۱۰ فیلم ترسناکی که تارانتینو تماشایشان را توصیه میکند
چه تارانتینو را دوست داشته باشید چه از او متنفر باشید، نمیتوانید این مسئله را زیر سؤال ببرید که اشتیاق او به فیلمها شدیدا مسری است. وقتی او از فیلمی صحبت میکند امکان ندارد برای دیدن آن فیلم مشتاق نشوید. او هم چه در حال شوخی در گفتوگویی صمیمی باشد یا در حال پاسخ به سوالات مصاحبه، همواره از فیلمهای محبوبش صحبت میکند که معتقد است انطور که باید مورد احترام قرار نگرفتهاند. پس چرا با فیلمهای ترسناک محبوب این کارگردان بزرگ فیلمهای کلاسیکی آشنا نشویم؟
البته توجه داشته باشید که همهی این فیلمهای هیجانانگیز، خونآلود و وحشتناک، فوقالعاده نیستند. ولی حداقل جایی در قلب تارانتینو دارند.
- ۱۰ فیلم کوئنتین تارانتینو از بدترین تا بهترین
- ۱۰ فیلم محبوب کوئنتین تارانتینو از دههی ۹۰ میلادی
- ۱۰۰ فیلم ترسناک برتر قرن ۲۱
۱۰) خزنده (Crawl)
- سال تولید: ۲۰۱۹
- کارگردان: الکساندر آجا
- بازیگران: کایا اسکودلاریو، بری پپر، ِنسِن بون، مورفید کلارک، اِمی متکلف، راس اِندِرسِن، جورج سامنر
- رتبه روتن تومیتو: ۸۳%
- رتبه متاکریتیک: ۶۰%
تارانتینو خزنده را یکی از فیلمهای سال ۲۰۱۹ نامید که دوستش داشت. اگر فیلم را تماشا کرده باشید قطعا میتوانید دلیل آن را حدس بزنید. آخرین نوشته الکساندرا آجا، داستان دختری اهل فلوریدا، دانشجو و ورزشکار، هیلی کلر (کایا اسکودلاریو)، است که دستور تخلیه ایالت در پی وقوع طوفان درجه ۵ را برای یافتن پدر خود نادیده میگیرد. او سرانجام پدرش، دیو ( با بازی بری پپر) را در خانه خانوادگیاشان درحالی که مجروح شده است پیدا میکند. سیل و بالا آمدن آب باعث میشود که این دو داخل خانه گیر بیفتند و خطر غرق شدن را بیخ گوششان حس کنند. اما این همهی ماجرا نیست و تهدید بزرگتری هم از اعماق آبهای سیاه ظاهر می شود: تمساحهای عظیم.
دیالوگ در این یکی کمی هیجان انگیز است، اما بازی شگفتانگیز کایا اسکودلاریو آن را به ارمغان می آورد. بری پپر نیز نتیجه میدهد، و رابطه پدر و دختر آنها قطعاً هستهای عاطفی را به تمام تعلیق میافزاید. تمساحهای CGI فوقالعاده زندگیمانند را پرتاب کنید، و بازگشتس خونین و خودآگاه به تلنگرهای گذشته برای بهرهبرداری از فاجعه به دست میآورید.
درسته است که دیالوگهای این فیلم بیش از حد احساسی هستند، اما بازی خارقالعاده اسکودلاریو و پپر و رابطهی عاطفی پدر دختری شکلگرفته بین آنها که تمام صحنهها را تحتتاثیر قرار داده، این ایراد را کمرنگتر کرده است. تمساحهای به نمایش درآمده از طریق تکنولوژی CGI نیز بسیار واقعی و باورپذیرند و باعث میشوند تعلیق و ترس داستان را با تمام وجود حس کنید.
۹) هتل اسلاتر (Slaughter Hotel )
- سال تولید: ۱۹۷۱
- کارگردان: فرناندو دی لئو
- بازیگران: کلاوس کینسکی، مارگارت لی، روزالبا نری، کارلا مانچینی، مارکو ماریانی
- رتبه روتن تومیتو: –
- رتبه متاکریتیک: –
هتل اسلاتر فیلم ترسناک ایتالیایی در ژانر جالو :Giallo)عصارهای از ژانرهای جنایی، اسلشر، معمایی و تریلر روانشناختی که در آثار ترسناک سده بیستم ایتالیا مطرح بود (با درخشش فقط و فقط کلاوس کینسکی است! کلاوس کینسکی بدنام در این فیلم در نقش پزشکی در آسایشگاه زنانه است. همهچیز این تیمارستان گیجکننده است، از پرشکان متخصص گرفته تا باغبان. اما با ورود یک قاتل سریالی سنتی و سیاهپوش، اوضاع نگرانکنندهتر میشود و داستان به همان غمانگیزی و با همان هیجانی ادامه مییابد که کوئنتین تارانتینو خیلی دوست دارد!
نمیتوان گفت همه این فیلم را دوست خواهند داشت، اما صراحت فیلم نشان دادن صحنههای خشن قطعاً درخور ستایش است. اگر ذرهای کلاوس کینسکی آلمانی را بشناسید، هیچوقت نمیخواهید از نزدیک شاهد خشونتهای او باشید، بهخصوص در یک آسایشگاه روانی زنانه! اما میتوانید از طریق پردهی نقرهای این تجربه را داشته باشید.
۸) ولنتاین خونین من (My Bloody Valentine)
- سال تولید: ۲۰۰۹
- کارگردان: پاتریک لوسیر
- بازیگران: جنسن اکلس، جیمی کینگ، کر اسمیت، کوین تایگ
- رتبه روتن تومیتو: ۶۱%
- رتبه متاکریتیک: ۵۱%
«ولنتاین خونین من» علاوه بر اینکه فیلم محبوب کوئنتین تارانتینو است، در زمرهی بهترین فیلمهای اسلشر تمام دورانها قرار میگیرد. فیلم ترسناک کانادایی که هم نامهای عاشقانه و هم کنایهای بزرگ به مراسم نمادین معروف روز ولنتاین است. این فیلم توانست الهامبخش بسیاری از اثار اسلشر بعد از خود باشد. داستان در دهکدهای معدنی کوچک اتفاق میافتد که طبق باور و سنت بیستسالهی مردمش، اگر روز ولنتاین را جشن بگیرند، حتما قتلی رخ میدهد.
۷) آزمون بازیگری (Audition)
- سال تولید: ۱۹۹۹
- کارگردان: تاکاشی میکه
- بازیگران: ریو ایشیباشی، آیهی شینا، جون کونیمورا، میوکی ماتسودا، توشی نگیشی
- رتبه روتن تومیتو: ۸۲%
- رتبه متاکریتیک: ۶۹%
این فیلم شاهکار تاکاشی میکه است که در ابتدا به شکل یک درام آغاز میگردد ولی هرچه پیش میرویم فضا تیرهتر و ترسناکتر میشود. داستان دربارهی آئوما است، مردی که بعد از فوت همسرش با پسرش زندگی میکند. حالا بعد از هفت سال که از مرگ همسر آئوما میگذرد، او به پیشنهاد پسرش تصمیم به ازدواج گرفته. برای این کار هم یک تست بازیگری ساختگی ترتیب میدهد تا بتواند موردی مناسب برای ازدواج بیابد. این روش خیلی زود جواب میدهد و آئوما به آسامی یامازاکی زیبا علاقهمند میشود، اما از این نقطه به بعد است که همهچیز عجیب میشود.
۶) سه چهره ترس (Black Sabbath)
- سال تولید: ۱۹۶۳
- کارگردان: ماریو باوا
- بازیگران: میشل مرسیه، لیدیا آلفونسی، بوریس کارلوف، مارک دیمون
- رتبه روتن تومیتو: ۸۸%
- رتبه متاکریتیک: ۸۲%
ماریو باورا، کارگردان ایتالیایی، قطعا یکی از اسامی لیست کارگردانان محبوب تارانتینو است و سه چهره ترس که یکی از بهترین فیلمهای کارنامهی اوست هم قلب تارانتینو را تسخیر کرده.
سه چهره ترس یا بلک سبث سه داستان به روایت بوریس کارلوف است: داستان خونآشامی پیر، داستان یک دزد جسد، و داستانی دلخراش از زنی که از یک نفر تماسهای تلفنی عاشقانه دریافت میکند. هر داستان در عینحال که به صورت مستقل فضایی ترسناک و خونین دارد، به پیشبرد عامل ترسناک داستانهای دیگر هم کمک میکند.
۵) جنگ گارگانچوها (The War of the Gargantuas)
- سال تولید: ۱۹۶۶
- کارگردان: ایشیرو هوندا
- بازیگران: راس تامبلین، کنجی ساهارا، کومی میزونو، جون تازاکی
- رتبه روتن تومیتو: ۶۸%
- رتبه متاکریتیک: ۷۷%
این فیلم کلاسیک ژاپنی در واقع دنبالهی فیلم «فرانکنشتاین دنیا را فتح میکند» (Frankenstein Conquers the World) است که در سال ۱۹۶۵ توسط همین کارگردان ساخته شد. متاسفانه تمام ارجاعات در این فیلم به فیلم قبلی در دوبلهی انگلیسی حذف شده، در نتیجه نسخهی ژاپنی قطعا گزینهی بهتری برای تماشاست. داستان دربارهی یک موجود آزمایشگاهی عظیم به نام گارگانچوست که با نسخهی شرور خود روبهرو میشود و در این بین دو دانشمند (راس تامبلین و کومی میزونو) سعی دارند تا آنها را کنترل و از ویرانیهای بیشتر در اثر این مبارزه جلوگیری کنند.
این نکته بر هیچکس پوشیده نیست که تارانتینو در ساخت فیلمهایش از فیلمهایی الهام میگیرد که دوستشان دارد. در بخش اضافهی نسخهی دیویدی بیل را بکش ۲ (Kill Bill: Volume 2) نبردی بین ال درایور و بئاتریکس کیدو میبینیم که درواقع اقتباسی از همین فیلم ژاپنی است.
نکات جالبی دیگری ه درمورد این فیلم باید بدانید این است که این فیلم اولین فیلم سینمایی است که برد پیت تماشا کرده. نیکلاس کیج هم چندین بار نام این فیلم را در بین فیلمهای محبوبش آورده. همچنین در مورد بازیگر آمریکایی این فیلم راس تامبلین ( بازیگر فیل داستان وست ساید که شاید با نقش دکتر جاکوبی در سریال توئین پیکس او را به یاد بیاورید) که نقش دانشمند آمریکایی را دشت، شایعاتی مطرح است. گویا او از بازی در این فیلم پشیمان شده بود و به اجبار در صحنههای فیلمبرداری حضور مییافت. او از هیچ دستورالعملی پیروی نمیکرد و حتی به جای دیالوگهای از پیش نوشتهی فیلم که بهنظرش افتضاح بود، دیالوگهای فیالبداهه میگفت.
۴) عشق دیوانهوار (Mad Love)
- سال تولید: ۱۹۳۵
- کارگردان: کارل فروند
- بازیگران: پیتر لوره، فرانسیس دریک، کالین کلایو، تد هیلی
- رتبه روتن تومیتو: ۱۰۰%
- رتبه متاکریتیک: ۵۵%
این فیلم که پیتر لوره یکی از درخشانترین بازیهایش را در آن انجام میدهد، در باره عشق افراطی دکتر گوگول به هنرپیشهی تئاتر متاهلی به نام ایوان اورلاک است. استفن همسر اورلاک که پیانیست است، در سانحهای دستهایش را از دست میدهد و زمانی که برای پیوند دست به دکتر گوگول مراجعه میکند، او که از نرسیدن به عشقش دچار جنون شده تصمیم میگیرد دست قاتلی بیرحم را به استفن پیوند بزند.
ممکن است موضوع فیلم عجیب به نظر بیاید ولی درواقع داستان فیلم بر اساس سندروم دست بیقرار شکل گرفته. همچنین حس دراماتیک و پرتنش فیلم کاملا قابل درک است و شما میتوانید احساسات هر یک از شخصیتها را بهخوبی لمس کنید. این فیلم با کارگردانی فوقالعاده، بازیهای بینظیر و فیلمنامهی جذاب، قطعا شما را متحیر خواهد کرد.
۳) پوستی که در آن زندگی میکنم (The Skin I Live In)
- سال تولید: ۲۰۱۱
- کارگردان: پدرو آلمودوار
- بازیگران: آنتونیو باندراس، النا آنایا، ماریسا پاردس، جان کورنت، روبرتو آلامو
- رتبه روتن تومیتو: ۸۱%
- رتبه متاکریتیک: ۷۰%
این فیلم، در واقع نسخهی قرن بیست و یکمی فیلم ایتالیایی چشمان بدون چهره (Eyes Without a Face)، ترکیبی از ملودرام، تریلر و وحشت است. فیلم داستان زندگی جراحی به نام لگارد را بازگو میکند که بعد از مرگ همسرش بر اثر سوختگی در یک سانحهی رانندگی، ضربهی روحی شدیدی میخورد. بعد از این اتفاق او به کمک مستخدم وفادارش زنی زیبا به نام ورا کروز را زندانی کرده و از طریق ژن خوک آزمایشاتشان را روی او انجام میدهند. هدفشان ابداع پوستیست که درکنار حس و ظاهری کاملا واقعی، در برابر سوختگی مقاوم باشد.
این فیلم با کارگردانی فوقالعادهی پدرو آلمودوار و بازیهای درخشان باندراس و آنایا، کاری میکند که بدون شوکهای مسخره و پرشهای ناگهانی، حس تعلیق و ترس را نه فقط در حین تماشای فیلم، بلکه تا مدتها بعد هم با تمام وجود حس کنید. بعد از تماشای فیلم و تجربهی ترس و پیچ و تابهای داستان آن قطعا در مییابید که چرا این فیلم جزو آثاریست که تارانتینو میپسندد.
۲) خون مقدس (Santa Sangre)
- سال تولید: ۱۹۸۹
- کارگردان: آلخاندرو خودوروفسکی
- بازیگران: اکسل خودوروفسکی، بلانکا گوئرا، آدن خودوروفسکی، گای استاکول
- رتبه روتن تومیتو: ۸۶%
- رتبه متاکریتیک: –
تارانتینو آنقدر این فیلم را دوست دارد که یکی از صحنههای آن را در فیلم معروف خود، عامهپسند (Pulp Fiction!)، آورده است؛ همانجایی که بوچ دارد میمیرد. این فیلم که فیلمنامه آن را کلودیو آرجنتو و روبرتو لئونی با همکاری هم نوشتهاند، شاید شناختهشدهترین کار خودوروفسکی نباشد، اما بیشک ترسناکترین و بینقصترین اثر اوست که با ترکیب المانهای فیلمهای هیچکاک، مارسل مارسو، لوئیس بونوئل، فیلمهای کلاسیک ژانر جالو و در نهایت سبک منحصربهفرد خود او ساخته شده است.
داستان فیلم پسری به نام فینیکس را به تصویر میکشد که ما او را در تیمارستانی میبینیم. او قبلا همراه پدر و مادرش در سیرک زندگی میکرد و شاهد این بوده که پدرش که در پرتاب چاقو مهارت داشت، در هنگام مستی دست مادرش را قطع میکند. در صحنهای از فیلم ما فنیکس را میبینیم که از تیمارستان میگریزد تا به مادرش در اجرا یاری برساند و نقش بازوی قطعشده او را ایفا کند. محوریت داستان رستگاری، عشق و آسیبهای روحی است و فنیکس در این میان تمام تلاش خود را به کار میبندد تا به هیولایی مانند والدین خود تبدیل نشود.
۱) شرور، شرور (Wicked, Wicked)
- سال تولید: ۱۹۷۳
- کارگردان: ریچارد ال بیر
- بازیگران: تیفانی بولینگ، رندولف رابرتز، دیوید بیلی
- رتبه روتن تومیتو: –
- رتبه متاکریتیک: –
چندین قتل در هتل ساحلی کالیفرنیا رخ میدهد. قاتل علاقهی عجیبی به زنان بلوند دارد و هنگام ارتکاب قتل با ماسکی زشت و ترسناک صورت خود را میپوشاند. نام این قاتل جیسون است و در هتل دل کرونادو کار میکند. این هتل همان هتلی است که در دنیای هالیوود بسیار معروف است و فیلمهایی همچون بدلکار در آن فیلمبرداری شدهاند.
زاویه دید داستان کارآگاهی به نام ریک استوارت است که در ابتدا تنها سعی در حل معمای این قتلها دارد. اما با ورود همسر سابق او، لیزا، به این هتل مساله برای او شخصی میشود. لیزا که به صورت طبیعی موهایی مشکی دارد، یک شب تصمیم میگیرد برای اجرا در هتل موهای خود را بلوند کند؛ در نتیجهی این اشتباه، او به طعمهی بعدی جیسون تبدیل میشود.
فیلم شرور، شرور از اولین فیلمهایی بود که با تکنیک دید دوگانه (تقسیم صفحه تصویر به دو بخش با دو زاویهی دید متفاوت) فیلمبرداری شد. با وجود اینکه معمولا تنها در چند صحنه از این تکنیک استفاده میکنند، شرور، شرور تقریبا در همهی صحنهها با این تکنیک فیلمبرداری شده و حتی در تیزرهای آن هم حجم تلاش برای جلب توجه مخاطب به این قضیه مشخص است.
این تکنیک در فیلم باعث شده تا ما بتوانیم قاتل و قربانی را همزمان در یک صحنه داشته باشیم و از زاویهی هردوی آنها داستان را ببینیم. این فیلم از طریق همین تکنیک توانسنه تا با نماهای جذاب کمیک بوکی، فلشبکها و نمای معکوس، نقطهضعفش را پوشش دهد که داستان نه چندان جذاب آن است.
منبع: Taste of Cinema
مقاله ی خوبی بود میخوام همه رو دانلود کنم
مقاله عالی بود
در مورد فیلم پوستی که در آن زندگی میکنیم، نصف اصلی و هیجان انگیز فیلم رو کاملا اشتباه تعریف کردید، درسته که اون یک زن زیبا رو زندانی خودش کرده، ولی باید این رو هم میگفتید که اون زن زیبا، در ابتدا اصلا زن نبوده و تمام ماجرای فیلم هم بر سر همین موضوع اصلا شکل گرفته