. Annoying Orange
Annoying Orange یک سری اینترنتی بود که برای اولینبار در یوتیوب منتشر شد. علیرغم بازخورد و انتقادات منفی که پس از اپیزود نخست به چشم میخورد، این سری و ایدههایش به موفقیت چشمگیر دستیافته و یک سال بعد در قالب یک مجموعه تلویزیونی ساخته شد. در این مجموعه یک پرتقال انسان دیس نقش اصلی را دارد که دیگر میوهها، سبزیها و اشیای دیگر را با گفتن جوکهای گستاخانه میآزرد. از قبل این مجموعه یک خط تولید محصولات نیز به راه افتاد که شامل تی – شرت، اسباببازی و زیورآلات میشود و حتی یک بازی ویدئویی از روی آن ساخته شد.
من سعی کردم هیچ سری اینترنتی را در این لیست قرار ندهم زیرا پس از یک مدت جای خودشان را در اینترنت پیدا میکنند حتی اگر توجه کمپانی بزرگی را به خود جلب نکنند اما Annoying Orange خوششانسی آورد. همه از این سری بدشان میآمد، بازخوردها نسبت به آن منفی بود ولی بااینحال بسیاری آن را تماشا کردند و همین مسئله باعث شد به یک پدیده اینترنتی تبدیل شود. بازیهای مرتبط با این عنوان بر روی اندروید و iOS ساخته شدهاند. در بازی Annoying Orange Kitchen Carnage بازیکنان میوهها و سبزیها اعصابخردکن را داخل مخلوطکن میریزند و در بازی Annoying Orange Splatter Up بازیکنان با گیمپلی مشابه Angry Birds روبهرو میشوند.
۹. Blair Witch Project
پروژهٔ بلیر ویچ یک فیلم ترسناک بود که در سال ۱۹۹۹ منتشر شد. با اکران فیلم در سینماها، فیلم خود را در رقابت با فیلمهای دیگر مییابد. در این مدت، اینترنت هنوز فراگیر نشده بود و بسیاری نمیدانستند چطور باید از آن استفاده کنند. سهم اینترنت در فروش فیلم این بود که گروهی از فیلمسازان که دربارهٔ سفرشان در یک جنگل بلاگ میکردند ناپدید میشوند.
ویدئوی ضبط شده برای فیلم آنها پیدا شد و در تالارهای گفتگو و وبسایتهای مختلف به اشتراک گذاشته شد تا بحث پیرامون اینکه آیا این ویدئو واقعی است یا خیر را شعلهورتر کند. این پدیده رشد کرد و خبرش به گوش بسیاری از مردم رسید تا اینکه بالاخره مشخص شد این ویدئو جز کمپین تبلیغاتی فروش فیلم بوده است. این کمپین موفقیتآمیز بود و فیلم فروش چند صد میلیوندلاری در باکس آفیس را تجربه کرد. تعدادی اسپینآف برای آن ساخته شد و در سال ۲۰۱۹ کمپانی Lionsgate بازی Blair Witch را عرضه کرد که با بازخورد مثبت منتقدان و بازیکنان روبهرو شد. البته پیشازاین بازی، شهرت فرنچایز بهاندازهای رسیده بود که سه بازی ترسناک ماجراجویی از روی آن برای رایانه شخصی منتشر شود.
۸. Crazy Frog
Crazy Frog یک میم اینترنتی بود که حاوی یک قورباغهٔ آبی میشد که صدای آزاردهندهای شبیه موتور اتومبیل از خودش درمیآورد. در سال ۱۹۹۷ میلادی، چیزی که بهصورت صدایی از درونسوزی موتور توسط Daniel Malmedahl ساخته شده بود تبدیل به یکی از نمادهای مشهور فرهنگ عامه شد. این صدا توسط مجموعههای تلویزیونی استفاده شد، بر روی سایتهای بهاشتراکگذاری فایل به اشتراک گذاشته شد و بر روی سایتی به نام ‘The Insantity Test قرار گرفت که حاوی یک خودروی فرمول یک میشد.
در سال ۲۰۰۳، اریک ورنکیست به این صدا برخورد و شخصیت و انیمیشنی سهبعدی برای آن ساخت. او این ساختهٔ خود را در یک سایت به اشتراک گذاشت. این خبر در اینترنت پیچید تا اینکه به دست خالق صدا، دنیل رسید که با اریک تماس گرفت و به او درباره سرگذشت این صدا گفت. این ساخته بعداً به سنگ بنای چیزی که اکنون به نام Crazy Frog میشناسیم تبدیل شد. این پدیده بهاندازه کافی سروصدا کرد که کمپانی آلمانی، جامبا، آن را خریداری کرد و بهعنوان زنگ به فروش گذاشت. به همراه این فروش کمپین تبلیغاتی نیز شکل گرفت که شامل قورباغهای عجیب غریب میشد، کمپینی که با موفقیت چشمگیر روبهرو شد. موفقیتی که راه Crazy Frog را به سی دی آهنگ و بعداً بازیهای ویدئویی بر روی پلیاستیشن ۲ و رایانه شخصی باز کرد.
۷. Hatsune Miku
میکو هاتسونه چهرهٔ کمپانی نرمافزار صوتی Vocaloid در ژاپن بود که با استفاده گسترده از نرمافزار توجه بسیاری به خود جلب کرد. تا جایی که این شگون بهخودیخود در ژاپن به شهرت رسید. این محبوبیت بهقدری زیاد شد که Yu Higuchi ابزار رایگانی به نام MikuMikuDance ساخت و عرضه کرد که در آن کاربر میتوانست مدلهای سهبعدی را وارد نرمافزار کند و با استفاده از آنها فیلم بسازد. این برنامه در اصل برای هاتسونه میکو ساخته شده بود ولی آپگریدهای قابلتوجهی که در طول رایگان بودنش دریافت کرد به موفقیت هاتسونه میکو کمک شایانی کرد.
این برنامه موردتوجه سگا قرار گرفت و آنها بازی به نام Hatsune Miku: Project Diva برای پلیاستیشن منتشر کردند. بازیهای دیگری تحت عنوان هاتسونه میکو بر روی پلیاستیشن ۴، Wii U و Nintendo 3DS نیز منتشر شد. میکو در بازیهای بسیار دیگری حضور کوتاه نیز داشته است.
۶. Nyan Cat
این میم به شکل جالبی به یک میم تبدیل شد. Nyan Cat ابتدا در قالب یک GIF پیکسل آرت گربه توسط کریستوفر تورس آپلود شد که این گیف را با الهام از گربهٔ خود ساخته بود. این گیف توسط شخص دیگری در یک ویدئوی میکس موسیقی مورداستفاده قرار گرفت و در سال ۲۰۱۱ بر روی یوتیوب آپلود شد.
جنبه قابلتوجه ویدئو موسیقی آن بود که توسط زنی در ژاپن ری میکس شده بود و بر روی سایت ژاپنی آپلود شده بود. به دلیل اینکه در آهنگ کلمهٔ nyan شنیده میشود که معادل ژاپنی «میو» است این ویدئو بهعنوان Nyan Cat شناخته میشود. این ویدئو فراگیر میشود تا اینکه راه خودش را به مادهای بازیهای ویدئویی باز میکند. یک بازی رسمی به نام Nyan Cat Adverture بر روی ایکسباکس لایو آرکید و iOS منتشر شد. مانند ویدئو، این بازی با جلوههای بصری رنگارنگ و موسیقی سرگرمکنندهاش برای تمامی گروههای سنی قابل تجربه است.
۵. PewDiePie
PewDiePie شناختهشدهترین یوتیوبر در جهان است. او بیش از ۱۱۱ میلیون مشترک در کانال یوتیوب خود دارد و از این موفقیت و شهرت بهدرستی استفاده میکند. او فعالیت خود را با انجام بازیهای ویدئویی و نظر دادن درباره آنها شروع کرد. قرارگرفتن در لیست پر دنبالکنندهترین کانالهای یوتیوب به پیودی پای اجازه داد از تجربهاش بر روی بازیهای ویدئویی استفاده کند. او در کنار دیگر یوتیوبرها در بازی ماجراجویی PewDiePie: Legend of the Brofist حضور دارد. این بازی بر روی رایانه شخصی، اندروید و iOS عرضه شد.
پیودی پای همچنین بازی شبیهساز PewDiePie’s Tuber Simulator را منتشر کرد که یک بازی شبیهساز است که در آن بازیکنان میتوانند برای یوتیوب محتویات بسازند و پول دربیاورند. این درآمد بهدستآمده در بازی صرف بهبود سبک زندگی شخصیتهای بازیکنان میشد.
۴. Strong Bad
Strong Bad اولینبار در Homestar Runner، یک سری اینترنتی ظاهر شد. در این وب سری به فرهنگ عامه اشارات بسیاری میشد ولی در این میان یک شخصیت بهشدت محبوب بود؛ Strong Bad. صورت Strong Bad شبیه یک ماسک سرخرنگ لوچا لیبره است.
او شخصیت شرور مجموعه است زیرا سربهسر دیگر شخصیتهای داستان میگذارد بااینوجود بسیاری از بینندگان از جایگاه او بهعنوان شخصیت بد راضی نبودند. در نتیجه از میزان شرور بودن یا ضد – قهرمان داستان بودن او کاسته شد. شهرت Strong Bad بهاندازهای بود که بخش متعلق به خودش را داشت. محبوبیت او به جایی رسید که کمپانی تلتیل گیمز بازی ویدئویی با نام Strong Bad’s Cool Game for Attractive People را برای رایانه شخصی، پلیاستیشن ۳ و نینتندو وی در سال ۲۰۰۸ منتشر کرد.
بازی پیرامون Strong Bad جریان دارد که در آن او شخصیتها را راهنمایی میکند تا به ایمیلهای دریافتی پاسخ دهند. این بازی با بازخورد مثبت بازیکنان و منتقدان همراه شد.
۳. Slender Man!
Slender Man موجودی افسانهای است که اغلب اوقات بهصورت مردی بلندقامت و لاغر ترسیم شده که کتوشلوار مشکی بر تن داشته و صورتی سفید دارد. طبق افسانهها، او میتواند دستانش را دراز یا کوتاه و اندامهایی شاخک مانند دارد که از پشتش بیرونزدهاند. این پدیده که در سال ۲۰۰۹ شروع شد بهسرعت همهگیر شد و به یکی از مشهورترین میمهای ترسناک آن زمان تبدیل شد.
اسلندرمن بهقدری محبوب شد که به یک بازی سهبعدی برای iOS و رایانه شخصی اقتباس شد و بازیهای فراوان دیگری پس از آن ساخته شدند. بازی Slender: The Eight Pages یکی از عناوین خوب ساخته شده از این پدیده است که در آن شخصیتها باید هشت صفحه از یک کتاب را پیدا کنند و در تمام این مدت باید از اسلندرمن اجتناب کنند. این میم چنان شهرت و محبوبیتی داشت که منجر به خلق Slender Girl شد.
۲. South Park
South Park در ابتدا سری انیمیشنهای کوتاهی بود که توسط دانشجویان تری پارکر و مت استون ساخته شد. این دو کلیپهای کوتاهی را پس از فارغالتحصیلی در سال ۱۹۹۵ میلادی ساختند و این انیمیشنهایی را که در اوقات فراغتشان خلق کرده بودند آپلود کردند. این ویدئوها بهسرعت به محبوبیت رسید و حتی بر روی نوارهای ویدئویی کپی شد.
این کارتونها بهقدری محبوب شد که مخاطبان اینترنتی خودش را پیدا کرد. کارتونها از طریق ایمیل بین کاربران به اشتراک گذاشته میشد و بالاخره موردتوجه یک کمپانی تلویزیونی قرار گرفت. حال باگذشت بیش از بیست سال از انتشار این ویدئوها در اینترنت South Park همچنان از تلویزیون بهصورت اپیزودهای طولانیتر پخش میشود.
با توسعه هرچه بیشتر مجموعه باگذشت هر فصل، داستان بهقدری عمق پیدا کرد که بتوان آن را در یک قالب بازی ویدئویی ساخت. اولین بازی South Park در سال ۱۹۹۸ برای نینتندو ۶۴ ساخته شد و بازیهای دیگر بر روی سیستمهای مختلف طراحی و عرضه شدند. South Park همچنان در قالب بازی در کنسولهای بازی حضور دارد و آخرین بازی منتشر شده تحت این عنوان South Park: Phone Destroyer که برای اندروید و iOS ساخته شده است.
۱. Chuck Norris Facts
چاک نوریس یکی از رزمیکاران به نام آمریکایی است که از جامعه هواداری بزرگی برخوردار است. هرچند این مسئله جلوی اینترنت دربارهٔ به اشتراک گذاشتن ادعاها و اظهاراتی که نشان میداد چقدر دستاوردهایش تخیلی و نامعقول هستند را نگرفت. این ادعاها در اینترنت همهگیر شد و کاربران اظهارات خود را در چترومها و تالارهای گفتگو به اشتراک گذاشتند. چاک نوریس خود این پدیده را جالب و سرگرمکننده تلقی کرد.
او گفت که «حقیقت» موردعلاقهاش این بود که مردم میخواستند چاک نوریس را به چهرههای حک شده در راشمور اضافه کنند اما برای حکاکی ریشش گرانیت کافی وجود نداشته است. بسیاری از این میم بهرهبرداری کردند و دیگر کشورها نیز به جمع اضافه شدند تا ادعاهایی مشابه بکنند. این پدیده باعث شد Gameloft بازی ای در ژانر beat’em up برای iOS بسازد به نام Chunk Norris: Bring on the Pain!. کمپین تبلیغاتی بازی شامل «حقایقی» ساخته شده توسط خود کمپانی بود تا به فروش آن کمک کند. در آن زمان، جهان در شگفتی از این بود که چطور اینترنت قادر بود از طریق این میمها و محتویات فراگیر تأثیرگذار باشد. همین کافی بود تا بازیهای ویدئویی ساخته شوند. عبارت فراگیر (viral) به شهرت رسید و عموم مردم شروع به استفاده از آن کردند.
منبع: Gamefaqs