۱۰ فیلم برتر دربارهی پیری؛ گاسپار نوئه هم به این سوژه علاقمند است!
«ورتکس» گرچه از بسیاری جهات، نوعی انحراف در فیلمشناسی گاسپار نوئه بهنظر میآید، اما یکی دیگر از تجربههای او در زمینهی تولید سینمای حسی است. این فیلم، بیننده را به تماشای واقعیات روزمرهی یک زوج مسن با بازی داریو آرجنتو و فرانسوا لوبران وا میدارد. در این فیلم میبینیم که چگونه در حالی که این زوج مشغول انجام زندگی روزمرهشان هستند، بیماری آلزایمر رفتهرفته زن خانواده را از پای در میآورد. همچنین میبینیم که شوهرش برای کنار آمدن با این وضعیت و جلوگیری از وخامت، چه تلاشهایی میکند.
ورتکس در نگاهش به این زوج، دیدی خاص، شفاف و کهنالگویی از پیری و زوال ارائه میدهد و در کنار طیف وسیعی از آثار سینمایی با محوریت شخصیتهای مسن جای میگیرد؛ از درامهایی دربارهی والدین سالخوردهای که فرزندانشان طردشان کردهاند تا کمدیهای مثبتی که بر سرگرمیها و فرصتهایی که هنوز در سنین پیری هم قابل دستیابی هستند تأکید میکنند.
این درست است که تجربیات افراد مسن به طور سنتی در گفتمان فرهنگ عامهی متمرکز بر جوانان نادیده گرفته میشود و بازنمایی شخصیتهای مسن در سینمای جریان اصلی گاهی اوقات مشکلساز بوده است، اما با وجود تمام اینها طیف وسیعی از فیلمها وجود دارند که زندگی افراد مسن را با همهی پیچیدگیها و گوناگونیهایشان بررسی میکنند و بر ازدواجهای چندین ساله، سفرهای جسورانه، بیماریهای کهنسالی و سؤالات وجودی بنیادینی که در سنین پیری مطرح میشوند تمرکز دارند.
با ترکیبی از آثار کلاسیک و عناوین تازهتر، ۱۰ نمونهی عالی از نمایش شهروندان مسن در سینما را در مطلب زیر گردآوری کردهایم.
۱) راهی به فردا ساختن (Make Way for Tomorrow)
- محصول: ۱۹۳۷
- مدت زمان: ۹۱ دقیقه
- کارگردان: لئو مککری
- بازیگران: ویکتور مور، بولا بوندی، فی بینتر
- امتیاز کاربران IMDbبه فیلم: ۸٫۲ از ۱۰
گراهام گرین دربارهی تأثیر عاطفی درام لئو مککری که تنشهای خانوادگی و شکاف میان نسلها در دورهی افسردگی را آشکار میکند، اینگونه نوشته: «نوعی احساس بدبختی و غیر انسانی در اعصاب باقی میمانند.»
بولا باندی و ویکتور مور در این فیلم، نقش یک زوج سالخورده را بازی میکنند که با مشکلات مالی دست و پنجه نرم میکنند. آنها خانهشان را بهدلیل سلب مالکیت از دست میدهند و نهایتا توسط فرزندان بیتفاوت و بدون درکشان که حاضر نیستند از والدین خود مراقبت کنند، از یکدیگر جدا میشوند.
«راهی به فردا ساختن» که توجه ویژهای به پویایی خانواده و زمینههای طبقاتی دارد، مانند فیلمهای معمول هالیوودی به نرمی با این مسائل پیچیده دشوار روبهرو نمیشود و تصویری ساده ارائه نمیکند. کارگردان درخواستهای استودیو مبنی بر پایانبندی سادهتر را صراحتا رد کرد. اورسون ولز دربارهی این فیلم میگوید: «این اثر سنگ را هم به گریه میاندازد.» و همینطور هم هست. فیلم مککری بدون شک یکی از بزرگترین و واقعیترین آثار گریهآور هالیوود است.
۲) زیستن (Ikiru)
- محصول: ۱۹۵۲
- مدت زمان: ۱۴۳ دقیقه
- کارگردان: آکیرا کوروساوا
- بازیگران: تاکاشی شیمورا، میکی اوداگیری، نوبو ناکامورا و…
- امتیاز کاربران IMDbبه فیلم: ۸٫۳ از ۱۰
اگر خلاصهی داستان فیلم راهی به فردا ساختن برایتان آشنا بهنظر میرسد، احتمالا به دلیل ارتباط و نزدیکی داستانی آن به فیلم «داستان توکیو» از یاسوجیرو اوزو است. سینمای ژاپن همواره هوش و حساسیت قابلتوجهی در ارائهی شخصیتهای مسن و کهنسال از خود نشان داده است. فیلم «زیستن» که درست ۱ سال پیش از داستان توکیو منتشر شد، درام زیبایی از آکیرا کوروسوا با الهام از داستان بلند لف تالستوی با نام «مرگ ایوان ایلیچ» است.
تاکاشی شیمورا در این فیلم، نقش کارمند دولتی بیوهای به نام کانجی واتانابه را بازی میکند که متوجه میشود مبتلا به بیماری سرطان است و قرار نیست مدت زیادی زنده بماند. واتابه با عروس و پسرش زندگی میکند و آن ها بیش از آنکه به فکر سلامتی او باشند، به ارث و میراثی که به جای خواهد گذاشت چشم دوختهاند. او که مشغول بررسی راههای مبارزه با مرگ است، تصمیم میگیرد که یک تکه زمین مخروبهی شهری را تبدیل به زمین بازی کودکان کند. زیستن با آن قابل منحصر به فرد از شیمورا که روی تاب پارک، زیر بارش برف آواز میخواند، هنوز هم ماندگار است و گواه این ماندگاری هم، بازسازی جدید بریتانیایی آن با بازی بیل نایگی و به کارگردانی الیور هرمانوس است. فیلمنامهی اینی فیلم را کازوئو ایشیگورو نوشته و قرار است که اواخر سال میلادی جاری اکران شود.
۳) اومبرتو دی (Umberto D.)
- محصول: ۱۹۵۲
- مدت زمان: ۹۱ دقیقه
- کارگردان: ویتوریو دی سیکا
- بازیگران: ماریا پیا کاسیلو، لینا جناری، کارلو باتیستی و…
- امتیاز کاربران IMDbبه فیلم: ۸٫۲ از ۱۰
ویتوریو دی سیکا پس از فیلمهای موفق «واکسی» و «دزد دوچرخه»، حالا نوبت را از آن فیلمی میدانست که پروتاگونیستش یک شخصیت مسنتر باشد. اینگونه بود که اومبرتو دی خلق شد. اینگمار برگمان دربارهی این فیلم میگوید: «این همان فیلمیست که احتمالا بیشتر از همهی فیلمها دوستش دارم.» یعنی فیلمی که داستان زندگی اومبرتو دی، یک کارمند بازنشستهی دولت و سگش را روایت میکند که در تلاش برای بقا در مقابله با فقر و ازخودبیگانگی حاصل از رم مدرن هستند.
چالشهای اومبرتو دومنیکو فراری، علاوه بر تلاش برای حفظ اتاق اجارهایاش از دست صاحبخانهی حریض و آزمند، سرسختی و غرور خودش هم هست. اومبرتو هم مانند بازیگر ۷۰ سالهاش، یعنی کارلو باتیستی که یک استاد دانشگاه نابازیگر بود، احترام و تحسین ما را بهدست میآورد. این فیلم از سانتیمانالیسم و برانگیزی احساس، آنگونه که در فیلمهای با موضوع مشابهش معمول است، دوری میکند تا تصویری واقعی بهدست دهد. بهعنوان یک نقد اجتماعی که نسل قدیمیتری را که از ایتالیای پس از جنگ به جا ماندهاند، برجسته میکند، این فیلم سرشار از شفقت و انسانیت است و چیزی را بیان میکند که سزار زاواتینی، نویسندهی مشترک اثر، آن را «عشق واقعیت» توصیف میکند.
۴) چه بر سر بیبی جین آمد؟ (What Ever Happened to Baby Jane?)
- محصول: ۱۹۶۲
- مدت زمان: ۱۳۴ دقیقه
- کارگردان: رابرت آلدریچ
- بازیگران: بت دیویس، جوان کراوفورد، ویکتور بونو و…
- امتیاز کاربران IMDbبه فیلم: ۸ از ۱۰
فیلم «چه بر سر بیبی جین آمد؟» از رابرت آلدریچ، یک زیرژانر تازه از سینمای وحشت در دههی ۷۰ و ۸۰ را بنا نهاد که در آن از چهرهی پیری در زنان، بهعنوان منبعی از وحشت و ترحم و کمدی استفاده میشد. و اینگونه بود که ستارههای عصر طلایی هالیوود دوباره میتوانستند جایگاه خود را در نقشهای اصلی و مرکزی فیلمها به دست آورند.
جوان کراوفورد و بت دیویس، ۲ خواهری هستند که یک عمارت مشترک را اشغال کردهاند و یکیشان، دیگری را عذاب میدهد. چالشها و نزاع میان این دو، اضطرابها و نگرانیهای معاصر دربارهی جایگاه اجتماعی زنان مسن را به تصویر میکشد. بخش اعظم جذابیت ماندگار فیلم، استفاده از موقعیتهای واقعی زندگی و داستانهای منتشرشده از ستارگان بازنشستهی تلویزیونی و سینمایی است. استفادهای که در سناریوی «بت و جوان» آنتوان بورج و سریال رایان مورفی هم صورت گرفته.
۵) سفر به بانتیفول (The Trip to Bountiful)
- محصول: ۱۹۸۵
- مدت زمان: ۱۰۸ دقیقه
- کارگردان: پیتر مسترسون
- بازیگران: جرالدین پیج، کارلین گلین، جان هرد و…
- امتیاز کاربران IMDbبه فیلم: ۷٫۴ از ۱۰
شخصیتهای مسن در فیلمهای محبوب دههی ۱۹۸۰ آمریکا گستاخ، عاقلاندرسفیه و با احساسات بودند؛ آنگونه که پائولین کائل در نقد کوبندهاش بر فیلم مورد اقبال «کنار برکهی طلایی» از عبارت «عقبگرد به سمت شخصیتهای پیر ناز و عاقل حریص و پست» استفاده کرد.
«سفر به بانتیفول» پیتر مسترسون با اقتباس از نمایشنامهی هورتون فوت، از افتادن در دام شخصیتهای پیر کلیشهای دوری میکند. این دوری با کمک بازی درخشان جرالدین پیج در نقش کری واتس رخ میدهد. کری واتس در این فیلم، نقش بیوهای را بازی میکند که از آپارتمان تنگش در هیوستون که آن را با پسر و عروسش شریک است، میگریزد و ماجراجویی به سوی خانهی دوران کودکیاش در نزدیکی خلیج تگزاس آغاز میکند. او در این مسیر با همسفر خود، ربکا دی مورنی یک رابطهی دوستانه برقرار میکند. یک نسخهی تلویزیونی از این فیلم در سال ۲۰۱۴ با بازیس سیسیلی تایسون در نقش کری تولید شد که به همان اندازه تأثیرگذار بود.
۶) کتابهای پروسپرو (Prospero’s Books)
- محصول: ۱۹۹۱
- مدت زمان: ۱۲۴ دقیقه
- کارگردان: پیتر گرینوی
- بازیگران: ژان گیلگد، مارک رایلنس، مایکل کلارک و…
- امتیاز کاربران IMDbبه فیلم: ۶٫۸ از ۱۰
ژان گیلگد هنگام همکاری با پیتر گرینوی برای اقتباس سینمایی از نمایشنامهی «طوفان» شکسپیر چنین گفت: «این یک تجربهی بینظیر بود و من خودم را بسیار خوششانس میدانم که در این سن و سال، فرصت ایفای نقش در فیلم را بهدست آوردم.»
مطمئنا گرینوی هم بهاندازهی گیلگد خوششانس بود که چنین بازیگری دارد و تماشاچیها هم بهاندازهی هر دوی آنها خوشاقبالی آورده بودند.
آوای بینقص بازیگر، دکلمهگویی فاخر و حضور سرزنده، یک نقطهی ورود برای ورود به زاویهی دید شخصیتپردازانهی کارگردان نسبت به نمایشنامهی شکسپیر پیشنهاد میکند؛ با قابلهای شلوغ، طراحی آراسته و تصاویر رویهمقرارگرفته.
«کتابهای پروسپرو» حول ۲۴ متنی بنا شده که توسط پروسپرو به تبعید برده شدهاند. او از آنها برای بهکار گیری جادو استفاده میکند تا از کسانی که به او ظلم کردهاند انتقام بگیرد. کتابهای پروسپرو پرترهای از قدرت کهنسالی تصویر میکند که در آن، ژان گیلگد بهعنوان شخصیتی شکسپیری تمام دیالوگهای متن شکسپیر را بیان میکند تا علاوه بر اینکه شاهد یک اقتبال جالب از نمایشنامهی شکسپیر باشیم، ادای احترامی به یکی از بزرگترین بازیگران زمانمان را هم تماشا کنیم.
۷) ستارهها را رها کن (Unhook the Stars)
- محصول: ۱۹۹۶
- مدت زمان: ۱۰۶ دقیقه
- کارگردان: نیک کاساویتس
- بازیگران: ماریسا تومی، جنا رولندز، جرارد دیپاردیو و…
- امتیاز کاربران IMDbبه فیلم: ۶٫۵ از ۱۰
نیک کاساویتس در اولین تجربهی کارگردانیاش، ایفای یک نقش را به مادرش جنا رولندز هدیه داد. فیلم کاساوتیس ممکن است فاقد جنبههای تجربی کار پدرش، جان باشد. اما با بینش انسانی که در خود دارد، این فقدان را جبران میکند. رولندز در نقش میلدرد، بیوهای با دو فرزند بالغ بازی میکند. آمدن مونیکا، یک همسایهی بیثبات، هیجان و هدف تازهای را به زندگی میلدرد میآورد؛ بهویژه زمانی که او وظیفهی مراقبت از پسر مونیکا، جی.جی. (جیک لوید) که با او پیوند محکمی برقرار کرده را به دست میآورد. اما وقتی پدر غایب جی.جی به طور غیرمنتظره ای به خانواده بازمی گردد، میلدرد خود را طرد شده مییابد و به چالش کشیده میشود تا زندگی فراتر از نقشهای مراقبتی که همیشه او را تعریف کردهاند تصور کند.
با رولندز درخشان که تمام سایههای درگیریها، ناامیدیها و امیدهای شخصیت را به تصویر میکشد، «ستارهها را رها کن» پرترهای دوستداشتنی، مثبت، اما در نهایت غیر سانتیمانتال از زنی مسن را ارائه میدهد که با تأخیر، راهی برای ساختن زندگی مطابق با شرایط خودش پیدا میکند.
۸) داستان استریت (The Straight Story)
- محصول: ۱۹۹۹
- مدت زمان: ۱۱۲ دقیقه
- کارگردان: دیوید لینچ
- بازیگران: ریچارد فارنسورث، سیسی اسپیسک، هری دین استنتون و…
- امتیاز کاربران IMDbبه فیلم: ۸ از ۱۰
مجموعهای از فیلمها بودند که با فرستادن قهرمان مسن خود به سفر و قرار دادن او در محیطهای متفاوت برای رسیدن به مقصدهایی که آنها را با گذشتهشان روبهرو میکرد، یک تجربهی تماشای لذتبخش میساختند. فیلم «سفر به بانتیفول» که پیشتر در لیست به آن اشاره کردیم یا فیلم «توت فرنگیهای وحشی» اینگمار برگمان، نمونهای از این فیلمها هستند. نمونهی دیگر آن، همین فیلم «داستان استریت» است.
شاید عجیبترین داستان از این سری فیلمها، متعلق به داستان استریت دیوید لینچ باشد. ریچارد فارنسورث که نقش مردی به نام آلوین استریت را بازی میکند، در این اثر به یک سفر ۲۴۰ مایلی از آیوا به ویسکانسین میرود تا برادر بیمار و مطرود خود، هری را ملاقات کند. از آنجایی که مشکلات جسمی آلوین او را از داشتن گواهینامه منع میکنند، او برای انجام این سفر از ماشین چمنزنیاش استفاده میکند!
این فیلم در کارنامهی فیلمشناسی لینچ یک اثر بیگانه و متفاوت محسوب میشود. به نوعی میتوان استدلال کرد که داستان استریت، از فیلم وورتکس در فیلمشناسی گاسپار نوئه هم بیگانهتر است. این فیلم که ادای احترامی برای سفرهای آهسته در لاین کندروی بزرگراههاست، برای صمیمیت و زیبایی احساسیاش و برای اجرای زیبا و عمیق فارنسورث، اثر قابل توجهی محسوب میشود.
۹) آپ (Up)
- محصول: ۲۰۰۹
- مدت زمان: ۹۶ دقیقه
- کارگردان: پیت داکتر
- بازیگران: پیت داکتر، ادوارد اسنر، باب پیترسون و…
- امتیاز کاربران IMDbبه فیلم: ۸٫۳ از ۱۰
مقرونبهصرفهترین و در عین حال یکی از تکاندهندهترین تداعیهای پیر شدن در سینما را میتوان در مقدمهی انیمیشن «آپ» از پیکسار پیدا کرد. این مقدمه در یک سکانس بدون دیالوگ، تاریخچهی ۱ ازدواج را برای مخاطب ترسیم میکند.
شخصیت اصلی فیلم پیت داکتر با صداپیشگی ادوارد اسنر، پیرمردی به نام کارل فردریکسون است. شخصیت او که از اسپنسر تریسی الهام گرفته شده، یک فروشندهی بالون بازنشسته است که خانهی قدیمیاش را از سرنوشت شومش نجات میدهد. او این کار را با تبدیل کردن خانهاش به یک بالون بزرگ پرنده انجام میدهد و شهر را به مقصد آبشار پارادایس، یعنی همانجایی که همیشه با همسر فقیدش آرزوی دیدنش را داشتند اما به آن نرسیدند، ترک میکند.
کارل این کار را با کمک نطلبیده از یک پیشاهنگ ۸ سالهی شر و شور به نام راسل که مشتاق است نشان «کمک به سالمندان» پیشاهنگیاش را بهدست آورد انجام میدهد و در سفرش با پرندگان رنگارنگ، سگهای سخنگو و یک قهرمان سرخوردهی کودکان روبرو میشود. این سفر هیجان و خندههای فراوانی دارد اما ژرفای آن در «روح ماجراجویی» واقع در زندگی روزمره و روابط انسانهاست.
۱۰) رادیاتور (Radiator)
- محصول: ۲۰۱۴
- مدت زمان: ۹۳ دقیقه
- کارگردان: تام فیشر
- بازیگران: ریچارد جانسون، جما جونز، جولیا فورد و…
- امتیاز کاربران IMDbبه فیلم: ۸٫۲ از ۱۰
در کنار موج فیلمهای کمیک «گروه سالمندان» که با موفقیت عظیم فیلم «بهترین هتل عجیب مریگولند» جان مدن در گیشه آغاز شد، دههی ۲۰۱۰ همچنین شاهد اکران چندین درام دیگر دربارهی زوجها در پایان ازدواجهای طولانیشان بود: «عشق» میشل هانکه (۲۰۱۲) و «۴۵ سال» اندرو هیگ (۲۰۱۵) از بهیادماندنیترینهای آنها هستند.
به همان اندازه قوی اما بسیار کمتر دیدهشدهتر از فیلمهای فوقالذکر، «رادیاتور» تام فیشر قابل اشاره شدن است. این فیلم جما جونز و ریچارد جانسون را در نقش زوج پیری که سلامتیشان رو به زوال است بهتصویر میکشد. رادیاتور که در خانهی والدین خود کارگردان فیلمبرداری شده است، پروژهای عمیقا شخصی است که بهآرامی اعصاب را تحت تأثیر قرار میدهد و بیننده را از طریق مجموعهای از صحنههای داخلی اما با بافتی غنی، به صمیمیت با سه قهرمان خود وا میدارد. جونز و جانسون در کنار هم فوقالعاده هستند. آنها با هر نگاه، اظهارات آزاردهنده یا شوخیشان، تاریخچهی مشترک پیچیدهای که گذراندهاند را بازتاب میدهند.
منبع: BFI