۱۰ رمان استیمپانک خواندنی برای طرفداران داستانهای علمی-تخیلی
استیمپانک یک زیرژانر محبوب است که نسبت به آنچه تصور میشود طرفداران بیشتری دارد و به عنوان یک سبک نسبتا نوین در طول چند دهه جایگاه خوبی برای خود دستوپا کرده است. برای آشنایی با این زیرژانر و ۱۰ رمان استیمپانک برتر با ادامه مطلب همراه باشید.
استیمپانک یک زیرژانر علمی-تخیلی است که بر فناوری عصر ماشینهای بخار تمرکز دارد. علاوه بر این ویژگی بارز ژانر استیمپانک این است که داستانهایش در دوره ویکتوریایی اتفاق میافتد. به معنای سادهتر با داستانهایی طرفیم که در آن نویسندگان با استفاده از خلاقیت خود برای پیشبینی آنچه در این عصر عجیب اتفاق میافتد روایتهایی جذاب و بعضا پیچیده خلق میکنند.
در داستانهای استیمپانک میتوانید با نویسنده همراه شوید و در عصری که پر از شکوه و جلوه ویکتوریایی است، پیچیدهترین ماشینآلات و اختراعات غولپیکر را تصور کنید و به ناممکنترین جاهای دنیا، از قعر دریا تا نامنتهای فضا بروید و حتی ابعاد مختلف زمان را پشت سر بگذارید. رمانهای استیمپانک با همین ویژگیهای منحصربهفرد خوانندگان از هر سنی را به خود جلب میکنند و مثل داستانهای خواندنی و مهیج ژول ورن به هیچ زمانی محدود نمیشوند.
۱. بیستهزار فرسنگ زیر دریا (Twenty Thousand Leagues Under the Sea)
- نویسنده: ژول ورن
- مترجم: محمد نجابتی
- ناشر: ققنوس
- تاریخ انتشار شمسی: ۱۴۰۲
- تاریخ انتشار میلادی: ۱۸۷۰
«بیستهزار فرسنگ زیر دریا» یک رمان علمی-تخیلی ماجراجویی از نویسنده فرانسوی ژول ورن است. این کتاب ابتدا به صورت سریالی در سال ۱۸۶۹ و بعدا در قالب یک کتاب در سال ۱۸۷۰ منتشر شد. در سال ۱۸۷۳، اولین ترجمه از این رمان استیمپانک به زبان انگلیسی منتشر شد. این کتاب در زمان انتشار بسیار مورد تحسین قرار گرفت و یکی از چندین رمان موفق ورن بود.
«بیستهزار فرسنگ زیر دریا» در کنار رمانهای دیگر ژول ورن، ثروت و شهرت زیادی برایش به ارمغان آورد. در قرن بیستم چندین اقتباس سینمایی از کتاب ساخته شد، از جمله نسخه بسیار موفق دیزنی در سال ۱۹۵۴.
ماجرای رمان «بیستهزار فرسنگ زیر دریا» درباره پیر آروناکس فرانسوی، پروفسور تاریخ طبیعی و دستیار وفادارش کانسیل است که به فرمانده فاراگات و خدمهاش در کشتی به نام آبراهام لینکلن میپیوندند. ماموریت آنها یافتن و نابود کردن یک هیولای دریایی غولپیکر است که به کشتیهای سراسر اقیانوس حمله میکند. بعد از ماجراهای فراوان و پیدا کردن چند کوسه و نهنگ در نهایت با نزدیک شدن به هیولا، خدمه کشتی متوجه میشوند که هیولا یک موجود زنده نیست، بلکه یک زیردریایی ساخته شده از آهن است…
۲. ماشین زمان (The Time Machine)
- نویسنده: هربرت جورج ولز
- مترجم: عبدالحسین شریفیان
- انتشارات: نشر چشمه
- تاریخ انتشار شمسی: ۱۳۸۸
- تاریخ انتشار میلادی: ۱۸۹۵
«ماشین زمان» یک رمان استیمپانک علمی-تخیلی اثر اچ جی ولز است که در سال ۱۸۹۵ منتشر شد. قهرمان این کتاب که هرگز نامی از او برده نشده و تنها مسافر زمان نامیده میشود، یک مخترع درخشان ویکتوریایی است که ۸۰۰۰۰۰ سال به آینده سفر میکند. او متوجه میشود که انسانها به دو گونه متمایز به نامهای الوئی و مورلاک تکامل یافتهاند. الوئیها سادهلوحهای صلحطلبی هستند که توسط مورلاکهای وحشی که در زیر زمین زندگی میکنند، پرورش داده و خورده میشوند.
«ماشین زمان» اولین رمان ولز بود و او را به شهرت رساند. این اثر بر نویسندگان داستانهای تخیلی بعد از خودش تاثیر فراوانی گذاشت و دو بار برای یک فیلم سینمایی اقتباس شد. ولز علاوه بر این کتاب، رمانهای «جنگ دنیاها» (The War of the Worlds)، «مرد نامرئی» (The Invisible Man)، «جزیره دکتر موریو» (The Island of Doctor Moreau) و نزدیک به ۵۰ کتاب دیگر را نوشت. او چهار بار نامزد جایزه نوبل ادبیات شد. ولز شخصیت برجستهای در اوایل قرن بیستم بود که نه تنها به خاطر رمانهایش، بلکه به خاطر رویکرد مدرن و علمیاش به مسائل مهم روز و به خاطر حمایتش از سوسیالیسم و صلحطلبی شهرت داشت.
رمان «ماشین زمان» به صورت اول شخص و با استفاده از ترفند داستان قاب درباره یک مهمانی شام روایت میشود. راوی، مهمان این گردهمایی است و مسافر زمان میزبان است. از فصل ۳ مسافر زمان ماجراهای خود را در آینده برای مهمانانش بازگو میکند. داستان او بخش عمدهای از رمان را تشکیل میدهد. این رمان استیمپانک با بازگشت به صحنه مهمانی شام به پایان میرسد و فصل آخر واکنشهای ناامیدکننده مهمانان را به داستان میزبانشان شرح میدهد.
این رمان با جمعی از مردان تحصیلکرده و طبقه بالا آغاز میشود که از گفتگوی بعد از شام در خانهای زیبا در ریچموند، خارج از لندن لذت میبرند. میزبان آنها، مخترعی که راوی او را فقط مسافر زمان مینامد، در حال توصیف نظریه خود است که مردم میتوانند در زمان سفر کنند. مهمانان کنجکاو هستند اما به این نظریه شک دارند.
مسافر زمان مدلی به اندازه ساعت از ماشین زمان خود را به مهمانان نشان میدهد. اهرمی را روی دستگاه فشار میدهد و ناپدید میشود و مهمانان را متحیر میکند. سپس مسافر زمان آنها را تا آزمایشگاه خود همراهی میکند و نسخه کامل دستگاه را به آنها نشان میدهد. مسافر اصرار دارد که هیچ یک از رویدادهایی که دیدن فریبکاری نیست و او کاملا قصد دارد به محض کامل شدن دستگاه سفر خود را در زمان آغاز کند…
۳. مورد عجیب دکتر جکیل و آقای هاید (The Strange Case of Dr. Jekyll and Mr. Hyde)
- نویسنده: رابرت لوییس استیونسون
- مترجم: مهرداد وثوقی
- انتشارات: ققنوس
- تاریخ انتشار شمسی: ۱۴۰۱
- تاریخ انتشار میلادی: ۱۸۸۶
«مورد عجیب دکتر جکیل و آقای هاید» اثر رابرت لوییس استیونسون، یک رمان استیمپانک است که در دهه ۱۸۸۰ منتشر شد و به دوگانگی طبیعت انسان میپردازد. ادبیات در دوران ویکتوریا اغلب به دنبال این بود که مشخص کند چه چیزی ماهیت انسان را آنطور که هست میسازد. دیوانگی، توانایی برای انتخاب خیر در مقابل شر، و نقش خدا در زندگی اغلب راه خود را در آثار مکتوب آن زمان پیدا میکرد. رمان استیمپانک «مورد عجیب دکتر جکیل و آقای هاید» هر سه این مضامین را بررسی میکند و آنقدر مورد استقبال قرار گرفت که داستان به بخشی از فرهنگ عامه و زبان عامیانه مدرن تبدیل شده است.
داستان از دیدگاه آقای گابریل جان اوترسون روایت میشود. اوترسون وکیل و دوست دکتر جکیل است. کتاب با اوترسون و گفتگو با آقای انفیلد که تاجر و پسرعموی دور او است آغاز میشود. آقای انفیلد برای آقای اوترسون تعریف میکند که چگونه یک بار مردی به نام هاید را دید که دختری را زیر پا گذاشت و توسط مردم گیر افتاد. اما در نهایت از دری مخفی به خانه دکتر جکیل رفت و با چکی با امضای او موفق شد از دست مردم فرار کند. چک تقریبا صد پوند بود. اوترسون اشاره میکند که آن درِ مورد بحث به آزمایشگاهی به خانه دوستش جکیل وصل میشود.
اوترسون پس از پیادهروی با آقای انفیلد به خانه برمیگردد و مستقیما به محل کارش میرود، جایی که نسخهای از وصیتنامه دکتر جکیل را در اختیار دارد. در وصیتنامه به صراحت نوشته شده است که اگر جکیل ناپدید شد یا از بین رفت، ادوارد هاید دارایی او را به ارث خواهد برد. اوترسون با اطمینان از اینکه مشکلی وجود دارد، اینکه دکتر جکیل باید به نحوی فریب خورده یا مجبور شده باشد، دوستش را ملاقات میکند تا در مورد این موضوع جویا شود. دکتر جکیل نه تنها به آقای اوترسون اطمینان میدهد که کار او درست است و او قصد دارد همه چیز را به هاید منتقل کند، بلکه از صحبت در مورد ارتباط خود با هاید نیز خودداری میکند و این مساله آقای اوترسون را آزار میدهد…
۴. نیروی اهریمنیاش (The Golden Compass)
- نویسنده: فیلیپ پولمن
- تاریخ نشر: ۱۹۹۵
«نیروی اهریمنیاش» (The Golden Compass) نوشتهی فیلیپ پولمن، با نام اصلی «شفقهای شمالی» در بریتانیا، یک رمان استیمپانک فانتزی است که لایرا بلاکوا ۱۱ ساله را با اهریمنش، پانتالایمون یا پان (موجودی مشابه حیوان خانگی که نمایانگر روحیات درونی صاحبش است) دنبال میکند. آنها از یک نسخه جایگزین آکسفورد به شمال سفر میکنند تا دوست او راجر را با کمک مصریان، جادوگران و ایورک خرس زرهپوش، پیدا کنند. در طول مسیر، لایرا با ترسهای غیرقابل تصوری مواجه میشود، مثل بچههایی که توسط جناح خانم کولتیه در گروه قربانی از اهریمنانشان جدا میشوند. در سفر به شمال، لایرا نه تنها دنیاهای دیگر را در میان ستارگان کشف میکند، بلکه حقایق زیادی را در مورد خودش میفهمد.
پولمن نویسندهی موفق رمانهای پرفروش بینالمللی در آکسفورد انگلستان است. او علاوه بر کتاب «نیروی اهریمنیاش»، سهگانهای که «قطبنمای طلایی» اولین کتاب آن است، کتابها و رمانهای بسیاری برای کودکان نوشته است، مانند «روبی در دود» (Ruby in the Smoke) (1985) و «سایهای در شمال» (Shadow in the North) (1986).
لایرا بلاکوا با پرسه زدن در اتاقهای کالج جردن و بازی در خیابانهای آکسفورد با بچههای مصری (قومی از مردمی که معمولا با قایقها سفر میکنند)، دوستش راجر، و اهریمنش پان، زندگی نسبتا دلپذیری دارد. وقتی درگیر یک ماجراجویی بزرگ میشود که کل زندگی و درک او از جهان را تغییر میدهد، تمام این زندگی شیرین و آسایشش تغییر میکند.
سفر او با شیطنتهای همیشگیاش آغاز میشود. در کالج جوردن او در یک اتاق ممنوعه پنهان میشود. طی یک استراق سمع متوجه میشود که گروهی قصد دارند با ریختن سم در نوشیدنی پدرش او را مسموم کنند که در این زمان معتقد است عمویش لرد آسریل است. شکاف بین دانشمندان آشکار میشود، اگرچه لایرا هنوز دلیل آن را نمیداند. آنها در مورد ذرات جادویی به نام «گرد و غبار» صحبت میکنند، که برخی از محققان معتقدند که شر هستند، در حالی که دیگران مخالفند.
لرد آسریل گول این ترفند را نمیخورد و هنوز یافتههای خود را از سفر به شمال ارائه میدهد که بر گرد و غبار و شهری در شفق قطبی تمرکز دارد. لایرا از آنچه میبیند شگفتزده میشود و میخواهد به شمال سفر کند. از آنجایی که او هنوز نمیتواند به تنهایی راه بیفتد، به ماجراجویی در اطراف آکسفورد میپردازد، جایی که با بچههای مصری بازی میکند و شایعاتی در مورد گابلرها میشنود، افرادی که کودکان نابالغ را میربایند و آنها را از اهریمنانشان جدا میکنند. یک زن مصری به نام ما کاستا، پسرش را توسط گابلرها از دست میدهد و لایرا سعی میکند او را پیدا کند اما موفق نمیشوند…
۵. موتورهای مرگبار (Mortal Engines)
- نویسنده: فیلیپ ریو
- مترجم: مهدی بهنوازی
- انتشارات: پرتقال
- تاریخ انتشار شمسی: ۱۴۰۱
- تاریخ انتشار میلادی: ۲۰۰۱
رمان استیمپانک «موتورهای مرگبار» نوشته فیلیپ ریو اولین کتاب از مجموعه «سرگذشت شهر گرسنه» (Hungry City Chronicles)، چندین شخصیت را در یک سفر عاطفی و فیزیکی در سراسر اروپای دیستوپیایی دنبال میکند و در عین حال بررسی میکند که چگونه تلاش برای کسب قدرت در نهایت منجر به نابودی میشود. این رمان استیمپانک برنده جایزه کتاب نستله اسمارتیز و جایزه کتاب پیتر آبی (۲۰۰۳) شد و در فهرست نهایی جایزه ویتبرد (۲۰۰۴)، جایزه کتابهای قابل توجه کودکان و جایزه بیستمین سالگرد جوایز آبی پیتر (۲۰۲۰) قرار گرفت. علاوه بر این، این رمان الهامبخش یک فیلم داستانی شد که استقبال منتقدان از آن متفاوت بود.
ریو نویسنده چند کتاب است که مهمترین آنها «سرگذشت شهر گمشده» ( که همچنین به عنوان کوارتت موتورهای مرگبار در انگلستان شناخته میشود) است. ریو در دانشگاه آنگلیا راسکین (با اخذ مدرک لیسانس) و دانشگاه برایتون (با مدرک کارشناسی ارشد) در رشته تصویرسازی تحصیل کرد. او قبل از نوشتن کتاب به صورت تمام وقت، داستانهای کوتاه کمدی مینوشت، در یک کتابفروشی کار میکرد و کارتونهایی را برای کتابهایی مثل مجموعه «تاریخهای وحشتناک» (Horrible Histories) و «ریاضیات قاتل» (Murderous Maths) تهیه میکرد. او با خانوادهاش در منطقه دارتمور انگلستان زندگی میکند.
داستان «موتورهای مرگبار» قرنها پس از جنگ شصت دقیقهای در اروپا اتفاق میافتد، نزاعی که آمریکا را ویران کرد و بقیه جهان را تغییر داد. در دنیای امروزی داستان، اروپا یک زمین بایر دیستوپیایی است که پر از شهرهای متحرک است؛ کلانشهرهایی روی چرخهایی که شهرهای دیگر را شکار میکنند تا خود را سرپا نگه دارند. پس از چندین سال مخفی شدن، لندن دوباره در شکارگاههای اروپا ظاهر شده و به سمت شرق حرکت میکند و قصد دارد از مدوسا (یک سلاح بازسازی شده از جنگ) بر روی دیوار حائل بین محوطههای شکار و شهرکها استفاده کند.
با شروع داستان، با تام ناتسورثی ۱۵ ساله آشنا میشویم که در حال تمیز کردن موزه تاریخ لندن است. او به عنوان شاگرد در موزه کار میکند آن هم در زمانی که پس از سالها لندن اولین تعقیب و گریز خود را از یک شهر آغاز میکند. تام که میخواهد تعقیب و گریز را تماشا کند، مخفیانه به عرشه دیدبانی میرود، اما دستگیر و با کار اجباری تنبیه میشود. او در آنجا با شخصی که همیشه آرزوی دیدنش را داشت یعنی تادئوس ولنتاین، رئیس انجمن مورخان و دخترش کاترین ملاقات میکند. این سه نفر با هم با گروهی از لاشخورها ملاقات میکنند، افرادی که شهرها را دنبال میکنند و به دنبال غنایمی برای فروش میگردند…
۶. لویاتان (Leviathan)
- نویسنده: اسکات وسترفلد
- مترجم: سعید سیمرغ
- انتشارات: باژ
- تاریخ انتشار شمسی: ۱۳۹۹
- تاریخ انتشار میلادی: ۲۰۰۹
«لویاتان» یک رمان استیمپانک علمی-تخیلی است که در طول جنگ جهانی اول اتفاق میافتد. «لویاتان» نوشتهی اسکات وسترفلد و با تصویرگری کیت تامپسون در سال ۲۰۰۹ برنده جایزه بهترین رمان بزرگسالان شد. وسترفلد نویسنده مشهور بیش از ۲۰ رمان، از جمله «لویاتان» و دو دنباله آن، «بهموت» (Behemoth) و «جالوت» (Goliath) است. این رمان دو نوجوان از دو سمت مخالف جنگ را دنبال میکند و مضامین انجام کار درست و درک درستی، حل تفاوتهای بین گروههای رقیب و پیامدهای مکر و فریب را نشان میدهد.
«لویاتان» اولین کتاب از یک سهگانه است که در روزهای اولیه جنگ جهانی اول اتفاق میافتد. در این جهان، جنگ بین قدرتهای جهانی داروینیست و کلانکرها در جریان است. داروینیستها، که شامل امپراتوری بریتانیا، روسیه و فرانسه میشوند، بر جانوران تکیه میکنند، حیواناتی که با استفاده از اکتشافات چارلز داروین در مورد چگونگی ترکیب رشتههای دیانای از گونههای مختلف، در آزمایشگاه مهندسی ژنتیک شدهاند. کلانکرها که شامل آلمان، اتریش-مجارستان و امپراتوری عثمانی میشود، به ماشینهای پیچیده و دیزلی متکی هستند که میتوانند در حین شلیک مسلسل و توپ با سرعت بالا راه بروند و بدوند.
این کتاب شبی را روایت میکند که آرشیدوک فردیناند و همسرش سوفی ترور میشوند. فرزند آنها، شاهزاده الکساندر، مجبور میشود با خدمهای متشکل از چهار مرد، از جمله استاد مکانیک خود، اتو کلوپ، و معلم شمشیربازیاش وایلدکانت ولگر، از خانه خود فرار کند. این گروه هفتهها به سمت مرز سوئیس حرکت میکند، در جنگل پنهان میشود و با قاتلی که قصد کشتن الکس را دارد مبارزه میکند. شاهزاده جوان نمیداند چرا به دنبال او هستند چون معتقد است به حاطر خون عادی مادرش هیچ عنوان یا قدرتی ندارد. با این حال، قاتلان از پا نمینشینند و الکس مجبور میشود ترس و اندوه خود را سرکوب کند و یاد بگیرد که در حال فرار زندگی کند…
۷. فرانکنشتاین (Frankenstein)
- نویسنده: مری شلی
- مترجم: کاظم فیروزمند
- انتشارات: مرکز
- تاریخ انتشار شمسی: ۱۴۰۱
- تاریخ انتشار میلادی: ۱۸۱۸
«فرانکشتاین» یا «پرومتئوس مدرن» (The Modern Prometheus) رمانی نوشته مری شلی اولین بار در سال ۱۸۱۸ منتشر شد. این کتاب بر اساس سبک رمانتیسم نوشته شده است، جنبشی در اواخر قرن ۱۸ و اوایل قرن ۱۹ که پاسخی به عصر روشنگری بود. ادبیات رمانتیک با رد عقلگرایی، اغلب از قدرت طبیعت و فرد تجلیل میکرد. «فرانکنشتاین» هم به خاطر تاکید بر تاریکی، هیجانانگیز و وحشی بودن طبیعت، یک رمان گوتیک محسوب میشود.
شلی دختر فیلسوف سیاسی ویلیام گادوین و مری ولستون کرافت، متفکر پیشگام بود. در سال ۱۸۱۵، شلی به همراه همسر آیندهاش پرسی بیش شلی، شاعر لرد بایرون و جمعی دیگر به سوئیس سفر کردند. آنها تا حدی با الهام از آب و هوای نامتعادل ناشی از فوران کوه تامبورا، مسابقهای برگزار کردند تا ببینند چه کسی میتواند ترسناکترین داستان را بنویسد. رمان شلی، یعنی «فرانکشتاین»، به بررسی مضامین طبیعت، خطر دانش بیش از حد، و آنچه که یک انسان را میسازد، میپردازد.
رمان استیمپانک «فرانکشتاین» با یک داستان قاب آغاز و به صورت روایت اول شخص از دیدگاه رابرت والتون روایت میشود. والتون در حالی که آماده میشود برای کشف قطب شمال یک کشتی کرایه کند، و به رویای دوران کودکی خود جامه عمل بپوشاند، برای خواهرش نامه مینویسد. او هیجانش را برای کشف بخشهایی از جهان که قبلا دیده نشده بود ابراز میکند. یک روز، او و خدمهاش مردی را که تقریبا یخزده بود نجات میدهند؛ مردی به نام ویکتور فرانکنشتاین. والتون فورا از فرانکنشتاین خوشش میآید که با وجود رفتار و ظاهر مالیخولیاییاش، مهربان و خوب به نظر میرسد. هنگامی که والتون در مورد علاقه خود به دانش به او میگوید، فرانکشتاین داستان خود را تعریف میکند تا والتون درسی از زندگی بگیرد.
سپس رمان به دیدگاه اول شخص ویکتور فرانکنشتاین میرود. فرانکشتاین اهل ژنو است. او پس از گذراندن دوران کودکی، به دانشگاه اینگولشتات آلمان میرود تا علاقه خود را به علوم طبیعی دنبال کند. او پس از مطالعه طاقتفرسا، راز آفرینش زندگی را میآموزد. او به خاطر اینکه به تنهایی پاسخ سوالی را که دانشمندان را گیج کرده است میداند هیجان زده است.
فرانکنشتاین عملیات تاریک خلق یک موجود زنده را آغاز میکند. وقتی این موجود بیدار میشود، فرانکنشتاین که از ظاهر ترسناک او وحشتزده شده بود، رهایش میکند…
۸. خفتهی زیبا (Kiss of the Spindle)
- نویسنده: نانسی کمپل
- مترجم: سهند نصر
- انتشارات: پیدایش
- تاریخ انتشار شمسی: ۱۴۰۰
- تاریخ انتشار میلادی: ۲۰۱۸
رمان استیمپانک «خفتهی زیبا» داستانی پر از تعلیق، دسیسه و عاشقانههای فراوان، برداشتی استیمپانک از داستان زیبای خفته است. این یک نبرد با زمان است چرا که دو شخصیت اصلی داستان آیلا و دانیل سعی میکنند قبل از اینکه طلسم خواب ابدی ایلا دائمی شود، مالت (جادوگر) گریزان را پیدا کنند.
دکتر آیلا کوپر نفرین شده است. به معنای واقعی کلمه. هر شب در نیمه شب به خوابی مرگبار فرو میرود که تا شش ساعت نمیتواند از آن بیدار شود. بدتر از آن، نفرین تاریخ انقضا دارد، پس از یک سال، دائمی میشود و سال تقریبا به آخرش رسیده است.
در تلاشی مذبوحانه برای یافتن مالت، جادوگری که او را نفرین کرده بود، آیلا از طریق کشتی هوایی خصوصی دانیل پیکت به مقصد دریای کارائیب راهی میشود، اما میفهمد که او با سه شیقتر (تغییرشکلدهندهها) غیرقانونی و نایجل کرو نفرتانگیز سفر میکند، یک مقام دولتی که مصمم است هر شیفتری را در انگلستان شکار و نابود کند. آیلا و دانیل باید با هم کار کنند تا هویت شیفترها را پنهان نگه دارند و در عین حال با اسرار پنهان خود کنار بیایند.
۹. امپایر استیت (Empire State)
- نویسنده: آدام کریستوفر
- مترجم: زهرا رحیمی
- انتشارات: باژ
- تاریخ انتشار شمسی: ۱۳۹۹
- تاریخ انتشار میلادی: ۲۰۱۱
«امپایر استیت» اولین رمان آدام کریستوفر و کتاب پرفروش نیویورک تایمز، و کتاب سال فایننشال تایمز است. از دیگر رمانهای آدام میتوان به «عجایب هفتگانه» (Seventh Woders)، «عصر اتمی» (The Age Atomic)، و «تاریکی سوزان» (The Burning Dark) اشاره کرد.
آدام کریستوفر نویسنده فصل دوم داستانهای سریال «چیزهای عجیب» (Stranger Things) و سری بازیهای ویدیویی «رسوا» (Dishonored)، همچنین یکی از خالقان ابرقهرمان آرچی کامیکس «محافظ» (The Shield) در قرن بیستویکم است. همچنین با داستانهای منثور به دنیای کمیکهای «لازاروس» (Lazarus) ساخته گرگ روکا و مایکل لارک از ایمیج کامیکس کمک کرده است.
رمان استیمپانک «امپایر استیت» یک برداشت متفاوت از نیویورک است، شهری در حباب که در اثر انفجار شدید انرژی در جریان مبارزه بین دو قهرمان علمی شهر ایجاد شده است. داستان حول محور راد بردلی، یک کارآگاه خصوصی در امپایر استیت میچرخد که آخرین پروندهاش او را در شبکهای پیچیده از قاتلان روباتیک و قهرمانان علمی درگیر میکند. وقتی همه چیز بد به نظر میرسد، این بر عهده راد و تعدادی از دوستان او از بعد دیگر است که موضع بگیرند و هر دو جهان را از نابودی نجات دهند. داستان رفته رفته بسیار پیچیده میشود، با تعدادی از رشتهها و طرحهای فرعی مختلف که از همان ابتدا راه خود را به داخل و خارج از خط اصلی داستان پیوند میزنند.
۱۰. عصر الماس (The Diamond Age)
- نویسنده: نیل استیونسون
- تاریخ انتشار میلادی: ۱۹۹۵
«عصر الماس» رمانی علمی-تخیلی محصول سال ۱۹۹۵ نوشته نیل استیونسون است. مجموعه کارهای استیونسون درباره فناوری و قدرت همیشه تاثیرگذار بوده است. این رمان سایبرپانک است (اثری که آیندهای دیستوپیایی را تصور میکند که توسط فناوری خلق شده است)، در حالی که اشارات استیونسون به ادبیات و فرهنگ ویکتوریایی نیز آن را به نمونهای از استیمپانک تبدیل میکند.
«عصر الماس» در شانگهای و سواحل شرقی چین اتفاق میافتد. شانگهای اکنون به شهرداریها و گروههایی تقسیم شده است که زمانی به وجود آمدند که بیشتر کشورها در پی اقتصاد فناوری نانو و ظهور شبکهای امن و ناشناس که درآمد مشمول مالیات را پنهان میکردند، سقوط کردند. تعداد کمی از افراد خوششانس به شاخهها تعلق دارند (گروههای فرهنگی بر اساس علایق مشترک، سیاست، یا قومیت/ نژاد). نئو ویکتوریاییهای نیو آتلانتیس تحت کنترل نانوتکنولوژی ارائهشده توسط فید، یکی از قویترین شاخهها هستند. گروههای شورشی در حال کار زیرزمینی برای ایجاد سید هستند که یک شکل بومی و جایگزین نانوتکنولوژی است.
جان پرسیوال هاکورث، مهندس جاهطلب شاخه نئوویکتوریایی، نقشههای یک قطعه گرانقیمت از هوش مصنوعی را میدزدد. این قطعه به نام پرایمر که توسط الکساندر فینکل مکگرو، نئوویکتوریایی قدرتمند ساخته شده، قرار است به نئوویکتوریهای جوان بیاموزد که به اندازه کافی مصمم باشند تا بتوانند با نوآوری موقعیت خود را حفظ کنند.
هاکورث با کمک دکتر ایکس، یک هکر چینی و رهبر مخفی گروه پادشاهی آسمانی، یک کپی از پرایمر برای دخترش فیونا میسازد. هارو، پرایمر را میدزدد و آن را به نل، خواهر کوچکش میدهد. هارو و نل با مادری بیمسئولیت و دوستپسر بدرفتارش زندگی میکنند. پرایمر با افسانههایش و توانایی آموزشهای اولیه و موضوعات پیچیدهتر آکادمیک به نل، زندگیاش را تغییر میدهد و به او و هارو جرات میدهد تا از خانه خود فرار کنند…
منبع: booksofbrillianc