۱۰ عنصر اصلی و جدانشدنی سری بازیهای فاینال فانتزی
در سال ۱۹۸۷ یک کمپانی کوچک، ایدهها و سرمایهاش بهسرعت روبهاتمام میرفت. رئیس کمپانی در آن زمان، هیرونوبو ساکاگوچی تصمیم گرفت که آنها بدون جنگیدن به کارشان پایان نمیدهند و پروژهای نهایی را برای کمپانیاش آماده کرد. او تمامی منابعی که در اختیار و در دسترس داشت به کار گرفت تا آخرین محصول کمپانی را طراحی کند. این محصول قرار بود خداحافظی آنها با دنیای بازیسازی باشد.
این کمپانی اسکوئر بود و بازی پایانی آن، فاینال فانتزی.
در عرض بیست و پنج سال، فاینال فانتزی از آخرین رؤیای یک فرد به فرنچایز بازی ویدئویی تبدیل شد که دائماً در حال تغییروتحول است و دائماً جامعه گیمینگ را به جلو حرکت میدهد. آخرین شمارش نشان میدهد که حدود ۱۲۰ بازی در فرنچایز وجود دارند.
فاینال فانتزی یکی از معدود فرنچایزهایی است که بیش از صد میلیون نسخه فروش داشته و از عناوینی چون افسانه زلدا پیشی گرفته است. چه دوستدار این سری باشید چه نه باید معترف شد که فاینال فانتزی عرصه بازیهای ویدئویی را تحتتأثیر قرار داده است و بسیاری از نوآوریهای حاضر در این عرصه در نبود فرنچایز فاینال فانتزی دیده نمیشدند.
با این نوآوریها، فاینال فانتزی چگونگی بازیکردن را متحول کرده است. سریهای زیادی وجود ندارند که موفق به دستیابی به چنین دستاورد بزرگی شدهاند. اکثر بازیها تغییرات نامحسوسی در خود ایجاد میکنند مثل بهروزرسانی گرافیک، تغییر از پهلو پیمایشی به گرافیک رایانهای سهبعدی و دیگر موارد. بااینحال دیگر عناصر بازی ثابت باقی میمانند. اسکوئر (پیشازاین با نام اسکوئر سافت شناخته میشد و اکنون با نام اسکوئر انیکس) باعرضه هر بازی جدید نحوه ساخت دیگری را پیشرو گرفته است.
با وجود تغییرات در هر بازی فاینال فانتزی، چیزهایی وجود دارند که هرگز عوض نمیشوند و به ستونهای ثابت سری تبدیل شدهاند.
هشدار: خطر لوث شدن تعدادی از رویدادهای فرنچایز فاینال فانتزی
۱۰. شخصیت ابرشروری که به دنبال سیطره بر جهان است
خوب این مورد فقط به فاینال فانتزی اختصاص ندارد. هر بازی که تابهحال ساخته شده نوعی نبرد بین خیر و شر را به تصویر کشیده است که در آن آنتاگونیست به دنبال نابودی یا سیطره بر همه چیز است.
فاینال فانتزی ۱ به ما گارلند، شاهزاده قلمروی کورنلیا را نشان داد که بر پادشاه خود غضب کرده و دختر خودش را میرباید ولی مشخص میشود که او در حقیقت یک حلقهٔ زمانی به وجود آورده است که در آن هرگز نمیتواند بمیرد و میتواند هر زمان که بخواهد Four Fiends را اعزام کند تا همه را بکشند.
زموس در فاینال فانتزی ۴ از انسانها بیزار بود و باور داشت همه انسانها باید بمیرند و نژاد او، لوناری ها باید بر جهان فرمانروایی کنند. او از انسانها بهقدری متنفر بود که نفرتش پس از مرگ از بدنش خارج شد و به موجودی برای خودش تبدیل شد. سفیروث در فاینال فانتزی ۷ یک شهابسنگ را فرامیخواند تا سیاره را نابود کند تا او بتواند قدرت التیام بخشی سیاره را جذب کند. وین سولیدور انگیزهای سیاسیتر داشت اما او همچنان میخواست امپراطوریاش دیگر سرزمینها را شکست دهد تا او بتواند یگانه فرمانروا باشد.
اما اگر بخواهیم شرورترین شخصیت را از میان لیست بلندبالای آنتاگونیستها و اشرار فاینال فانتزی انتخاب کنیم تنها یک نفر به ذهن میرسد. میدانم که این انتخاب تعدادی قابلتوجهی از هواداران را ناراحت میکند ولی این عنوان به Emperor از فاینال فانتزی ۲ تعلق میگیرد. وقتی او کشته میشود از مردن سر بازمیزند و در عوض به جهنم رفته و در آنجا فرمانروایی میکند. اکثر شخصیتهای شرور به سیطره بر جهان رضایت میدهند اما به نظر میرسد Emperor تنها کسی باشد که به دنبال فتح جهان زیرین است.
۹. یک نبرد نهایی پس از نبرد نهایی
بله شما به پایان بازی رسیدهاید، میدانید این آخر داستان است. شما بهسختی جنگیدهاید، افراد مختلف را شکست دادهاید و تمامی دیالوگهای داستان را گوش دادهاید. این آخرش است، تقابل نهایی. وردها خوانده شدهاند، شمشیرها به حرکت درآورده شدهاند و افراد میمیرند تا اینکه به ضربه نهایی میرسیم. دشمن بر روی زمین میافتد و شما پیروز شدهاید تا اینکه…
این شخصیت از کجا آمد؟ یکی دیگر پس از باس پایانی سروکلهاش پیدا شد؟ البته معمولاً نبرد پایانی بعد از باس نهایی جای نگرانی ندارد. اکثر اوقات اگر تا به اینجای بازی رسیدهاید شکستخوردن در این نوع نبردها دشوارتر است. بههرحال حس آزاردهندهای درباره این کانسپت بهطورکلی وجود دارد که باید با کسی یا چیزی بجنگید آن هم وقتی فکر میکردید شخصیت بد داستان مرده است.
فاینال فانتزی ۷ سه نبرد علیه سفیروث داشت (آخرین نبرد را میتوان حساب نکرد). فاینال فانتزی ۸ حاوی چندین نبرد علیه جادوگر بود. وین سولیدور به یک اژدها تبدیل میشود. این اتفاق بهقدری رایج هست که من تعجب خواهم کرد اگر یک بازی فاینال فانتزی نبرد بعد از باس پایانی نداشته باشد.
۸. سلاحهای بیش از حد بزرگ
از همان آغاز کار، جنگجویان فاینال فانتزی سلاحهای عجیب غریبی داشتند. در طول نبرد، کلاس «مبارز» در فاینال فانتزی ۱ شمشیر بزرگی را به ناگهان بیرون میآورد که به نظر میرسد طولش هم اندازه قد مبارز است. فاینال فانتزی ۸ چشمهٔ خوبی از گان بلید به بازیکنان نشان داد. هرچند این سلاح بههیچعنوان کوچک نبود. در فاینال فانتزی ۹ زیدان دو خنجر دو لبه را داشت که در نبرد از آن استفاده میکرد.
در روزگار پلیاستیشن ۲، اندازهٔ شمشیر شاید بهخاطر حفظ رویکرد «واقعگرای» بازیها کوچکتر شده باشد اما آنطور که پیداست با فاینال فانتزی ۱۳ سازندگان تصمیم میگیرند دوباره به سراغ شمشیرهای بزرگ و پرطمطراق بروند. گان بلید لایتنینگ به نظر میرسید اندازهای قابلمدیریت کردن داشت تا اینکه او وارد نبرد شده و گان بلید بهاندازه یک انسان بزرگ میشد. علاوه بر این، شخصیتهای اصلی نیز تنها افرادی نبودند که سلاحهای بزرگ داشتند. مسلسل متصل به دست برت و نیزههای سید در فاینال فانتزی ۷ سایز قابلتوجهی داشتند و استاینر و بئاتریکس شمشیرهای بزرگی در فاینال فانتزی ۹ داشتند.
به نظر من کاور فاینال فانتزی ۷ شاید یکی از بهیادماندنیترین و مشهورترین تصاویر در بازیهای ویدئویی باشد. مردی تنها، ایستاده و با نگاه روبهبالا به آنچه که به نظر میرسد نوعی ساختمان باشد او دست بر روی سلاحش دارد و آماده مبارزه است. در پشت او یکی از بزرگترین و درازترین شمشیرها در تاریخ بازیهای ویدئویی دیده میشود.
۷. باهاموت
در سیاهچالها و اژدهایان پیشرفته، باهاموت اژدهای پلاتینیم و شاه اژدهایان خوب است. باهاموت فقط در یک بازی فاینال فانتزی حضور ندارد؛ فاینال فانتزی ۲. در هر بازی دیگر حداقل به نام باهاموت اشاره میشود. آنهایی که با فرنچایز آشنایی دارند میدانند که باهاموت یک موجود قابل احضار است که به تیم شما در نبرد کمک میکند. او یکی از قدرتمندترین احضارها در بازی است.
فاینال فانتزی ۱۲ این فرمول را تا حدی تغییر داد. در این بازی بهجای موجودات احضار شده، نام آنها برای کشتیهای جنگی امپراطوری مورداستفاده قرار گرفت و باهاموت نام ناو سرفرماندهی امپراطوری بود.
۶. هر بار چیزی متفاوت
ازآنجاییکه این مورد بهنوعی پیشزمینه این لیست است منطقی است که یکی از آیتمهای موجود در مقاله باشد. یکی از بهترین خصوصیات این سری، دستکم برای من این است که دائماً در حال تغییروتحول است. هر بازی در فرنچایز یک چیز متفاوت اضافه میکند یا آنچه که از قبل وجود داشته را کمی تغییر میدهد تا بازیکنان را بهسوی خود جذب کند. البته این روش همیشه باعث جذب بازیکنان نمیشود اما جعبهٔ معمای خوبی است تا با خود فکر کنید «خوب این بار چه چیزی متفاوت خواهد بود.»
فاینال فانتزی ۱ بازی به سبک نوبتی بود. با واردشدن به نبرد، بازیکن تصمیماتی میگیرد و سپس نبرد رخ میدهد. نخستین بازی سری حتی بازیکن را مجبور میکرد به میزان آسیبی که هر شخصیت وارد میکند فکر کند زیرا اگر یک دشمن در طول یک راند کشته میشد شخصیتهای بعدی که او را هدف گرفته بودند به طور اتوماتیک حملاتشان خطا میرفت.
فاینال فانتزی ۵ اولین بازی بود که نسخهٔ بینالمللی آن سیستم «کار» (Job) را به هواداران معرفی کرد و فاینال فانتزی ۶ سیستم محبوب Active Time Battle را با خود به همراه آورد. فاینال فانتزی ۷ زیرشاخهٔ مینی گیمها را متحول کرد که از آن زمان تاکنون در فرنچایز موردعلاقهٔ بازیکنان بودهاند و فاینال فانتزی ۱۰ اولین بازی بود که زاویهٔ دید سومشخص و صداگذاری داشت.
فاینال فانتزی ۸ سیستم Junction را معرفی کرد که در آن زمان بزرگترین تغییر در تمامی بازیهای سری بهحساب میآمد. استفاده از این سیستم اجازه شخصیسازی بینظیری میداد اما از طرف دیگر باعث شد بازی بهآسانی قابل «شکستن» شود. در عناوین دیگر اگر مایل بودید میتوانستید به بیرون رفته و هر دشمنی که بر سر راهتان پیدا میشد را بدون لحظهای تأمل بکشید. از این طریق شما تجربه فراوان به دست آورده و بهترین سلاحها را خریداری میکردید. در فاینال فانتزی ۸، دشمنان شما در کنار تیمتان سطحشان ارتقا پیدا میکند و اگر برای نسخهٔ سطح بالاتر این دشمنان آماده نبودید به دردسر میافتادید. بااینوجود، از طریق جادوی drawing، ورق بازیکردن و تبدیل دشمنانتان به ورق شما بهراحتی میتوانستید بهاندازهٔ کافی جادو به Guardian Forces انتقال دهید تا یک تیم توقفناپذیر را خلق کنید. این تغییر به مذاق هواداران سری چندان خوش نیامد. در خارج از ژاپن اکثر عناوین سری به جز فاینال فانتزیهای ۱ تا ۷ فراموش شده بودند و تعدادی از بازیها هنوز بهصورت بینالمللی عرضه نشده بودند.
بااینحال فاینال فانتزی ۷ بهواقع دیدگاه بازیکنان به بازیهای نقشآفرینی را دگرگون کرد. این ژانر دیگر برای علاقهمندان به سیاهچالها و اژدهایان نبود که عاشق سیستم مبارزهٔ نوبتی بودند. پس از موفقیت چشمگیر فاینال فانتزی ۷ بر روی پلیاستیشن، بازیکنان مشتاقانه چشمانتظار دنبالهٔ بعدی بودند اما برای بسیاری فاینال فانتزی ۸ عنوانی ناامیدکننده بود.
۵. مینی گیمها و مأموریتهای جانبی
هیچ فاینال فانتزی بدون چیزی که حواس بازیکن را داستان و مأموریت اصلی پرت کند فاینال فانتزی نمیشود و در اینجاست که مأموریتهای جانبی و مینی گیمها وارد گود میشوند. یکی از شاخصههای همواره ثابت بازیهای سری، حس نابودی قریبالوقوع است. بااینوجود بهاستثنای موارد انگشتشمار، ددلاین به خصوصی برای بازیکن وجود ندارد.
فاینال فانتزی ۱ و ۲ مأموریت جانبی نداشتند اما در عرضههای جدیدتر سیاهچالهایی به این بازیها اضافه شد که پس از پیشروی در بازی قابلدسترسی بود. فاینال فانتزی ۳ قابلیت پیداکردن و مبارزه با اودین را اضافه کرد که به یکی از رویدادهای تکرارشونده در طول بخش اعظمی از سری تبدیل میشود. فاینال فانتزی ۶ به بازیکنان Coliseum را اعطا کرد که شبیه Battle Square در فاینال فانتزی ۷ بود. فاینال فانتزی ۸ سیستم ورقبازی را شروع کرد که اولین مینی گیمی بود که میشد آن را با افراد عادی در خیابان بازی کرد. این سیستم در فاینال فانتزی ۹ نیز به کار گرفته شد و این بازی راه را برای فاینال فانتزی ۱۰ باز کرد تا BlitzBall را معرفی کند. فاینال فانتزی ۱۳ با وجود خطیبودنش امکان انجام مأموریتی را میداد که در آن به Fal Cie زندانی میشد کمک کرد تا به زندگی ای بدون درد ابدی برسند.
۴. چوکوبوها
این یکی شاید خندهدارترین مورد در مقاله باشد اما حقیقتش را بخواهید هیچچیز بهاندازهٔ سوارشدن بر یک پرنده بزرگ زردرنگ داد نمیزند «فاینال فانتزی». از فاینال فانتزی ۲، چوکوبوها در تمامی عناوین اصلی فاینال فانتزی و اسپینآفهای آن حضور داشتهاند و حتی بازیهایی تحت عنوان خودشان دارند. فاینال فانتزی ۸ قابلیتی داشت که بازیکنان اجازه میداد مینی گیم چوکوبو بازی را بهصورت مستقل اجرا و تجربه کنند.
چوکوبوها کارآمد هستند. آنها به شما اجازه میدهند مسافت زیادی را بدون رویارویی با دشمنان طی کنید. در بازهای که مکانیک رویدادهای اتفاقی طرفدار داشت این قابلیت به درد خیلی از بازیکنان خورد. موسیقی چوکوبو همیشه شاد و سرزنده است که به بازی لذت خاصی میبخشد خصوصاً که اکثر داستانهای فاینال فانتزی درباره نابودی جهان و بهپایانرسیدن بشریت است.
بازی Hot and Cold چوکوبو را میتوان یکی از اعتیادآورترین مینی گیمهای سری تلقی کرد. این بازی جوایز ارزشمندی را نیز شامل میشود زیرا شما نهتنها به دنبال Chocograph هستید که برای پیداکردن گنجهای مدفون استفاده میشود بلکه شما میتوانید گنجها و جوایز دیگری را طول بازی به دست بیاورید.
۳. لوث شدن اتفاق میافتد
این اتفاق مختص به سری فاینال فانتزی نیست. اکثر بازیهایی که خط داستانی دارند در آنها حداقل نوعی از لوث شدن رخ میدهد که ممکن است گاهی اوقات زودتر از بقیه باشد.
در فاینال فانتزی ۱ پس از شکست فیندها (fiend)، مشخص میشود که گارلند، شوالیهای که در ده دقیقه آغازین بازی شکست دادهاید در حقیقت دارد زمان و فضا را کنترل میکند و به رفیقش Chaos کمک میکند تا در یک حلقه زمانی دوهزارساله به فرمانروایی خود ادامه دهد. من همچنین شنیدهام که پیش از فاینال فانتزی ۷، مرگ گالوف در فاینال فانتزی ۵ «اریث میمیرد» فرنچایز بهحساب میآمد.
اسپویلر بزرگ همیشه دربارهٔ مرگ شخصیتها نیست. در فاینال فانتزی ۸ همهٔ اعضای تیم (به جز یک نفر) یکدیگر را میشناختند و در فاینال فانتزی ۱۳ اسم لایتنینگ، کلیر است.
یکی از چیزهایی که به تأثیر اسپویلر کمک میکند وقتی است که شمای بازیکن به یک شخصیت علاقهمند میشوید. به همین دلیل است که به نظرم مرگ اریث در فاینال فانتزی ۷ تا این حد تأثیرگذار بود. بهخاطر این نبود که بازیکن نمیتوانست رخدادن آن را پیشبینی کند بلکه به این خاطر بود که اریث چنان شخصیت دوستداشتنی بود که مرگ او شوک احساسی شدیدی را به بازیکن وارد میکند.
۲. سید
نام «سید» یکی از شناختهشدهترین اسامی در فاینال فانتزی است. بهاستثنای عرضهٔ اولیه فاینال فانتزی ۱، سید در تمامی بازیهای فرنچایز حضور داشته است. او همیشه یک شخصیت قابل بازی نیست ولی همیشه حاضر است و معمولاً کاری دررابطهبا پرواز انجام میدهد. طبق گفتههای هیرونوبو ساکاگوچی خالق فاینال فانتزی، سید بهصورت شخصیتی طراحی شده بود که بتواند در تمامی بازیها در فرمهای مختلف حضور پیدا کند. کاری که او تاکنون موفق به انجام آن شده است.
سید برای اولینبار در فاینال فانتزی ۲ دیده میشود و نقش یک خلبان کارمزدی را دارد. او بعداً به پایان بازی در کلکسیون Dawn of Souls اضافه میشود. اولین باری که سید شخصیت قابل بازی است در بازی فاینال فانتزی ۴ است. در فاینال فانتزی ۱۲ دو سید وجود دارند و در فاینال فانتزی ۱۳ سید نقش یک شخصیت شرور را دارد و جوانترین سید در کل فرنچایز است.
۱. موسیقی فوقالعاده
وقتی من یک بازی جدید فاینال فانتزی خریداری میکنم دربارهٔ یک چیز بههیچوجه نگرانی ندارم: موسیقی بازی. موسیقی هر بازی ای میتواند حال و هوای آن را منتقل کند. من دوباره و چندباره به ساندترک بازی گوش میدهم و هر بار، اتفاقاتی که در آن بخش از بازی رخ میدهند را بهوضوح بهخاطر میآورم. موسیقی یکی از ارکان اصلی و جداییناپذیر فاینال فانتزی است و در وسط این عظمت موسیقایی بیشتر از هر کس یک نفر حضور دارد: نوبوو اوئماتسو
اوئماتسو در سال ۱۹۸۶ توسط اسکوئر به استخدام درمیآید و پس از تعدادی پروژه که به موفقیت نمیرسند، او موسیقی کل فاینال فانتزی ۱ را مینویسد. این ساندترک بهعنوان اثر برجسته او شناخته نمیشود اما عرصه را برای آنچه که در آینده رخ میدهد آماده میکند. پس از ترک اسکوئر انیکس در سال ۲۰۰۴ و تأسیس استودیوی خود، اوئماتسو همچنان به خلق موسیقی برای این سری ادامه میدهد.
آهنگهای فرنچایز اغلب قابلتشخیص هستند و بازیکن را برای آنچه که قرار است رخ دهد آماده میکند. با اینکه ساندترک هر عنوان با عنوان دیگر متفاوت است برای من مبرهن است که موسیقی یکی از شاخصههایی است که به خلق این سری کمک کرده و در رسیدن آن به جایگاهی که امروزه در آن قرار دارد تأثیرگذار بوده است.
منبع: Gamefaqs