۱۰ کتاب برتر دربارهی خیانت که باید بخوانید
مفهوم خیانت مثل لکهای تیره بر روی پارچهای سفید، در میان آثار ادبی هم به خوبی خودنمایی میکند و توجه مخاطبین را به خود جلب میکند. سوژههایی چون خیانت به عشق و دوستی، به یک رؤیا یا توهم؛ خیانت به دیگران و به طبیعت و آرمانها. این بخشی از وضعیتیست که بشر با آن درگیر و اغلب به عنوان نشانه ضعف شخصیت به آن نگاه میکنند. اما برخی از این ۱۰ کتاب دربارهی خیانت به ما نشان میدهند که حتی نوعی تعصب ناشی از عشق یا ایمان کورکورانه نیز ممکن است منجر به خیانت شود.
برای مثال در رمان «شکستن نور» پسر نوجوان داستان به نام گابریل فکر میکند که به بهترین دوستش مایکل خیانت کرده است. اما وقتی بزرگتر میشود، متوجه میشود که به خودش خیانت کرده است؛ او خود واقعی و امیالش را سرکوب کرده و از این طریق با دورویی با دوستش رفتار کرده. هنگامی که تلاش میکند با گذشته خود کنار بیاید تا بتواند شادی و عشق را تجربه کند، درمییابد که بزرگسالانی که میتوانستند او و مایکل را در دوران کودکی نجات دهند، همگی مرتکب خیانت از راه خودفریبی، خودخواهی و غرورشان شده بودند. اما در نهایت، آنها هم فقط انسان بودهاند. نکتهی قابل تامل این است که وقتی با این مفاهیم در قالب یک اثر هنری خواه داستان، شعر، فیلم و … برخورد میکنیم. میتوانیم دید بهتری نسبت به این مفهوم داشته باشیم.
این ۱۰ کتاب به شما دیدگاههای تازهای دربارهی خیانت میدهند
آثار زیر از میان رمانهای جان لوکاره، موریل اسپارک و کارین آلتنبرگ انتخاب شدهاند و منعکسکننده یک نقص ابدی و ازلی در بشریت هستند که ممکن است خیانتکار را به اندازه فرد خیانتدیده آزرده خاطر سازد. این ۱۰ کتاب جذاب دربارهی خیانت را از دست ندهید.
۱. «پایان رابطه» اثر گراهام گرین
هر یک از آثار دیگر گراهام گرین هم میتوانستند در این لیست ۱۰ کتاب دربارهی خیانت حضور داشته باشند. اگر روزی بخواهیم برای داستانها و کتابهایی که حول محور خیانت نوشته میشوند استادی انتخاب کنیم، قطعا استاد مسلم این پلاتها گراهام گرین میبود. «پایان رابطه» در ۱۹۵۱ منتشر شده؛ روایت داستانی غمانگیز و زیبا درباره عشقی که توسط حسادت و احساس گناه فرومیپاشد. «پایان رابطه» اثر گراهام گرین در دوران پس از جنگ نوشته شده ولی پلات اصلی در لندن جنگ زده میگذرد و بهطور اجمالی بر اساس رابطه گرین با لیدی کاترین والستون نوشته شده است. وقتی عاشق سابق و حسود موریس بندریکس متوجه میشود که رقیب اصلی او برای جلب عشق سارا مایلز،باورهای ساراست، پایان رابطه در پرده تازهای ظاهر میشود. برای طرفداران فیلمهای دربارهی خیانت، این کتاب از بهترین گزینهها است.
۲. «مدهآ» اثر اوریپید
هیچچیز مانند افسانههای یونانی برای بررسی نیروها و انگیزههای پسِ عملکرد بشری مناسب نیستند. خیانت در اسطورهشناسی یونان امری تکرار شونده و بستری مناسب برای شناخت آن است. اما پیامدهای آن به ندرت به اندازه تراژدی انتقامجویی مشهور اوریپید، خشمگینانه و ویرانگر است. مدهآ توسط شوهرش جاسون به خاطر زن جوانتری خیانت میبیند و رها میشود. مدهآی ستمدیده، عصبانی و هراسان، در نهایت به ایدهی کشتن فرزندان خود میرسد. این عمل امروز شاید غیر قابل تصور باشد، اما متأسفانه بیسابقه نیست. اختلافات زناشویی بین جاسون و مدهآ با بینش روانشناختی و آیرونی عمیقی در این اثر توصیف شده است که این تراژدی را کاملاً مدرن جلوه میدهد.
۳. «بازمانده روز» اثر کازئو ایشیگورو
باز هم اگر بخواهیم در مقایسه با روایت مدهآ، سطح خشونت را در این اثر را با دیگر کتابها که دربارهی خیانت نوشته شدهاند بررسی کنیم. راوی داستان بازمانده روز آقای استیونز، یک راوی با خصایصی بازدارنده است. سرخدمت عمارت دارلینگتون، آقای استیونز با وقار، تصمیم میگیرد همکار ۲۰ سالهاش خانم کنتون را ملاقات کند. کیفیت بازدارندگی، همراه با وقار و وفاداری، بخشی از ایده کلانیست که آقای استیونز همیشه براساس آن زندگی کرده است. اما رمان با این درک سرخدمت سالخورده پایان مییابد که چگونه باورهایی که او را حمایت کردهاند، همزمان به خود او نیز خیانت کردهاند.
۴. «جهش گوزن» اثر شارون اولدز
اولدز خطابههایی را در مورد «طیف وفاداری و خیانت» در اخلاق شاعر روایت میکند که در آن وفاداری عنصری تماما ساکت است. اجتناب از گفتن حقیقت و افشای زندگی شخصی دوستان، نوعی خیانت در خانواده و خود فرد است. جهش گوزن شرحی از جداییست؛ پس از آنکه همسری، زنش را به خاطر یک زن دیگری ترک کرده است. این شعرها شخصی هستند، پر از غم و خاطراتی از رابطهی عمیق زناشویی، عشق و زندگی روزمره و فریب. اما در این اثر به جای پیمودن مسیر مخربی که مدهآ طی کرده است، اولدز با ملایمت با شوهر سابق خود رفتار میکند و در نهایت آزادی تازهای را که به دست آورده است تحسین میکند.
۵. «وقار خانم جین برودی» اثر موریل اسپارک
معجزهای بینظیر از ظرافت و ایجاز، و یک کلاسیک اسکاتلندی که درسی استادانه در ساختار روایت و هنر و مثال «هرچقدر کمتر بهتر است». محور داستان پیرامون معلم مدرسهای احساساتی، جذاب، شوخطبع و در نهایت تراژیک، به نام خانم جین برودی است. در ابتدا، صحبتهای او در مورد زیبایی و خوبی، جادوی اسرارآمیز و جذابیت، دخترانش را در مدرسه مارسیا بلین میفریبد، اما در نهایت همانها باعث سقوط او خواهند شد.
موریل اسپارک به عنوان یک زن جوان، یک شاعر، ویراستار ادبی و زندگینامهنویس در لندن پس از جنگ راه خود را دوباره پیدا کرد و به عنوان یک نویسنده داستان کوتاه بود که اولین بار به شهرت رسید، درست در پایان سال ۱۹۵۱، زمانی که مسابقه داستان کوتاه «ابزرور» را با داستان سوررئالیستی و در بخشهایی غنی و شاعرانه خود به نام «فرشته و زامبزی» برد.
«وقار خانم جین برودی» آنقدر کوتاه است که ابتدا به طور کامل در نیویورکر منتشر شد و سپس توسط انتشارات مکمیلان در بریتانیا در سال ۱۹۶۱ به صورت کتاب مجددا انتشار یافت. شخصیت خانم جین برودی «گاو شیرده» اسپارک شد و برای او شهرتی بینالمللی به ارمغان آورد، به ویژه پس از آنکه رمان به فیلمی به بازی مگی اسمیت تبدیل شد که برای بازی خود جایزه اسکار (بهترین بازیگر زن) را برد.
۶. «شهر فرشتگان؛ یا پالتوی دکتر فروید» اثر کریستا ولف
نویسنده و منتقد ادبی کریستا ولف در آلمان نازی بزرگ شد و در کودکی عضو اتحادیه دختران آلمانی، نسخه زنانه جوانان هیتلر بود. پس از جنگ خود را در آلمان شرقی یافت، جایی که مقام رسمی حزب کمونیسم شد. او در سال ۱۹۸۹، درست قبل از فروپاشی دیوار، از حزب خارج شد. «شهر فرشتگان» منتشر شده در سال ۲۰۱۰ است؛ درست یک سال قبل از مرگ او. این کتاب در راستای تلاش ولف برای توضیح اینکه چرا از ۱۹۵۹ تا ۱۹۶۳، او به نویسندگان دیگر در آلمان شرقی گزارش داده است نوشته شده. او ادعا میکند هیچچیز از گفتگوهای خود با عوامل اشتازی به یاد نمیآورد. او میگوید در پالتوی انکار فرویدی پیچیده شده بود _و اینکه توهمات برای مقابله با زندگی ضروری هستند.
۷. «جاسوسی که از سردسیر آمد» اثر جان لوکاره
جاسوسها خائنینی حرفهای هستند. ماهیت مخفیانه این حرفه، آنها را مستعد نوعی دورویی میکند که در آن یک بخش از شخصیت خودشان همیشه مشغول خیانت به بخش دیگر است. لوکاره موفق شده این پیچیدگی فریب را در بسیاری از شخصیتهایش منتقل کند. شخصیتهایی که اغلب مجبور به انجام اعمالی بیرحمانه توسط شرایط میشوند. اما «جاسوسی که از سردسیر آمد» را میتوان بهترین کتاب او دانست. این رمان که در سال ۱۹۶۳ نوشته شده است، حامل سبک فیلمنوآر است، با آن جانباز تنها و روحگریز از جنگ، که با ویسکی در مناظر شهری غمانگیز زیست میکند و سعی میکند کارش را درست انجام دهد و در نجات دختری که دوست دارد ناکام میماند. جاسوس بریتانیایی الک لیماس مأموریت آخر خود را قبل از اینکه بتواند از «سردسیر» بیرون بیاید، دریافت میکند. او لایهلایه فریب و خیانت را کشف میکند و در نهایت باید بین زندگی و وفاداری یکی را انتخاب کند.
۸. «درون پرانتز» اثر دیوید جونز
هر شرحی از جنگ جهانی اول میتواند به عنوان شهادتی از یک بشریت خیانتدیده خوانده شود. تی. اس. الیوت در مقدمه ۱۹۶۱ خود بر درون پرانتز (اولین بار در سال ۱۹۳۷ منتشر شد) این کلاژ شعر و نثر را یک «اثر نابغه» خواند. روایت از جان بال، یک سرباز ساده از یک گردان انگلیسی و ولزی، شروع میکند و با شرحی شگفتانگیز از حمله به جنگل مامتز در اولین روز نبرد سوم اوج میگیرد. همچنین حاوی اشاراتیست که به اسطورهشناسی انگلیسی و ولزی ایجاد میشود که روایت را از یکنواختی طولانی و وحشت انفجارهای جنگ کمی دور میکنند. آنچه این کشتار بیمعنی مردان جوان را از بقیه متمایز میکند، همدلی عمیقی است که آن را از بیهودگی جنگ جدا میسازد.
۹. «کفن» اثر جان بنویل
وقتی الکس وندر، قهرمان بسیار منفور داستان کفن، نامهای از زن جوان کس کلیو دریافت میکند، میترسد که قصد خیانت به او را داشته باشد. اما خیانت چیز پیچیدهای در این رمان است. الکس میگوید: «تمام عمرم دروغ گفتهام. دروغ گفتم تا فرار کنم، دروغ گفتم تا دوستم داشته باشند، دروغ گفتم برای قدرت و موقعیت؛ دروغ گفتم تا دروغ بگویم. این یک روش زندگی بود.» الکس که در جوانی هویت وندر را به سرقت برده بود تا از اخراج توسط نازیها فرار کند.
این رمان فوقالعاده، تاریک و درهمریخته دربارهی هویت، فریب و وجود خود است که خواننده را در مورد اینکه چه کسی و چه چیزی واقعاً مورد خیانت قرار گرفته دچار تردید کرد.
۱۰. «زندگی عزیز» اثر آلیس مونرو
مونرو در تمامی آثارش بدون پردهپوشی دربارهٔ زندگی مینویسد. خیانتهای کوچک و بزرگ، مانند رودخانه غلیان میکنند و در اونتاریوی زادگاه او، بهطور مداوم از داستانهای کوتاه او عبور میکنند. در «زندگی عزیز»، مجموعه داستانهای کوتاه او در سال ۲۰۱۲، مونرو بار دیگر به مزرعهای «در انتهای یک جاده طولانی» بازمیگردد. این همان جایی است که خودش از آن فرار کرده، خانه و خانواده را پشت سر گذاشته است. روشی که او از گذشته خانوادگیاش به عنوان متریال برای نوشتههایش استفاده میکند، خودش نوعی خیانت است. «زندگی عزیز» با این کلمات پایان مییابد: «ما درباره برخی چیزها میگوییم که آنها غیرقابل بخشش هستند یا اینکه ما هرگز خودمان را نخواهیم بخشید. اما ما انجام میدهیم – ما همیشه این کار را انجام میدهیم.»
منبع: guardian