۱۰ فیلم چشمگیر که قبل از جلوههای ویژهی کامپیوتری ساخته شدند
استفاده از جلوههای ویژهی کامپیوتری (CGI) به دهه ۱۹۵۰ برمیگردد، با وجود اینکه اولین نمونهی رسمی آن در فیلم بلند «دنیای غرب» (Westworld) و در سال ۱۹۷۳ استفاده شده بود. با این حال، همان نمونه هم به طور قطع مانند جلوههای ویژه کامپیوتری که ما در فیلمهای امروزی میشناسیم نبودند، و به تغییرات زیادی نیاز داشت تا تبدیل به چیزی شود که بینندگان امروزی به آن عادت کردهاند. در این مطلب ۱۰ فیلم چشمگیر نام بردیم که قبل از روی کار آمدن جلوههای ویژهی کامپیوتری ساخته شدند.
قبل از جلوههای ویژهی کامپیوتری بسیاری از فیلمها از طیف گستردهای از جلوهها مانند استاپ موشن، مدلهای مینیاتوری و پروتزها و ترفتدهای تغییر چهره و گریم استفاده میکردند. فیلمهای فاقد جلوههای ویژهی کامپیوتری زیبایی منحصربهفردی دارند و فرآیند ساخت فیلمهای تخیلی را نشان میدهند، که گاهی اوقات به نتایج درخشانتری ختم میشوند. بسیاری از روشهایی که در این فیلمها به کار برده شدند همچنان پس از گذشت سالها زبانزدند و الهامبخش فیلمسازی مدرن محسوب میشوند.
۱۰. گرگنمای آمریکایی در لندن (An American Werewolf in London)
- کارگردان: جان لندیس
- بازیگران: دیوید ناتن، جنی اگاتر، گریفین دان
- محصول: ۱۹۸۱
- امتیاز متاکریتیک: ۵۵ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۵ از ۱۰
در فیلم چشمگیر «گرگنمای آمریکایی در لندن»، دو دانشجوی آمریکایی به نامهای دیوید و جک مورد حملهی یک گرگینه قرار میگیرند. دیوید تا حد مرگ مجروح میشود، اما جک قسر در میرود و زنده میماند. جک شروع به دیدن کابوسهایی در مورد حمله به مردم میکند، اما بعدا که روح دوستش در کنار قربانیان ظاهر میشود، متوجه میشود که آن چیزهایی که میدید فقط کابوس نبودند. در نهایت او به این نتیجه میرسد که جان خود را بگیرد تا به زنجیرهی کابوسهایش پایان دهد.
برای صحنهی دو و نیم دقیقهای تبدیل انسان به گرگینه ماهها برنامهریزی شد. برای تغییر جک از انسان به حیوان ترکیبی از رباتیک و پروتز استفاده شد. برای دستیابی به بازسازی صورت از دو جمجمهی رباتیک استفاده شد و آنها از یک در کاذب برای گرفتن عکسهای تمام قد استفاده کردند تا بدن گرگ مصنوعی را از کمر به پایین نشان دهند. این صحنهی بسیار موفق، از آن زمان به عنوان یکی از نمادینترین صحنههای تاریخ فیلمهای ترسناک شناخته شده است.
۹. ده فرمان (The Ten Commandments)
- کارگردان: سیسیل بی دمیل
- بازیگران: چارلتون هستون، یول برینر، آن بکستر
- محصول: ۱۹۵۶
- امتیاز متاکریتیک: –
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۹ از ۱۰
«ده فرمان» یک درام مذهبی حماسی است که حضرت موسی را به تصویر میکشد که به عبریان کمک میکند تا از بند بردگی در مصر رها شوند. اینکه موسی چگونه در خانوادهی فرعون به فرزندخواندگی پدیرفته میشود داستان مشهوری است، با این حال، سالها بعد، گذشتهاش فاش و او از مصر رانده میشود. در حالی که در بیابان زندگی میکند، خداوند به او دستور میدهد تا عبریان را نجات دهد. این داستانی است که بارها برای فیلم و سریال اقتباس شده است.
اما در فیلم ۱۹۵۶ تلاش جلوههای ویژه در جدا کردن دریای سرخ بسیار برجسته است. به منظور خلق دیوارههایی از آب، آنها فیلمهایی از ریختن مداوم آب را ضبط کردند و سپس تصاویر را به به صورت مکرر چرخاندند تا به صورت دیوار به نظر برسند. ممکن است ساده به نظر برسد، اما این عمل در زمان خود سختترین کار ممکن بود و حدود شش ماه طول کشید تا تکمیل شود.
۸. بیگانه (Alien)
- کارگردان: ریدلی اسکات
- بازیگران: سیگورنی ویور، تام اسکریت، جان هرت
- محصول: ۱۹۷۹
- امتیاز متاکریتیک: ۸۹ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۸.۵ از ۱۰
در فیلم چشمگیر «بیگانه»، پس از دریافت تماسی مشکوک از ماه، خدمهی یک سفینهی فضایی موظف به بررسی میشوند. متاسفانه تنها پس از فرود بر روی ماه برای خدمه معلوم میشود که آن تماس در واقع یک هشدار بود. مشکلات آنها فقط از اینجا ادامه مییابد که بیگانگان سوار فضاپیمای آنها و باعث هرج و مرج و مرگ تقریبا تمام سرنشینان میشوند.
خاطرهانگیزترین صحنهی این فیلم که احتمالا برای بسیاری که حتی آن را ندیدهاند نیز شناخته شده است، صحنهای است که یکی از اعضای خدمه پس از بیرون زدن یکی از موجودات فضایی از سینهاش جان خود را از دست میدهد. یک بدن مصنوعی و لاشههای یک جانوری که قبلا مرده بود برای این صحنه استفاده شد. علاوه بر این، دو نفر زیر میز پنهان شده بودند و آماده بودند تا خون مصنوعی را بیرون بریزند. آنچه واقعا ارزش جلوههای ویژه را در اینجا بالا میبرد، واکنش بازیگران بود. از پیش به آنها اعلام نشده بود که منتظر بیرون آمدن موجود بیگانه از قفسهی سینهی قربانی باشند، بنابراین واکنشهای واقعی آنها این صحنه را جذابتر میکند. گاهی اوقات واقعا به جلوههای ویژهی کامپیوتری فانتزی نیاز نیست، فقط باید به روشهای روایت عالی برای طراحی صحنه تکیه کرد.
۷. کینگ کونگ (King Kong)
- کارگردان: مریان کوپر، ارنست بی شوددزاک
- بازیگران: فی ری، ورا لوییس، رابرت آرمسترانگ
- محصول: ۱۹۳۳
- امتیاز متاکریتیک: ۹۰ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۹ از ۱۰
در فیلم «کینگ کونگ» میبینیم که کارگردان کارل دنهام و عواملش برای ساخت فیلم به جزیرهی شوم جمجمه میروند. هیچ کس برای چیزی که قرار بود در جزیره با آن مواجه شود آمادگی نداشت و هیچ کس نمیتوانست تصور کند که کونگ، گوریل غول پیکری انتظارشان را میکشد. پس از یک تجربهی خطرناک در جزیره، عوامل فیلم کونگ را زندانی کرده و او را به عنوان یک وسیلهی سرگرمکننده به نیویورک میبرند. این در نهایت منجر به صحنهی مشهور بالا رفتن کینگ کونگ از ساختمان امپایر استیت میشود.
«کینگ کونگ» از زمان انتشار نسخهی اصلی در سال ۱۹۳۳ بارها بازسازی شده است، با این حال، هیچ یک از بازسازیها همان سطح جذابیتی که جلوههای ویژهی سادهی نسخهی اصلی داشت را ندارند. «کینگ کونگ» اصلی از استاپ موشن برای خلق کونگ و بسیاری دیگر از موجودات ماقبل تاریخ که در جزیرهی جمجمه یافت شدند استفاده کرد. عوامل فیلم این را یک چالش میدانستند که فیلمهای لایواکشن را با فیلمهای استاپموشنی که به طور جداگانه تهیه شده بودند ترکیب کنند. با این حال، آنها موفق شدند به طور موثر این دو عنصر را بدون زحمت در زمان خود ترکیب کنند.
۶. جادوگر شهر آز (The Wizard of Oz)
- کارگردان: ویکتور فلمینگ
- بازیگران: جودی گارلند، فرانک مورگان، ری بولگر
- محصول: ۱۹۳۹
- امتیاز متاکریتیک: ۹۲ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۸.۱ از ۱۰
در فیلم چشمگیر«جادوگر شهر آز» شما را به ماجراهای مهیج دوروتی در سرزمین آز میبرد. این یک ماجراجویی در جادهی آجری زرد است که دوروتی به همراه سگ کوچک و قابل اعتمادش توتو، و دوستان تازه پیدا شده، باید راه بازگشت به خانه را پیدا کند.
دشوارترین جلوهی ویژهای که باید در این فیلم استفاده میشد این بود که چگونه میتوان گردبادی را به بهترین نحو خلق کرد که دوروتی را به سرزمین آز بفرستد. برای خلق شکل درست گردباد، یک تکه پردهی سبز به طول ۳۵ فوت دور توری محافظ لانه مرغی پیچیده شد. یک دستگاه چرخاننده توسط جرثقیل نگه داشته شد و به ماشینی که در امتداد مسیر حرکت میکرد وصل شد تا حرکت چرخشی ایجاد کند. تمام جنبههای دیگر صحنه، مانند لانهی مرغ و انبار، به صورت مینیاتوری ساخته شده است. از ماشینهای تولید باد و گرد و غبار برای افزودن جلوههای بیشتر استفاده شد. هنگامی که سکانس گردباد کامل شد، این فیلم به صورت مجزا پشت سر بازیگرانی که در صحنه حضور داشتند پخش شد.
۵. جنگ ستارگان؛ قسمت پنجم- امپراتوری ضربه میزند (The Empire Strikes Back)
- کارگردان: اروین کرشنر
- بازیگران: مارک همیل، هریسون فورد، کری فیشر
- محصول: ۱۹۸۰
- امتیاز متاکریتیک: ۸۲ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۸.۷ از ۱۰
در «جنگ ستارگان؛ قسمت پنجم- امپراتوری ضربه میزند» اسکای واکر، هان سولو، چوباکا و پرنسس لیا، همه مجبور میشوند یک بار دیگر با نیروهای امپراتوری مواجه شوند. این فیلم با دوئل اکشن معروف لوک و دارث ویدر و افشای تکان دهندهی رابطهی آنها به عنوان پدر و پسر به پایان میرسد.
حدود ۱۰۰ نفر به طور خستگیناپذیر برای خلق نزدیک به ۶۰۰ افکت مختلف که در طول فیلم استفاده شد کار کردند. طیف وسیعی از روشهای جلوههای ویژه مانند استاپموشن، وسایل نقلیه با اندازهی واقعی و مدلهای مینیاتوری مورد استفاده قرار گرفت. یکی از جلوههای ویژهی قابل توجه، موجوداتی که در سیارهی هاث حضور دارند است که با استفاده از ترکیبی از مینیاتورها و یک لباس در مقیاس کامل برای نمای نزدیک خلق شدند. برای تصمیم در مورد این موجودات تامل زیادی لازم بود. با این حال، نتیجهی نهایی به کمک دو روش متفاوت استفاده از جلوههای ویژه بدست میآید تا چیزی واقعا بهیادماندنی خلق کند.
۴. آروارهها (Jaws)
- کارگردان: استیون اسپیلبرگ
- بازیگران: روی شایدر، رابرت شاو، ریچارد درایفس
- محصول: ۱۹۷۵
- امتیاز متاکریتیک: ۸۷ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۸.۱ از ۱۰
در فیلم چشمگیر «آروارهها»، جامعهی کوچک جزیرهی آمیتی به دنبال ورود یک کوسهی سفید بزرگ که انسانها را شکار میکند، آرامشش را از دست داده است. به نظر میرسد که این موجود فقط یک کوسهی سفید بزرگ نباشد، و جزیرهی کوچک به زودی میزبان گروه بزرگی از شکارچیان آماتور میشود که امیدوارند به ازای کشتن این جانور خونخوار جایزهی دندانگیری دریافت کنند.
کوسهای که در فیلم مشاهده میشود با استفاده از روشهای مختلف ترکیبی ساخته شد. برای ساخت بدن کوسه از تعدادی انیماترونیک استفاده و از زوایای مختلف عکسبرداری شد. با این حال، شناور شدندش کار سادهای نبود، و خلق موجودی که تا حد زیادی واقعی به نظر برسد موضوع چالشبرانگیزی بود. با این حال، با توجه به نتیجهی نهایی، این کار به خوبی انجام شده است. علاوه بر انیماترونیک، از فیلمهای واقعی یک کوسهی ۱۵ فوتی که در آب شناور بود به بقیهی قسمتهای فیلمبرداری اضافه شد.
۳. سیارهی میمونها (Planet of the Apes)
- کارگردان: فرانکلین جی شافنر
- بازیگران: رودی مکداوال، موریس اوانس، کیم هانتر
- محصول: ۱۹۶۸
- امتیاز متاکریتیک: ۷۹ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۸ از ۱۰
فیلم چشمگیر «سیارهی میمونها» شما را به دنیایی میبرد که در آن نقشها برعکس شدهاند. میمونها گرداندن جزیره را برعهده دارند و انسانها بَردهاند. فضانوردی به نام جورج تیلور از خواب زمستانی بیدار شده و متوجه شود که سفینهاش در سیارهای عجیب سقوط کرده است. او اسیر، و به شهر برده میشود، اما این تنها شروع مشکلات او است.
این فیلم برای موفقیت در جذب بینندگان به خط داستانی جذاب خود به جلوههای ویژهی کامپیوتری نیاز نداشت. به دلیل طراحی صحنهها و مکانهای فیلمبرداری، «جزیرهی میمونها» به یکی از محبوبترین فیلمهای علمی-تخیلی تمام دوران تبدیل شد. با این حال، قابل توجهترین تکنیکهای گریم فوقالعاده چشمگیر بود که برای خلق میمونها استفاده شد. در واقع، تکنیکها آنقدر چشمگیر و جلوتر از زمان خود بودند، که به نظر میرسد استفاده از گریم جلوههای ویژه را بازتعریف کرده است و هنوز هم امروزه به عنوان نمونههای الهامبخش استفاده میشوند.
۲. ۲۰۰۱- ادیسه فضایی (۲۰۰۱: A Space Odyssey)
- کارگردان: استنلی کوبریک
- بازیگران: کایر دالی، گری لاکوود، ئیلیام سیلوستر
- محصول: ۱۹۶۸
- امتیاز متاکریتیک: ۸۴ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۸.۳ از ۱۰
در فیلم چشمگیر علمی-تخیلی حماسی «۲۰۰۱: ادیسهی فضایی»، بشر باید جرات به خرج دهد و کشف کند که چه کسی یا چه چیزی مونولیتهای مرموز را روی زمین و روی ماه قرار داده است. در صورت موفقیت در ماموریت، گام بعدی تکامل برای نوع بشر آشکار خواهد شد. با کمک هوش مصنوعی، انسانها ماموریت خود را انجام میدهند، اما همه چیز به طرز وحشتناکی اشتباه پیش میرود. سیستم هوش مصنوعی در فضاپیما اشتباه مرگباری را مرتکب میشود و بیشتر خدمه را میکشد و سپس سعی میکند با کشتن کسانی که زنده ماندهاند، اشتباه خود را پنهان کند. تنها بازمانده برای زنده ماندن و موفقیت در ماموریت خود و فاش کردن مرحلهی بعدی تکامل، باید از سیستم هوش مصنوعی پیشی بگیرد.
چشمگیرترین صحنه که در آن از جلوههای ویژه استفاده شده است صحنهی دروازهی ستارهای است که با استفاده از عکاسی اسلیت اسکن به دست آمده است. این فیلم در واقع موفق شد این تکنیک را پیش ببرد و آن را حتی برای رسیدن به یک لحظهی فوقالعاده شگفتانگیز کامل کند.
۱. چه کسی برای راجر ربیت پاپوش دوخت؟ (Who Framed Roger Rabbit ?)
- کارگردان: رابرت زمیکس، ریچارد ویلیامز
- بازیگران: باب هاسکینز، چارلی فلیسشر، کریستوفر لوید
- محصول: ۱۹۸۸
- امتیاز متاکریتیک: ۸۳ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۷ از ۱۰
در فیلم چشمگیر، نامتعارف و دوستداشتنی «چه کسی برای راجر رابیت پاپوش دوخت؟» راجر، ستارهی کارتونی، کارآگاه ادی والیانت را در تلاشی ناامیدکننده به کار میگیرد تا بفهمد آیا همسرش، جسیکا رابیت، به او خیانت میکند یا خیر. با این حال، زمانی که راجر به قتل متهم میشود، او و ادی با یکدیگر همکاری میکنند تا مقصر واقعی را پیدا کنند، و از اینجا است که نقشه به کلی عوض میشود.
این فیلم به دلیل ترکیب باورنکردنی از بازیگران واقعی و انیمیشن مورد استقبال قرار گرفت. اگر بگوییم کار سادهای بود، بیانصافی است. فیلم ابتدا با استفاده از بازیگران واقعی فیلمبرداری، و سپس هر عنصر انیمیشن به صورت دستی ترسیم شد. با وجود اینکه نمونههای زیادی برای مقایسه وجود ندارد، با این حال هیچ فیلمی از آن زمان تاکنون نتوانسته است به طرز درخشانی مانند «چه کسی برای راجر ایبرت پاپوش دوخت؟» لایواکشن را با انیمیشن ترکیب کند.
منبع: movie web