۱۰ فیلم برتر پنهلوپه کروز از بدترین تا بهترین با حضور «همه میدانند» اصغر فرهادی
پنهلوپه کروز سانچز ۲۸ آوریل ۱۹۷۴ در مادرید اسپانیا و در خانوادهای که پدرش ادواردو، مکانیک و مادرش انکارنا آرایشگر بود به دنیا آمد. او اگرچه کودک شادی بود، اما به همان اندازه پر انرژی و پر شر و شور هم بود. خودش در مصاحبهای از خاطرات کودکیاش اینطور میگوید: «مادرم برای تعطیلات مرا به مادربزرگم میسپرد و فریاد میزد: نمیتوانم این بچه را تحمل کنم!» او در جوانی انرژی بیحد و حصر خود را صرف رقص کرد و بعد از شکست دادن ۳۰۰ دختر دیگر در یک آزمون آژانس استعدادیابی محلی در کنسرواتوار ملی اسپانیا تحصیل کرد. کار او از آگهیهای تلویزیونی آغاز شد، اما فیلم برندهی اسکار «روزگار خوش» (Belle Epoque) در سال ۱۹۹۲ بود که او را روی رادار کارگردانها قرار داد.
او به سرعت در لیست استعدادهای اسپانیا قرار گرفت. پدرو آلمودوار او را برای فیلم اسپانیایی زبان «جسم زنده» (Carne Tremula) انتخاب کرد و در همان سال او در فیلم مهیج و روانشناختی «چشمهایت را باز کن» (Abre Los Ojos) بازی کرد که برندهی چندین جایزهی گویا (Goya)، معادل اسپانیایی اسکار شد.
استفن فریرز، کارگردان فیلم «سرزمین ناهموار» (The Hi-Lo Country)، که پنهلوپه را برای اولین نقش اصلی انگلیسی زبانش انتخاب کرد، میگوید: «یک نوار روی میز من ظاهر شد. رفتم و به آن نگاه کردم، و ونوس را دیدم. او بسیار زیبا و همچنین بسیار بسیار خوب بود.»
از آن زمان کروز بیوقفه کار کرده است، اما موفقیت در هالیوود کاراکتر او را تغییر نداده است. او هنوز هم میخواهد خانوادهاش را سربلند کند و مکررا به اسپانیا برمیگردد تا برادرش ادواردو و خواهرش مونیکا و همچنین والدینش را که اکنون طلاق گرفتهاند ملاقات کند.
کروز پروندهی ملونی از نقشهای متعدد دارد. نقشهایی چون یک راهبهی باردار مبتلا به ایدز، یک نویسندهی کتابخوان، یک آشپز برزیلی و معشوقهی وزیر تبلیغات نازی جوزف گوبلز. بازی او در «آسمان وانیلی» (Vanilla Sky) در سال ۲۰۰۱ با استقبال متفاوتی از سوی منتقدان مواجه شد، اما پنهلوپه بازی درخشانی داشت. رابطهی عاشقانهی او روی صحنه با تام کروز منجر به عاشقانههای واقعی شد. (اما در نهایت به جدایی انجامید)
پنه لوپه کروز استعداد خود را در فیلمهای زیادی نشان داده است و فرصت همکاری با کارگردانان و بازیگران تاثیرگذار زیادی داشته است. او تا کنون یک اسکار، سه گویا و یک جایزهی فیلم اروپا دریافت کرده است. به مناسبت تولد ۴۸ سالگی پنهلوپه کروز، نگاهی به آثار این ستارهی جذاب سینمای اسپانیایی میاندازیم که سال گذشته برای فیلم مادران موازی نامزد اسکار شد.
۱۰. همه میدانند (Everybody Knows)
- کارگردان: اصغر فرهادی
- محصول: ۲۰۱۸
«همه میدانند» یک فیلم غیرمعمول از اصغر فرهادی کارگردان ایرانی است که در زمان خود توسط برخی از منتقدان مورد استقبال قرار گرفت. فرهادی نقشی بسیار قوی در یک درام مهیج معمایی جسورانه و پیچیده به کروز میدهد. کروز نقش لورا را بازی میکند که به همراه دو فرزندش برای عروسی اقوامش به دهکدهی اسپانیایی دوران کودکی خود میآید و شوهرش را در خانهی فرزندخواندهشان در آرژانتین رها میکند.
دخترش به لورا میگوید که متوجه شده است یک مرد محلی در اینجا (با بازی خاویر باردم) وجود دارد که زمانی عاشق لورا بوده است. این یک زخم التیام نیافته از گذشته است که با ناپدید شدن دختر لورا به طرز وحشتناکی سر باز میکند. فرهادی نقش متفاوتی به کروز میدهد؛ او مادر فرازمینی داستان و نماد اسطورهای عاشقانه نیست که بسیاری از او میسازند، بلکه کسی است که ریشه در دنیای واقعی تلخ و بدون تزئینات و مملو از اسرار و شرم دارد.
۹. خامون خامون (Jamón Jamón)
- کارگردان: بیگاس لونا
- محصول: ۱۹۹۲
کروز در فیلم «خامون خامون» و در ۱۸ سالگی، نقش سیلویای جوان و زیبا را بازی کرد که در یک شهر کوچک اسپانیایی زندگی میکند که کارفرمایان اصلی آن یک کارخانهی تولید ژامبون و یک کارخانهی لباس زیر دارند. او با وارث جوان و نازپروردهی کارخانهی لباس زیر رابطه داشته است. مادر قدرتمند مرد سعی میکند با استخدام یک مرد خوش تیپ برای اغوای سیلویا، آنها را از هم جدا کند.
مردی که انتخاب میشود شخصی است به نام رائول (با بازی خاویر باردم)، یک گاوباز نامتعارف که اخیرا مدلینگ لباس زیر مردانه انجام داده است و در واقع با مادر سیلویا ارتباط عاطفی دارد. مانند «در جستوجوی زمان از دست رفته» (Belle Époque) در همان سال، پوچ بودن بیش از حد و صحنههای فراوان «خامون خامون» با نوعی معصومیت و جذابیت رمانتیک کروز رنگآمیزی شده است.
۸. ما ما (Ma Ma)
- کارگردان: خولیو مدم
- محصول: ۲۰۱۵
خولیو مدم، فیلمساز اهل باسک، این ملودرام احساسی را کارگردانی کرد که به وضوح حول شخصیت تثبیت شدهی کروز ساخته شده بود، و برای برخی از منتقدان، بیش از حد شماتیک بود. اما این یک بازی دوست داشتنی از او است که فیلم را شایستهی توجه میکند. او نقش مگدا، معلم و مادر مجردی را بازی میکند که به سرطان سینه مبتلا میشود و سپس با آرتورو، با بازی لوئیس توسار، رابطه برقرار میکند.
یک تحول عاشقانه که منجر به مثلث احساسی پیچیدهای میشود که پزشک ماگدا را نیز درگیر میکند. درست است، چیزی ساختگی و حتی کمی مضحک در مورد تمام این داستان وجود دارد، اما کروز آن را با قاطعیت به اثری ماندگار تبدیل میکند. او چنان پویا و باورپذیر است که فقط او میتواند چنین نقشی را بازی کند، و فیلم از احساسات او میدرخشد و میتپد.
۷. چشمانت را باز کن (Open Your Eyes)
- کارگردان: آلخاندرو آمنابار
- محصول: ۱۹۹۷
فیلمی پر از نقص اما بسیار جذاب دربارهی توهم و واقعیت با اشاراتی از بونوئل و فرانژو و نزدیک به تبدیل شدن به یک فیلم کالت. این فیلم توسط کارگردان و نویسنده، الخاندرو آمنابار، با بازی بازیگر اسپانیایی ادواردو نوریگا و کروز ساخته شد که بعدا تحت عنوان «آسمان وانیلی» (Vanilla Sky) بازسازی شد و نقش نوریگو به تام کروز رسید.
نوریگا نقش سزار، پسر جوان ثروتمندی را بازی میکند که پس از تغییر شکل وحشتناکی در یک تصادف اتومبیل، جراحی زیبایی انجام میدهد و سپس توهمات بسیار غیرقابل تشخیص از واقعیت را تجربه میکند که شامل رابطه با زن جوان جذاب، سیلویا (با بازی کروز) میشود، که دلبستگی با او منجر به این تصادف میشود. از برخی جهات، این فیلم در انتخاب کروز به عنوان یک نسخهی برجسته از دختر رویایی نقش مهمی داشت؛ چهرهای زیبا، دست نیافتنی و مبهم برای مردان شیفته و دلداده.
۶. ویکی کریستینا بارسلونا (Vicky Cristina Barcelona)
- کارگردان: وودی آلن
- محصول: ۲۰۰۸
کروز اسکار بهترین بازیگر نقش مکمل زن را برای این فیلم به کارگردانی وودی آلن دریافت کرد. این نقش برای کروز بسیار جذاب بود و فارغ از ایرادات فیلم، او با اجرای یک نمایش کمدی باعث شد دیگر بازیگران به چشم بیایند. او نقش ماریا النا، همسر سابق پرشور و پریشان خوان آنتونیو، هنرمند نقاش بداخلاق، با بازی باردم را بازی میکند و بازی این دو با هم در این فیلم دوستی حرفهای آنها را به عشق تبدیل کرد تا جایی که آنها دو سال بعد ازدواج کردند. ماریا النا هنوز در زندگی خوان آنتونیو حضور دارد و در تلاش برای اغوای دو آمریکایی میهمان به نامهای ویکی و کریستینا با بازی ربکا هال و اسکارلت جوهانسون است.
۵. آغوشهای گسسته (Broken Embraces)
- کارگردان: پدرو آلمادوار
- محصول: ۲۰۰۹
«آغوشهای گسسته» یکی از فیلمهای شگفتانگیز یا متا ملودرامهای سرگیجهآور مسحورکننده است که بهطور طبیعی معرف آثار آلمودوار هستند. کروز نقش یک ستارهی سینما و معشوقهی تهیهکنندهی فوقالعاده کاریزماتیکی به نام لنا را بازی میکند. صحنهی فوقالعادهای وجود دارد که در آن لنا لباسها و سبکهای مختلف را امتحان میکند و کلاهگیس مرلینی بلوند پلاتینیومی را سر میکند. «لبخند نزن!» کارگردان مسحور نفس نفسزنان میگوید: «کلاه گیس به اندازهی کافی مصنوعی است!»
۴. همه چیز دربارهی مادرم (All About My Mother)
- کارگردان: پدرو آلمادوار
- محصول: ۱۹۹۹
برای برخی، این فیلم نمادی است نه تنها از حرفهی پنهلوپه کروز، بلکه آلمودوار و همچنان تاثیر شادیبخشی که بر طرفدارانشان میگذارد. وقتی پسر نوجوانی به طرز غمانگیزی در خیابان زیر گرفته و کشته میشود، مادرش تصمیم میگیرد به بارسلونا برود و با پدر پسر ارتباط برقرار کند؛ یک کارگر ترنس که با خواهر رزا، راهبهی جوانی با بازی کروز رابطه داشته است. این فیلم یک الگوی شگفتانگیز قوی و پیچیده از روابط عاطفی و هویتهای جنسی است، و اگرچه کروز ستارهی آن نیست، حضور او ضروری است. آلمودوار در کروز آن ویژگی معصومانه و تقریبا کودکانهای را یافت که ملودرام فیلم را به تصویر میکشد.
۳. درد و شکوه (Pain and Glory)
- کارگردان: پدرو آلمادوار
- محصول: ۲۰۱۹
بار دیگر، حضور پنهلوپه کروز نشاندهندهی مکان فوقالعادهای است که در آن زندگی و هنر در یک فیلم به کارگردانی آلمودوار به هم میرسند. فیلمی دربارهی لذت که خود یک لذت مدام است. آنتونیو باندراس نقش سالوادور، کارگردانی را بازی میکند که در چنگال بحران میانسالی، نگرانیهای سلامتی و آرامش شغلی گرفتار شده است.
یک ملاقات تصادفی (آن مولفهی اصلی روایی آلمودوار) چیزی را در او بیدار میکند و او خاطرات هیجانانگیزی از مادرش را تجربه میکند که به طرز شگفتانگیزی توسط کروز بازی میشود، نمایشی که حس مادری و معصومیت را در هم میآمیزد و همچنین آن نوع خاصی از زیبایی را که ایدهآل و دردناک و دست نیافتنی از گذشته است را به تصویر میکشد.
۲. مادران موازی (Madres paralelas)
- کارگردان: پدرو آلمادوار
- محصول: ۲۰۲۱
پنهلوپه کروز و آلمودوار با این شاهکار دیرهنگام دربارهی شجاعت پرشور مادران مجرد، هرکدام به طریقی حرفهی خود را به یک پله بالاتر ارتقا دادند. کروز در نقش جانیس، عکاس جذابی که پس از یک رابطهی عاشقانهی کوتاه باردار میشود، بازی میکند. او متوجه میشود که در اتاقی در بخش زایمان با آنا (با بازی میلنا اسمیت)، نوجوانی که او نیز به تنهایی این کار را میکند، مشترک است. جنیس با او دوست میشود و حتی از جهاتی برای او مادری میکند. این درام متعاقبا از طریق مبادلهی نوزاد و خط داستانی مربوط به گذشتهی فاشیستی اسپانیا عمیقتر و پیچیدهتر میشود. کروز به این نقش بلوغ، اشتیاق و هوش هیجانی هم مرز با نبوغ میبخشد.
۱. بازگشت (Volver)
- کارگردان: پدرو آلمادوآر
- محصول: ۲۰۰۶
«بازگشت» ملودرام تندی دربارهی شجاعت زنان است که به طور کامل شدت، زیبایی و کاریزمای شگفتانگیز کروز را آشکار میکند. او نقش رایموندا را بازی میکند، همسر و مادری سختکوش (البته) که دنیایش پس از یک عمل خشونتآمیز وحشتناک از هم میپاشد. فیلم عناصری از آثار داگلاس سیرک و همچنین هیچکاک را در خود دارد، و یک سکانس فوقالعاده از رایموندا در حال شستن چاقوی آغشته به خون در سینک آشپزخانه دیده میشود.
این سکانس تاج درخشان موهای کلاغی او و تصویر مینیاتوری مسیح مصلوب را نشان میدهد. تصویری که به طرز زیرکانهای دنیای پدرسالار کلیسا و ایالتی را که رایموندا در آن قرار دارد، تخریب میکند و در عین حال تدبیر و سرسختی ناخودآگاه او را میستاید. پنهلوپه کروز در این فیلم بازی باشکوهی ارائه میکند؛ مرثیهای برای زندگیهای گذشته و عشقهایی که نثار جمعیت در یک رستوران میکند. او یکی از قهرمانان بزرگ سینماست.
منبع: the guardian
ایشان با همه هنرمندی اش گاهی الفاظ بسیار رکیک و غیر اخلاقی در فیلم هایش بکار میبرد که دور از فرهنگ ایرانی و نجابت آریایی ماست