۱۰ بازی با بهترین دیالوگهای تاریخ؛ از آلن ویک تا لست آو آس
وقتی هر رسانهای، چه فیلم باشد چه سریال به پایان میرسد، عامل تعیینکنندهی واقعی کیفیت آن معمولا چیزهایی است که در مورد آن به خاطر سپرده میشود. یک پایان بد میتواند یک تجربهی عالی را نیز خراب کند، همانطور که یک پایان خوب اغلب میتواند اثری که افتضاح بوده را تا حد زیادی نجات دهد. در حالی که بازیکنان به احتمال زیاد گیمپلی بازی را قبل از هر چیز دیگری به خاطر میآورند اما برخی از بازیها به خاطر روایت و دیالوگهایشان شگفتانگیز در نظر گرفته میشوند.
در حالی که اوایل تاریخ صنعت بازی، سازندگان روی دیالوگ و داستان بخاطر فناوری محدود کمتر تمرکز میکردند اما اکنون دیالوگهای عالی به استانداردی برای صنعت بازی تبدیل شدهاند و به راحتی میتوان متوجه شد که یک بازی چه زمانی برجسته است. از آثار کلاسیکی مانند اساسینز کرید ۲ (Assasin’s Creed ۲) گرفته تا شاهکارهای روایی مدرنتری مانند رد دد ریدمپشن ۲ (Red Dead Redemption ۲)، دیالوگها آنقدر برای صنعت بازی مهم شدهاند که اغلب میتوانند بخشهای دیگر این رسانه را نیز تحت الشعاع خود قرار دهند.
۱۰. The Walking Dead
تهیهکننده: Telltale Games / سازنده: Telltale Games
سال انتشار: ۲۰۱۲
پلتفرم: Android, iOS, PC, Nintendo Switch, PS3, PS4, PS Vita, Xbox 360, Xbox One
با اینکه استودیوی تلتیل گیمز (Telltale Games) در سال ۲۰۱۸ تعطیل شد اما آثار روایتمحور آنها از جذابترین تجربهها در طول تاریخ صنعت هستند. این بازی به بخشهایی تقسیم میشد که به طور منظم منتشر میشدند و به افراد حس یک سریال را میداد. چیزی که بازی مردگان متحرک را از دیگر بازیها متمایز میکرد، ماهیت تعاملی آن بود و اینکه چگونه انتخاب هر دیالوگ توسط یک بازیکن تأثیر زیادی بر داستان بازی داشت.
این بازی بازیکنان را در نقش لی اورت (Lee Everett)، یک معلم تاریخ و جنایتکار سابق قرار میدهد. بازیکنان باید به او کمک کنند تا از کلمنتاین (Clementine) که او را مانند یک پدر میبیند، مراقبت کند. هر گزینهی اجرای دیالوگ اغلب با عبارت «فلان شخص این را به یاد خواهد داشت» میآید که به بازیکنان کمک میکند بدانند که انتخابهای آنها دارای عواقبی است و داستان کاملا خطی نیست. شاید استودیو از بین رفته باشد، اما میراث این بازی و تأثیر آن بر نحوهی تعامل با بازیها در صنعت تا سالهای آینده در قلب طرفداران باقی خواهد ماند.
۹. سری The Alan Wake
سازنده: Remedy Entertainment
استودیوی رمدی اینترتینمنت در سال ۱۹۹۵ در شهر اسپو در فنلاند تأسیس شد و از آن زمان تاکنون، این شرکت داستانهای فوقالعادهای را به گیمرها تحویل داده است. از بازی مکس پین (Max Payne) گرفته تا کنترل (Control)، استودیوی رمدی تقریبا ۳۰ سال است که دنیاهایی باشکوه و شخصیتهایی خارق العادهای را خلق کرده است. هرچند بهترین دیالوگهای آنها در سری بازی الن ویک وجود دارد، زیرا این سری یک شاهکار داستاننویسی در سبک ترسناک و هیجانی است. دنبالهی بازی به خاطر داستان خارقالعاده و عملکرد و دیالوگهای باورپذیر شخصیتهای اصلیاش جوایز متعددی دریافت کرد. الن ویک یکی از جذابترین پروتاگونیستها در صنعت بازی است و دیالوگهای او این را از طریق ترکیبی از شهرت و ترس به تصویر میکشد. در حالی که طرفداران چندین سال منتظر ماندند تا دنبالهای برای بازی اول ببینند، نسخهی دوم ارزش این انتظار را داشت، زیرا دیالوگها و روایت آن از بهترینها در صنعت بازی هستند.
۸. Night in the Woods
تهیهکننده: Finji / سازنده: Infinite Fall
سال انتشار: ۲۰۱۷
پلتفرم: PC, PS4, Xbox One, Nintendo Switch, iOS
بازیهای ساخته شده توسط استودیوهای مستقل اغلب بهترین دیالوگها را دارند و بازی شب در جنگل نیز یکی از برجستهترین آثار در این زمینه است. این بازی با داستان فوقالعاده بر مشکلات قهرمان داستان یعنی می (Mae) تمرکز میکند، در حالی که او سعی میکند پس از انصراف از دانشگاه با مشکلات زندگیاش مقابله کند. بخش جذاب دیالوگهای این بازی نحوهی صحبت کردن هر شخصیت است. هر یک از چهار شخصیت اصلی یعنی می، بی(Bea)، گرگ (Gregg) و آنگوس (Angus) به گونهای صحبت میکنند که منعکسکنندهی یک ویژگی شخصیتی اصلی است. این اجازه میدهد تا هر دیالوگی که بازیکن انتخاب میکند از قبلی متفاوت باشد، حتی اگر در نهایت تأثیری جزئی بر داستان کلی داشته باشد. دیالوگهای این بازی کاملا جذاب هستند و بازیکنان را با رمز و راز بازی درگیر نگه میدارد.
۷. Assassin’s Creed II
تهیهکننده: Ubisoft / سازنده: Ubisoft Montréal
سال انتشار: ۲۰۰۹
پلتفرم: PS3, Xbox 360, PC, PS4, Xbox One, Nintendo Switch
تعداد کمی از بازیهای سبک جهان باز توانایی رقابت با درام و تنش موجود در دیالوگهای بازیهای اول سری اساسینز کرید را دارند. در حالی که این سری بازی ممکن است در برخی از جنبههای نویسندگی در نسخههای جدیدتر ضعیف عمل کرده باشد، اما بازی اساسینز کرید ۲ همچنان به عنوان یکی از بهترین بازیهای ماجراجویی تاریخ از منظر نویسندگی باقی مانده است. در طول این بازی، بازیکنان نقش اتزیو (Ezio) را بر عهده میگیرند که در سرتاسر ایتالیا میرود و اعضای تمپلارها را نابود میکند و سپس به دنبال رودریگو بورجیا (Rodrigo Borgia)، مردی که پدرش را به قتل رساند، میرود. دیالوگهای بازی مملو از درام اما همچنین طنز و شوخ طبعی هستند، در حالی که به تصویر کشیدن لئوناردو داوینچی (Leonardo da Vinci) در این بازی به عنوان یک شخصیت جانبی یکی از موارد جالب است. در حالی که این سری بازی در طول سالها ابهت خود را از دست داده و روایتهای آن سادهتر شدهاند اما این بازی همچنان به عنوان یک داستان خارقالعاده در مجموعه باقی مانده است.
۶. NieR: Automata
تهیهکننده: Square Enix / سازنده: PlatinumGames
سال انتشار: ۲۰۱۷
پلتفرم: PS4, PC, Xbox One, Nintendo Switch
بسیاری از آثار داستانی که شامل رباتها، اندرویدها، سایبورگها و مواردی از این دست هستند، اغلب گفتوگوهایی دارند که غیرانسانی بودن آنها را منعکس میکند. در واقع این دیالوگها غیرواقعی به نظر میرسند و باعث میشوند بازیکنان نتوانند در داستان بازی غرق شوند. خوشبختانه، بازی نیر: آتوماتا ساختهی پلاتینیوم گیمز از این عادت اجتناب میکنند و موفق میشود برخی از دوستداشتنیترین دیالوگها را در تاریخ بازی ارائه دهد. در این بازی، بازیکنان در نقش ۲B بازی میکنند که به همراه خود یعنی ۹S در دنیایی پساآخرالزمانی کاوش میکند. دو شخصیت اصلی کاملا متفاوت رفتار میکنند که باعث میشود دیالوگهای آنها جذابتر شود. به طور کلی، این بازی اکشن با شخصیتهای دوستداشتنی نه تنها یک تجربهی سرگرمکننده است، بلکه یک اثر فوقالعاده است که بازیکنان را تا مدتها پس از اتمام، به فکر آن میاندازد.
۵. سری The Ace Attorney
تهیهکننده: Capcom / سازنده: Capcom
لازم نیست هر بازی حتما دیالوگهای جدی داشته باشد و برخی از بازیها حتی با ساختن روایتهای کمدی از این امر اجتناب میکنند. سری بازی The Ace Attorney بهترینهای هر دو سبک را در خود جای داده، زیرا دیالوگهای آن در عین حالی که لحن جدی خود را حفظ میکند، شوخ و هوشمندانه نیز هستند. این رمان بصری از کپکام یکی از دیدنیترین درامها در دنیای بازی است و شخصیتهای آن یکی از دلایل اصلی این ویژگی هستند. در طول سری، بازیکنان نقش فینیکس رایت (Phoenix Wright)، یک وکیل مدافع شگفتانگیز را بازی میکنند که اغلب وظیفهی رسیدگی به سختترین پروندهها را بر عهده دارد. این منجر به ساخت دیالوگهای خندهداری میشود، از جمله بازجویی بازیکنان از یک طوطی برای اینکه بفهمند چگونه رقیبشان متهم به قتل شده است. مواردی از این دست در سراسر این سری بازی رایج است که این مجموعهی داستانمحور را به یکی از بهترین رمانهای بصری تاریخ تبدیل میکند.
۴. The Stanley Parable
تهیهکننده: Galactic Cafe / سازنده: Galactic Cafe
سال انتشار: ۲۰۱۳
پلتفرم: PC
به نظر میرسد برخی از بازیکنان از ایدهی سبک شبیهساز پیادهروی یعنی بازیای که به طور کامل توسط روایت خود با عناصر بسیار جزئی در گیمپلی با هدف از بین بردن یکنواختی بازی هدایت میشود بیزار هستند. این باعث میشود که برخی از بازیکنان تجربههای جذاب و اغلب مبتکرانه مانند دث استرندینگ (Death Stranding) و استنلی پربل را از دست بدهند. برخی از بازیها سعی میکنند تفسیری بر زندگی انسانها باشند و این بازی یکی از بهترینها در انجام این کار است. در سراسر این بازی، بازیکنان نقش استنلی را ایفا میکنند، یک پروتاگونیست که داستانش کاملا بدست راوی گفته میشود که در تلاش است تا بازیکنان را در مسیر خود به جلو سوق دهد. جذابترین بخش بازی وقتی بازیکنان از راوی اطاعت نمیکنند، اتفاقی است که برای دیالوگها میافتد، زیرا داستان کاملا تغییر میکند. در حالی که ممکن است برخی از این بازی را خستهکننده بدانند، توضیحات آن در مورد ماهیت سرنوشت انسان و همچنین طراحی جذاب بازی به طور کلی آن را به تجربهای جالب برای همه تبدیل میکند.
۳. Red Dead Redemption 2
تهیهکننده: Rockstar Games / سازنده: Rockstar Games
سال انتشار: ۲۰۱۸
پلتفرم: PS4, Xbox One, PC
در عصر مدرن رسانهها، یافتن اثری در ژانر وسترن که برای بازیکنان و بینندگانش دوستداشتنی و نه صرفا تقلیدی از داستانهای قدیمی که بسیار بهتر از همتایان مدرن خود بودند باشد، دشوار است. خوشبختانه بازی رد دد ریدمپشن ۲ از استودیوی راکاستار گیمز یکی از بهترین بازیهای وسترن و البته تاریخ است که نویسندگی خارقالعادهی آن در کنار عوامل دیگر باعث شده این اثر شگفتانگیز به جوایز متعددی دست یابد. آرتور مورگان (Arthur Morgan)، شخصیت اصلی بازی، یکی از جذابترین شخصیتهای بازیهای جهان باز است و داستان غمانگیز او برای همهی بازیکنان جذاب است. در حالی که سایر بازیهای این مجموعه نیز با به تصویر کشیدن غرب وحشی عالی هستند، اما این بازی خارقالعاده بخاطر نویسندگی بهتر خود نسبت به دیگر نسخهها برتری مییابد و تجربهای است که نباید از دست رود.
۲. Hades
تهیهکننده: Supergiant Games / سازنده: Supergiant Games
سال انتشار: ۲۰۲۰
پلتفرم: PC, Nintendo Switch, PS4, PS5, Xbox One, Xbox Series X/S, iOS
اکثر بازیهای روگلایک به طور کامل روی گیمپلی خود تمرکز میکنند و داستانی نسبتا ساده ارائه میدهند تا به نوعی توضیح دهند که چرا بازیکنان بعد از هر تلاش ناموفق به اول بازی بازمیگردند. بازی هیدس ساختهی استودیوی سوپرجاینت گیمز در این مسیر قرار نمیگیرد، زیرا هر یک از شخصیتها و همچنین دیالوگهای آنها به طرز خارق العادهای نوشته شده است تا روایتی غنی ارائه دهد که تصویری عالی از اساطیر یونان است. در داستان این بازی، قهرمان داستان یعنی زاگرئوس (Zagreus) تلاش میکند تا با شکست دادن پدرش، هیدس، از دنیای مردگان فرار کند تا با مادرش ملاقات کند. در حالی که اکثر بازیهای روگلایک در این فرض اولیه متوقف میشوند، این بازی اینطور نیست و در عوض برای هر شخصیت المانهای جذاب و ظریفی ارائه میکند که باعث میشود بازیکنان حتی پس از اتمام داستان اصلی، بخواهند که دوباره بازی را انجام دهند.
۱. سری The Last of Us
تهیهکننده: Sony Interactive Entertainment / سازنده: Naughty Dog
سری بازی لست آو آس حاوی برخی از محبوبترین دیالوگها در تاریخ بازیهای ویدیویی است و همچنین معیاری برای مورد قضاوت قرار دادن بقیهی داستانهای بازیهای مدرن است. در حالی که اکثر بازیها در درام، کمدی یا ترسناک برتری دارند، سری بازی موفق پساآخرالزمانی استودیوی ناتی داگ در چند سبک موفق عمل میکند. پیوند بین جوئل (Joel) و الی (Ellie) یکی از بهترین روابط نوشته شدهی پدر و دختری در صنعت بازی است و چگونگی از هم جدا شدن آن دو نیز در نوع خود عالی کار شده است. در حالی که قسمتهای خاصی از دنبالهی بازی مورد انتقاد قرار میگیرند اما نمیتوان انکار کرد که این مجموعه داستان فوقالعاده با لیستی طولانی از دیالوگهای به یاد ماندنی دارد که در تاریخ صنعت بازی ماندگار هستند.
منبع: CBR