۱۰ حقیقت از بازی Half Life که پیش از این نمیدانستید
اگر بخواهم فهرستی از تاثیرگذارترین و جریانسازترین بازیهای تاریخ بنویسم، بدون شک مجموعه Half Life را در سه رتبه اول قرار میدهم. سری Half Life فقط یک بازی ساده نبود؛ خیلیها با این اثر عاشق دنیای بیحد و مرز بازیها شدند و خیلیها هم با دیدن آن تصمیم گرفتند سراغ ساخت بازی و خلق آثار جدید بروند. در حال حاضر بسیاری از معروفترین بازیسازهای روز دنیا از تاثیرات Half Life میگویند و تعدادی هم معتقدند که اگر Half-Life نبود، احتمالا هیچوقت سراغ بازیسازی نمیآمدند. جدا از این، سری Half Life از آن دسته آثاری بود که از زمان خود جلوتر بودند و سبب شد تا این مجموعه پس از انتشار خود تبدیل به کلاس درسی برای بازیسازان آن روزها شد. تمامی اینها باعث گردید تا نام Half Life برای همیشه در تاریخ جاودان بماند و تایید ساخت قسمت سوم آن، به افسانهایترین داستان و بیمزهترین شوخی این روزهای صنعت بازی تبدیل شود.
در این مطلب میخواهیم ۱۰ حقیقت از سری بازیهای Half Life را به مناسبت ۲۰ سالگی آن برایتان بازگو کنیم؛ حقایقی که اغلب مربوط به پشت پرده ساخت بازی میشود و احتمالا تا به حال چیزی از آنها نمیدانستید. از آنجایی که ساخت قسمت سوم مجموعه بعید به نظر میرسد، شاید بتوانیم با خواندن و نوشتن این دست مطالب خاطرات خوبی را که این بازی برایمان رقم زد در ذهنمان مرور کنیم.
۱. نام Half Life شاید یکی از زیباترین اسامی باشد که تا به حال روی یک بازی گذاشته شده است. حتی به نوعی میتوان گفت که وجود این نام باعث شد تا شرکت ولو بتواند یک نماد به یاد ماندنی از این بازی در ذهن بازیکنان بسازد. با این حال در مراحل ابتدایی ساخت، این اثر با نام Quiver شناخته میشد. به نظرم میرسد که ریشه این اسم از موتور Quake و داستان کوتاه «مه»، نوشته استیون کینگ، آمده است. اگر اهل سینما باشید حتما میدانید که در سال ۲۰۰۷ فیلمی بر اساس همین کتاب به کارگردانی فرانک دارابونت ساخته شد. با این حال نمیتوان تاثیرات این کتاب را بر مجموعه Half Life نادیده گرفت؛ از نکات مخفی بگیرید تا ارتباطات داستانی. در قسمت اول مجموعه یک اتاق مخفی وجود داشت که اگر وارد آن میشدید، جنازه یک دانشمند را میدیدید که روی زمین افتاده و عدد ۲۴۷ در کنار آن نوشته شده. آن دسته از افرادی که با آثار استیون کینگ و کتاب «درخشش» آشنایی دارند مطمئنا نقش مهم این عدد رو میدانند.
۲. اگر دیوانه دنیای Half Life هستید و میخواهید هر چیزی را درباره این مجموعه بدانید، بهتان پیشنهاد میکنیم که کتاب Half-Life 2: Raising The Bar را حتما مطالعه کنید. در این کتاب جدا از اینکه تصاویر مفهومی بازی را میبینید و با مراحل ساخت آن آشنا شوید، میتوانید حقایق و رازهای پشت پرده ساخت قسمت دوم مجموعه را هم بدانید. یکی از نکاتی که در این کتاب به آن اشاره میشود، چهره کاراکترهای غیرقابل بازی (NPC) است. بر اساس این اطلاعات، چهره تمامی شخصیتهای بازی از روی انسانها و اشخاص واقعی برداشته شده است. با اینکه قسمت اول Half Life اثر فوقالعادهای بود، ولی در بعضی زمینهها مثل همین مورد اشکالاتی داشت؛ به عنوان مثال، تمام دانشمندان چهره مشابهی داشتند یا اینکه تمام نگهبانان با صدایی یکسان صحبت میکردند. ولو در Half-Life 2 برای حل این مشکل از چهره اعضای استودیو و کارمندانش استفاده کرد. نکته جالب ماجرا اینجا است که شرکت ولو برای ساخت چهره دکتر Eli Vance از یک بیخانمان کنار خیابان استفاده کرده بود! قطعا اگر قسمت دوم را بازی کرده باشید میدانید که این کاراکتر از چه اهمیتی در داستان برخوردار است.
۳. چیزی که خیلیها درباره رابین ویلیامز (بازیگر و کمدین مشهور) نمیدانند این است که او عاشق کتابهای کمیک بود و یک گیمر همه فن حریف حساب میشد. عشق او به بازیهای ویدیویی تا جایی پیش رفت که تصمیم گرفت دختر اول خود را «زلدا» بنامد. (برگرفته از مجموعه بازیهای The Legend of Zelda) با این حال Half Life محبوبترین بازی تمام زندگیش بود. جدای از این، قرار بود رابین ویلیامز به عنوان صداپیشه در قسمت بعدی مجموعه حضور داشته باشد ولی متاسفانه هیچوقت این اتفاق به سرانجام نرسید. نکته جالبتر این است که کوئنتین تارانتینو (کارگردان نامدار سینما) هم Half Life را یکی از بهترین بازیهایی که تجربه کرده میداند! او مدتها قبل گفته بود که دوست دارد روزی یک بازی از مجموعه Half Life را بسازد.
۴. بازیهای Half Life از آن زمان به تاخیرهای پیدرپی و طولانی مدتشان معروف بودند. هنوز که هنوز است طرفداران منتظر ساخت قسمت سوم سری یا هر چیزی که مربوط به Half Life باشد، هستند. ولی از آن طرف شرکت ولو هم سالهاست که سکوت کرده و تنها زمزمههایی به گوشمان رسیده که میگویند ساخت قسمت سوم زمانی در برنامه کاری استودیو بوده است ولی در حال حاضر هیچ خبری از آن نیست. اگر جدیدا و در این چند سال اخیر با این سری آشنا شدهاید، بد نیست که بدانید در آن زمان هم بین ساخت قسمت اول و دوم یک وقفه طولانی افتاد. در واقع دلیل این تاخیر، لو رفتن کدهای اصلی Half Life 2 در بین مراحل ساخت بود. شرکت ولو هم مدت زیادی درگیر کارهای حقوقی و جمع کردن این فاجعه بود. با گذشت از این، ساخت قسمت اول مجموعه هم دردسرهای زیادی را برای ولو به همراه داشت و از آنجایی که شرکت در آن زمان تجربه خاصی در زمینه ساخت بازی نداشت، بارها شاهد تاخیر خوردن بازی بودیم. حتی در حین مراحل ساخت شرکت ولو تصمیم گرفت تا همه چیز را از صفر آغاز کند و هر کاری که تا به حال انجام دادهاند را دور بریزند.
۵. با اینکه در این سالها تکنولوژی ساخت بازیها به مراتب پیشرفت کردهاند، ولی همچنان باگهای گرافیکی بخشی از جدیدترین آثار روز را تشکیل میدهند و حضور آنها تقریبا برای همه ما عادی شده است. البته اگر با مراحل ساخت بازی آشنا باشید حتما میدانید که تعدادی زیادی از این گونه ایرادها و باگها در مراحل بهینهسازی برطرف میشوند. موضوعی که درباره Half Life وجود دارد این است که در آن زمان سازندگان تصمیم گرفتند که به عمد بعضی باگهای گیمپلی را در بازی نگه دارند. در اصل هر اتفاق جالب و غیرعادی که در طول بازی مشاهده میکنید بیشتر به خاطر این تصمیم بوده است. به عنوان مثال، در ابتدا قرار نبود تا هلیکوپترها موشکهای شما را هدف بگیرند یا تعداد زیادی مینهای انفجاری پرتاب کنند، اما ولو به منظور سختتر شدن بازی تصمیم گرفت تا این اشکالات را رها کند.
۶. سانسور بازیهای ویدیویی چیز عجیبی نیست و همه ما میدانیم که خشونت بیش از حد بعضی آثار باعث سانسور شدن آنها در کشورها شده است. نمونه بارز این آثار هم مجموعه GTA است که هر قسمت آن معمولا یکسری شکایتها و جنجالها به دنبال داشته. حتی بازی Manhunt 2 (ساخته راکاستار گیمز) همچنان در بسیاری از کشورها ممنوع است و نمیتوان به راحتی پیدایش کرد. با این حال جالب است بدانید که قوانین سانسور کشور آلمان گریبانگیر Half Life هم شد. این موضوع برای خیلی از افراد امروزی تعجببرانگیز است چرا که این اثر چندان از گرافیک واقعیتگرانهای بهره نمیبرد. ولی در آن زمان اوضاع به کلی فرق میکرد. در آن سالها قسمت اول مجموعه از نظر خیلیها خشن به نظر میرسید و وفور افکتهای خون باعث افزایش درجه خشونت بازی شده بود. شرکت ولو هم برای گذر از قوانین سانسور کشور آلمان مجبور شد تا تغییراتی را در ساختار بازی اعمال کند. در نسخه آلمانی Half Life همه انسانها به ربات تغییر شکل دادند و به هنگام شلیک کردن به جای خونریزی شاهد روغنریزی آنها بودیم! دانشمندان هم به جای اینکه کشته شوند، روی زمین مینشستند و حالتی ناراحت و ناراضی به خود میگرفتند. علاوه بر این، تمام کاراکترهای انسان خون زرد رنگ داشتند و سایر کاراکترهای بازی هم برای اینکه کمتر شبیه انسان به نظر برسند، یک لباس زرهی به تن داشتند.
۷. امروزه بازیهای آرکید تقریبا در تمامی کشورهای جهان منسوخ شدهاند و با وجود کنسولهای جدید و خانگی دیگر عده زیادی دنبال آنها نمیروند. البته این گفته در قبال کشورهایی مثل ژاپن صدق نمیکند. دستگاههای آرکید همچنان در آسیا محبوبیت خاص خود را دارند و از آنها برای مسابقات و انجام بازیهای مختلف استفاده میشود. با اینکه بیشتر آثار این گونه دستگاهها ناشناخته هستند، اما کم و بیش بازیهای جالبی برایشان ساخته میشود. یکی از موردتوجهترین آنها، اقتباسی از Half Life 2 است که با نام Survivor شناخته میشود. این بازی توسط شرکت ولو و Taito (سازنده بازی Bubble Bobble) ساخته شده بود. Half-Life 2 Survivor با آن چیزی که از سری اصلی دیدهایم زمین تا آسمان فرق دارد. در این بازی باید با استفاده از جویاستیکها و پدالها کنترل فریمن (شخصیت اصلی مجموعه) را به دست میگرفتید. این اثر دارای سه حالت مختلف بود: اولین حالت Story Mode نام داشت که تنها شامل سکانسهای تیراندازی بازی اصلی میشد. دومین حالت Mission بود که همان کارها را در قالب چندنفره و در کنار دوستان انجام میدادید. آخرین و سومین حالت هم Battle بود که به نوعی حالت تیم دثمچ بازی اصلی محسوب میشد.
۸. در ابتدای مراحل ساخت Half Life 2 قرار بود این بازی در قالب چهار اپیزود منتشر شود. قسمت چهارم این اثر با نام Return to Ravenholm شناخته میشد و استودیو آرکین ساخت آن را بر عهده داشت. داستان این بازی وقایع بین دو قسمت اول را روایت میکرد. از آنجایی که داستان کلی این قسمت با ماجرای کلی بازی همخوانی نداشت، ولو در نهایت ساخت آن را لغو کرد.
۹. شخصیت اصلی Half Life حالا دیگر جزو شخصیتهای نمادین صنعت بازی به حساب میآید. دکتر فریمن از خیلی لحاظ با شخصیتهای معمول دنیای بازی تفاوت دارد. اول اینکه او در تمام طول مدت بازی ساکت است و حرف نمیزند. همچنین بازیکن هیچوقت چهره او را درون بازی نمیبیند. دوم اینکه بگویید کلا چند عدد شخصیت اصلی داریم که عینکی هستند؟ اینکه شخصیتی خلق کنید که نه دیده میشود و نه حرفی میزند ولی بسیار محبوب باشد، کار هر کسی نیست. با این حال گفتنی است که همین دکتر فریمن هم در اوایل مراحل ساخت بازی چهره و طراحی کاملا متفاوتی داشت و با نام Ivan The Space Biker شناخته میشد. همانطور که در تصویر مشاهده میکنید، نمونه اولیه دکتر فریمن کاملا متفاوت از نمونه حال حاضرش است.
۱۰. بازیهای شرکت ولو معمولا به خاطر نکات مخفی و ایستراگهایشان شهرت دارند و Half Life هم از این قاعده به دور نیست. در قسمت اول مجموعه و در چپتر سوم یک اتاق مخفی وجود دارد که با وارد کردن کد میتوانید واردش شوید. در این اتاق تصاویری از گیب نیوئل (بنیانگذار شرکت ولو) دیده میشود. با اینکه در نسخههای جدیدتر بازی این اتاق وجود دارد، اما تصاویر گیب نیوئل به طور کاملا پاک شدهاند.
بیشتر بخوانید: موزه بازی Half-Life