۱۰ فیلم برتر متیو مککانهی از بدترین تا بهترین
در این مطلب ۱۰ نقشآفرینی برتر متیو مککانهی را نام بردیم. متیو مککانهی، بازیگر خوشچهره و جذابی که اکنون ۵۰ ساله است، پروندهی پرباری از فیلمهای متنوع در کارنامهی هنری خود دارد که نمیتوان آنها را در یک ژانر یا سبک محدود و طبقهبندی کرد. او در طیف وسیعی از فیلمها بازی کرده است؛ کمدی، کمدی عاشقانه، درام، هیجان انگیز، علمی-تخیلی، فیلمهای اکشن و همچنین درامهای دادگاهی. مککانهی، علیرغم درخشش محض و جذابیت طبیعیاش مجبور بود برای اینکه در فهرست A شناخته شود، تلاش زیادی کند. در سالهای اولیه ورودش به هالیوود، متوجه شد که «سبک زندگی آزادانه، زندگی در ساحل، دویدن با پیراهن دکمهباز، بازی در کمدیهای رمانتیک» او را به عنوان یک قهرمان معمولی جسور و خوشتیپ معرفی میکند که بیشتر برازندهی یک مدل و مانکن است، نه چیزی بیشتر.
پس از دهه ۹۰، مککانهی بازی در نقشهای رنگارنگ را کنار گذاشت. هیچ کس هرگز تصور نمیکرد که او به بازی در نقش شخصیتهای عمیق و لایه بندی شده در پروژههایی مانند «مات و مبهوت» (Dazed and Confused)، «زمانی برای کشتن» (A Time to Kill) و غیره روی آورد. با شکستهای پشت سر هم در باکس آفیس به خاطر حضور در فیلمهایی مانند «ارواح دوستدخترهای سابق» (Ghosts of Girlfriends Past)، «برنامهریز عروسی» (Wedding Planner) این بازیگر در نهایت مجبور شد تا به خودکاوی بپردازد و از بازی در چنین فیلمهایی فاصله بگیرد.
این موضوع باعث شد پدیدهای با نام «مککانیسنس» شکل بگیرد، که شاهد بازگشت مککانهی با بازیهای فوقالعادهای در فیلمهایی مانند «وکیل لینکلن» (The Lincoln Lawyer)، «ماد» (Mud)، «مجیک مایک» (Magic Mike) و غیره بودیم. این جنبش زمانی به اوج موفقیت رسید که در سال ۲۰۱۴، او برای بازی باشکوه خود در «باشگاه خریداران والاس» (Dallas Buyers Club) برنده جایزه اسکار شد و سپس با فیلم پرفروش «میانستارهای» (Interstellar) به کارگردانی کریستوفر نولان، اولین موج مککانیسنسی به پایان رسید. در حالی که اسکار صرفا به عنوان یک شی ملموس برای قدردانی از بازگشت باشکوه او بود، مککانیسنس سفری به منظور خودشکوفایی مککانهی بود که قصد داشت کنترل حرفه و همچنین زندگی شخصی خود را در دست بگیرد.
در حالی که طرفداران بیصبرانه منتظر شروع ناگهانی موج دوم مککانیسنس هستند، عادلانه است که با نگاهی به برخی از عملکردهای درخشان گذشتهی او به این افسانهی بیپروا ادای احترام کنیم. برای برجسته شدن در نقشهای فرعی، شجاعت و اراده زیادی لازم است. مککانهی به طور مداوم شایستگی و مهارت خود را با پیشی گرفتن از بازیگران اصلی، صرف نظر از نامهای وزینشان، نشان داده است.
۱۰. مجیک مایک (Magic Mike)
- کارگردان: استیون اسپیلبرگ
- سایر بازیگران: چنینگ تیتوم، الکس پتیفر، کودی هورن
- محصول: ۲۰۱۲
- امتیاز متاکریتیک: ۷۲ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۶.۱ از ۱۰
«مجیک مایک» یکی از اولین فیلمهایی بود که بر روی رقصندههای مرد متمرکز شد و فرهنگ نهادینه شدهی هالیوود برای سرمایهگذاری بر زنان برهنه را زیر و رو کرد. چنینگ تیتوم، بازیگر و تهیه کننده این فیلم، از تجربیات خود به عنوان یک رقصنده در سن هجده سالگی الهام گرفت. این فیلم اساسا در مورد زندگی استریپرها است که تحت سلطه مسایل جنسی و مواد مخدر قرار میگیرند و این امر آنها را زیر بار بدهیهای سنگین میبرد. این فیلم بر سر زبانها افتاد و علیرغم بودجه ناچیزش، توانست در سطح جهانی ۱۶۷ میلیون دلار درآمد کسب کند.
متیو مککانهی در نقش دالاس بازی میکرد؛ مالک استریپ کلاب تامپا، ایکس کویسایت، جایی که کاراکتر چنینگ تیتوم، با نام مایک، در آن کار میکرد. او یک آدم مزدور، حریص، جذاب و مغرور است که ناچار به دنبال کسب درآمد است اما دوست دارد مخاطبان زن خود را خشنود کند. مککانهی که در ارائه بازیهای درخشان در نقشهای فرعی مهارت دارد، اولین کسی بود که برای نقش دالاس انتخاب شد. این نقش از طریق تماس تلفنی به او پیشنهاد شد و آنقدر جذاب بود که پس از ده دقیقه خنده، پذیرفت.
در اصل، صحنه برهنه شدن جزیی از نقش او نبود، اما مککانهی اصرار داشت و در آخرین رقص که موزیک «خانمهای تمپا» را میخواند، برای نشان دادن بدن خوشتراشش، برهنه شد. او نامزد دریافت جایزه بهترین بازیگر نقش مکمل مرد ایندی اسپریت شد و در نهایت هم آن را به خانه برد.
۹. وکیل لینکلن (The Lincoln Lawyer)
- کارگردان: برد فرمن
- سایر بازیگران: مریسا تومی، رایان فیلیپ، جاش لوکاس
- محصول: ۲۰۱۱
- امتیاز متاکریتیک: ۶۳ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۳ از ۱۰
«وکیل لینکلن» یک درام حقوقی نئونوآر است که حول محور یک وکیل مدافع جنایی دلربا و جذاب به نام میک هالر میچرخد، که شیوه منحصر به فردی دارد و به جای نشستن پشت میز یک دفتر شیک، به عنوان راننده ماشین در لینکلن تاون کار میکند. او به عنوان وکیل لوئی رولت، پسر یک غول ثروتمند املاک و مستغلات، که متهم به حمله وحشیانه به یک فاحشه شده است، استخدام میشود. هالر پس از درگیر شدن، ارتباط شومی بین پرونده رولت و پرونده قبلی که در دست داشت، کشف میکند و در نتیجه بعد از تحقیقات بیشتر و بازجوییهای طاقت فرسا، موفق به کشف حقیقت و گرفتن شهادت میشود.
این فیلم نمایشی درخشان از این است که چگونه فساد و فریب در سیستم قضایی بومی شده است، جایی که ثروتمندان خود را با وثیقه نجات میدهند در حالی که فقرا برای گذراندن دوران اسارت خود به زندان فرستاده میشوند. اجرای متیو مککانهی یک لذت بصری تمام و کمال بدنبال دارد. او زرنگ و باهوش است و همیشه پایبند اخلاق نیست، اغلب نقش وکیل مدافع شیطان را بازی میکند. بدون زحمت، او جذابیت زیادی به کاراکتر هالر میبخشد و از یک مزدور در ابتدای داستان به یک روح مهربان و همدل در پایان آن تبدیل میشود.
این دومین باری است که مککانهی پس از فیلم «زمانی برای کشتن» در سال ۱۹۹۶ نقش یک وکیل را بازی میکند. «وکیل لینکلن» اولین فیلمی بود که موج «مککانیسنس» با آن آغاز شد. قبل از این، مککانهی در فیلمهای کمدی رمانتیک بازی میکرد که در باکس آفیس شکست خوردند. این بازیگر سرسخت که تصمیم گرفت کنترل حرفه خود را به دست بگیرد، بعد از چند سال مرخصی، با فیلم «وکیل لینکلن» بازگشت که متعاقبا مسیر حرفهایاش را تغییر داد.
۸. زمانی برای کشتن (A Time to Kill)
- کارگردان: جوئل شوماخر
- سایر بازیگران: ساندرا بولاک، کوین اسپیسی، بریندا فریکر
- محصول: ۱۹۹۶
- امتیاز متاکریتیک: ۵۴ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۵ از ۱۰
میتونی ببینیش؟ میخوام اون دختر کوچولو رو تصور کنی. حالا تصور کن که اون یه سفیدپوسته!
این فیلم که از رمانی به همین نام نوشته جان گریشام اقتباس شده بود، در باکس آفیس موفقیت خوبی از نظر انتقادی و تجاری داشت و توانست ۱۵۲ میلیون دلار در سراسر جهان بفروشد. داستان از این قرار است که یک کودک ده ساله آفریقایی-آمریکایی به نام تونیا توسط دو مرد سفیدپوست محلی ربوده شده، وحشیانه مورد تجاوز، و بیرحمانه مورد ضرب و شتم قرار میگیرد و بعدا پس از تلاش ناموفق برای حلق آویز کردن در جایی رها میشود تا بمیرد. پدرش، کارل لی هیلی، که از این ماجرا خونش به جوش آمده، از دوستش جیک بریگانس، وکیل سفیدپوستی که بین هموطنان سفید و سیاه تبعیض قائل نمیشود، درخواست کمک میکند. کارل با درک اینکه چقدر برای یک مرد سیاهپوست دشوار است که عدالت را برای دختر خردسالش اجرا کند، کنترل اوضاع را به دست میگیرد، و به قصد انتقام هر دو متجاوز را میکشد و ناخواسته ماموری را زخمی میکند. کارل زندانی و محکوم به اعدام است. آنچه در ادامه میبینیم، یک درام گیرای دادگاهی است که در آن بریگانس بیوقفه میجنگد تا عدالت را برای کارل و خانوادهاش برقرار کند.
نقش این قهرمان پیچیده و سفیدپوست بسیار مورد توجه قرار گرفت. زمانی که این نقش توسط فردی به نام متیو مککانهی که در آن زمان کمتر شناخته شده بود به تصویر کشیده شد، دنیا را غافلگیر کرد. بازی جذاب او به عنوان یک متحد سیاهپوست و دوست وفادار، توجه مخاطبان و همچنین جان گریشام، نویسندهی رمانی که فیلم از آن اقتباس شده بود به خود جلب کرد. او در مصاحبهای دربارهی بازی مککانهی گفت: «من خیلی به متیو مدیون هستم زیرا او در سال ۱۹۹۵ و زمانی که برای بازی در نقش جیک انتخاب شد، بازیگر ناشناسی بود. او کار فوقالعادهای انجام داد که مسیر حرفهاش را تغییر داد. میدانم که او کتاب را خوانده است و احتمالا برای ساخت فیلم تمام سعیش را میکند که به نقش نزدیک شود. دوست دارم متیو دوباره نقش جیک را بازی کند.» حال و هوای درخشان فیلم در آخر و جمله پایانی ماندگار او برای همیشه در ذهن مخاطب باقی خواهد ماند.
۷. آمیستاد (Amistad)
- کارگردان: استیون اسپیلبرگ
- سایر بازیگران: مورگان فریمن، آنتونی هاپکینز، جایمن هانسو
- محصول: ۱۹۹۷
- امتیاز متاکریتیک: ۶۳ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۳ از ۱۰
«آمیستاد» یک درام تاریخی به کارگردانی استیون اسپیلبرگ است که بر اساس وقایع واقعی ساخته شده، و برخلاف فیلم دیگرش «فهرست شیندلر» که بسیار مورد تحسین قرار گرفت، یک شاهکار دست کم گرفته شده است. این فیلم بر اساس نبرد حقوقی است که افراد قبیله «مند» در هنگام قیام علیه اسارتشان در لاآمیستاد درگیر آن میشوند. آنها برای محاکمه در دادگاه نیوانگلند احضار میشوند، جایی که قرار است سرنوشتشان تعیین شود. دوگانگی که وجود دارد بیان میکند که دادگاه باید به نتیجه برسد که اگر قرار بود آنها برده باشند و زندگی بندگی داشته باشند در نتیجه باعث مرگشان میشد و یا اگر به طور غیرقانونی از آفریقا فرستاده شده بودند، باید به آنها حق دفاع از خود داده میشد. آنها توسط یک تیم حقوقی به رهبری راجر بالدوین و براندازان بوستون حمایت میشوند.
مککانهی در نقش بالدوین در کنار نامهای وزینی مثل آنتونی هاپکینز، مورگان فریمن و غیره بازی میکند. شخصیت مککانهی بهعنوان وکیل مدافع جوزف سینکو، با پیشرفت فیلم دستخوش تغییرات مهمی میشود. در یک بحث، او هم به عنوان وکیل و هم یک انسان شایسته اصرار میکند که به فیلم جهت میبخشد. در کنار حضور پررنگ بازیگران کهنه کار مانند فریمن و هاپکینز، مککانهی سربزیر و در عین حال خیره کننده است. مبارزه او برای آزادی از طرف سینکو دردناک است. «آمیستاد» که به خوبی ساخته شده و از نظر احساسی هیجانانگیز است، فیلم درخشانی است که در آن متیو تصویر همیشگی خود را به نمایش میگذارد و نقشی تکان دهنده را ایفا میکند که مهارت بازیگری او را ثابت میکند.
۶. سرزمین مجازات (Frailty)
- کارگردان: بیل پکستون
- سایر بازیگران: بیل پکستون، پاورز بوث، مت اولری
- محصول: ۲۰۰۲
- امتیاز متاکریتیک: ۶۴ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۲ از ۱۰
گاهی اوقات، حقیقت با عقل جور درنمیاد مامور دویل
اولین کارگردانی بیل پکستون و یک تریلر روانشناختی دست کم گرفته شده به نام «سرزمین مجازات»، بر پدر و دو پسرش، آدام و فنتون میکس تمرکز دارد. پدر، که یک متعصب مذهبی است، روزی در رویایی میبیند که گویا خداوند وظیفه اجرای عدل الهی را با کشتن شیاطینی که به شکل مردم در میآیند به او واگذار میکند. پدر که یک مومن سرسخت است، دو پسر خردسال خود را با طناب میبندد و سعی میکند باورهای خود را به آنها بقبولاند. پایان پیچیده فیلم کاملا غیرمنتظره است و تفسیری درخشان از رابطه مبهم بین خیر و شر ارائه میکند. مامور افبیآی، دویل، که به عنوان محافظ حقیقت و ارزشها شناخته میشود، معلوم میشود که مادر خودش را به قتل رسانده است.
این فیلم تامل برانگیز و ترسناک بر نظام اعتقادی متعصبان مذهبی تمرکز دارد. پدر آسیبی به فرزندانش نمیرساند، اما اعمال وحشتناک او عمیقا بر پسرانش تاثیر میگذارد. وسواسها و آسیبپذیریهایی که در هر رابطه نهفته است، میتوانست بهتر بررسی شود. با این حال، مککانهی مخاطب را با روایت و فلاشبکهایی که در پسزمینه جای میگیرد، تا انتها درگیر میکند. ابهام هویت او و به دنبال آن داستان تلقین تدریجی اعتقادات مسیحی بر فضای وهم آلود فیلم میافزاید.
۵. ماد (Mud)
- کارگردان: جف نیکولز
- سایر بازیگران: تای شرایدن، سام شپارد، مایکل شنون
- محصول: ۲۰۱۳
- امتیاز متاکریتیک: ۷۶ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۴ از ۱۰
«ماد» که برداشتی جسورانه از روایتهای معمول مارک تواین از ماجراهای هاکلبری فین و تام سایر است، بر دو پسر به نامهای الیس و نکبون متمرکز شده است که به ماد در جزیره کوچک کمک میکنند تا از دستگیری فرار کند و به عنوان پل ارتباطی بین او و معشوقش جونیپر باشند. در عوض، آنها انتظار دارند که «ماد» قایق و تپانچه خود را در اختیارشان بگذارد.
این فیلم اسرارآمیز و خیره کننده با مجموعهای از اجراهای درست از یک گروه با استعداد ساخته شده است. سرعت آرام فیلم به فضای مرطوب و سورئال آن میافزاید که در درون خود دنیایی غنی و معنوی را پنهان میکند. پسرها از توانایی خود برای جذب مخاطبان به عنوان دو جنوبی که به سن بلوغ میرسند لذت میبرند. مککانهی در نقش ماد، یک فراری شاعر و عاشق دلباخته است. او صادق و مشتاق است تا زندگی بهتری برای جونیپر فراهم کند و قوس گناه و رستگاری کاراکترش به زیبایی توسط او به تصویر کشیده شده است که در بین مخاطبان زبانزد.
همانطور که مککانهی خودش گفته است، «عشقی که او به این زن دارد، چیز بسیار سادهای است. فرقی نمیکند که آن زن هم همانقدر او را دوست دارد یا نه. او هرگز احساسش نسبت به آن زن تغییر نکرده بود و هیچوقت عشقش ار حرارت نیافتاده بود. این مرد به حدی به آن زن عشق میورزید گویی که همیشه او را برای اولین بار است که میبیند و این در زندگی واقعی اغلب اتفاق نمیافتد. شاید این اتفاق بیافتد، اما روشن نگه داشتن نور عشقی که در ابتدا افروخته میشود کار دشواری است.»
۴. مات و مبهوت (Dazed and Confused)
- کارگردان: ریچارد لینکلیتر
- سایر بازیگران: جیسون لاندن، روری کوچرین، وایلی ویگینز
- محصول: ۱۹۹۳
- امتیاز متاکریتیک: ۷۸ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۶ از ۱۰
«مات و مبهوت» که به گفتهی کوئنتین تارانتینو یکی از ده فیلم برتر تاریخ است، یک فیلم کمدی است که به یک کلاسیک کالت تبدیل شده است. این فیلم گروههای مختلف دانشآموزان دبیرستان لی در آستین تگزاس را در آخرین روز سال ۱۹۷۶ دنبال میکند. از هوسبازی گرفته تا خوشگذرانی در مهمانیها و افراط در عشق، این فیلم مجموعهای نوستالژیک از عناصر مختلف است و بازیگران مختلفی مانند بن افلک، متیو مککانهی، جیسون لندن و بسیاری دیگر که بعدا به ستارههای محبوب تبدیل شدند در آن بازی کردهاند.
متیو مککانهی در نقش دیوید وودرسون، فارغالتحصیل بزرگتر و شهوتران، در حال رانندگی با شورلت، بهدنبال «نشئه شدن» بود و دختران دبیرستانی را که هیچوقت «پیر نمیشوند» شکار میکرد. اگرچه این یک نقش کوچک بود، اما تصویر کاریزماتیک مککانهی از یک پسر بیبند و بار با تگکوییهای فوقالعاده او را متمایز کرد. این فیلم متعلق به اوست و یک دیالوگ نمادین از او «خوب، خوب، خوب» (alright, alright, alright) که بعدها به یک تکه کلام عامیانه تبدیل شد، از این فیلم به یادگار ماند.
کاراکتر دیوید وودرسون بهعنوان یکی از شخصیتهای ماندگار با بازی مککانهی شناخته شد و به او کمک کرد تا جایگاه خود را در صنعت سینما تثبیت کند و در حقیقت، اگر مککانهی در بهار ۱۹۹۲ برای نوشیدنی بیرون نمیرفت، هرگز این نقش ارزشمند را بازی نمیکرد. مککانهی طی ملاقاتش با بازیگردان فیلم دان فیلیپس، که رفیق همپیاله و وقتگذرانی او بود برای بازی در این نقش انتخاب شد. اگرچه لینکلیتر کارگردان فیلم در مورد اینکه مردی به خوشتیپی و ورزشکاری او که قرار بود نقش یک آدم عیاش را بازی کند تردید داشت، اما به محض اینکه او را دید، شک و تردیدش از بین رفت.
۳. گرگ وال استریت (The Wolf of Wall Street)
- کارگردان: مارتین اسکورسیزی
- سایر بازیگران: لئوناردو دیکاپریو، جونا هیل، مارگو رابی
- محصول: ۲۰۱۳
- امتیاز متاکریتیک: ۷۵ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۸.۲ از ۱۰
کمدی مارتین اسکورسیزی که بر اساس داستان واقعی دلال سهامی به نام جردن بلفورت ساخته شده است، سفری به دنیای خوشگذرانیهای بیپایان است. بلفورت پس از تاسیس شرکت خود، به خاطر حرص و طمع، به همراه همدستانش به کلاهبرداری میلیونی از سرمایه گذاران ثروتمند میپردازد، که به نوبه خود، تاثیر منفی بر روابط او دارد. این فیلم حماسهای لذت طلبانه از رابطه جنسی، مواد مخدر، جنایت و هیجانات فراوان از تعقیب شدن توسط دولت فدرال است، این فیلم در واقع یک تفسیر بیشرمانه در مورد میل به افراط است.
لئوناردو دیکاپریو در نقش جردن بلفورت بازی خیرهکنندهای ارائه میکند و متیو مککانهی، که استعداد بهتری از بازیگران اصلی با نقشهای مکمل خیرهکنندهاش دارد، نقش کارگزار ارشد، مارک هانا را بازی میکند که تحت نظارت او بلفورت وارد دنیای لذتگرایی میشود. کوکائین، خودارضایی و فاحشهها باید اولویت اصلی او باشد. در میان یک گروه قابل توجه، عملکرد درخشان مککانهی ستودنی است.
در یکی از صحنههایی که به یاد ماندنیترین آنها محسوب میشود، جلسه ناهار بلفورت و هانا، نقش مککانهی بسیار برجسته است زیرا او توصیههای شغلی بحثبرانگیز به بلفورت میکند و سعی دارد ترفندهای تجارت را به او با گفتن «راز موفقیت کوکائین و هرزهگریه» توضیح دهد. به دنبال آن صحنه نمادین کوبیدن بر سینه و زمزمه و خواندن ترانهای که به اصرار دی کاپریو در فیلم گنجانده شد.
۲. میانستارهای (Interstellar)
- کارگردان: کریستوفر نولان
- سایر بازیگران: ان هتوی، جسیکا چستین، بیل ایروین
- محصول: ۲۰۱۴
- امتیاز متاکریتیک: ۷۴ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۸.۶ از ۱۰
ما عادت داشتیم به آسمان نگاه کنیم و از جایگاه خود در میان ستارگان شگفتزده شویم. اکنون فقط به پایین نگاه میکنیم و نگران جایگاه خود در خاک هستیم
«میانستارهای» یکی از بهترین فیلمهای کریستوفر نولان، در آیندهای دیستوپیایی روایت میشود که در آن بشریت در آستانه انقراض است. خلبان سابق ناسا باید به ندای وظیفه پایبند باشد و تلاش شجاعانهای برای نجات بشریت با سفر از طریق کرم چاله در جستجوی یک خانه جدید انجام دهد. با این حال، در این روند، او مجبور است فرزندان دلبندش مورفی و کیسی را رها کند. «میانستارهای» به عنوان یک حماسه احساسی از پدری که در زمان و مکان پراکنده شده است، نه تنها یک فیلم علمی-تخیلی درگیر کننده با تصاویری خیره کننده است، بلکه بسیار هم تراژیک است.
مککانهی در نقش جوزف کوپر قلب و روح فیلم است. هنگامی که او به بُعد جدیدی فراتر میرود و بیدار میشود، «مورف» محبوبش را به شکل یک بانوی مسن در بستر مرگ مییابد. نصیحتی که او به پدرش میکند شاعرانه و دلخراش است. عشق بیاندازه بین یک پدر و دختر با موسیقی پسزمینهای باشکوه توسط هانس زیمر و بازیهای فوقالعاده برجستهتر میشود. مککانهی بهعنوان فضانورد وظیفهای که در دوراهی انتخاب جهان به جای فرزندانش گرفتار شده، جذاب است. در حالی که او این اودیسه دلهرهآور را آغاز میکند، عشق و علاقه به عزیزانش جایگاه بزرگی در قلب او میگیرد که به طرز چشمگیری در اجرای او میدرخشد.
۱. باشگاه خریداران دالاس (Dallas Buyers Club)
- کارگردان: ژان مارک ولی
- سایر بازیگران: جرد لتو، جنیفر گارنر، اسکات تاکهدا
- محصول: ۲۰۱۳
- امتیاز متاکریتیک: ۷۹ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۸ از ۱۰
من یک زندگی دارم، درسته؟ مال خودم. اما گاهی اوقات مال بقیه رو هم میخوام
«باشگاه خریداران دالاس» یک درام بیوگرافی بر اساس داستان ران وودروف، یک گاوچران برقکار در تگزاس است که در اواسط دهه ۸۰ به بیماری ایدز مبتلا شد، یعنی درست زمانی که اطلاعات زیادی در مورد این بیماری وجود نداشت و ابتلا به آن به انگ زدن و طرد شدن بیماران ختم میشد. او که تنها یک ماه برای زنده ماندن فرصت داشت، در تلاشی مذبوحانه برای درمان آزمایشی این بیماری، به طور غیرقانونی دارو قاچاق میکرد. او این داروها را بین بیماران دیگر توزیع میکرد و با وجود افزایش نارضایتی و اعتراض سازمان غذا و دارو، «باشگاه خریداران دالاس» را تاسیس کرد.
اجرای خیره کننده مککانهی تماشاگران را شگفتزده کرد. جرد لتو نیز فوقالعاده است، اما عملکرد خارقالعاده مککانهی مطمئنا همه را متحیر میکند. تصویر حماسی او از استیصال و اندوه وودروف، و همچنین مسیر دلخراشی که او برای بقای خود انتخاب کرده است، واقعا تکان دهنده است. این بازیگر مجبور شد حدود بیست کیلوگرم وزن کم کند تا به کاراکتری که مورد نظر کارگردان است تبدیل شود و این کار را با خوردن تنها سفیده تخم مرغ، ماهی، پودینگ تاپیوکا و مقدار زیادی شراب انجام داد. در عرض پنج ماه، او از ۸۵ به ۶۱ کیلوگرم رسید.
متیو پس از این کاهش وزن شدید و بازی باورنکردنی، اولین جایزه اسکار خود را در سال ۲۰۱۴ برای بهترین بازیگر نقش اول مرد دریافت کرد. متیو مککانهی در توضیح شخصیت افسانهای خود، انعطافپذیری وودروف را تحسین کرد و از استقبال گرم از فیلم قدردانی کرد و گفت: «این اثر ماندگاری است که ساخته شده، با مردم ارتباط برقرار کرده، برای مردم شخصی شده است. این چیزی است که من به آن بسیار افتخار میکنم.»
منبع: faroutmagazine