۱۰ فیلم تماشایی درباره‌ی شروع دوباره که در آستانه‌ی قرن جدید باید ببینید

زمان مورد نیاز برای مطالعه: ۱۱ دقیقه
فیلم‌هایی برای شروع دوباره

شروع هر سال با خود فضای وسوسه‌انگیزی برای تغییر زندگی به‌همراه دارد. چرخش تقویم نقطه‌ی عطف خیالی‌ای را نشان می‌دهد و باعث این می‌شود که بسیاری از ما تصمیم بگیریم به‌نحوی در شخصیت یا موقعیت خود تغییر ایجاد کنیم تا به آن چیزی که واقعاً می‌خواهیم باشیم، نزدیک‌تر شویم.

با این حال، هر تصمیم کوچک یا بزرگی برای تغییر، همراه با مشکلات و سختی‌های بسیاری در مسیر آن تغییر خواهد بود؛ مشکلاتی که باعث می‌شود فرد دوباره به همان شخصی که سابقاً بوده، با همه‌ی کاستی‌ها و روان‌رنجوری‌هایی که داشته برگردد.

در فیلم‌ها، ورود به برگ جدیدی از زندگی و ورق زدن برگ پیشین بسیار آسان‌تر است. البته که همه‌ی آن مشکلات و ناکامی‌های دنیای واقعی در فیلم‌ها هم وجود دارند اما در یک داستان رضایت‌بخش، شخصیت‌ها در انتهای فیلم تکامل‌یافته‌تر از چیزی هستند که در ابتدای فیلم بوده‌اند. در فیلم امیدها می‌توانند برآورده شوند و برآورده هم می‌شوند!

در فیلم جذاب اریک رومر، «پرتو سبز» محصول ۱۹۸۶، تغییر در ابتدای سال میلادی رخ نمی‌دهد، بلکه در اوج تابستان به‌سراغ شخصیت اصلی فیلم می‌آید. معشوق دلفین پاریسی (با بازی ماری ریویر) درست قبل از فصل تعطیلات او را ترک کرده. برنامه‌های او برای سفر به هم ریخته. او از یک نقطه به نقطه‌ی دیگر می‌رود اما به‌نظر می‌رسد که هیچ‌کدام از دوستان و آشنایانش نمی‌توانند او را از غم و احساس انزوای فزاینده‌اش دور کنند.

بسیار آسان است که مقابل دلفین بایستیم. او خودشیفته و خوددرگیر است و از کمک کردن به خودش برای بیرون آمدن از وضعیت اسف‌بارش امتناع می‌کند. اما حقیقت این است که ناامیدی مفرط، شروع دوباره را برای او به‌اندازه‌ی بالارفتن از کوه دشوار کرده.

با این حال و به‌همراه فیلم‌برداری ۱۶ میلی‌متری و بازی‌های بداهه و کاملاً طبیعت‌گرایانه، حسی عالی و تقریباً عرفانی در فیلم رومر وجود دارد. حسی که از باد میان درختان و کارت‌های بازی‌ای که دلفین هرازگاه در خیابان پیدا می‌کند دریافت می‌شود. و نهایتاً، امید در عجیب‌ترین مکان ممکن ظاهر می‌شود؛ در یک مکالمه‌ی شنیده‌شده درباره‌ی یک توهم نوری (همان «پرتو سبز») که در موارد نادر می‌توان هم‌زمان با غروب خورشید و برای لحظه‌ای کوتاه، بر روی سطح دریا مشاهده‌اش کرد.

هنگامی که ما هم مانند قهرمان فیلم رومر برای برداشتن گام جدید به یک الهام نیاز داریم، ۱۰ فیلمی که در ادامه می‌آیند، ۱۰ مسیر را به سمت افق‌های تازه به‌یادمان می‌آورند.

۱- با شادی راه برو (Walk Cheerfully)

 

  • محصول: ۱۹۳۰
  • مدت زمان: ۹۵دقیقه
  • کارگردان: یاسوجیرو اوزو
  • بازیگران: مینورو تاکادا، هیروکو کاوازاکی، ساتاکو داته و…
  • امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۶/۴ از ۱۰

شروع دوباره، از بین بردن تأثیرات بد، و ایجاد عادات سالم‌تر و قانونمندتر نیاز به انگیزه دارد. و هیچ انگیزه‌ای قوی تر از عشق وجود ندارد. برای کنجی، قهرمان گانگستری کوچک فیلم صامت اوزو، «با شادی راه برو»، یک دختر خوب کیمونو پوش کافی است تا به راه راست هدایت شود. این نقطه‌ی محوری این فیلم جذاب و فریبنده است که کارگردان آن را به عنوان داستان «یک خلافکار که به‌راه راست می‌رود» خلاصه کرده است.

در حالی که مسیر عشق واقعی و اصلاح، همراه با موانع و انحرافاتی هم هست، درس فیلم اوزو این است که شروع‌ازنو یک فرآیند انفرادی صرف نیست. تلاش کنجی برای ازبین‌بردن حلقه‌های خلافکارانه و فاسدی که در آن‌ها است و پیوستن به خانواده‌ی دوست‌داشتنی کوچکش عواقبی هم به‌همراه دارد. آیا شرکای قدیمی‌اش مجبور خواهند شد که در کنارش بمانند؟ آیا معشوقه‌ی جدیدش با خشونت به دنیای قدیمی او کشیده خواهد شد؟ ما از اوزو درام‌های خانوادگی انتظار داریم و فیلم «با شادی راه برو» هم از این قاعده مستثنی نیست.

۲- بیلی دروغگو (Billy Liar)

  • محصول: ۱۹۶۳
  • مدت زمان: ۹۸دقیقه
  • کارگردان: جان شلزینجر
  • بازیگران: تام کورتنی، جولی کریستی، ویلفرد پیکلز و…
  • امتیاز راتن تومیتوز:۹۴از ۱۰۰
  • امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۷/۳ از ۱۰

گاهی مقاومت در برابر وسوسه‌ی شروع مجدد، شجاعت بیشتری نسبت به رها کردن نیاز دارد. بیلی فیشر (تام کورتنی) وقتی که به لیز (جولی کریستی) در قطار شبانه به لندن می‌پیوندد، دیگر چیزی برای از دست دادن ندارد، زیرا پل‌های پشت سرش در شهر ترسناک شمالی خود را به‌کل سوزانده است. با این حال، او می‌داند که افتخار او از تبدیل شدن به فیلمنامه‌نویس کمدین دنی بون (لزلی رندال) به اندازه وعده‌اش برای رها کردن دنیای خیالی‌اش آمبروسیا بیهوده است.

بنابراین، بیلی ترجیح می‌دهد سعی کند همه‌چیز را با والدین ناامید خود راست و ریست کند، خطر خشم دو نامزد فریب خورده را به‌جان بخرد و با کارفرمایانی که کلاهشان را برداشته‌است روبرو شود تا بلکه بزرگ شود و به یک رابطه‌ی معنادار متعهد شود. ممکن است در دوران سلبریتی‌زده‌ی ما، همدلی با خیال‌پردازی که ترجیح می‌دهد خیال‌پردازی‌هایش را در تخیل خود اجرا کند تا این‌که در یک برنامه استعدادیابی یا سایت رسانه‌های اجتماعی ارائه‌شان دهد، سخت باشد. اما در ماندن و شروع دوباره‌ی هم‌زمان، چیزهای زیادی برای ستایش وجود دارد.

۳- شهر بزرگ (The Big City)

  • محصول: ۱۹۶۳
  • مدت زمان: ۱۳۵ دقیقه
  • کارگردان: ساتیاجیت رای
  • بازیگران: ماذابی موکرجی، جایا باچان، ویکی ردوود و…
  • امتیاز راتن تومیتوز: ۹۲ از ۱۰۰
  • امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۸/۳ از ۱۰

چگونه کار یک زن را متحول می کند؟ از «میلدرد پیرس (۱۹۴۵)» تا «دختر کارگر (۱۹۸۸)»، سفر زنان از درون به بیرون از خانه(به دنیای پول و نفوذ) می تواند هم قدرت‌بخش و هم بی‌ثبات‌کننده باشد. در فیلم فوق‌العاده دلسوزانه‌ی ساتیاجیت ری، «شهر بزرگ (ماهاناگار)»، شخصیت اصلی او، آراتی (مذابی موکرجی)، با همسر و پسرانش یک زندگی خانگی متواضع و محافظه‌کارانه دارند. وظیفه‌ی او این است که در خانه باشد و وظیفه‌ی شوهرش هم این است که سر کار برود. اما زمانی که وضعیت مالی محدود آنها بیش از حد محدود می‌شود و آن‌ها را تحت فشار می‌گذارد، آراتی با ترس گامی جسورانه به دنیای مشاغل بیرون خانه برمی‌دارد.

همانطور که او سهم جدیدی در ثروت خانواده‌اش پیدا می‌کند، تغییر آرام او تأثیر عمیق و نگران‌کننده‌ای بر همه‌ی اطرافیانش هم می‌گذارد. ری فیلم خود را بر اساس تغییری که در بنگال دهه‌ی ۱۹۵۰ رخ داد، یعنی زمانی که تعداد فزاینده‌ای از زنان خانه‌دار طبقه‌ی متوسط شروع به کار کردند، روی می‌دهد، اما تمرکزش بر اهمیت کوچک‌ترین تغییرات است؛ از اولین رژ لب آراتی (در زمانی که برای زنان محترم هندی استفاده از رنگ بر روی لب‌هایشان بد تلقی می‌شد) تا هیجان گرفتن اولین بسته‌ی دستمزد او، ری همه‌ی لذت‌ها و دردهای یورش آراتی به سمت استقلال را به تصویر می‌کشد.

۴- بانوی زیبای من (My Fair Lady)

  • محصول: ۱۹۶۴
  • مدت زمان: ۱۷۰ دقیقه
  • کارگردان: جورج کوکر
  • بازیگران: آدری هپبرن، رکس هریسون، ستنلی هولوی و…
  • امتیاز راتن تومیتوز: ۹۵ از ۱۰۰
  • امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۷/۸ از ۱۰

«بانوی زیبای من» که در ادواردین لندن می گذرد، داستان الیزا دولیتل (آدری هپبورن) را روایت می کند که لهجه‌ی غلیظ کاکنیایی‌اش توجه پروفسور هنری هیگینز (رکس هریسون) که یک متخصص آوایی است را به‌خود جلب می‌کند. طی یک شرط بندی، هیگینز قول می دهد الیزا را از چیزی که در نظر او حقیر است، به یک خانم مناسب تبدیل کند. او با استفاده از قلدری و توهین، او را مجبور می‌کند تا صحبت کردن را تمرین کند تا زمانی که «انگلیسی مناسب» بدون زحمت از لب‌هایش جاری شود و در جامعه‌ی بالا بدون اینکه منشأ پست خود را فاش کند، معرفی شود.

دگرگونی الیزا موفقیت‌آمیز است، اما او تنها کسی نیست که در نهایت برگ جدیدی از زندگی‌اش را باز می کند. هنگامی که او از رفتار بد هیگینز خسته می شود، پروفسور متوجه می شود که او نمی‌تواند بدون او زندگی کند و این‌گونه ثابت می‌شود که حتی افراد دگم با نگاه بالا‌به‌پایین طبقاتی هم قادر به کشف آنچه واقعاً در زندگی اهمیت دارد، هستند.

این فیلم که برنده‌ی جایزه‌ی اسکار بهترین فیلم در سال ۱۹۶۴ است، اقتباس موزیکال جورج کوکور از نمایش موفقیت‌آمیز برادوی لرنر و لو (بر اساس نمایشنامه پیگمالیون اثر جورج برنارد شاو) است که با ذوق و شوق رنگارنگ ارائه شده است. «بانوی زیبای من» همچنان و پس از گذشت سال‌ها، مورد علاقه‌ی دوست‌داران قدیمی موزیکال‌های هالیوود است.

۵- آلیس دیگر اینجا زندگی نمی‌کند (Alice Doesn’t Live Here Anymore)

  • محصول: ۱۹۷۴
  • مدت زمان: ۱۱۸دقیقه
  • کارگردان: مارتین اسکورسیزی
  • بازیگران: الن برستین، آلفرد لوتر، دایان لاد و…
  • امتیاز راتن تومیتوز: ۸۸ از ۱۰۰
  • امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۷/۳ از ۱۰

آلیس پس از مرگ شوهرش که پایانی ناگهانی برای یک ازدواج بدون عشق محسوب می‌شود به سمت زادگاهش در مونتری می‌رود؛ یعنی آخرین جایی که شاد بودن را در آن به یاد می‌آورد. آلیسِ الن برستین بسیار سرسخت است. او منحرف نخواهد شد. پذیرش اینکه «از نوع شروع کردن» حل و فصل کردن است و نه سازش کردن برای او دشوار است.

همه‌ی ما ممکن است در آینده و در مسیرمان به سمت یک شغل جدید در شهری جدید، به یک استراحت‌گاه برویم. اما تعداد کمی هستند که می‌دانند چه‌موقع باید استراحت‌گاه شیرینشان را ترک کنند.

 

۶- حرفه: خبرنگار (The Passenger)

  • محصول: ۱۹۷۵
  • مدت زمان: ۱۱۹ دقیقه
  • کارگردان: میکل‌آنجلو آنتونیونی
  • بازیگران: جک نیکلسون، ماریا اشنایدر، جنی روناکر و…
  • امتیاز راتن تومیتوز: ۸۸ از ۱۰۰
  • امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۷/۵ از ۱۰

یک ایده برای شروعی تازه وجود دارد؛ وارد زندگی دیگران شوید و هویت خود را مانند لباسی انتخاب‌نشده مچاله کنید و پشت سر رها کنید. این کاری بود که دیوید لاک در تریلر اگزیستانسیالیستی جک نیکلسون انجام داد.

لاک که یک روزنامه‌نگار تلویزیونی است و مشغول ساخت مستندی درباره آفریقای پسااستعماری است، وقتی که یکی از مهمانان هتلش به طور ناگهانی می‌میرد با فرصتی تازه مواجه می‌شود. لاک به سادگی زندگی و هویت او را را قرض می‌گیرد و پاسپورت مرد مرده را با مال خود عوض می‌کند تا به‌اشتباه، مرگ او را گزارش کنند. در این فرض فریبنده، لاک از هر یک از مسئولیت های قبلی خود، چه احساسی و چه حرفه‌ای دور می‌شود. اما – اکنون که دفترچه قرار ملاقات مرد دیگری را در اختیار دارد – به کنجکاوی خود اجازه می دهد تا او را به سمت تجربه‌های خطرناک جدید ببرد و در نهایت به میعادگاهی در هتلی در اندلس می‌رود.

شاید ایده‌ی این فیلم مدلی نباشد که همه‌ی ما باید هنگام تلاش برای ورق زدن برگ جدیدی از آن استفاده کنیم – اما فیلم اسرارآمیز و بی‌پایان آنتونیونی با این تصور طنین‌انداز می‌شود که هر فیلمی که تماشا می‌کنیم وسیله‌ای برای فرار است.

۷- حقیقت باورنکردنی (The Unbelievable Truth)

  • محصول: ۱۹۸۹
  • مدت زمان: ۹۰ دقیقه
  • کارگردان: هال هارتلی
  • بازیگران: آدریان شلی، رابرت جان برک، کریس کوک و…
  • امتیاز راتن تومیتوز: ۱۰۰ از ۱۰۰
  • امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۷/۲ از ۱۰

آدری (آدرین شلی) در لحظه‌ای نادر در میان دیالوگ‌های مرده‌ی اولین فیلم هال هارتلی می‌گوید:«مردم فقط به اندازه‌ی قول‌هایی که به‌آن‌ها وفادار می‌مانند خوب هستند.» او در حال صحبت با جاش (رابرت برک) است که به تازگی از زندان خارج شده است. برای او قول دادن‌های سریع راهی برای ساختن پل‌های موقت است. پدر آدری، صاحب یک گاراژ، جاش را به‌عنوان مکانیک در گاراژش استخدام می‌کند تا هم او را نزدیک خود نگه دارد و هم از ملاقات دخترش با او جلوگیری کند.

۸- شرلی ولنتاین (Shirley Valentine)

  • محصول: ۱۹۸۹
  • مدت زمان: ۱۰۸ دقیقه
  • کارگردان: لوئیس گیلبرت
  • بازیگران: پائولین کالینز، تام کنتی، آلیسون استدمن و…
  • امتیاز راتن تومیتوز: ۷۳ از ۱۰۰
  • امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۷/۲ از ۱۰

فیلم ظریف لوئیس گیلبرت که از نمایشنامه‌ی ویلی راسل اقتباس شده بود، پائولین کالینز آزاده‌ای را به‌تصویر می‌کشید که در بدن یک زن خانه‌دار ستم‌دیده به دام افتاده بود. شرلی که تنها دیوار آشپزخانه‌اش را به‌عنوان شریکی برای مکالمه‌هایش دارد، نیمه‌ی اول فیلم صرف ساخت یک شام برای شوهرش جو(با بازی برنارد هیل) می‌کند و در تمام این مدت در حال بررسی جوانب مثبت یک سفر دوهفته‌ای به یونان است. او به این سفر می‌رود و آرامش را نزد یک یونانی (تام کونتی) می‌یابد و در تنهایی دوباره طراوت گم‌شده را پیدا می‌کند.

فیلمنامه‌ی راسل در مورد چگونگی اسیر شدن زنان و مردان در نقش‌های اجتماعی جنسیتی است و کالینز از سویی دیگر لمسی ملایم و با دامنه‌ی احساسی چشمگیر به صفحه نمایش فرمان می‌دهد. و مهم‌تر از همه‌ی این‌ها این فیلم، مانند قهرمانش شرلی، هرگز شهامت خود را از دست نمی دهد؛ زمانی که تیتراژ پخش می‌شود، قهرمان ما در یونان باقی می‌ماند و به زندگی تازه‌ی خود متعهد است. جو در تلاش برای به دست آوردن دوباره‌ی او به یونان سفر کرده است، اما آشتی و بازگشت آنها به عمد به عنوان یک احتمال صرف باقی مانده است.

۹- روز گراندهاگ (Groundhog Day)

  • محصول: ۱۹۹۳
  • مدت زمان: ۱۰۱ دقیقه
  • کارگردان: هارولد رامیس
  • بازیگران: بیل موری، هارولد رامیس، اندی مک‌داول و…
  • امتیاز راتن تومیتوز: ۹۷ از ۱۰۰
  • امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۸/۱ از ۱۰

بیل موری وقتی صحبت از تغییرات اساسی در زندگی به میان می‌آید، چیزهایی در کوله‌اش دارد؛ او در فیلم «راه (۱۹۸۱)» نقش یک فراری را بازی می‌کند که نهایتاً به سربازی می‌رود. در فیلم «شکارچیان روح (۱۹۸۴)» یک دانشمند جعلی را ایفای نقش می‌کند که تبدیل به ناجی شهر می‌شود، و در فیلم «اسکروج (۱۹۸۸)» یک شرور دیکنزی استکه مورد سرزنش ماوراء طبیعی قرار می‌گیرد. در کمدی اگزیستانسیال سرگردان هارولد رامیس، نیروهای کیهانی دوباره وارد می‌شوند و فیل کانرز را مجبور می‌کنند تا یک روز را به‌مدت بی‌پایان و به‌صورت تکرارشونده‌ای زندگی کند.

در اینجا، مفهوم شروع تازه ماهیتی متناقض دارد: فیل به ظاهر بی نهایت دکمه‌ی شروع دوباره را فشار می‌دهد، با این حال در تکرار اجباری همان ۲۴ ساعتی که در آن گیر افتاده باقی می‌ماند. حتی مرگ هم هیچ راه خروجی را ارائه نمی دهد، صرفاً یک بازگشت سریع به زنگ بیدارباش تمسخر آمیز «حواسم بهت هست عزیزم!» در رادیو صبحانه است. این سیزیف غوطه‌ور که در برزخ پانکس‌سوتاونی معلق است، انکار، ناامیدی و تهوم عظمت(او به اندی مک‌داول می‌گوید «من یک خدا هستم») را تجربه می‌کند. این تکرار هرروزه‌ی یک ۲۴ ساعت توسط فیل، ما را با جنبه‌ی دیگری از شروع دوباره روبه‌رو می‌کند؛ این‌که آیا ما با به‌دست آوردن فرصت دوباره، تسلیم می‌شویم یا واقعاً وارد چالش می‌شویم و خودمان را تغییر می‌دهیم؟

۱۰- خاطرات بریجت جونز (Bridget Jones’s Diary)

  • محصول: ۲۰۰۱
  • مدت زمان: ۹۷دقیقه
  • کارگردان: شارون مگوایر
  • بازیگران: رنه زلوگر، کالین فرث، هیو گراند و…
  • امتیاز راتن تومیتوز: ۸۰ از ۱۰۰
  • امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۶.۸ از ۱۰

«خاطرات بریجیت جونز» بامزه، عاشقانه و پس از گذشت بیش از ۲۰ سال، هنوز به شدت خنده دار است. این فیلم سیاست پست فمینیستی جنسیت و شهر را از نیویورک به بریتانیای بلیر ریچارد کرتیس پیوند می‌دهد و می‌پرسد که آیا زن کارگر مدرن واقعاً می‌تواند همه چیز را داشته باشد یا خیر. بریجت (رنه زلوگر) طی این فیلم یک الگوی سفر قهرمان بی‌نقص را پشت سر می‌گذارد؛ شاهکاری نادر برای یک شخصیت کمدی رمانتیک.

منبع: BFI



برچسب‌ها :
دیدگاه شما

پرسش امنیتی *-- بارگیری کد امنیتی --

loading...
بازدیدهای اخیر
بر اساس بازدیدهای اخیر شما
تاریخچه بازدیدها
مشاهده همه
دسته‌بندی‌های منتخب برای شما